فلسفه اسلامی میتواند به حل مسائل اسلام کمک کند
تاریخ انتشار: ۲۶ آبان ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۷۰۶۶۵۱
خبرگزاری مهر-گروه دین و آئین-نگار احدپور اقبلاغ: فردا ۲۷ آبان روز جهانی فلسفه است. یونسکو با گرامیداشت روز جهانی فلسفه هر ساله، در پنجشنبه سوم نوامبر، ارزش ماندگار فلسفه را برای توسعه اندیشه بشری، برای هر فرهنگ و برای هر شخص برجسته میکند. فلسفه یک رشته الهام بخش و همچنین یک تمرین روزمره است که میتواند جوامع را متحول کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در متون دینی اسلام به وضوح مضامین بسیاری درباره خدا، جهان و انسان وجود دارد که هر چند به زبان فلسفی بیان نشده اند، اما میتوان آنها را به صورت فلسفی تقریر کرد و از آنها برای پدید آوردن اصول و نظریات فلسفی جدید استفاده نمود. فلسفهای که با بهره گیری از معارف اسلامی ساخته میشود، باید در مقام تأسیس، تبیین و داوری به ملاکها و موازین روش شناختی عقلی تن بسپارد. چنین فلسفهای تنها در صورتی معقول و مقبول تلقی میشود که از بوته داوری عقلی سرفراز بیرون آید. از سوی دیگر آشنایی با آرا فیلسوفان مسلمان، بررسی سیر تحولات آن و مقایسه آن با آرا فلاسفه یونان نشان میدهد فلسفه اسلامی در تاریخ فلسفه و در جهان اسلام تحقق یافته است. به مناسبت فرارسیدن روز جهانی فلسفه و برای تبیین جایگاه و نقش فلسفه در علوم اسلامی با نجفقلی حبیبی پژوهشگر فلسفه اسلامی به گفتگو نشستیم که در ادامه حاصل آن را میخوانید:
نقش برجسته فلسفه در علوم اسلامی
نجفقلی حبیبی، پژوهشگر فلسفه اسلامی در گفتگو با خبرنگار مهر با بیان اینکه آنچه به عنوان فلسفه نامیده میشود، تلاشی است که فیلسوفان برای دستیابی به آن حقایق و گزارههای واقعی انجام میدهند و گاهی به آن حقایق نائل میگردند و گاهی نائل نمیشوند و گاهی دو نظر کاملاً مخالف دارند. در هر صورت تلاش آنها چون برای کشف حقیقت است، در قلمرو فلسفه جای میگیرد. گرچه هر تلاشی به نتیجه مورد نظر منتهی نمیشود و دلیل آن اختلافاتی است که در آرا فلاسفه وجود دارد. چنانکه در فقه نیز بین فتاوی اختلافاتی وجود دارد و حتی گاهی دو فتوا با یکدیگر متباین هستند و در یکی فتوای به وجوب داده شده و در دیگری فتوای به حرمت؛ اما همه این فتاوی فقه و فقاهت به شمار میآیند. بنابر تعریفی که ما ارائه کردیم، فلسفه تلاشی است برای شناخت حقیقت، چه در حوزه نظر و حکمت نظری و چه در حوزه عمل و حکمت عملی، اما این بدان معنا نیست که هر آنچه در فلسفه ارائه میشود درست و مطابق با حق است. حتی اگر دو نظریه فلسفی کاملاً متباین با هم باشند، مثلاً در یک نظریه ثابت شده باشد که العیاذ بالله خدا وجود ندارد و در نظریه دیگر خداوند با صفات کمال و جلالش ثابت شده باشد، هر دو نظریه فلسفی هستند؛ منتها یکی فلسفه الحادی و دیگری فلسفه الهی. چون هر دو تلاشی است برای شناخت. اما در یکی از آن دو نظریه، حقیقت به دست نیامده و به جای برهان، مغالطه صورت گرفته است.
ضرورت بازشناسی اصطلاحات گوناگون فلسفه و دین
وی عنوان کرد: آگاهی به اصطلاحات دین و فلسفه باعث میشود که ما وقتی سخن از دین میگوئیم متوجه باشیم که دین با چه معنایی مد نظر ماست و دین را با کدام یک از اصطلاحات آن مورد بحث قرار میدهیم. یا وقتی از فلسفه سخن میگوئیم و میخواهیم رابطه آن را با دین بشناسیم، متوجه باشیم که فلسفه با کدام معنا منظور ماست. آیا فلسفه به معنای عامی که شامل فیزیک، شیمی، ریاضیات و موسیقی نیز میشود منظور نظر ماست و میخواهیم رابطه آن را با دین بازشناسیم، یا آنکه منظور ما فلسفه به معنای دیگری است.
