Web Analytics Made Easy - Statcounter

فواد ایزدی کارشناس مسائل بین الملل در گفت‌وگو با خبرنگار سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، درباره افول آمریکا سال‌های اخیر گفت: افول آمریکا در حال سرعت گرفتن است. بر اصل افول، اجماع در بین همه کارشناسان هست، البته عده‌ای هم که اختلاف‌نظر دارند آن‌ها هم معتقد به افول هستند، زیرا در این زمینه نشانه‌های متعددی وجود دارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در چند وقت گذشته فرار مفتضحانه آمریکا از افغانستان و دزدی دریایی آمریکایی‌ها اتفاق افتاد که متوقف شد. اینها هم نشانه دیگری از افول قدرت آمریکاست. مشکلات داخلی و خارجی و مشکلات متعدد اقتصادی، سیاسی،  نظامی و حوزه قدرت نرم هم بر نهاد‌های حاکم شده است.

وی افزود: زمانی‌که کشوری مثل آمریکا افول پیدا می‌کند چه کسی می‌تواند از این فرصت افول استفاده بکند؟ کشوری که کم ترین وابستگی و ارتباط را با آمریکا دارد، مثل ایران و چین که از افول آمریکا استفاده خواهند کرد. منتها یک ارتباطات گسترده اقتصادی بین آمریکا و چین است که اگر آمریکا افول پیدا بکند ضربات مهمی به چین و روسیه وارد می شود؛ همین‌طور هر چه ارتباط با آمریکا کم تر باشد در دوران افول آمریکا و فشار آمریکا می‌تواند از آن فرصت استفاده بکند، ایران دقیقا کشوری است که کم ترین ارتباط را با آمریکا دارد و این فرصت خوبی برای ایران است.

ایزدی در ادامه خاطرنشان کرد: برخی از مسئولین کشور در دولت قبلی آمریکا را کدخدا می‌دانستند و اعتقادی به افول آمریکا نداشتند و از دنیا عقب بودند و کشور را هشت سال معطل فلان توافق در فلان پایتخت اروپایی کردند که اقتصاد کشور شرطی شد. مشکلات زیادی برای ایران اتفاق افتاد و بحمدالله این افراد دیگر در قدرت نیستند. این دولت جدیدی که رو‌ی کار آمده‌ باید دنیا را آن‌گونه که هست ببیند و از فرصت‌هایی که ایجاد می‌شود استفاده بکند.

وی ادامه داد: اولویت دولت جدید نباید همان اولویت دولت قبلی باشد؛ مثل دولت آقای روحانی، دولت آقای هاشمی و دولت آقای خاتمی که اولین اولویتش، حل مسئله و مشکل با غرب باشد. دولت باید موضوع و هدف مهمی داشته باشد و اگر نداشته باشد طبیعتاً نتیجه نمی‌گیرد. اولویت سیاست خارجی ایران نباید معطل شدن برای غرب باشد. پس باید از غرب عبور بکنیم و با کشور‌هایی که می‌خواهند کار بکنند و تعدادشان هم کم نیست با آن‌ها کار کنیم. از آن‌جا هم که با فرصت‌های جدیدی روبرو هستیم امید است دولت جدید بتواند از آن استفاده کند.

کارشناس مسائل آمریکا تصریح کرد: البته تفاوتی بین افول و فروپاشی وجود دارد. امروز بر افول آمریکا اجماع هست و بر فروپاشی اجماع نیست؛ فروپاشی اتفاقی است که برای شوروی اتفاق افتاد و عمرش تمام شد؛ سرزمینش چند قطعه شد و حکومتش کامل تغییر کرد. بعضی‌ها بر این عقیده هستند که آمریکا هم دچار فروپاشی خواهد شد، ولی اجماع بر آن نیست. بر افول آمریکا الزام است که سرعت می‌گیرد و ما داریم به‌سمت یک جهان چندقطبی می‌رویم؛ آمریکا ممکن است یکی از این قطب‌ها باشد اما قطب اصلی نیست و از این جهت فرصت‌های دیگری در جهان است که ایران می‌تواند از آن استفاده بکند.

