در دهه ۱۳۹۰ روند داستاننویسی تغییر کرد
تاریخ انتشار: ۲۶ آبان ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۷۱۵۷۵۲
به گزارش خبرنگار مهر، عصر چهارشنبه نشست عصر تجربه با حضور حسن محمودی، نویسنده و روزنامهنگار در سالن سعدی حوزه هنری اصفهان برگزار شد.
محمودی در این نشست درباره آغاز کار خود به عنوان یک نویسنده گفت: ابتدا با داستان کوتاه نوشتن کار خود را آغاز کردم، پس از آن نیز روزنامهنگاری را تجربه کردم. زمانی که یک داستان کوتاه مینوشتم، همه میگفتند حجم آن کم است، اما ماجراها و حوادث آن زیاد است و میتواند برشهایی از یک رمان باشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نویسنده کتاب روضه نوح، اظهار داشت: اگر امروز به عنوان یک محقق به کار خود نگاه کنم، داستانهای کوتاه را به عنوان تمرینی برای نوشتن رمان میبینم. در روزگاری زندگی کردیم که باید به رماننویسی مینویسیم، اگر یکی بود یکی نبود جمالزاده را به عنوان دروازه ورود به نسل جدیدی از نثر مکتوب در نظر بگیریم، از آن به بعد اغلب داستاننویسانی که برای ما شاخص ماندن داستان کوتاه نویس بودند. از این دسته میتوان به هدایت، آلاحمد و گلشیری اشاره کرد.
وی افزود: پیش از این عصر نوین در ادبیات شرق هم داستان کوتاه جایگاه ویژهای دارد، حتی داستانی مثل هزار و یک شب داستانهای کوتاهی است که به هم پیوسته روایت میشوند. این ساختار در نمونههای ادبی نوین هم دیده میشود.
کوتاه یا بلند نویسی بستگی به بستر نویسنده دارد
محمودی تاکید کرد: در نویسندگان ایرانی سنت نوشتن داستانکوتاه و رمان وجود داشته، همواره ابتدا نویسندگان داستانکوتاه مینوشتند که امکان چاپ در نشریات را داشته باشد، سپس رمانهای بزرگ خلق میشود. مثلاً بزرگ علوی هم داستان کوتاه دارد و هم چشمهایش را به عنوان یک رمان کامل خلق کرده است.
این نویسنده با اشاره به تفاوتهایی که در دهه ۱۳۹۰ رخ داد، تصریح کرد: در این دهه دیگر داستانهای کوتاه معرف یک نویسنده نیست، اما با این حال اغلب نویسندگان شاخص همچنان دغدغه داستان کوتاه را دارند. در دهه ۱۳۹۰ رمان خوانها بیشتر شدند و نویسندگان جدید ظهور که از ابتدا رماننویس بودند.
وی با بیان اینکه "کوتاه نویسی و رمان نویسی بستگی به بستر دارد"، خاطرنشان کرد: هر نویسنده بسته به بستری که در اختیار دارد، راه کوتاه یا بلند نویسی را انتخاب میکنند. بسیاری از نویسندگان مطرح راه کوتاه نویسی را برگزیدند و با همان به شهرت رسیدند. اما ذهنیت من همیشه رماننویسی است.
نگاه و نگرش انسانها نثر آنها را تغییر میدهد
محمودی درباره شکل گیری نثر هر نویسنده، توضیح داد: نثری که دنبال کردم، الهام گرفته از آثاری بود که خوانده بودم. نگاه و نگرش آدمها نثر را تغییر میدهد، احساس میکنم مولفههایی که در داستانها داشتم، نثر من را آمیخته با مفاهیم مختلف بوده است.
نویسنده کتاب باد زنها را میبرد، افزود: به طور کلی تجربه زیسته انسانها کل زندگی آن را تغییر و شکل میدهد. بخشی از تجربه زیستی هر آدمی، به چیزهایی که خوانده بر میگردد. بنابراین همانطور که صحبت کردن ما به فضا بستگی دارد، نثر هم از این قضیه استثناء نیست.