حبیبی خاطرنشان کرد: توجه به اصطلاحات گوناگونی که برای برخی از علوم و از جمله فلسفه و همچنین برای دین وجود دارد در بحثهای نظری لازم و بسیار مفید است. میتوان ادعا کرد بیش از نیمی از اختلافات صاحبنظران در علوم، به خصوص علومی که از مفاهیم انتزاعی بحث میکنند، به مغالطه بین اصطلاحات و خلط بین معانیای که واژگانی چون فلسفه یا دین به اشتراک لفظی دلالت بر آنها دارند، برگشت میکند و این ادعا که بیشتر آن اختلافات ناشی از مغالطه در مشترک لفظی است گزاف نیست. یعنی کسی چیزی را به یک معنا اثبات میکند و دیگری همان چیز را به معنایی دیگر نفی میکند و به واقع اختلاف اساسی بین آن دو وجود ندارد و اختلاف میان آنها لفظی است. پس وقتی ما مشاهده میکنیم که دو نفر در امور انتزاعی اختلاف دارند و یکی امری را اثبات میکند و دیگری آن را نفی میکند، نباید بپنداریم که اختلاف آنها واقعی است، بلکه باید توجه داشته باشیم که ممکن است آنکه درصدد اثبات چیزی برآمده برای آن معنایی را در نظر گرفته و کسی که آن چیز را نفی میکند، معنای دومی را برای آن در نظر گرفته باشد و چه بسا هر دو نظریه صحیح باشند.
نقش برجسته فلسفه در علوم اسلامی
این پژوهشگر فلسفه گفت: یکی از ویژگیهای برجسته و ارزنده انسان و یکی از ممیّزات او تعقل است و نمیشود باب تعقل را مسدود کرد؛ البته باید با سعی و تلاش عقلانی از اشتباهات مباحث عقلی و فلسفی کاست. کسانی میتوانند اشتباهات فلاسفه گذشته را دفع کنند که خود تعمق بیشتری در فلسفه داشته باشند و با خودداری از بحث فلسفی و فرار از فلسفه مشکلی رفع نمیشود.
یکی از جهات فلسفه اسلامی، پرداختن مستقیم یا غیر مستقیم به مباحث عقلی محض بر اساس مباحث اسلامی و دیدگاههای اسلامی است
وی خاطر نشان کرد: امروزه در حوزه دین، اعتقادات و باورها که اساس زندگی انسان را تشکیل میدهند و نیز ارزشها که پایه و چارچوب رفتار انسان هستند، سخت مورد هجمه مکاتب الحادی قرار گرفتهاند و پایه و اساس آنها سخت متزلزل گشته است. کار به جایی رسیده که اساس و مبنای ارزشها را قرارداد یا احساسات میدانند که بر این اساس، کاخ ارزشهای انسانی و ارزشهایی که ادیان مروّج آن بودهاند فرو میریزد. اکنون در پی آسیبهای جدیای که متوجه اعتقادات، باورها و ارزشها شده، بایسته است که تلاشی عمیق، همه جانبه و عقلانی برای احیای باورها و ارزشهای الهی و استحکام بخشیدن به پایههای آن باورها و ارزشها صورت پذیرد. این مهم جز با ارائه مباحث عمیق فلسفی محقق نمیشود. با تلاش عقلانی و فلسفی میتوان به شبهات تهدید کننده باورها و ارزشهای الهی پاسخ گفت. نمیتوان با این ادعا که بحث فلسفی ممنوع است، شانه از زیر بار این مسئولیت خطیر خالی کرد. بالاخره چه کسی و با چه متدی میتواند به آن اشکالات پاسخ گوید؟
وی عنوان کرد: با اشاره به اینکه فلسفه اسلامی به تبیین مباحث، عقاید و دیدگاههای مسلمین میپردازد، گفت: عموماً فلاسفه بزرگ اسلامی همچون ابن سینا، ملاصدرا و دیگران، در بحثهایشان به بحثهای اسلامی خالص پرداختند، به عنوان مثال تفسیر سورههای قرآن توسط ملاصدرا که یک مجموعه عظیم تفسیری است و همینطور تفسیر برخی سورهها از جمله توحید، ناس، فلق و برخی از آیات قرآن کریم توسط این سینا، حکایت از این امر دارد که به هر حال چون مسلمان بودند، در بحثهایشان طوری بحث میکنند که مسائل اسلامی در حوزه عقیده، از جمله اعتقاد به خداوند، معاد و آخرت، و.. بسیار در بحثهایشان دیده میشود.
