Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «عصر ایران»
2024-05-04@17:12:35 GMT

جایزه یک میلیون دلاری برای معلم فداکار ایرانی

تاریخ انتشار: ۱۲ آبان ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۵۷۴۹۳۲

جایزه یک میلیون دلاری برای معلم فداکار ایرانی

ثریا مطهرنیا معلم ایرانی،جزو معلمان برتر دنیا شد. این معلم ایرانی سال هاست که زندگی اش را وقف دانش آموزان بیمار کرده است. معلم ایرانی این روزها بیش از هزار کودک را تحت نظر دارد. معلم ایرانی چندین بار درکشور به عنوان معلم نمونه برگزیده شد. ثریا مطهرنیا ،معلم ایرانی به عنوان معلم فداکار بیجاری بیشتر شناخته می شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به گزارش رکنا، او یک مادر است، مادر بیش از هزار کودکی که این روز‌ها یا با بیماری دست و پنجه نرم می‌کنند و یا فقر و تنگدستی گریبان آن‌ها و خانواد هایشان را گرفته است.

این معلم فداکار بیجاری خودش را به آب و آتش می‌زند تا مشکلات فرزنداش را برطرف کند تا در کشورش دیگر کودکی بیمار وجود نداشته باشد و لبخند همیشگی روی لبان دانش آموزانش نقش ببندد.

او را به عنوان معلم فداکار می‌شناسند، آن هم نه فقط در شهر و دیارش خودش شهر بیجار بلکه در سراسر ایران. ثریا مطهرنیا از آن دست معلم‌هایی است که مهر و محبتش زبانزد همه شده است.

چند سال پیش با پیگیری روند درمانی یک دخترک خردسال پایش به دنیا کار خیر و خیرخواهی باز شد و حالا به گفته خودش هزار و صد کودک زیرنظرش هستند و پیگیر کار‌های درمانی و معیشتی آن‌ها.

مطهرنیا می‌گوید: چند بار در جشنواره الگو‌های برتر کشور رتبه اول را به دست آوردم. از این اتفاق خیلی خوشحال بودم نه اینکه نفر اول شده بودم بلکه به این خاطر که با رسانه‌ای شدن این موضوع می‌توانستم خیرین بیشتری پیدا کنم تا با کمک آن‌ها مشکلات فرزندانم را برطرف کنم.

 

تلاش معلم فداکار بیجاری برای سلامتی دانش آموزان بیمارش

ماجرای ورود این معلم فداکار به کار‌های خیر برمی گردد به چند سال پیش، او در این باره می‌گوید: محل کارم روستای همایون در شهرستان بیجار بود. روستایی که مشکلات زیادی در آنجا وجود داشت. در زمان تدریسم در آن روستا با دختر دانش آموزی آشنا شدم که در دوران کودکی در حادثه‌ای دچار سوختگی شدیدی شده بود.

در آن زمان دانشجوی دوره ارشد بودم و در تهران درس می‌خواندم. نمی‌توانستم زجر کشیدن این دختر بچه را ببینم و کاری نکنم، بار‌ها به خانه پدرش رفتم و با آن‌ها صحبت کردم تا اجازه بدهند دخترشان را برای درمان به تهران بیاورم. کار خیلی سختی بود و بار‌ها اصرار کردم تا اینکه موفق شدم رضایتشان را بگیرم. روند درمانی این دختر خیلی طولانی بود و شاید باورنکنید هنوز پس از گذشت چند سال درمانش ادامه دارد.

معلمی شغل انبیاست، این جمله را بار‌ها شنیده ایم، شغلی که در آن عشق موج می‌زند و دستگیری نیازمندان سرلوحه کارشان قرار دارد. درست مثل ماجرای مطهرنیا این معلم فداکار، معلی که شاید روز اول فقط برای درمان و بازگشت سلامتی دخترکی که دچار سوختگی شده بود تلاش کرد، اما وقتی در جریان مشکلات دیگر دانش آموزان و کودکان قرار گرفت وکارش را ادامه داد تا اینکه امروز ۱۱۰۰ کودک را زیرنظر دارد و مشغول حل مشکلات آنهاست.

