۶ شباهت و تفاوت ماجرای بنزینی ۹۸ و ۱۴۰۰
تاریخ انتشار: ۱۰ آبان ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۵۵۳۵۹۶
مهر: ظهر روز سهشنبه (۴ آبان)، اختلالی در سامانه هوشمند سوخت در پمپ بنزینهای سراسر کشور ایجاد شد که در این گزارش مقایسهای بین این ماجرا و حوادث و حواشی افزایش قیمت بنزین در سال ۹۸ ارائه خواهد شد.
ساعاتی بعد از آغاز این اختلال، رسانههای داخلی مشکل توزیع بنزین را در تمام ۴۳۰۰ پمپ بنزین کشور تأیید کردند و از تشکیل شدن صفهای طولانی خبر دادند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
باز «آبان»، باز «بنزین»!
نکتهای که در حمله سایبری اخیر، هر نگاهی را به خود جلب میکند، وقوع این ماجرا در آستانه سالگرد اعتراضات و اغتشاشات آبان ۹۸ است. حوادث تلخ و ناامنیهایی که در کشور با آن مواجه بودهایم، اگرچه به پایان رسیدهاند، اما سالگرد آنها هنوز جزئی از برنامههای دشمن برای تکرار ناامنیها و به خطر انداختن جان مردم است. از این رو، اختلال در سوخترسانی در آستانه سالگرد آبان ۹۸ پیامهایی با خود به همراه داشت.
علاوه بر این، هدف قرار دادن بنزین و ایجاد اختلال در سوخترسانی به مردم، علاوه بر اینکه وقایع تلخ دو سال قبل را برای جامعه یادآوری کند، به عنوان یکی از کالاهای مصرفی و اساسی بخش زیادی از مردم که با زندگی روزمره سروکار دارد، میخواهد آنها را به سمت یک جنگ با حاکمیت سوق دهد.
تصمیم و توطئه
اگرچه این ماجرا از نظر زمان رخداد، یعنی «آبان ماه» و ماهیت ماجرا، یعنی «بنزین» با علت اعتراضات و اغتشاشات سال ۹۸ شباهت داشت؛ اما توجه به یک تفاوت اساسی ضرورت دارد. افزایش قیمت بنزین در سال ۹۸، از تصمیمات نظام بود که دولت وقت به عنوان مجری این تصمیم، با نواقصی که در عملکرد خود داشت به نوعی باعث شعلهور شدن آتش اعتراضات شد. در حالی که آنچه در آبان ۱۴۰۰ اتفاق افتاد در پی یک اختلال به وجود آمد، اختلالی که بیش از هرچیز به یک خرابکاری شباهت داشت.
اینکه حمله سایبری دقیقاً در آبان ماه اتفاق افتاد، موضوع بنزین را هدف قرار داد و تأیید شدن اینکه اختلال ایجاد شده یک اقدام خرابکارانه توسط دشمن بود، حکایت از این دارد که هدف عاملان این اقدام عصبانی کردن جامعه در آستانه سالگرد اغتشاشات و اعتراضات آبان ۹۸ بوده است. بنابراین، دشمنان نظام بار دیگر سعی داشتند تا با احساسات مردم بازی کنند، آنها را به خیابانها بکشند و با ایجاد ناامنی، پروژه کشتهسازی در ایام اعتراضات مردمی را اجرا کنند تا کشور به سمت یک بحران جدید برود.
دشمن در رؤیای تکرار آشوب
رسانههای بیگانه و ضدایرانی به گواه تاریخ، در هر شرایطی به دنبال ایجاد ناامنی، فرافکنی و بیاعتمادی میان مردم بودهاند. این رسانهها که بر اساس سیاست خود، تلاش میکنند با ارائه ترکیبی از اخبار راست و دروغ، ذهن مخاطب را به سمت اهداف خود معطوف کنند، این بار هم در پی ماهیگیری از آب گلآلود برآمدند. آنها با پررنگ کردن وجه شباهت دو ماجرای حمله سایبری به سامانه هوشمند سوخت و افزایش قیمت و اعتراضات سال ۹۸، سعی داشتند مخاطبان خود را به سمت یک آشوب دیگر تهییج کنند و با مسموم کردن ذهن جامعه بار دیگر بستری برای بر هم زدن امنیت داخلی فراهم آورند.
