عضو هیئت علمی و دانشیار دانشگاه صدا و سیما گفت: رسانه ها برای کسب و حفظ مخاطب و جذب اعتماد عمومی، باید از زیست گلخانه ای و چرخه سکوت در فعالیت های رسانه ای و خبری فاصله بگیرند. بیست و چهارم مهرماه جاری آیت الله دکتر ابراهیم رییسی، رییس جمهوری دولت سیزدهم در دیدار با پیمان جبلی به عنوان رییس جدید سازمان صدا و سیما به نقش مهم این سازمان به عنوان رسانه ملی در تبیین مسائل و مشکلات مردم و بیان دیدگاههای مسئولان کشور اشاره کرد و اظهار داشت: "صدا و سیما باید پل ارتباطی بین دولت و دیگر مسئولان کشور با مردم باشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
" آیتالله رئیسی همچنین بر اطلاع رسانی دقیق، سریع و صادقانه رسانه ملی در تبیین اقدامات، دستاوردها و عملکرد مدیران و مسئولان کشور اشاره کرد و افزود: "نتیجه این عملکرد و همکاری مشترک دولت و صدا و سیما باید موجب امیدآفرینی بین مردم شود." {۱} به گزارش ایرنا، در سخنان رییس جمهوری و همچنین حکم مقام معظم رهبری به پیمان جبلی چند محور کلیدی وجود دارد که نشان دهنده اهمیت رسانه ملی در تولید محتوا و نیز نقش خبری اش است که اگر مورد توجه و واکاوی قرار گیرد، اعتبار و منزلت اجتماعی رسانه را افزایش می دهد و توجه افکار عمومی را به خود جلب می کند. برای واکاوی بهتر موضوع، گفت و گویی با یکی از اعضای هیئت علمی دانشگاه در حوزه ارتباطات و رسانه که شناخت و تجربه کار رسانه ای دارد، انجام شد. "داود نعمتی انارکی" پیشتر مسئولیت روابط عمومی
صداوسیما را عهده دار بود، وی درحالیکه به کرونا مبتلا بود در این مصاحبه با بیان این مطلب که "همه باید در برابر خبرنگاران رسانه ها حرمت نگهداریم و پاسخگوی سوالاتشان باشیم"، آمادگی خودش را برای گفت وگو اعلام کرد. دکتر داود نعمتی انارکی در حال حاضر عضو هیئت علمی و دانشیار دانشگاه صداوسیما در رشته روزنامه نگاری است.مشروح این گفت وگو به شرح ذیل است:
*به عنوان شروع گفت و گو آیا فرصت می کنید با توجه به شدت بیماری ، پیگیر اخبار رسانه ها در موضوعات مورد علاقه باشید؟ "الحمدالله و با لطف خداوند توانستم از این بحران عبور کنم و اکنون به کارهای خودم برگشتم و در حال اتمام کتابم در حوزه روزنامه نگاری هستم؛ اما پاسخ به سوال شما را اینگونه می دهم که یک علاقه مند به فعالیت های رسانه ای همواره پیگیر اخبار جامعه خود و جهان است، شعر مولانا شاید بهترین دلیل برای پیگیری اخبار توسط مردم باشد، آنجایی که اشاره می کند؛ جان نباشد جز خبر در آزمون، هر که را افزون خبر جانش فزون. اگر به معنی این شعر توجه کنیم، پی می بریم که دانستن و مطلع شدن انسان از پدیده ها، رویدادها و اتفاقات از ضروریات زندگی بشر است و این حق مسلمی است که انسان در دنیای مدرن برای خود بی هیچ کم و کاستی به رسمیت شناخته است. بنابراین باید به خبر توجه کرد تا بدانیم چه در اطرافمان می گذرد و نسبت به اتفاقات چه عکس العملی را نشان دهیم. "
*اخبار را از چه رسانه هایی پیگیر هستید؟ "در دوران کنونی در سبد مصرف رسانه ای که داریم، انواع رسانه ها خودنمایی می کنند و مسلما هر رسانه ای که اخبار را زودتر و با رویکرد حرفه ای انتشار دهد، توجه مخاطب را بخود جلب می کند ؛ با این وجود ، برای مصرف رسانه ای خودم در اطلاع یابی از رویدادها، هم رسانه های جریان اصلی داخلی را رصد می کنم و هم برخی شبکه های خبری مطرح و هم
فضای مجازی را تا پازل اطلاع یابی خودم رو تکمیل کنم. "
