جزئیات عملیات انتقال قلب سها از بتدرعباس به تهران | دختر یک ساله جان پسر ۱۶ ماهه را نجات داد
تاریخ انتشار: ۲۰ آبان ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۶۵۳۰۶۸
همشهری- محمد جعفری: مرگ مغزی سما، دختر یکساله بندرعباسی هرچند پدر و مادرش را عزادار کرد، اما تصمیم بزرگ آنها به کودک دیگری در تهران زندگی بخشید. دیروز در جریان عملیاتی سخت و نفسگیر، یک هواپیمای جت و ۲ بالگرد به پرواز درآمدند تا قلب سما کوچولو در کمترین زمان ممکن از بندرعباس به تهران منتقل و به پسری ۱۶ ماهه پیوند زده شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش همشهری، سما کوچولو که بهتازگی یکساله شده بود، همراه پدر و مادرش در بندرعباس زندگی میکردند. سما، دختر شیرین و زیبایی بود. او در عین حال بازیگوش بود و شوق زیادی برای کشف دنیای پیرامونش داشت. چند روز قبل او در خانه مشغول بازی بود که حادثهای تلخ اتفاق افتاد. درحالیکه مادر سما مشغول انجام کارهای خانه بود، او به دور از چشم مادر سراغ یک سطل پر از آب رفت. او همینطور که دستش را داخل سطل کرده بود تا آببازی کند، ناگهان داخل سطل افتاد. آن زمان هیچکس این صحنه را ندید تا دختر یکساله به دور از چشم والدینش در سطل آب دچار خفگی شود. لحظاتی از این حادثه میگذشت که مادر متوجه غیبت دخترش شد. دلشوره عجیبی به جانش افتاد و بعد از آن که با نگاهش خانه را پایید و دخترک را ندید، دوان دوان خودش را به حیاط رساند. وقتی او به نزدیکی سطل آب رسید، سما را غوطهور در آب دید. او آن چیزی را که به چشم میدید، باور نداشت، اما همهچیز واقعیت داشت. او فورا دخترش را از آب بیرون کشید و در آغوش گرفت. سما نفس نمیکشید و بدنش سرد بود. زن ناخواسته فریاد کشید و درخواست کمک کرد. در یک چشم بههم زدن چند نفر از نزدیکان سر رسیدند و تلاش کردند به او کمک کنند. هیچکس باورش نمیشد سما کوچولو که تا همین چند دقیقه قبل صدای بازی کردنش شنیده میشد، دچار چه حادثه تلخی شده است. در این شرایط بود که سما به بیمارستان شهید محمدی بندرعباس انتقال یافت.
زمانی که دختربچه به بیمارستان منتقل شد، علائم حیاتی ضعیفی داشت. شواهد نشان میداد او زمان زیادی زیر آب بوده و به ارگانهای حیاتیاش آسیب زیادی رسیده است. با وجود این، تلاشها برای نجات دختربچه ادامه یافت، اما کمی بعد معلوم شد که او دچار مرگ مغزی شده و امکان بازگشتش به زندگی نزدیک به صفر است. با این حال قلب، کبد و کلیههای سما هنوز کار میکرد و درصورتی که پدر و مادرش موافقت میکردند اعضای بدن او میتوانست جان دستکم ۴کودک دیگر را نجات دهد. در این شرایط بود که گروهی از پزشکان جلسهای با پدر و مادر سما ترتیب دادند تا ضمن اعلام خبر مرگ مغزی او، ماجرای اهدای اعضای بدن را مطرح کنند. وقتی پزشکان درباره مرگ مغزی سما کوچولو صحبت میکردند، چهره معصوم دختربچه جلوی چشمان پدر و مادرش بود. سما تازه راه افتاده بود و برای پدر و مادرش شیرینزبانی میکرد، اما حالا باید بعد از یکسال با او وداع میکردند. درحالیکه بغض پدر و مادر سما ترکیده بود، کادر درمان برای آنها از کودکان دیگری گفتند که نیازمند اهدای عضو هستند؛ آنهایی که مدتهاست از نارسایی اعضای بدن رنج میبرند و در صف دریافت عضو پیوندی هستند. چند جمله صحبت کردن در اینباره کافی بود تا پدر و مادر سما رضایتنامه را امضا کنند.
