مواجهه اصولگرایان با اصولگرایان
تاریخ انتشار: ۳ آذر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۷۵۹۹۳۸
اصولگرایی دیگر در تعریف سنتی خود جای نمیگیرد؛ نه از حیث تئوری و نه از نظر نیروهای انسانی و نه از منظر روشمندی اجرائیِ سیاسی.
به گزارش شرق؛ به این معنی که اصولگرایی دهه ۷۰ که بیشتر با عنوان جناح راست شناخته میشد، اکنون یک کل واحد نیست و طیفها و گروههای مختلفی درون آن شکل گرفته است و گرچه این جناح سعی میکند وحدت تشکیلاتی خود را خاصه در بزنگاههای انتخابات با ارائه لیستهای واحد نشان دهد؛ اما در دوران پساانتخابات اختلافات درونتشکیلاتی نیروهای اصولگرا بهوضوح قابل رؤیت است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ظهور احمدینژاد و عبور از ناطق
در جریان اصولگرایی خاصه از میانه دهه ۸۰ به این سو گرایش عدالتخواهی یکی از مهمترین وجوه افتراق طیفهای نوظهور با نیروهای سنتی اصولگرا بود؛ تا حدی که آنها از پدرخواندگان جریان خود فاصله گرفتند.
یکی از مهمترین و البته از پیشگامان منتقدان درونتشکیلاتی اصولگرایان در دو دهه اخیر را شاید بتوان محمود احمدینژاد دانست؛ فردی که با شعار عدالت و حمایت از فرودستان روی کار آمد و در مناظرههای انتخاباتی سال ۸۸ با اتهامزنی به شخصیتهای متعدد سعی کرد خود را متفاوت از مشی آنها نشان دهد؛ اما اتهامات احمدینژاد به اصلاحطلبان و حتی به اکبر هاشمیرفسنجانی آنقدر مهم نبود که او پای ناطقنوری را نیز به دعوای خود باز کرد و کوشید او را هم در مقابل خودِ اصولگرایش قرار دهد.
ناطقنوری حتما در دهه ۷۰ یکی از قطبهای جریان اصولگرایی محسوب میشد و در کنار مهدویکنی و عسگراولادی حرف اول و آخر اصولگرایان را میزد. وقتی احمدینژاد محور انتقادها و به نوعی حملات خود را به سمت ناطق برد، شاید میشد نخستین سنگبناهای آشکارشدن اختلافات درونی اصولگرایان را شاهد بود و انتقادهای احمدینژاد به سنتیهای اصولگرا در شرایطی رخ میداد که از قضا او در بین سرمایه اجتماعی اصولگرایان طرفداران زیادی داشت.
پیدایش جبهه پایداری
در ادامه این مسیر ظهور جبهه پایداری را میتوان نقطه عطف اختلافات اصولگرایان دانست؛ گروهی که خود را انقلابیتر از همه میدانست و سعی میکرد گفتمان تازهای از اصولگرایی ارائه دهد که در این گفتمان نیروهای سنتی کاملا به حاشیه میرفتند و گرچه خود را جدای از جریان احمدینژاد معرفی میکند؛ اما پیش از تأسیس رسمی پایداری در سال ۹۰ بسیاری از اعضای مؤسس این طیف اصولگرایی از حامیان دوآتشه احمدینژاد بودند.
پایداری همیشه و در هر انتخابات عامل اختلافات گسترده بود و هیچ وقت بهراحتی با دیگر طیفهای اصولگرا کنار نیامد؛ شاهد مثالش همین انتخابات مجلس یازدهم بود که تا آخرین لحظه سهم بیشتری از لیست واحد میخواست و این اختلافات آنقدر ادامهدار شد که اصولگرایان در روز آخر تبلیغات توانستند به لیست واحد برسند.