هر نویسنده باید خودش به کشف و شهود برسد
وی درباره تکنیکهای داستان نویسی، تاکید کرد: هر کسی که مینویسید، باید در هر بخش این فرآیند به یکخلاقیت و کشف و شهود شخصی برسد. نویسنده نباید سیاهمشقهای خود را چاپ کند و حتی برخی معتقدند که نویسنده نباید از روی دست خودش هم بنویسد.
این نویسنده افزود: شیوه نویسندگی هر شخص فرق میکند، برخی یک داستان را کامل و یکجا مینویستند، برخی آرام آروم مینویسند و برخی از نویسندگان از ابتدا کار مشغول تصحیح و خوانش نوشتههای خود هستند.
وی با اشاره به رد پای زمانه در آثار ادبی اخیر، تاکید کرد: در زمانه ما هیچ اثری شاهد آن دوره نیست، حتی به عنوان مثال درباره همین ۲۵ آبانماه ۱۳۶۱ اصفهان هیچ اثری خلق نشده که بتواند این نقطه تاریخی را روایت کنند. نویسنده باید ذهنش را آزاد بگذارد، مخاطب حالا یا چند سال آینده بالاخره از کار لذت خواهد برد.
محمودی افزود: روضه نوح را درباره زمانی نوشتم که اسم هیچ کودکی نوح نیست. هر نویسندهای دخل و تصرفی در کار خودش دارد، اما درباره زمانه نوشتن مشکل شده و در پیشینان ما نیز بازتاب زمانه به دلایل مختلفی به اشکال مختلفی درآمده است.
این روزنامهنگار درباره کتاب روضه نوح، تاکید کرد: دوست داشتم بوم خود را بنویسم و هیچگاه خود را سانسور نمیکنم؛ هنوز هم دوست دارم از نجفآباد بنویسم.
کد خبر 5354528منبع: مهر
کلیدواژه: حسن محمودی کتاب و کتابخوانی ادبیات ادبیات ایران نویسندگی حوزه هنری حوزه هنری اصفهان ویروس کرونا زلزله بوشهر زمین لرزه آمار کرونا کرمانشاه هفته بسیج عکس استانها واکسن کرونا کتاب و کتابخوانی گرگان بارش برف شیوع کرونا اردبیل داستان کوتاه داستان ها کار خود
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۷۱۵۷۵۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جمعی از اساتید ادبیات به تماشای «مست عشق» نشستند/ حسن فتحی: جهانِ پر از طمع و ویرانی را با افعال خود سیاهتر نکنیم
روز جمعه ۱۴ اردیبهشتماه اکرانی خصوصی از فیلم «مست عشق» در موزه سینما تدارک دیده شده بود تا سازندگان این فیلم سینمایی میزبان برخی از چهرههای حوزه مولویشناسی و شمس پژوهی و شاهنامهپژوهی همچون محمدعلی موحد و میرجلالالدین کزاری و نیز بزرگان دیگری همچون ژاله آموزگار (پژوهشگر فرهنگ و زبانهای باستانی)، عبدالمجید ارفعی (متخصص زبانهای باستانی و مترجم خط میخی عیلامی)، احمد محیط طباطبایی (رییس ایکوم)، لوریس چکناواریان (آهنگساز و رهبر ارکستر)، یونس شکرخواه (متخصص علوم ارتباطات) و حجتالله ایوبی (رییس سابق سازمان سینمایی و کمیسیون ملی یونسکو) شدند.
در میان این چهرههای فرهنگی و هنری، محمدعلی موحد به تماشای فیلم نشست.
از راست: لوریس چکناواریان، محمدعلی موحد و میرجلالالدین کزازیدر ابتدای این مجلس و پیش از نمایش فیلم، حجتالله ایوبی در سخنانی کوتاه گفت: ملت ایران یک بدهی به دنیا داشت و دنیا هم یک مطالبه بزرگ از ما. سینمای ایران که جزء سینماهای برتر جهان است باید کاری را برای حضرت مولانا و شمس انجام میداد.