وی با اشاره به سخنان فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در یوم الله سیزدهم آبان اشاره کرده و افزود: هفتصد و پنجاه پایگاه نظامی در دنیا اولین تاثیرش بر روی خود آمریکا است که این هفتصد و پنجاه پایگاه هزینه زیادی را در بر دارد، هزینه نظامی آمریکا هزار میلیارد دلار است و این پولی هست که باید برای مردم آمریکا خرج شود یا حداقل یک بخش قابل‌توجهی از آن برای مردم باید خرج بشود. حالا انتظار این نیست که آمریکا در حوزه نظامی هزینه نداشته باشد، منتها هزینه نظامی آمریکا بیشتر از هزینه نظامی کل دنیاست و نتیجه‌اش این می‌شود که آمریکا می‌شود رتبه اول کرونا، مشکلات زیرساختی، مشکلات پزشکی که رتبه‌ی یک دنیا را می‌گیرند.

ایزدی اشاره کرد: در خارج آمریکا هم این پایگاه‌های آمریکایی مشغول به فساد و فحشا و ایجاد مشکل در صنعت و متوقف کردن آن  کشور‌ها هستند و به دیکتاتوری اقدام می کنند، در کشور‌هایی که در آن‌جا مشغول هستند و حضور دارند با استفاده از ارتباطاتی که با نیرو‌های نظامی بومی دارند اقدام به کودتا کرده و برای کشور‌هایی که نیرو‌هایی آمریکایی در آن کشور هستند مخرب هستند.

انتهای پیام /

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: وزارت خارجه روابط ایران و آمریکا استفاده بکند افول آمریکا کشور ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۶۳۴۸۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

واکاوی ریشه‌های اعتراضات ضداسرائیلی در دانشگاه‌های آمریکا

فرارو- در روز‌های گذشته دانشگاه‌های آمریکایی نظیر: کلمبیا، ماساچوست، نیویورک، براون، و ده‌ها دانشگاه دیگر در ایالت‌های مختلف آمریکا، صحنه برگزاری اعتراضات و همچنین تحصن از سوی دانشجویان و اساتید دانشگاهی بوده است.

به گزارش فرارو؛ این طیف‌ها به طور خاص خواستار پایان فوری جنگ غزه و همچنین خاتمه دادن به حمایت‌های مالی و تسلیحاتی آمریکا و نهاد‌های دانشگاهی و شرکت‌های تسلیحاتی از رژیم اشغالگر قدس شده اند و در عین حال، این خواسته را نیز مطرح کرده اند که آن دسته از دانشجویان و اساتیدی که به دلیل حمایت از ملت فلسطین و انتقاد از اسرائیل هدفِ اقدامات تنبیهی قرار گرفته اند نیز بایستی عفو شوند.

با این همه، نکته قابل تامل اینکه اعتراضات در دانشگاه‌های مختلف آمریکا با واکنش سنگین و قهری نیرو‌های امنیتی این کشور رو به رو شده است. تصاویر و ویدئو‌های فراوانی از بازداشت دانشجویان، اساتید و خبرنگاران، در فضای مجازی و رسانه‌های مختلف جهان منتشر و پخش شده است.

دامنه اعتراضات به آمریکا محدود نمانده و در مدت اخیر اعتراضات به کشور‌هایی نظیر ایتالیا، استرالیا و فرانسه نیز کشیده شده است. بسیاری از تحلیلگران سعی داشته اند تا به واکاوی ریشه‌های این اعتراضات بپردازند. به بیان ساده تر، سعی داشته اند این سوال را پاسخ دهند که عمده محرک‌های انفجار اعتراضات جاری در دانشگاه‌های آمریکا چیست؟

به نظر می‌رسد در پاسخ به این پرسش، می‌توان به ۲ مولفه عمده و محوری اشاره کرد.

۱. شکاف نسلی در آمریکا

یکی از محرک‌های عمده و محوری که اغلب جامعه شناسان در ریشه شناسی اعتراضات به آن معطوف بوده اند، مساله و چالش "شکاف نسلی" بوده است. به این ترتیب که میان ارزش‌های مقام‌های ارشد و نخبگان سیاسی و به طور کلی طبقه حاکمه در آمریکا و قشر جوان و تحصیلکرده در این کشور، شکاف و گسست ایجاد شده و همین مساله موجب شده تا در بسیاری از موضوعات سیاست داخلی و خارجی آمریکا، انفجار نوعی منازعه و تقابل میان  دولتمردان و تصمیم سازان و قشر جوان و نسلِ Z رخ دهد.

در این رابطه، تحلیل‌های مختلف در خودِ آمریکا حاکی از این هستند که مساله شکاف نسلی در ارتباط میان حامیان هر دو حزب جمهوری‌خواه و دموکرات و احزاب برقرار است با این حال، این شکاف به نحو جدی‌تر و عمیق تری در حزب دموکرات و شیوه حکمرانی آن قابل مشاهده است.