از طیفبندی در مجلس تا دعوای «اصلح» و «صالح»
طیفبندیهای اصولگرایان در مجلس هم گویای همین وضعیت است و نمیتوان نمایندگان نزدیک به قالیباف را با نیروهای پایداری کنار هم نشاند یا اختلافات عدیده سنتیها با این دو طیف را نادیده گرفت یا آنکه اصولگرایان در انتخابات ریاستجمهوری اخیر در حوزه تشکیلاتی بههیچوجه نتوانستند به همگرایی برسند و حرکت همزمان آنها در عرصه انتخابات با دو تشکل انتخابات به نامهای شورای وحدت (نزدیک به جامعه روحانیت مبارز) و شورای ائتلاف (نزدیک به محمدباقر قالیباف) و البته تحرک مستقل جبهه پایداری حکایت از چندپارگی اصولگرایان داشت که معلوم نبود اگر ابراهیم رئیسی در انتخابات نامزد نمیشد، آنها چگونه میتوانستند بر یک گزینه اجماع کنند؛ هرچند به نظر میرسید که جبهه پایداری به رئیسی هم راضی نبود و با گفتمان ترجیح «اصلح» بر «صالح» به نوعی به حمایت از سعید جلیلی گرایش داشتند.
نقشآفرینی کیهان
با در نظر داشتن چنین شرایطی شاید بتوان منطق انتقادهای شخصیتهای اصولگرا به یکدیگر را بهتر درک کرد؛ انتقادهایی که بعضا تندتر از انتقادهایی است که برای مثال اصلاحطلبان به اصولگرایان میکنند. شاید یکی از مهمترین عوامل ایجاد اختلاف میان اصولگرایان سیاست خارجی باشد؛ از مقطعی برخی از اصولگرایان که به اصولگرایان میانهرو تعبیر شدند، نگاهی نزدیک به اصلاحطلبان در موضوع مناقشات هستهای ایران با جامعه بینالملل داشتند؛ برای مثال این اختلافات را میتوان در مجادله روزنامه اصولگرای «کیهان» با امیر محبیان یکی از اصولگرایان سرشناس که بیشتر بهعنوان یک تحلیلگر اصولگرا شناخته میشود، دید؛ وقتی که کیهان به تندی به او تاخت و با «شبهاصولگرا» دانستن او نوشت: «کجای ادبیات رهبر معظم انقلاب در طول مذاکرات کوچکترین دلالتی بر این گزافهگویی امثال شما دارد که برد ما در این است که گل کمتری بخوریم؟ رهبر معظم انقلاب با صراحت وضعیت امروز ما را به وضعیت پیروز جنگهای بدر و خیبر و احزاب تشبیه کردهاند. عیبی ندارد شما خود را در برابر دشمن ببازید؛ اما حق ندارید- و کسی هم از شما نمیپذیرد- که این خودباختگی را به نظام نسبت دهید».
متعاقب این انتقادها، محبیان هم پاسخ داد: «در باب اصطلاح مدعی اصولگرا یا شبهاصولگرا که احتمالا خواستهاید عنوانی تحقیرآمیز بهکار ببرید، میگویم مسئولان کیهان فاقد وجاهت جایگاهی برای تعیین اصولگرا یا مدعی اصولگرابودن یا شبهاصولگرایی افراد هستند؛ زیرا نه محک اصولگرایی در جیب آنان به ودیعه گذاشته شده و نه حکم دربانی اصولگرایی برای آنان صادر شده است تا خروج و ورود افراد را کنترل کنند».
یا مثلا میبینیم که روزنامه اصولگرایی مانند «جمهوری اسلامی» همواره سیاستهای اصولگرایان را نقد میکند و حتی بعد از انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ نوشت: «دولت نهم که شکل گرفت، تصور این بود که حاکمیت یکدست شده، ولی وقتی محمود احمدینژاد بر مرکب قدرت سوار شد، نشان داد که به حامیان اصولگرای خود وفادار نیست. این واقعیت را او در دولت دهم بیشتر بروز داد و تمام کسانی که خود را بابصیرت و مخالفان احمدینژاد را بیبصیرت مینامیدند، دریافتند که ماجرا برعکس است و آنها خودشان از بصیرت بهرهای نبردهاند؛ بهطوری که در عرصه سیاسی به یک فرد ناشناخته ازراهرسیده باختند.
بنابراین، میتوان پذیرفت که مردم ایران بدهی خود به جناح اصولگرا بابت یکدستشدن حاکمیت را در دولتهای نهم و دهم نپرداخته بود، ولی حالا در دولت سیزدهم، این بدهی تمام و کمال پرداخت شده و حجت بر حاکمیت تمام است، این گوی و این میدان».
