فیکایو توموری: علاقه میلان به جذب من شوکه کننده بود؛ کاکا یکی از بازیکنان مورد علاقه ام در بچگی بود
تاریخ انتشار: ۱۹ آبان ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۶۴۹۹۸۳
فیکایو توموری می گوید این که می داند افرادی مثل مالدینی بازی اش را تماشا می کنند، انگیزه مضاعفی به او می دهد.
فیکایو توموری، مدافع انگلیسی میلان در مصاحبه اخیر خود از شوکه شدنش پس از اقدام میلان برای جذب او و همچنین رابطه اش با تامی آبراهام و پائولو مالدینی نیز صحبت کرد. به گزارش طرفداری، فیکایو توموری در این مصاحبه گفت:
همیشه چیزی در ذهنم بود که باعث می شد به این فکر کنم که می خواهم چیزی را در خارج از انگلیس امتحان کنم و ببینم که چنین زندگی ای چگونه است؛ فرهنگ، سبک های مختلف فوتبال.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وقتی جوان هستی، فقط برای تفریح بازی می کنی و هرگز نمی دانی که این قضیه تا کجا ممکن است پیش برود. سپس وقتی بزرگ تر می شوی، نزدیک و نزدیک تر می شوی و می بینی که بازیکنانی برای تیم اصلی بازی می کنند و آن جاست که این قضیه را بیشتر جدی می گیری. بنابراین، رشد کردن در چلسی قطعاً مرا به عنوان بازیکنی که امروز هستم، شکل داده است. من با بازیکنان خوب زیادی بازی کرده ام، زیر نظر سرمربی های خوب زیادی بوده ام و سپس این فرصت را داشتم که در تیم اصلی بازی کنم و همین موضوع مرا به این مرحله ای که الان در آن هستم، رساند.
من به اندازه کافی خوش شانس بودم که این کار را با افرادی انجام دهم که در دوران رشد و ترقی ام در کنار آن ها بازی می کردم؛ افرادی چون تامی آبراهام، میسون مانت، کالوم هادسون اودوی و ریس جیمز. یادم می آید که در اولین بازی ام در لیگ قهرمانان مقابل والنسیا وارد استادیوم شدم و شنیدن موسیقی لیگ قهرمانان برای من شگفت انگیز بود. قبل از بازی که صحبت می کردیم، ما بسیار هیجان زده بودیم و در طول بازی و پس از آن، ما این طور بودیم که «اوه، این لیگ قهرمانان است، این واقعی است.» روز خاصی بود. تامی آبراهام دوست بچگی من است، ما با هم بزرگ شدیم و همیشه در نهایت مسیرمان به یک جا ختم می شد. در نتیجه بله، ما تقریباً هر روز با هم صحبت می کنیم چون دوستان بسیار خوبی هستیم. حضور او در ایتالیا و تجربه این ها مانند من، فوق العاده است.
خاطراتت از میلان؟
شب های لیگ قهرمانان به ذهنم می رسد. زمانی را به یاد می آورم که واقعاً به شدت به فوتبال علاقه مند شده بودم و زیاد فوتبال تماشا می کردم و متاسفانه، بازی فینال استانبول در ذهنم هست. اما بدیهی است که این یک بازی فوتبال فوق العاده بود. سپس به یاد می آوردم که فینال سال 2007 در آتن را تماشا کردم که میلان در آن قهرمان شد. بازیکنان بزرگ زیادی در میلان حضور داشتند. یکی از بازیکنانی که من در بچگی خیلی دوست داشتم، کاکا بود. بنابراین این که بتوانم بگویم بخشی از باشگاهی هستم که این بازیکنان بزرگ در آن بازی کرده اند، شگفت انگیز است.
من با پائولو مالدینی صحبت کردم و او به من توضیح داد که فکر می کند که چگونه می توانم بازی ام را از نظر جایگیری و بازی با توپ بهبود دهم، در نتیجه چیزهای کوچکی هستند که می توانم روی آن ها کار کنم. اما داشتن چنین افرادی که بتوانید از آن ها چیزی یاد بگیرید و توصیه هایی بشنوید، چیزی است که نمی توان آن را خرید یا آموزش داد. و این که می دانم این افراد بازی ام را تماشا می کنند، انگیزه مضاعفی برای من است.
