مدرسهای که به دانشآموزانش بال پرواز داد
تاریخ انتشار: ۱۸ آبان ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۶۳۵۵۴۵
ایسنا/همدان اولین چیزی که بعد از شنیدن نام مدرسه به ذهنها خطور میکند؛ درس، کلاس، امتحان، دوستان زمان مدرسه و ... اما شاید در این بین مدرسهای باشد که بعد از اینکه نامش را ببینیم و یا بشنویم تصویری دیگر در پس ذهنمان رنگ بگیرد! دبیرستان ابن سینای همدان؛ همان مدرسهای که روزی نوجوانانی را نه تنها برای تحصیل علم بلکه برای پرورش روح، خودسازی و درنهایت شهادت و ماندگاری در تاریخ در دل خود جای داد، یکی از آن مدرسهها است که به واسطه همان نوجوانان به مدرسهای ماندگار تبدیل شد و خاطرات آن روزها جاریتر از امروز برای دانشآموزان دیروزی که حالا چشم و چراغ شهرند و نام رزمنده و جانباز را یدک میکشند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش ایسنا، دبیرستان ماندگار ابن سینا با ۸۵ شهید دانشآموز در هشت سال دفاع مقدس در شهر همدان فراتر از یک مدرسه است، جایی است که به گفته همان محصلان دیروز در آن کسانی تحصیل میکردند که به اندازه عارفان هفتاد ساله به دنیا می نگریستند. پس از گذشت ۳۳ از جنگ تحمیلی با سه تن از دانشآموزان دیروز این مدرسه همراه شدیم تا یاد دوستان شهیدشان را گرامیبدارند.
حجت ایزدی از دانشآموزان قدیم دبیرستان ابنسینا همدان که در دوره دفاع مقدس نیز بهعنوان رزمنده حضور داشته و از جانبازان پرافتخار شهرمان است با گرامیداشت یادی از شهید تازه شناسایی شده، حسین شکرائیان که از دانشآموزان این مدرسه بوده چنین آغاز میکند: از سال ۱۳۶۰ در این دبیرستان بهعنوان دانشآموز حضور داشتم و این حضور مصادف شد با اعلام جنگ مسلحانه منافقین با جمهوری اسلامی و توفیق حضور در میدان جنگ را نیز در دفاع مقدس بهعنوان دانشآموز پیدا کردم.
وی ادامه داد: دانشآموزان زیادی از این دبیرستان بهعنوان ذخیره لشکر انصارالحسین(ع) به جبهه اعزام شدند که ۸۵ تن از آنان در راه دفاع از این آب و خاک شهید شدند که اگر امروز زنده بودند، حتماً مسئولیتهای بزرگی داشتند چراکه جزء نخبگان بودند، دانشآموزان مخلصی که حضورشان در جبهه لبیک به امام خود بود.
ایزدی بیان کرد: وصیتنامه این شهدا را اگر مرور کنیم پیروی از آرمانهای امام و شهدا توصیه اول آنهاست، دانشآموزانی که غیر از جبهه مدرسه را هم یک سنگر میدانستند، نوجوانانی که اکثراً جزء دانشآموزان ممتاز بودند.
این جانباز سرافراز میهن با مرور خاطرات بهمن ۱۳۶۰ در دبیرستان گفت: بهمنماه ۱۳۶۰ عدهای از منافقان به مدرسه هجوم آورده و تزئینات نصب شده به مناسبت دهه فجر در مدرسه را به هم زده و شعارهایی را روی دیوار نوشتند، فردای آن روز که به مدرسه آمدیم با درب بسته دبیرستان روبهرو شدیم، پس از ساعتی دانشآموزان وارد مدرسه شدند و با هماهنگی بچههای بسیج و در فاصله یک زنگ تفریح تا زنگ بعدی تمام شعارها را پاک کرده و تزئینات پاره شده را هم جمع کردیم، در آن زمان کلاسهای مدارس به صورت دو شیفتی یک نوبت از ساعت ۸ تا ۱۲ ظهر و نوبت بعدی از ساعت ۱۴ تا ۱۶ برگزار میشد، پس از ماجرا تصمیم گرفتیم شبها هم در دبیرستان بمانیم.
وی اضافه کرد: شبهایی که در دبیرستان میماندیم برای ما بسیار پرخاطره بود، دوستانی که برای نگهبانی و حراست از مدرسه میماندند، شبها را به عبادت و نماز شب میگذراندند، با اطمینان میگویم بهترین شبهای عمر ما در آن سالها سپری شد.
ایزدی گفت: کتاب و دروس مربوط به فردا را قبل از شیفت بعدازظهر با خود به مدرسه میآوردیم و صبح یک ربع قبل از حضور سایر دانشآموزان از مدرسه خارج میشدیم و دوباره برمیگشتیم، فضای بین دوستان آنقدر معنوی و صمیمی بود که حتی تابستان هم در دبیرستان میماندیم، در کنار آموزشهای نظامی، سیاسی و عقیدتی و علمی که برگزار میکردیم، استخری در محوطه دبیرستان وجود داشت که هر روز در آن آبتنی میکردیم.
