نقش آفرینی ماندگار و برتر لئوناردو دی کاپریو
تاریخ انتشار: ۱۸ آبان ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۶۳۸۳۴۲
لئوناردو دی کاپریو همواره یک بازیگر بسیار جذاب بوده است، از بازی های تاثیرگذارش به عنوان یک بازیگر جوان به نقش آفرینی ها متفکرانه اش در قالب یک ستاره جا افتاده هالیوودی. در اینجا شما را با ۱۰نقش آفرینی برتر لئوناردو دی کاپریو آشنا می کنیم که بدون شک شما را حیرت زده خواهد کرد.
جکسون داوسون در Titanic (تایتانیک)لئوناردو دی کاپریو تا سال ۱۹۹۷ یک بار نامزد جایزه اسکار را تجربه کرده و در فیلم عاشقانه و محبوب Romeo + Juliet (رموئو و ژولیت) نیز نقشی فراموش شدنی را ایفا کرده بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دی کاپریو با بازی در نقش دنی آرچر که یک یک قاچاقچی اسلحه و الماس رودزیایی است، سومین نامزدی اسکار خود را نیز به دست آورد. فیلم Blood Diamond نقدهای متفاوتی دریافت کرد اما بازی متعهدانه و دوست داشتنی لئو در کنار جایمن هانسو توجه منتقدان را به خود جلب کرد. اگر چه فیلم Blood Diamond فیلم چندان پرفروشی نبود اما بازی لئو و سکانس فراموش نشدنی مرگ فیلم را می توان هایلایت هایی بزرگ از فیلمی دانست که به یک موضوع بسیار مهم و بغرنج می پردازد.
هیو گلس در The Revenant (از گور برخواسته)فیلم ایناریتو اغلب بیشتر شبیه یک چالش تکنیکی است تا یک روایت خوش ساخت و هیجان انگیز اما جای شک ندارد که بازی لئو در نقش هیوگلس بزرگ ترین نقطه قوت فیلم The Revenant بود. دی کاپریو برای این فیلم شرایط بسیار سخت، نورپردازی طبیعی بیرحمانه و سکانس بسیار پیچیده مبارزه با خرس را با سبک سختگیرانه ایناریتو تجربه کرد. اگر چه این فیلم را نمی تواند جذاب ترین فیلم دی کاپریو دانست، The Revenant در نهایت باعث شد که او جایزه اسکاری که مدت ها پیش باید می گرفت را بدست آورده و به همین خاطر نقش هیو گلس را برای دی کاپریو ماندگارتر کرد.
ریک دالتون در Once Upon A Time… In Hollywood (روز ی روزگاری در هالیوود)در فیلم Once Upon A Time… In Hollywood ساخت کوئنتین تارانتینو، لئو در نقش یک بازیگر از شهرت افتاده به نام ریک دالتون می درخشد. یکی از سبک های خاص فیملسازی تارانتینو دستکاری تاریخی و روایت آن از نگاه خود است و داستان جذاب فیلم و تصویرسازی مجدد از قتل شارون تیت به دست خانواده چارلز مانسون توجه بسیاری در هالیوود به خود جلب کرد. تارانتینو، دی کاپریو و برد پیت همیشه افسونگر مدیتیشنی بی نقص را در مورد هالیوود در حال تغییر ارائه کردند. این فیلم به شکل غیرمنتظره ای تکان دهنده و با مزه است و این جذابیت مرهون بازی های بسیار بی نقص زوج مناسب پیت و لئو هستیم.
فرانگ ابگنیل جونیور در Catch Me If You Can (اگه می تونی من و بگیر)استیون اسپیلبرگ بزرگ از دی کاپریو نهایت استفاده را برای ایفای نقش یک خلافکار شارلاتان به نام فرانک ابگنیل برد. فیلم Catch Me If You Can که در سال ۲۰۰۲ ساخته شد نمونه ای اولیه از علاقه دی کاپریو به خلافکاران دنیای واقعی ابود. او پیش از بازی در این نقش، حضوراً به دیدار ابگنیل واقعی رفت و همین کار را نیز بعدها در The Wolf Of Wall Street (گرگ وال استریت ) نیز انجام داد. فیلم اسپیلبرگ به روایت تعقیب و گریز هیجان انگیز و راضی کننده بین یک مامور اف بی آی با بازی تام هنکس و شخصیت ملون لئو می پردازد. شاید اگر نقش ابگنیل را یک بازیگر دیگر بازی می کرد نتیجه ناخوشایند بود اما جذابیت لئو و رابطه جذاب بین دزد و پلیس در این فیلم، بخش اعظم جذابیت فیلم اسپیلبرگ را به خود اختصاص داده است.