فلسفه اسلامی میتواند به حل معضلات اسلام کمک کند
این استاد دانشگاه تصریح کرد: فلسفه اسلامی میتواند به حل مسائل اسلام کمک کند، به عنوان مثال ابن سینا در رابطه با معاد بحثهای مفصلی دارد، هرچند که به گفته وی من به معاد عقلی معتقدم و نه به معاد جسمانی و… در خصوص مباحث خانواده، ازدواج و طلاق، علیت، فواید و چرایی هریک نیز بحثهای عمیق و مفصلی دارد، حتی در خصوص معاملات، بحثهایی را ارائه میکند، از جمله چرایی حرمت ربا در اسلام و.. بحثهای فلسفی میکند.
وی افزود: حل معضلات اندیشه اسلامی، یکی از موضوعاتی است که فلسفه اسلامی تعقیب میکند که بالاترین درجه آن؛ در باب توحید است، ابن سینا در این خصوص، به تفسیر سوره توحید پرداخته و ملاصدرا نیز اقدامات فراوانی داشته است، در واقع این مبحث علاوه بر اینکه یک بحث اسلامی است، بحث فلسفی هم هست.
حبیبی با بیان اینکه یکی از وظایف فلاسفه اسلامی تبیین مبانی اسلامی در حوزه عقیده است، گفت: ابن سینا در پایان کتاب الهیات شفا، به برخی از احکام هم پرداخته از جمله ربا، قمار، خانواده و… اشاره و به تعبیر فلسفی از آنها میکند و بیان چرایی این احکام در شریعت میپردازد. حتی در خصوص اینکه پیامبر اکرم (ص) چه تمهیدی اندیشیده برای اینکه دین اسلام پس از سالها باقی بماند، به تبیین نکاتی میپردازد. ابن سینا بهترین توجیهات را برای این مسئله بیان میکند. همچنین برای مسئله نماز که یک رکن رکین و عامل بقای اسلام است و برخی احکام دیگر نیز تحلیلهایی را بیان میکند.
وی خاطرنشان کرد: در مجموع فلاسفه اسلامی در باب مسائل مبنایی در تحلیل و اثبات و رفع ابهامات و شبهاتی که ممکن است وارد شود، به اثبات مبانی میپردازند. یکی از جهات فلسفه اسلامی، پرداختن مستقیم یا غیر مستقیم به مباحث عقلی محض بر اساس مباحث اسلامی و دیدگاههای اسلامی است.
کد خبر 5347173منبع: مهر
کلیدواژه: فلسفه اسلامی ابن سینا ملاصدرا نجفقلی حبیبی قرآن یونان یونسکو روز جهانی فلسفه فلسفه فلسفه اخلاق سهروردی قرآن قرآن کریم شیعه فعالیت های قرآنی حوزه علمیه علامه طباطبایی حضرت معصومه س شیعیان امام حسن عسکری ع آیت الله خامنه ای ایران انقلاب اسلامی ایران سازمان اوقاف و امور خیریه تهران باورها و ارزش ها فلسفه اسلامی ابن سینا دو نظریه دو نظر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۷۰۶۶۵۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
خمس و زکات در عین وجوب یک امر داوطلبانه است
خبرگزاری مهر-گروه دین و اندیشه-نگار احدپور اقبلاغ: یک بخش مهمی از احکام اسلام در خصوص واجبات و محرمات مالی اسلامی است که به طور مستقیم و غیرمستقیم بر مسایل اجتماعی موثر است. شهید آیت الله مرتضی مطهری در رد کسانی که حوزه دین را منحصر در مسایل فردی و آخرتی می دانند، می گوید: «کسانی که گفتهاند زندگی به طورکلّی یک مسأله است و دین مسأله دیگر، دین را نباید با مسایل زندگی مخلوط کرد، این اشخاص اشتباه اوّلشان این است که مسایل زندگی را مجرّد فرض می کنند. خیر، زندگی یک واحد و همه شؤونش توام با یک دیگر است؛ صلاح و فساد در هر یک از شوون زندگی، در سایر شؤون مؤثّر است. ممکن نیست اجتماعی مثلاً فرهنگ یا سیاست، یا قضاوت یا اخلاق و تربیت و یا اقتصادش فاسد باشد؛ امّا دینش درست باشد و بالعکس. اگر فرض کنیم دین تنها رفتن به مسجد و کلیسا و نماز خواندن و روزه گرفتن است، ممکن است کسی ادّعا کند مسأله دین از سایر مسایل مجزّا است؛ ولی این مطلب فرضاً درباره مسیحیت صادق باشد، درباره اسلام صادق نیست»
یکی از محوری ترین نیازهای بشر حل مسایل اقتصادی و تدبیر اقتصادی است. اصول اولیه اقتصاد سالم حیات و قابلیت رشد و نموّ ثروت است، همان طوری که از شرایط اولیه یک اجتماع سالم اقتصاد سالم است. اقتصاد سالم یعنی اقتصاد قایم به ذات و بی عیب و غیرقایم به غیر. جامعه باید بنیه اقتصادی سالمی داشته باشد، مبتلا به کم خونی اقتصادی نباشد و اگرنه، مانند یک مریض کم خون و یا مریضی که دستگاه قلب و جهاز دمویّه اش خراب است همیشه مریض خواهد بود. گمان نمی رود هیچ عالم و بلکه هیچ عاقلی منکر لزوم و ضرورت اقتصاد سالم باشد. از نظر اسلام هدفهای اسلامی بدون اقتصاد سالم غیرقابل تأمین است.