البته روزنامه جمهوری اسلامی هم در امان تاختوتازهای کیهان قرار نگرفت و مثلا کیهان در شماره ۳۰ آبان امسال با ادبیاتی بسیار تند علیه این روزنامه نوشت: «استاد شهید مطهری میفرمودند ما حاضریم به مارکسیستها و کمونیستها در دانشگاه کرسی بدهیم که تدریس بکنند، اما گروههای التقاطی حق ندارند از امام خمینی دم بزنند یا در تظاهرات خود عکس آیتالله خمینی را سر دست بگیرند، بلکه اقتضای صداقت و انصاف این است که عکس لنین و استالین را بلند کنند و تشخیص را برای مردم دشوار نکنند. حالا متأسفانه همین حرف را باید به برخی متولیان روزنامه جمهوری اسلامی یا برخی عناصر نفوذی و غربگرا یادآور شد که اگر میخواهید سنگ غربگراها و عناصر معارض با کشور به انقلاب و جمهوری اسلامی را بر سینه بزنید، مختارید. اما حق ندارید این کار را با گروگرفتن روزنامه جمهوری اسلامی انجام دهید و به قول معروف، گندمنمایی و جوفروشی بگیرید!».
ما اصولگرایان!
محمد مهاجری هم یکی از آن اصولگرایانی است که در عین حال که همواره اصرار دارد خود را یک اصولگرا بنامد، نقدهای مهمی به جریان متبوع خود وارد میداند. او همیشه در توییتهای خود از هشتگ «ما اصولگرایان» استفاده میکند تا به نوعی نشان اصولگرایی واقعی را از غیرواقعی جدا کند که استفاده مکرر از همین هشتگ نشاندهنده وجود نوعی شکاف عمیق میان اصولگرایان است.
مهاجری همین چند ماه پیش در تحلیلی مفصل از علت اختلافهای اصولگرایان به «انصافنیوز» گفته بود: «اصولگرایی از اوایل انقلاب تا به الان هیچگاه یک تشکل یکدست نبوده است، جز در موارد خاصی که با اصلاحطلبان چالشی داشتهاند؛ بنابراین در حال حاضر که اصلاحطلبان چالشی برای اصولگرایان به حساب نمیآیند، طبیعی است که در داخل اصولگرایان اختلافاتی به وجود بیاید و همچنین رقابتهای شدیدی هم با همدیگر داشته باشند.
قطعا بخش معتدل اصولگرایان با بازیهایی مثل طرح صیانت که به محدودیت اینترنت منجر میشود، همراه نیستند. همینطور شاید با برخی از تندروهای کابینه آقای رئیسی هم موافق نباشند. جریان اصولگرایی تقریبا رویشی نخواهد داشت... متأسفانه در بین جریان اصولگرایی بعید میدانم حتی تا یک دهه آینده بتواند حرف تازهای بزند... جریان اصولگرایی مثل دیگی است که میجوشد، نه این دیگ سر میرود که بگوییم عدهای از آن ریزش میکنند و نه چنگی به دل میزند که کسی خود را وارد دیگ کند».
انتقاد از یکدستشدن قوا
یکی دیگر از اصولگرایانی که مهمترین نقدهایش به جبهه اصولگرایی است، مهدی نصیری است؛ فردی که سلف حسین شریعتمداری در کیهان است و روزگاری سردبیری این رسانه را بر عهده داشت.
مثلا او در یک یادداشت تلگرامی بهتندی به جناح اصولگرا میتازد و مینویسد: «اصولگرایان انقلابی و ولایی که نظام را در جایگاه حکومت علی (ع) و خود را عمار و مالک اشتر میپندارند و جناح مقابل خویش را طلحه و زبیر و اشعث و ابوموسی اشعری و... میبینند، با یکدستشدن نهادهای انتصابی و انتخابی از این پس با یک بحران سیاسی و گفتمانی روبهرو خواهند شد که به تدریج ابعاد آن آشکار میشود. این انقلابیون که شامل دو دستهاند، یک: صادق، اما متوهم و فاقد تحلیل و دو: کاسب رند هستند و مانند همگان ناکامی نظام را در رسیدن به اهداف اعلامی میبینند، علیرغم آنکه عمده قدرت در سالهای اخیر در دستانشان بوده، پیوسته فرافکنی کرده و مشکل را در وجود و حضور منتقدان و مخالفان داخلی که اغلب حمایت و همراهی اکثریت مردم را داشتهاند، اعلام کرده و خویش را فاقد مسئولیت در ناکامیها و شکستها دانستهاند».