این رزمنده با بیان اینکه دوستان شهید این دبیرستان هر کدام بهتنهایی سمبل ایثار و شهادت در زمان حیات خود بودند، اظهار کرد: این دبیرستان شهدایی دارد که حتی عضو انجمن اسلامی یا بسیج مدرسه نبودند اما در خط شهادت بودند، که جا دارد در این زمینه از شهید قاسم صباغپور یادی کنم.
ایزدی یادی از مدیر آن سالهای مدرسه کرد و گفت: مدیر مدرسه در آن سالها محمدعلی کریمی بسیار با دانش آموران همراه بود و دفتر دبیرستان را در اختیار بسیج مدرسه گذاشته بود، یک شب قرار بود غذای بچههایی که در دبیرستان حضور داشتند را من برایشان ببرم، زمین پر از برف بود و زمین لیز، پایم سر خورد و قابلمه برنج روی برفها برگشت و ریخت، حدود ۱۰ یا ۱۵ نفر از بچهها منتظر شام بودند، حیران ماندم که چه کنم و در نهایت برنجها را با همان برف داخل قابلمه ریختم و با خورشت قیمه مخلوط کردم، غذا را به مدرسه رساندم و تا وقتی شام را نخوردیم نگفتم که چه اتفاقی برای غذای امشب افتاده است.
عباس ملونی از دیگر دانشآموزان همدانی که در دهه ۶۰ بهعنوان رزمنده در جبهه حضور داشته و از مسئولان بسیج دبیرستان نیز بوده بیان میکند: سال ۶۴ وارد این دبیرستان شدم و سال ۶۹ دیپلم خود را گرفتم، آن روزها تمام وقت ما در دبیرستان و با دوستان سپری میشد، در دوران دانشآموزی ما شبها را در دبیرستان میماندیم و حتی گاهی به والدین اطلاع هم نمیدادیم و متأسفانه درکی از نگرانیهای آنها نداشتیم.
وی افزود: دبیرستان ابنسینا مدرسهای فعال بود، برنامههای منظمی در بعد اعتقادی هستههای مطالعاتی در روزهای پنج شنبه توسط شهید سید جعفر حجازی و شهید برقعی برگزار میشد، برنامه هفتگی انس با شهدا و شبهای جمعه نیز همیشه برقرار بود.
ملونی تصریح کرد: در دوران دفاع مقدس عده بسیار محدودی از دانش آموزان برای فرار از درس به جبهه میرفتند که در عملیاتها جرأت و یا توانایی حضور پیدا نمیکردند و در پشت جبهه باقی میماندند البته نیمی از آنها در جبههها متحول میشدند و برخی به شهادت رسیدند اما بیشتر دانشآموزان رزمنده افراد مخلصی بودند که با وجود حضور در جبههها درسهای خود را به نحو احسن میخواندند.
وی ادامه داد: شهید غلامعلی سعیدیفر از اعضای بسیج مدرسه برای مصاحبه با افراد تازه وارد به بسیج تأکید داشت که مصاحبه برای مچگیری از بچهها نیست بلکه میخواهیم ضعفهای آموزشی و عقیدتی آنها را در بسیج و انجمن رفع کنیم.
این رزمنده دفاع مقدس با بیان اینکه اگر کسی در کلاسهای انجمن مطلبی را فرامیگرفت به دیگر دوستان خود نیز آموزش میداد، اظهار کرد:در همان سالها که من یک خط در میان در جبهه و کلاسهای مدرسه در رفت و آمد بودم، فراخوانی در مدرسه برای آموزش نظامی دانشآموزان اعلام شد و کلاس سوم تجربی با اکثریت نفرات در این دوره ثبت نام و آمادگی خود را برای حضور در جبهه اعلام کردند.
ملونی توضیح داد: در دوران تحصیل ما سیلی در کبودرآهنگ آمد، با پیشنهاد مرحوم کوکبیان که در آن زمان از دانش آموزان مدرسه و از رزمندگان خوش فکر تخریبچی نیز بود، قرار شد روزانه یک کلاس از مدرسه برای بازدید از مناطق سیلزده به کبودرآهنگ بروند تا در خلال این بازدیدها مشکلات مربوط به مردم این شهر با پیگیری دانشآموزان مرتفع شود.
وی افزود: یکی از مشکلات امروز کشور ما مسئله نیروسازی است، در انتخاب وزیر، مدیرکل، نماینده مجلس، استاندار و شهردار مشکلاتی داریم که نیروهای کارآمد به مقدار کافی وجود ندارند و از این رو افراد غیر مرتبط به دلیل نداشتن تخصص در مسئولیتها مشکلاتی را به وجود آوردهاند.
