سفر بیحاصل مقام اتحادیه عرب به بیروت/ چرا هیچ ابتکار عربی برای حل بحران لبنان-عربستان وجود ندارد؟
تاریخ انتشار: ۱۸ آبان ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۶۳۶۶۱۶
معاون دبیرکل اتحادیه عرب درحالی به بیروت آمده بود که هیچ ابتکاری برای حل بحران لبنان و عربستان نداشته و صرفا درخواست سعودیها برای استعفای «جورج قرداحی» را مطرح کرد. - اخبار بین الملل -
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، در میان تشدید تنش در روابط لبنان و عربستان سعودی به بهانه انتشار اظهارات «جورج قرداحی» وزیر رسانه لبنان درباره انتقاد از جنگ یمن؛ درحالی که لبنان در بحرانی ترین شرایط خود قرار دارد، همه کشورها و سازمانهای عربی از جمله اتحادیه عرب و شورای همکاری خلیج فارس با پیروی از سیاستهای عربستان، در این پرونده لبنان را تحت فشار قرار دادند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مواضع «حسام زکی» معاون دبیر کل اتحادیه عرب که جهت رسیدگی به پرونده بحران روابط میان عربستان و لبنان به بیروت آمده بود نیز مستثنی از این مواضع عربی نبود.
روزنامه الدیار لبنان در یادداشتی به بررسی همین موضوع پرداخته و نوشت، حسام زکی، معاون دبیر کل اتحادیه عرب چیز جدیدی با خود به بیروت نیاورد و بدون هیچ گونه ابتکار و نقشه راهی در پرونده بحران ساختگی عربستان با لبنان سفر خود را به پایان رساند. در دیدار حسام زکی با مقامات لبنانی مشخص شد که او ابتکاری برای حل این بحران ندارد و صرفا سخنان قبلی «نجیب میقاتی» نخست وزیر لبنان در خصوص استعفای جورج قرداحی را به عنوان راهی جهت حل و فصل بحران لبنان و عربستان تکرار کرد تا رضایت این کشور و سایر کشورهای حوزه خلیج فارس را جلب کند.
به این ترتیب بحران روابط عربستان و لبنان همچنان در یک بن بست قرار دارد و بعد از اینکه اتحادیه عرب نتوانست ابتکار و راهکاری در این زمینه ارائه دهد لبنانیها منتظر ورود میانجی قطری که احتمالا هفته آینده به بیروت سفر خواهد کرد، هستند.
عربستان چگونه رهبران جامعه اهل سنت در لبنان را تضعیف کرد؟حزب الله: درخواست برای استعفای قرداحی توهین به لبنان استمقامات لبنانی با انتقاد از مواضع اتحادیه عرب و حسام زکی معتقدند که او هیچ راهکاری به منظور حل بحران روابط میان ریاض و بیروت نداشته و پیشنهاداتی خارج از توان مسئولان لبنانی ارائه کرده؛ زیرا استعفای قرداحی موضوعی است که مقامات دولت لبنان نیز پیشتر مطرح کرده بودند. اما در سایه حمایتهای برخی طرفهای داخلی لبنان از جمله جریان المرده و حزب الله از جورج قرداحی و تاکید وی بر این که هیچ اشتباهی مرتکب نشده و استعفا نخواهد کرد، خواسته طرفهای مذکور برای برکناری یا استعفای قرداحی قابل اجرا نیست.
در واقع معاون دبیرکل اتحادیه عرب در لبنان متوجه شد که احزاب داخلی این کشور از جمله حزب الله تسلیم شدن در برابر عربستان را نمیپذیرند و حاضر نیستند زیر بار دیکتههای یک طرف خارجی بروند. بنابراین حسام زکی متوجه شد که حل این موضوع به این سادگیها نیست و اوضاع پیچیدهتر شده است. این مسئول اتحادیه عرب کاملا بدون برنامه به لبنان سفر کرده بود و از مقامات این کشور پرسید که شما چه راهکارهایی پیشنهاد میکنید! اما وی در عین حال بر جلب رضایت عربستان و اجرای خواسته این کشور تاکید داشت.
اما نکته این است که حسام زکی در عین تاکید بر لزوم استعفای قرداحی هیچگونه تضمینی در خصوص اینکه در صورت استعفا یا برکناری جورج قرداحی، عربستان از مواضع خصمانه خود ضد لبنان عقب نشینی خواهد کرد، ارائه نداد.
از طرف دیگر مسئولان لبنانی از عدم وجود هیچگونه ابتکار عربی برای حل بحران این کشور با عربستان انتقاد کرده و معتقدند که همه طرفهای عربی صرفا اتهامات عربستان مبنی بر مشارکت حزب الله در جنگ یمن و ارائه آموزش و تسلیحات باکیفیت به انصارالله را تکرار میکنند.