او در این باره می‌گوید:بعد از پیگیری روند درمانی دختربچه که واقعا مثل فرزندانم دوستش داشتم، هر روز به تعداد فرزندانم اضافه شد. اوایل فقط به دانش آموزانی که مشکل داشتند کمک می‌کردم، اما پس از مدتی کودکان خردسال هم به فرزندانم اضافه شدند. در حال حاضر از تعداد هزار و صد فرزندی که دارم سیصد نفر آن‌ها دچار بیماری هستند و مابقی مشکلات دیگر دارند.

کار آفرینی کردیم

مطهرنیا معتقد است منشاء مشکلی اصلی بسیاری از کودکانی که تحت نظر او قرار دارند بیکاری والدین آنهاست. او در این باره میگوید: یک سری از بچه‌هایی که در روستا‌ها زندگی می‌کنند در هزینه تحصیل مشکل دارند، وقتی با آن‌ها آشنا شدم با کمک خیرین برخی از مشکلاتشان را حل کردیم مثلا سال گذشته حدود ۸۰۰ بسته که شامل لوازم التحریر، کیف و کفش بود بین آن‌ها پخش کردیم، اما وقتی بیشتر در زندگی آن‌ها وارد شدم فهمدیم مشکل اصلی بیکاری خانواده هست. از همان جا بود که این فکر به ذهنم خطور کرد تا برای اشتغال پدر و مادر‌ها هم کاری کنیم.

این معلم فداکار ادامه می‌دهد:خیلی از آدم‌ها را داریم که عزت نفس دارند و مشکل خودشان را بروز نمی‌دهند و این مشکل در خانواده و به خصوص بچه‌های آن‌ها که دچار بیماری هستند تاثیرات منفی می‌گذارند. به همین خاطر درمان آن‌ها به تعویق می‌افتد و کار درمانی آن‌ها با مشکل روبه رو می‌شود.

او می‌گوید: بیجار درتولید فرش و گلیم معروف است، اصلا بیجار به فرش آهنی معروف است و فرش هایش جز استثناهاست. یکی از کار‌هایی که برای انجام آن احتیاج به کمک خیرین دارم راه اندازی کارگاه قالیبافی و گلیم بافی است. در این حوزه بیجار فضای مناسبی برای کار دارد، اما خب برای راه اندازی احتیاج به سرمایه داریم. البته بیکار هم ننشسته ایم و با کمک خیرین یک کارگاه خیاطی راه اندازی کرده ایم. خوشبختانه در حال حاضر حدود سی خانم در این کارگاه مشغول به کار هستند.

مطهرنیا می‌گوید:بیشتر خانم‌هایی که در این کارگاه مشغول به کار هستند جزو خانم‌های سرپرست خانوار و یا بدسرپرست هستند و خرج زندگی اشان را از این همینجا در می‌آورند، اما برای ادامه کار به کمک مسئولان احتیاج داریم. اگر بتوانیم سفارش‌های بزرگ مثلا لباس‌های کار یک کارخانه را بگیریم در وضع زندگی این زنان تاثیرمثبت زیادی می‌گذارد.

به فکر فرزندانم باشید

دغدغه این روز‌های معلم بیجاری چند کودکی است که اوضاعشان از کودکان دیگر تحت حمایتش وخیم‌تر است. او می‌گوید:یکی از فرزندام دچار بیماری دوشن است و درحال حاضر ماهی حدود یک میلیون تومان هزینه دارو‌های اوست، پدرش یک کارگر فصلی است و در خانه‌ای کوچک و اجاره‌ای زندگی می‌کنند. پیدا کردن خیر در شهری مثل بیجار کار سختی است، به همین خاطر هرماه برای فراهم کردن پول دارو‌های دخترم با مشکل روبه رو هستیم.

یکی دیگر از فرزندانم بیمار پروانه‌ای است، همه انگشتانش به هم چسیبده و اگر هرچه سریعتر عمل نشود و تحت درمان قرار نگیرد جانش به خطر می‌افتد ویا دختر دیگرم که احتیاج به پروتز دارد و وقتی امیدش به آینده را می‌بینم بیشتر تلاش می‌کنم تا از خیرین برای او کمک بگیرم.

این معلم خیر ادامه می‌دهد:همه سیصد فرزندی که دارم و دچار بیماری هستند زندگی سختی را پشت سرمی گذارند و برای ادامه زندگی به کمک خیرین احتیاج داریم. من یک معلم هستم تا آخرین لحظه عمرم به کار‌های این فرزندانم رسیدگی می‌کنم، اما در این میان به کمک همه مردم کشورم احتیاج دارم تا شرمنده فرزندانم نباشم.