*بیشتر تحت تاثیر اخبار کدام رسانه ها قرار می گیرید؟ "تاثیر پذیری از عملکرد خبری رسانه به چندین عامل بستگی دارد؛ صداقت در خبررسانی، سرعت در خبر رسانی، ارائه نگاه تحلیلی که بتواند ذهن مخاطب را درگیر محتوا و تحلیل کند، ارائه سندهای تکمیلی مانند تصویر، نمودار، گفت وگو و غیره، همه این ها باعث می شود که مخاطب ارتباط بیشتر و بهتری را با خبر برقرار کند که بی شک تاثیرپذیری بیشتری را موجب می شود. البته باید گفت که همه رسانه ها در همه رویدادها چنین توفیقی را بدست نمی آورند چراکه رسانه ها در پوشش خبری رویدادهای مختلف، نمی توانند همواره یکسان عمل کنند، اما آنچه که اهمیت دارد این است که یک رسانه بتواند عوامل مداخله گر در پوشش خبری را کاهش دهد و رویدادها را با کمترین دخل و تصرف و فشار داخلی یا بیرونی انتشار دهد، این یک رویکرد حرفه ای است که اثرپذیری مخاطب را افزایش می دهد. "
*با توضیحی که در مورد پیگیری اخبار دادید، نظرتان در مورد خبر دیدار رییس صداوسیما با رییس جمهوری چیست و آن را چطور ارزیابی می کنید؟ "با شناختی که از دکتر جبلی در حوزه خبر و رسانه دارم، پیش بینی می شد که این دیدار انجام شود و می توان نام "تغییر رویکرد" را بر آن گذاشت. احتمالا رئیس رسانه در این دیدار هم وضعیت رسانه ملی را در سیاستگذاری های جدید که با تغییر همراه است تشریح کرده و هم نظر رییس جمهوری را دریافت کرده تا بتواند با رویکردی حرفه ای و در حد قابل قبول برنامه ریزی و اجرایی کند. پس آنچه که اهمیت دارد اولا، جریان ارتباطی با بدنه دولت است و ثانیا رسانه تلاش کند تا در دور جدید فعالیت های خود، از روابط عمومی بودن دولت و دستگاه ها خارج شود و صرفا به بیان واقعیت های دولت و برنامه ها و تحلیل عملکردها بپردازد ؛ یک جریان رسانه ای حرفه ای که منجر به افزایش مشروعیت، مرجعیت و اعتبار رسانه می شود. "
*رییس جمهوری در این دیدار به نقش مهم صدا و سیما در بیان مسائل و مشکلات مردم و همچنین بیان دیدگاههای مسئولان کشور اشاره کرد، به نظر شما آیا رسانه ملی می تواند هم مردم و هم دولت را راضی نگهدارد ؛ آیا این دو در تناقض با هم نیست؟ "تناقضی با هم ندارند، البته باید راضی کردن را تعریف کرد ؛ اگر هم مردم و هم مدیران و مسئولان با مولفه های رسانه حرفه ای و پوشش خبری حرفه ای آشنا باشند و از سویی دیگر مدیران نیز ظرفیت خود را در دریافت و شنیدن اخبار افزایش دهند و همچنین رویکرد رسانه ملی نیز در دریافت، پردازش و انتشار خبر رویکردی حرفه ای باشد ؛ هر دو سر طیف که دولت و مردم هستند، احساس رضایت خواهند کرد. مردم درک می کنند که نقش صداوسیما، انتشار خبر و تحلیل کارشناسی رویداد است که می تواند تاییدی و یا انتقادی باشد که نوع عملکردهای سازمان ها و نهادها و مسئولان، تاییدی و یا انتقادی بودن خبر و تحلیل ها را تعیین می کند ضمن آنکه انتقاد نسبت به یک سیاست و عملکرد باهدف اصلاح امور انجام می شود و با تخریب متفاوت است. مدیران هم درک می کنند که رویکرد پوشش انتقادی یک رویداد مهم با هدف اصلاح انجام می شود؛ در چنین وضعیتی شاهد رضایت هر دو سر طیف ، مردم و مسئولان خواهیم بود. همچنین یکی از وظایف رسانه ، همانگونه که رییس جمهوری اشاره کردند، بیان مسائل و مشکلات مردم است ؛ این سخن به یک معنی نشان دهنده اهمیت بیان دیدگاه های مردم و مشکلات آن ها توسط جریان رسانه ای است و به دیگر معنی اینکه مسئولان در وهله نخست باید از طریق رسانه ها نسبت به آنچه که در جامعه می گذرد و مردم می گویند، مطلع شوند تا در صورت لزوم رویه ها را اصلاح کنند ؛ پس رسانه در این خصوص زبان گویای مردم خواهد بود. همچنین رسانه همانطور که آیت الله دکتر ابراهیم رییسی اشاره کردند باید به بیان دیدگاه مسئولان نیز بپردازد ؛ من این را به یک تعبیر پاسخگو بودن مسئولان معنی می کنم که باید در برابر عملکرد خود از طریق رسانه ها به افکار عمومی پاسخ دهند و عملکرد خود را تشریح کنند. پس رسانه می تواند پل ارتباطی بین مردم، دولت و مسئولان باشد، هم مشکلات را بی کم و کاست و با هدف اصلاح بیان کند و هم بیان کننده عملکرد سازمان ها و مسئولان با رویکردی تحلیلی باشد. " فاصله گرفتن از زیست گلخانه ای
