یک فعال حقوق زنان در افغانستان: طالبان، زنان معترض را به طرز وحشتناکی با شوک برقی و تجاوز به عنف، شکنجه میکند/ 60 نفر از زنان معترض افغان در بدترین شرایط در اسارت به سر میبرند/ هر چقدر طالبان و حامیانش از تغییر آن سخن بگویند، ما ذات آنها را میشناسیم
تاریخ انتشار: ۱۲ آبان ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۵۸۴۵۰۱
به گزارش جماران؛ امتداد نوشت: با روی کار آمدن طالبان پس از دو دهه در افغانستان، قطعات دومینوی ناامیدی از فعالیتهای مدنی در این کشور، یک به یک فروافتاده و زنان افغانستانی، این روزها سختترین رویدادهای عمر خود را به جهت اعمال محدودیتهای روزمره زندگی از سوی تروریستهای طالب، تجربه میکنند.
زهرا موسوی، فعال مدنی و فعال حقوق زنان در افغانستان در گفتگویی با اشاره به اقدامات زنان در راستای اعتراض به این رویه، اظهار داشت: به رغم تشدید فشارهای طالبان، زنان افغانستان همواره نسبت به حقوق خود دغدغه داشته و صدای اعتراض آنها به هر شکل ممکن در این چندماه خاموش نشده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: بر همین اساس مجبور شدیم از طریق گردهمایی زنان در خانه یکی از دوستان و توسط فیسبوک، صدای دادخواهی خود را به گوش جهان برسانیم. اولین نشست ما در منزل یکی از دوستان با پذیرفتن خطرات و تبعات بعدی با محوریت حقوق بانوان صورت گرفت. وضعیت بانوان در افغانستان تاسفبار است و هر روز به یک گوشهای پناه میبرند.
موسوی، همچنین با انتقاد از سکوت سازمانهای بینالمللی در این خصوص نیز، یادآور شد: متاسفانه سازمانهای جهانی مثل سازمان ملل متحد، سازمان جهانی حقوق بشر و یا سازمان دفاع از حقوق زنان در مقابل این تعدی به حقوق زنان افغانستانی سکوت مرگ باری پیشه کردهاند و هیچکس شنوای صدای مظلومیت زنان افغان نیست.
نمیتوانیم زیر سقف آسمانی نفس بکشیم که قوم متحجر و ددمنشی به مانند امارت اسلامی در آن حکومت میکند
این فعال حقوق زنان در افغانستان، تصریح کرد: این مجامع، خود را به ناشنوایی زده و چشم بر ظلم روا شده بر زنان افغان بستهاند. ما ۲۰ سال در راستای استیفای حقوق زنان تلاش کرده و به نقطهای رسیدیم که بسیاری از زنان به تحصیلات عالیه دکترا و کارشناسی ارشد دست یافتند. اکنون اما نمیتوانیم زیر سقف آسمانی نفس بکشیم که قوم متحجر و ددمنشی به مانند امارت اسلامی در آن حکومت میکند.
هر روز یکی از زنان تهدید شده یا به کام قتل و مرگ کشیده میشوندوی ادامه داد: همانگونه که بزرگان دین ما گفتند، ظلم کردن گناه بزرگی بوده و زیر بار ظلم رفتن، گناه به مراتب بزرگتری است. بر همین اساس ما نمیتوانیم زیر بار این ظلم رفته و در این شرایط زندگی کنیم. جهانیان صرفا نظارهگر این هستند که هر روز یکی از زنان تهدید شده یا به کام قتل و مرگ کشیده میشوند.
مجبور شدیم به صورت شبانه از خانه و کاشانه خود کوچ کنیماین فعال مدنی، بیان داشت: از همین گروه قبلی که تجمع اعتراضی برای حقوق زنان برگزار کردیم، بسیاری از بانوان مورد تهدید قرار گرفته و حتی مجبور شدیم بر اساس اطلاع کلانترهای گذرمان به صورت شبانه از خانه و کاشانه خود کوچ کنیم. هر روز شرایط برای تنگتر میشود و به صورت آزادانه نمیتوانیم در کوچه و بازار تردد کنیم. بسیاری از خانمهایی که سرپرست و نان آور خانوار خود بودند از کار خود بیکار شده و با مشکلات جدی معیشتی دست و پنجه نرم میکنند.