تدی دانیلز در Shutter Island (جزیره شاتر)Shutter Island تنها فیلم مشترک دی کاپریو و اسپیلبرگ است که نتوانست نامزدی اسکار در بخش های اصلی را بدست آورد و این موضوع مایه رم است. اقتباس مسحور کننده اسکورسیزی از یک رمان ترسناک گوتیک و مدرن بسیار زیبا و جذاب است. Shutter Island از توانایی بازی لئو در نقش های مبهم و به تصویر کشیدن یک شخصیت دیوانه نهایت استفاده را می برد. محبوبیت پایدار این فیلم در میان طرفداران گواهی بر توانایی تیم دی کاپریو/اسکورسیزی برای تبدیل کردن یک داستان زشت و مبهم به یک روایت خوشایند و جذاب است.
جوردن بلفورت در The Wolf Of Wall Street (گرگ وال استریت)لئو و مارتین اسکورسیزی بارها با هم همکاری داشته اند اما The Wolf Of Wall Street یک فیلم بسیار موفق برای فیلمساز افسانه ای آمریکا بود. لئو نیز از تهیه کنندگان فیلم بود، فیلمی که قبل از افتادن به دست اسکورسیزی، سرگذشتی بسیار پر فراز و نشیب را تجربه کرده بود. دی کاپریو برای بازی در این نقش مشاوره های بسیاری از بلفورت واقعی گرفته بود اما همراه با اسکورسیزی، او نگاهی پیچیده، بیرحمانه و ناخوشایند به زندگی یکی از بدنام ترین شارلاتان های وال استریت انداختند که جذابیت فیلم را دو چندان می ساخت. این فیلم ممکن بود به سادگی و به اشتباه به عنوان فیلمی که طمع و رفتارهای مشکل دار بلفورت را می ستاید در نظر گرفته شود اما بازی بی تکبر و کمدی لئو و لنزهای بی نقص اسکورسیزی به ساخت یک فیلم فراموش نشدنی در مورد سقوط وال استریت در سال ۲۰۰۸ منجر شد.
کالوین کندل در Django Unchained (جنگوی زنجیر گسیخته)یک بازیگر بسیار خاص و متعهد می خواهد که بتواند نقش یک برده دار شیطان صفت را بازی کند. برخی بر این باورند که دی کاپریو نقش کالوین کلین در فیلم Django Unchained را برای بدست آوردن جایزه اسکار انتخاب و بازی کرده است اما هر بیننده ای می تواند تعهد کامل لئو در پروژه تارانتینو برای خلق یک روایت ابرقهرمانی از یک داستان برده داری مشاهده کند. اگر چه برخی تارانتینو را انتخاب مناسبی برای کارگردانی این فیلم نمی دانستند، Django Unchained همچنان یک تلاش متعهدانه برای خلق فیلمی در مورد گذشته برده داری دردناک آمریکا با جذابیت تجاری خاص خود است. در نقش کندی، دی کاپریو یک شخصیت منفی بی شرم و شرور اما جذاب است که باعث می شود با دیگر فیلم هایی که برده داران را انسان هایی مهربان یا بی توجه نشان می دهند متفاوت باشد.
بیلی کاستیگان در The Departed (درگذشته)ترکیب اسکورسیزی/دی کاپریو در این فیلم مافیایی در سال ۲۰۰۶ یکی از بهترین همکاری های این دو بود. بازی مدیرانه لئوناردو دی کاپریو در نقش یک مامور مخفی اف بی آی در میان مافیای بوستون به اندازه بازی مت دیمون در نقش سخن چین این مافیا در اداره پلیس ماساچوست متعهدانه و قابل توجه است. بازی موش و گربه بین دیمون، دی کاپریو، جک نیکلسون و مارک والبرگ در فیلم باعث می شود که The Departed یک کلاسیک بوستونی و یک دستاورد بزرگ در سینمای مدرن هالیوود باشد.