تمرین با زلاتان ابراهیموویچ چگونه است؟
سخت است! او بسیار قدرتمند و در حرکاتش بسیار باهوش است. می دانید، حتی در 40 سالگی هم او هنوز خیلی سریع جا به جا می شود. داشتن کسی که تقریباً در تمام دوران حرفه ای خود در بالاترین سطح بازی کرده است، فردی مانند او برای دفاع کردن در مقابلش و یادگیری از او، شگفت انگیز است. قطعاً داشتن او در تیمتان بهتر از نداشتن او است چون او یک برنده است. او تیم را خیلی هدایت و رهبری می کند و مطمئن می شود که همه بازی خود را بهبود دهند. داشتن او در کنار خود قطعاً یک مزیت است.
زبان ایتالیایی؟
ایتالیایی من خوب است. خیلی بیشتر از اوایل حضورم در میلان متوجه می شوم. می دانید، وقتی سرمربی در جلسات مشغول صحبت است، خیلی چیزی را از دست نمی دهم، به نوعی همه چیز را متوجه می شوم. اما این مربوط به مسائل فوتبالی است. اگر به رستوران بروم یا در رختکن مشغول صحبت شوم، فکر می کنم که خوب هستم اما هنوز چیزهایی وجود دارد که باید روی آن ها کار کنم.
اخبار داغ
ماموریت زشت خانم رقصنده تتلو در کنسرت ! / بی غیرتی تماشاچیان ! + فیلم جنجال چمدان های تیم ملی فوتبال ایران در سفر به لبنان تا زمانی که اسکوچیچ سرمربی باشد، طارمی به تیم ملی برنمی گردد / ادعای رسانه پرتغالی سرخیو راموس سرانجام به تمرینات گروهی پاری سن ژرمن اضافه شد از آخرین گل مسی در رقابت های لیگ، 6 ماه می گذردمنبع: طرفداری
کلیدواژه: فیکایو توموری لیگ قهرمانان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tarafdari.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «طرفداری» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۶۴۹۹۸۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ریشهیابی علل کمبود مدافعان چپ ممتاز در فوتبال مدرن
اگرچه مشکل فقدان مدافع چپهای قابل اتکا در فوتبال انگلیس ملموستر است، اما در تمامی لیگهای معتبر اروپایی وجود دارد.
در فصل گذشته برای اولین بار در تاریخ ۵۰ ساله تیم منتخب فصل اتحادیه فوتبالیستهای حرفهای (PFA)، بازیکنان لیگ برتر انگلیس هیچ دفاع چپی را در ترکیب یازده نفره منتخب خود قرار ندادند. تنها مدافع کناری منتخب، کیران تریپیر بود که در کنار جان استونز، روبن دیاز و ویلیام سالیبا برگزیده شد.
طرفداری | امسال هم پیدا کردن یک مدافع چپ مناسب برای این تیم منتخب کار دشواری است. بخشی از این موضوع به خاطر مصدومیت بازیکنانی مثل اندی رابرتسون (۱۵ بازی)، لوک شاو (۱۲ بازی) و بن چیلول (۹ بازی) است. اما بخش دیگر هم به خاطر استفاده تیمهای مدعی قهرمانی، یعنی آرسنال و منچسترسیتی، از بازیکنان عجیب و غریب در این پست است.
اگر به دنبال یک مدافع چپ تخصصی بگردید که در بیش از نیمی از بازیهای این فصل به میدان رفته باشد، گزینههای شما لوکاس دینیه، آنتونیو رابینسون یا دستینی اودوگی هستند. همه این بازیکنان مدافعان چپ خوبی هستند، اما به سختی میتوان آنها را در سطح جهانی دانست. دلایل مختلفی برای کمبود مدافع چپ باکیفیت وجود دارد، اما به نظر میرسد مشکلی در ردههای پایه نیز وجود داشته باشد.
جذابیت پست دفاع کناری را جیمی کرگر، بازیکن سابق لیورپول، با کنایهای در یک برنامه تلویزیونی به بهترین شکل خلاصه کرده است. او میگوید: «هیچ بچهای آرزو ندارد که وقتی بزرگ شد، گری نویل شود.» این جمله در عین شوخی بودن، نکته مهمی را مطرح میکند. به طور سنتی، بازیکنان در پست دفاع چپ معمولا بازیکنانی هستند که در پستهای دیگر عملکرد خوبی نداشتهاند و به این پست منتقل شدهاند؛ مثل مدافعان میانی یا وینگرهای سابق.
