لزوم آشنایی دانشآموزان با اهالی قلم در هفته کتاب
تاریخ انتشار: ۲۸ آبان ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۷۲۴۷۹۷
زهیر توکلی با اشاره به اینکه یکی از کارهایی که میتوان در هفته کتاب انجام داد استفاده از ظرفیت شاعران، نویسندگان و روزنامهنگاران است، گفت: دانشآموزان با اهالی قلم شهر واستان خود آشنا میشوند و این کار نوعی هویتدهی به ذهن آنهاست.
به گزارش گروه فرهنگ و هنر برنا؛ زهیر توکلی در گفتوگو با ستاد خبری بیست و نهمین دوره هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران، ضمن بیان اینکه باید افراد را از دوران کودکی با کتاب آشنا کنیم، تصریح کرد: درواقع باید دانشآموزان را از همان زمانی که وارد مدرسه میشوند به کتاب علاقهمند کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او با اشاره به اینکه برگزاری هفته کتاب عالی است اما به صورت مسکن عمل میکند، بیان کرد: در اصل باید برای آموزش و پرورش و دانشگاه و بازار نشر فکری کرده و برای آن برنامه ریزی کنند؛ اکنون هزینه انتشار کتاب بالاست و مردم نمیتوانند کتاب کاغذی بخرند و باید در این خصوص چارهای اندیشید.
وی ضمن بیان اینکه معلمان نیز کتابخوان نیستند، مطرح کرد: من بیش از بیست سال است که در مدارس تهران تدریس میکنم اما افراد اهل مطالعه کمی دیدم. بهواقع ساختار تربیتی و آموزش عالی ما ایراد دارد و انسانها را کتابخوان نمیکند.
این شاعر به تاثیرگذاری هفته کتاب و طرحهای فصلی فروش کتاب در ترویج مطالعه اشاره کرد و افزود: یکی از کارهایی که میتوان در هفته کتاب انجام داد استفاده از ظرفیت شاعران، نویسندگان و روزنامهنگاران است؛ بدین صورت که با حضور آنها در مدارس کشور کارگاه نویسندگی برگزار کنید. از این طریق منجر به ارتباط بین نویسندگان، شاعران و رونامهنگاران با حوزه آموزش و پرورش میشود.
زهیر توکلی در پایان گفت: از سوی دیگر دانشآموزان نیز با اهالی قلم شهر و استان خود آشنا میشوند و این کار نوعی هویت دهی به ذهن آنهاست. همین امر میتواند به ترغیب دانشآموزان در حوزه کتابخوانی کمک کننده باشد.
بیستونهمین دوره هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران از بیستوچهارم آبانماه آغاز شده تا یکم آذرماه ۱۴۰۰با شعار «جای خالی را با کتاب خوب پُرکنیم» در سراسر کشور ادامه دارد.
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: فرهنگ و هنر جمهوری اسلامی مدرسه دانش آموز خانواده مشکلات ایران مسکن آموزش و پرورش آموزش عالی استفاده از ظرفیت ذهن جمهوری اسلامی ایران استفاده از ظرفیت ایران دانش آموزان ذهن مدرسه دانش آموزان هفته کتاب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۷۲۴۷۹۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ابتذال در سینما برآیند تقاضا است/ از کیهان بچهها شروع کردم
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و جامعه هخبرگزاری علم و فناوری آنا، در وضعیتی فقر مطالعه به نسل کودک و نوجوان آسیب میزند، که یکی از معلمان معتقد است بدون مطالعه حتی خود معلم حرفی برای گفتن نخواهد داشت.
شهنام سجودی زاده فرزند سبلان است. هم معلم کودکان استثنایی است. هم فیلم میسازد و هم نویسنده فیلمنامه است. ادبیات فاخر ایران و جهان را با شور و اشتیاق چشیده و امروز رمز موفقیت خود را تربیت صحیح در دوران کودکی میداند. موضوعی که دغدغۀ تربیت نسل کودک و نوجوان ما در فقر مطالعه توسط بزرگسالان است. پای صحبتهای وی نشستیم تا با نگاهش آشنا شویم.