دام کاب در Inception (سر آغاز)مرموزترین بازی لئوناردو دی کاپریو تا به امروز همچنان بهترین نقش آفرینی او به شمار می آید. همانند بسیاری از فیلم های دیگر کریستوفر نولان، فیلم Inception نیز چیزی بین یک فیلم هنری و بلاک باستر است که از ستارگان بزرگ و افکت های باشکوه برای وارد کردن مخاطب در یک روایت بسیار بزرگ و مسحور کننده استفاده می کند. شخصیت کاب با بازی لئو، سارقی کارکشته در زمینه نفود به ناخودآگاه افراد بود که به دنبال اسرار یک شرکت می گشت. در فیلم Inception، او تیمی را استخدام می کند تا در انجام کاری ظاهراً غیرممکن به او کمک کنند که همان کاشتن یک ایده در ذهن ناخودآگاه یک شخص است. تردیدی نیست که بازی لئوناردو دی کاپریو بزرگ ترین نقطه قوت فیلم Inception است.
منبع: روزیاتو
انتهای خبر/
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: لئوناردو دی کاپریو نقش آفرینی وال استریت یک بازیگر یک روایت بازی لئو نقش یک بی نقص
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۶۳۸۳۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایتی از ۵۳ سال تدریس و مهری ماندگار
بیش از ۵۰ سال از عمر خود را به آموزش و تدریس مشغول بوده است، اما هنوز پر انرژی سر کلاس درس میرود و خستگی برایش معنایی ندارد، معلمی که گرد پیری روی موهایش نشسته و همچون پدری مهربان از به ثمر نشستن تلاشهایش میگوید.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، معلمان نمادی از علم و دانش و از مؤثرترین نیروها در تربیت دانشآموزانی کنجکاو، دانا و جویای علم هستند، آنها منابع آگاهی، روشننگری و روشنفکری به حساب میآیند که دانشآموزان را با خرد خود تغذیه میکنند، مهارتهای واقعی داشتن یک زندگی موفق را به کودکان آموزش میدهند و به نسلهای آینده جامعه کمک میکنند تا مسیر دقیق و صحیح زندگی را کشف کنند.
دوازدهم اردیبهشت همزمان با شهادت استاد مرتضی مطهری، در تقویم رسمی ایران به عنوان روز معلم نامگذاری شده است و هدف از این نامگذاری قدردانی از زحمات و خدمات این استاد بزرگ و ارج نهادن به جایگاه والای معلم است، به همین مناسبت گفتوگویی داشتیم با حبیب توحیدی، معلمی که پس از گذشت سالها آموزش و تدریس همچنان با انگیزه و علاقه خاصی در کلاس درس حاضر میشود.
وی در خصوص مسیر زندگی خود این گونه اظهار میکند: در کرمانشاه متولد شدم و تا هنگام دریافت مدرک دیپلم در آنجا زندگی میکردم، مدرک لیسانس را در تهران گرفتم و از همان بدو ورود به دانشکده به آموزش علاقه داشتم و با توجه به اوقات فراغتی که در طول هفته وجود داشت، به اداره آموزشوپرورش یکی از نواحی تهران مراجعه کردم و آنها با استقبال گرمی که داشتند، ساعاتی از هفته را برای تدریس اختصاص دادند تا با حضور در کلاسهای دبیرستان به تدریس و آموزش دانشآموزان بپردازم.
این معلم فعال و پرانرژی میگوید: از همان دوران دانشجویی علاقهمند به آموزش و شغل معلمی بودم و با اظهار لطفی که دانشآموزان نسبت به معلمشان داشتند، از همان زمان تصمیم گرفتم بهصورت جدیتر و مستمر همین کار را ادامه دهم، همچنین تحت تأثیر معلمان خوبی که در دوران دانشآموزی داشتم، خود نیز مسیر معلمی را در پیش گرفتم و زمانی که از دانشگاه فارغالتحصیل شدم، میتوانستم در شغلهای مختلفی مشغول به کار شوم، اما به خاطر شدت علاقهای که به تدریس و آموزش داشتم، حرفه معلمی را برگزیدم.
