Web Analytics Made Easy - Statcounter

سوریه در حالی مورد اقبال کشورهای عربی است که دبیرکل اتحادیه عرب نمی‌خواهد این واقعیت را بپذیرد. - اخبار بین الملل -

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، رای الیوم در مطلبی با اشاره به موضع گیری «احمد ابوالغیط» دبیر کل اتحادیه عرب درباره سوریه آورده است: چرا ابوالغیط اصرار دارد که روی آوردن کشورهای عربی به سوریه را نادیده بگیرد و دعوت به بازگشت را به سه کشور عربی محدود کند؟ راز این عناد چیست؟ آیا اصلا سوریه به این بازگشت به اتحادیه عرب نیاز دارد؟

این رسانه می نویسد: «احمد ابوالغیط» دبیر کل اتحادیه عرب همچنان در ذهنیت مرحله موسوم به بهار عربی و هیمنه برخی کشورهای حوزه خلیج فارس در تصمیمات این اتحادیه به سر می‌برد و نمی‌خواهد که تغییرات اساسی رخ داده در منطقه خاورمیانه در سال‌های اخیر را قبول کند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

همه معادلات تغییر کرده و نقشه گروه‌های میدانی عوض شده است.

ابوالغیط در گفتگو با شبکه صدی البلد مصر در شامگاه روز چهارشنبه گذشته گفت: فقط سه کشور عربی الجزایر، عراق و اردن مایل به بازگشت سوریه به اتحادیه عرب هستند. من به عنوان دبیر کل اتحادیه عرب درخواست رسمی یا غیررسمی درباره شروع اقدامات مربوط به بازگشت دریافت نکرده‌ام.

شاید لازم باشد که به ابوالغیط یادآوری شود که «عبدالمجید تبون» رئیس جمهوری الجزایر که کشورش میزبان نشست بعدی سران عرب در ماه مارس آینده است، به شدت تاکید کرده است که نشستی بدون سوریه در کار نخواهد بود.

باید به آقای ابوالغیط یادآوری شود که بیشتر کشورهای حوزه خلیج فارس سفارت خود در دمشق را بازگشایی کرده‌اند به غیر از کویت، قطر و عربستان. این رسانه چندی قبل هم به نقل از منابع دیپلماتیک از سفر یک هیئت بلندپایه عربستان به دمشق و دیدار با بشار اسد رئیس جمهوری سویه برای آماده سازی بازگشت روابط میان دو کشور خبر داده و اعلام کرده بود که هیئت عربستانی به ریاست رئیس دستگاه اطلاعات عربستان به دمشق رفته و با بشار اسد دیدار کرده است.

رای الیوم در ادامه نوشت: تعلیق عضویت سوریه حدود 10 سال قبل یعنی در 12 نوامبر سال 2011 رخ داد یعنی زمانی که «عادل الجبیر» وزیر خارجه وقت سعودی شبانه روز می‌گفت که بشار اسد با جنگ یا از راه مسالمت آمیز ساقط خواهد شد. زمانی که گروه موسوم به دوستان سوریه به رهبری آمریکا بر بیشتر تصمیمات سران عرب، هیمنه داشت.

در دیدار دبیرکل اتحادیه عرب و نماینده سازمان ملل در سوریه چه گذشت؟امارات و سوریه در مسیر احیای روابط/ عملیات بهسازی خطوط اتصال برق سوریه با اردن و لبنانبازگشایی گذرگاه مرزی میان اردن و سوریهتب تند کشورهای عربی برای بازگشت به‌سمت سوریه/ جایگاه لبنان کجاست؟

 

در آن زمان عمرو موسی دبیر کل وقت به شکل بی سابقه از هجمه آمریکا و غرب علیه سوریه و قبل از آن لیبی و عراق حمایت کرده و پوشش عربی برای آن فراهم آورد و چیزی نمانده بود که از رژیم اشغالگر قدس برای پیوستن به اتحادیه عرب دعوت کند.

ارتش سوریه توطئه را خنثی کرد و بخش اعظم اراضی سوریه را به حاکمیت دمشق برگرداند و این با حمایت دوستان روس و ایران و با مشارکت نیروهای حزب الله لبنان رخ داد.

