بسیج مأموریت نظامی یا رسالت فرهنگی
تاریخ انتشار: ۱ آذر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۷۴۴۷۶۸
با فرا رسیدن ماه پایانی پاییز چهره شهرها با تصاویری آذین بسته میشود که عصاره غیرت، صلابت وشرافت مردم ایران هستند؛ همانانی که از ابتدا تا انتها، نستوه وسربلند پای آرمانهای بلند خویش ایستادند و در راه ارزشهای متعالی جان باختند. همانانی که حتی در اسارت نیز با وجود سن کم جوهره و اصالت خویش را بروز داده و دستاندرکاران رسانههای بیگانه و مخاطبان آنان را وادار به تحسین واحترام نسبت به ارزشهای خود کردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«هفته بسیج» فرصتی است تا یک بار دیگر اهمیت این نیروی مردمی مورد توجه قرار گیرد. در ارتباط با نقش، جایگاه و عملکرد بسیج، گفتنیهای زیادی گفته و منتشر شده است. اما به نظر میرسد با وجود تمام توجهی که به این نهاد برآمده از میان مردم صورت میگیرد، کماکان ابعاد آن برای بسیاری از تحلیلگران ناشناخته است. بدون تردید نقش محوری بسیج در ایجاد امنیت معنوی ومادی کشور بسیار حائز اهمیت بوده و ارتباط جدی و مستقیم با این دو مقوله گسترده دارد. اساساً بسیج یکی از مؤلفههای امنیت خاطر در سطح ملی بویژه در دوران دفاع 8 ساله محسوب شده و ذخیره ونماد ارزشهای اوج یافته در دوران دفاع مقدس و پس از آن به شمار میرود. به گونهای که میتوان برای آن نقش برآورنده توقعات و انتظارات ملی منطبق با جایگاه و اهداف تأسیسی قائل شد. بر این اساس، هر نوع قضاوت و توقع ازاین نهاد، اگر اصولی و معقول باشد، بیتردید با جایگاه و اهداف اولیه این نهاد مردمی ارتباط منطقی ووثیق خواهد داشت. از آنجایی که شکلگیری بسیج از ابتدا با ایثار و اخلاص همراه بوده واین مهم در اهداف تأسیسی آن گنجانده شده است، بسیج نهادی در خدمت خالصانه نسبت به مأموریتهای ملی در جهت توسعه کشوردر همه امور مادی و معنوی است. حس دینی و وطندوستی بسیجیان نیز آنان را بدان سو رهنمون میشود تا آرامش و امنیت عمومی، منافع ملی ورشد و توسعه همه جانبه کشور را مدنظر داشته وبه دلیل این ویژگیها جامعه را متقاعد کند تا نسبت به این نهاد و نمادهای آن با نوعی تکریم، محبت و قدرشناسی رفتار نماید.
بسیج، نهادی در سطح ملی
بسیج در پی تهدیدهای ضمنی امریکا پس از تصرف سفارت امریکا توسط دانشجویان پیرو خط امام، شکل گرفت. زیرا احتمال حمله نظامی امریکا به کشورمان مطرح بود. امام خمینی(ره) در واکنش به این نگرانی سه روز پس از تصرف سفارت امریکا، طی سخنانی در جمع دانشجویان دانشکده اقتصاد دانشگاه اصفهان فرمودند: «شما میبینید که الان مرکز فساد امریکا را جوانان ما رفتهاند گرفتهاند... امریکا هم هیچ غلطی نمیتواند بکند و جوانان ما مطمئن باشند که امریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند... مگر امریکا میتواند دخالت نظامی در این مملکت بکند؟ امکان برایش ندارد. تمام دنیا توجهشان الان به اینجا است، مگر امریکا میتواند مقابل همه دنیا بایستد و دخالت نظامی بکند. نترسید. نترسانید... اگر آنها میتوانستند دخالت نظامی بکنند، شاه را نگه میداشتند... همه قدرتها پشت سرهم ایستاده بودند که شاه را نگه دارند و نتوانستند که نگه دارند. برای اینکه ملت یک چیزی را که میخواهد، نمیشود مقابل ملت کسی بایستد.»
