اختلاف فاحش قانون حداقل سن ازدواج با میانگین سن ازدواج در کشور
تاریخ انتشار: ۱ آذر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۷۴۴۳۳۶
به گزارش همشهری انلاین به نقل از ایسنا، این پژوهشگر حوزه خانواده با اشاره به اینکه چنین موضوعی جاماندگی حقوق از شتاب تغییرات فرهنگی جامعه را می رساند، ادامه داد: هرچند به نظر می رسد به واسطه افزایش حداقل سن قانونی ازدواج، با عدم ثبت رسمی نکاح یا سایر موارد نقض قانون مواجه شویم لیکن در مجموع باید افزایش حداقل سن ازدواج را مطابق با واقعیات جامعه و هم سو با رویکردهای بینالمللی و مطالبات داخلی داشته باشیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این فعال حوزه خانواده در خصوص دستگاههایی که باید برای مقابله با پدیده «کودک همسری» تلاش کنند، گفت: مثلث کودک، سرپرست و دولت و نقش فعالانه و هم افزایی هر سه آنها را شاید بتوان فرمول خوبی در این راستا دانست. رسانهها، آموزش و پرورش، بهزیستی و مراجع قضایی و سایر نهادهای موثر در افزایش سطح فرهنگ و رفاه اقتصادی مراجعی هستند که می توانند در کمتر شدن موارد کودک همسری راه گشا باشند.
به گزارش ایسنا، به نظر میرسد «کودک همسری» یکی از مهم ترین موانع تحصیل دختران ۱۰ تا ۱۴ ساله محسوب میشود به طوری که به گفته محمدرضا سیفی، مدیرکل دفتر توسعه عدالت آموزشی و آموزش عشایر وزارت آموزش و پرورش، یکی از موانع تحصیل و رشدیافتگی، موضوعات فرهنگی و اجتماعی و از جمله مهمترین آنها موضوع ازدواج زودهنگام دختران دانشآموز است.
سیفی گفته بود: «آموزش و پرورش به تنهایی نمیتواند در این زمینه کاری انجام دهد، حتما باید آمایش سرزمینی انجام و مشخص شود که معضل در کدام مناطق بیشتر است و سپس با کمک دیگر دستگاهها راه حلی را پیدا کند تا کمتر شاهد ازدواج دختران دانش آموز در سنین پایین باشیم.»
این گفتهها در حالی است که در بازههای زمانی مختلف طی سالهای اخیر برخی مسئولین برای افزایش حداقل سن ازدواج تلاشهایی کردند. حدود سه سال پیش بود که نمایندگان مجلس دهم در طرحی موسوم به "ممنوعیت کودک همسری" سعی در رساندن حداقل سن ازدواج دختران به ۱۶ و پسران به ۱۸ سال و ممنوعیت ازدواج دختران زیر۱۳ سال بودند، اما علیرغم رأی آوردن فوریت آن در صحن علنی مجلس، به گفته طیبه سیاوشی شاه عنایتی از اعضای فراکسیون زنان مجلس دهم، این طرح به دلایل نامعلوم در کمیسیون قضایی مجلس رد شد، حال آنکه در طرح مذکور فتوای آیتالله مکارم شیرازی و دیگر مراجع درباره سن ازدواج اتخاذ و آورده شده بود.
نکته حائز اهمیتی که نگرانی فعالین حوزه زنان و کودکان را برانگیخته این است که علیرغم اظهارنظرهای یاد شده، همچنان بی توجهی به پدیده «کودک همسری» ادامه دارد و به پدیدههای دنبالهرو آن یعنی «کودک مادر»، «کودک پدر» و «کودک مطلقه» نیز تسری یافته، این در حالی است که مقابله با سه پدیده مذکور عزم راسخ در عمل و نه حرف مسئولان امر را میطلبد.
