Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «الف»
2024-04-30@06:25:03 GMT

وصیتنامه مرحوم حیدر رحیم پور ازغدی

تاریخ انتشار: ۱۹ آبان ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۶۵۰۱۵۴

بخشی از وصیتنامه معلم "بیقراری" و آموزگار"دردمندی"، استاد حیدر رحیم پور ازغدی 

بسم الله الرحمن الرحیم 

۱. در آستانه آخرت ، با قلبی مالامال از امید به رحمت خداوند  ، اینک حیدر رحیم پور ازغدی ، فرزند مرحوم حاج محمد علی،  او را سپاس می گوید بر تفضل مسلمانی و تشیع جعفری، و بر دریافت اسلام  با تعریف آخرین سخنگوی آسمان و مرسل آخرالزمان، که صلوات خدا و فرشتگانش بر او ، و نیز برنعمت شناخت قرآن با تفسیر اوصیائ او، ائمه اثناعشر ، علیهم السلام ،حجت های تمام ،  از غدیر تا فرج بزرگ در پایان تاریخ.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

هزار سپاس ،خدای را که نه تسلیم اسلام ، بل مومن بدان بودم و به رسم محمد ص، نه تمکین، که عشق ورزیدم و هرچه پیرتر شدم این عشق جوانتر شد و با من خواهد ماند زیرا با هرچه در این عالم ، مانوس تر باشیم، در عوالم پس از مرگ ،  محشور تر خواهیم بود.
و امان از روز حسرت و خوف بزرگ ، چه قیامتی که آبها آتش گیرند، کوهها چون پنبه ، ازهم بگسلند، خورشید تاریک شود ، ستاره ها فروپاشند، گورها بشکافند و اولین وآخرین برای محاکمه بزرگ ، برون آیند و هر کس بر شاکله ای که خود را برآن  ساخته و پرداخته ، برانگیخته شود و ازخویشان ، و بلکه از خویش نیز بگریزد ، کودکان پیر شوند و مادران ،فرزند بر زمین گذارند....

اما خدایی که من میشناسم ،ما را  از شر خودمان ، پناه خواهد داد و ما را با خودمان تنها نخواهد گذارد و ما هکذا الظن بک.  شیعه علی ع چنین گمانی در حق پروردگار ندارد. 
 
۲. سپاس افزون تر ، آنکه روزگاری دراین جهان موقت زیستم که پس از قرن ها برای نخستین بار، پرچم دین اینچنین با عزت ، بدست خمینی بزرگ بالا رفت و خدای را که دگرباره  فرو نیفتد و حاشا که به قصور و تقصیر ما.
 و سپاس دوباره ، عنایت خاص خدای را که دست مرا در دست اساتید و بزرگانی چون حاج شیخ ( مجتبی قزوینی خراسانی ) گذارد و به اشاره او، دست دیگرم از همان سال ۴۱ تا پایان در دست خمینی بود .   خجسته آن روز که  در رکاب شیخ در آغاز نهضت ، برای بیعت به قم رفتیم و از آن پس در هیچ صحنه ای امام را تنها نگذاردم.

پس از او خامنه ای ، صالح برای امامت امت بود که پیش از انقلاب ،  مجاهد بود و از سر وظیفه و نه هوس ، سیاست می ورزید و پس از انقلاب ، زاهد ماند و تغییر مسیر نداد .

