پرفورمنسی چهار ساعته که مفهوم تنهایی انسان را به چالش میکشد
تاریخ انتشار: ۷ آبان ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۵۲۴۹۵۵
بهمن عباسپور، کارگردان و اجراگر این پرفورمنس از کلیشههای موجود در نشان دادن تنهایی انسان آشنایی زدایی کرد.
پرفورمنس «هفتاد و شش دو صفر» در کافه گالری خانه هنرمندان ایران به صورت رایگان اجرا شد. در قدم اول باید تعریفی از پرفورمنس ارائه کنم. پرفورمنس به صورت لغوی به معنای «هنر اجرا» است که همانند نمایش برای مخاطبان به صورت زنده اجرا میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بهمن عباسپور، کارگردان پرفورمنس «هفتاد و شش دو صفر» در گفت و گو با خبرنگار حوزه تئاتر گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، درباره مفهوم اجرا گر در پرفورمنس توضیح داد: در پرفورمنس بازیگری معنایی ندارد، بازیگری در نمایش اتفاق میافتد، زیرا هنرپیشه ایفاگر نقش در مقابل تماشاگر است. به طور کلی، پرفورمنس گونهای از اجرا است که لزوما در سالنهای نمایش اجرا میشود، اما پرفورمنس میتواند در محیط غیر نمایشی مانند خیابان، اتوبوس، یا حتی مانند پرفورمنس خودم در فضای گالری اجرا شود. در نتیجه به فردی که این کارها را انجام میدهد، چون آن کار را اجرا میکند اجرا گر میگویند.
درباره مفهوم این پرفورمنس توضیح داد: شاید خالق هر اثری به دنبال این است که مخاطب خودش را با یک ایده و ایدئولوژی رو به رو کند و آن را درک کند، اما یافتن مفهوم به مخاطب برمی گردد و مخاطب با آن رو به رو میشود و آن موضوع را استنباط میکند و میفهمد. ما در این کار با مجسمه رو به رو نیستیم بلکه یک پرفورمنس است، این کار مثلا نمایش آنتیگون نیست که بخواهد قانون را به چالش بکشد. پرفورمنس، در یک اجرایی که قرار است دنیا را به مخاطب نشان دهد سوژهای داریم که در موقعیت خلق شده تماشاچی آن مفهوم را استنباط میکند و اتفاقا ما به دنبال علامت سوال هستیم تا مخاطب بگوید مفهوم این پرفورمنس چیست. موقعیت ما در این جا قرار گرفتن یک انسان در فضای پر از آب آکواریوم در کنار یک اسکلت است. این موقعیت برداشتهایی را از جانب مخاطب ایجاد میکند که بزرگترین هدف ما مفهوم این اتفاقات است و برداشت مفاهیم از جانب مخاطب است.
پرفورمنس
وی درباره انتخاب آکواریوم توضیح داد: دلیل انتخاب اکواریوم این است که فضای شیشهای دارد که وقتی به عنوان اجراگر در داخل آن قرار میگیرم یک دنیای شخصی داریم که بیرون را از طریق چشمانمان میتوانیم ببینیم، اما به راحتی کسی نمیتواند وارد فضای شخصی دنیای شما شود. اساسا بودن در اکواریوم و غوطه ور شدن دنیای خاصی را برای ما به ارمغان میآورد و میخواستیم غوطه ور شدن و درگیری انسان با کشمکش هایش را در آن دنیا نشان دهیم که خدا را شکر مخاطب واکنشهای مثبتی به این اتفاق داشت.
این هنرمند درباره دلیل حضور اسکلت آدمی که با گونی پوشیده شده توضیح داد: مفاهیم مختلفی از نطر تماشاگر میتوان متصور شد و ترجیم همان نظر مخاطب بود. برخی از مخاطبان آن آدمک را خود اجراگر دیدند که زمانی خودش را در آب خفه میکند و یک زمانی خودش اجراگر را خاموش میکند. برخی گفتند این آدمک همان معشوقهای برای اجراگر است که زمانی یکدیگر را میکشند. نکته سوم برداشت مخاطب این بود که ان را به عنوان سمبلی از مشکلات زندگی میدیدند که انسان گاهی اوقات مشکلاتش را خفه میکند و گاهی اوقات مشکلات، انسان را خفه میکند، اما همچنان جریان زندگی ادامه دارد. جالب بودن کارم در همین برداشتهای متفاوت مخاطب از پرفورمنس بود.