تقریباً تمام بازیکنانی که به یک فوتبالیست سطح بالای لیگ برتر تبدیل میشوند، بهترین بازیکن یا بسیار نزدیک به بهترین بازیکن در تیم جوانان خود بودهاند. و صد البته که تیمهای بسیار کمی بهترین بازیکن خود را در دفاع چپ یا راست قرار میدهند. بهترینها، هافبک مرکزی هستند یا اگر گلزن باشند، مهاجم هستند. اگر کوچک و سرعتی باشند، وینگر هستند. اگر قوی و استوار باشند، مدافعان میانی هستند. اما به تیم جوانان خود یا تیم مدرسه خود فکر کنید و به بهترین بازیکن تیم خود فکر کنید. آیا آنها یک مدافع چپ یا راست بودند؟ تقریباً با اطمینان میتوان پاسخ داد: «نه».
اما تیمهای بزرگسال به هر حال باید از جایی مدافعان چپ و راست پیدا کنند، و این کار اغلب شامل تغییر نقش یک بازیکن بااستعداد در ردههای جوانان است. به عنوان مثال، ترنت الکساندر آرنولد صراحتا در مورد این موضوع صحبت کرده است که تغییر پست او به دفاع راست یک حرکت کاملاً حسابشده بوده است؛ تصمیمی که بعد از صحبت با کادر مربیگری لیورپول گرفته شد. آنها فکر میکردند در خط هافبک بازیکن کافی دارند، اما در پست دفاع راست جای خالی وجود دارد.
در قرن بیستم، زمانی که بازی در پست دفاع چپ و راست یک وظیفه کاملاً دفاعی در نظر گرفته می شد، بازیکنان در این پست معمولاً مدافعان میانی بودند که به کنارهها منتقل می شدند. گری نویل نمونه بارز این موضوع است. وقتی از مدافعان کناری انتظار بیشتری برای حمله کردن میرفت، آنها معمولاً بازیکنانی بودند که از پست وینگر به عقب آورده میشدند. این یک تغییر نسبتاً ساده بود. این بازیکنان باید یاد میگرفتند که در موقعیتهای تک به تک مسلط باشند و چگونه از تیر دوم دفاع کنند. اما هر چه مدافعان کناری ذهنیت هجومی بیشتری پیدا میکردند، بیشتر در طول خط میدویدند و سانتر میکردند؛ اساساً همان کاری را انجام می دادند که زمانی برعهده وینگرها بود.
برای نمونه، وین بریج را در نظر بگیرید که در اواخر قرن بیستم ظهور کرد. او در تیم رزرو ساوتهمپتون مهاجم مرکزی بود، سپس چند فرصت حضور در تیم اصلی در پست وینگر چپ به دست آورد، اما در نهایت به یک مدافع چپ ثابت تبدیل شد. بهترین سالهای او برای چلسی و انگلیس به عنوان ذخیره اشلی کول سپری شد؛ کسی که در تیم جوانان آرسنال مهاجم بود و اعتراف کرد که از تغییر پست به مدافع چپ ناامید شده است. این یک الگوی آشنا بود.
وین بریج کارش را به عنوان یک مهاجم مرکزی شروع کرد ولی بیشتر دوران بازی خود را به عنوان یک مدافع چپ سپری کردو هنگامی که مدافعان کناری در اورلپ کردن آنقدر راحت شدند که شبیه به وینگرها بازی میکردند، دیگر نیازی به وینگرها برای ایفای نقش مشابه نبود. از سال ۲۰۱۰ ظهور وینگرهایی که در عرض حرکت میکنند، به این معنی بود که بسیاری از وینگرهای باتجربه به جناح مخالف نقل مکان کردند؛ دیمین داف را در نظر بگیرید که در جناح راست و سایمون دیویس در جناح چپ برای فولام بازی میکنند. فولام در آن سال به فینال لیگ اروپا رسید.
این حالا تبدیل به الگوی پیشفرض شده است و جوانانی که بزرگ میشوند به طور خودکار بهترین پست خود را در جناح مخالف پای قویترشان میبینند. روزگاری انگلیس در سمت چپ مشکل داشت چون هیچ بازیکن چپپای با کیفیتی نداشت. حالا آنها در سمت چپ مشکل دارند، چون تمام بهترین گزینههای هجومی کناریشان (بوکایو ساکا، کول پالمر و فیل فودن) چپپا هستند و به همین دلیل در سمت راست بازی میکنند.