۶۰ نفر از زنان معترض افغان در حال حاضر در بدترین شرایط در اسارت نیروهای طالبان به سر میبرند
موسوی، اضافه کرد: این تروریستها، هنوز به رسمیت شناخته نشدند، اینگونه با زنان رفتار میکنند، چه برسد به اینکه جهانیان آنها را به رسمیت بشناسند. من همین جا، انگشت در خون خود برده و سوگند شهادت میخورم که اگر طالبان توسط دنیا به رسمیت شناخته شود، باید فاتحه زنان افغانستان که هیچ، فاتحه کل ملت افغانستان خوانده شود.
وی، همچنین با اشاره به شیوههای طالبان برای اعمال محدودیت علیه زنان، یادآور شد: از گروه تظاهرات قبلی ما در آغازین روزهای حضور طالبان در افغانستان، بسیاری از دختران توسط نیروهای طالب به اسارت گرفته شده و بازداشت شدند. به گفته یکی از مسئولین هماهنگ کننده اعتراضات زنان در افغانستان، بالغ بر ۶۰ نفر از زنان معترض افغان در حال حاضر در بدترین شرایط در اسارت نیروهای طالبان به سر میبرند.
طالبان، زنان معترض را به طرز وحشتناکی با شوک برقی و تجاوز به عنف، شکنجه میکند
این فعال مدنی، ادامه داد: یکی از زنان معترض پس از آزادی خود از قید طالبان به ما گفت که هر زمان که شما با ما تماس میگرفتید، طالبها ما را مورد شکنجه قرار میدادند. وقتی هم از کم و کیف شکنجه پرسیدیم، مطلع شدیم که زنان بازداشت شده با شوک برقی و حتی تجاوز، مورد آزار و اذیت و شکنجه قرار گرفتهاند. برای یک خانم خیلی سخت است که با خجالت، اظهار کند که چگونه از طریق دامان خود مورد شوک برقی قرار گرفته است.
موسوی، عنوان داشت: از دو تن از خانمهای بازداشت شده نیز، پس از آزادی هیچ خبری دریافت نکردیم و خانواده آنها نیز به پیگیری ما هیچ جوابی ندادند. فردای آزادی نیز، جنازه یکی از زنان در منزل خود پیدا شد و ما نمیدانیم که آیا توسط طالبان به قتل رسیده، توسط خانواده خود کشته شده و یا به دلیل عدم تحمل شرایط روانی پس از شکنجه خودکشی کرده است. در هر صورت، یک فاجعه انسانی درمورد زنان افغانستان در حال وقوع است و ما هیچ پناهی بجز خدای بزرگ نداریم.
هر چقدر این گروه و حامیان آن از تغییر طالبان سخن بگویند، ما ذات آنها را میشناسیم
وی همچنین، خاطرنشان کرد: وقتی یک افغان خود را از هواپیما آویزان میکند از جان خود سیر نشده، بلکه طالبان و جنس وحشی این گروه را میشناسد که دست به چنین اقدام خطرناکی میزند. هر چقدر این گروه و حامیان آن از تغییر طالبان سخن بگویند، ما ذات آنها را میشناسیم.
با به رسمیت شناخته شدن طالبان توسط جهان، فاجعه انسانی در انتظار افغانستان خواهد بود
این فعال مدنی افغانستانی، تاکید داشت: درخواست ما از سازمانهای جهانی، همسایگان، کشور دوست ایران و هر کشوری که داد دوستی بر ما میزند، این است که از به رسمیت شناختن طالبان خودداری کنند و عرصه را از این که هست بر ما تنگتر نکنند. ما طالب را میشناسیم و به صراحت میگوییم که این گروه وحشی از ۲۰ سال قبل به مراتب، خشنتر و بستهتر شده است. با به رسمیت شناخته شدن طالبان توسط جهان، فاجعه انسانی در انتظار افغانستان خواهد بود.
وی در پایان نیز، گفت: من همواره ایران را به عنوان دومین کشور خود دوست دارم و خواهشم از مقامات حکومت شما این است که از به رسمیت شناختن طالبان خودداری کنند.