آن روزها شایعه احتمال حمله نظامی امریکا برای نجات گروگانها شدت گرفته بود. امام خمینی(ره) در عکسالعمل به این دست خبر سازیها، بار دیگردر پنجم آذر 58 ضمن یک سخنرانی در جمع تعدادی از اعضای سپاه پاسداران تدبیر تشکیل ارتش 20میلیونی را مطرح کردند. ایشان در این سخنرانی فرمودند: «شما با یک قدرتی مواجه هستید که اگر یک غفلت بشود، مملکت از بین میرود. غفلت نباید بکنید. غفلت نکردن به این است که همه قوا، هر چه فریاد دارید سر امریکا بکشید. هرچه تظاهر دارید برضد آن بکنید...قوای خودتان را مجهز بکنید.... برای همه مستحب است که تیراندازی را یاد بگیرند.... باید یاد بگیرند و یاد بدهند رفقایشان را، جوانان را یادشان بدهید و همه جا باید اینطور بشود..... یک کشوری با 20 میلیون جوان که دارد، باید 20 میلیون تفنگدار داشته باشد.20 میلیون ارتش داشته باشد. و این یک هجمه حکومتی آسیب پذیر نیست.» (صحیفه امام - ره- جلد 11/صفحه 117) امام خمینی(ره).
بیانات امام(ره) ناظر به تدبیری کلی بود که از ایجاد آمادگی دفاعی برای مقابله با هرگونه تعرضی که ممکن بود کشور را تهدید کند، حکایت داشت.پس از سخنان امام(ره) طرحی از سوی شورای انقلاب آماده وبه تصویب رسید که ضمن آن همه نیروهای مسلح اعم از ارتش، سپاه، شهربانی و ژاندارمری موظف بودند تا نسبت به سازماندهی تشکیلاتی بهنام بسیج ملی همدلی نشان داده و در جهت آموزشهای لازم به افراد داوطلب همکاری کنند.
بسیج و نظامی گری
یکی از اهداف تشکیل بسیج، یاری رساندن به نیروهای مسلح در زمان تهدید سرزمینی از سوی دشمنان خارجی بود. این موضوع با حمله سراسری دشمن بعثی عینیت یافته و نقش نظامی بسیج را نسبت به سایر مأموریتهای آن پررنگتر ساخت. بسیج در این مقطع مأمور فراهم کردن زمینه و بستر دفاع در برابر تجاوز بود. البته در زمان تأسیس چون هنوز از نوع، میزان و چگونگی تجاوز خارجی اطلاعات کافی در دست نبود، هدفگذاری و برنامهریزی دقیقی برای آن پیشبینی نشده بود. ولی قابلیتهای بسیج مردمی خیلی زود خود را با شرایط موجود و اقتضائات آن وفق داده و مهیای پاسخگویی به نیازهای دفاعی در آن مقطع شد.
بر این اساس بسیج، روزها وماههای اول جنگ، بیشتر از جنبه نظامی دارای اهمیت شده و با کارکرد دفاعی در اذهان نقش بست. در این مقطع نیروهای بسیجی بهصورت داوطلب به سوی جبههها سرازیر شده و در عملیاتهای بزرگ و کوچک علیه ارتش متجاوز دشمن بعثی شرکت کردند. آن ایام چندان مهم نبود که نیروهای بسیجی ازسوی چه سازمان و نهادی اعزام میشوند، یا نحوه اعزام آنان چگونه بوده و در عرصه نبرد، در چه قالبی سازماندهی میشوند. آنچه اهمیت داشت انگیزه دفاع از میهن بود که در بسیجیها بسیار بالا بوده و جنگ جزئی از زندگی آنان شده بود. بسیج مردمی در تمام طول جنگ به کمک نیروهای نظامی شتافت و بر توان دفاعی کشور بدون تحمیل هزینههای گزاف افزود. از اینرو بسیجیان جزء نیروهای اصلی عملکننده در مناطق جنگی به حساب آمده وکارنامهای مثبت و درخشان از خود به جای گذاشتند.با این همه نهاد بسیج از کارکرد فرهنگسازی دور نشده و در عین مشارکت فعال در اهداف دفاعی به گسترش روحیه ایثار و اخلاص که دو ویژگی عمده بسیجیان در مقطع جنگ بود دامن زد و فرهنگ دیگر دوستی و ترجیح منافع دیگران برمنافع خود را رواج داد به گونهای که عنوان بسیج و بسیجی با این ویژگیها عجین شده است.