قلب سما کوچولو هنوز میتپید، اما پیوند قلب به امکاناتی ویژه نیاز داشت که فقط در تهران وجود دارد؛ به همین دلیل باید هرچه سریعتر قلب سما برای پیوند به تهران منتقل میشد. از سوی دیگر زمان جداسازی تا پیوند قلب کوتاه است و مسافت طولانی بندرعباس تا تهران باید به شکل هوایی طی میشد. در این شرایط بود که گروهی ویژه از هوانیروز، سازمان اورژانس کشور، اداره پیوند وزارت بهداشت و تیم جراح قلب تشکیل شد تا قلب کودک مرگ مغزی شده به تهران منتقل شود. طبق برنامهریزی قرار شد گروهی شامل جراحان قلب از تهران با یک هواپیمای جت راهی بندرعباس شوند و در آنجا پس از جداسازی قلب با بالگرد به فرودگاه بندرعباس و از آنجا در کوتاهترین زمان ممکن با جت به تهران برگردند و در تهران نیز در فرودگاه یک بالگرد برای انتقال هرچه سریعتر از فرودگاه به بیمارستان درنظر گرفته شده بود.
دکتر جعفر میعادفر، رئیس سازمان اورژانس کشور در این باره می گوید: «ساعت ۷صبح دیروز، گروهی از جراحان قلب در فرودگاه مهرآباد منتظر پرواز اختصاصی با جت فالکون بودند. آنها همراه با تجهیزات ویژهای پرواز خود بهسوی بندرعباس را آغاز کردند و در زمان کوتاهی به بیمارستان شهید محمدی رسیدند. در آنجا پزشکان بیمارستان همهچیز را برای انجام عملیات جداسازی اعضای بدن سما کوچولو آماده کرده بودند. کادر پزشکی در مدت زمان کوتاهی اعضای بدن بیمار را که هنوز زنده بود، جداسازی کردند و در ظرف مخصوص قرار دادند.»
از آن زمان بود که شمارش معکوس برای انتقال اعضای پیوندی به تهران آغاز شد. در محوطه بیمارستان شهید محمدی یک بالگرد آماده بود که جراحان سوار بر آن خود را به فرودگاه بندرعباس رساندند. شرایط بهگونهای بود که خلبان جت فالکون با موتورهای روشن در انتظار کادر پزشکی و اعضای پیوندی بود. لحظات به سرعت میگذشت. رئیس سازمان اورژانس کشور ادامه می دهد: «پزشکان درحالیکه ظرف مخصوص محتوی اعضای پیوندی را بهدست داشتند، روی باند فرودگاه میدویدند تا از هدر رفتن وقت جلوگیری کنند. با سوارشدن آخرین عضو کادر پزشکی به هواپیما در آن بسته شد و هواپیما به پرواز درآمد. کنترل هواپیما در دست یکی از ماهرترین خلبانها بود. او پیش از این نیز در چند عملیات انتقال اعضای بدن حضور داشت و پس از دقایقی هواپیما را روی باند فرودگاه مهرآباد به زمین نشاند.»
در گوشهای از باند فرودگاه مهرآباد یک بالگرد منتظر بود تا اعضای پیوندی را به شکل هوایی به بیمارستان قلب شهیدرجایی منتقل کند. دکتر میعادفر در ادامه می گوید:«همه دست بهدست یکدیگر داده بودند تا در کوتاهترین زمان ممکن این عملیات انجام شود. به این ترتیب، دقایقی بعد بالگرد در بیمارستان فرود آمد و پزشکان دواندوان اعضای پیوندی را به اتاق عمل رساندند.»
در شرایطی که از صبح چهارشنبه تیم جراحان برای جداسازی و انتقال اعضای بدن سما کوچولو به بندرعباس رفته بودند، گروهی دیگر از جراحان قلب در اتاق عمل بیمارستان قلب شهیدرجایی مشغول انجام کارهای مقدماتی برای پیوند قلب به پسری ۱۶ ماهه بودند. این کودک از مدتها قبل از نارسایی قلبی رنج میبرد و تنها راه ادامه زندگیاش پیوند قلب بود. در این شرایط قلب سما کوچولو که بیش از هزار و ۲۰۰ کیلومتر را از بندرعباس تا تهران طی کرده بود در عملیاتی سخت و نفسگیر به پسر ۱۶ ماهه پیوند زده شد و آنطور که پیگیریهای خبرنگار همشهری نشان میدهد این جراحی موفقیتآمیز بود. در همین حال قادری، مسئول عملیات انتقال قلب و رئیس اورژانس هوایی تهران درباره اعضای پیوندی به همشهری گفت: قلب، کلیهها و کبد بیمار مرگ مغزی شده در بندرعباس جداسازی و قلب در تهران به پسری ۱۶ ماهه پیوند زده شد و کبد و کلیهها نیز برای پیوند به ۳ بیمار نیازمند دیگر به شیراز منتقل میشود.
