Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از ورج، سال گذشته چت های مسنجر و اینستاگرام ادغام شدند. این اقدام بخشی از برنامه شرکت برای ایجاد یک سیستم پیام رسان متحد در سراسر پلتفرم هایش است. هم اکنون پیام‌هایی که در مسنجر و اینستاگرام ارسال می‌شوند را می‌توان در صورت انتخابی به طور سر به سر رمزگذاری کرد. اما رمزگذاری سر به سر به طور پیش فرض تا ۲۰۲۳ میلادی عرضه نمی‌شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

البته واتس اپ به طور پیش فرض از رمزگذاری سربه سر پشتیبانی می‌کند.

آنتیگون دیویس رئیس ایمنی متا در مقاله‌ای در نشریه تلگراف دلیل تأخیر در اجرای این اقدام را نگرانی‌های مربوط به ایمنی کاربران اعلام کرده است.

به گفته دیویس از آنجا که رمزگذاری سر به سر به معنای آن است که فقط ارسال و دریافت کننده پیام می‌توانند چت را ببینند، متا می‌خواهد این روند با قدرت پلتفرم برای مقابله با فعالیت‌های مجرمانه تداخلی ایجاد نکند.

او در این باره می‌گوید: هنگامیکه رمزگذاری سر به سر پیش فرض برای کاربران عرضه شود، شرکت از ترکیب داده‌های رمزگذاری نشده در سراسر اپلیکیشن هایش، اطلاعات حساب‌های کاربری و گزارش‌های کاربران استفاده می‌کند تا علاوه بر تأمین ایمنی آنها، به حفظ ایمنی عموم مردم کمک کند.

متا در اوایل سال جاری میلادی در پستی اعلام کرد رمرگذاری سربه سر در ۲۰۲۲ میلادی برای اینستاگرام و مسنجر عرضه می‌شود. اما اکنون دیویس اعلام کرد این شرکت می‌خواهد فرایند را به شیوه درست انجام دهد و بنابراین عرضه ویژگی مذکور را تا ۲۰۲۳ میلادی به تأخیر می‌اندازد.

جالب آنکه در ۲۰۲۳ میلادی لایحه ایمنی آنلاین انگلیس نیز اجرایی می‌شود. طبق این لایحه پلتفرم‌های آنلاین موظف خواهند بود کودکان را از هر گونه آزار محافظت و محتوای خطرناک را حذف کنند. احتمالاً این امر برنامه‌های فیس بوک برای اجرای رمزگذاری سر به سر به طور پیش فرض را به تأخیر می‌اندازد.

کد خبر 5357790

منبع: مهر

کلیدواژه: حاکمیت سایبری فیس بوک کاربران اینترنت برنامه اینستاگرام گوگل حاکمیت سایبری اینترنت فیس بوک آمازون حکمرانی فضای مجازی فناوری فضایی فناوری نانو معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری هوش مصنوعی دوربین ناسا فضای مجازی رمزگذاری سر به سر پیش فرض

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۷۴۴۶۷۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بعد از شهادت هم کار همرزمش را راه انداخت!

سطح آب رودخانه بالا آمده بود. احتمال داشت در عبور از رودخانه مشکلاتی پیش بیاید. اما چاره دیگری نداشتیم و از مسیری که همیشه تردد می‌کردیم وارد اروند شدیم. وسط رودخانه که رسیدیم ماشین خاموش شد. فشار و جریان آب لحظه به لحظه بیشتر می‌شد، تا جایی که آب وارد اتاق تویوتا‌وانت ما شد. با آقا مجید شیشه در ماشین را دادیم پایین و رفتیم روی سقف اتاق وانت نشستیم

 شهیدحاج مجید رمضان از شهدای به نام و شناخته شده لشکر ۲۷ محمدرسول الله (ص) است. این شهید بزرگوار پیش از شهادت به عنوان رئیس ستاد لشکر ۲۷ خدمت می‌کرد و از او و حسن خلقی که داشت، روایت‌های زیادی شده است. در گفتگو با سردار حاج‌رضا صادقی از همرزمان این شهید بزرگوار، خاطره‌ای جالب از او را تقدیم حضورتان می‌کنیم. 

 موضع حاج بابا

محرم سال ۱۳۶۱ در منطقه خیرناصرخوان یک موضع آتشبار داشتیم به نام موضع شهید حاج بابا. دو قبضه توپ ۱۰۵ از ارتش به صورت رابطه‌ای گرفته بودیم و بخشی از آتش پشتیبانی منطقه را تأمین می‌کردیم. شب عاشورا برادر مجید رمضان که مسئول ستاد لشکر ۲۷ حضرت رسول (ص) بود آمد با هم برویم موضع حاج بابا. من و حاج مجید از بچگی با هم رفیق بودیم. در دبیرستان باهم رشته راه و ساختمان می‌خواندیم. با هم می‌رفتیم شهر ری کارگری می‌کردیم و خلاصه از سال‌ها رفاقت و همراهی، کلی خاطره با هم داشتیم. 

 اروند قصرشیرین

برای رفتن به آتشبار نمی‌توانستیم از جاده اصلی تردد کنیم؛ لذا باید از رودخانه‌ای به نام اروند که در منطقه قصرشیرین بود عبور می‌کردیم. این رود اروند که من می‌گویم در قصرشیرین است. صرفاً تشابه اسمی با همان رودخانه معروف اروند دارد که عملیات والفجر ۸ با عبور رزمندگان از روی آن صورت گرفت. شاید خیلی‌ها ندانند که در قصرشیرین هم یک رودخانه اروند داریم و با شنیدن نامش به اشتباه بیفتند. 