ملونی با بیان اینکه شهید سعیدیفر یکی از افراد کاریزماتیک انجمن اسلامی و بسیج بود، اظهار کرد: در شرایطی که بسیاری از دانشآموزان در جبههها به شهادت میرسیدند، هشید سعیدیفر طرح نیروسازی را مطرح کرد، کلاسها و اردوهای تشکیلاتی را با حضور دوستان با استعداد راهاندازی کرد که در آن آموزشهای مدیریتی، نحوه برخورد و بسیاری از تکنیکهای لازم را به ما آموزش میداد.
وی بیان کرد: آیندهنگری و نیروسازی شهید سعیدیفر موجب شد اتحاد و فعالیت بسیج و انجمن دبیرستان پس از شهادت او نیز ادامه پیدا کند و ایده تجمیع بسیج و انجمن را مطرح کرد و آن جو اتحاد و صمیمیت همچنان در بین دانشآموزان باقی ماند، به اعتقاد من شخصیت این شهید بزرگوار در قالب یک همایش یا یک کتاب باید به نسل جدید ارائه شود.
وحید ضیافر سومین دانشآموز آن دوران دبیرستان ابن سینا بود که به بیان خاطرات خود با زبانی طنز پرداخت و گفت: متولد سال ۱۳۵۰ هستم و سال ۶۵ وارد دبیرستان شدم، بچهای پر شَر و شور و بازیگوش بودم که خیلی در خط درس و دین و اسلام نبودم، بسیار به فوتبال علاقه داشتم و در زمین فوتبال مدرسه با بقیه دانشآموزان بازی می کردیم.
وی ادامه داد: بچههای بسیج با من ارتباط گرفته بودند و میخواستند مرا هم به جمع خودشان ببرند، بروجردی و عزیزان از اعضای بسیج مرا به هسته مطالعاتی بردند، با شهید رضا صفری، شهید علیاصغر سماوات و شهید فرشید امانی از قبل دوست بودم، دانشآموزانی که نمیشد نام دانشآموز بر آنها گذاشت چراکه هر کدام در مقام یک استاد بودند، جمع این دوستان کارخانه آدمسازی بود ر ابتدا به زور در جمع آنها شرکت میکردم اما آرام آرام متوجه پاکی و خلوص آنها شدم.
ضیافر بیان کرد: شهید سعیدی فر در جذب افراد بسیار موفق بود، برنامههای تفریحی میگذاشت و از بچههایی که میخواست در اردو باشند به شوخی میپرسید «جرأت داری بگو فردا کوه نمیای!» و ماهم سریع اعلام حضور میکردیم، در راه کوه هم برایمان جوک میگفت و هم حدیث، هم جوکها را بهخوبی در خاطر داریم هم حدیثها را و این چنین افراد را مجذوب خود میکرد.
وی اضافه کرد: اوایل مهرماه سال ۶۶ بود، یک روز جمعه با جمعی از دوستان قرار تفریحی در روستایمان گذاشتیم، شهید صفری شرط حضورش را وجود آب برای انجام غسل جمعه عنوان کرد و من گفتم که در کنار باغ یک رودخانه هست، همگی برای انجام غسل جمعه آماده شدیم، نفر اول دست به آب زد و آنقدر سرد بود که سریع کنار کشید، نفر دوم هم گفت من اصلاً از اول قصد انجام غسل نداشتم، نفر سوم هم همینطور، من هم با گذاشتن پایم در آب متوجه سردی آب شدم و به شوخی به دوستان گفتم من از این غلطها نمیکنم، از آن جمع تنها شهید رضا صفری غسل خود را با وجود آن آب سرد انجام داد.
ضیافر اظهار کرد: بعد از آن به جلسه عقیدتی شهید سعیدیفر رفتیم، شهید سعیدیفر کسی بود که کادر سازی میکرد و اگر زنده بود حداقل ۲۰ مسئول متخصص و کاردان برای همدان تربیت کرده بود، در چند دانشگاه حضور داشته و تحصیل کردهام اما در هیچ کدام از آنها یک صدم مسائل و موضوعاتی که شهید سعیدی فر به من یاد داد، مطلب فرانگرفتم.
وی افزود: شبهای پنجشنبه با بچههای دبیرستان دیدار با خانواده شهدا داشتیم البته بهظاهر دیدار و قرائت دعای توسل اما در اصل حسابرسی از خودمان بود، اینکه در طول یک هفته چهکارهایی کردیم و با یادآوری اشتباهاتمان به خود نهیب میزدیم.
ضیافر با اشاره به شهید علیاصغر سماوات که هنرمندی به تمام معنا و دانشآموزی درسخوان بود، عنوان کرد: یک شب در منطقه قبل از عملیات به من گفت امشب دیگر شب رفتن است اما حرف او را جدی نگرفتم، آن شب در عین حال که حرفهایش را میزد طنز خودش هم سر جا بود. در پادگان شروع کرد به کشیدن یک نقاشی روی دیوار؛ دو نخل، دو تپه، طلوع آفتاب و یک تابوت و آن را با زنجیر و دو میخ به زمین وصل کرد، گفتم علیاصغر تابوت را که با زنجیر نمیبندند، گفت فردا متوجه میشوی، فردا به عملیات رفتیم هنگام طلوع آفتاب علیاصغر به شهادت رسید، دقیقاً منطقهای که در آن به شهادت رسید دو تپه و دو نخل داشت، زنجیر هم مفقودالاثر شدن شهید سماوات بود که پیکرش هیچ وقت برنگشت. وقتی به پادگان برگشتیم دیدیم نقاشی و تپههای مروارید با آن محل مو نمیزند.