۳.  تصمیم گیران کشور را دعوت میکنم به خواندن آن نقدها که در این چهل سال از باب نصیحت ائمه مسلمین کردم و آن هزاران برگ که با سه قوه  و دانشگاه و حوزه  ، باخون دل نوشتم تا بفهمند تولید کار و شغل، بدون اصلاحات انقلابی نمیشود و تا ادارات دولتی و دستگاه قضا ، بازنگری و بازسازی نشوند، بخدا سوگند انقلاب اسلامی در خطر است و ناکارآمدی و بیعدالتی ، علاج نمیشود. اما گرچه بانک ها و دیوان سالاری غیر عاقلانه ، تولیدکننده را بخاک سیاه نشاندند اما مشکل مسکن، کشاورزی، صنعت ،دامداری و... بسرعت قابل حل است و ایران براحتی آباد و ثروتمند میشود اگر و اگر....!!
یقین دارم شبکه ای از جاسوسها در ادارات کشور ، کمر به قتل تولید بسته اند و هیچکس نمی فهمد. دانشگاهها طوطی وار هرساله ، هزاران فارغ التحصیل بیکار یا ناکارآمد تحویل جامعه می دهند و هیچکس حرئت بازنگری ندارد. مسئولان میایند و میروند و نمیتوانند یا نمیخواهند ریل گذاری ها را تغییر دهند و به رنگ انقلاب درآورند.
بااینهمه، خدای را  سپاس که هرگز حتی وسوسه هم نشدم که راه طی شده را بازگردم.
 کم نبودند همرزمانی که از دهه بیست تا کنون ، هریک به دلیلی یا علتی لغزیدند و سست شدند و یا پی کار خود رفتند. یکبار پس از کودتای ۳۲ و یکبار پس از خرداد ۴۲ و تبعیدامام ، شاهد چند موج ریزش از سر ترس و یاس میان یاران سابق بودیم . گروهی نیز پس از  انقلاب ، از سر طمع و مزدطلبی و سهم خواهی یا شتابزدگی از نهضت خمینی بریدند ودر لجاج افتادند و برخی نیز درون دولت های پس از انقلاب ، مکتب و هدف را به پول سیاه ،معامله کردند ، دنیا خریدند و آخرت فروختند ، اما سپاس، خدای را که  نه شبهه ای از دشمن، ذهن مرا  و نه لقمه ای از بیت المال ، دهان مرا آلود . هفتاد سال در دفاع از  پیشوایانم و مکتب امیرالمومنین ع کوشیدم و گفتم و نوشتم ، حتی اگر نبینند و نشنوند ونخوانند اما هرگز  "وجوب تکلیف" را مشروط به "نتیجه محسوس" ندانستم. 
 کجا لغزیدیم ؟ هرجا که در خدا و آخرت ، شک کردیم و شک نکردن ، میان اینهمه وسوسه ، کار سهلی نیست، اما شک های برنامه ریزی شده و عمدی ، همه از سر طمعی یا خوفی بود و علاج آن ، نه "آگاهی" ، که "بیداری" است.

۴. اکنون که مسافر عالم دیگر ودر آستانه جهانی بس فراخ تر ایستاده و ابعاد دیگر هستی و عالم بیکران الهی را شهود خواهم کرد که مشخصاتش را رسولان او پیش تر بما گفته بودند ، به فضل و رحمت خداوند و به شفاعت پیشوایانم، اولیائ دین و به دعای امام خمینی و حاج شیخ مجتبی ، دلگرمم و میدانم که حمید شهیدم به استقبال من خواهد آمد.
  از مال دنیا دیگر جز زمین پنجراه... ندارم و همه آرزویم این بود که بتوانم آن را بفروشم و پس از تصفیه بدهی ها وحل مشکلات فرزندانم ،  پول آن را خرج خوابگاهی برای طلاب بویژه دختران غریب و مهاجر غیر ایرانی کنم اما هرچه کوشیدم، موانع اداری و شهرداری و....نگذاشتند و زمین بفروش نرفت و همکاری نشد و کاش پس از مرگ من چنین شود.

۵. بدن مرا بی سروصدا گرچه با یک وانت به روستای ....( محل کار وزراعت ) ببرید و غسل دهید . کفن من آماده است.  هزینه کفن و دفن و حتی آب غسل را از پولی بپردازید که علاوه برخمس معمول ، خمس دیگری از آن نیز احتیاطا جهت تطهیر مال از آلودگی های اجتناب ناپذیری که مقتضای تمدن کج و معوج بشری است ، پرداخت شده باشد سپس در حرم امامم علی بن موسی الرضا ع ، جنازه مرا پشت پنجره ضریح مطهر بر خاک بگذارید و زیارت بخوانید و از مولایم بخواهید در محضر خداوند ،  شفاعت کنند تا مرا بپذیرند.
 پیرامون محل دفن ،  نه از مال خودم و نه ازمال دیگری،  وجهی فراتر از میزان حداقلی داده نشود و به فرهنگ تجارت قبر، دامن نزنید بویژه که طبق روایات ، پس از مرگ، ذره وجودی هر کس ،توسط فرشتگان نقال، به همان عالمی در برزخ،  منتقل میشود که متناسب با نوع زندگانی این جهانی اوست و حیات پس از مرگ،  با میزان پول مقبره ، تغییر ماهیت نمیدهد و حیات برزخی و قیامتی انسان ، مولود عقائد و اخلاق و اعمال او خواهد بود. به علاوه اگر حتی یک نخ از لباس نماز نیز حرام و غصبی باشد گرفتار و محروم از فیض عبادتی خواهیم بود که با تضییع حدود خدا و غصب حقوق الناس همراه باشد پس چه بر سر کسی می آید که خانه آخرتش نیز آلوده به  حرام و ستم باشد.
 تکاثر و تجمل حتی در تشریفات مرگ و تفاخر بر قبور؟