شکست قانون سزار آمریکا و تحریم‌های ناشی از آن، بازگشت دفاتر بین المللی که مهم ترین آن اینترپل است و اذعان بی بی سی به اشتباهش در افتادن در دروغ استفاده از سلاح شیمیایی در «دوما» که کلاه سفیدها رواج دادند؛ همگی شواهدی است که نشان می‌دهد، ابوالغیط نگاهش به سمت دیگری است و نمی خواهد که این وقایع را بپذیرد.

دولت سوریه که عضو کامل سازمان ملل است و وزیر خارجه آن در بیشتر اگر نگوییم همه جلسات آن شرکت می‌کند، نیازی به بازگشت به اتحادیه‌ای ندارد که جز نامش از عربیت چیزی برایش نمانده است. بازگشت به اتحادیه عرب افتخاری برای سوریه نیست.

اتحادیه عرب منزوی است و احدی توجهی به آن ندارد. دولت سوریه هم اکنون وابسته به محور مقاومتی است که قدرت بزرگ در منطقه است و بازوی نظامی وی در اختیار دارد و موشک‌های نقطه زن و پهپادهای پیشرفته و نیروهای جان برکفی دارد که در هیچ نبردی شرکت نکرده‌اند مگر اینکه پیروز خارج شده‌اند.

اتحادیه عرب زمانی تمام شد که کرسی سوریه و لیبی را تعلیق کرد و در برابر نفوذ کشورهای عرب خلیج فارس مورد حمایت آمریکا و اسرائیل تسلیم شد.

رای الیوم ادامه داد: گمان نمی‌کنیم که الجزایر میزبان هیچ نشست عربی باشد که سوریه در آن حضور نداشته باشد. اگر سوریه به نشست برگردد باید مشروط باشد.

این حضور اگر رخ دهد به مثابه اذعان به شکست ستون پنجمی است که عضویت آنرا به حال تعلیق درآورد.

رای الیوم در پایان نوشت: امیدواریم که ابوالغیط از غفلت و گمراهی خارج شود که در آن به سر می‌برد و چشمانش را به روی واقعیت‌ها بگشاید و به سوی دمشق روی آورد تا آخرین نفر در این زمینه نباشد.

انتهای پیام/

منبع: تسنیم

کلیدواژه: اتحادیه عرب سوریه اتحادیه عرب سوریه اتحادیه عرب کل اتحادیه عرب کشورهای عرب رای الیوم دبیر کل

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۵۳۱۶۵۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بالانسر ایران و اسرائیل

نشریه فارن‌افرز در تحلیلی از چشم‌انداز تنش در منطقه می‌نویسد: تشکیل اتحاد ضدایرانی نوظهور در خاورمیانه پس از حملات بی‌سابقه جمهوری اسلامی علیه (رژیم) اسرائیل آن‌گونه که صهیونیست‌ها به تصویر می‌کشند و از آن به تغییر پارادایم یاد می‌کنند، با پیچیدگی‌های خاورمیانه ناسازگار و بیش از حد ساده‌انگارانه است. واقعیت این است که اعراب دیگر سر ستیز با ایران ندارند.

به گزارش دنیای اقتصاد، دالیا داسا کای عضو ارشد مرکز روابط بین‌الملل یوسی‌اِل‌اِی و صنم وکیل مدیر برنامه خاورمیانه و شمال آفریقا چتم هاوس ۲۶ آوریل ۲۰۲۴ در نشریه فارن افرز نوشتند: زمانی که ایران در ۱۳ آوریل بیش از ۳۰۰ موشک و پهپاد را به سمت اسرائیل پرتاب کرد، اردن به دفع حملات کمک کرد.

گزارش‌های اولیه رسانه‌ها حاکی از آن بود که چند کشور عربی دیگر در دفاع از اسرائیل مشارکت داشته‌اند، تلاش‌هایی که البته این کشورها آن را رد کردند. با وجود این، گروهی از رهبران اسرائیل و همچنین برخی ناظران در واشنگتن، این اقدامات را نشانه‌ای از یک تغییر بزرگ تفسیر کردند. مبنی بر اینکه کشورهای عربی در صورت ادامه تشدید درگیری (رژیم) اسرائیل با ایران، سمت اسرائیل خواهند بود. هرزی هالوی، رئیس ستاد کل نیروهای نظامی (رژیم) اسرائیل، اعلام کرد که حمله ایران «فرصت‌های جدیدی برای همکاری در خاورمیانه ایجاد کرده است.»