پرفورمنس
عباسپور درباره اجرای چهار ساعته این پرفرمنس گفت: این نمایش کشمکش درونی بین اجراگر در یک فضای اکواریوم و نفس گیری اجراگر در بیرون از اکواریوم است و معنای این دم و بازدمها همین ادامه دادن زندگی با وجود سختیهای آن است. همین چهارساعته بودن برای این است که مخاطب خودش را به چالش بکشد که چرا چهار ساعت باید این اجرا طول بکشد؟ یکی از دلایل دیگر چهارساعته کش دار بودن زندگی برای هر فرد است که برای هر انسان طول این دنیای شخصی تنهایی متفاوت است. اوایل میخواستم این نمایش در ۶ ساعت اجرا شود، اما به توصیه پزشکان اجرا در چهار ساعته شد.
وی درباره دلیل رایگان بودن این اجرا توضیح داد: فضای اجرا در گالری خانه هنرمندان ایران در فضای کانسپچوال آرت اتفاق افتاد و برایم مهم بود که همه طیف مختلفی از مردم این اجرا را ببینند. میخواستم مخاطب را با شرایط سختی که تئاتریها در این وضع گرفتار شدند باگونههای دیگر اجرا آگاه کنم، میخواستم نشان دهم یک تئاتری نباید به این بسنده کند که اگر سالنهای تئاتر ازش گرفته شود پس دیگر نباید اجرا کند این که سالنهای تئاتر در شرایط کرونا نمیتواند اجرا کند بخشی از آن به مرکز هنرهای نمایشی بر میگردد و از شما سوال میکنم کدام کار تئاتری در این شرایط اتفاق افتاد که بخواهد حمایت حسابی از آن صورت گرفت؟ حداقل سه ماه برای تمرین نیاز داریم و در این گرانی کسی به فلاکت گروههای تئاتری نگاه کرده است؟ اگر میخواستم برای این کار بلیط فروشی میکردم چه قیمتی میگداشتم که مردم برای دیدن ان بیایند. رایگان بودن این اجرا نشان داد کار تئاتر بیشتر از اینکه جیب عوامل کار را پر کند تسلی دل آنان است.
پرفورمنس
عباسپور درباره واکنش مخاطبان به این اجرا گفت: با تمام وجودم از بازخوردهای خوب خیلی خوشحالم، در بروشور اجرا اعلام لحظه ورود و خروج به گالری به عهده تماشاگر است. برخی افراد حتی چهار ساعت برای تماشای این اجرا نشستند. واکنشهای مثبتی هم در رسانهها و هم در اینستاگرام دیدم. مخاطبان نسبت به پرفورمنس اطلاعات و نگرش جدیدی پیدا کردند.
پرفورمنس
کارگردان پرفورمنس "هفتاد و شش دو صفر " در پایان درباره دلیل نام گذاری" ۷۶۰۰" توضیحاتی ارائه کرد: کد ۷۶۰۰ یک کد هشدار در سیستم هوایی دنیا است و به این معنا است که هواپیما همه سیستمهای اطلاعاتی خود را از دست داده است و برج مراقبت میداند که هیچ فرکانسی نمیتواند از هواپیما دریافت کند و به هواپیماهای اطراف هشدار نزدیک نشدن به آن هواپیما را میدهد و نزدیکترین فرودگاه به حالت آماده باش در میآید. کد هفتاد و شش دو صفر در این اجرا نشان دهنده این است که اجراگر هیچ ارتباطی با جهان اطراف ندارد یا اگر ارتباط داشته باشد نمیتواند ارتباط با انها برقرار کند، دقیقا شبیه به خلبان هواپیمای در حال سقوط که میتواند دنیای بیرون را ببیند، اما نمیتواند با انها ارتباطی داشته باشد. از طرفی افراد داخل برج مراقبت دنیای شخصی یک انسان را میبینند، اما نمیتوانند با انها هیچ ارتباطی برقرار کنند. کد هفتاد و شش دو صفر برای انتقال بهتر مفهوم این اجرا بود.
منبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: هفتاد و شش دو صفر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۵۲۴۹۵۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کاش تلویزیون، این مدلی نبود
امروز روز مهمی برای فوتبال ایران در عرصه باشگاهی است؛ با توجه به اهمیت دیدارهایی که قرار است برگزار شود، ممکن است سرنوشت قهرمان این دوره از بازیهای لیگ برتر مشخص شود. دست بر قضا دو بازی بسیار مهم هم قرار است برگزار شود که هر دو تأثیرگذار و تعیینکننده خواهند بود. یکی در تبریز که استقلال صدرنشین با تراکتور مچاندازی میکند و دیگری در تهران که سپاهان به مصاف پرسپولیس میرود.
برگزاری هر دو دیدار در یک روز، چهارشنبه بزرگی را رقم زده و با توجه به حساسیت موجود در جدول ردهبندی، اهمیت این دیدارها را اگر از دربی بیشتر نکند، دستکمی از آن هم ندارد. این دو بازی با توجه به حضور تماشاگرانی که برای گرمشدن میدان پا به ورزشگاه میگذارند، ویترین مناسبی برای تبلیغ این رشته ورزشی در ایران است. البته که با توجه به رشد فضای مجازی، چنین ویترینی بیش از گذشته در عرصه بینالمللی معرفی شده، ولی فرصت بینظیری بود که بتوان از کنار آن بیشترین بهره را برای معرفی چهره دیگری از ایران برد.