منبع: جماران
کلیدواژه: افغانستان سهام عدالت لیگ برتر لیگ قهرمانان مقدماتی جام جهانی واردات خودرو ویروس کرونا افغانستان تجاوز حقوق زنان طالبان افغانستان سهام عدالت لیگ برتر لیگ قهرمانان مقدماتی جام جهانی واردات خودرو ویروس کرونا زنان در افغانستان رسمیت شناخته زنان افغانستان زنان معترض حقوق زنان یکی از زنان زنان افغان فعال مدنی شوک برقی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۵۸۴۵۰۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
طالبان در سیلاب هم آب را به ایران بست | چانهزنی بر سر آب به کجا رسید؟
یکی از بزرگترین مشکلات استان سیستان و بلوچستان، خلف وعده مقامات کشور همسایه یعنی افغانستان در رهاسازی حقابه ایران از رودخانه هیرمند است. البته قسمتهایی از این استان بهطور میانگین هر سه سال یکبار بیش از ۳ تا ۵ میلیارد مترمکعب بارش باران را تجربه میکند و حتی سیل نیز خسارتهای قابل توجهی به این نقطه از کشور وارد کرده است.
به گزارش فرهیختگان، اما به دلیل مدیریت نهچندان مناسب، این حجم از آب وارد دریا شده و فرصت استفاده از آن از بین میرود. همین بارشها در صورت مدیریت صحیح میتواند استان را از بحران اولیه آبی نجات دهد، اما ضعیف بودن راهبردهای مدیریتی باعث شده تا سیستانیها بهره چندانی از این نزولات آسمانی نداشته باشند.
از سوی دیگر مسائل امنیتی که پس از ناآرامیهای سال ۱۴۰۱ در سیستانوبلوچستان شکل گرفت و حملات تروریستی که در راسک و چابهار صورت گرفت، نگاه توسعهای استان را به امنیتی تغییر داده و اولویتها را جابهجا کرده است.
نیم قرن چانهزنی بر سر آببه دنبال کشمکشهای تاریخی بر سر ذخایر آبی در منطقه، معاهده حقابه میان افغانستان و ایران بر سر رود هیرمند که از کوههای هندوکش سرچشمه میگیرد در اسفندماه سال ۱۳۵۱ به امضای نخستوزیران دو کشور رسید و سه ماه بعد در خردادماه ۱۳۵۲ مجالس قانونگذاری دو کشور این معاهده را تصویب کردند. تصویب این معاهده شرایط حقوقی استفاده از هیرمند را برای ایران و افغانستان مشخص کرد. براساس این معاهده، حقابه ایران ۲۶ مترمکعب در ثانیه آن هم در سالهای معمولی و نرمال آبی است.
این معاهده، سال معمولی و نرمال آبی را نیز تعریف کرده که براساس سنجش مرکز سنجش دهراوود مشخص میشود و آن هم طوری است که یک سال نرمال آبی در حوضه آبی هیرمند چیزی حدود شش میلیارد و ۵۰۰ میلیون مترمکعب آب میباشد. براساس محاسبه حقابه ایران سالانه به ۸۲۰ میلیون مترمکعب میرسد. با این حال از زمان به امضا رسیدن این معاهده تاکنون، دولت افغانستان آنچنان که باید به مفاد آن عمل نکرده است. چنانچه در سالهای اخیر با وجود دیدارها و گفتگوهای متعدد میان مقامات دو کشور بر سر احقاق حقوق ایران و رهاسازی آب هیرمند به سوی دریاچه هامون، در سال آبی جدید، ۱۱ درصد از حقابه ۸۲۰ میلیون مترمکعبی به سمت ایران روانه شده است.
ماجراجویی اردوغان در چهارراه آسیاکارشناسان معقتدند مساله آب در سیستان به دلیل قرارگیری در شرایط خاص و بحرانی، تبدیل به یک ابزار سیاسی و انتفاعی شده است. چنانچه بسیاری از سدهایی که در افغانستان ساخته میشود به صورت سفارشی هستند. در این میان، کشورهایی مثل هندوستان و ترکیه به دلایل سیاسی، اقتصادی و استراتژیکی در سدسازیهای افغانستان روی کانال هیرمند و سدهای دربندیخان و هریرود نقش بسزایی دارند.