*اخیرا تغییر رویکرد صداوسیما را در پوشش خبری برخی رویدادها دیدیم؛ پوشش خبری زنده و سریع اختلال در سیستم پمپ بنزین ها و یا خبر انتصاب داماد شهردار تهران که در صداوسیما سابقه نداشته است، این تغییر رویه را چگونه ارزیابی می کنید؟ "معتقدم در مسیر رویکرد حرفه ای است و ارزیابی دیگری نمی توان از آن کرد ؛ به دیگر سخن باید بگویم که مسئولان ارشد رسانه ملی دریافته اند که در میدان رقابت خبری نباید ارزش های خبری رویداد را فدای تصمیمات نادرست کنند. چرا نباید چنین خبرهایی از بخش های خبری و شبکه خبر انتشار یابد، چه چیز محرمانه ای در آن ها وجود دارد که گفتنش امنیت را بخطر می اندازد؟ اگر شما منتشر نکنید دیگران آن ها را آنطور که سیاست خودشان است منتشر می کنند که نتیجه آن از دست دادن مرجعیت رسانه ای شماست. باید پذیرفت که دایره اخبار محرمانه نسبت به گذشته کوچک و کوچکتر شده و شما نمی توانید چنین خبرهایی را محرمانه تلقی کنید و یا با تاخیر و به شکلی خنثی که گویی اتفاقی نیفتاده، آن ها را پوشش دهید. این رویکرد کاملا غیر حرفه ای و به ضرر رسانه ملی است و به همین دلیل است که شاهد تغییر در حوزه معاونت سیاسی رسانه هستیم تا رسانه بتواند تغییرات با رویکرد حرفه ای را رقم زند. این تغییر رویه در پوشش خبری رویدادها که احتمالا بیشتر از این نیز خواهد بود نشان از درک شرایط رسانه ای کشور و جهان توسط مدیران جدید است تا بتوانند مرجعیت خبری رسانه را برگردانند و آن را حفظ کنند. "
*در بخشی از حکم مقام معظم رهبری به پیمان جبلی نیز ایشان یادآور شده اند که رسانه ملی، دانشگاهی برای ارتقای سطح آگاهی و معرفت عمومی و آوردگاهی برای مقابله با امواج خصمانه تحریف و تفتین و آسایشگاهی برای بهرهمندی چشم و دل همگان از جلوههای زیبایی و هنر و قرارگاهی برای پراکندن امید و نشاط در فضای عمومی کشور است. این محورها نشان از وظایف رسانه ملی در ارتباط با جامعه و مقابله با جریان رسانه ای دشمن است، با توجه به شناختی که از فضای رسانه ملی دارید، بنظر شما آیا این ظرفیت در این رسانه وجود دارد تا شاهد تحقق این محورها باشیم؟ "سوال شما دو بخش دارد؛ اول برخی از محورهای حکم است که باید عرض کنم این محورها اشاره به وظایف و نقش های رسانه دارد که وقتی رسانه ای چون صداوسیما در نقش خبری، آگاهی بخشی، تبلیغاتی، آموزشی، احساس تعلق اجتماعی، هدایت و راهبری، سیاسی و غیره وارد می شود و تولید و انتشار محتوا می کند در حقیقت در تلاش است تا وظایفش را به انجام رساند و با توجه به ظرفیت های خوبی که در رسانه وجود دارد و نیروهای متخصص و حرفه ای که در تولید و پخش پیام فعالند، تحقق آنچه که ازسوی مقام معظم رهبری اشاره شده به خوبی امکانپذیر است، کافی است که رسانه ملی به شکل حرفه ای در نقش های خود ورود پیداکند، آنوقت هم شاهد ارتقای سطح آگاهی و معرفت عمومی خواهیم بود و هم شاهد توفیق رسانه در آوردگاه مقابله با امواجی که لحظه به لحظه به سمتمان سرازیر است. در بخش دیگری از حکم، همانطور که اشاره کردید رسانه به آسایشگاهی تشبیه شده برای بهرهمندی همگان از جلوههای زیبایی و هنر و همچنین قرارگاهی باشد برای پراکندن امید و نشاط در فضای عمومی کشور، به نظر من تاکید ایشان بر