پیشبینی مهم باهنر
یا حتی یک اصولگرای اصیل مانند محمدرضا باهنر که همواره در این جبهه سیاسی تعیینکننده بوده، سالها پیش و سال ۸۹ در گفتوگویی از شکلگیری فتنهای درون اصولگرایی سخن گفته بود: «فتنه آینده که در حال اوجگیری است فتنهای است که میخواهد از درون اصولگرایی درآید و بگوید اصولگراست، اما حوزههای علمیه و شریعت را قبول ندارد.
این فتنه عظیم در حال شکلگیری است؛ بیان مکتب ایرانی و تفکر لیبرال در مسائل فرهنگی در همین راستا است... منشور اصولگرایی بایدها و نبایدهای اصولگرایی است و مشخص میکند چه کسی اصولگرا بوده و چه کسی اصولگرا نیست». به نظر میرسد این پیشبینی باهنر در یک دهه گذشته درست از آب درآمد؛ چنانکه همین تازگی دیدیم کانال تلگرامی «رجانیوز»، نزدیک به جبهه پایداری، در مطلبی به آیتالله صافیگلپایگانی تاخت. ماجرا از این قرار بود که آیتالله صافی در دیدار با قالیباف گفته بود: «توصیه حقیر این است که باید با تمام کشورهای دنیا با عزت و اقتدار رابطه داشته باشیم.
اینکه با بسیاری از کشورها قهر باشیم صحیح نیست و به ضرر مردم عزیزمان است. شما باید با عقلانیت و تعامل سازنده، حقوق ملت را احقاق کنید». این سخنان با واکنش تند تندروها مواجه شد و «رجانیوز» در مطلبی نوشت: «جالب است که این حرف را حسن روحانی، هشت سال پیش مطرح کرد و به واسطه آن، عوام ظاهربین و بیتحلیل و سطحینگر را فریفت و از آنها رأی گرفت.
البته غلطبودن این تحلیل، در عمل ثابت شد و هشت سال مذاکره و بازی با سند ننگین برجام، هیچ حاصلی برای سفره مردم نداشت، اما امروز پس از هشت سال، همین سخن ناصواب را از زبان یک مرجع تقلید میشنویم. هم تقلید سیاسی ایشان از نیروهای سکولار بسیار مذموم است، هم تأخیر سیاسی ایشان در تکرار این تحلیل سراپا غلط. نمیدانم تقلیدِ ایشان را مذمت کنم یا تأخیرش را.
افسوس که مرجع تقلید شیعه همچنان چشم به بیرون دارد». متعاقب حمله این سایت به آیتالله صافی، جمعی از شخصیتهای اصولگرایان و فقها به رفتارهای رادیکال عدهای که خود را منتسب به جریان اصولگرایی میکنند، انتقاد کردند که بهنوعی همه این بحثونظرها بازهم حکایت از شکافهای عمیف میان اصولگرایان داشت.
ادعای پایان اصولگرایی
البته از آن سو یعنی کسانی که خود را انقلابیتر از نیروهای سنتی اصولگرا میدانند هم نقدهایی مطرح میکنند که در تحلیل اختلافات میان اصولگرایان باید آنها را هم در نظر داشت؛ مثلا محمدصادق کوشکی میگوید: «جریانی به نام اصولگرایی به تاریخ پیوسته است و دیگر با آن سازوکار و شخصیتهای گذشته موجودیت ندارد و پدیده تاریخیِ تمامشده است. ما باید در جریانی که قبلا با شناسه اصولگرایی شناخته میشد، منتظر نوعی «نوزایی» باشیم یا اینکه صرفا با یک پدیده تاریخی روبهرو شویم... ببینید، بسیاری از چهرههای شاخصی که قبلا مهر اصولگرایی روی پیشانیشان خورده بود، الان در اردوگاه رقیب هستند و خیلیها هم کهولت سنی را بهانه حاشیهنشینیشان میکنند. شاید برای شما سؤال پیش بیاید که تکلیف فعالان جناح راست چه میشود؛ پاسخ این است: پدیدهای به نام جریان انقلاب اسلامی باید بیاید و جایگزین پدیده قبلی شود».