درواقع افغانستان با این سرمایهگذاریهای خارجی موفق به اجرای برنامههای آبی خود شد و ایران یکی از کشورهایی است که از این پروژهها متضرر میشود. امنیتیسازی موضوع آب در کابینه کابل، مردم این کشور را نیز تحت تاثیر قرار داده است. مردم افغانستان و حتی دانشجویان افغانستانی که در خارج از این کشور زندگی میکنند نیز نسبت به کوچکترین کنش آبی در منطقه، واکنش نشان میدهند. این درحالی است که کشور ما از چنین نیروهای فعالی کمنصیب است و متاسفانه نسبت به دغدغهها و طرحهای همان تعداد محدود هم بیتوجهی میشود. برای درمان مشکل آب، طی دهههای اخیر سرمایههای زیادی به بهانه اجرای طرحهای توسعهای روانه جنوب شرق کشور شده، اما این طرحهای پرهزینه تقریبا هیچ آوردهای برای مردم این منطقه نداشته است.
مقامات: امیدواریم ادامه داشته باشددر روزهای اخیر تصاویر منتشر شده حاکی از رهاسازی آب هیرمند به سمت هامون است. این اتفاق درحالی رخ داده که در سال جاری افغانستان شاهد بارشهای قابل توجهی بوده و برخی از کارشناسان بر این باورند که این رهاسازی آب تحت اختیار مقامات افغانستان نبوده و به عبارتی آنها چارهای جز روانه کردن آبهای سرریز شده به سمت ایران نداشتهاند. با این حال مقامات دو کشور واکنشهای مثبتی نسبت به این موضوع نشان دادهاند.
ملا عبدالغنی برادر، معاون اقتصادی نخستوزیر طالبان، در دیدار با حسن کاظمی قمی، سفیر ایران در افغانستان اعلام کرد که آب رودخانه هیرمند پس از پایان خشکسالی چندساله، به استان سیستانوبلوچستان رسیده است. کاظمی قمی نیز در دیدار با امیرخان متقی، سرپرست وزارت خارجه طالبان ضمن تشکر از تعهد و اقدامات کابل به تامین حقابه ایران، ابراز امیدواری کرده که این روند رهاسازی آب از سدها تداوم داشته باشد و حقابه ایران از رود هیرمند تامین شود.
علی سلاجقه، رئیس سازمان حفاظت از محیطزیست هم با ابراز امیدواری از ادامهدار بودن روند رهاسازی آب، از رایزنیها و نشستهای متعدد میان مقامات دو کشور خبرداد و اعلام کرد که مسئولان حاکم بر افغانستان رویکرد مناسبی نسبت به مساله حقابه داشتند.
درویش: طالبان اراده مثبتی نداردمحمد درویش فعال محیطزیست با تاکید بر اینکه هیرمند رودخانهای است که آوردهاش بیش از ۵ میلیارد مترمکعب در سال است، گفت: «حقابه ایران از مجموع آورد سالانه رودخانه هیرمند ۱۴ درصد است؛ بنابراین کشورما از این حقابه ۸۲۰ میلیون مترمکعب سهم دارد. در حال حاضر گفته میشود که از ۸۲۰ میلیون متر مکعب ۷ درصد و در خوشبینانهترین حالت ۱۱ درصد وارد کشور شده، یعنی چیزی حدود ۸۰ تا ۹۰ میلیون مترمکعب. پس هنوز بخش قابل توجهی از آن حقابه وارد ایران نشده است.
دلیلش هم این است که دولت طالبان به کمک سد «کمال خان» توانسته مسیر رودخانه هیرمند را تغییر دهد و سرریز آبی که از سد «کجکی» و سد کمال خان خارج میشود به جای اینکه مسیر طبیعی خود را طی کرده و وارد ایران شود، به سمت تالاب «گود زره» در مرز بین افغانستان و پاکستان میرود. گزارشهایی که دریافت شده حاکی از آن است که بیش از یک میلیارد مترمکعب آب به سمت گود زره رفته است، یعنی بیش از حقابه ایران که ۸۲۰ میلیون متر مکعب است. متاسفانه ایران هم نتوانسته که حقابه را از طالبان بگیرد و این آبی که اخیرا آمده بیشتر از رودخانه «فراهرود» آمده.