عملکرد روحانی و رئیسی
واضح است که هم در اعتراضات به گرانی بنزین آبان ۹۸ و هم در ماجرای اختلال در توزیع سوخت در آبان ۱۴۰۰، دولت متولی و مسئول پاسخ به افکار عمومی است و باید در چنین شرایطی اوضاع را مدیریت کند و نگذارد فضا ملتهب شود. در دیگر سو رئیس دولت است که با اظهارات خود میتواند جو حاکم بر جامعه را آرام کرده و با عملکرد خود، چالش پیش آمده را تحت کنترل دربیاورد.
۲۴ آبان ۹۸، طرح افزایش قیمت بنزین درحالی کلید خورد که مسئولان مختلفی پیش از آن قول ثابت ماندن قیمت سوخت را به مردم داده بودند. بعد از آنکه در خبر بامداد جمعه، اجرایی شدن این تصمیم از رسانه ملی پخش شد، مردم شوکه شده بودند و انتظار داشتند رئیسجمهور پاسخی قانع کننده به سوالاتشان بدهد؛ اما دو روز طول کشید تا حسن روحانی تصمیم بگیرد درباره این تصمیم ناگهانی به مردم توضیح بدهد.
او عصر یکشنبه، ۲۶ آبان، در جلسه هیئت دولت بعد از آنکه در دو روز قبل از آن، اعتراضات به سراسر کشور سرایت کرد و شرایط بحرانی شده بود، لب به سخن گشود. او به جای آرام کردن فضا، با لحنی تهدیدآمیز گفت: «خودرو در اختیار من است که استفاده کنم نه اینکه راهبندان درست کنم. اگر راهبندان درست کردم خوشبختانه آن قدر سیستم مانیتور و دوربین داریم که خودرو، پلاک آن و راننده مشخص میشود.»
روحانی برای سخن گفتن با مردم درباره اقدامی که تصمیم مستقیم دولتش بوده است، دو روز تأخیر کرد که از نگاه برخی کارشناسان همین تأخیر مردم را عصبانیتر کرد؛ اما در ماجرای حمله سایبری به سامانه هوشمند سوخت که ساعت ۱۱ ظهر سهشنبه (۴ آبان) اتفاق افتاد و موضوعی پیشبینی نشده بود، سید ابراهیم رئیسی بلافاصله در این باره به مردم توضیح داد. او صبح روز بعد یعنی چهارشنبه (۵ آبان) در جلسه هیئت دولت اولین اظهارات خود را به این موضوع اختصاص داد و گفت: «وزارت نفت باید نسبت به جبران آثار اختلال ایجاد شده، اقدام نماید که حقی از مردم ضایع نگردد.»
به اعتقاد کارشناسان، مسئله دیگری که در ماجرای اعتراضات آبان ۹۸ مردم را عصبانی و اوضاع را ملتهبتر کرد، ادعای عجیب روحانی بود که گفت: «شبی که سهمیهبندی بنزین اجرا شد من خودم هم اطلاع نداشتم و نمیدانستم که اجرای این طرح این هفته است یا هفته آینده! من هم صبح جمعه فهمیدم
روحانی نه تنها با اظهارات عجیب خود اجازه نداد موج اعتراضات فروکش کند، بلکه هیچ اقدامی نکرد تا مردم او را در کنار خود احساس کنند؛ اشتباهی که رئیسی از آن دوری کرد و اجازه نداد بین دولت و مردم تنشی دربگیرد. از این رو بود که سید ابراهیم رئیسی روز چهارشنبه (۵ آبان) بعد از آنکه در جلسه هیئت دولت توضیحاتی درباره اختلال سامانه توزیع سوخت ارائه داد، سخنرانی خود در «اجلاس وزرای خارجه همسایگان افغانستان» را لغو کرد و برای پیگیری حل مشکل ایجاد شده در سامانه سوخت، بصورت سرزده به وزارت نفت رفت.