وی یکی دیگر از خاطران آن زمان را مرور کرد و گفت: یک روز با بچههای دبیرستان قصد داشتیم یادوارهای درخور و بزرگ برای شهدای دبیرستان برگزار کنیم . برای هر شهید حجلهای اما پس از دو ساعت معطلی به ما حجلهای ندادند، به غرورمان برخورد، یک نیسان جور کردیم و شبانه شروع کردیم به کش رفتن حجله از جلوی در خانههای شهدا، در طی یک شب ۷۰ حجله جمع کردیم و در حیاط دبیرستان گذاشتیم، از آن شب اوضاع طوری شد که هر کس حجله میخواست از ما قرض میگرفت.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: شهید دانش آموز مدرسه ابن سينا استانی فرهنگی و هنری دبیرستان ابن سینا دانش آموزان دفاع مقدس علی اصغر مدرسه ای کلاس ها بچه ها سال ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۶۳۵۵۴۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ممنوعیتهای تازه به سبک دهه ۶۰ در مدارس
روزنامه هم میهن در گزارشی به قلم شادی مکی به سختگیریهایی که در برخی مدارس میشود پرداخت و همچنین رفتار مدیران و معاونان را در این مدارس مورد بررسی قرار داد: در مدارس چه میگذرد؟ مدیران، مشاوران و معاونان چگونه با دانشآموزان تعامل میکنند؟ اینها پرسشهای مهمی است که دانشآموزان، مدیران و کارشناسان آموزشی به آن پاسخ میدهند. دانشآموزان میگویند که هنوز کیفهایشان را برای پیدا کردن سیگار، آینه، لوازم آرایش و گوشیهای تلفنهمراه میگردند و در این پروسه فشار زیادی به آنها وارد میشود. هنوز اندازه و رنگ موی دانشآموزان دختر در کانون توجه است. هنوز رفتوآمدها کنترل میشود. با پسران رفتارهای نادرست میشود، برایشان جلسههای توجیهی برگزار میکنند و در این وضعیت دانشآموزان متولد دهههای ۸۰ و ۹۰ که زیربار مدرسهداری با سختگیریهای دهه ۶۰ نمیروند، لجبازتر شدهاند.
کارشناسان آموزشی میگویند که با نسخههای قدیمی و تاریخانقضاگذشته نمیشود با این دانشآموزان تعامل کرد. به گفته این کارشناسان، هنجارهای نوجوانان امروز بهتبع تحولات رخداده در جهان و در کشور تغییر کرده است. رفتارهایی مانند بازرسی کیفها که نسلهای دهههای ۵۰ و ۶۰ هم با آن سر ناسازگاری داشتند، امروز نمیتواند راهی برای تعامل با نوجوانان باشد. تنها نتیجه این رفتارها، احساس انزجار و تنفر نسبت به ارزشها و قوانین است. کارشناسان میگویند که نسل جدید، زور و اجبار را نمیپذیرد و برای پذیرش یک مسئله ابتدا باید اقناع شود و بعد از آن حق انتخاب داشته باشد.
هنوز «آینه» ممنوع استدانشآموزان مقطع متوسطه گلایه فراوان دارند؛ گلایه آنها از برخوردهای سلیقهای است. کیانا یکی از دانشآموزان کلاس نهم است که میگوید: «مسئولان مدرسه، اول سال تحصیلی برای بچهها جلسهای برگزار کردند و درباره همین مسائل با ما حرف زدند. آنها گفتند اگر بچهها پیرسینگ یا هر وسیله دیگری که با استایل دانشآموزی تطابق ندارد، همراهشان دارند محترمانه تحویل دهند. اما کسی اینکار را نکرد.
درحالحاضر وقتی مسئولان مدرسه چنین وسائلی را دست بچهها ببینند با بیاحترامی، خشونت و استفاده از الفاظ رکیک میگیرند. گاهی هم خانوادهها را صدا میکنند. بچهها هم وقتی این رفتارها را میبینند بیشتر لجبازی میکنند.»
کیانا میگوید که فضای مدرسه شاد نیست؛ هیچ اقدامی از سوی مسئولان مدرسه برای شاد کردن فضا صورت نمیگیرد و حتی گاهی به آنها فشار وارد میکنند: «مثلاً ما را مجبور میکنند در بعضی از جشنوارههای مناسبتی شرکت کنیم که این موضوع ما را آزار میدهد. چرا باید برخلاف خواستهمان در جشنواره، جشن و مناسبتی مشارکت کنیم. درحالیکه در مسائل مهمتر به خواستههای ما توجه نمیکنند.»