اما واقعیت آن است که حزب الله هیچگونه حضور نظامی خارج از لبنان، به جز سوریه ندارد و هدف سازماندهی کنندگان کمپین اخیر عربی ضد لبنان و مقاومت خروج حزب الله از سوریه، بازگشت عربستان به لبنان و در نهایت تامین امنیت برای رژیم صهیونیستی است.
از سوی دیگر اکنون همه منتظر سخنرانی سید «حسن نصرالله» دبیرکل حزب الله در روز پنج شنبه آینده هستند که قطعا مواضع روشن و بلندپایه در قبال عربستان خواهد داشت و خواستار عذرخواهی عربستان از مردم لبنان خواهد شد و نه برعکس.
انتهای پیام/
منبع: تسنیم
کلیدواژه: استعفای قرداحی جورج قرداحی اتحادیه عرب حل بحران حسام زکی حزب الله برای حل
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۶۳۶۶۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اعراب میتوانند از جنگ تهران و تل آویو جلوگیری کنند؟
کریستین کواتس اولریشن محقق انستیتوی بیکر در دانشگاه رایس در مطلبی در پایگاه اینترنتی مرکزی عربی واشنگتن دی سی نوشت: سالها جنگ در سایه بین ایران و اسرائیل در ماه آوریل منجر به رویارویی مستقیم بین دو کشور شد و خاورمیانه را در آستانه ورود به یک جنگ منطقهای گسترده قرار داد. این چرخه خشونت که با حمله اسرائیل به ساختمان سفارت ایران در دمشق در اول آوریل آغاز شد و با حمله موشکی و پهپادی بی سابقه ایران در روز ۱۳ آوریل به اسرائیل تداوم یافت، حداقل فعلا تمام شده به نظر میرسد. هرچند حملات تلافی جویانه طرفین ظاهرا فروکش کرده، اما این اقدامات نشان دهنده افزایش قابل توجه تنش بود و حکایت از آن دارد که آتش اختلافات در منطقه با گذشت بیش از شش ماه از جنگ بین اسرائیل و حماس همچنان شعله ور است.
به گزارش انتخاب، برای دولتهای عربی منطقه که خواستار گفتگو و دیپلماسی جهت خودداری از گسترش جنگ غزه به کل منطقه هستند، یک جنگ تمام عیار بین ایران و اسرائیل آنها را در معرض آتش متقابل طرفین قرار خواهد داد. چنین نتیجهای بدترین سناریوی ممکن خواهد بود که رهبران ۶ کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس سال هاست به دنبال اجتناب از آن هستند. روابط دفاعی و امنیتی آنها با ایالات متحده و (به خصوص بحرین و امارات) با اسرائیل، آنها را در برابر حملات متقابل مستقیم و غیرمستقیم آسیب پذیر خواهد ساخت. پس از حل و فصل رقابتهای ژئوپلتیک مابین کشورهای عربی منطقه در دهه ۲۰۲۰، اولویتهای منطقه خلیج فارس به سمت نزدیکی روابط و کاهش تنش تغییر کرده، اما این اولویت با به صدا درآمدن ناقوس جنگ در نزدیکی آنها به مخاطره افتاده است.
در هفتهها و ماههای پیش از حمله ۷ اکتبر، سیاست گذاران چند کشور عربی منطقه توجه خود را معطوف ابتکارات منطقهای در خصوص ارتباطات اقتصادی نظیر کوریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا کرده بودند که در نشست گروه بیست در ماه سپتامبر در دهلی نو اعلام شد. این کوریدور قرار بود هند و امارات را از طریق عربستان و اردن به اسرائیل و اروپا متصل نماید و تلاش دیگری از سوی دولت بایدن برای کنار هم قرار دادن شراکتهای منطقهای و ایجاد یک مرکز ثقل ژئواکونومیک جدید به شمار میرفت. تلاشهای هماهنگ برای زمینه سازی جهت یک توافق عادی سازی بین عربستان و اسرائیل نیز در همین راستا انجام میگرفت، زیرا کاخ سفید به دنبال مقابله با نفوذ چین در منطقه بود.
جنگ غزه در شش ماه اخیر بسیاری از این مفروضات را که ظاهرا در ذهن سیاست گذاران آمریکا، اسرائیل و کشورهای حاشیه خلیج فارس تقویت شده بود بر هم زد. مفهومی که در توافقات ابراهیم نیز دنبال میشد و تصور این بود که میتوان یک رویکرد ایجاد مصالحه پایدار را دنبال نمود، به جهت در گرفتن طولانیترین و مرگبارترین جنگ بین اسرائیلیها و فلسطینیان از سال ۴۹-۱۹۴۸ تاکنون به شدت تضعیف شده است.