موسسه مطالعات امنیت ملی، یک اندیشکده اسرائیلی، اعلام کرد که «ائتلاف منطقه‌ای و بین‌المللی‌ای که در رهگیری حملات ایران به اسرائیل مشارکت داشت، پتانسیل ایجاد اتحاد منطقه‌ای علیه ایران را نشان می‌دهد.»

پس از آنکه پاسخ (رژیم) اسرائیل به حمله ایران با یک ضربه نسبتا محدود به تاسیساتی در ایران انجام شد، دیوید ایگناتیوس ستون‌نویس واشنگتن پست، اظهار کرد که اسرائیل «مانند رهبر یک ائتلاف منطقه‌ای علیه ایران رفتار می‌کند.»

او نوشت: «به نظر می‌رسد که (رژیم) اسرائیل با پاسخ محدود، منافع متحدانش را در این ائتلاف - عربستان سعودی، امارات متحده عربی، اردن - که همگی در رهگیری آخر هفته گذشته بی‌صدا کمک کردند، مورد سنجش قرار داد.» به نظر ایگناتیوس، این یک «تغییر پارادایم بالقوه برای (رژیم) اسرائیل» است. تغییری که به خاورمیانه «شکل جدیدی» می‌بخشد. با این حال، این ارزیابی‌ها بیش از حد ساده انگارانه هستند و نمی‌توانند پیچیدگی چالش‌های منطقه را درک کنند.

مطمئنا، با توجه به ماهیت بی‌سابقه تبادلات نظامی آوریل، استراتژی آینده اسرائیل علیه ایران ممکن است ملاحظات منطقه‌ای را بیشتر در نظر بگیرد. اما واقعیت‌های منطقه که مانع همکاری اعراب و اسرائیل می‌شود، تغییر قابل‌توجهی نکرده است. حتی قبل از حمله حماس در ۷ اکتبر و متعاقب آن جنگ (رژیم) اسرائیل با غزه، کشورهای عربی که توافق‌نامه ۲۰۲۰ ابراهیم را امضا کردند و عادی‌سازی با (رژیم) اسرائیل را پذیرفتند، از حمایت بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل از گسترش شهرک‌سازی‌های اسرائیل در کرانه باختری و رویکرد او نسبت به غزه، ناامید شده بودند.

مجموعه‌ای از حملات مرگبار شهرک نشینان اسرائیلی به فلسطینی‌ها در کرانه باختری در بهار سال ۲۰۲۳ به تنش‌های منطقه‌ای دامن زد. پس از آغاز عملیات نظامی اسرائیل در غزه در ماه اکتبر، که موجی از اعتراضات را در سراسر خاورمیانه برانگیخت، رهبران عرب تردید بیشتری در حمایت آشکار از (رژیم) اسرائیل پیدا کردند، چرا که می‌دانستند همکاری آشکار می‌تواند به مشروعیت داخلی آن‌ها لطمه بزند.

هیچ چیزی درباره واکنش اعراب به این دور از رویارویی ایران و (رژیم) اسرائیل نشان نمی‌دهد که این مواضع تغییر کرده باشد. گروهی از دولت‌ها که بسیاری از اسرائیلی‌ها از آن‌ها به عنوان «اتحاد سنی» یاد می‌کنند، همچنان به دنبال متعادل کردن روابط با ایران و اسرائیل، حفاظت از اقتصاد و امنیت خود، و مهم‌تر از همه، جلوگیری از درگیری منطقه‌ای گسترده‌تر هستند.

آن‌ها همچنین احتمالا پایان دادن به جنگ فاجعه بار در غزه را بر رویارویی با ایران در اولویت قرار خواهند داد. با این حال، با افزایش تنش بین ایران و (رژیم) اسرائیل، اشتیاق کشورهای عربی برای تسریع در ادغام منطقه‌ای (رژیم) اسرائیل بیش از هر زمان دیگری به پذیرش تشکیل کشور فلسطینی از سوی اسرائیل بستگی دارد.

