Web Analytics Made Easy - Statcounter

روایت فاطمه اسلامی‌پور از رخت‌شویی اندیمشک در دفاع مقدس به نقل از کتاب حوض خون را بخوانید. - اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، «با گذشت چند سال از دفاع مقدّس، حادثه‌ی بزرگداشت شهیدان شروع شده و ادامه پیدا خواهد کرد و باید ادامه پیدا بکند.»، این جمله کوتاه برشی از فرمایشات مقام معظم رهبری در دیدار دست‌اندرکاران کنگره‌ی شهدای استان زنجان است که امروز در این همایش منتشر شده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

خاطرات شهدا|روایتی از خشوع شهید بابایی در برابر زیردستان خودخاطرات شهدا|تعبیر شنیدنی «شهید مدافع حرم» برای احترام به «مادر و همسر»

 زمستان 136 شنیدم توی بیمارستان شهید کلانتری لباس رزمنده‌ها را می‌شویند. ده، پانزده خانم جمع شدیم و راه افتادیم سمت بیمارستان. پنجاه، شصت متر از زمین خالی کنار اورژانس را حصار زده بودند. یکی از خانم‌های آنجا توضیح داد چه‌کار کنیم. هر کدام نشستیم پای یک لگن، لگن‌های فلزی و پلاستیکی سرخ و سفید.

 لباس‌ها و ملافه‌های بیمارستان شهید کلانتری و بیمارستان صحرایی و جبهه را می‌شستیم. لای ملافه‌ها تکه گوشت و استخوان و پوست هم می‌دیدیم. خیلی‌ها دل و جرأت دیدن آن صحنه‌ها را نداشتند و غش می‌کردند. من و خدیجه بیاد ترسی نداشتیم چون مرده‌ها و شهدا را هم غسل می‌دادیم. تکه گوشت و پوستی اگر لای آن‌ها بود، غسل می‌دادیم، لای پارچه سفیدی می‌گذاشتیم و توی محوطه‌ی کنار رخت‌شویی دفن می‌کردیم.  کم‌کم رخت‌شویی برای ما شد آرامگاهی از اعضای بدن شهدایی که نمی‌دانستیم کجایی هستند.

 همیشه فضای رخت‌شویی پر بود از بوی خون و وایتکس و گریه مادرها. زیر لب مویه می‌کردند. هر روز دستم توی وایتکس و آب سرد بود و لباسم هم خیس. وقتی باد بهم می‌خورد سوز سرما را توی استخوان‌هایم حس می‌کردم.

کم نبودند خانم‌هایی که با وجود مشکلات فراوان می‌آمدند رخت‌شویی. یکی از همسایه‌ها چند تا بچه کوچک داشت. هر روز می‌آمد رخت‌شویی. لحظه‌ای بیکار نبود. وقتی می‌خواست برگردد خانه، دست‌وپایش را سنگ می‌کشید و چند بار می‌شست. طوری که سرخ می‌شدند. بهش گفتم: «اگه این‌قدر حساسی چرا می‌آی؟!» گفت: «شوهرم راضی نیست بیام. می‌گه بچه‌ها مریض می‌شن. این کار رو می‌کنم تا با بوی وایتکس بهانه دست شوهرم ندم.» متوجه شدم هر بار خیلی به شوهرش التماس می‌کند و حتی دستش را می‌بوسد تا بگذارد بیاید رخت‌شویی! یک روز گفت: «دعا کن مزد التماس‌هام بشه شهادت.»

 روز قدس سال 1364 با هم رفتیم راهپیمایی. تا در مصلا با هم بودیم. خداحافظی کرد. بیست دقیقه نگذشته بود که با صدای موشک همه از جا پریدیم. رفتم غسال‌خانه، چشمم افتاد بهش. شوکه شدم، خودش بود. بالاخره مزد التماسش را گرفت و با زبان روزه و لب تشنه شهید شد.

منبع: کتاب  حوض خون
انتهای پیام/

منبع: تسنیم

کلیدواژه: دفاع مقدس شهید دفاع مقدس شهید رخت شویی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۵۲۴۲۸۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

شهدا بار دیگر با پیام آزادگی در اصفهان تشییع شدند

به گزارش خبرنگار مهر، شهدا در هر برهه‌ای از زمان پس از سال‌ها انتظار با پیامی به آغوش مادران و پدران خود باز می‌گردند و خود بر دستان مردم مهمان می‌کنند که درس آزادگی، ایثار و شهادت را زنده نگهدارند و امروز همزمان با شهادت امام صادق (ع) سرآمد مکتب شیعه، چهار شهید تازه تفحص شده اصفهان در میان دستان مردمان شهیدپرور تشییع شدند.

این شهدا ۴۰ سال در غربت به سر می‌بردند و امروز در جمع مادران و پدران چشم انتظار، هیئتی را برای غربت اهل بیت به ویژه امام عصر (ع) برپا کردند که نشانه‌ها را یادآور شوند. وصیت آنها پر است از تاکید بر ادای واجبات و ترک محرمات، حفظ اصول دین و پذیرش و همراهی ولایت و هرکدام در شرایط زمانه امروز تداعی اصولی است که باید با آنها تطابق داد و آنها را درک کرد.