این فرهنگ به حدی جاذبه و گیرایی داشت که نیازی به تبلیغ برای عضویابی و ترغیب افراد داوطلب به شرکت در جنگ نبود و افرادی با دستکاری شناسنامه خود سعی میکردند موانع قانونی برای حضور در جبههها را از پیش روی خود بردارند.
ازاین جهت فرایند جذب و عضویت در بسیج از پیچیدگی خاصی برخوردار نبود. این بود که در طول هشت سال دفاع مقدس، فقط از قشر دانشآموزبیش از ۵۵۰ هزار نفر به جبههها رفتند که از این میان 36هزار دانشآموز شهید و ۲۸۵۳ نفر جانباز و مجروح و ۲۴۳۳ نفر آزاده شدند.
ازدیگر مشخصههای معنوی بسیج که بواسطه گستردگی فرهنگ ایثار و اخلاص این دوره از تاریخ کشورمان را با افقی روشن و درخشان همراه کرده، کمکهای مردمی در تأمین هزینههای جنگ است. اجتماع آن روز علاوه بر بسیج نیروی انسانی، بسیج امکانات و لوازم مورد نیاز جنگ را هم بر عهده داشت. براین اساس ستاد جذب و هدایت کمکهای مردمی تشکیل شد و وزارتخانههای مختلف در این زمینه فعال شدند. چراکه هراز چندگاهی امکانات مالی بسیاری برای گسیل به جبهه آماده میشد و لازم بود برای حمل و انتقال آنها سازماندهی صورت گیرد.
بدرقه مادران و همسران هنگام اعزام بسیجیان به جبهه از جمله ابعاد معنوی نهاد بسیج است که بهعنوان حرکتی موج آفرین مورد توجه چندانی قرار نگرفته است. جمع زیادی از زنان فداکار که خود نیز از روحیه بسیجی برخوردار بودند، با قبول زحمت وخطر در خطوط مقدم یا درنزدیکی آن پا به پای رزمندگان حضور یافتند و عدهای از آنان به اسارت رفته و تعدادی نیز شهید و مجروح شدند. همچنین بخش اعظم فعالیتهای جذب امکانات و کمکهای مردمی را زنان به عهده داشتند. همچنین با حضور در مساجد و مراکز دیگر لوازم انفرادی، تجهیزات، آذوقه و البسه رزمندگان را تهیه میکردند. زنان در مقطع جنگ با الهام از فرهنگ ایثار و از خود گذشتگی نقش ترغیب و تشویق همسران، فرزندان و برادران خود را برای اعزام به جبهه بر عهده داشتند و آنان را هنگام اعزام با وضعیتی شایسته و غرورآفرین بدرقه میکردند.
در هر حال ارزیابی کارکرد بسیج در مقطع جنگ به گونهای مثبت است که حاصل آن رویش و شکوفایی فرهنگ و تفکر بسیجی بود؛ فرهنگی که مردم سایر کشورها آرزوی برخورداری از آن را داشتند. نمادهای فرهنگی چنین تفکری نیز مقدس بود؛ نمادهایی همچون چفیه، سجاده، مهر جبهه، یادداشتها و دیگر وسایل رزمندگان بسیجی، به گونهای که شعاع تأثیرآنها به پشت جبهه انتقال مییافت. مردم کوچه و خیابان و حتی زنان با تأسی از یکدیگر با همراه داشتن چنین نمادهایی، علاقهمندی به فرهنگ بسیجی را ابراز و اظهار میکردند. فرهنگ بسیجی به فراتر از مرزهای ایران اسلامی پا گشود و روحیه بسیجی که برگرفته از تعالیم زلال اسلام بود، به سایر ممالک اسلامی کشیده شد و ملل محروم و تحت ستم با الهام از الگوهای این فرهنگ، پیشانیبندهای سبز و سرخ با شعارهای آرمانطلبانه به کار گرفتند.
منبع: ایران آنلاین
کلیدواژه: گونه ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۷۴۴۷۶۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سردار رشید: در عملیات وعده صادق، 240 جنگنده آمریکا و ناتو به اسرائیل کمک کردند/ اسرائیل جرأت نکرد تصاویر دو پایگاه نظامی اش را به دنیا نشان دهد/ آمریکا و اروپا رایگان هر امکانی را که رژیم صهیونیستی نیاز داشته باشد، در اختیارش قرار میدهند حتی بمب اتم!