آیت الله استاد مرتضی مطهری در خصوص ارتباط اسلام با اقتصاد گفته است: «اسلام دو نوع پیوند با اقتصاد دارد: پیوند مستقیم از طریق یک سری مقرّرات اقتصادی درباره مالکیت، مبادلات، مالیاتها [مثل خمس و زکات و…] و مباحث مفصل در تحت عنوان کتاب بیع، اجاره، ارث و وقف و.... پیوند غیر مستقیم از طریق اخلاق مانند سفارش به امانت، عدالت، احسان و منع دزدی و خیانت و رشوه.
پرداخت زکات و خمس و دیگر انفاقهای واجب و مستحب، از تکالیف اقتصادی مسلمانان است. ادای این وظایف مالی، افزون بر آثار سازنده اخلاقی، نقش مهمی در توزیع و تعدیل ثروت میان افراد جامعه و برقراری عدالت اجتماعی دارند. اما هر کدام از خمس و زکات از جهت موارد تعلّق، شرایط وجوب و مصرف با هم تفاوت دارند.
در فقه اسلامی؛ «خمس» عبارت است از یک پنجم اموال انسان که باید از درآمد و مازاد بر مخارج خود با شروط خاصی که در فقه بیان شده، پرداخت شود و آن حقّی است که خداوند برای پیامبر اکرم (ص) و امام معصوم (ع) قرار داده تا مستمندان از خاندان آن بزرگواران به جای زکات مصرف و نیازمندیهای خود را با آن تأمین کنند. خمس به دو قسم تقسیم میشود: نیمی از آن، سهم امام (ع) است که باید توسط حاکم اسلامی در مصالح اسلام و مسلمانان هزینه گردد و نیم دیگر آن، سهم سادات است. خمس به مواردی با شرایط ویژه تعلّق میگیرد.
در فقه اسلامی، زکات عبارت است از: حقّ واجبی که به بخشی از اموال برخی افراد غنیّ و ثروتمند جامعه تعلق میگیرد و باید به نفع فقرا برای صرف در مصالح عمومی پرداخت شود. اغنیا با دادن زکات، از صفات زشتی مانند حرص و بخل (تا اندازهای) پاک میگردند و اموالشان نیز با خیر و برکت دنیوی و اخروی، رشد و نموّ خواهد کرد. همچنین از دیدگاه فقها، اصل وجوب زکات از ضروریات و ارکان دین مقدس اسلام است. سوالاتی که در این خصوص مطرح می شود این است که چه نسبتی میان واجبات مالی اسلام باید با دیگر مسایل اقتصادی امروز ما برقرار باشد.
از اینرو با دکتر محمد جواد توکلی استادیار و عضو هیأت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) پیرامون این موضوع به گفت و گو پرداختهایم که بخش اول آن تقدیم نگاهتان میشود:
خمس و زکات در عین وجوب یک امر داوطلبانه است
محمد جواد توکلی، اقتصاددان، عضو هیأت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) و رییس پیشین پژوهشکده امور اقتصادی وزارت امور اقتصادی و دارایی و در گفت و گو با خبرنگار مهر، با اشاره به وجوب پرداخت خمس و زکات در جامعه اسلامی، بیان کرد: خمس و زکات از واجبات مالی در دین اسلام و از شرایط التزام عملی فرد مسلمان به دین و احکام دین اسلام است. به خاطر همین نمیتوان ادعا کرد این امر یک امر داوطلبانه است. خداوند متعال در آیه ۱۰۳ سوره مبارکه توبه به حضرت رسول (ص) میفرمایند: «خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَهً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَکِّیهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَیْهِمْ إِنَّ صَلَاتَکَ سَکَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ؛ از اموال آنها صدقهای (بعنوان زکات) بگیر، تا بوسیله آن، آنها را پاک سازی و پرورش دهی! و (به هنگام گرفتن زکات،) به آنها دعا کن؛ که دعای تو، مایه آرامش آنهاست؛ و خداوند شنوا و داناست!» همانطور که از این آیه استنباط میشود، صدقه در قرآن عمدتاً به مفهوم زکات تعریف شده، به پیامبر میفرمایند که زکات را از مردم بگیر. بگیر در واقع یک مسوولیت برای حاکمیت تعریف میکند و حاکمیت باید متولی دریافت زکات باشد.