او ادامه میدهد: «مثلاً ما بهعنوان دانشآموزان پایه نهم که در مقطع حساسی هستیم و امتحان نهایی داریم، نیمی از سال بهدلیل بارداری یا حوادثی که برای معلمانمان رخ داد، کلاس نداشتیم و وقتی به این موضوع اعتراض کردیم و درخواست دادیم تا معلم جایگزین برایمان بگذارند، اصلاً به خواستهمان توجه نکردند. همه اینها درحالیاست که توجه به مدل موی دانشآموزان یا همراه داشتن انگشتر و گردنبند و آینه، برای آنها مهمتر از تشکیل کلاس و داشتن معلم است.»
محمد، دانشآموز کلاس دهم است و میگوید که رفتار مسئولان مدرسه با آنها خوب نیست. گاهی کیف بچهها را میگردند تا شاید گوشی پیدا کنند، اما این کارها نتیجه معکوس دارد. کیف دانشآموزان حریم شخصی آنهاست. او درباره علت لجبازی بچهها با مدیر و مسئولان مدرسه میگوید: «گاهی برای سادهترین مسائل به آنها ناسزا میگویند و توهین میکنند. این کارها باعث لجبازی دانشآموزان میشود.»
مصرف سیگار، گل و لجبازی با مدیرانمعضل جدید مدیران مدرسه، اما حالا سیگارهای الکترونیکی است. «سال تحصیلی گذشته گروهی از دانشآموزان مدرسه موج سیگار کشیدن را راه انداختند. در آن زمان بچهها حوالی مدرسه سیگار میکشیدند. مسئولان مدرسه بعد از شناسایی بچههایی که این موج را راه انداخته بودند، آنها را اخراج کردند. مدتی بعد از این ماجرا متوجه شدم که تعدادی از بچهها در مدرسه سیگار الکترونیکی میفروشند و حتی برخی از دانشآموزان سیگار الکترونیکی را داخل مدرسه هم استفاده میکردند.»
این ماجرایی است که علیرضا ۱۶ ساله تعریف میکند. او، اما مصرف پاد یکی از انواع سیگارهای الکترونیک را از اسفندماه سال گذشته شروع کرده: «استفاده از پاد بهعنوان یکی از سیگارهای الکترونیکی، به من حس باحال بودن میدهد. من به لذتهای زودگذر دنیا آنقدر اهمیت نمیدهم که به خاطر ضررهای کم پاد، از آن استفاده نکنم. بههرحال قلیون و سیگار هم ضرر دارند، اما مردم استفاده میکنند. برخی معتادند و به نیکوتین نیاز دارند، برخی دیگر هم مثل نسل ما فقط خوششان میآید که از این سیگارهای الکترونیکی استفاده کنند.»
در مدرسه هومان ۱۵ ساله، اما فقط سیگارهای الکترونیکی استفاده نمیکنند، گل و سیگارهای معمولی هم در جمعشان پیدا میشود. هومان کلاس نهم است و استفاده از پاد را از تابستان سال گذشته شروع کرده. چرا کشیده؟ «دوستانم میکشیدند و من هم خوشم آمد که بکشم. اما اگر بدانم این سیگارها خیلی ضرر دارند، استفاده نمیکنم.»
او میگوید که در مدرسه آنها اتفاقات دیگری هم میافتد: «گل، ۴۰۰-۳۰۰هزار تومان است و خیلیها میکشند. سیگار معمولی هم مصرف میکنند.» برای دانشآموزان مدرسه آنها قیمت بالای گل، مهم نیست بههمیندلیل حتی هر روز میخرند. خانوادهها، اما بیخبرند: «بیشتر بچهها گل را بیرون از مدرسه میکشند و بسیاری از آنها بهدلیل مصرف همین مخدر دچار مشکلات روحی و روانی شدهاند.»
هومان اینها را میگوید و ادامه میدهد که چند وقت پیش، مسئولان مدرسه دستگاه تشخیص نیکوتین و گل خریدند تا از بچهها تست بگیرند، اما هیچوقت از آن استفاده نکردند: «مدیرمان با ما صحبت کرد که دیگر نکشیم. حتی محدودهای خارج از مدرسه را مشخص کرد و گفت که در آن محدوده سیگار نکشیم، اما دانشآموزان از روی لجبازی با مدیر دقیقاً در همان محدوده سیگار میکشند و فیلم و عکسش را در اینستاگرام منتشر میکنند.»
استیصال خانوادههاپدر دانشآموزی که بنا به اصرار فرزندش ناچار شده برای او سیگار الکترونیکی بخرد، میگوید که مصرف این سیگارها بهشدت بین دانشآموزان رایج شده. این پدر اواخر سال گذشته متوجه میشود که همه دوستان پسر ۱۴ سالهاش از این نوع سیگار استفاده میکنند: «پسرم هر خواستهای دارد، با ما مطرح میکند و ما هم اگر بدانیم خواستهاش معقول است، برایش تامین میکنیم.