به گزارش جماران؛ فرمانده قرارگاه مرکزی خاتم الانبیا(ص) گفت: دو عملیات «طوفان الاقصی» که توسط حماس انجام شد و عملیات «وعده صادق» که اقدام نظامی مستقیم ایران علیه رژیم بود، بهوضوح نشان داد که اسرائیل بشدت آسیبپذیر است. دیگر هیچ چیز به قبل از طوفان الاقصی و اقدام مستقیم نظامی جمهوری اسلامی برنمیگردد.
مشروح گفتگوی روزنامه ایران با سرلشکر غلامعلی رشید فرمانده قرارگاه مرکزی خاتمالانبیا(ص) درباره ابعاد مختلف عملیات وعده صادق را در ادامه می خوانید؛
عملیات ۷ اکتبر حماس را چگونه ارزیابی میکنید و فکر میکنید مهمترین دستاورد این عملیات چه بود؟
مهمترین دستاورد این عملیات این است که پوشالی بودن اسرائیل نمایان شد. پایههای ارتش اسرائیل به عنوان نیرویی که به این شکل پرمدعا و این ارتش دروغگو که طی این هفتاد سال ادعا میکرد من بیحریفم؛ من کسی بودم که ارتش مصر را شکست دادم ارتش اردن را شکست دادم، ارتش سوریه را شکست دادم، فروریخت؛ رژیمی جعلیای که در این سالهای اخیر هم مأموریت دارد که علیه ما رجز خوانی کند. این نکته بسیار مهمی است.
شهید حاج قاسم سلیمانی میگفت هر دولتی در عالم یک ارتش دارد اما در اسرائیل برعکس است؛ یک ارتش وجود دارد که آن ارتش یک دولت جعلی ساخته است، یعنی ما فقط با یک نیروی نظامی مواجهیم و نه چیزی بیشتر. اینها آمدند و چیزی را در اینجا کاشتند که به خیال خودشان از آن یک کشور به وجود بیاید؛ اسرائیل مفهومی شبیه ایمپلنت در دندانپزشکی است که انگلیسیها و کشورهای غربی آن را کاشتهاند و حیات اسرائیل هم به غرب وابسته است.
یعنی اگر روزی غرب نباشد، اسرائیل یک شبه فرو میپاشد و برعکس هم هست؛ یعنی اگر اسرائیل فروبپاشد، غرب هم فرومی پاشد. اسرائیل در ایران سفارت ندارد، اما تمام سفارتخانههای غربی به او کمک میکنند. از اطلاعات و هر کمکی اعم از سیاسی، نظامی، رسانهای و... نیاز داشته باشند، در اختیارشان قرار داده میشود.
جمهوری اسلامی ایران بارها به وضوح بیان کرده است که اسرائیل غاصب و اشغالگر باید از بین برود؛ این آرمان در عرصه واقعیت تا چه اندازه دست یافتنی است؟
این نکته را اینجانب عرض کنم که متأسفانه برخی از اساتید دانشگاه و روشنفکران مغالطه کردهاند که جمهوری اسلامی ایران، گفته ما میخواهیم اسرائیل غاصب را نابود کنیم؛ در حالی که رهبری و مقامات جمهوری اسلامی همیشه گفتهاند که جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک نظام سیاسی به کمک همه دولتها و ملتهای مسلمان باید اسرائیل غاصب و متجاوز را که قبله اول مسلمین و سرزمین ملت مسلمان فلسطین را اشغال کرده، شکست دهد و نابود کند.
چیزی که برای فرماندهان ارتش اسرائیل آزار دهنده است و مایه کابوسشان است، همین شکننده بودنشان است؛ و کابوس آزاردهنده برای فرماندهان اسرائیل این است که اینها میگویند فقط ۱۱۰۰ نفر به ما حمله کردند و ما را به این شکل به هم ریختند؛ حماس ۳۰ هزار رزمنده دارد؛ اگر ۱۰ هزارنفر از این رزمندگان بار دیگر غافلگیرانه به ما حمله کردند، به همراه ۱۰ هزار نفر از رزمندگان حزبالله لبنان و ۲ یا ۳ هزار نفر از این جوانان کرانه غربی، کار اسرائیل تمام میشود. تازه این رقم بخش کوچکی از قوای آنهاست.