او پس از آنکه در وزارت نفت با مدیران گفتگو کرد، در پمپ بنزین میدان فردوسی حضور یافت و شانه به شانه مردم در جریان آخرین اقدامات شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی برای حل اختلال پیش آمده قرار گرفت؛ اقدامی که جای خالی آن در دولت قبلی به وضوح حس میشد.
اقدام سید ابراهیم رئیسی در فردای اختلال پیش آمده در سامانه سوخت، مورد تحسین اصلاحطلبانی که ۸ سال حامی روحانی بودند هم واقع شد. «سید محمدعلی ابطحی» عضو شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز در توئیتی نوشت: «اینکه اولویت آقای رئیسی مسائل داخلی، قوت دولت است. لغو سخنرانی در اجلاس افغانستان و سرزدن به وزارت نفت و پمپ بنزینها، همدلی با مشکل مردم است. کار نیکو را پاس داشت. مشکل اساسی دولت آقای روحانی اولویتبخشی به سیاست خارجی در مقابل مسائل داخلی بود»
از سوی دیگر، «علیرضا سلیمی» نماینده مردم محلات در صحن علنی مجلس شورای اسلامی نیز با تاکید بر تفاوت نتیجه مدیریت اشرافی و مدیریت جهادی گفت: «تفاوت دو نوع نگاه و دو نوع مدیریت، مدیریت اشرافی و مدیریت جهادی، در فتنه بنزینی ۹۸ و ۱۴۰۰ روشن شد؛ هر دو فتنه بود، لکن یک مدیر نگاه به چهره هشتاد میلیون کرد و با ریشخند اعلام کرد خود صبح جمعه متوجه شده است، کشور را به آشوب کشید و موجب کشته شدن ۱۰۰ ها نفر شد، مدیر دیگر خود به میدان آمد و با حضور میدانی این فتنه را مدیریت کرد.»
رسانه ملی؛ از انفعال تا کنشگری
او همچنین نقش رسانهها در خنثی کردن خطرات احتمالی ناشی از حمله سایبری به سامانه هوشمند سوخت را تأثیرگذار دانست و عنوان کرد: «از رسانهها به خصوص صدا و سیما به خاطر اطلاع رسانی به موقع و مدیریت فضا و جلوگیری از جولان رسانههای معاند تشکر میکنم.»
البته عملکرد دولت و رئیسجمهور تنها عاملی نیست که بر کنترل شرایط اثر مستقیم دارد بلکه اطلاعرسانی و سیاست رسانه ملی در بازتاب اخبار نیز نقش مهمی در سرنوشت رویدادهای شبه بحران و بحرانی دارد.
در ماجرای اتفاقات آبان ۹۸، در همان ساعات ابتدایی جمعه (۲۴ آبان)، بعد از اعلام افزایش قیمت بنزین موج اعتراضات در بسیاری از شهرهای کشور آغاز شده بود؛ اما اخبار نیمروزی شبکه یک صدا و سیما حتی به اندازه یک خط درباره اعتراضاتی که به صورت مردمی اغاز شده بود توضیح نداد؛ این در حالی است که رسانههای فارسیزبان از جمله بیبیسی فارسی، رادیو فردا، یورونیوز و صدای آمریکا جزئیات اعتراضات را کم کم به صدر اخبار آوردند و در مسیر اهداف خود به آن پر و بال دادند.
اما تغییر سیاست اطلاعرسانی در رسانه ملی، سرنوشت آنچه در آبان ۱۴۰۰ اتفاق افتاد را تحت تأثیر قرار داد و اجازه نداد تا این ماجرا هیجانی شود و مردم احساس کنند کسی قصد پنهان کردن حقیقت را دارد. از این رو سهشنبه (۴ آبان)، اخبار نیمروزی شبکه یک تنها دو ساعت بعد از اختلال پیش آمده در سامانه سوخت، به دور از هرگونه ملاحظهکاری به بررسی موضوع پرداخت و ارتباط زنده تصویری با خبرنگار مستقر صداوسیما در پمپ بنزینهای سطح شهر برقرار کرد.