۶. خبر مرگ من در حدی بیش از اطلاع رسانی به آشنایان نباشد و هیچ هزینه ای بویژه از بیت المال ، صرف تسلیتهای روزنامه ای و پرده نویسی و....نشود و اگر دیگران پرده یا دسته گلی آوردند به مسجد راه ندهید. سخنران مجلس ختم ، به مدح بنده یا دیگران نپردازد و با مستمعان ، از مرگ و آخرت بگوید تا بیاد آورند که خود نیز زودتر از آنچه بپندارند، نامشان میان  درگذشتگان شنیده و بتدریج در دنیا فراموش خواهند شد. مستمعان را تکان دهید تا فردای خود را ببینند و به آنچه در پیش دارند، با چشمهایی کاملا باز بنگرند. هرچه خرج مکتب کنید، به هدف رسیده و هرچه خرج خود کنیم، هدر داده ایم و هبائ منثورا شده است. در مجلس ختم ، حلوا، شیرینی، میوه و قهوه و چایی توزیع نشود. نام اشخاص و مشاهیر ، جدا از نام مردم ، برده و تجلیل نشود. بنویسید هر که میخواهد برای امور بی حاصل وبدعت آلودی چون خرید گل سر قبر و.... ، هزینه بپردازد آن را تبدیل به دعا و استغفار و صدقه و انفاق بر محرومان ، تهیه لوازم التحریر برای طلاب و دانشحویان تنگدست کرده وخانواده ، چند برابر بر آن بیفزایند و اگر خواستند از صاحب این قلم یاد کنند بگویند این هدیه نویسنده‌ای است که پیش و پس از انقلاب، قلمش به حرام آلوده نشد و شما را به آنچه خود عمل کرد،  وصیت میکند.

۷. اما طلاب و دانشجویان که به راستی نور چشم من بودند و در نشر افکار مرا یاری کردند ، در مسجدی و پس از نمازی ، بدون خرج و پس از کلمات خداوند ، فاتحه ای بخوانند و به ادامه این راه بیندیشند.  هرکه خواست هزینه کند ، صرف تبلیغ هدف و تربیت شاگردانی کند که تداوم این مسلک باشند. و کاش حوزه بفهمد که جامعه به تکثیر  علمایی امثال جوادی آملی و مصباح یزدی و... چه محتاج و از بعضی دیگر، چه بی نیاز است.

۸.  در خصوص اطعام ، گرچه میدانم فرزندانم به وظیفه خود، آگاهند اما دستکم هزارخانواده در روستاهای اطراف مزرعه ، اطعام و همزمان درخصوص نماز و روزه و پرهیز از حرام ، توجه و آگاهی داده شوند . در شهر نیز درمحلی که مشهور به تقوی و معنویت باشد و آلوده به عیش اغنیای بیدرد نباشد  ، اطعام شود. 

و دیگر ، التماس دعا.

 این آخرین کلمات در پایان دنیا و آستانه آخرت است و "الوداع"  تا دوباره شاید یکدیگر را در قیامت ، دیدیم و ان شالله ، با روی سپید.

 ولاحول ولاقوه الا بالله العلی العظیم و صلی الله علی محمد و آل محمد .

محتاج دعا ، حیدر رحیم پور ازغدی

منبع: الف

کلیدواژه: حیدر رحیم پور ازغدی پس از مرگ

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۶۵۰۱۵۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

«به یادِ ماموستا فخری»

به گزارش خبرنگار حوزه استان های خبرگزاری تقریب، سید علاءالدین حیدری؛ فعال مدنی اهل سنت در یادداشتی که به مناسبت درگذشت ماموستا ملااحمد فخری که در اختیار خبرگزاری تقریب گذاشته، آورده است:
 
قافله خوبان هر از چند گاهی با یکی از یاران و همسفران خوب خود وداع کرده و جامعه از برکت وجود آن یارِ خوب محروم می گردد.
 