چطور به نویسندگی علاقهمند شدید؟
آگاهی موهبتی است که خداوند دانا به طرق مختلف به انسانها هدیه میدهد، اینکه من مادری دارم که در دوران کودکی برایم مجله کیهان بچهها میخرید، کتاب داستان و علمی میخرید عین آن میماند که کسی در اتاقی تاریک و ناشناس و پرسؤال برای شما شعلهای روشن کند، دیگر ماهیت خوف و جهل و تاریکی آن اتاق پرسؤال از ذهن و روح شما شسته خواهد شد و خواهید دانست که از کجا به کجا آمدهاید و بهر چه بود و بهر چه هستید، درکتان از بودنتان از زندگی و دنیا عیان خواهد شد و بسیاری از ابهامات دیگر برایتان روشن میشود چرا که یک نفر چشم شما را منور کرده است.
دوستان اهل مطالعه حتماً خاطرشان هست که در دهه شصت کتابفروشان محله اونچی میدان اردبیل در پیادهروها بساط کتاب کرده و کتاب کرایه میدادند من مشتری ثابت و دست به نقد آنان بودم و مادرم کرایه کتابهایم را میپرداخت، و این یعنی ریشه در آب و غرق آب. یکبار از یکی از دوستانم که اکثر اهالی روستایشان باسواد و از بزرگان و افتخارآفرینان کشور هستند سؤال کردم علت چیست؟! این قدمت مدرسه در روستایتان و تحصیلات عالی اکثر اهالی و رشد و پیشرفت و ثروت و تفاوت زمین تا آسمان مردان و زنان روستای شما با دیگر روستاها چیست؟! جواب دوستم قابل تأمل بود؛ گویا در سالیان گذشته یک از اهالی یک قالی به اردبیل برده و خریدار قالی در انبارش ۱۰ها جلد کتاب انبار کرده بوده. از مرد قالی فروش میخواهد تا کتابها را باخود ببرد تا انبارش بازشود مرد قالیفروش کتابها را با خود به منزل آورده و به اتفاق همسرش همه کتابهای کهنه را به زیبایی صحافی کرده و دکور طاقچه خانهشان میکنند. کودکان از پشت پنجره به تماشای کتابها میآمده و اجازه میداشتند آنها را تورقی کنند، تورق کتابها معجزه میکند! شور و اشتیاق درس و مدرسه در دل بچههای روستا جوانه میزند و دیگر آن بچهها با بچههای روزهای بدون رؤیت کتاب فرق داشتند وچنین میشود و چنانها که امروزه اکثر اهالی روستا، وزیر و وکیل و استاد و دکتر و تاجر و معلمند!
حتی تماشای کتاب معجزه میکند! فرق است خانۀ بیکتابخانه با خانۀ با کتابخانه هرچند دو سه جلد. چه رسد که کسی مثل مادر مکرم بنده که شما را به اقیانوس کتاب هل دهد، شناگر قابل باشید اولاً غرق نخواهید شد دوماً جهان درونتان عیان خواهد شد، در اندرونتان عالم جای خواهد گرفت و از چشمانتان عشق خواهد بارید و تمام سرزمینها با مردمان و آداب و سنن و افکارشان برای تو آشنا و هموطن تو خواهند شد. من وقتی رمانی را از مارکز میخوانم حس میکنم از کلمبیا برگشتهام یا از مصر یا از چین و لهستان و روس ..
بنده امروزه اگر به اغراق نگویم یک از بزرگترین کتابخانههای شخصی شهرمان را درخانه دارم با کتابهای نایاب که در مقابلشان بهخود اجازه سیگار کشیدن نمیدهم، چون در آن همه بزرگان جهان را میهمان خانهام دارم
مگر میشود نویسندهای بدون مطالعه کتابهای بزرگ و درخشان و پایه ادبیات کشور خود و جهان دست به قلم شده و آثارش دارای تفکر غنی باشد و بر اقشار جامعه از عوام تا خواص تأثیرگزار باشد، حرف نو و جهانشمول و مقبول و بینش متعالی شخصی و جهانبینی عمیق و شگرف داشته باشد؟! بهنظر من نویسندهای که رمانهای هدایت و دولت آبادی و چوبک و ساعدی و کامو و چخوف و داستایفسکی و تورگینف و فاکنر و کافکا وهاینریش بل، مارسل پروست و میلان کوندرا و جیمز جویس و پائیلو کوئیلو و مارکز و ... نخوانده باشد حرفی برای گفتن در نوشتههایش ندارد.