نواصولگرایی
البته در این بین محمدباقر قالیباف هم سعی کرد با مطرحکردن «نواصولگرایی» فاصلهای میان خود با مشکلات موجود در جریان اصولگرا ایجاد کند. او پیش از انتخابات ریاستجمهوری سال ۹۶ درباره «نواصولگرایی» در نامهای آورده بود: «تغییر اساسی در نحوه کنش جریان اصولگرایی یکی از مطالبات اصلی امروز شما جوانان مؤمن و دلسوز انقلاب و کشور است. امروز دیگر روشن است که اصولگرایی باید با حفظ مبانی و ارزشهای انقلابی جمهوری اسلامی، در نگرش و شیوه سیاستورزی خود متحول شود و با گفتمان و چهرههایی نو، حرکت در راستایِ نواصولگرایی را هرچه زودتر آغاز کند».
دوری رئیسی از عنوان اصولگرا
شاید همه این تفاوت دیدگاهها نسبت به مفهوم و روش اصولگرایی بود که باعث شد رئیسی که مورد اجماع همه اصولگرایان قرار داشت، عطای عنوان اصولگرایی را به لقایش ببخشد و گفت که من متعلق به هیچ جناحی نیستم.
شاید او سعی کرد با این سخن علاوه بر آنکه اعتماد عمومی را نسبت به خود جلب کند، قدری از دعواهای وسیع جناح متبوعش فاصله بگیرد و در این بین با این سخن ریسک مخالفتهای درونجناحی را به جان خرید تا با ایجاد فاصله معنادار با همه اصولگرایان دولتش را از دعواهای اصولگرایانه محفوظ بدارد؛ هرچند در عمل این خواسته بهطور کامل محقق نشد و هنوز میبینیم که اختلافات اصولگرایان در بدنه دولت و خاصه در اخذ مسئولیتها ادامه دارد.
منبع: فرارو
کلیدواژه: اصولگرایی جبهه پایداری جریان اصولگرایی میان اصولگرایان جمهوری اسلامی جریان اصولگرا جبهه پایداری اصلاح طلبان احمدی نژاد انتقاد ها مهم ترین آیت الله
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۷۵۹۹۳۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تحلیل عباس عبدی از اعتراضات دانشجویی در آمریکا: از این تنور نانی برای اصولگرایان محترم پخته نمیشود، بهتر است فکر دیگری کنند
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، آنگونه که جماران روایت کرده، عباس عبدی تحلیلگر مسائل سیاسی در کانال تلگرامی خود نوشت:
روز گذشته ساعت ۱۲ خانم خبرنگاری از فارس تماس گرفت و در خواست مصاحبه در باره اعتراضات دانشجویی آمریکا را داشت. گفتم پاسخهای من برای فارس مفید فایده نیست و شاید هم چاپ نکنید. در هر حال با اصرار ایشان گفتم سوالات را بفرستند. چون فرصت پاسخ مکتوب دادن نداشتم و ایشان هم عجله داشتند، من هم صوتی پاسخ دادم. بطور معمول شرط من این است که متن را برگردانند تا در حد مناسب ویرایش ادبی و محتوایی کنم در ویرایش معمولا نکاتی را تعدیل و اضافه و به لحاظ ادبی اصلاح میکنم.
ایشان در ساعت ۲۰:۴۲ متن موردنظر خود را فرستادند و چون عجله داشتند من هم ویرایش سریعی انجام داده و ارسال کردم. ولی چون دیدم منتشر نشد در ادامه ویرایش بهتری انجام دادم و تاکید کردم که این منتشر شود که تایید کردند و گفتند روز یکشنبه منتشر میشود. آنان ویرایش اولیه را منتشر کردند. تیتری انتخاب کردند که نقلقول مستقیم است در حالی که در متن نیست بلکه عکس آن را گفتهام.
در اینجا دو تیتر انتخابی خودم را با متن نهایی به همراه گزارش منتشر شده فارس تقدیم میکنم. این آخرین گفتگوی من با فارس خواهد بود مگر این که هر دو ایراد یعنی تیتر و متن را اصلاح کنند. هر زمان به اصول حرفهای انتشار گفتگوها پایبند شدند میتوان گفتگو کرد.