اواخر سال گذشته او از ما خواست که برایش پاد بخریم.» والدین تحقیقاتی انجام داده و باتوجه به مضرات استفاده از این نوع سیگارها، از خریدن آن خودداری میکنند: «دوستان پسرم همه از این سیگارها استفاده میکنند. ما حدس زدیم که ممکن است وقتی دوستانش از این دستگاه استفاده میکنند، او هم بخواهد امتحان کند و از سیگار مصرفی سایرین استفاده کند. ترسیدیم دچار بیماریهای واگیردار ناشی از مصرف مشترک شود، بههمیندلیل تصمیم گرفتیم خودمان برایش سیگار الکترونیکی بخریم که حداقل از کیفیت آن اطمینان نسبی داشته باشیم. زیرا بیشتر این سیگارها چینی و قاچاق هستند و مشخص نیست از چه موادی در آنها استفاده میشود. برای خرید پاد، ۳ میلیون تومان هم پرداخت کردیم.» خانواده، اما حالا از کارشان پشیمان شدهاند.
اختلال در رشد مغزیمحمد هاشمیان، فوقتخصص ریه، اما شیوع استفاده از سیگارهای الکترونیکی در میان دانشآموزان را مهم میداند و به هممیهن میگوید: «باید ابتدا این موضوع بررسی شود که فلسفه ایجاد سیگارهای الکترونیکی چه بوده، زیرا این سیگارها ضرر زیادی دارند و در جهان تبدیل به معضلی برای سلامت جامعه شدهاند. ماجرا از آنجا شروع شد که بهدلیل خطرات استفاده از سیگار، پزشکان به مصرفکنندگان توصیه کردند تا مصرف سیگار را ترک کنند. زیرا سیگار علاوه بر اینکه عامل بسیاری از سرطانهاست مانند سرطان مثانه، پانکراس، معده و...، باعث بیماریهای انسدادی مزمن ریه هم میشود. این بیماری باعث التهاب راههای هوایی و تنگشدن آن میشود.»
او اضافه میکند که راهکارهای مختلفی برای ترک سیگار پیشنهاد شد که مشاورههای پزشکی و روانپزشکی، آدامس، برچسبهای نیکوتین، از جمله آنها بودند: «استفاده از سیگارهای الکترونیکی هم راهکار دیگری برای ترک سیگار بود. یعنی ورود این نوع سیگار به بازار به منظور کمک به ترک سیگار بود.»
این فوقتخصص ریه این را هم میگوید که مضرات این سیگارها، در اوایل تولیدش چندان معلوم نبود، اما بعد از مدتی برخی از ضررهای آن مشخص شد: «بعدها مشخص شد که این سیگارها موجب سرفه، ایجاد خلط؛ نفس تنگی و احتمالاً انسداد ریه میشود. مواد شیمیایی واردشده به بدن از طریق این سیگارها باعث التهاب ریه میشود که کنترلش سخت است. نیکوتین موجود در این سیگارها باعث افزایش تپش و انقباض قلب و بالا رفتن فشار خون میشود؛ بنابراین در جهان مصرف این سیگار به افراد عادی توصیه نمیشود.»
به گفته او درحالحاضر سازمان غذا و داروی آمریکا، مصرف سیگار الکترونیکی در راستای ترک سیگار را تایید نکرده است: «این سیگارها آثار بسیار مضر دیگری هم دارند که ممکن است در طول زمان مشخص شوند. حتی ممکن است این آثار بدتر از آثار سیگار هم باشند.»
هاشمیان درباره تاثیر مصرف سیگارهای الکترونیکی بر نوجوانان هم میگوید: «مطالعات نشان داده که این سیگارها هم برای رشد مغز نوجوانان مشکلساز است، هم روی سیستم جنسی و تولیدمثل آنها اثر میگذارد. حتی مصرف این نوع سیگارها توسط مادران باردار میتواند باعث ایجاد اختلال در جنین شود.»
توبیخ و اخراج بیفایده استفروغ تیموریان، جامعهشناس و کارشناس آموزشی که سالهاست در مقطع متوسطه تدریس میکند، اما با تایید شیوع و گسترش استفاده از انواع سیگارهای الکترونیکی در میان دانشآموزان به هممیهن میگوید: «مسائل مختلف در مدارس آنقدر زیاد است که مسائلی مثل کشیدن سیگار معمولی و الکترونیکی و حتی مخدر گل، عادی شده است. چندی پیش در مدرسهای که تدریس میکنم، بچهها را بهدلیل آوردن موبایل به مدرسه گشتند، بچهها موبایلها را پنهان کردند، اما در کیفهایشان وسایل زیادی مثل سیگار، حشیش، وسایل پیشگیری و قرص جلوگیری از بارداری پیدا شد.»