این واژگان نشان دهنده نقش و اهمیت رسانه در تولیدات هنرمندانه و فاخر است که هم ارزش هنری داشته باشند و هم بخوبی اوقات فراغت مخاطبانش را پر کند و از سویی امید واقعی و نشاط را هم در جامعه بگستراند. اما بخش دوم سوال شما این است که آیا صداوسیما می تواند این محورها را محقق سازد یا خیر، باید گفت که ظرفیت ها و توانمندی های بالایی در بدنه رسانه ملی وجود دارد که اگر برنامه ریزی مناسبی انجام شود، بی شک رسانه در تحقق سیاست ها و وظایفی که بر عهده دارد موفق خواهد شد. بنظر می رسد که صداوسیما در دور جدید فعالیت های خود، تلاش خواهد کرد تا از زیست گلخانه ای که امکان تغییر در این زیست به دلیل ایزوله بودن وجود ندارد، فاصله بگیرد و خود را وارد فضای زیست واقعی جامعه کند تا بتواند رصد مطلوبی از محیط داشته باشد. کاری که در روزهای اخیر در بخش های خبری نشان داده است. زیست گلخانه ای، زیستن در فضای ایزوله ای است که رسانه و هر سازمان دیگری را به سوی مطلق انگاری فضای کوچک گلخانه سوق می دهد و از جامعه غفلت می کند. " رسانه می تواند جریانی اثرگذار را در پوشش خبری خود پدید آورد مشروط به اینکه وارد چرخه سکوت نشود
*در سال های اخیر محیط رسانه ای جدیدی پدید آمده که بنظر می رسد فراتر از جریان رسانه ای رسمی باشد و ظاهرا نرخ بازدید آن هم بالاست و همچنین جریان ساز شده است، چرا که توانسته به موضوعات مختلف بپردازد و خبررسانی کند و حتی آن را ترند کند. در چنین وضعیتی آیا رسانه های جریان اصلی و مهمتر از همه صداوسیما می تواند جریانی تاثیرگذار پدید آورند؟ "پاسخ مثبت است. هر رسانه ای با توجه به ویژگی های منحصر بفرد خود می تواند جریانی اثرگذار را در پوشش خبری خود پدید آورد مشروط به اینکه وارد چرخه سکوت رسانه ای نشود. همین رویدادهای اخیر مانند حمله سایبری به سیستم پمپ بنزین ها و یا انتصاب هایی که بر خلاف قانون انجام شده بود را مشاهده کنید که صداوسیما بر خلاف روال گذشته توانست چرخه سکوت را بشکند و با پوشش خبری زنده و مناسب همراه با تحلیل توجه ها را بخود جلب کند؛ رسانه های جریان اصلی باید بتوانند یک سرمایه گفتمانی را برای خود فراهم آورند که اساس آن باید بر پایه حضور در رویدادها و پوشش خبری آن ها باشد. این سرمایه گفتمانی می تواند رسانه را نسبت به توجه مخاطب به او بیمه کند ؛ مولفه های این سرمایه گفتمانی تحلیل و تفسیر و پاسخ به چرایی و چگونگی رویدادهاست که در این سال ها خیلی روی خوش به آن نشان داده نشده است. مردم پس از اینکه نسبت به وقوع یک رویداد در فضای مجازی مطلع می شوند به سراغ رسانه های دیگر مانند رادیو و تلویزیون و مطبوعات می روند و انتظار دارند که اطلاعات تکمیلی همراه با تحلیل رویداد را از این رسانه ها دریافت کنند. پس می بینیم که حتی رسانه های قدیمی هم می توانند جریان ساز و اثرگذار باشند و مهمترین منبع دریافت اخبار همراه با تحلیل محسوب شوند. "
*آیا فضای رسانه ای را فضایی رقابتی می بینید یا اصلا رقابتی وجود ندارد؟ "هر فعالیتی که دست در آن زیاد باشد جنبه رقابتی پیدا می کند، فعالیت های رسانه ای هم از این قاعده مستثنی نیست؛ اگر به درستی فضای رسانه ای را رصد کنیم، متوجه می شویم که رسانه ها به خصوص اگر از جنس هم باشند در حال رقابت با هم هستند و این رقابت در تولید، انتشار محتوا و جذب مخاطب است. این فضای رقابتی به شدت حرفه ای است برای اینکه بتواند در جذب مخاطب بیشتر موفق باشد. نکته ای که باید تاکید کنم این است که رسانه ملی در دو فضای رقابتی باید فعال باشد؛ فضای نخست فضایی است که رسانه های جدید و شبکه های خبری و تفریحی تلویزیونی