اسرائیل سرزمین بسیار کوچکی دارد؛ یک بار در خردادماه سال گذشته در یکی از جلسات مستمری که با فرماندهان ارشد نیروهای مسلح سپاه و ارتش داشتیم با اشاره به عملیات بیت المقدس مقایسهای بین شیوه اقدام ما در این عملیات و وضعیت اسرائیل انجام دادم؛ وسعت عملیات بیت المقدس ما در جنگ در برابر عراق ۶۰۰۰ کیلومتر مربع بوده است.
یعنی ما وسعت جغرافیایی فلسطین اشغالی را در این عملیات آزاد کردیم؛ ما نقشه این منطقه را روی نقشه جغرافیایی فلسطین اشغالی گذاشتیم؛ از مرزهای جنوب لبنان یعنی نیمه شمالی خاک فلسطین اشغالی را پوشاند تا اطراف کرانه غربی و تا اشدود را پوشاند؛ یعنی تا جنوب تل آویو.
یعنی ما دیدیم که مراکز حکومتی، مراکز نظامی، مراکز جمعیتی و مراکز اقتصادی همگی در این منطقه قرار میگیرند؛ مابقی مناطق جنوب اسرائیل عمدتاً بیابانی است؛ مناطقی مثل صحرای نقب و اطراف غزه تا بندر عقبه همگی بیابان هستند و جمعیت قابل توجهی در آنجا وجود ندارد.
عمده جمعیت یهودی و اعراب قدیم ۱۹۴۸ در این منطقه هستند؛ همه شهرهای اسرائیل، همه مراکز حکومتی، وزارت دفاع، ستاد ارتش، مراکز صنعتی و... آن حرفی که فرمانده ارتش ما برادر عزیزم امیر سرلشکر موسوی زد، حرف محاسبه شدهای بود؛ خبرنگاری قبلاً از امیر موسوی پرسیده بود که اگر جنگی بین ایران و اسرائیل اتفاق بیفتد، ارتش، سپاه و نیروهای مسلح ایران چگونه میتوانند اسرائیل را شکست دهند؟ او در پاسخ گفته بود که اگر شرایطی و امکانی به وجود بیاید که ارتش و سپاه در کنار هم در مقابل ارتش اسرائیل قرار بگیریم، فقط با یک عملیات و نه بیشتر در همان مقیاس عملیاتهایی مثل فتح المبین و بیت المقدس کار اسرائیل را تمام میکنیم؛ یعنی اگر از جنوب لبنان، از جولان و از همین کرانه غربی و از خود غزه نیرویی در حد همین رزمندگان فتح المبین به اسرائیل حمله کنند، کار آنها تمام است و ارتش اسرائیل نابود میشود و واقعه ۷ اکتبر هم نمونهای از این مسأله بود؛ اسرائیل نتوانست حتی در مقابل یک گروه چریکی و نه یک ارتش منظم به درستی عمل کند؛ آن هم حملهای که فقط حدود ۱۶ تا ۲۰ ساعت به طول انجامید پس این ارتش پر مدعا تصویری که از خودش میسازد دروغین است.
وضعیت کنونی اسرائیل را از حیث مؤلفههای جغرافیایی و جمعیتی چگونه میبینید؟ فکر میکنید بحرانهای مختلفی که رژیم اسرائیل با آنها روبهرو است تا چه اندازه این کشور را شکننده و ضعیف کرده است؟
ما نباید فکر کنیم که اسرائیل همان چیزی است که خودش و رسانههای غربی به تصویر میکشند. بعضی وقتها اسرائیل میآید در ایران کاری انجام میدهد و مثلاً دانشمند هستهای ما را ترور میکند یا اقدام انفجاری در یک نقطه محدود انجام میدهد و بعد این کار خودش را بسیار بزرگتر از چیزی که بوده نشان میدهد؛ کل امپراطوری رسانهای غرب هم از او پشتیبانی میکند؛ چون اسرائیل با کمکهای مستقیم امریکا و اروپا سرپاست، همه امکانات را به رایگان در اختیارش قرار میدهند؛ پول، تجهیزات، پیشرفتهترین سلاحها و هر نوع کمکی که بخواهد.