تجربه نشان میدهد، نقش مسئولین و رسانهها در کنترل شرایط خاص اهمیت ویژهای دارد، آنچنان که اقدامات و سیاستهای غلط میتواند یک تصمیم ملی را به بحرانی در سراسر کشور تبدیل کند یا در نقطه مقابل، عملکرد مناسب و اطلاعرسانی صحیح میتواند بحران برنامهریزی شده از سوی دشمنان را خنثی و آن را به درستی مدیریت کند.
منبع: آخرین نیوز
کلیدواژه: سامانه هوشمند سوخت افزایش قیمت بنزین حمله سایبری اتفاق افتاد اطلاع رسانی رسانه ملی وزارت نفت پمپ بنزین پیش آمده ایجاد شد رسانه ها آبان ۹۸ سال ۹۸
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت akharinnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آخرین نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۵۵۳۵۹۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پرونده نیکا شاکرمی؛ ماجرای مرگ نیکا چه بود؟
بررسی پرونده نیکا شاکرمی، توسط مراجع ذیصلاح قانونی، مشخص کرده است، مرگ او ارتباطی با اغتشاشات نداشته و صرفا نام او در آن روزها به واسطه مرگ مشکوک در لیست پروژه کشتهسازیها قرار گرفته است. - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، چهار روز بعد از فوت مهسا امینی، در تاریخ 29 شهریور 1401 و با شروع اغتشاشات در ایران، خبرهای جدیدی در مورد فردی به نام «نیکا شاکرمی» به عنوان کشته اغتشاشات، بازخوردهای بسیاری در بین افکار عمومی و شبکههای اجتماعی داشت.
نیکا شاکرمی دختر 16 سالهای بود، که در روزهای ابتدایی اغتشاشات 1401، با سقوط از ساختمانی در تهران فوت کرد و این همزمانی باعث سوءاستفاده رسانههای معاند و انتشار شایعه کشتن او توسط نیروهای امنیتی در فضای مجازی و رسانههای بیگانه شد.
پرونده نیکا شاکرمی از بحثبرانگیزترین پروندههای قضایی مربوط به اغتشاشات گذشته بود. پرونده ویژهای که حتی شبکه خبری سیانان به عنوان یکی از شبکههای صاحب نام آمریکایی نیز آن را سوژه گزارشهای خود کرده بود.
نیکا شاکرمی؛ یکی از اولین گزینههای پروژه کشتهسازی
«کشتهسازی»، پروژهای قدیمی، اما همیشه در دسترس برای دشمنان جمهوری اسلامی ایران است که در مقاطع مختلف پس از انقلاب اسلامی با ایجاد هر آشوبی در کشور، به ابزاری برای اجرای نقشههای شوم دشمنان تبدیل شده است که البته در هر مرتبه، پروژه آنها رسوا میشود.
پس از ایجاد ناآرامیها و اغتشاشات خیابانی 1401، در شهرهای مختلف ایران، پروژه کشتهسازی باز هم به راه افتاد و رسانههای ضد انقلاب، به صورت روزانه با طرح اسامی مختلف و در شهرهای مختلف ادعا میکردند که این افراد با شلیک مستقیم گلوله یا ضرب و شتم و یا در بازداشت و تحت شکنجه، توسط ماموران امنیتی و انتظامی کشته شدند، در حالی که بعد از بررسی پرونده فوت تک تک این افراد توسط مراجع قضایی مشخص شد، که این افراد با استناد به مدارک مستدل و متقن موجود به دلایل دیگری جان خود را از دست داده بودند.
خبر درگذشت نیکا شاکرمی، نوجوان 16 ساله و اهل خرمآباد استان لرستان که در تهران زندگی میکرد، همزمان با اغتشاشات، فرصتی مناسب برای جریان ضد انقلاب، جهت قرار دادن نامی جدید در پروژه کشتهسازیها بود. با انتشار این خبر، تحت این عنوان که نیکا به دلیل حضور در اعتراضات خیابانی توسط نیروهای امنیتی دستگیر و کشته شده است، پروژه جدید تخریب اذهان عمومی آغاز شد.