در آن به شدت فعالند و توانسته اند بخشی از مخاطبان شما را جذب خود کنند و فضای دوم فضای رقابتی است که صداوسیما باید برای خودش ایجاد کند، به عنوان مثال بخش های خبری شبکه های صداوسیما باید در پوشش خبری خود تفاوت هایی با هم داشته باشند، خبری که در بخش خبری ساعت ۱۴ منتشر می شود در بخش خبری مثلا ۲۱ باید با اطلاعات جدید و تحلیل و نتیجه گیری همراه باشد. این همان فضای رقابتی را می طلبد که به طور حتم باعث می شود بین دو بخش خبری به لحاظ حجم اطلاعات تفاوت وجود داشته باشد و نتیجه آن توجه مخاطب به اخبار هر دوبخش است چراکه در یک بخش نسبت به رویداد مطلع می شود و در بخش دیگر اطلاعات بیشتری را نسبت به رویداد کسب می کند. " اشتباهات و خطاها در حوزه خبر اعتمادزداست
*به اعتقاد شما اعتماد مخاطب به یک رسانه از کدام نقش های رسانه ای نشات می گیرد، آیا همه نقش ها به یک نسبت تاثیرگذارند، مثلا رسانه ای چون صداوسیما می تواند از طریق پخش فیلم، سریال و برنامه های تفریحی نیز اعتماد مخاطب را کسب کند؟ "معتقدم همه نقش هایی که رسانه برای خود تعریف می کند به یک نسبت برابر در اعتماد زایی موثر نیستند، آنچه که اهمیت بیشتری دارد نقش خبری رسانه است، اینکه رسانه به رویدادها ورود پیداکند و آن ها را با رویکردی حرفه ای منتشر کند تاثیرش در کسب و افزایش اعتماد مخاطب به رسانه از پخش یک فیلم سینمایی یا برنامه طنز و یا موسیقی و غیره بیشتر است. مخاطب صداقت، سرعت، اعتبار و موثق بودن منبع، عینیت، تازگی، دوری از اغراق، بی طرفی و غیره را در خبر رسانه جستجو می کند و اگر این مولفه ها را در خبر ببیند به رسانه اعتماد خواهد کرد. در واقع نقش خبری رسانه است که می تواند برای رسانه اعتبار کسب کند و اعتماد مخاطب را بطور مستقیم و بی واسطه شکل دهد و یا رسانه را بی اعتبار سازد و از آستانه اعتماد مخاطب فرو اندازد. این نکته را هم ذکر کنم که کسب اعتبار و اعتماد مخاطب یک شب حاصل نمی شود، هفته ها، ماه ها و سال ها رسانه در حوزه خبر فعالیت می کند و بر اساس عملکردش و به مرور زمان اعتماد مخاطب را بدست می آورد، اما این اعتماد می تواند بر اساس اشتباهات و خطاهایی که رسانه در حوزه خبر بروز می دهد به سرعت کاهش یابد و موجب وارونگی افکار عمومی به خود شود. شاید به همین دلیل است که دکتر جبلی رئیس جدید رسانه ملی، تغییرات را از حوزه سیاسی و خبر آغاز کرده است تا بر اعتبار رسانه بیافزاید و اعتماد را افزایش دهد. ۱-https://www.president.ir/fa/۱۳۲۰۱۵/printable
منبع: عصر ایران
کلیدواژه:
زیست گلخانه ای
جریان رسانه ای
رویکرد حرفه ای
مسئولان کشور
اعتماد مخاطب
پوشش خبری
رسانه ملی
رسانه ای
فضای رقابتی
رییس جمهوری
رسانه ها
حوزه خبر
خبری رسانه
صدا و سیما
هیئت علمی
چرخه سکوت
برای خود
نقش خبری
نقش ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا
منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۵۳۴۲۴۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
الگوی مهاجرت دانشمندان در جهان چیست؟ / فاصله جغرافیایی کمتر؛ احتمال انتقال دانش بیشتر
به گزارش خبرنگار علم و فناوری ایسکانیوز؛ دانشمندان و محققان معمولا برای پیشرفت شغلی و تحقیقات خود مبادرت به مهاجرت به کشورهای دیگر میکنند. مطالعه روی این جابهجاییها در سراسر مرزها کار دشواری است و تا همین اواخر عمدتا در حیطه مطالعات موردی و نظرسنجی بوده است. اما با افزایش دادههای منتشر شده که به طور غیرمستقیم ردپای دانشمندان را به تصویر میکشد، به محققان سیاستگذاری و اطلاعرسانی فرصت جدیدی برای ترسیم جابهجاییهای جهانی دانشمندان میدهد.