در حال حاضر فرمانده سنتکام در تلآویو قرارگاه عملیاتی برپا کرده و از نزدیک در حال فرماندهی میدان جنگ است. سربازان فرانسوی، انگلیسی و امریکایی در کنار سربازان اسرائیلی میجنگند؛ یعنی اسرائیل چنین رژیم جعلی است.
کتابی هست به نام جغرافیای سیاسی خاورمیانه و شمال آفریقا که آلاسدایر درایسدل و جرالد هنری بلیک که دو جغرافیدان انگلیسی هستند، آن را در دهه ۸۰ میلادی نوشتهاند و توسط خانم درّه میرحیدر ترجمه شده و خواندن آن را به شما پیشنهاد میکنم؛ در بخش دوم کتاب تحت عنوان «جداسازی و سیر تکامل نظام دولتها» وارد بحث اسرائیل شده و نوشته است: اسرائیل یک پارادوکس است و ثمره یک ایدئولوژی افراطی به نام صهیونیسم است؛ مسائل بسیار حادی دارد و هرگز قادر به واحدسازی این مردمی که از سراسر دنیا گرد آورده، نیست.
در این کتاب آمده که جمعیت یهودیهای اسرائیل از سراسر دنیا از ۱۰۲ کشور مختلف آورده شده و در اینجا جمع شدهاند و این جمعیت گردآوری شده، چند زبانه است و حداقل به ۱۵ زبان تکلم میکنند (عبری - عربی - انگلیسی - لهستانی - روسی - آلمانی - ایرانی - اسپانیایی - آفریقایی و...). دلیل این شکستی که متوجه اسرائیل شد و قادر به ترمیم آن نخواهد بود، چیزی نیست جز اینکه این ارتش و این دولت جعلی اسرائیل و جامعهای که در آن سرزمین اشغالی جمع شدهاند، بیهویتاند و فاقد علت وجودی هستند که عامل مهم تشکیلدهنده یک دولت و ملت است ـ هویت ملی ندارند - پیوستگی فرهنگی ندارند و هیچکدام از عناصر و مؤلفههای مهم را که یک دولت و ملت باید داشته باشند، ندارند.
اینها هویتی ندارند؛ نه هویت فرهنگی دارند و نه هویت ملی و نه به هم پیوستهاند؛ یعنی انسجام و پیوندی میان آنها وجود ندارد. وضعیت این جمعیت با وضعیت مردم ایران اصلاً قابل قیاس نیست؛ مردم ایران پیوندهای مستحکم و قوی با یکدیگر دارند؛ عواملی مانند تجانس مذهبی، تجانس نژادی، تجانس زبانی و تجانس قومی که در ایران هست در کمتر جایی از دنیا وجود دارد.
دشمنان و رسانههای معاند غرب سعی دارند القا کنند که تنوع قومیتی در ایران سبب شکاف میان جامعه ما شده است، در حالی که در واقعیت اینگونه نیست؛ درست است که در ایران تنوع فرهنگی و قومی وجود دارد، اما مردم ایران از این تفاوتها در راستای همدلی خود استفاده میکنند و اتفاقاً این تنوع و تفاوت، صمیمیتها را بیشتر کرده است. همه این قومیتها و گروههای متنوع در جامعه ایران هر زمان که ذرهای احساس خطر میکنند، یک دل و یک زبان کنار هم میمانند و برای دفاع از ایران با هم متحد میشوند.
عوامل موقعیت راهبردی و فضا، وحدت سرزمینی، ریشه کهن تاریخی، تجانس زبان، مذهب و دین و نژاد و قومیت، ساختار فرهنگی، آرمان سیاسی و حکومت قدرتمند مرکزی از عوامل درونزا و تهدیدات خارجی (به تحریک استکبار جهانی) از عوامل برونزا هستند که در ایجاد و افزایش همبستگی و وحدت و پیوستگی میان ساکنان سرزمین ایران مؤثرند و اما در اسرائیل چنین چیزی وجود ندارد؛ هیچ کدام از این پیوندها وجود ندارد؛ اسرائیل هیچ کدام از مؤلفههایی را که علت وجودی یک کشور است و بر اساس آنها یک کشور تشکیل میشود، ندارد.
درباره عملیات وعده صادق توضیح دهید و ابعاد داخلی و بینالمللی آن را برای مخاطبان خارجی بیان کنید.