نبود آمار دقیق از پدیده «کودک همسری»این پژوهشگر در ادامه سخنان خود تصویب اسناد بین المللی در خصوص مقابله با کودک همسری را نشانه شیوع این پدیده در عرصه جهانی دانست و درباره چرایی نبود آمار دقیق ازدواج کودکان در جهان گفت: با توجه به عدم پذیرش پدیده کودک همسری از ناحیه عموم جامعه بین الملل، قاعدتاً دولتها به لحاظ رعایت و حفظ وجهه بین المللی خود، چندان مایل به ارائه آمار شفاف از این موضوع نیستند. به عنوان مثال در یکی از کشورهای همسایه و بنا بر گزارشات یونیسف بین سالهای ۲۰۱۸ تا ۲۰۱۹، تعداد ۱۸۳ مورد ازدواج دختران شش ماه تا ۱۷ ساله به این نهاد بین المللی گزارش شده است. در روزهای اخیر و در نوامبر ۲۰۲۱ والدین نوزاد ۲۰ روزهای از همین کشور همسایه، با انگیزه مالی حاضر شدند دخترشان را در عوض دریافت مهریه به ازدواج در بیاورند. البته این فقط آماری است که به اطلاع این نهاد بین المللی رسیده و در واقع آمار اصلی بسیار بیشتر از این تعداد است.
رنگین کمان با بیان اینکه بسیاری از موارد کودک همسری در بستر عدم ثبت رسمی رخ میدهد و در جرگه جامعه آماری ملحوظ نمیشوند، خاطرنشان کرد: هم ایران و هم تعداد زیادی از سایر کشورها از جمله کشورهای آفریقایی درگیر مواردی از کودک همسریاند که در بستر عدم ثبت رسمی رخ میدهند. البته فراگیری این موضوع در سایر کشورها یا حداقل کشورهای دارای وضعیت مشابه ما، نمی تواند دلیل ساده انگاری یا مسامحه در رفع این مشکل باشد.
به گفته این پژوهشگر اگرچه کنوانسیون حقوق کودک که ایران نیز به آن ملحق شده است، مقرره صریحی درباره حداقل سن ازدواج کودکان ندارد اما مطابق با آن هر رفتاری که (به اراده کودک یا فرد دیگری) موجب اخلال در رشد طبیعی کودک شود، قابل قبول نبوده و ممنوع است. از سوی دیگر طبق اسناد بین المللی تعیین حداقل سن ازدواج باید به گونه ای باشد که فرد بتواند در آن سن رضایت موثر و انتخاب آگاهانه داشته باشد.
وی درباره حداقل سن ازدواج در کشورهای مختلف مدعی شد، ایران پس از کشور گینه که حداقل سن ازدواج در آن ۱۲ سال است، با حداقل سن ۱۳ سال شمسی برای ازدواج، رتبه دوم را دارد. در برخی کشورها نیز مانند موزامبیک، ماداگاسکار ونزوئلا و بولیوی حداقل سن ازدواج ۱۴ سال است.
کد خبر 638902 برچسبها ازدواج حقوق کودکان کودکان كودكهمسري خانوادهمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: ازدواج حقوق کودکان کودکان كودك همسري خانواده حداقل سن ازدواج ازدواج دختران بین المللی کودک همسری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۷۴۴۳۳۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
زن جوان خطاب به قاضی:اول یک روسری در ماشین همسرم پیدا کردم؛بعدا هم دیدم از مهد کودک یک دختر را بغل کرد و برد/ حالا هم طلاق می خواهم
به گزارش خبرآنلاین چند دقیقهای نگذشته بود که پسری جوان به سمتش آمد و گفت ساناز جان من را ببخش اشتباه کردم باید واقعیت زندگیام را به تو میگفتم هرچند گذشتهها گذشته و اصلاً موردی برای نگرانی وجود ندارد.
روزنامه ایران نوشت: در همین موقع سربازی از ته سالن شماره پروندهای را خواند و گفت طرفین جلسه رسیدگی ساعت ۸ صبح اعلام حضور کنند.
به محض ورود به شعبه زن جوان بیمقدمه گفت: آقای قاضی این مرد مرا فریب داده و با احساس من بازی کرده او قبلاً زن داشته و هنوزهم دوستش دارد اما به من نگفته بود، اگر من این روسری را پیدا نکرده بودم معلوم نبود تا کی میخواست این ماجرا را پنهان نگه دارد.