او با تاکید بر اینکه خودش فیلم را ندیده است، ادامه داد: من این تلاش و عزم را گرامی میدارم بویژه آنکه بارها از زبان بزرگان جهان شنیدم که چه معمایی در سینمای ایران وجود دارد که با وجود حداقل امکانات این چنین درخشان است؟ به نظر بنده، راز و رمز این موفقیت در این سالن حاضر است؛ پشتوانه سینمای ایران ادبیات فاخر و گنج معنوی آن است که در هیچ کجای جهان وجود ندارد. سینمای شاعرانه ایران مرهون بزرگانی است که امروز در اینجا نشستند و آقایان فتحی، توحیدی و دیگر هنرمندان در این فضا تنفس کردند و با محمدعلی موحد زندگی کردند. فیلم و نگاه آنها عطر و رنگ موحد و کزازی و شفیعی کدکنی و بزرگان دیگر را میدهد. من این عزیزان را به "نام" و بدون لقب صدا کردم چون استاد شفیعی کدکنی در آخرین شماره مجله «بخارا» زیبا گفته است که محمدعلی موحد بالاترین لقبش در همین است که «محمدعلی موحد» است و لقب و پسوند و پیشوندی برازنده او نیست. این برای بقیه اساتید هم صدق میکند.
ایوبی افزود: یقین دارم که استقبال فراوان مخاطب آغاز راهی است که باز هم از مولانا و شمس سخن گفته شود.
سپس فرهاد توحیدی - فیلمنامهنویس «مست عشق» بیان کرد: نوشتن فیلمنامه این کار در کنار جناب آقای فتحی حدود سه سال و اندی طول کشید و در طول نوشتن متن، سایه معنوی دکتر موحد بر سر این کار بود.
او با اشاره به شیوه روایت فیلم گفت: من به عنوان یک معلم کوچک فیلمنامهنویسی عرض میکنم که سالهاست در میان همکارانم و بخصوص در میان جوانان علاقهمند به فیلمنامهنویسی اشتیاق زیادی برای گذر و عدول از نوشتن فیلمنامه به سبک و سیاق کلاسیک در چهارچوب شاهپیرنگ میبینم. آنها بسیار دوست دارند که فیلمنامهنویسی متفاوت را با روایتهای موازی تجربه کنند و برای یادگیری تکنیک داستانگویی در فیلمنامه نویسیِ آلترناتیو، طبیعتاً به ادبیات فیلمنامهنویسی ترجمه شده رجوع میشود. این در حالی است که بخت بزرگ بنده و آقای فتحی این بود که در این کار برای سازماندهی روایتهای موازی از دل آثار مولانا و مثنوی استفاده کردیم. شاید بیراه نباشد که بگویم یکی از اولین کسانی که داستانگویی به این شیوه را ابداع کردند حضرت مولانا بود و البته پیشتر از او عطار و سنایی هم چنین تجربهای داشتند.
توحیدی ادامه داد: کوشش ما این بود از آن میراثی که حضرت مولانا و دیگران در روایتگری به جا گذاشتند و بزرگان امروز ادبیات ایران در کتابهای خود شرح دادند، استفاده کرده باشیم و امیدوارم آنچه بر پرده خواهید دید گوشه کوچکی از انتظارات شما را برآورده کند.
در پایان حسن فتحی - کارگردان «مست عشق» که از سر فیلمبرداری سریالش خود را به این برنامه رسانده بود - متنی را قرائت کرد که به این شرح بود: «همه ما آدمها بیآنکه خواسته باشیم، متولد میشویم و طنز قضیه در این است که چه بخواهیم و چه نخواهیم، متولد شدن ما با نوعی مسئولیت اخلاقی همراه است؛ مسئولیتِ اینکه اوضاع جهانی را که لُملُمه میزند از حرص و طمع و کشتار و ویرانی، با افعال خودمان سیاهتر از آنچه که هست نکنیم. پیام شیرین و شکّرین شمس و مولانا در این زمانه تلخکامی و خشونت و نفرتپراکنی، میتواند بارقه امیدی باشد برای ما ساکنانِ به عادت و روزمرگی گرفتار شدهی این روزگار تا شاید با پرهیز از خودشیفتگی و افکار خشک و تنگنظرانه در افعال و کردار خودمان تأمل و نواندیشی و تجدیدنظر کنیم.
این اثر سینمایی بیهیچ تفاخری برگ سبزی تحفه درویش و نمایش قطرهای از دریای بیکران اندیشههای عرفانی است.»
در این زمینه بخوانید:
تمجید میرجلالالدین کزازی از «مست عشق»
ژاله آموزگار منبع: خبرگزاری ایسنا