فراهرود یکی دیگر از رودخانههایی است که از افغانستان جاری میشود و به ایران و تالاب «هامون صابوری» که در مرز ایران و افغانستان و یکی از تالابهای تشکیلدهنده دریاچه هامون است، میرسد. بارندگی در آن ناحیه خیلی زیاد بوده و افغانستان هم هنوز آنجا سد ندارد، بنابراین آب از کنترلش خارج شده و وارد ایران شده است. پس هیچ اراده مثبتی در دولت طالبان برای این مقدار آبی که وارد ایران شده نبوده و آنها اگر میتوانستند این آب را هم نمیدادند.
در حال حاضر هم یک پروژه برای ساخت سد روی فراهرود دارند و به محض تکمیل شدن ساخت این سد، یک قطره آب هم از افغانستان وارد خاک ایران نخواهد شد. گود زره محصول طبیعی رودخانه هیرمند است. یعنی هیرمند در طول سالیان سال با طی کردن مسیرش وارد هامون میشده و سرریز آن به سمت گود زره جریان پیدا میکرده. گود زره هم یک تالاب مثل بقیه تالابها است. وقتی آب داشته باشد، پوشش هم ایجاد میکند و پرندگان برمیگردند.
اگر گود زره شورهزار است، پس هامون هم شورهزار حساب میشود. بالاخره اگر آب نداشته باشد تبدیل به شورهزار میشود. اتفاقا دیالوگی که ایران باید با طالبان برقرار کند این است که ما مخالف گود زره نیستیم و میخواهیم مسیر طبیعی رودخانه طی شود. یعنی آب وارد هامون شود، در هامون سرریز کند و وارد گود زره شود. اگر آن مسیر طبیعی اتفاق میافتاد، هم ایران از آن نفع میبرد و هم افغانستان. حتی پاکستان هم میتوانست از آن منتفع شود و کل منطقه سرسبز و خرم میشد و چشمههای گرد و خاک هم مهار میشد.
اما افغانها میانبر زدهاند و اجازه نمیدهند که آب وارد ایران شود و میخواهند آن را مستقیم وارد گود زره کنند. این اتفاق میتواند در کوتاهمدت میزان ورودی آب به گود زره را بهبود ببخشد، اما چشمه بزرگ گرد و خاک در ایران به وجود میآید و با توجه به اینکه باد غالب از غرب به شرق است، بخشهای غربی افغانستان و منطقه هرات متاثر خواهند شد و آنها هم آسیبش را خواهند دید.»
رهاسازی آب به نفع افغانستان استمتاسفانه مذاکرهکنندگان ایرانی بلد نیستند که یک مذاکره برد-برد با دولت افغانستان و طالبان انجام دهند که ورود آب به ایران درنهایت به نفع هر سه کشور ایران، افغانستان و پاکستان خواهد بود. این اتفاق میتواند به شکل گرفتن حسن همجواری بهتر کمک کند. ما باید به سمتی برویم که بتوانیم با یکدیگر وارد تعامل شویم و نیازهای خود را به شکلی مطرح کنیم که حل آنها منجر به ضرر برای کشور دیگر نباشد؛ بلکه یک منفعت مشترک ایجاد کند. چنانچه از سمت خراسان جنوبی رودخانههایی هستند که وارد افغانستان میشود و ایران هم جلوی آنها را نگرفته.
اما چه دلیلی دارد که افغانستان جلوی این آبها را بگیرد؟ ما باید رفاقت خود را به همدیگر اثبات کنیم و تلاش کنیم که بگوییم هر چقدر حال این کشورها بهتر باشد و وضعیت رفاهیشان بهبود پیدا کند، به نفع همدیگر است و میتوانند به یکدیگر کمک کنند که درنهایت تجارت قویتری شکل بگیرد. افغانستان باید بداند که بزرگترین شریک تجاری آن در منطقه ایران است و بنابراین بهتر است که هوای ایرانیها را داشته باشد تا آنها هم هوای افغانستانیها را داشته باشند. تروریسم در منطقه کنترل شود و امنیت برقرار شود. به این ترتیب یک معامله برد-برد تعریف میشود.
