۱۰۰ سال آرشیو تئاتر ایران زیر آب!
تاریخ انتشار: ۱۶ آبان ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۶۱۳۷۶۲
آفتابنیوز :
روز پنجشنبه تصاویری در فضای مجازی منتشر شد که هوش از سر اهالی تئاتر پراند. جمشید ملکپور، کارگردان قدیمی تئاتر و سینما و از پژوهشگران شناخته شده که به واسطه تدوین مجموعه ارزشمند «ادبیات نمایشی در ایران» و فعالیت علمیاش مورد احترام است، تصاویری روی صفحه اینستاگرام خود بارگذاری کرد که نشان میداد سیلاب ناشی از بارندگی اخیر راه خود را به اتاق محل نگهداری آرشیو تئاتر او در منزل شخصیاش بازکرده و تمام جعبههای اسناد دست اول تئاتر ایران را به نابودی کشانده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
جمشید ملکپور که همواره در سختترین شرایط سه سال اخیر فردی بوده امیدوار به آینده و جوانترها را به نادیده گرفتن ناملایمات و جد و جهد در برداشتن یک گام مثبت به نفع ارتقای فرهنگی مملکت ترقیب کرده، حالا با لحنی مملو از سرخوردگی و ناامیدی توضیح میدهد که چطور پنجاه سال از عمرش را پای گردآوری آرشیو عظیم گذاشته و فقط بهدلیل ناکارآمدی و بیتوجهی مدیران فرهنگی و شهری با یک بارش باران، حاصل سالها ممارست را از دست رفته میبیند. «این آرشیو دقیقا پنجاه سال طول کشید که جمع و جور شود. از وقت و عمر که بگذریم، من برای جمعآوری این اسناد بارها مریض شدم، به این دلیل که سالها ناچار بودم در زیرزمینها، انبارها و اماکنی به جستوجو بپردازم و کار کنم که پر بود از رطوبت و بیماری و ویروس. چرا؟ چون امکاناتی وجود نداشت و مثلا دستگاه اسکنی در کار نبود که من از روی هر نسخه نمونهای بردارم، باید همه چیز را با خودکار روی کاغذ مینوشتم و طبقهبندی میکردم. در هر شهرستانی آرشیوی پیدا کردم به آنجا سر زدم که حاصلش در سه جلدی «ادبیات نمایشی در ایران» آمده. پوستر نمایشهای قدیمی، بروشورها، یادداشتهای چهرههای مهم تئاتر ایران؛ گفتگوهایی که با بزرگان تئاتر در آن روزگار انجام دادم و بسیاری اسناد دیگر. من معمولا از واژه بینظیر برای توصیف چیزی استفاده نمیکنم ولی در یک نمونه میتوانم این واژه را بهکار بگیرم و آن آرشیوی است که بخشی از حالا زیرآب رفته.»
هنردوستان و دانشجویانی که مجموعه سهجلدی ادبیات نمایشی در ایران -که جلد چهارمش هم به ناشر سپرده شده- را خواندهاند، براین نکته مهر تایید میزنند که جمشید ملکپور در این مجموعه کاری انجام داده کارستان. با خودش قرار گذاشته بود به ایران بیاید و کار نیمهتمام را سروسامان دهد که کوتاهی مدیریت شهری در امر جدولبندی معمولی خیابان برای جلوگیری از ورود آب به خانهها برنامههایش را به هم ریخت. «تنها دلخوشی من برای حضور در ایران همین آرشیو بود؛ الان دو سال است ما مساله داریم ولی کسی کمک نمیکند. مجاور خانه ما بنایی وجود دارد که شصت سال است متروک مانده و هر زمان باران میبارد، بهدلیل فقدان جدولبندی و هدایت نشدن سیلاب، تمام آنچه از منطقه شمالی و کوه دربند سرازیر میشود، یکراست به این سمت میآید و خانه کناری ما تبدیل میشود به یک استخر بزرگ. به علت فاصله کم این دو ملک از یکدیگر، وقتی انباری خانه متروک کناری از آب باران و سیلاب لبریز میشود، باقیمانده این استخر به خانه من و درست محلی میریزد که دفتر کار و آرشیو اسناد آنجا قرار دارد. بارها در این باره به شهرداری مراجعه کردهام ولی آنها اساسا گوش شنوا برای حرف ما ندارند درحالی که در همین مدت اخیر یک برج بزرگ درست روبهروی منزل ما ساخته شده و هنوز به اتمام نرسیده، شهرداری کار ساخت جدول و ایجاد جوی آب جلوی برج را به اتمام رسانده است؟ اما به کار ما رسیدگی نمیشود، چون جزو «از ما بهتران» نیستیم. واقعا سن و سال و بیماری اجازه نمیدهد که در راهروهای شهرداریها بالا و پایین بروم. در عین حال میدانم حتی اگر به آنجا مراجعه کنم، کاری صورت نمیگیرد و فقط از یک اتاق به اتاق دیگر سرگردان خواهم شد.»