در مورد نوشتههای خود توضیح دهید که در چه زمینههایی است؟ داستان بلند، داستان کوتاه، فیلنامه؟
بنده فیلمنامه نویسم. دو فیلمنامه بلند سینمایی به اسمهای «دوگانه» و «غربتی» واگذار کردم، غربتی با مضمون دفاع از حقوق زنان بزودی توسط دوست و استاد عزیزم جناب افشین علیزاده ساخته میشود.
چندین فیلمنامه سیال نوشتم و سریالهای «سرقت گنجینه» با مضمون غارت آثار تاریخی و ضدصهیونی و فیلمنامه «جنون» با مضمون سرقت بانک و گیر افتادن جنایتکار در امنترین لحظه زندگی خود، مصوب شده و در ردیف تولید هستند.
بیش از ۳۰ فیلمنامه کوتاه نوشته و دو مورد آن را واگذار کردم: «سربازان عاشق میشوند» با مضمون پناهندگان جنگی سوری و داعش را دوست عزیزم رحیم طوفان ساخته و جوایز مختلف بین المللی کسب شد و فیلمنامه «کسوف» با مضمون صلح ادیان و گفتگوی تمدنها را به آقای مهدی ایل بیگی واگذار کردم که بهزودی کلید خواهد خورد.
کدام نوشتهتان به فیلم تبدیل شده و آیا وضعیت فیلمنامه نویسی در کشور را موفق میدانید؟
فیلم کوتاه «دیوسار» درخصوص تصلیب مسیح. فیلم کوتاه «رها» درخصوص خدمت به خلق الله عبادتست. فیلم مستند «آیا فرشتگان را دیدهاید» در خصوص کودکان ناشنوا و نابینا. فیلم کوتاه «دریا آرام است» درخصوص بیماران سرطانی. فیلم کوتاه «اجکت» درخصوص قضاوت و جنایاتی که با یک قضاوت ساده میتوانیم مرتکب شویم. فیلم کوتاه «پرنسس آزاده» درخصوص پناهندگان افغانستانی که امسال آماده نمایش و ارائه به جشنوارهها شده است.
بنده اکثر جوایز ملی و بینالمللی سینمایی خود را از بابت فیلمنامههایم کسب کردهام. جان کلام اینکه سنتی فکر کردن و جهانی سخن گفتن راز موفقیت هر نویسنده است.
متأسفانه امروزه به دلایل مختلف وقت گذاشتن مردم و خاصه نویسندگان برای مطالعه کاهش یافته و در نتیجه سطح آثار پایین و مبتذل و کاسبکارانه و تاریخ مصرفدار شده است.
دغدغهای دارید که آرزوی تبدیل شدن آن به داستان یا فیلم را داشته باشید؟
من هنوز فیلمنامههای بکر و طلایی و فرامرزی و فرازمانیام را نساختهام. امیدوارم شایستگی و عمری برای ساختنشان داشته باشم
به اعتقاد شما فیلمهای تولیدی ما چقدر در راستای نیاز و اقتضای جامعه است؟
اتفاقاً فیلمهای تولیدی امروزی دقیقاً همانهایی هستند که جامعه امروزی میطلبند. اگر غنایی ندارند که ندارند مسبب تقاضاست. انشالله که این سبب انحطاط فیلمسازی از دل و ذهن و بدسلیقگی مردم حل شود والا از کوزه همان طراود که در اوست
زیباترین فیلمی که دیدید؟
دونده امیر نادری
استاکر تارکوفسکی
حرامزادههای لعنتی تارانتینو
راننده تاکسی اسکورسیزی
سه گانههای کیشلوفسکی آبی. سفید. قرمز
معلم خوب از نظر شما؟
محترم باشد و با احترام موفق به تعلیم خواهد شد حتی به شلوغترین. تنبلترین و کمهوشترین دانشآموز.
انتهای پیام/