به هرحال هوا تاریک شده بود که به رودخانه اروند رسیدیم. به خاطر بارندگی‌های چند روز قبل، سطح آب رودخانه بالا آمده بود. احتمال داشت در عبور از رودخانه مشکلاتی پیش بیاید. اما چاره دیگری نداشتیم و از مسیری که همیشه تردد می‌کردیم وارد اروند شدیم. وسط رودخانه که رسیدیم ماشین خاموش شد. فشار و جریان آب لحظه به لحظه بیشتر می‌شد، تا جایی که آب وارد اتاق تویوتا‌وانت ما شد. با آقامجید شیشه در ماشین را دادیم پایین و رفتیم روی سقف اتاق وانت نشستیم و با برادر علی نورمحمدی که مسئول لجستیک ما بود تماس گرفتیم بیاید ما را بکسل کند و از رودخانه بیرون بکشد. 

 تویوتا مدل f ۲

برادر علی نورمحمدی یک تویوتا وانت مدل F ۲ قدیمی داشت که خیلی قوی بود. می‌توانست هر ماشینی را بکسل کند. حتی چند بار هم کامیون‌های زیل ارتش را که در رودخانه گیر کرده بودند با تویوتای خودش بکسل کرده و بیرون کشیده بود. وقتی با علی آقا تماس گرفتیم، نیم ساعت بعد خودش را با تویوتای قدرتمندش رساند. آمد و با کمی تقلا، ماشین ما را بکسل کرد و از رودخانه کشید بیرون. به خشکی که رسیدیم، مشکل روشن نشدن ماشین به قوت خودش باقی بود. شمع وایر و دلکو ماشین کاملاً خیس شده بود و هرکاری کردیم روشن نشد. برادر نورمحمدی ما را تا موضع شهید حاج بابا بکسل کرد و برد. 

 خاطره ناگفته

آن شب وقتی به موضع حاج بابا رسیدیم، دیدیم بچه‌های آتشبار آتشی روشن کرده‌اند. ما کنار آتش خودمان را گرم و لباس‌های‌مان را خشک کردیم. این قضیه گذشت و فقط من و شهیدمجید رمضان و برادر علی نورمحمدی از این واقعه خبر داشتیم. حاج مجید که در دفاع مقدس به شهادت رسید و حاج علی نورمحمدی هم که بعد از جنگ برگشت اصفهان. به نوعی خاطره آن شب و گیرکردن ما در وسط رودخانه و بکسل شدن‌مان توسط برادر نورمحمدی یک خاطره ناگفته باقی‌ماند. گذشت و جنگ به اتمام رسید. 

 رؤیای صادقه 

بعد از اتمام دفاع مقدس در دفتر مرحوم آیت‌الله غیوری در صفائیه شهر ری بودم. ایشان از علمای خیری بودند که شب‌ها بعد از نماز می‌نشستند و درخواست‌ها و مشکلات مردم را رفع و رجوع می‌کردند. من هم در خدمت حاج آقا بودم. نامه‌های مردم را می‌گرفتم، مشکلات‌شان را می‌شنیدم و به حاج آقا انتقال می‌دادم. یک روز آقایی آمد و گفت: برای پول پیش منزل مشکل دارم. حاج مجید گفت بیایم پیش شما بگویم: «به فلانی بگو حاج‌مجید گفت مشکل من را حل کنید.»

پرسیدم کدام حاج مجید؟ گفت: شهیدحاج مجید رمضان. گفتم خودت می‌گویی شهیدحاج مجید! شهید چطور گفت بیایی پیش من؟ 

آن برادر حرف عجیبی زد. گفت: من خودم از بچه‌های لشکر ۲۷ هستم. چند روز پیش رفتم قطعه ۲۶ بهشت‌زهرا (س) سر مزار حاج مجید. دلم بدجوری گرفته بود. صاحب خانه پول پیش بیشتری می‌خواست و من هم دستم بسته بود. شرمنده زن و بچه شده بودم. گفتم حاجی مشکل دارم، کمکم کن. همان شب حاجی آمد به خوابم، آدرس اینجا را داد و گفت برو پیش حاج صادقی و بگو حاج مجید گفته مشکل من را حل کن. نشان به آن نشان که شب عاشورا وسط رودخانه اروند ماشین گیر کرد و...

منبع: روزنامه جوان

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

دیگر خبرها

  • ببینید | نماینده اصولگرای مجلس تقصیر هک شدن سامانه مجلس را گردن عضو شورای شهر انداخت!
  • روز پسر سال ۱۴۰۳ چه روزی است؟
  • فتح خلیج فارس در قرن ۱۶ میلادی مانند فتح خرمشهر دارای اهمیت است
  • ۱۰ اردیبهشت روز ملی خلیج فارس + فیلم
  • لوآور رده پانزدهمی، جشن قهرمانی پاری‌سن‌ژرمن را به تاخیر انداخت
  • آیا صدام حسین واقعا «دیوانه خاورمیانه» بود؟
  • حراج پشته‌های علف مشهور «مونه»
  • تاخیر ۵ ساعته در پرواز مشهد- تهران
  • شهید آمریکایی راه مشروطه کیست؟! + فیلم
  • بعد از شهادت هم کار همرزمش را راه انداخت!