چندی قبل در «اعتماد» گزارشی منتشر کردیم درباره خواست چندین ساله جامعه تئاتری برای اجرایی شدن طرح توسعه تماشاخانه سنگلج با هدف ایجاد «موزه تئاتر ایران» در آن محل. همین سه سال قبل بود که با دستور معاون هنری وقت (علی مرادخانی) ملکی چند طبقه در خیابان رازی، نزدیک مجموعه «تئاتر شهر» صادر شد و قرار بر این بود بنای یاد شده به محل آرشیو اسناد، موزه و پژهشکده تئاتر بدل شود که با کوتاهی مدیران میسر نشد. یعنی توجه به وجود موزه، آرشیو تئاتر و مواردی از این دست همواره در جامعه تئاتری وجود داشته و کمبودش به شدت احساس میشود. حالا ما در منزل شخصی یکی از پژوهشگران تئاتر آرشیوی داریم که هیچ کمکی به نگهداری و مراقبتش صورت نمیگیرد. «چیزی که من گردآوری کردهام خودش موزه و آرشیو است. یعنی اگر قرار باشد چیزی هم اضافه شود همه باید به این اضافه کنند، نه من به آنها اضافه کنم. تصور کنید نسخهای از نمایشنامههای شکسپیر که ۱۵۰ سال قبل در انگلستان به چاپ رسیده را همراه خودم به ایران آورده بودم که زیر آب رفت. اصل اسناد و نمایشنامههایی که در سه جلد ادبیات نمایشی در ایران به چاپ رسید همه اینجا بود.
چه چیزی مهمتر از اینکه شما سند و مدرک نمایشنامههای مهم تاریخ مملکت را در اختیار داشته باشید، آنهم به خط خود «میرزاده عشقی» یا مثلا «حسن مقدم»؟ برای آن دست مسوولانی که امید نداریم وقتی میگوییم میرزاده عشقی و حسن مقدم، مطلع باشند درباره چه افرادی صحبت میکنیم لازم به توضیح است که میرزاده عشقی شاعر، روزنامهنگار، نویسنده و نمایشنامهنویس ایرانی دوره مشروطیت و مدیر نشریه «قرن بیستم» بود که در دوره نخستوزیری رضاشاه، به دستور رییس اداره تامینات نظمیه (شهربانی) وقت، ترور شد. عشقی همچنین از جمله مهمترین شاعران عصر مشروطه بهشمار میرود که از عنصر هویت ملی در جهت ایجاد انگیزه و آگاهی در توده مردم بهره گرفت.
همچنین حسن مقدم نمایشنامهنویس شناخته شده، صاحب امتیاز و یکی از سردبیران مجله «پارس» در استانبول ترکیه بود که عمدتا به واسطه نگارش نمایشنامه «جعفرخان از فرنگ آمده» شهرت دارد. جعفرخان از فرنگ برگشته بعدها دستمایه ساخت فیلم سینمایی به همین نام توسط زندهیاد علی حاتمی شد.
حال پرسش جمشید ملکپور این است که «مگر امکان دارد دیگر چنین اسناد درجه یک و دست اولی مربوط به تاریخ تئاتر کشور به دست بیاوریم؟» و مدیران باید به این پرسش پاسخ دهند. «مطلقا امیدی به شهرداری منطقه ندارم. به مدیریت فرهنگی نیز همینطور. به همین دلیل هم هست که به شما میگویم سی ساعت است فقط در خانه راه میروم و میگویم به جهنم!»
با توجه به روحیه موجود در مدیریت شهری میتوان ادعا کرد همین اتفاق میتوانست برای مناطق جنوبی پایتخت یا حاشیهنشینان رخ دهد، اما صدایشان به جایی نرسد؛ کمااینکه چنین هم هست و شهروندان مناطق به اصطلاح حاشیهنشین، در برنامههای مدیریت شهری چندان جایی ندارند. کافی است به سرانه استفاده از محصولات فرهنگی در این مناطق نگاه کنیم. ولی پرسش اینجاست که منطقه یک چرا؟ حداقل آنجا که محل زندگی برنامهریزان و دستاندرکاران امور مهم است.