نیکا شاکرمی، از اولین افرادی بود که ضد انقلاب، از طریق پروژه کشتهسازی، فوت او را به پای نظام نوشتند. شبکه سیانان همگام با جریان رسانهای غرب و با انتشار دو فیلم، مدعی شد که نیکا شاکرمی در اغتشاشات بازداشت شده است. در حالی که طبق بررسی موضوع بعد از وقوع حادثه، از سوی مرجع قضایی و اسناد و مدارکی که در این زمینه جمعآوری شد، مشخص شد که این ادعا دروغی بیش نبوده است.
شرح پرونده نیکا شاکرمی توسط دادسرای جرایم جنایی تهران
در تاریخ 30 شهریور 1401، پیدا شدن پیکر دختری نوجوان، در حیاط خلوت یک خانه در خیابان لبافینژاد تهران، به پلیس گزارش داده شد. طبق مشاهدات، این دختر بر اثر سقوط از پشتبام فوت کرده و کولهپشتی و گوشی موبایل او، روی سکوی پشتبام خانه چهارطبقه مجاور قرار داشت.
بعد از ورود دستگاه قضایی به موضوع، جهت مشخص شدن علت مرگ نیکا شاکرمی و بررسی پرونده در دادسرا، محمد جواد شفیعی، سرپرست دادسرای جنایی استان تهران، در آبان 1401، درباره جزئیات این پرونده توضیحاتی ارائه داد و گفت: ساعت 7:30 روز چهارشنبه 30 شهریور ماه، ساکنین ساختمانی در چهار راه امیراکرم متوجه جسد زن جوانی در حیاط منزل خود میشوند که بلافاصله موضوع را به کلانتری منطقه اطلاع میدهند. در پی آن اکیپهای تخصصی صحنه به محل اعزام و متوجه میشوند این خانم از ساختمان مجاور به حیاط این منزل پرتاب شده است.
در آزمایشهای کالبد شکافی و معاینه جسد، آثار شکستگیهای متعدد در ناحیه سر، لگن، اندامهای فوقانی و تحتانی، دست و پاها و در رفتگی لگن مشاهده شد که نشان میدهد فرد از بلندی به پایین پرتاپ شده است و هیچ گونه آثار گلوله در بدن مرحومه کشف نشد.
در جریان بررسیها در دادسرای جرائم جنایی تهران، جهت بررسی علت فوت نیکا شاکرمی، فیلمی از 7 ساعت قبل از پیدا شدن جسد نیکا منتشر میشود که نشان میدهد او در حال گفتگو با موبایل به خانه نیمه کارهای در مجاورت کوچه پشتی خانه خالهاش رفته تا اینکه صبح روز بعد جنازهاش در حیاط خانه مشرف به بالکن خانه نیمهکاره پیدا شده است. همچنین، با بررسی دوربینهای مداربسته مشخص شد که نیکا با فردی در ساختمان نیز ارتباط نداشته است و کسی هم او را تعقیب نمیکرده است.
به گفته بازپرس پرونده، در پشت بام ساختمانی که جسد نیکا شاکرمی کشف شد، فیلترهای سیگار و کیف او پیدا شد که داخل کیف: حوله، عینک شنا و سیگار وجود داشت. همچنین گوشی همراه او نیز در محل پیدا شد که در حالت هواپیما قرار داشت و در حال پخش موسیقی بود.
ادعاهای متناقض خانواده نیکا شاکرمی
یکی از دوستان نیکا درباره صحبتهای خاله نیکا با رسانههای خارجی، مطالب قابل تأملی را مطرح کرد. طبق اظهارات یکی از دوستان نیکا، آتش شاکرمی از ادعای کشته شدن نیکا در بیبیسی خوشحال بود و میگفت: خوب شد که این خبر به گوش همه رسید وگرنه مردم خرم آباد میگفتند نیکا دختری خیابانی بوده و در نهایت خودکشی کرده است!