قبل از ادامه مبحث همین ابتدا باید تکلیف را مشخص کرد که چنین روایتی با علم و آگاهی از این موضوع پیاده میشود که فوتبال مثل قبلا دغدغه کوچه و بازار نیست. درست در روزهایی که سفرهها کوچکتر شدهاند، خیلی نیاز به دلِ خوشی است تا برای بازیهای لیگ برتر، مثل سابق سرودستی شکسته شود. با علم به این موضوع، ولی بازهم میشد از این فرصت، استفاده درخوری کرد به شرط آنکه تلویزیون، این مدلی نبود.
این مدلی بودن تلویزیون در چند مورد خلاصه میشود؛ اول و مهمترین آنها انحصارطلبی است. صداوسیما سالهای زیادی است که اجازه تأسیس و رشد شبکههای خصوصی را نمیدهد و همه چیز باید تحت سیطرهاش قرار بگیرد. حتی اگر قرار به فعالیت بر بستر اینترنت هم باشد، باز باید این نهاد نیمچه چراغ سبزی نشان دهد. ناگفته پیداست که چنین نگاهی، روایت را یکسویه و رفتهرفته مخاطب را دلسرد میکند. نگاه تکراری به وقایع با چهرههای برمدار مانده، اجازه ذوقزدگی از مخاطب را میگیرد.
پیامد اصلی آن، ریزش مخاطب است. اتفاقی که چندسالی است رخ داده و به گواه آمار همین نهاد و البته اظهارات مسئولان ردهبالایش، برنامهها دیگر مخاطب چندانی ندارند. تمام مواردی که در بالا گفته شد، شامل برنامههای ورزشی میشوند. انحصار در این مورد تأثیرش را گذاشته و مخاطب مثل سابق استقبالی از آن ندارد. تازه برای فوتبال، خاصه از نوع پخش زندهاش، شرایط برای تلویزیون بهتر است و همچنان در زمره برنامههای پربینندهاش محسوب میشود.
ناگفته پیداست که این پربینندهبودن در مقایسه با سایر برنامههای کنونی است وگرنه کیست که نداند آمار در مقایسه با گذشته در همین بخش هم چنگی به دل نمیزند.
پس دومین مدل تلویزیون که در چنین روز مهمی برای فوتبال میتوانست بهتر باشد، ولی نیست، ریزش مخاطبش بهواسطه راندهشدن اکثر متخصصان و سپردن امور به دست آنهایی است که آمار نشان داد، صلاحیت چندانی برای تولید محتوای جذاب و البته مخاطبپسند ندارند.
غلبه نگاه پولی بر کیفیت هم دیگر مدل تلویزیون است که مخاطب فوتبالی را در چنین روزی آزار میدهد؛ پخش آگهیهای بازرگانی تا یک ثانیه مانده به شروع بازی و زیرنویسهای ناتمام در طول ۹۰ و چند دقیقه هم نشان میدهد که تلویزیون از پخش فوتبال، به دنبال بهره مالی است. افزایش درخور نرخهای آگهی در زمان پخش دیدارهای مهم هم مهر تأییدی بر این ماجرا است. این موارد بخشی از تلاش برای انحصارطلبی تلویزیون در چنین رویدادهایی را توجیه میکند؛ هرچند تمامی اتفاقات را شامل نمیشود. حالا دیگر، سخنگفتن از این بحث کهای کاش این نهاد کمی با همین فوتبال که از ثانیه به ثانیهاش درآمدزایی میکند با روی خوش تا میکرد و دستی در جیب میکرد تا باشگاههای تا بن گرفتار بدهی را نجات دهد، امری آرمانگرایانه به نظر میرسد.
اصولا، اما در دنیایی بهتر، در چنین چهارشنبههایی که مردم هم دل و دماغی برای پیگیری بازیهای فوتبال داشته باشند، فضا برای رقابت آزاد باز است تا هر شبکه تلویزیونی که خدمت و کیفیت بهتری در پخش و تولید محتوا دارد، بتواند میهمان خانههای مخاطب شود. هرچند شاید مخاطب هم مجبور شود اندکی پول برای تماشای این زیبایی بپردازد، ولی آنوقت دیگر خیالش راحت است که نقد و نگاه یکطرفهای به او خورانده نمیشود و قرار نیست با دیدن لحظه به لحظه برمدارماندگان، با آگهیهای ریزودرشت، زیرنویسها و تبلیغات عجیب و غریب که به میانه میدان هم کشیده شده و تولید محتوایی که فاقد جذابیت و کیفیت است، لذت تماشای یک بازی فوتبال از او سلب شود.