مردم به پاس قدردانی از صبر مادران شهدا و فداکاری فرزندان آنها از گوشه و کنار این شهر خود را به گلستان شهدا رساندند تا مسافران آسمانی را همراهی کنند و هرکدام به دنبال آرامشی هستند که از این هیاهوها به دور باشند و با هر قطره اشک درد و دل خود را با شهدا مطرح می‌کنند و با تسلی گرفتن از آنها بر تابوت بوسه می‌زنند و بر دستان خود و با عزت و احترام راهی جایگاه ابدی‌شان می‌کنند. امروز جوانان و نوجوانان بنی‌هاشم برای بدرقه علی اکبرهای علی اصغر شده آمده‌اند و روایت‌گر این صفحه‌ها زینب کبری (س) است.

شهیدان تازه تفحص شده هرکدام زخمی را بر تن خود حمل می‌کنند که سختی مبارزه حق علیه باطل را نشان دهند و گاهی برخی از آنها با جمجمه‌های متلاشی تفحص می‌شوند و یا بر اثر ضربات قنداقه اسلحه به سر آنها شکنجه می‌شدند. اما بازهم سختی را به جان می‌خریدند تا بر اعتقادات و باورهای خود ثابت قدم بمانند. این تفاسیر باید برای جوانان و نوجوانان ما بازگو شود تا قدر بسیاری از نعمت‌ها بر اثر ایثار و فداکاری فرزندان این زمانه را درک کنند.

امروز سه شهید عزیز با عکس و هویت مشخص آمدند و به چشم انتظاری خانواده‌های خود پایان دادند، اما در این بزم یکی از شهدا «گمنام» نام گرفته و باز هم مادر او چشم انتظار می‌ماند که پسرش کجاست و کی می‌آید؟

جواد، مجتبی، عباس و شهید گمنام‌مان، کسانی که بدون دیدن امام زمان خود اما برای او به میدان جنگ رفتند و گوش جان سپردند به ولی عصر خود؛ آری عشق و جنون این‌گونه است، همین قدر زیبا و با عاقبت بخیری.

بار دیگر مردم با استقبال پرشکوه و قدردانی از ایثار و رشادت‌های فرزندان این سرزمین نشان دادند که راه شهادت و دفاع از این مرز و بوم ادامه دارد.

حضور اقشار مختلف جامعه از مسؤولان لشکری و استانی گرفته تا بازاریان و دانشجویان و مردم عادی، از پیر و جوان گرفته تا زن و مرد و دانش‌آموز به چشم می‌آمد که با در دست داشتن پرچم ایران ادای دینی به خون پاک شهدا و قدردانی از آنها انجام دهند.

مردم با ذکر لبیک یا حسین (ع) از شهدا استقبال کردند و با مادران شهدا همدردی می‌کردند. مادران شهدا در غم شهادت فرزندان خود تنها نماندند که بار غریبی پسران خود را تنهایی به دوش کشند. یک اصفهان و یک ایران همدرد مادران است تا بگویند جوانان در ره عشق جگردار تر از صد مردند.

«حسین حسین شعار ماست شهادت افتخار ماست» دست‌ها به آسمان پرتاب می‌شد و لبیک گویان شهدا را بر دستان خود بدرقه می‌کردند و همچنان در عزای از دست دادن جوانان این مرز و بوم خواستار اشد مجازات عاملان تروریستی هستند.

در بین تصاویر شهدا همچنان چهره حاج قاسم سلیمانی درخشان است و نماد امنیت، شجاعت و ملت ایران را فریاد می‌زند. بیرق مردانگی در صدر است و راه سربازان وطن ادامه دارد و در پایان مراسم آیت الله ابوالحسن مهدوی بر پیکر شهدا نماز خواند.

پیکرهای مطهر ۱۳ شهید گمنام در نقاط مختلف کشور تشییع و خاکسپاری می‌شوند؛ این شهدای گمنام مربوط به عملیات‌های عاشورا ۲، خیبر، تک دشمن در سال ۶۷، کربلای پنج، بدر و بیت‌المقدس هفت هستند.

کد خبر 6096224

دیگر خبرها

  • شهدا برکت مجموعه انتظامی هستند
  • پلیس هر لحظه در معرض شهادت است
  • مراسم تشییع پیکر مطهر شهید «مرتضی غلامی» در گناوه برگزار شد
  • مراسم تجدید میثاق با شهید «مرتضی غلامی» در گناوه برگزار شد
  • شهدا بار دیگر با پیام آزادگی در اصفهان تشییع شدند
  • تشییع پیکر شهدای تازه تفحص شده در اصفهان
  • تشییع پیکر شهدای تازه تفحص شده دراصفهان
  • آغاز آئین تشییع پیکر شهدای تازه تفحص شده دراصفهان
  • برگزاری یادواره شهدا همراه با تشییع پیکر شهید«فیضی زاده»
  • شعار «مرگ بر اسرائیل» به برکت خون شهدا در قلب آمریکا سر داده می‌شود