توحیدی ادامه میدهد: قشر تحصیلکرده و دانشجویان در دهه ۵۰ بسیار کمتر از زمان حال بود و اغلب پسران برای کمک به خانواده و پدر مشغول به کشاورزی و دامداری میشدند، به همین علت فارغالتحصیلان دانشگاهی میتوانستند آسانتر جذب مراکز دولتی و اداری شوند، اما کسانی وارد آموزشوپرورش میشدند که علاقهمند به آن بودند.
از آموزش خسته نشدهام و از موفقیت دانشآموزانم دلگرم میشوماین معلم با سابقه ۵۳ سال تدریس در آموزشوپرورش در خصوص بهترین خاطرهای که از دوران معلمی خود دارد، اضافه میکند: در سالهای ابتدایی خدمت که سرباز معلم بودم در روستایی به دور از شهر خدمت میکردم و نیاز بود هر روز با اتوبوس به مدرسه بروم، اما اتوبوس همواره از جاده اصلی عبور میکرد، برای همین باید هر روز حدود پنج کیلومتر را پیادهروی میکردم تا بتوانم به جاده اصلی برسم؛ یک روز در میانه راه برف سنگینی که تحملش بسیار دشوار بود و سرمای شدیدی به همراه داشت، به حدی که از شدت سرما و کولاک دیگر توان ادامه دادن مسیر را نداشتم.
وی ادامه میدهد: ناگهان صدای فریادی به گوشم رسید و به محض شنیدن این صدا شوقی درونی در وجودم ایجاد شد و توانستم به سمت مبدا صدا حرکت کنم و مشاهده کردم که دانشآموزان روستا چون میدانستند در این سرما نمیتوانم به مدرسه برسم، به دنبالم آمدهاند، این از خودگذشتگی دانشآموزان برای همیشه در خاطرم مانده است و با یاد آن دلگرم میشوم، چرا که در آن شرایط ناگوار و ناامیدکننده و به دور از انتظار به کمکم آمدند.
توحیدی درباره خاطره یکی از دانشآموزانش که پزشک شده است، میافزاید: روزی بخاطر درد دندانی که داشتم به مطب دندانپزشکی رفتم، بعد از پایان درمان برای پرداخت هزینه به بخش پذیرش مراجعه کردم که ناگهان متخصص دندانپزشک گفت نیازی نیست حق ویزیت را پرداخت کنید، ما از دانشآموزان سالهای گذشته شما هستیم، با شنیدن این حرف ناگهان مبهوت ماندم، زیرا بخاطر گذشت حدود ۱۵ سال با تغییر چهره آن شخص نتوانستم او را بشناسم، اما از اینکه او به چنین جایگاهی رسیده بود، خوشحال شدم.
مدرس نمونه استان اصفهان در سال ۱۳۷۶ ادامه میدهد: روزی در یکی از مدارس، دبیر آموزش زبان انگلیسی مرا در آغوش گرفت و گفت که از دانشآموزان چندین سال پیش من بوده است و در حال حاضر افتخار میکند که همکارمان شده است؛ همچنین حدود یک ماه گذشته فردی از ایتالیا تماس گرفت و بعد از احوال پرسی مختصری بیان کرد که از شاگردان من بوده است و در حال حاضر در ایتالیا مشغول به ادامه تحصیل در دوره دکتری است.
توحیدی میگوید: با اینکه ۵۳ سال است مشغول آموزش و تدریس هستم، هنوز خسته نشدهام و با علاقه بر سر کلاس حاضر میشوم و به دانشآموزان سال آخر دوره دبیرستان توصیه میکنم که یکی از اولویتهای انتخاب رشته دانشگاهی خود را برای ورود به دانشگاه فرهنگیان اختصاص دهند، چرا که در این دانشگاه زمینه پیشرفت بسیاری برای ادامه تحصیل وجود دارد و با علاقه داشتن به حرفه معلمی میتوانند در تحصیل و شغل خود موفق شوند و ارتباط خوبی با دانشآموزان برقرار کنند.
کد خبر 748543