او معتقد است که بههرحال فضای مجازی روی رفتار دانشآموزان تاثیر گذاشته است: «زنان جامعه آنقدر با ناکامیهای مختلف مواجهاند که امروز بچهها با کشیدن سیگار یا مسائل مختلف دوست دارند خودشان را نشان دهند. خیلی از این دانشآموزان میخواهند بگویند، همانکارهایی را میتوانند انجام دهند که همسنوسالان شان انجام میدهند. نسل جدید به گونهای رفتار میکند که گویی چیزی برای از دست دادن ندارد.» بااینهمه او معتقد است که تنبیه، توبیخ و اخراج دانشآموزان در ارتباط با این مسائل بیفایده است.
تکرار سختگیری دهههای قبلحالا در کنار ماجرای کشیدن سیگارهای الکترونیک و برخورد مسئولان مدرسه، گشتن و بازرسی کیف دانشآموز در مدرسه که در دهههای گذشته هم رایج بود، آیا میتواند راهکاری مناسب برای برخورد با دانشآموزان و حفاظت از آنها باشد؟ سوالی که تیموریان به آن پاسخ میدهد: «این رفتارها جز ایجاد تنفر و انزجار، نتیجهی دیگری ندارد. کیف دانشآموز حریم شخصی اوست؛ اتفاقی که برای نسلهای دهه ۵۰ و ۶۰ افتاد و آنزمان هم مورد اعتراض بچهها بود، چرا باید تکرار شود. به نظر میرسد نیاز به یک آموزش همگانی برای تعامل با نسل نوجوان داریم. بهجای بازرسی بچهها و ایجاد اضطراب و خشم در آنها باید فرهنگسازی کرد، باید زیربنای تربیتی جامعه و بعد مدارس را درست کرد، سپس سراغ دانشآموز رفت.»
این جامعهشناس معتقد است که امروز هزاران مسئله مهمتر از موضوع حجاب در جامعه وجود دارد: «فرهنگسازی با زور و خشونت انجام نمیشود. این نسل متفاوت از نسلهای گذشته فکر میکند و هنجارهایش در بسیاری از موارد تغییر کرده است. با زور و فشار نمیتوان مسئلهای را به او تفهیم کرد.»
این کارشناس آموزشی تاکید میکند که ساختار اجتماعی و سیاسی روی جامعه تاثیرگذار است و بخشی از والدین هنوز از ساختار سیاسی و اجتماعی تاثیر میپذیرند بههمیندلیل نسل جوان نه والدین خود را قبول دارد و نه ساختار سیاسی، مذهبی و اعتقادی را: «وقتی دانشآموزان نمیتوانند توسط والدین، ساختار خانواده و مدرسه ارضای روحی و روانی شوند، به فضاهایی مراجعه میکند که ساختارهای اشتباه و ناامنی برایشان دارد.»
با زور و خشونت نمیشوددانشآموزان امروز فرزندان والدین دهههای ۵۰ و ۶۰ هستند؛ نسلی که بهشدت تحت فشار جامعه و نسل پیش از خود بوده و برای تغییر سبک زندگیاش تلاش و هزینههای بسیاری پرداخت کرده است. سختگیریهایی که والدین در دوران نوجوانی با آن مواجه شدند، چه تاثیری بر اصول تربیتی آنها داشته است؟
تیموریان دراینباره میگوید: «معمولاً متولدین اواخر دهه ۸۰، والدینشان از نسل دهههای ۵۰ و ۶۰ هستند. فشارهایی که روی متولدین این دو دهه بود، ترسهای پنهان و سختگیریای که در مدرسه وجود داشت مثل رنگ جورابِ اصلاح صورت و... باعث شد پدران و مادران نخواهند همان تجربه را تکرار کنند، بنابراین آزادیهایی به فرزندشان دادهاند تا کمبودهای خودشان جبران شود. درحالیکه باید به چارچوب آزادیای که به فرزندشان میدهند، توجه کنند.»
به گفته این جامعهشناس نمیتوان با این دانشآموزان نسل جدید، با پند و نصیحت صحبت کرد: «دانشآموزان امروزی بهشدت از مسائل مذهبی گریزانند. بچههای امروز آگاه و مطالبهگرند و بهراحتی سر کلاس اعلام میکنند که درباره یک موضوع خاص صحبت نکنید، ما گوش نمیدهیم. بخش عمدهای از این رخدادها هم به مشکلاتی باز میگردد که در ساختار سیاسی، فرهنگی و اقتصادی جامعه وجود دارد.»
او تاکید میکند که فرهنگسازی و بالابردن سطح پذیرش دانشآموزان با زور و خشونت امکانپذیر نیست. متولیان تربیت و آموزش باید از جامعهشناسان، روانشناسان و افراد متخصص و باتجربه استفاده کنند و تیمی از این کارشناسان تشکیل دهند و با کمک آنها رویکرد مناسبی را برای تربیت نسل در پیش گرفت.