درک جریان جابهجایی دانشمندان، ردیابی جایی که آنها آموزش دیدهاند، کشوری که به آنجا مهاجرت کردهاند و ربط آنها به رشتهای که در آن فعالیت میکنند و نوع دانشگاه تحقیقاتی که در آن استخدام میشوند، برای سیاست علم و مهاجرت امری بسیار مهم است.
شواهد 2 دهه گذشته نشان میدهد که الگوهای گستردهتری پیرامون جهانی شدن در حال تغییر هستند که به طور خاص از نظر اقتصادی، سیاسی و فرهنگی به هم پیوسته هستند، زیرا جریانهای ایده و جابهجایی دانشمندان و کلا مردم نه تنها از کشوری به کشور دیگر، بلکه از قارهای به قاره دیگر اتفاق میافتد. با این حال تفاوتهای اساسی بین نوع جابهجایی دانشمندانی که از اروپا به آسیا مهاجرت میکنند یا آنهایی که از آسیا به اروپا مهاجرت میکنند، وجود دارد. درک این پویایی هم از نظر مطالعات علمی و هم از منظر سیاست علمی مهم است. به عنوان مثال، جابهجایی دانشمندان بین مناطق فراملی میتواند پیوندها با یک جامعه تحقیقاتی ملی را تا حد زیادی تضعیف کند. این به طور بالقوه اثرات منفی فرار مغزها را رد میکند و در عوض میتواند انتقال دانش مثبت را تقویت کند، چیزی که برخی از محققان آن را «گردش مغز» نامیدهاند.
در مقالهای که در ماه اوت 2020 در مجله «ساینس دایرکت» منتشر شده، محققان از دادههای ORCID استفاده کردند. ارکید یا شناسه آزاد پژوهشگران و نویسندگان/مشارکتکنندگان برای شناسایی منحصر بهفرد دانشمندان و دیگر نویسندگان دانشگاهی است. در واقع، ارکید یک سازمان غیرانتفاعی، برای شناسایی همه کسانی است که در تحقیقات، دانش و نوآوری مشارکت میکنند، به صورت یکتا شناسایی میشود و بین فعالیتهای علمی آنها با شناسهشان ارتباط برقرار میکند. این دادهها شامل تحصیلات دانشمندان از جمله مدرک تحصیلی، موسسه اعطا کننده مدرک، تاریخ اعطای مدرک، جزئیات شغلی آنها شامل همه سمتهای پس از دکتری و همچنین کتابشناختی شامل عناوین انتشارات، تاریخ انتشار و نام مجلات مقالات و کتابهایی است که دانشمندان منتشر میکنند. بنابراین، دادههای ارکید میتواند فاکتورهایی چون پیشرفت شغلی را برای ترسیم مشاغل و جابهجایی جغرافیایی دانشمندان ارائه دهد. از آنجا که میتوان نقطه شروع جغرافیایی مشاغل علمی دانشمندان را در زمان شناسایی کرد، میتوان روندهای جغرافیایی را با وضوح بالاتری نسبت به پایگاههای داده سنتی کشف کرد.
محققان این مقاله روی 116 هزار و 400 دانشمندی تمرکز کردهاند که دارای مدرک دکتری هستند و بین سالهای 1980 تا 2010 پس از دریافت مدرک دکتری خود حداقل در یک موسسه علمی استخدام شدهاند. آنها سپس مهاجرت دانشمندان را به سه دسته کوچ داخلی (یعنی در داخل همان کشوری که تحصیل کردهاند)، مهاجرت منطقهای (یعنی به یک کشور در همان منطقه) و مهاجرت جهانی (به یک منطقه یا قاره دیگر) تقسیم کردند.
این رویکرد درک بسیار عمیقتری از مهاجرت ارائه میکند، زیرا گردش دانشمندان مثلاً فرار مغزها و دستاوردهای مغزها (brain drains and brain gains) نه فقط مهاجرت آنها را در سطح بینالمللی نشان میدهد، بلکه به طور ویژه روابط جغرافیایی، سیاسی یا اجتماعی بین جایی که دانشمندان ترک کردهاند و جایی که به عنوان مقصد مهاجرت انتخاب کردهاند را نشان میدهد.