البته از خبرنگار محترم پرسیدم: «ممکنه بفرمایید من در کجای گفتگو گفتهام موضوع حادی نیست؟
پاسخ دادند:
آقای عبدی بزرگوار شما همون پاراگراف اول خط دوم و سوم چنین چیزی فرمودید منم چیزی که شما گفتید رو منتشر کردم نه چیز دیگه» داوری درباره صحت این ادعا هم به عهده خوانندگان محترم.
ضمنا سوالات را همانطور که فرستادند یکجا و در ابتدا میآورم.
سوالات:
۱-با توجه به اتفاقات آمریکا و همچنین اروپا از جمله فرانسه و آلمان تحلیل شما در مورد بازداشت اساتید و دانشجویان چیست؟
۲- با توجه به اینکه از غرب و دانشگاههای آمریکا و اروپا تبلیغات مثبتی می شد ولی اکنون می بینیم استاندارد دوگانه در مورد دانشگاه های انجا و ایران اعمال میشه، نظر شما چیست؟
۳- اگر این اتفاقات در ایران می افتاد شما به عنوان یک استاد دانشگاه چه تحلیلی داشتید؟
ویراست نهایی بنده:
اولین نکته ای که باید به آن توجه کرد این است که چرا اعتراضات دانشجویی شکل میگیرد؟ این گونه اعتراضات منحصر به کشور آمریکا نمیشود و در کشورهای دیگر هم هست اکنون به اروپا هم رسیده است. چرا دانشجویان در یک مقطع زمانی به صورت جدی دست به اعتراضاتی می زنند که به طبع باعث به وجود آمدن مشکلاتی هم برای خودشان میشود؟
به دلیل این که برخی نهادهای سیاسی مانند انتخابات، احزاب و حتی رسانهها، غیرکارکردی میشوند. زمانی که این نهاد ها از کارکردهای واقعی خودشان دور میشوند و به نوعی دچار بنبست و فساد سیاسی میشوند، جامعه از طریق دانشگاهها واکنش نشان میدهد. در واقع دانشگاهیان اولین گروهی هستند که خط شکنی میکنند زیرا چندان وابستگی و تعلق سیاسی مانند دیگران به ادامه و حفظ وضعیت موجود ندارند.
دانشگاهیان وارد میدان میشوند و دست به اعتراض میزنند. این اعتراضات از دو حالت فراتر نمی رود، یکی اعتراضات خیلی عمیق و جدی است و پیگیری می شود و به نتیجه میرسد و از طریق اصلاحات تغییرات جدی در جامعه ایجاد می کند، به عنوان مثال اعتراضات دانشجویان آمریکا به جنگ ویتنام که بسیار هم موثر واقع شد و آغازی بود برای پایان جنگ ویتنام. اعتراضات عادی که با همراهی کافی نباشد، زود تمام میشود.
وجدان بیدار جامعه در دانشگاه است و هنگامی که نهاد های سیاسی قفل کنند دانشگاهیان وارد میدان می شوند و این قفل را می شکنند و جامعه را وارد مسیر دیگر میکنند، البته تمام این اتفاقات به شرطی رخ میدهد که برخی نهاد های دیگر کم و بیش استقلال خود را حفظ کرده باشند، مثلا در ایالات متحده آمریکا سه نهاد وجود دارد که این سه نهاد به نسبت بقیه نهادها محبوب و استقلال خود را حفظ کردهاند.
اولین نهاد دستگاه قضایی و دیوان عالی آمریکا است این دستگاه استقلال و اعتبار خود را نزد مردم دارد حتی در مواردی که شش نفر از آنان جمهوری خواه بودند باز هم علیه ترامپ رای دادند. البته استقلال هیچگاه صفر و صدی نیست همیشه یک نوع انحرافاتی در این موارد مشاهده می شود اما بهرحال فهم عمومی و اعتماد مردم بسیار حائز اهمیت است.
دومین نهاد بانک مرکزی است. مسئله اعتبار بانک مرکزی در جهان مسئله بسیار مهمی محسوب می شود و بانک مرکزی باید معتبر باشد، در ایالات متحده آمریکا بانک مرکزی اعتبار لازم را دارد. بانک مرکزی در آمریکا مانع سیاست های تورم زا، مشکل آفرین و فساد آوری است که معمولا در سیستم های دولتی وجود دارد. سومین نهاد نیز ارتش است.