ما مقصریممدیر یک دبیرستان پسرانه هم که نخواست نامش در گزارش بیاید، میگوید که مصرف سیگارهای الکترونیکی نسبت به گذشته بیشتر و گرایش به استفاده از این وسیله در میان نوجوانان پررنگتر شده است.
او در گفتگو با هممیهن توضیح میدهد: «دانشآموزان معمولاً نمیتوانند برای انتخاب خود استدلالی بیاورند و نهایتاً تاکید میکنند که استفاده از این سیگارها بسیار کمتر از سیگارهای معمولی است و بههمیندلیل هم استفاده از آن ضرری ندارد. ازطرفدیگر گرایش دانشآموزان نسبت به انجام رفتارهای پرخطر نسبت به گذشته هیچ تغییری نداشته و همچنان مواردی مانند گرایش به سوءمصرف موادمخدر، الکل و رابطههای آسیبزا را در بر میگیرد. اما ممکن است میزان دسترسی دانشآموزان به این موارد نسبت به گذشته افزایش یافته باشد.»
این کارشناس آموزشی معتقد است که نوجوانان در حوزه ارزشهای اخلاقی دچار چالش چندانی نیستند، بلکه هنجارهای آنها تغییر کرده: «بهعنوان مثال گفتگو و لحن دانشآموزان نسبت به گذشته تغییر زیادی داشته است. آنها در گفتگوهای روزمره خود از کلمات و واژههایی استفاده میکنند که بار معنایی قشنگی ندارد یعنی کلمه یا ناسزایی که در گذشته حین دعوا و برای توهین بهکار میرفت، در مکالمات روزمرهشان استفاده میشود و اصلاً هم آن را توهینآمیز نمیدانند.»
نسلی که باید قانع شوداو تاکید میکند که جامعه بزرگسال ما نمیتواند به خوبی حوزه هنجارها و ارزشها را از یکدیگر تفکیک کند و بههمیندلیل قضاوت جامعه بزرگسالان نسبت به نوجوانان در برخی حوزهها چندان هم درست نیست: «من سرکشی و عصیانی در نوجوانان نمیبینم، معتقدم که تعبیرهای ما از این موضوع اشتباه است. این نسل، عصیانگر و سرکش نیست، اما بهواسطه تحولاتی که در جهان و ایران رخ داده، پرسشگر شده و باید قانع شود. یعنی باید بتوانیم به زبان این نسل درباره موضوعی به آنها توضیح دهیم و حق انتخاب را هم برایشان قائل شویم. اما ما چنین رفتاری نمیکنیم و واکنش طبیعی او به رفتار ما عصیان است.»
این کارشناس آموزشی میگوید که ساختارهای حاکم بر مسائل کلان کشور بیشتر بر باورهای کلان بچهها بهویژه دیدگاههای اعتقادی و مذهبی آنها تاثیری منفی داشته است. او اساسیترین راهکار برقراری تعامل مناسب با دانشآموزان را تغییر نگاه والدین و مربیان از مفهوم تربیت میداند: «در جامعه ما آنچه توسط والدین و نهادهای امنیتی رخ میدهد «کنترل رفتار» است بهجای مفهوم واقعی تربیت. تا فهمی در والدین و مربیان درباره تربیت و نقش آنها در این حوزه ایجاد نکنیم، راههای دیگر جواب نمیدهد. مثلاً در حوزه ایجاد نشاط در مدارس، باید توجه کرد که بچهها اسباب نشاط خودشان را جور میکنند، زیرا نیاز طبیعی آنها تفریح و شادی است و آنها میتوانند بهخوبی این فضا را در بازیها و دورهمیهایشان ایجاد کنند. به نظر من، روشهای غلط ما در برخورد با بچهها و مداخلههای تربیتیمان است که بهدلیل فهم غلط از مفهوم تربیت در میان متولیان است. فهم آنها مبتنی بر کنترل بیرونی است یعنی گمان میکنند طرف مقابل را باید بهنوعی کنترل و تربیت کنند که شبیه خودشان شود. به نظر من، تا وقتی این رویکرد در میان والدین و مربیان وجود دارد، نمیتوان از نوجوانان انتظار زیادی داشت.»
این کارشناس آموزش تاکید میکند که اسناد بالادستی مانند سند تحول آموزش تعریفهای خوبی از مفهوم تربیت ارائه داده، بنابراین مهم است که متولیان آموزش این موضوع را موردتوجه قرار دهند. درحالیکه این مسئله در کانون توجه متولیان آموزش نیست: «وقتی موضوعی در کانون توجه نیست، طبیعتاً تلاشی هم برای جاریشدن آن در سیستم آموزشی نمیشود.»
tags # معلم ، دانش آموزان سایر اخبار (تصاویر) این گوسفند غولپیکر چینی از پورشه هم گرانتر است! قارچهای زامبیِ سریال آخرین بازمانده (The Last Of Us) واقعی هستند! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی میشوند آخرین حسی که افراد در حال مرگ از دست میدهند، چه حسی است؟