یکی از ادعاهای دیگری که خاله نیکا در گفتگو با بیبیسی و در جریان بازجویی خود مطرح کرد، این بود که: چند روز بعد از مفقودی نیکا، شخصی از طرف یکی از دوستانش با او تماس میگیرد و ادعا میکند که خانوادهاش از مسئولین رده بالای سپاه هستند و نیکا در بازداشت سپاه بوده، از او بازجویی شده و برایش پرونده تشکیل شده و یکی دو روز اخیر به اوین منتقل شده است. در حالی که، بازپرس شعبه پنجم بازپرسی دادسرای ناحیه 27 تهران، در رابطه با این ادعای خاله نیکا گفت: فرد مورد نظر احضار شد و صراحتا حرفهای خاله نیکا را انکار کرد.
طبق گفته بازپرس دادسرای امور جنایی تهران، مادر نیکا شاکرمی در جریان بازپرسی اعلام کرده بود که با دخترش زندگی میکرده، اما با انجام تحقیقات، مشخص شد نیکا چندین ماه بود که با خاله خود و جدا از مادر زندگی میکرده است.
اما نکته قابل توجه این است که در بررسی مکالمه پیامکی مادر نیکا با دخترش مشخص شد که با وجود چندین پیام ارسالی از طرف مادرش از ساعت 21:26 تا 23:05 شب بیست و نهم شهریور و بدون پاسخ گذاشتن پیامها از طرف نیکا، سرانجام در ساعت 04:57 بامداد سیام شهریور، ساعاتی قبل از پیدا شدن جسد نیکا توسط ساکنین محل، نیکا در یک پیام خطاب به مادرش مینویسد: «تقصیر هیچکس نبود.»
مادر نیکا ساعت 19:09 دقیقه، سی و یکم شهریور یعنی یک روز پس از حادثه مجددا به دخترش پیام میدهد و از او میخواهد به خانه برگردد، مادر با بیان این جمله که زندگیت را تباه نکن به نیکا پیشنهاد میدهد، یک ماه در بیمارستان بستری شود تا مسئله حل شود و میگوید: «تا یک ماه آینده خانه را به تهران میآورم.»
خاله نیکا نیز در 31 شهریور طی پیامی که نشان از نگرانی احتمالی او درباره خودکشی نیکا دارد به او میگوید: «نیکا عزیزم، نذار اشتباهات بقیه باعث بشن تو به خودت آسیب بزنی»
این پیامها، حاکی از وجود اختلافات نیکا با خواندهاش و وضعیت ناپایدار سلامت روحی و روانی او بود. علاوه بر آن، پیامهای رد و بدل شده بین نیکا و مادر و خالهاش با اظهارات خاله و دوستان نیکا، در تعارض است و حاکی از واقعیتی است که با روایت دروغ شبکههای معاند فاصله فراوانی دارد.
در ادامه اظهارات متناقض خانواده نیکا، میتوان به ادعای خاله او اشاره کرد که، گفته بود فردای مفقودی نیکا اعلام مفقودی کردند در حالی که طبق گفته خانواده نیکا، آنها در تاریخ 7 مهرماه اعلام مفقودی او را به کلانتری اعلام کردند و در تاریخ 9 مهر ماه جسد به خانواده تحویل داده میشود. یعنی خانواده نیکا شاکرمی، برخلاف گفته آتش شاکرمی، نه تنها فردای آن روز که بعد از یک هفته اعلام مفقودی کردند.
علت فاصله زمانی مرگ نیکا تا تحویل جسد به خانواده شاکرمی
خانواده نیکا در تاریخ 7 مهرماه یعنی 9 روز بعد از مفقودی، اعلام مفقودی فرزند خود را به کلانتری اعلام کردند و در تاریخ 9 مهر ماه جسد به خانواده تحویل داده شد. اما علت این فاصله زمانی به این خاطر بود که، بعد از کشف جسد، پیکر او به پزشکی قانونی منتقل شده بود و با توجه به اینکه مرحومه سابقهای نداشته، با انگشتنگاری اطلاعاتی در خصوص هویت او به دست نیامد.
شاهد بر این موضوع این است که در نامهای که از طرف سازمان بهشت زهرا (س) خطاب به کلانتری برای انتقال جسد متوفی به سالن تشریح نگاشته شده برای مرحومه نیکا شاکرمی عنوان «زن ناشناس» به کار برده شده، که این موضوع نشان میدهد هویت او بعد از کشف جسد، ناشناس بوده و مدارک هویتی نیز همراه او نبوده است.