محققان این مقاله میگویند: ما متوجه شدیم که مهاجرت بین کشورها از دهه 1980 نسبت به مهاجرت در داخل کشورها راکد مانده است. با این حال، دانشمندانی که در سطح بینالمللی حرکت میکنند، نه تنها به طور فزایندهای در همان منطقه مهاجرت میکنند، بلکه به طور مکرر و به مسافتهای کوتاهتر نیز سفر میکنند.
مهاجرت علمی نیروی کار و انواع آن دانشمندان به دنبال کمک مالی، پیدا کردن تیمهای تحقیقاتی نخبه و اعتبار از یک کشور به کشور دیگر نقل مکان میکنند و این امر تا حدود زیادی به رشتههای خاص بستگی دارد. این تاثیر به ویژه در میان پراستنادترین محققان جهان که به طور سیستماتیک و دسته جمعی به کشورهایی با سرمایه گذاریهای تحقیق و توسعه بالا مهاجرت میکنند، بسیار دیده میشود. البته کیفیت زندگی و نگرانیهای خانوادگی نیز تا حد زیادی در تصمیم گیریهای مهاجرت موثر است. برای مثال، بسیاری از دانشمندان و به ویژه بسیاری از زنان تمایلی به مهاجرت فرزندان نوجوان خود به خاطر فرصتهای شغلی در خارج از کشور ندارند.
نکته دیگری که محققان این مقاله ساینس دایرکت بیان میکنند، این است که معمولا دانشمندان با مهارت بالا، وعدههای رشد اقتصادی، نوآوری و توسعه را از کشورهای مقصد خود دریافت میکنند. زیرا هر چه جامعه علمی یک کشور در همکاریهای بینالمللی بیشتر مشارکت داشته باشد و مهاجرت بیشتری در میان دانشمندان آن کشور وجود داشته باشد، تأثیر کار علمی آن کشور بیشتر میشود.
افزایش مهاجرت علمی به طور نامتناسبی به نفع کشورهایی است که از قبل دارای جوامع علمی بزرگ و با بودجه کافی هستند. نگرانی ناشی از به دست آوردن مزایای مرتبط با مهاجران با مهارت بالا - یا از دست دادن این مزایا در هنگام خروج - از پایان جنگ جهانی دوم منجر به بحثهای سیاستی و تحقیقات سیاسی در سطح بالا شده است.
چشمانداز در حال تغییر مهاجرت علمی جهانی یکی از محورهای این بحث، تغییر موازنه قدرت در جامعه علمی جهانی است؛ آن هم با تسلط طولانی مدت آمریکا به طور فزایندهای توسط اروپای منسجم و اقتصادهای رو به رشد در آسیا مثل چین، کره جنوبی و هند به چالش کشیده میشود. اگرچه آمریکا در جذب محققان پربار و کارآمد از خارج از کشور موفق است، اما در مقایسه با 20 سال پیش، سهم کمتری از تحقیقات پیشگامانه را در سراسر جهان تولید میکند. در واقع، در طول مدت زمان مشابه، بسیاری از کشورهای آسیایی مانند چین و کره جنوبی خود را در زمره تأثیرگذارترین کشورها در علم و مهندسی قرار دادهاند و از نظر تعداد مقالات تولید شده و تولید تعداد فزایندهای از تحقیقات با استناد بالا پس از آمریکا در رتبه دوم قرار دارند. برای دانشمندان کشورهایی چون برزیل، هند و روسیه، یکی از عوامل محدود کننده اصلی در آسیا مانع زبانی است و دید بسیاری از تحقیقات آنها را محدود میکند.
تأثیر مهاجرت توسط خود دانشمندان نیز احساس میشود. دانشمندانی که مهاجرت میکنند پراستنادتر هستند، دانشمندانی که آمریکای شمالی را ترک میکنند به طور متوسط 10 درصد استناد بیشتری به دست میآورند و همکارانی که به خارج از اروپای شرقی مهاجرت میکنند، 170 درصد بیشتر به دست میآورند.علاوه بر این، مهاجرت همکاریهای علمی بینالمللی بیشتری را به همراه دارد. به نظر میرسد این امر به جای افزایش اعتبار، نتیجه داشتن یک شبکه اجتماعی گستردهتر باشد، زیرا اندازه شبکه تحقیقاتی بینالمللی برای دانشمندان مهاجر بزرگتر از دانشمندان غیر مهاجر است.
