انتخابات 1400 چه تاثیری بر وضعیت اصلاح طلبان گذاشته است؟
تاریخ انتشار: ۷ آبان ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۵۲۷۸۰۹
سرویس سیاسی فردا؛ سعید آجورلو نوشت: انتخابات سال 1400 به صورت ویژه موقعیت چپ میانه را در فضای سیاسی کشور تضعیف کرد. در این نوشته به صورت کوتاه به دو سوال پاسخ می دهم؛ اول اینکه چرا موقعیت "چپ میانه" ضعیف شد و دوم اینکه چپ میانه چه سرنوشتی خواهد داشت؟
قبل از پاسخ به سوال اول باید گفت که مراد از چپ میانه حد فاصل میان عمل گرایان راست گرا در کارگزاران و طیف رادیکال یا آرمان گرای اتحاد ملت است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
عدم کارکرد ایده چپ میانه دانست. در واقع در شرایط بهار 1400 هرگونه ایده ائتلافی که کرباسچی و تاجزاده را به تصمیم مشترک برساند امری ممتنع بود. به همین واسطه حتی اعتبار نبوی نزد اتحاد ملت و همدلی با راست مدرن نتوانست شورای عالی را به تصمیم مشترک برساند و البته مهم تر اینکه بهزاد نبوی به عنوان سیاست مداری کهنه کار و باتجربه در اداره این شورا دستاوردی نداشت و در نهایت با طعن جوانان رادیکال هم مواجه شد. تضعیف موقعیت چپ میانه بیشتر از هر چیز حاصل عملکرد دولت روحانی از یک طرف و مستقیم شدن رادیکال هایی چون تاجزاده و موسوی خویینی ها با حاکمیت به جای پاسخ گویی به عملکرد 8 ساله دولت بود. به تعبیری چپ میانه اعتبار خود را از سویی نزد بدنه و از سوی دیگر در ائتلاف سازی میان اصلاح طلبان از دست داد و در چنین شرایطی با بن بست
سیاست ورزی مواجه شد.
از همین جا پاسخ به سوال دوم را آغاز کنیم که در آینده چه بر سر چپ میانه خواهد آمد. به گمانم چپ میانه در کوتاه مدت و حتی میان مدت شانسی برای بازگشت نخواهد داشت و همچنان با چالش مشروعیت و مقبولیت مواجه خواهد بود. تا زمانی که اصلاحات به عنوان منتقد دولت و مجلس از اعتبار و سرمایه اجتماعی برخوردار نباشد نه سایر اصلاح طلبان به چپ میانه نیاز پیدا می کنند و نه این طیف توان و قدرت و عزم سیاست ورزی خواهد داشت. کارکرد این طیف، سیاست ورزی رسمی و معطوف به قدرت است که فعلا در عرصه واقعی دارای ما به ازا نیست. رفتن راست گرایان اصلاحات به مسیر
هم پیمانی با لاریجانی و ایستادن در جایگاه میانه از یک سو و هژمون شدن رادیکال ها در جناح چپ خود دو عاملی است که چپ میانه را آچمز خواهد کرد. اساسا اگر ضمانت نامه گفتمانی و اجتماعی رادیکال ها و سیاست مداران بوروکرات راست میانه پشتوانه چپ میانه نباشد، این طیف شانسی برای بروز و ظهور نخواهند داشت و پاسخ هیچ سوال و حل هیچ مساله ای در این طیف جستجو نخواهد شد. در شرایط فعلی چپ میانه منحل نمی شود بلکه بلاموضوع می شود و چه بسا در شرایط نرمال شدن اصلاحات دوباره امکان ظهور بیابد. فعلا پاییز برای چپ میانه فرا رسیده است.
منبع: تسنیم
منبع: فردا
کلیدواژه: اصلاح طلبان سعید آجورلو انتخابات سال 1400 چپ میانه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۵۲۷۸۰۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
با این حیاط خلوت چه کنیم؟!
یک فصل دیگر سرما هم تمام شد اما ورزشهای زمستانی در کشورمان همچنان مانند یک حیاط خلوت مانده و امیدی هم به اصلاح وضعیتش نیست.
سرویس ورزش مشرق- حالا که فصل سرمای دیگری را پشت سر گذاشته و وارد فصل گرمای کشور می شویم، یک مرور ساده نشان می دهد ورزش های زمستانی چگونه به یک محیط و حیاط خلوتی تبدیل شده و هیچ امیدی نیز به اصلاح آن وجود ندارد. فدراسیونی که می تواند در توسعه ورزش میان مردم در بخش های مختلف همگانی و قهرمانی نقش ویژه و راهبردی داشته باشد، اکنون کجای کار ایستاده و دقیقه چه ماموریتی را برعهده گرفته است؟
در این زمینه بیشتر بخوانید: کاش این بساط را جمع کنید! ما زیر بهمن مانده ایم؛ آقای رئیس! آقای بازنشسته! دل بکن ...نیاز به بررسی چندانی نیست تا از وضعیت اسکی خبردار شویم. دهه هاست این ورزش به محیط انحصاری برخی قبایل و خانواده ها تبدیل شده و گذر زمان نیز نتوانسته مانع از تداوم این وضعیت شود. در دوره ریاست کنونی هم نه تنها اوضاع اصلاح نشده که چه بسا بدتر شده که البته، چه کسی است که نداند رئیس کنونی، نقش چندانی در اداره امور ندارد و از مسندی که در اختیار دارد، خرسند و راضی! آری اینگونه است که سال ها و فصل ها می گذرد و این ورزش همچنان گروگان مانده و خواهد ماند.
حالا که یک فصل دیگر نیز بی هیچ دستاورد و امیدی به اتمام رسید، بر وزیر ورزش و جوانان است که تدبیری جدی کند. به راستی، این فدراسیون، بود و نبودش چه تاثیری بر ورزش کشور دارد؟ نباید یک بار برای همیشه تکلیف این حیاط خلوت را روشن کرد؟