وی با اشاره به فلسفه پرداخت خمس در جامعه اسلامی عنوان کرد: در بحث پرداخت خمس، یک سابقهای وجود دارد، به خصوص در بحث شیعی که مربوط میشود به زمانی که به جز دوره کوتاه حکومت امیرالمؤمنین (ع)؛ ائمه معصومین (ع) در مسند حکومت نبودند و این باعث شده بود به خصوص بعد از دوره غیبت، علمای اسلام، به عنوان متولیان دریافت خمس در نظر گرفته و برای مصارف خاص آن تصمیم گیری کنند. بنابراین سیستمی ایجاد شد که حکومتی نبود و این شایبه ایجاد شد که پرداخت خمس یک سیستم داوطلبانه است.
توکلی افزود: یکی از ویژگیهایی که سیستم مالیاتهای اسلامی دارد این است که سعی شده انگیزههای درونی و اخلاقی برای پرداخت خمس و زکات در افراد ایجاد شود و یکی از کارکردهای اساسی که اسلام در نظر گرفته این است که انگیزه خدایی را شرط دانسته، به این مفهوم که شما اگر با قصد ریا و یا منفعت طلبی خمس یا زکات را پرداخت کنید. براساس برخی فتاوا، این وظیفه از شما ساقط نمیشود، اگر این زکات را پرداخت میکنید که بخواهید وجههای کسب کنید و یا انگیزههای مادی دارید، مورد قبول نیست و به خاطر همین اسلام در طراحی نظام مالیاتی خود انگیزههای روحی روانی را حفظ و تلاش میکند، مردم با انگیزههای خیرخواهانه این واجب را ادا کنند.
این اقتصاد دان در ادامه گفت: بنابراین میتوان گفت خمس و زکات هرچند یک واجب محسوب میشود و حکومت نیز نسبت به آن مسوولیت دارد، اما بحث انگیزههای درونی و خیرخواهانهای وجود دارد که به خصوص در نظام کنونی ما، پرداخت خمس داوطلبانه است، و حاکمیت از ابزارهای خود برای دریافت خمس و زکات استفاده نمیکند.
خمس و زکات رویکرد تربیتی در جامعه اسلامی دارد
وی خاطرنشان کرد: در دوره صدر اسلام بخشی از موضوع خمس و زکات به نظر میرسد، بحث تأمین مالی حکومت برای فقر زدایی و انجام مسوولیت های اجتماعی بوده است. ولی آنچه اهمیت دارد، رویکرد تربیتی خمس و زکات است، براساس آیات و روایات و سیره اهل بیت (ع) خمس و زکات بیشتر از اینکه کارکرد مورد نظر که همان تأمین مالی دولت است، را داشته باشد، یک کارکرد تربیتی دارد. براساس آیه شریفهای که ذکر شد، خداوند به پیامبر دستور میدهد، برو و مالیات اسلامی و زکات را دریافت کن، نمیگوید که از آنها بگیر برای اینکه فقر زدایی کنی و یا مخارج دولت را تأمین کنی، بلکه میگوید تطهرهم و تزکیهم، برای اینکه انسانها را پاککنی، این در واقع یکی از ممیزههای نظام مالیاتی اسلامی است، هدف این است که حرص و طمع افراد بر مال و اموال کنترل شود، چراکه انسان خواه، ناخواه، تعلق خاطری به اموال خود پیدا میکند، و اینکه انسان دچار تکاثر شود میتواند منشأ انحراف باشد، بنابراین اسلام سعی میکند، فیلترهای اخلاقی ایجاد کند تا افراد با بخشش مال خود به فقرا و مستمندان، ترجیحات و انگیزههای اقتصادی ش دچار انحراف نشود و این یکی از کارکردهای مهمی است که خمس و زکات میتواند در جامعه اسلامی داشته باشد.
ادامه دارد...
کد خبر 6083761