این سه نهاد محبوبیت، اعتبار و کارکرد خود را دارند. زمانی که این سه نهاد استقلال دارند، و در مقابل نهادهای سیاسی و بطور مشخص احزاب ( جمهوریخواه و دموکرات)، مجلس نمایندگان، مجلس سنا، دولت و رسانه ها دچار فساد و انحراف شوند جامعه قفل می شود و وقتی که جامعه قفل شود وجدان بیدار جامعه از طریق اعتراضات دانشجویان خود را نشان میدهد و فضا را تغییر میدهد.
اعتراضات ادامه پیدا میکند تا یک تغییر و تحول متناسبی در جامعه اتفاق بیفتد. علت اصلی اعتراضات در آمریکا حمایت سیاسی و مالی از اسرائیل است، به دلیل نفوذی که اسرائیل در دو قوه مجریه و مقننه و رسانه ها دارد، آنها را به انحراف کشانده و منابع مالی ایالات متحده را به سمت خود جذب و سیاست ایالات متحده آمریکا را تابع خود کرده است، و در نتیجه مردم به این شرایط معترض هستند، مخصوصا نسل جوان که با کمک شبکه های اجتماعی به استقلال رسانه ای نیز رسیده اند در حال مقابله با این شرایط و اسرائیل هستند.
این فرایند اعتراضات دانشجویی موقت است تا زمانی که به نتیجه برسد و کارکرد نهاد های سیاسی متناسب با خواست عمومی شود. این اعتراضات در همه جای دنیا با اهداف مشخص صورت می گیرد اعتراضات دانشجویی و دانشگاهی از این منطق تبعیت میکنند.
بازداشتها هم در ابتدا اتفاق میافتد و چیز عجیبی نیست. دانشجویان را دستگیر میکنند و به مقر پلیس انتقال میدهند و بعد هم آزاد میکنند و به دادگاه میفرستند. دادگاه های آمریکا نیز استقلال کافی دارند و دانشجویان میتوانند در دادگاه از وکلا کمک بگیرند. زمانی که دانشجویان دست به اعتراض می زنند برای زندان، دستگیری و دادگاه آمادگی و آگاهی نسبی دارند.
اگر دانشجویان مجوز اعتراض گرفته باشند که اصلا مشکلی برای دانشجویان پیش نمیآید اما اگر مجوز نگرفته باشند اعتراض کرده باشند باز هم خیلی جدی نیست مگر اینکه تخلفی صورت گرفته باشد در این صورت پلیس ورود می کند. مسأله اصلی دادگاه است. و الا پلیس همه جا کمابیش درگیر میشود. ضمنا آنجا کسی را برای فیلمبرداری و انتشار این درگیریها بازداشت نمیکنند. حتی به آن دختر خانمی که فیلم خشونت جرج فلوید را گرفت جایزه دادند.
هیچ استاندارد دوگانه ای وجود ندارد این محصول ذهن اصولگرایان است، اگر در ایران نیز همین شرایط برقرار شود کسی نسبت به آن معترض نمی شود.
اول باید اجازه دهند که مردم به هر چیزی که میخواهند در چارچوب قانون اعتراض کنند و اگر هم بدون مجوز اعتراض کردند نهایتا پلیس دستگیر و به دادگاه منتقل میکند اما به شرطی که دادگاه مستقل عمل کند. اگر دادگاه مستقل عمل کند اساسا هیچ استاندارد دوگانهای وجود ندارد. استاندارد دوگانه متوجه کسانی است که به این حد از تقابل در آنجا اعتراض میکنند ولی از اقدامات تندتر و عجیب در اینجا دفاع میکنند.
آنچه که در غرب به آن اعتراض می شود این نیست که چرا دانشجویان و استادان را دستگیر میکنید و به دادگاه میبرید زیرا آنها آمادگی اینها را دارند چون فکر میکنند قانون حاکم است و نهایتا باید در مقابل قانون پاسخگو باشند اما در اینجا هیچ کدام از اینها اتفاق نمی افتد.
در غرب نیز یک سری مشکلات وجود دارد و دانشجو ها نیز اعتراض میکنند اما تفاوت این است که در آنجا و در نهایت خودشان را با این مسائل و خواست عمومی تطبیق می دهند، متحول می شوند و بهبود پیدا میکنند. در غرب زمانی که دانشجو اعتراض میکند به او اتهام هایی مانند اینکه از ایران پول گرفتهاید تا اعتراض کنید نمیزنند اما در ایران زمانی که دانشجو دست به اعتراض می زند هزار اتهام به او می زنند. در اعتراضات سال گذشته تعداد زیادی از دانشجویان مجروح شدند. پروندههای انضباطی دارند در سابقه آنان ثبت و ضبط میشود. ولی در آنجا کلینتون یکی از همین دانشجویان معترض جنگ ویتنام بود بعدا هم رییسجمهور شد.
