غنی سازی بیشتر، موضع ایران را در مذاکرات بالا میبرد/، اما اتلاف وقت به سود ما نیست
تاریخ انتشار: ۱۵ آبان ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۶۰۱۳۳۴
آفتابنیوز :
نه در ایران دولت اختیار تداوم آن را داشت و نه طرفهای غربی دیگر ادامه مذاکرات با دولت مستعجل را به نفع خویش میدیدند. در این میان خللی ایجاد شده بود که از ماهیت و روح برجامی که در دوره اوباما به نتیجه رسیده بود چیزی باقی نگذاشته بود.
ایران و غرب اما با چند مشکل اساسی روبرو هستند.
ایران خود را مغموم میداند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این همان فرآیند نامطلوبی است که صحنه مناسبات بینالمللی را شکل داده و بر منهج حق و عدالت تبیین نشده است. در این میانه تنها کشورهایی برنده هستند که بتوانند تناسبی میان حقیقت و واقعیتهای موجود و توان بازیگردانی خود فراهم آورند.
از سوی دیگر ایران میتواند به خواستههای مطلوب خود دست یابد. ترکیبی از فشارهای اسراییل و کشورهای عربی مخالف برنامه هستهای ایران و فقدان متحدینی قابل اتکا برای ایران، حوزه بازیگری ایران را محدود کرده است. در این میانه، ایران اما به سوی یک اقدام راهبردی و امنیتی روی آورده. گسترش فعالیت هستهای و غنیسازی با سرعت بیشتر.
این موضوعی است که میتواند به اهرم فشار علیه کشورهای غربی بدل شود. در این میانه امید ایران آن است که بتواند از نگرانی و احساس خطر از سوی اروپا، اسراییل و برخی دولتهای مرتجع عربی برای خود فرصت بسازد.
اما این بازی خطرناکی است. کارایی این سیاست به قدرت انعطاف و تابآوری چنین راهبردی بستگی دارد. اما اشکال بزرگ ایران در آن است که نمیداند از برجام و مذاکرات چه میخواهد. ترکیبی از مشکلات و ناهمگونی تهدیدکننده فرصتهای ایران است.
به عنوان مثال به تیم وزارت خارجه بنگرید. امیرعبداللهیان دیپلماتی است که هرچند مورد تایید میدان بوده، اما با قواعد بازی دیپلماتیک آشنایی دارد. هرچه باشد زبان او، زبان دیپلماتیک است. در مقابل معاون سیاسی او از اردوگاهی میآید که اساسا هیچ اعتقادی به مذاکرات مطلوب با غرب نداشته و از مخالفین که نه از دشمنان برجام بوده است. باقری از سنت سیاسی و نافرجام سعید جلیلی درباره برجام آمده است. او تفاوت عمدهای با عبداللهیان دارد. وزیر خارجه کارنامه مطلوب خود را در موفقیت در این پرونده میبیند. این درحالی است که توفیق وی با آرمانهای معاونش در تعارض است. موضوع کلیدیتر در آن است که چگونه میتوان به مذاکراتی تن داد و آن را به ثمر رساند که از اساس آن را قبول نداشت! شاید در این میانه نقش ابراهیم رییسی بتواند رهگشا باشد. این نکته که رییسجمهور که بیش از همه در جریان مشکلات کشور است، حل برجام را گریزگاه معتبری برای گذر از بحرانهای موجود و پیش رو بداند. این، یعنی رییسی باید در کنار وزیرخارجهاش اصل را بر حل مساله بگذارد.
نکته دوم و اساسیتر برای ایران، راهبرد نگاه به روابط خارجی با دنیای غرب است. تا زمانی که مقامات ایران فکر میکنند با زمان خریدن و بازی برای انتخاب محل مذاکره یا زمان آن میتوانند در پشت صحنه به هدفی راهبردی در نتیجه این دفعالوقت کردنها برسند، به نظر نمیرسد به نتیجه دلخواهی برسند.