طرح موازنه

پیش از حمله ۱۳ آوریل ایران به اسرائیل، عربستان سعودی و امارات متحده عربی اطلاعاتی درباره این حمله قریب الوقوع با ایالات متحده به اشتراک گذاشتند. سپس فرماندهی مرکزی ایالات متحده از این اطلاعات برای هماهنگی پاسخ خود با (رژیم) اسرائیل و سایر شرکا استفاده کرد. اردن به هواپیماهای نظامی آمریکا و بریتانیا اجازه ورود به حریم هوایی این کشور را داد تا هواپیماهای بدون سرنشین و موشک‌های ارسالی ایرانی را رهگیری کنند. گزارش‌های اولیه رسانه‌ها به‌ویژه در ایالات متحده و (رژیم) اسرائیل، تاکید می‌کردند که تلاش‌های گسترده منطقه‌ای در مورد حمله تهران انجام شده است. اما به زودی مشخص شد که نقش اعراب در دفع حمله ایران محدود بوده است. هم عربستان سعودی و هم امارات به صراحت هرگونه کمک نظامی مستقیم به دفاع از اسرائیل را تکذیب کردند.

مقامات اردنی از مشارکت برای حفاظت از منافع خود دفاع کردند. ملک عبدالله دوم، پادشاه اردن، با تاکید بر اینکه کشورش برای کمک به (رژیم) اسرائیل اقدامی نکرده است، اعلام کرد که «امنیت و حاکمیت» اردن بالاتر از همه ملاحظات قرار دارد. تلاش‌هایی که کشورهای عربی برای مقابله با ایران انجام دادند، تقریبا به طور قطع ناشی از تمایل به حفظ روابط با ایالات متحده بود، نه برای همسویی بیشتر با (رژیم) اسرائیل. از زمانی که اسرائیل عملیات خود را در غزه آغاز کرد، رهبران عرب از اینکه جو بایدن، رئیس‌جمهور ایالات متحده نتوانسته در مهار رفتار (رژیم) اسرائیل در غزه موفقیتی کسب کند، شگفت زده شده‌اند. اما آن‌ها همچنان به دنبال تعمیق همکاری خود با واشنگتن هستند.

آن‌ها هیچ منبع جایگزینی برای نوع امنیتی که ایالات متحده تامین می‌کند، نمی‌بینند. در ماه‌های اخیر؛ کشورهای عربی خلیج فارس و همچنین مصر و اردن به تشویق واشنگتن، کمک به مدیریت پویایی‌های امنیتی خاورمیانه، مهار فعالیت‌های ایران و جلوگیری از یک جنگ منطقه‌ای گسترده‌تر را ادامه داده‌اند. پایان دادن به جنگ در غزه همچنان یک اولویت فوری منطقه‌ای است و کشورهای عربی در حال کار برای یک طرح صلح با دولت بایدن هستند. رهبران عربستان همچنان معتقدند که یک معاهده دفاعی دوجانبه با ایالات متحده باید بخشی از هر توافق عادی‌سازی آینده با اسرائیل باشد. امارات نیز به تلاش خود برای مذاکره درباره توافق‌نامه دفاعی با دولت بایدن ادامه داده است.

اما در عین حال کشورهای حوزه خلیج فارس اکنون تعامل نزدیک‌تری با تهران دارند. آن‌ها به خوبی می‌دانند که نزدیکی به ایران آن‌ها را در معرض خطر قرار می‌دهد. در سال ۲۰۱۹، پس از خروج دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا از توافق هسته‌ای که ایالات متحده و سایر قدرت‌های بزرگ با ایران بر سر آن توافق کرده بودند، تهران آنچه بی‌ثباتی در سراسر خلیج فارس خوانده می‌شود را گسترش داد، به کشتی‌ها در نزدیکی بنادر امارات حمله کرد و برای اولین بار حملات دقیقی را علیه تاسیسات نفتی عربستان انجام داد. پس از امضای توافق‌نامه ابراهیم، تهران به صراحت به بحرین و امارات هشدار داد که حضور نظامی اسرائیل در خلیج فارس خط قرمزی برای ایران خواهد بود.