هیچ یک از دولتهای منطقه تمایلی به تحریک یا شعله ور کردن تنشهای منطقهای ندارد. مصالحه محتاطانه این کشورها با ایران از جمله توافقی که ایران و عربستان در مارس ۲۰۲۳ با میانجیگری چین به امضا رسید با دوامتر و پایدارتر از چیزی بوده که بسیاری انتظارش را داشتند. بحرین در این میان تنها کشور عربی حاشیه خلیج فارس است که به طور کامل اقدام به ترمیم روابط با ایران نکرده است. واکنشهای پایتختهای عربی به وضعیت امنیتی در یمن و دریای سرخ نشان میدهد که مواضع این کشورها تا چه اندازه تغییر کرده و از جهت گیریهای آنها در فاصله سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۲ فاصله گرفته است. حوثیها نیز ترجیح داده اند به جای هدف قرار دادن غیرنظامیان و زیرساختها در عربستان و امارات، به کشتیرانی بین المللی در دریای سرخ حمله کنند. به نظر میرسد که نه ریاض و نه ابوظبی تمایلی به از سرگیری تنشها با حوثیها پس از برقراری یک آتش بس موقت در آوریل ۲۰۲۲ ندارند.
تنها بحرین تصمیم گرفته در ائتلاف دریایی به رهبری آمریکا که در دسامبر ۲۰۲۳ برای مقابله با حملات حوثیها شکل گرفت مشارکت نماید، البته مشارکت منامه نیز بیش از آنکه عملیاتی باشد، اداری بوده است. جالب توجه اینکه عملیاتهای انجام شده علیه مواضع حوثیها از ناوهای هواپیما بر و ناوچههای آمریکایی مستقر در دریای سرخ و پایگاههای بریتانیا در قبرس انجام گرفته و نه از تاسیسات دفاعی واقع در کشورهای حاشیه خلیج فارس و این کشورها از این طریق تلاش کرده اند فاصله خود را با ائتلاف آمریکایی بریتانیایی در خصوص یمن حفظ نمایند.
از این رو به نظر میرسد که رهبران کشورهای حاشیه خلیج فارس در حال حرکت بر روی یک لبه باریک و حفظ توازن میان عدم افزایش تنش با ایران از یک سو و به حداقل رساندن پتانسیل افزایش تنش منطقهای توسط اسرائیل از سوی دیگر هستند. چالشی که کشورهای حاشیه خلیج فارس با آن مواجه اند، عدم برخورداری از اهرم فشار لازم برای تاثیرگذاری بر تصمیماتی است که میتواند پیامدهای منطقهای گستردهای به دنبال داشته باشد. وقوع جنگی بین ایران و اسرائیل آنها را به معنای واقعی کلمه در خط آتش دو طرف قرار میدهد و احتمالا تلاش این کشورها برای ترسیم تصویری مثبت از منطقه به عنوان مکانی امن برای زندگی، کار و تجارت که پروژههای بزرگ اقتصادی میتواند در ان انجام گیرد را به باد خواهد داد.
ریسک زدایی در کشاورهای حاشیه خلیج فارس به یک شعار تبدیل شده و برای محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان پیشبرد پروژههای عظیم مرتبط با چشم انداز ۲۰۳۰، اولویتی است که هرگونه تنش منطقهای آن را به خطر خواهد انداخت. عربستان، امارات و قطر هر کدام به شیوه خود روی پروژههای توسعهای جدید خود متمرکز هستند که میتواند موقعیت آنها به عنوان قطبهایی کلیدی در اقتصاد جهانی را تقویت نماید. اولویت فوری تصمیم گیریان در این کشورها همچنین بررسی دقیق عملکرد سامانه دفاعی اسرائیل در برابر موشکها و پهپادهای ایران است تا درسهایی را برای استفاده در سامانههای دفاعی خود بیاموزند.
هنوز خیلی زود است که بخواهیم بگوییم آیا تحولات اول تا ۱۹ آوریل فاز جدیدی از جنگ اسرائیل و حماس تلقی میشود یا به معنای جابجا شدن مرزهای افزایش تنش در منطقه است. چرخه قبلی خشونت شامل ترور ژنرال سلیمانی و حمله به پایگاه نظامی عین الاسد در عراق منجر به یک جنگ گسترده نشد.
در سال ۲۰۲۰ مقامهای ارشد سعودی و اماراتی خواهان اجتناب از افزایش تنش شدند و احتمالا تحلیل غالب این باشد که در آوریل ۲۰۲۴ هم منطقه توانسته از یک جنگ احتمالی دیگر اجتناب ورزد. اما چنین رویاروییهای دورهای بین دشمنان منطقهای منجر به یک بازی ژئوپلتیک با ماهیت رولت روسی میشود که میتواند ایران و اسرائیل را به این نتیجه گیری برساند که وقوع جنگی در آینده محتملتر از گذشته شده است و در هر صورت دیر یا زود رخ خواهد داد.
شمشیر دموکلوس بالای سر منطقه قرار دارد، اما رهبران پایتختهای عربی هیچ عاملیتی در زمان فرود آمدن آن ندارند. آنها میتوانند از کانالهای پشت پرده و ایفای نقش میانجیگری ریسک اشتباهات محاسباتی و سوء تفاهمات احتمالی را کاهش دهند و در عین حال تلاش برای دستیابی به یک آتش بس پایدار در نوار غزه را تداوم ببخشند.