همچنین در دستور قضایی که برای انتقال جسد نیکا از بیمارستان به پزشکی قانونی از سوی افسر تحقیق پلیس، صادر شده نیز هویت نیکا شاکرمی، تحت عنوان «مجهولالهویه» ذکر شده است.
با توجه به این مدارک، دلیل علت فاصله زمانی بین مرگ نیکا و تحویل جسد او به خانواده؛ ناشناس بودن جسد و تأخیر خانواده نیکا برای اعلام مفقودی، بوده است.
در مورد دفن نیکا هم شایعاتی توسط رسانههای بیگانه، مطرح شد و ادعا شد که اجازه خاکسپاری نیکا شاکرمی، در خرم آباد داده نشده است.
اما دایی مادر نیکا در توضیح دلیل دفن نیکا در روستای حیاتالغیب گفت: «ما در ابتدا در این باره با دو نظر در فامیل مواجه بودیم، فامیل پدر مرحوم نیکا بر خاکسپاری او در جوار پدرش تأکید داشتند، ما هم با این موضوع موافق بودیم. اما مادرش در ابتدا مخالف بود که بعد از صحبتهایی که کردیم، با توجه به فراخوانهایی که شده بود و احتمال میدادیم برخی بخواهند در مراسم شلوغ کنند و جان مردم دیگری به خطر بیافتد، یعنی همان جریانی که میتواند قاتل نیکا باشد در تهران، ممکن است بیاید و در این مراسم هم اغتشاشی را ایجاد کند و حتی باز هم کشتهسازی کند، تصمیم بر خاکسپاری او در روستای پدری با حضور اقوام درجه یک گرفتیم.»
دلایل تقویت فرضیه خودکشی نیکا شاکرمی
همانطور که بیان شد، با بررسیهای انجام شده، مشخص شد که نیکا به دلیل سقوط از بالای ساختمان فوت کرد، اما اینکه نیکا به چه دلیلی از ساختمان پرت شد نامشخص ماند. یکی از فرضیههای مطرح شده، فرضیه خودکشی نیکاست. علاوه بر مکالمات نیکا با مادرش، مکالمه اینستاگرامی او با فروشنده قرص کشنده برنج که معمولا برای خودکشی استفاده میشود نیز، یکی از مواردی بود که در تلفن همراه او وجود داشت و تصاویر آن نیز منتشر شد. همچنین علاقه نیکا به حضور در ارتفاع که از سوی خاله او نیز این موضوع تأیید شد و در کنار آن پیشنهاد او به دوستش برای خودکشی از طریق سقوط از ارتفاع به عنوان مطمئنترین راه خودکشی، دو نکته مهمی بود که در تحقیقات مشخص شد.
نیکا به یکی از دوستانش که تصمیم به خودکشی داشت گفته بود: تنها راه مطمئن خودکشی، سقوط از ارتفاع است که قطعا کشنده است.
نهایتا، بررسی پرونده نیکا شاکرمی، نشان میدهد مرگ او نه به اغتشاشات ربط داشته و نه توسط نیروهای امنیتی انجام شده، اما رسانههای معااند با اتکا به اظهارات متناقض خانواده او و ادعاهای دروغین خود، اقدام به انتشار دادههای غلط درباره مرگ نیکا کردند و حتی بعد از مشخص شدن ابهامات نیز دست از ادعاهای خود نکشیدند.
گزارشهای غیرمستند رسانههای خارجی در مورد مرگ نیکا شاکرمی
عملیات روانی از مهمترین ابزار دشمنان در تحلیل و تبیین جنگ ترکیبی علیه ایران اسلامی است. عملیاتی که رفتهرفته پیچیدهتر نیز میشود. جنگ تبلیغاتی علیه ایران توسط رسانههایی مانند: بیبیسی فارسی، اینترنشنال، صدای آمریکا، فاکس نیوز، سی ان ان و... سازماندهی میشود.