خیلی پیش از حمله حماس در ۷ اکتبر، کشورهای عربی به طور کلی تصمیم گرفته بودند که بهترین راه برای کاهش خطر ایرانی که به طور فزاینده تهاجمی‌تر می‌شود، تلاش برای قرابت است، نه تلافی. امارات و عربستان سعودی روابط دیپلماتیک خود را با ایران به ترتیب در سال‌های ۲۰۲۱ و ۲۰۲۳ احیا کردند.

از ۷ اکتبر، این کشورها همراه با بحرین و عمان، پیام‌ها و هشدارهایی را بین ایران و (رژیم) اسرائیل مخابره کرده و برای مدیریت تنش‌ها پیشنهادهایی را برای خروج از این پیچ دشوار، ارائه کرده‌اند. دو روز پس از حمله ایران در ۱۳ آوریل، وزیر امور خارجه مصر با همتایان ایرانی و اسرائیلی خود به منظور مهار تشدید درگیری به‌صورت تلفنی تماس گرفت.

منافع آینده

در ماه‌های آینده، کشورهای عربی احتمالا تلاش خواهند کرد تا این اقدام متعادل‌کننده را حفظ کنند و همه طرف‌ها را به خویشتنداری دعوت کنند و از اقدامات تهاجمی بیشتر اسرائیل فاصله بگیرند. اگر تشدید تنش بین ایران و (رژیم) اسرائیل ادامه یابد، آن‌ها احتمالا حتی بیشتر از اکنون تمایلی به حمایت از عملیات اسرائیل نخواهند داشت. هزینه‌های داخلی آن‌ها برای حمایت آشکار از اسرائیل احتمالا با گذشت زمان افزایش خواهد یافت، به‌ویژه اگر نیروهای اسرائیلی به سمت رفح حرکت کنند. بسیاری از کشورهای عربی نگرانی‌های اسرائیل در مورد فعالیت‌های منطقه‌ای ایران، به‌ویژه حمایت تهران از شبه‌نظامیان غیردولتی را دارند.

اما کشورهای عربی خلیج فارس، به وضوح محاسبه کرده‌اند که باز کردن باب گفت‌وگوهای مستقیم دیپلماتیک، اعمال فشار با انگیزه‌های اقتصادی، و انجام دیپلماسی پشتیبان با تهران امن‌ترین راه‌ها برای حفاظت از منافع آن‌ها و جلوگیری از سرریز درگیری است. به هر میزان که درگیری ایران و اسرائیل تشدید شود، کشورهای عربی احتمالا از این اشکال تعامل عقب‌نشینی نخواهند کرد. تلاش‌های آن‌ها برای عادی‌سازی روابط با ایران از زمان آغاز جنگ غزه سرعت گرفته است، در حالی که تلاش‌ها برای عادی‌سازی روابط آن‌ها با اسرائیل متوقف شده است.

در تلاش برای ترغیب اسرائیل به تفکر فراتر از جنگ غزه، عربستان سعودی همچنان چشم‌انداز عادی‌سازی را مشروط به مشارکت در یک فرآیند سیاسی با هدف ایجاد کشور فلسطینی خواهد کرد. با این حال، (رژیم) اسرائیل این درخواست‌های عربستان را نادیده گرفته است، شاید به دلیل اطمینان بیش از حد که پس از پایان جنگ در غزه، روند عادی‌سازی می‌تواند از همان جا که متوقف شده بود ادامه یابد. عادی‌سازی بیشتر اعراب و اسرائیل در این شرایط بعید است. کشورهای عربی به همکاری با واشنگتن در زمینه دفاع موشکی ادامه خواهند داد، اما این همکاری مستلزم هماهنگی مستقیم با (رژیم) اسرائیل نیست.

همچنین به این زودی‌ها به سطح یک اتحاد رسمی دفاعی نزدیک نخواهد شد. این امر مستلزم همسویی بهتر سیستم‌های دفاعی کشورهای عربی و همچنین اعتماد بیشتر است، که هر دوی این موارد در خاورمیانه وجود ندارد و ایجاد آن زمان‌بر است. کشورهای عربی، به‌ویژه دولت‌های عرب خلیج فارس، از تلاش‌های اسرائیل برای تنزل دادن توانایی‌های نیابتی ایران استقبال خواهند کرد.