دو عملیات «طوفان الاقصی» که توسط حماس انجام شد و عملیات «وعده صادق» که اقدام نظامی مستقیم ایران علیه رژیم بود، بهوضوح نشان داد که اسرائیل بشدت آسیبپذیر است. دیگر هیچ چیز به قبل از طوفان الاقصی و اقدام مستقیم نظامی جمهوری اسلامی برنمیگردد. هر شکل از پاسخ رژیم برای رهایی از باتلاقی که در آن گرفتار شده، باعث فرورفتگی بیشتر خواهد شد. محورهای مقاومت دست برتر را دارند و افق ده سال آینده محور مقاومت دیدن دارد. تاریخ از نو بازخوانی خواهد شد.
ملتهای مظلوم منطقه بویژه ملت مظلوم و مسلمان فلسطین و لبنان در برابر اشغالگر صهیونیستی راه مقاومت را آموختهاند و به فضل پروردگار بر رژیم اشغالگر صهیونیستی به کمک همه دولتها و ملتهای مسلمان از جمله جمهوری اسلامی ایران غلبه خواهند کرد و او را شکست خواهند داد.
مشخصههای امریکا و رژیم صهیونیستی را در منطقه همه ملتها میبینند؛ اشغال سرزمین ملتی مسلمان، آواره کردن ملت فلسطین، زورگویی، باجخواهی، جنایت و نسلکشی و کشتار طی ۷۰ سال ادامه دارد و ملت مسلمان فلسطین حاضر به تسلیم شدن در برابر امریکا و رژیم صهیونیستی نیستند.
مهمترین برجستگی عملیات وعده صادق ظهور اراده و تصمیم رهبری ایران بود که همه دشمنان را غافلگیر کرد؛ اسرائیل که تصور میکرد یک دژ نظامی نفوذناپذیر است، مورد تهاجم و نفوذ موشکها و پهپادها قرار گرفت و نفس اراده و تصمیم ملت بزرگ ایران که در رهبری انقلاب متجلی شد، اهمیت استراتژیک دارد. اینکه چه میزان از شلیکهای ایران بر اهداف اصابت کرده، به مراتب اهمیت کمتری دارد. عملیات وعده صادق، عبور از بازدارندگی خودساخته و توهمی رژیم صهیونیستی بود که تصور میکرد با تکیه بر قدرتهای امریکا و ناتو، بازدارندگیاش تضمین شده است.
وقتی که دیدند رهبری ایران تصمیم قاطع خود را برای تنبیه متجاوز اسرائیلی گرفته است، همه با هراس به کمک اسرائیل آمدند. امریکا با حمایت کامل و گلچینی از قدرتهای ناتو بویژه انگلیس و فرانسه و برخی کشورهای منطقه، لایههای دفاعی متعددی در برابر قدرت تهاجمی موشکی و پهپادی ایران ایجاد کردند و در جغرافیایی به وسعت حداقل یک میلیون کیلومتر مربع بر فراز فضاهای عراق، اردن، شمال عربستان، دریای سرخ، شرق مدیترانه، قبرس و فلسطین اشغالی آرایش دفاعی گرفتند و علیرغم این دیوارهای دفاعی در حمایت از رژیم صهیونیستی، موشکهای پر قدرت ایران از سپرهای دفاع موشکی عبور کرد و دو مرکز نظامی نواتیم و شلاخیم را درهم کوبید.
رژیم صهیونیستی جرأت نکرد تصاویری از این دو پایگاه نظامی را به دنیا نشان بدهد؛ اگر امریکاییها، انگلیسیها و فرانسویها و سنتکام به کمک رژیم صهیونیستی نمیآمدند، قطعاً ۸۰ درصد از پرتابههای ایران، پایگاههای نظامی رژیم صهیونیستی را درهم میکوبیدند.
با عملیات وعده صادق، آرایش استراتژیک یکبار دیگر به سود جمهوری اسلامی ایران تغییر کرد و این تغییر در شرایطی اتفاق افتاد که امریکا اعلام کرد «ما کنار اسرائیل با اراده آهنین ایستادهایم!» امریکا و رژیم صهیونیستی و سایر قدرتهای غربی که به کمک اسرائیل آمدند، در طول عملیات، ۱۰ ساعت در هراس و اضطراب و دلهره بسر بردند و شاهد تحمیل اراده ملت ایران و شکست بازدارندگی اسرائیل بودند. قدرت ایران را همگان تحسین کردند که بدون غافلگیری و با اعلام قبلی، رژیم صهیونیستی را تنبیه کرد و در حقیقت، سیلیها و مشتهای محکمی به لات گستاخ و جنایتکار منطقه زد و او را سر جایش نشاند.