ثریا مطهرنیا جزو ۱۰ معلم برتر جهان شد

ثریا مطهرنیا  تحصیل کرده ی آموزش ابتدایی، مدیریت دولتی، مدیریت برنامه‌ریزی، علوم سیاسی و روابط بین الملل، حقوق بین الملل و دکترا برنامه ریزی درسیثریا مطهری است.

ثریا مطهرنیا امسال نماینده ی منتخب ایران به عنوان معلم نمونه توسط بنیاد وارکی با همکاری یونیسف شده است. جایزه ی بین المللی بنیاد وارکی هر ساله به دنبال انتخاب بهترین معلم های دنیا، اهدا می شود.

او می گوید: فقط برای جایزه در این دوره شرکت کردم ، حتی یک ریال هم نمی خواهم از این پول بردارم . همه پولی که به عنوان هدیه به من برسد همه آن را هزینه درمان بچه هایم خواهم کرد.

منبع: عصر ایران

کلیدواژه: معلم فداکار عنوان معلم دچار بیماری معلم ایرانی کمک خیرین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۵۷۴۹۳۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

۳ دهه خدمت در مناطق محروم / بازنشستگی که خوشایند نیست

زوج معلم بجنوردی که ۲۹ سال است در نقاط محروم مرزی خدمت می‌کنند تا چند ماه دیگر بازنشسته می‌شوند؛ حضور سه دهه در روستا و خاطرات آن، این زوج را با زندگی شهری غریبه کرده است.

به گزارش خبرگزاری ایمنا از خراسان شمالی، معلم واژه‌ای که هرکس می‌شنود حس امنیت و اعتماد سرتاپای وجودش را فرامی‌گیرد و با به یادآوردن مهربانی و تلاش‌های آن‌ها اشک از چشمان انسان فرو می‌ریزد.

معلمی شغلی متفاوت است که انتخابش می‌تواند سبک و نحوه زندگی یک فرد را برای تمام عمر تغییر دهد؛ از ارتباط گسترده با دانش‌آموزان و والدین‌شان تا ماندن در جاده‌های پر از برف روستایی برای رسیدن به مدرسه، اینها خاطراتی هستند که برای معلم‌های فداکار ثبت می‌شود.

به مناسبت روز معلم به سراغ یک زوج خستگی‌ناپذیر فرهنگی رفتیم؛ خانم و آقای رضایی، معلمان با تجربه‌ای که ۲۹ سال است در مناطق محروم و مرزی خراسان‌شمالی خدمت می‌کنند و تمام سختی‌های آن را به جان خریده‌اند.

آن‌ها با روستاهای محروم و دانش‌آموزانش رفاقتی به درازای یک عمر دارند، رفاقتی که ثمره حضور و اقامتشان در روستا است؛ سی سال زندگی در روستا این زوج معلم را با شهر غریبه کرده است، دیگر حتی بعد از بازنشستگی نیز تمایلی برای زندگی در شهر ندارند.

خانم رضایی می‌گوید صفا، صمیمیت و سادگی مردم روستا حالمان را خوب می‌کند، او ترجیح می‌دهد با مردم و دانش‌آموزانی زندگی کند که معمولاً معلم‌ها تمایل به ماندن در آنجا ندارند؛ معلم‌های جوان هنوز مهر ابلاغشان خشک نشده، سودای رفتن به مناطق مرفه را در سر می‌پروانند.

۳۰ سال خدمت با یک روز غیبت

آقای رضایی و همسرش از سال ۱۳۷۲ از طریق نهضت سوادآموزی، معلمی را شروع کردند و بعد هم معلم رسمی آموزش‌وپرورش شدند؛ تمام دوران خدمت را با یکدیگر و در یک مدرسه بوده‌اند، آقای رضایی چند سالی مدیر مدرسه شد، اما همسرش هیچگاه حلاوت کلاس‌داری را با میز مدیریت عوض نکرده است.

آن‌ها می‌گویند ما با سیاست و اینکه چه کسی می‌آید و چه کسی می‌رود کار نداریم، ما معلم هستیم و تلاش داریم وظیفه اصلی‌مان را به بهترین شکل ممکن انجام دهیم.