این موضوع هنگام تبدیل بازیکنان به مدافع کناری که هنوز انتظار میرود در جناح مربوط به پای ترجیحیشان بازی کنند، مشکل ایجاد میکند. تغییر پست از وینگر راست به مدافع چپ بسیار چشمگیرتر از تغییر پست از وینگر چپ به مدافع چپ است. زمانی مربیان فقط باید این بازیکنان را متقاعد میکردند که کار مشابهی انجام خواهند داد؛ یعنی دویدن و سانتر کردن، فقط با این تفاوت که این کار را از چند متر عقبتر شروع خواهند کرد؛ اما متقاعد کردن بازیکنی که با حرکات عرضی و شوت زدن مثل آرین روبن بزرگ شده است، برای تغییر کامل سبک بازیاش، کار دشوارتری است.
گاهی اوقات پیشنهاد شده است که ساکا، که در دوران ابتدایی میکل آرتتا مدتی به عنوان مدافع چپ هجومی بازی میکرد، میتواند آن پست مشکلساز را برای انگلیس حل کند، اما چنین سناریویی بعید به نظر میرسد. این تغییری فاحش نسبت به کاری که او در حال حاضر انجام میدهد، محسوب میشود. اگر این موضوع چند دهه پیش بود و ساکا به جای بازی در جناح راست، در پست وینگر چپ برای آرسنال بازی میکرد، شاید به این اندازه مشکلساز نمیشد.
بوکایو ساکا در حال بازی کردن برای آرسنال در پست مدافع چپ در فوریه ۲۰۲۰پس چطور است که مدافعان میانی را به مدافعان کناری تبدیل کنیم؟ به هر حال، مدافعان به طور فزایندهای به خاطر تواناییشان در حفظ توپ و تحرکشان انتخاب میشوند. برای مثال، بن وایت به شکل تحسین برانگیزی خودش را با بازی در پست مدافع راست وفق داده است، در حالی که پیش از این در پست مدافع میانی عملکرد خوبی داشت.
این راه حل در سمت راست جواب میدهد. اما مشکل برای مدافعان چپ دو جنبه دارد. اولین و واضحترین دلیل این است که بازیکنان چپ پا از بازیکنان راست پا کمیابتر هستند، بنابراین گزینههای کمتری برای انتقال به آن جناح وجود خواهد داشت. دومین مشکل (و مشکل مدرنتر) این است که تقاضای بیشتری برای چپ پا بودن مدافع میانی سمت چپ تیم شکل گرفته است، بنابراین بازیکنان این ناحیه از زمین باید در بازیسازی راحت باشد. البته الزاما نیاز نیست آنها چپ پا باشند (ویرجیل فن دایک راست پاست، در سمت چپ بازی میکند و پاسور فوقالعادهای است) اما دلایل خوبی برای داشتن یک مدافع میانی چپ پا در سمت چپ وجود دارد؛ امروزه بیشتر از زمانی که ضربات دروازه به طور معمول از بالای سر مدافعان و به سمت یک مهاجم هدف قد بلند ارسال میشد، به مدافعان چپ پا در مرکز خط دفاعی نیاز است. به عنوان مثال، لیساندرو مارتینز در گذشته شاید به یک مدافع چپ تبدیل میشد. او فقط ۱/۷۵ سانتیمتر قد دارد و چپ پا است. اما در دوران مدرن، او به طور واضح یک مدافع میانی است.
امروزه احتمال اینکه مدافعان چپ بازیکنانی باشند که در گذشته وینگر بودهاند، کمتر شده است، چون این تغییر پست سختتر شده است. همچنین، احتمال اینکه آنها بازیکنانی باشند که سابقه بازی در مرکز خط دفاع را داشتهاند، کمتر است، چون مربیان تمایل کمتری به انتقال دادن آنگریها از آن پست دارند. در چنین وضعیتی، کمبود مدافعان چپ باکیفیت، جای تعجب ندارد.
به قلم Michael Cox برای وبسایت The Athletic
از دست ندهید ????????????????????????
درخواست دروسی: سردار را در رم حفظ کنید اختلاف علنی رئیس فدراسیون با مجری تلویزیون اعتراض هوادار بارسلونا: ژاوی، مرد سر حرفش میماند! رد پای آرتتا؛ اورتون بعد از 14 سال لیورپول را در خانه شکست داد!