کد خبر 636987 برچسبها اهدای عضومنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: اهدای عضو اعضای پیوندی پدر و مادرش پدر و مادر اعضای بدن پیوند قلب مرگ مغزی یک ساله ۱۶ ماهه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۶۵۳۰۶۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دستدرازی به دختر خردسال توسط پدر | مادر با مفتول شوهرش را کشت!
زن جوانی که به قتل شوهرش اعتراف کرده، انگیزه خود را از این قتل آزار دختر ۷ سالهاش توسط شوهر خود اعلام کرد.
به گزارش همشهری آنلاین، ۸ آبان سال ۱۴۰۱ مأموران پلیس با تماس تلفنی زنی جوان مبنی بر قتل مرموز شوهرش به یک دامداری در منطقه دماوند رفتند بررسیهای اولیه نشان میداد مرد ۴۳ ساله با ضربههای جسم سخت به سرش جان باخته است.
زن جوان در توضیح ماجرا گفت: من و همسرم با پسر ۱۰ ساله و دختر ۷ سالهمان از حدود ۶ ماه قبل در این دامداری مشغول به کار شدیم و در اتاق کناری دامداری زندگی میکنیم. ما شبها شیر گاوها را میدوشیدیم و صبح به مغازه صاحب دامداری میبردیم تا اینکه چند روز قبل صاحب دامداری با همسرم تماس گرفت و گفت شیرهای دوشیده شده را شب به مغازهام بیاور. از آنجا که مسیر زیاد بود همسرم مخالفت کرد و گفت صبح شیرها را به دستت میرسانم. این موضوع باعث درگیری بین آنها شد.
وی درباره ماجرای قتل نیز گفت: نیمههای شب احساس کردم کسی وارد خانهمان شد و وقتی چشمم را باز کردم دیدم مردی تنومند بالای سر شوهرم ایستاده و با میله آهنی چند ضربه به سرش زد و بعد هم به سرعت فرار کرد. من فکر میکنم او از طرف صاحب دامداری اجیر شده بود.
در ادامه جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و مأموران شناسایی عامل قتل را در دستور کارشان قرار دادند. مأموران با بررسی دوربینهای مداربسته و تحقیق از همسایه پی بردند که همسر مقتول واقعیت را نگفته است. بنابراین او را دوباره تحت بازجویی قرار دادند که وی این بار به قتل همسرش اعتراف کرد.
متهم در تشریح ماجرا گفت: روز قبل از حادثه داخل حیاط بودم اما وقتی وارد اتاق شدم صحنه عجیبی دیدم. احساس کردم شوهرم قصد داشته دخترم را آزار دهد. از شدت عصبانیت با مشت ضربهای به صورتش زدم و او هم چند ضربهای به صورتم زد که گیج شدم. چند ساعت بعد وقتی او خوابید با میله آهنی چند ضربه به سرش زدم و ۲ ساعت بعد هم با پلیس تماس گرفتم.
در ادامه تحقیقات مأموران به سراغ پسر ۱۰ ساله این زوج رفتند. او به مأموران گفت: پدر و مادرم ابتدا سر بردن شیر به مغازه با هم درگیر شدند. مادرم اصرار داشت پدرم حرف او را گوش کند، اما پدرم میخواست شیر را صبح به مغازه ببرد. بعد از این درگیری متوجه شدم پدرم قصد داشته خواهرم را آزار دهد. به همین خاطر مادرم با او درگیر شد و با میله آهنی به سرش کوبید و من شاهد ماجرا بودم.
به این ترتیب، با تکمیل تحقیقات، پرونده با صدور کیفرخواست به شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد تا وی بهزودی محاکمه شود. این در حالی است که پدر و مادر مقتول به عنوان اولیای دم برای عروسشان درخواست قصاص کردهاند.
tags # اخبار حوادث سایر اخبار اسرار تکامل آلت جنسی؛ رابطه جنسی انسانهای اولیه مثل گوریلها بود؟ (تصاویر) «زو»؛ گاو عقیم و غولپیکری که توسط انسانها به وجود آمد! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی میشوند (تصاویر) کشف پرنده عجیبی که سمت راست بدنش نر است و سمت چپش ماده!