اما آن‌ها به احتمال زیاد با هرگونه حمله مستقیم به ایران که می‌تواند چشم‌انداز اقتصادی شکننده منطقه را بی‌ثبات کند مخالفت خواهند کرد. با وجود اینکه کشورهای عربی علاقه‌مند به حفظ روابط دفاعی نزدیک با واشنگتن هستند، آن‌ها نمی‌خواهند به بلوکی بپیوندند که آشکارا علیه ایران و حامیان جهانی آن مانند روسیه عمل می‌کند.

آن‌ها ترجیح می‌دهند روابط چندمنطقه‌ای و جهانی را متعادل کنند، نه اینکه پل‌ها را پشت سر خود خراب کنند. با وجود این محدودیت‌ها، کشورهای عربی می‌توانند نقش مهمی در جلوگیری از تشدید بیشتر تنش بین ایران و (رژیم) اسرائیل ایفا کنند. تقویت خطوط ارتباطی بین دو طرف - و ایجاد خطوط گرم برای مدیریت بحران - بیش از هر زمان دیگری حیاتی است.

دقیقا به این دلیل که تعدادی از کشورهای عربی روابط خود را با ایران و اسرائیل تقویت کرده‌اند، آن‌ها می‌توانند از این روابط برای تشویق به خویشتن‌داری و کمک به انتقال پیام‌ها بین دو طرف استفاده کنند و در صورت شروع درگیری‌ها برای جلوگیری از درگیری یا کاهش آسیب تلاش کنند. در درازمدت، برای ایجاد ثبات در منطقه، کشورهای خاورمیانه باید پلتفرم خود را برای گفت‌وگوی منظم ایجاد کنند. حملات اخیر که ایران و (رژیم) اسرائیل را در آستانه جنگ قرار داد، نشان می‌دهد که تا چه میزان نیاز به چنین گفت‌وگویی ضروری شده است. اما جهان باید انتظارات خود را برای همکاری نزدیک‌تر بین کشورهای عربی و اسرائیل کاهش دهد.

همکاری کاملا فنی که کشورهای عربی و اسرائیل اخیرا در زمینه‌های مورد علاقه مشترک از جمله انرژی و تغییرات آب و هوا داشته‌اند، احتمالا ادامه خواهد داشت. با این حال، گردهمایی‌های منطقه‌ای پرمخاطب که آشکارا تعامل سیاسی کشورهای عربی با اسرائیل را تبلیغ می‌کنند، در کار نیست مگر اینکه اسرائیل به جنگ خود علیه غزه پایان دهد. تا آن زمان، تلاش کشورهای عربی برای حفظ روابط اقتصادی با اسرائیل نیز محدود خواهد بود. یک استراتژی کوتاه‌مدت واقع بینانه‌تر، حمایت از توانایی آن‌ها برای میانجی‌گری و جلوگیری از درگیری‌های آینده بین ایران و (رژیم) اسرائیل را در اولویت قرار خواهد داد.

دیگر خبرها

  • عکس| تصاویری از کنسرت خواننده عصر جدید در کشورهای عربی/خوانندگی احسان یاسین در تونس
  • بالانسر ایران و اسرائیل
  • مشارکت 240 اثر در جشنواره طوفان القوافی/ اختتامیه در بصره برگزار می شود
  • مشارکت ۲۴۰ اثر در جشنواره شعر «طوفان القوافی»/ اختتامیه در بصره برگزار می‌شود
  • مشارکت ۲۴۰ اثر در جشنواره شعر«طوفان القوافی»/اختتامیه در بصره برگزار می‌شود
  • مشارکت ۲۴۰ اثر در جشنواره شعر«طوفان االقوافی»/اختتامیه در بصره برگزار می‌شود
  • تکذیب خروج نظامیان ایران از سوریه
  • مستشاران ایرانی از سوریه خارج شدند؟
  • خروج مستشاران ایران از سوریه از سوی یک مقام محور مقاومت تکذیب شد
  • تکذیب خروج مستشاران ایران از سوریه