در اغتشاشات 1401، سیانان به عنوان یکی از بازوهای رسانهای دشمن، برای نشر اخبار کذب درباره ایران تبدیل شد. در این پروژه، سیانان به عنوان یک رسانه انگلیسی زبان به ظاهر معتبر، به انتشار گزارشهایی علیه ایران پرداخت.
تا پیش از این، رسانههای سرشناس آمریکایی در جنگ روانی علیه ایران، برای حفظ اعتبار خود، سعی داشتند فیک نیوزها، جعلیات، اخبار کذب و چرندیات خود در مورد ایران را از طریق رسانههای زرد وابسته به خود مانند: شبکههای منوتو، اینترنشنال، آمدنیوز و در مواردی بیبیسی فارسی، به اذهان و افکار مخاطبان خود برساند، اما در مورد وقایع سال گذشته ایران، به دلیلی بیاعتباری و بیحیثیتی این شبکهها، رسانه ظاهرا معتبری مانند سیانان هم وارد این بازی شد و شروع به نشر اخبار واهی درباره اغتشاشات ایران کرد.
سیانان در این پروژه، برای اعتباربخشی به گزارش خود به سراغ افرادی با هویت مشخص رفت. از جمله این افراد نیکا شاکرمی بود. پروژهای که با توسل به قدرت فضای مجازی و خلاءهای قانونی به شکل وسیع تری گسترش پیدا کرد.
سیانان در گزارش خود برای اثبات بازداشت نیکا شاکرمی استنادات عجیبی آورده بود؛ مثلا حضور نیکا شاکرمی در اغتشاشات را دلیلی بر بازداشتش مطرح کرد در صورتی که موضوع حضور نیکا در اغتشاشات و دستگیری او از سوی مادر و خاله وی مطرح شده بود و شاهدی بر این ادعا که نیکا دستگیر شده است، وجود ندارد.
همچنین سیانان مدعی شده بود که نیکا در ساعت 20:37 دقیقه دستگیر و بازداشت شده بود و تلفن همراه وی از دسترس خارج شد؛ در حالی که این ادعا، حتی تماسهای نیکا با خانواده و اطرافیانش بعد از این ساعت در بین ساعت 11:30 الی 11:40 که از سوی مادر نیکا نیز تأیید شده است را نادیده گرفته بود.
بررسی گزارشهای سیانان نشان میدهد که ظاهرا این رسانه خود را «مرجع» میداند و ادعاهایی که از سوی رسانهها و منابع نامعتبر مطرح شده را، «تأیید» میکند.
این جریان نشان میدهد که پروژه تهدید امنیت روانی و فیزیکی مردم ایران به قدری برای دشمنان ایران مهم است که ترسی از خدشه حیثیت و اعتبار رسانههای جریان اصلی خود ندارند و این امر در مورد ادعای سیانان، در ماجرای «نیکا شاکرمی» نیز مشاهده شده است.
ژیار گل، گزارشگر بیبیسی فارسی نیز در یک گاف بزرگ، درباره فوت نیکا شاکرمی به پیدا شدن پیکر او در کهریزک اشاره میکند و با تأکید میگوید: چرا جنازه او را به کهریزک بردند و در واقع این موضوع را یکی از نشانههای جنایت علیه او معرفی میکند!
در حالی که، ظاهرا نمیدانست، مرکز تشخیص و آزمایشگاهی پزشکی قانونی استان تهران در کهریزک قرار دارد و افراد برای پیدا کردن اجساد مفقودشده باید به آنجا مراجعه کنند!
بیبیسی فارسی نیز، بدون هیچ سندی و صرفا بر اساس شنیدهها، مدعی شده بود که نیکا در تجمع 29 شهریور 1401 مفقود شده و پس از 11 روز جسد او به خانواده تحویل داده شده است.
در نهایت، با بررسی پرونده نیکا شاکرمی توسط مراجع ذی صلاح، مشخص شد که مرگ او نه تنها توسط نیروهای امنیتی انجام نشده، بلکه ارتباطی نیز با اغتشاشات نداشته و صرفا نام او در آن روزها به واسطه مرگ مشکوکش، در لیست پروژه کشتهسازیها قرار گرفت.
منبع: میزان
انتهای پیام/