آیا فقط به این دلیل که فردی دانشگاهی و محجوب راه خود را به اشتباه کج کرده! و زندگی در وطن را به غربت ترجیح داده سزاوار چنین وضعیتی است؟ باید یادآوری کنیم که جمشید ملکپور مدرک کارشناسی ارشد هنرهای نمایشی و دکتری را از چه دانشگاههای معتبری دریافت کرده و درون و بیرون این مرزها حائز اعتبار علمی است؟ ملکپور و همسرش شهلا میربختیار (بازیگر تئاتر و سینما) سالها در دانشگاههای کشور استرالیا به تدریس پرداختند، اما با وجود مهیا بودن تمام امکانات، چند سالی است میهن را برای ادامه کار علمی و انتقال چند دهه تجربه برگزیدهاند. از آقایان مسوول میپرسم!، این است سرانجام شعار آماده بودن بستر برای بازگشت سرمایههای علمی به کشور؟
در هر شهرستانی آرشیوی پیدا کردم به آنجا سر زدم که حاصلش در سه جلدی «ادبیات نمایشی در ایران» آمده. پوستر نمایشهای قدیمی، بروشورها، یادداشتهای چهرههای مهم تئاتر ایران؛ گفتگوهایی که با بزرگان تئاتر در آن روزگار انجام دادم و بسیاری اسناد دیگر. من معمولا از واژه بینظیر برای توصیف چیزی استفاده نمیکنم ولی در یک نمونه میتوانم این واژه را به کار بگیرم و آن آرشیوی است که بخشی از حالا زیرآب رفته. مطلقا امیدی به شهرداری منطقه ندارم. به مدیریت فرهنگی نیز همینطور، به همین دلیل هم هست که به شما میگویم سی ساعت است فقط در خانه راه میروم و میگویم به جهنم!
منبع: روزنامه اعتمادمنبع: آفتاب
کلیدواژه: تئاتر آرشیو تئاتر ادبیات نمایشی در ایران جمشید ملک پور تئاتر ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۶۱۳۷۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
توانمندیهای تئاتر ایران ناب است/ در حال رایزنی با کشورهای شرق آسیا و اروپا برای اجرا هستیم
به گزارش خبرنگار فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، نمایش «آلاء» به نویسندگی و کارگردانی محمد کاظم تبار، پیش از این در چهاردهمین جشنواره بینالمللی دائجون کره جنوبی، چهل و یکمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر، تئاتر شهر و همچنین سالن اصلی تالار مولوی به روی صحنه رفته بود اینبار در هفته دوم اردیبهشت ماه با حمایت مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری در ششمین جشنواره مونودراما در شهر نابل تونس به روی صحنه میرود. شیما جعفرزاده به عنوان بازیگر و همچنین فرهاد قائمیان و محمدرضا آزادفرد با صدای خود در این نمایش محمد کاظمتبار را یاری خواهند داد.
کاظم تبار در گفتوگو با خبرنگار آنا گفت: نمایش آلاء در سال ۱۴۰۰ تولید شد که از آن به بعد در سالن اصلی مولوی، جشنواره فتح خرمشهر، جشنواره بین المللی تئاتر فجر، سالن قشقایی تئاتر شهر، جشنواره دائجون کره جنوبی به اجرا درآمد و در حال انجام تمرینات نهایی جهت اجرا در تونس هستیم.
آلاء در ادامه افزود: در هر مرحله اجرایی تغییراتی چه در متن، چه در میزانسن و حرکات داشته که این اجرا نیز از این امر مستثنی نبوده است. به طور کل میتوان گفت این اجرا ۳۰ درصد با اجرای اول آلاء در تالار مولوی تفاوت کرده است. آلاء دعوتنامههای مختلفی از شرق آسیا و اروپا نیز دریافت کرده که در حال رایزنی با جشنوارههای مبدا هستیم.
وی اظهار داشت: البته درباره اجرای تونس باید عرض کنم قرار بود پارسال در این جشنواره حاضر باشیم، اما به دلایلی این اتفاق ممکن نشد تا امسال که مجددا نمایش در این جشنواره پذیرفته شد. البته این اتفاق بدون حمایتهای کوروش زارعی که برادرانه و دلسوزانه حامی این نمایش بودند و رایزن فرهنگی ایران در تونس، امکان پذیر نبود.
آلاء اظهار داشت: به لحاظ توانمندی تئاتر ایران ظرفیتهای خوب و نابی دارد که ظرفیت ارائه آن در سراسر دنیا وجود دارد که این امر نیاز حمایتهای همه جانبه از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد است تا توانایی و استعدادهای ایرانی در سراسر دنیا به منصه ظهور برسد.
انتهای پیام/