این عملیات تهاجمی را در پاسخ به جنایت رژیم صهیونیستی علیه فرماندهانش در کنسولگری و سفارت ایران در دمشق انجام داد که به درخواست دولت سوریه در آنجا مستقر شدهاند؛ عملیات تهاجمی وعده صادق را بخشی از نیروی هوا فضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برعهده داشت که این بخش کوچک، تنها ۲۰ درصد توان تهاجمی خود را به کار گرفت و در مقابل، امریکا و ناتو و سنتکام و رژیم صهیونیستی با ۲۴۰ فروند هواپیمای جنگنده و سامانههای متعدد ضد موشکی مستقر بر ناوهای امریکا در مدیترانه و دریای سرخ و سامانههای ضد موشکی رژیم صهیونیستی با هراس به دفاع برخاستند و آن بخش کوچک نیروی هوا فضای سپاه با ۸۰ درصد توان تهاجمی خود آماده بود تا بنا به دستور موجهای بعدی حمله را آغاز کند؛ اما فرماندهان ایران تشخیص دادند که تنبیه رژیم صهیونیستی در همین حد کفایت میکند و حمایت این گونه از رژیم صهیونیستی از سوی امریکا، انگلیس، فرانسه و دولتهای اروپایی، انسان را یاد جنگهای صلیبی میاندازد.
امریکا و دولتهای اروپایی شریک قطعی جنایات رژیم صهیونیستی در فلسطین اشغالی هستند و هرگز این هزینههای راهبردی که امریکا و دولتهای اروپایی برای حمایت از رژیم صهیونیستی میپردازند، مورد قبول ملتهای غربی نیست. آیا انسانهایی حکیم و عاقل در جامعه غرب پیدا خواهد شد تا به کمک ملتهایشان، مانع سیاستهای دولتهای خود در حمایت از نسلکشی و ویرانگری اسرائیل غاصب علیه ملت مظلوم فلسطین بشوند؟
یعنی واقعیت اسرائیل با آنچه در رسانهها از خود به نمایش میگذارد، یکی نیست؟
خیر. تصویری که اسرائیل از خودش در رسانهها میسازد، هرگز با تصویر واقعی اسرائیل در داخل سرزمین فلسطین اشغالی انطباق ندارد. تصویر دروغین از خودش میسازد؛ اینکه من بیحریفم و حریف ندارم.
در عملیات ۷ اکتبر تمام هیمنه دروغینش شکسته شد؛ توسط ۱۱۰۰ یا ۱۲۰۰ نفر از رزمندگان یک گروه چریکی که همه نظامیان میدانند این تعداد، استعداد رزمی و مانوری یک تیپ پیاده است. ۱۱۰۰ نفر به این ارتش پرمدعا حمله کردند؛ بعضی از رزمندگان حماس میگویند که اسرائیلیها خواب بودند، شراب خورده بودند؛ همه در تانکها و در قرارگاهها، خواب بودند؛ اصلاً باورمان نمیشد که ارتش اسرائیل با یک عملیات چند ساعته ما تا این اندازه فرو بپاشد. خود امریکاییها هم میگویند؛ بلینکن که وزیر خارجه امریکاست و به کشورهای عربی رفت و آمد میکند، به منطقه که آمده بود، به نخستوزیر عراق گفته بود که ارتش اسرائیل فروپاشیده بود و کارش تقریباً تمام بود؛ ما رفتیم و به آنها کمک کردیم و این ارتش را از زمین بلند کردیم و نگهاش داشتیم تا به طور کامل از بین نرود و سعی کردیم آنها را مجاب کنیم تا ایستادگی کنند و با تکیه به ما کارشان را ادامه دهند.
بنابراین رژیم صهیونیستی از نظر اقتصادی و نظامی به کمک حمایتهای مستقیم آمریکا و اروپا سر پا ایستاده است و به رایگان هر امکانی را که نیاز داشته باشد، در اختیارش قرار میدهند حتی سلاح کشـــــــــتار جمعی یعنی بمب اتم!