فارغ از موضوع برجام، آنچه که در آینده وضعیت سیاسی و اقتصادی دولت رییسی اهمیت دارد، تعیین تکلیف رابطه با جهان است. شواهد گذشته و دستآوردهای سیاستی که از آن به «نگاهی به شرق» یادشده، ناکارآمدی خود را نشان داده است.
ضمن آنکه به نظرمن دیگر چیزی به نام شرق معنا ندارد. شرق و غرب جای خود را به عرصه مناسبات بینالمللی داده است. جهان چندقطبی محور کنش سیاستهای اقتصادی شرکتهای بزرگ و دولتهای حامی آنهاست. بر اساس همین قاعده است که نه چین و نه روسیه، خارج از قاعده حاکم بر مناسبات اقتصادی بینالمللی هیچگونه کنش اقتصادی و بینالمللی نداشته و ندارند.
ایران نیازمند بازبینی است. شاید اگر به دولت روحانی نمیتوانستند اعتماد کنند! این دولت انقلابی میتواند محل وثوق و پیشبرد تغییر راهبردی باشد. اگر در این باره به سرعت تغییری صورت نگیرد، حتی نهادهای سنتی و کلاسیک مذهبی از خود واکنشهای بیشتری شبیه آنچه در داستان آیتالله العظمی صافی شاهد بودیم، نشان خواهند داد.
اما مشکل برجام از منظر غربیها نیز دچار اختلال است. فاصله چندساله و تعلیق تعهدات طرفینی، ابهاماتی را درباره تعهدات ایران و پایان محدودیتهای تسلیحاتی، تحقیقاتی، تحریمهای هدفمند و بینالمللی به وجود آورده است. امریکا نمیتواند تضمین عدم خروج از برجام در دولتهای آینده و حتی دولت بایدن را بدهد. اتحادیه اروپا نیز نمیتواند تعهد دهد که ایران از مزایای اقتصادی برجام به حد کمال بهره ببرد. نوعی رندی امپریالیستی هم در ذات نگاه این دولتها به کشورهای جهان سومی چون ایران وجود دارد. منافع اسراییل و پافشاری عربستان سعودی هم نمیتواند در حل منازعه لحاظ نشود. لذا تلاش برای ایجاد فاصله میان منافع اسراییل و عربستان حیاتی است. توصیه میشود مذاکرات با عربستان با سرعت بیشتری به پیش رود. این امر میتواند بخشی از حل منازعهای منطقهای با محوریت ایران و بدون مداخله دیگران باشد. بهرغم تمایل تندروهای دو طرف در تهران و ریاض، ما نمیتوانیم یکدیگر را انکار کنیم. تاریخ و جغرافیا ما را در کنار یکدیگر نشانده است.
در پایان باید به این نکته نیز توجه کرد که عزت همه ملتها در اقتدار اقتصادی و حفظ ارزشهای انسانی آنها معنا میشود. برای تحقق این امر، هر هزینهای توجیه میشود. با چنین نگاهی شاید واقعیتهای موجود و محتوم حکمرانی، دولتی را که با شعار بهبود حکمرانی و یکدست شدن حاکمیت کار خویش را آغاز کرده، وادارد کار ناتمام رقیبش را به شکل بهتری به انجام رساند. در غیر اینصورت، ماه عسل دولت رییسی بیش و پیش از نوروز به پایان خواهد رسید و زمستانی سرد بر شرایط کشور سایه خواهد افکند. امید که چنین مباد.
منبع: آفتاب
کلیدواژه: غنی سازی مذاکرات هسته ای برجام بین المللی دولت ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۶۰۱۳۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شبح جنگ چگونه از ایران دور شد؟
به گزارش همشهریآنلاین، ۲ کلیدواژه «میدان» و «دیپلماسی» در چند سال اخیر به یکی از واژههای پرتکرار در میان افکار عمومی و نخبگان کشور تبدیل شده است، منظور از مفهوم دیپلماسی روشن است و مراد از «میدان» نیز فعالیتهای میدانی یا میدان عملیات نظامی است و ایران نیز به دلیل واقع شدن در یک موقعیت ویژه ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک باید در این ۲ حوزه حضوری فعال و موثر داشته باشد.