زن و شوهر گزارش ما، معلمی را شغلی منحصر به فرد می‌دانند که تفاوتی فاحش با دیگر مشاغل دارد، یک معلم به عنوان الگو و نمونه انسان کامل در پیش چشمان دانش‌آموزان به نظر می‌آید و همین مسئولیتش را دوچندان می‌کند.

خانم‌رضایی خاطرات زیادی از سال‌های ابتدایی معلمی دارد، او می‌گوید: تا چند سال بعد از شروع به کار معلمی هیچ وسیله‌ای نداشتیم و بارها در میان برف و باران مجبور شدیم پیاده مسیرها را طی کنیم.

آن‌ها هیچگاه دیر به مدرسه نمی‌رسند، زیرا با خود عهد بسته‌اند که هر هفته بعدازظهر جمعه به سمت روستا حرکت و هفته جدید را با طراوت و شادابی و به دور از خستگی شروع کنند.

خانم‌رضایی در مدت طولانی معلمی‌اش فقط یک روز غیبت در پرونده کاری‌اش به ثبت رسانده و باقی ایام همواره و با شوق، عمرش را صرف دانش‌آموزانش کرده است.

شیرین‌ترین لحظات این زوج معلم زمانی است که دانش‌آموزان خود را در جایگاه‌های خوب و متعارف ببینند، بسیاری از کسانی که تا چند سال پیش در کلاس‌های آن‌ها می‌نشستند، امروز معلمانی هستند که راه استاد را در مسیر زیبای تربیت ادامه می‌دهند.

۲۲ سال با نونهالان پایه اول

آن‌ها می‌گویند اکنون دانش‌آموزان گذشته ما همچون پدر و مادر برایمان احترام قائلند و هنوز رابطه گرم و صمیمی گذشته‌مان را داریم.

خانم رضایی در این ۳۰ سالی که معلم بوده‌، کلاس اول را بیشتر از همه پایه‌ها تجربه کرده است؛ او ۲۲ سال از عمرش را با نونهالانی گذرانده است که به گفته خودش از باسواد کردن آن‌ها حسی سرشار از لذت می‌گیرد که برایش قابل توصیف نیست.

آن‌ها ۱۲ سال است که به روستای سوخسوی انقلاب در بخش غلامان آمده‌اند و دیگر با دانش‌آموزان و اهالی آنجا همانند یک خانواده شده‌اند. از گشت‌وگذارهایی که بعدازظهرها با دانش‌آموزان‌شان دارند تا رفتن به عروسی‌ها و مراسم شاگردان، شیرینی و حلاوت معلمی را برای آن‌ها دو چندان کرده‌است.

خانم رضایی معتقداست حقوق معلمان کم اما با برکت است، او می‌گوید هیچکس نباید معلمی را به خاطر مسائل مالی انتخاب کند زیرا بیشترین آسیب را می‌بیند؛ آقای رضایی نیز باورش همین است و حقوق معلم‌ها را متناسب با سختی کارهایشان نمی‌داند.

آن‌ها چند ماه دیگر بازنشسته می‌شوند و این موضوع اصلاً برایشان خوشایند نیست؛ خانم رضایی بیشترین نگرانی‌اش از این است که باقی معلمان مثل آن‌ها برای بچه‌ها و اهالی روستا وقت نگذارند.

کد خبر 749878

دیگر خبرها

  • شکوفایی روح، ثمره تربیت معلمان است
  • بلایی که یک ایرانی بر سر سوپر خودروی میلیون دلاری آورد! | فیلم
  • دوره تربیت‌معلم سبک زندگی قرآنی در شیراز برپا شد
  • روزی به فرزندانم می‌گویم کنار کروس بازی کردم
  • نابودی مک لارن 1.5 میلیون دلاری توسط یوتیوبر ایرانی
  • (ویدیو) یک ایرانی مک لارن ۱.۵ میلیون دلاری را در کالیفرنیا نابود کرد!
  • ۳ دهه خدمت در مناطق محروم / بازنشستگی که خوشایند نیست
  • فیلم|گل فوق العاده شهاب زاهدی مقابل گامبا اوزاکا از زمین خودی/گل مهاجم ایرانی نامزد جایزه پوشکاش
  • وابستگی اقتصاد به بانک‌ها چالش‌آفرین است
  • شهادت مرزبان فداکار در کردستان