بیشتر بخوانید: محقق در 2 دانشگاه آمریکا: نفس مهاجرت خوب است؛ به شرطی که شرایط برگشت وجود داشته باشد
علاوه بر این، دانشمندانی که به دانشگاههای نخبهتر مهاجرت میکنند، عملکرد بهتری نسبت به کسانی ندارند که این کار را انجام نمیدهند؛ اگرچه در هنگام رفتن به دانشگاه کمتر نخبه، افت جزئی در عملکرد علمی وجود دارد. افزایش بهرهوری ناشی از مهاجرت در آن سوی مرزها برای یک فرصت شغلی جدید میتواند به زمان نیاز داشته باشد.
گردش منطقهای در مهاجرت جهانی مرزهای جغرافیایی در مورد نیروی کار و محصولات در حال از بین رفتن است، زیرا اقتصادهای سراسر جهان خود را به سمت تجارت آزاد و تولید و توزیع اطلاعات در طول چند دهه گذشته سوق دادهاند. این اغلب به عنوان نشانهای از جهانی شدن اقتصاد جهانی تلقی میشود. شواهد نسبتاً مبهم است. به عنوان مثال، در همین دوره، اقتصاد جهانی در سطح منطقهای به هم پیوستهتر شده است، حتی زمانی که در سراسر جهان ارتباط متراکمتری پیدا کرده است. بنابراین، اقتصاد جهانی، شاید به طور غیر شهودی، به طور همزمان جهانیتر و منطقهایتر میشود.
این موضوع به طور خاص برای مهاجرت نیز صادق بوده است. شبکه جهانی مهاجرت در چند دهه گذشته به ویژه با ظهور کشورهای مقصد جدید در خارج از آمریکای شمالی و اروپا، بیشتر به هم مرتبط شده است. در عوض، بزرگترین تغییرات در سطح منطقهای رخ داده است، به طوری که اروپا، آفریقا و آسیای شرقی هر کدام در طول یک دوره زمانی بیشتر به صورت منطقهای در هم تنیده شدهاند. منطقهبندی در مقیاسهای کوچکتر نیز عمل کرده است، زیرا الگوهای واضحی در اروپای مرکزی، غربی و شمالی در شبکه مهاجرت پدیدار شدهاند.
مطالعات نشان میدهد که کشورهایی که بیشتر به روی علم باز هستند - یعنی کشورهایی که بیشترین همکاریهای بینالمللی و بیشترین مهاجرت را در بین دانشمندان خود دارند - همچنین از تولید تأثیرگذارترین تحقیقات علمی سود میبرند. ولی با این حال، احتمال همکاری بین هر 2 دانشمند هنوز به فاصله فیزیکی حساس است و احتمال بازگشت به کشور پس از مهاجرت با همان پیوندهای مشترک افزایش مییابد. در نتیجه میتوان گفت که مزایا و هزینههای مرتبط با مهاجرت به مسافت طی شده بستگی دارد. به طور خاص، مهاجرت منطقهای ممکن است برای کشورهایی که از «فرار مغزها» رنج میبرند مضر نباشد، زیرا انتقال دانش ناشی مهاجرتی که فاصله بین کشور فرستنده و پذیرنده کم باشد، محتملتر است؛ یعنی احتمال برگشت نخبههایی که مهاجرت منطقهای کردهاند، بیشتر است.
البته ناگفته نماند که این مورد همیشه هم صادق نیست. زیرا برخی کشورها از جمله کشورهای اروپایی وجود دارند که هزینههای هنگفتی را برای مهاجرت دانشمندان خود میپردازند و برای اینکه آنها را دوباره به کشور برگردانند، مزایای بسیاری برایشان قائل میشوند. علاوه براین، محققان علاقهمند به وضعیت علم جهانی به کاهش هژمونی یا سلطهگری آمریکا و اهمیت فزاینده مراکز تحقیقاتی در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین هستند، روشی مشابه را در پیش میگیرند.
به طور کلی، هدف از این مقاله ارائه برخی از اولین آمارهای توصیفی مربوط به نحوه مهاجرت دانشمندان در سطح بینالمللی است. یعنی چه تعداد از کسانی که از طریق مرزها مهاجرت میکنند در مقایسه با کشورهای دور به یک کشور نزدیک میروند؟ این میزان در سراسر جهان چگونه متفاوت است و در طول زمان چگونه تغییر میکند؟
پاسخ به این سوالات از این رو حائز اهمیت است که شور و نشاط یک جامعه تحقیقاتی ملی به نزدیکی دانشمندانش بستگی دارد، زیرا دانشمندان نزدیک به کشورشان نسبت به دانشمندانی که دورتر هستند، همکاریهای بیشتری در حوزه تحقیقات با کشور خود دارند.
انتهای پیام/
نسترن صائبی صفت کد خبر: 1229172 برچسبها آموزش عالی