قاضی با شنیدن این حرفها گفت دخترم کمی آب بخورید و آرام باشید اینطور من متوجه نمیشوم ماجرای زندگی شما چیست آهستهتر برایم از اول تعریف کن!
ساناز کمی که آرام شد، گفت: با آرمین در یک کافه آشنا شدیم. از روز آشنایی تا ازدواج 6 ماه طول کشید. آرمین میگفت کسی را ندارد و تنها به خواستگاریام آمد. به من گفت پدرش فوت کرده و مادرش هم پیش خواهرش خارج از کشور زندگی میکند و اینجا تنها زندگی میکند من ساده هم باور کردم. پدرم با اصرار من راضی به ازدواج شد و ما سر خانه و زندگی خود رفتیم اما همین چند هفته پیش بود که توی ماشینش یک روسری قرمز پیدا کردم خیلی عصبانی و ناراحت بودم با این حال به رویش نیاوردم تا اینکه چند روز قبل یک عروسک دخترانه هم در ماشین پیدا کردم. این بار دیگر به رویش آوردم و گفتم اینها مال کیست اما آرمین با دروغگویی تمام به من گفت ماشین دست دوستش بوده و اینها مال همسر دوستش است، اما من باور نکردم یک روز از روی کنجکاوی او را تعقیب کردم و دیدم دم یک مهدکودک رفت و یک دختربچه را بغل کرد و بعدش هم رفت مقابل خانهای و بعد از پیاده شدن داخل خانه رفت. از تعجب و ناراحتی و عصبانیت داشتم دیوانه میشدم.
بعد از کلی کلنجار رفتن با خودم تصمیم گرفتم بروم ببینم موضوع چیست. وقتی زنگ در خانه را زدم همان بچه در را باز کرد و هنوز حرفی نزده بودم که آرمین را پشت سرش دیدم و وقتی دختربچه او را بابا صدا زد از هوش رفتم.
چشم باز کردم در بیمارستان بودم بعد هم به خانه پدرم رفتم و همه ماجرا را برایش تعریف کردم. این مرد یک دروغگوی بزرگ است او زن و بچه داشته و موضوع به این مهمی را از من مخفی کرده بود. او یک کلاهبردار است معلوم نیست با چند نفر دیگه چنین کاری کرده الان هم من فقط طلاق میخواهم.
قاضی رو به آرمین کرد و گفت: حرفهای همسرت را تأیید میکنی تو واقعاً زن داشتی؟
آرمین نگاهی کرد و گفت: آقای قاضی ماجرا اینطوری نیست. من سه سال قبل از همسر اولم جدا شدم. دخترم با مادرش زندگی میکند من در هفته یک روز او را میبینم اما از شانس بدم همسرم متوجه شد. من اصلاً با همسر سابقم ارتباطی ندارم فقط آن روز رفتم بچه را به مادرش بدهم که اینطوری شد. من کلاهبردار نیستم من ساناز را دوست دارم. میخواستم قبل ازدواج خودم به ساناز واقعیت را بگویم ولی ترسیدم ساناز با من ازدواج نکند. همیشه دنبال یک فرصت مناسب بودم اما خودش زودتر فهمید الان خیلی پشیمانم و میخواهم ساناز یک فرصت دوباره به من بدهد. من مجرم نیستم فقط یک عاشق هستم. آیا هر کسی که طلاق گرفته دیگر حق ازدواج ندارد؟ قبول دارم اشتباه کردم اما جبران میکنم.
آرمین رو به ساناز کرد و گفت: باور کن من آدم بدی نیستم فقط اشتباه کردم و واقعیت را نگفتم الان هم پشیمانم از پنهانکاری که کردم.
ساناز رو به آرمین کرد و گفت: اعتمادی که به تو داشتم از بین رفته و دیگر نمیتوانم به تو اعتماد کنم بهتر است از هم جدا شویم.
قاضی که حرفهای این زوج جوان را شنید، گفت میدانم همسرت اشتباه بزرگی مرتکب شده، اما بهتر است بیشتر راجع به تصمیمت فکر کنی یک ماه به کلاسهای مشاوره بروید اگر نظرت عوض نشد آن وقت حکم طلاق را صادر میکنم.
23302
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901198