میتوانیم حتی بیشتر حقابه بگیریمدرویش معتقد است که افغانستان بهشدت به انرژی نیاز دارد. وی در این باره گفت: «در آن منطقه بادهای ۱۲۰ روزه وجود دارد که الان به بادهای ۱۶۰ روزه تبدیل شده. خوشبختانه اخیرا چندین توربین بادی در آنجا جانمایی کردهاند و ما میتوانیم از انرژی بادی آنجا برق تولید کنیم و البته باید تعداد این توربینها زیاد شود. سپس برق را به کشورهای همسایه صادر کنیم و در ازای آن حتی حقابه بیشتری از آن ۸۲۰ میلیون مترمکعب بگیریم. افغانستان هم میتواند به مردم خودش توضیح دهد که اگر ما داریم به ایرانیها آب میدهیم، در عوض از آنها برق میگیریم و این یک معادله برد-برد است.
به این ترتیب اگر پوشش طبیعی هامون برگردد و چشمههای تولید گرد و خاک مهار شود کیفیت دریافت انرژی هم بهتر میشود و حتی میتوان در آنجا پنلهای خورشیدی احداث کرد و تولید برق را افزایش داد. مشکل و خطایی که در ایران اتفاق افتاده این است که میخواستند از حقابه برای تامین آب نهفقط در زابل بلکه در کرمان و زاهدان استفاده کنند و طرف افغانستانی هم متوجه شد که این آب هرگز به گودزره نمیرسد و ایرانیها میخواهند برای توسعه شهرهای خودشان از آن استفاده کنند؛ بنابراین حقابهای به تالاب بینالمللی هامون نرسید و چشمههای تولید گرد و خاک افزایش یافت.
باید توجه داشته باشیم که بخش قابل توجهی از متخصصان آب افغانستان در دانشگاههای ایران و در همین دانشگاه تهران تحصیل کردهاند و ما خودمان این فهم بومشناختی را به آنها منتقل کردیم. اگر تا الان هم اجازه دادند آبی وارد ایران شود به دلیل این است که آنها وزارت نیرویی مثل وزارت نیروی ما نداشتند که اگر داشتند ۳۰ سال پیش همان بلایی که ما بر سر زایندهرود آوردیم و گاوخونی را از بین بردیم؛ بلایی که با زدن سدها روی «کر» و «سیوند» بر سر «بختگان» آوردیم؛ همان بلایی که با زدن سد روی کرخه و کارون بر سر «هورالعظیم» و «چادگان» آوردیم؛ افغانستانیها همین بلاها را بر سر هیرمند و هریرود میآوردند و اجازه نمیدادند که یک قطره آب به سمت ایران بیاید. ما متوجه نیستیم که باید یک معامله برد - برد تعریف کنیم تا ضمن احترام به قوانین طبیعت، همگی از آن سود ببریم.»
حداقل آب شرب این استان را تصفیه کنیددرویش با اشاره به اینکه بیش از ۹۵ درصد بارندگی که امسال در استان سیستانوبلوچستان اتفاق افتاد، در قسمت بلوچستان بود، گفت: «در این استان شیب زمین به نحوی است که امکانی برای هدایت آب به سمت بالا فراهم نمیکند. سیستان منطقه بسیار کمبارشی است و میانگین بارندگیهایش زیر ۵۰ میلیمتر است و همیشه مدیون ورودی آب هیرمند بوده که از سمت افغانستان و ارتفاعات هندوکش میآمده. ما باید سعی کنیم با بجا آوردن حسنهمجواری کاری کنیم که این حقابه به ایران برسد و در عین حال کار دیگری که باید بکنیم این است که سیستم تصفیهخانه فاضلاب را در زابل راه بیندازیم. شما اگر وارد زابل شوید با پدیده عجیبی روبهرو میشوید و آن بوی تعفنی است که در شهر هست. این به دلیل این است که آب شربی که مردم استفاده میکنند تصفیه نمیشود و به صورت کنترل نشده در معابر عمومی جاری میشود و به این ترتیب بوی بد آن امکان زیست باکیفیت را سلب کرده است. چرا ما آنجا یک تصفیهخانه نزنیم و با بازچرخانی این آب ارزشمند، دوباره از آن استفاده نکنیم؟ دستکم برای کشاورزی میشود از آن استفاده کرد. این کارهای مهمی است که ایرانیها باید در آن منطقه انجام دهند.»