صیانت از سهگانه «کیان، حریم و منافع» از مهمترین دستور کارهای دیپلماسی و میدان است و در همین چارچوب دوگانهسازی و دوگانهانگاری مفهوم «میدان» و «دیپلماسی» از پایه نادرست و رقیب دانستن این دو بلاوجه است.
براساس «نظریه میدان»، نسبت «میدان سیاست و دیپلماسی» با «میدان رزم» یک نسبت منطقی است و میان آنها یک رابطه معقول وجود دارد که تکمیلکننده همدیگر هستند و در تأمین منافع ملی مقوم و مکمل همدیگرند. تولید قدرت و ثروت زمانی اتفاق میافتد که دیپلماسی و میدان به شکل همگرا عمل کنند.
دستاوردهای میدان و دیپلماسی قابل تبدیل و مبادله با یکدیگر است. هر دو میدان عرصه کسب سرمایه، مشروعیت و اعتبار هستند. تعامل و همراهی دو عنصر دیپلماسی و میدان یک اصل ثابتی است که از سوی دولتمردان و سیاستمداران پذیرفته شده است و کشورها برای تأمین و تضمین منافع حیاتی و منافع ملی ناچار به تمسک به آن هستند. در همین چارچوب میتوان گفت تجمیع و بهرهگیری بهینه از سرمایهها در دو میدان دیپلماسی و میدان از الزامات حکمرانی خوب است و در مقابل، غفلت از این ظرفیتها، از جمله موانع تأمین منافع ملی در عرصه سیاستورزی است.
هماهنگی کامل میدان و دیپلماسی در «وعده صادق»در همین چارچوب به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، یکی از نکات قابل تامل و توجه در عملیات وعده صادق هماهنگی کامل بین میدان و دیپلماسی بود که به وضوح شاهد انجام وظایف تفکیک شده میان آنها از ابتدا تا لحظه انجام عملیات و پس از آن بودیم. عملیات وعده صادق که از سوی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران و البته در هماهنگی کامل با دستگاه دیپلماسی کشورمان انجام شد، یک اقدام هوشمندانه در راستای تقویت بازدارندگی و ارتقای جایگاه و تاثیرگذاری ایران در منطقه بود.
در این عملیات از جنبه میدانی، عقلانیت و هم افزایی حداکثری بین نیروهای جمهوری اسلامی ایران الگوی جدیدی از نبرد و این که رویارویی ایران با رژیم صهیونیستی دیگر نیابتی یا ایذایی نیست را ترسیم کرد. پیام این عملیات به دولتهای منطقه این بود که ترتیبات امنیتی آمریکایی با حضور قدرتهای فرامنطقهای قابل اتکا نیست، بلکه ترتیبات امنیتی درون منطقهای با حضور قدرتهای منطقه پایدار است.
جمهوری اسلامی ایران بارها اعلام کرده است که صلح و ثبات منطقه پیرامونی را لازمه امنیت ملی خود میداند و برای اعاده و حفظ صلح و ثبات از هیچ کوششی فروگذار نکرده و نمیکند.
امروز برای هر ناظر منصفی کاملاً روشن شده است که اقدامات رژیم صهیونیستی به عنوان یک موجودیت اشغالگر، تروریستی و نژادپرست – که خود را مقید به هیچ قاعده و هنجار حقوقی یا اخلاقی یا انسانی ندانسته و طی ۶ ماه گذشته کارزار نسلکشی فلسطینیان و ناامنسازی بیشتر منطقه و جهان را با حمایت همدستانه آمریکا و برخی دیگر از کشورهای غربی به پیش برده است – تهدید فوری و مستمر علیه صلح و امنیت منطقه است و ایران با این عملیات به لات کوچههای خلوت این روزهای غرب آسیا این پیام را داد که دوران بزن در رو تمام شده است و او در برابر هر جنایت و شیطنتش پاسخ محکمی دریافت خواهد کرد.