سلسله خوبان یکی یکی به سرمنشأ خوبیها می پیوندند.
 
جامعه اورامانات خوبی و نیکویی سرشتش را مدیون این خوبهای روزگار است.
 
به تحقیق یکی از خوبها و نیکوسرشتان این دیار جناب حاج ماموستا ملا احمد فخری بود، مردی از جنس نیکی ها و حلقه ای از حلقه های  زیبای دیار اورامانات که نیک نامی در وجودشان ریشه داشت.
 
مرحوم ماموستا فخری را سالهاست می شناسم، فقیهی اندیشمند، عالمی عارف، شخصیتی خاکی و مردمی که هیچگاه تسلیم هوای نفس و مبهوت هیچ زرق و برق دنیایی نشد.
 
امام جمعه شهر بزرگی مانند جوانرود بود ولی وقتی خدمتش می رسیدی انگار در یک روستای کوچک مسئولیت دارد.
 
همراه همیشگی و یار دیرین نظام و انقلاب اسلامی بود ولی ذره ای از این نزدیکی ها سوءاستفاده نکرد.
 
قدرت طلب و به دنبال هیچ فرصت طلبی نبود.
 
سالها در مسئولیت های مختلف توفیق همراهی خیلی از مسئولین کشوری و استانی را در سفرهای به اورامانات و ملاقات با شخصیتهای مختلف از جمله جناب حاج ماموستا ملا احمد فخری را داشتم و همیشه شاهد این مسئله بودم که این شخصیت بزرگوار دو دغدغه بیشتر نداشت، اول حل مشکلات مردم و دوم مدرسه علوم دینی جوانرود و نگرانی بابت تربیت دینی جوانان...
 
ایشان مدام پیگیر مشکلات جوانرود و جوانان این شهرستان بود.
 
افتادگی و منشِ والای آن مرحوم همه را شرمنده خود می کرد.
 
هر گاه نیاز به حضور ایشان بود بدون ذره ای درنگ اعلام آمادگی می نمود و احساس می کرد که هر جا بشود برای مردم کاری کرد باید حاضر شد.
 
شخصیت خاکی ماموستا فخری و خوی عرفانی آن مرحوم، مثال زدنی بود.
 
مردی از خانواده ای اصیل و نیکنام که نیکنامی و نیکی سرشت آنها زبانزد خاص و عام است.
 
هرگاه خدمتش می رسیدم آنقدر آرام و نیک نفس بود که احساس می کردم باید بیشتر بنشینم و کسب فیض کنم.
 
نه درخواستی شخصی داشت و نه بدنبال منافع شخصی می رفت.
 
شخصیتی انقلابی که همیشه پای ثابت مجالس وحدت افزا بود. رهرو حقیقی وحدت اسلامی و پیرو راه برادری امت اسلامی که تا واپسین لحظات عمر پر برکت شان از این مسیر پای پس نکشید.
 
استاد بی ریای فقه شافعی و باورمند حقیقی این مسیر بود.
 
قافله خوبان ما قطعا جای خالی ایشان را حس خواهد کرد.
 
وجود چنین بزرگمردانی برای هر جامعه ای اعتبار و مایه بزرگیست.
 
امیدوارم نمونه چنین شخصیتهای برجسته ای در میان جامعه فراوان و فراوان تر گردند.
 
از درگاه خداوند متعال برای روح بلند مرحوم ماموستا فخری علو درجات را مسئلت می نمایم.
 
"انا لله و انا الیه راجعون"
 
انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • ملی‌پوش‌ سابق‌ کشتی ایران درگذشت
  • مسکن مهر دامغان نیازمند ۲ مدرسه است
  • اعلام اسامی داوران هفته بیست و پنجم لیگ برتر فوتبال
  • مرحوم مجتهدی غرب را می‌شناخت اما غرب زده و شیفته غرب نبود
  • رفع تصرف ۸۰۰۰ متر مربع از اراضی ملی در رحیم آباد رودسر
  • رفع تصرف ۸۰۰۰ متر از اراضی ملی در رحیم آباد رودسر
  • «به یادِ ماموستا فخری»
  • پردیس تحقیقات ملی دیم گچساران ۵۰ رقم بذر جدید معرفی کرد
  • مرمت بندهای تغذیه مصنوعی استان از ابتدای سال تاکنون
  • انتقال آب به اراضی روستای رحیم آباد شهرستان کیار