نسل‌های جوان و دانشگاهی در آمریکا، بر این باورند که حاکمان این کشور دچار نوعی تاخر از نظر تاریخی هستند و به واقعیت‌های روز، متناسب با مقتضیات جهان کنونی را نمی‌نگرند و همچنان اسیر بینش و رویکرد‌هایی هستند که آمریکا را قدرت برتر و هژمون جهان می‌دانند. قدرتی که می‌تواند هرکاری انجام دهد و از تبعات و پیامد‌های آن نیز فرار کند.

۲. افول هژمونیک

یکی از محرک‌های دیگری که برخی تحلیلگران مسائل راهبردی در توضیح ریشه‌های اصلی اعتراضاتدانشگاهی به آن اشاره می‌کنند، این مساله است که این رویداد را باید نقطه‌ای از یک روند کلی دانست که از مدت‌ها قبل آغاز شده و اشاره به افول هژمونیک موقعیت بین المللی آمریکا دارد.

جهان در دوره‌های زمانی مختلف، از وجود یک یا چند قدرت هژمونیک بهره برده است. قدرت یا قدرت‌هایی که نظام بین الملل را سامان داده و نوعی نظم را در آن برقرار می‌کنند.

در هر سیکل تاریخی، قدرت‌های هژمونیک، فراز‌ها و در نهایت فرود را تجربه می‌کنند و در نهایت با سقوط هژمونی خود و یا کم فروغ شدن آن، با خیزش قدرت‌های رقیب مواجه می‌شوند و نظمی تازه در جهان شکل می‌گیرد و تقویت می‌شود.

در سال‌های گذشته نشانه‌های متعددی از افول هژمونیک آمریکا نیز در جهان قابل مشاهده بوده است. افولی که هم ناشی از سستی بنیاد‌های ایدئولوژیک و فکری نظام سیاسی آمریکا بوده و از جذابیت جهانی آن کاسته و هم متاثر از شکست‌های میدانی آمریکا در جبهه‌های مختلف در مواجهه با رقبایش در مناطقی نظیر شرق و غرب آسیا، قاره آفریقا و یا حتی اروپا بوده است.

حال در این بحبوحه، عرصه سیاست داخلی آمریکا نیز همچون حوزه سیاست خارجی این کشور، متاثر از این شکست‌ها، جلوه‌هایی از افول هژمونیک آمریکا را به نمایش گذاشته است. جلوه‌هایی که علاوه بر نمایش کاستی و ضعف‌های نظام حکمرانی آمریکا، از عدم توانایی حل و فصل مسائل و مشکلات حکایت دارند. از این منظر، اعتراضات جاری در آمریکا، یک نقطه و ایستگاه از روندی کلی است که در ادامه راه نیز بایستی انتظار نمود‌های عینی تری از آن را داشته باشیم.

این رویداد‌هادر نهایت بسیاری از معادلات و جایگاه جهانی آمریکا را دگرگون می‌کنند. برخی تحلیلگران در آمریکا به این نکته اشاره می‌کنند که هیچ بعید نیست حتی آمریکا در اواخر دهه ۲۰۲۰ میلادی، از حیث حکمرانی سیاسی، به سمت یک کشور اقتدارگرا و دیکتاتوری تغییر جهت بدهد.

دیگر خبرها

  • توسعه همه جانبه مناسبات با آفریقا از اولویت‌های سیاست خارجی ایران
  • توسعه همه جانبه مناسبات با آفریقا از اولویت‌های سیاست خارجی ایران است
  • امیرعبداللهیان: توسعه همه جانبه مناسبات با آفریقا از اولویت‌های سیاست خارجی ایران است
  • ریشه‌های تروریست‌پروری در سیاست‌های غرب؛ ترور برای بقا!
  • چندین کشور اروپایی دولت فلسطینی را به رسمیت می‌شناسند
  • بورل: جعبه جنگ جهانی نباید دوباره باز شود
  • پشت پرده فعال‌شدن دیپلماسی آفریقاییِ ایران چیست؟
  • واکاوی ریشه‌های اعتراضات ضداسرائیلی در دانشگاه‌های آمریکا
  • بورل: نشانه‌های جنگ جهانی دوباره بازگشته
  • مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا: نشانه‌های یک جنگ جهانی دوباره ظاهر شده است