«وعده صادق» دو قطبیسازی کاذب میان دیپلماسی و میدان را کاملا زیر سوال برددر سالهای گذشته بعضا دوگانهسازی بین وزارت امور خارجه و نهادهای عملیاتی در حوزه سیاست خارجی با کلیدواژه دیپلماسی و میدان در فضای سیاسی کشور به شکلی ناآگاهانه از سوی عدهای از افراد به یکی از نمودهای دوقطبیسازیهای مضر در کشور بدل گشته بود ولی همان طور که اشاره شد عملیات وعده صادق و هماهنگی کامل بین دیپلماسی و میدان و هم افزایی وزارت امور خارجه و نیروهای مسلح کشورمان در جریان این عملیات، این دو قطبیسازی کاذب را کاملا زیر سوال برد و ثمره این اتحاد و همافزایی، پیروزی توامان ایران چه در حوزه نظامی و بازدارندگی و چه در صحنه دیپلماسی و حقوق بینالملل در برابر دشمنان بود.
فعالیت سازنده، هوشمندانه و همچنین حداکثری وزارت امورخارجه در حوزه روشنگری و تببین جنایت اخیر اسرائیل و همچنین اشاره به حق قانونی ایران در دفاع مشروع و پاسخ به رژیم اشغالگر قدس در کنار همراه سازی دیگر کشورها این زمینه را فراهم کرد که افکار عمومی جهان پاسخ ایران به اقدام تروریستی رژیم صهیونیستی در حمله به ساختمان کنسولگری ایران در دمشق را در راستای اصل دفاع مشروع پذیرفته و آن را حق ایران بدانند.
اگر «مذاکره نکنیم جنگ میشود»؛ تمرکز صرف بر «دیپلماسی با غرب» پیش از دولت سیزدهمبعضا در دولتهای گذشته شاهد شیوه نامتعارف تمرکز صرف دولت به «دیپلماسی با غرب» ذیل سیاست «جنگ هراسی» بودیم و در همین چارچوب، سایه دوگانه «موافق مذاکره» و «مخالف مذاکره» بر فضای سیاسی ایران سایه انداخته بود و اصرار بر این انگاره بود که اگر «مذاکره نکنیم جنگ میشود».
ولی در دولت سیزدهم در قیاس با فراز و فرودهایی که بر رابطه دیپلماسی و میدان در دولتهای گذشته حاکم بوده، این مقوله از تناسب و وحدت رویهای بیش از همیشه برخوردار گشته است، این هماهنگی یقیناً یکی از عوامل اصلی و مؤثر در تغییر نوع واکنش ما به تحولات منطقه و اقدامات دشمنانمان بوده است.
در همین چارچوب، کارشناسان مسائل بینالملل معتقدند که عملیات وعده صادق مبنای ظهور تحول بنیادین در راهبرد جمهوری اسلامی ایران در حفظ امنیت ملی و بازدارندگی مقابل دشمنانش بود؛ تحولی که نشان داد آنچه در سالهای گذشته تحت عنوان دور کردن سایه جنگ از سر ایران با تمسک به راهبرد مذاکره با برخی قدرتهای حامی رژیم صهیونیستی و صبر استراتژیک در مقابل اقدامات ایذایی این رژیم، انجام میشد در واقع به نوعی توجیه بیعملی بوده است و این عملیات نشان داد که در دولت سیزدهم راهبرد «بازدارندگی فعال» جایگزین آن رویکردی شده است که سبب میشد ضربات را با استدلال آسیب نزدن به منافع بلند مدت و تعاملات بینالمللی تحمل کنیم و نادیده بگیریم.
کد خبر 848868 منبع: ایسنا برچسبها ایران و اسرائیل خبر ویژه