اصولگرایان نباید کار خودشان را با کشور دیگری مقایسه کنند. این موضوع ها هیچ ارتباطی بهم ندارد. چرا کارهای خوب آنها را نمی گویید اینکه آنها را دستگیر میکنند و فورا به دادگاه انتقال می دهند، چرا در کشور ما این کار را انجام نمی دهند.
بنابراین عده ای در ایران به دنبال توجیه کارهای خودشان هستند و این بدتر از هر چیز دیگر است. درحال حاضر هم کسی در ایران جرئت ندارد نسبت به چنین موضوعاتی اعتراض کند حتی اگر من نسبت به آن موضوع اعتراضی نداشته یا حتی موافق باشم اما به دیگران حق اعتراض میدهم.
اخیرا آمریکا به اسرائیل کمک مالی کرده است و بخشی از اعتراضات به همین موضوع برمیگردد. موضوع کمک مالی آمریکا به اسرائیل به صورت شفاف در مجلس آمریکا تصویب شد و آمریکاییها هم به درستی اعتراض میکنند که ما خودمان فقیر هستیم چرا پول هایمان را به اسرائیل میدهید.
آیا در ایران کسی میتواند چنین اعتراضی کند؟ قطعا نمیتواند. من نمیگویم به دیگران کمک کنیم یا نکنیم بعضا با برخی کمکهای خارجی موافق هم هستم ولی بحث در این موضوع است که قرار نیست همه عین من یا شما فکر کنند و چنین مقایسه.ای از اساس باطل است و به نفع شما هم نیست.
در خصوص اینکه اگر چنین اتفاقاتی در ایران رخ دهد، چنین اتفاقاتی در ایران رخ نمیدهد و سرکوب می شود. اگر مجموعهای از افراد بخواهند درباره یک موضوع اساسی بطور عملی اعتراض یا اظهار نظر کنند قطعا با عکسالعمل مواجه میشوند و هیچگاه مجاز به آن نخواهند بود حتی درخواست آن هم موجب مشکل خواهد بود.
شرایط باید به گونهای باشد که همه بتوانند حرف خودشان را بزنند و اگر اعتراضی دارند نیز بگویند و اگر خلاف قانون عمل کنند ما هم باید مانند آمریکا عمل کنیم دستگیر شوند از آنها عکس گرفته شود و به دادگاه فرستاده شوند.
این نوع مقایسه ها هیچ کمکی به طرفداران وضع موجود برای توجیه اقداماتشان نمیکند اما نکته مهم اینجاست که در غرب اعتراضات بطور معمول به نتیجه میرسد یعنی افرادی پاسخگو میشوند و تغییر و تحولات اتفاق میافتد چون بالاترین مقامها هم از مردم رای میخواهند پس اگر ببینند مردم اعتراض دارند خودشان وضع را اصلاح می کنند اما در ایران اگر کسی بخواهد اصلاحات انجام دهد فورا رد صلاحیت میشود. از این تنور نانی برای اصول گرایان محترم پخته نمی شود و بهتر است فکر دیگری کنند.
خبر منتشر شده در فارس
عباس عبدی: بازداشت اساتید و دانشجویان در آمریکا و اروپا موضوع حادی نیست
عباس عبدی روزنامه نگار اصلاح طلب با اشاره به اعتراضات دانشجویی در آمریکا و اروپا و ضرب و شتم و بازداشت صدها دانشجو و اساتید گفت:بازداشت اساتید و دانشجویان در آمریکا و اروپا موضوع حادی نیست.
عباس عبدی پژوهشگر اجتماعی، روزنامهنگار اصلاحطلب و فعال سیاسی-اجتماعی در گفت وگو با خبرنگار سیاسی باشگاه خبرنگاران توانا در خصوص اعتراضات دانشجویان در آمریکا و اروپا و بازداشت اساتید و دانشجویان اظهار داشت :اولین نکته ای که باید به آن توجه کرد این است که چرا اعتراضات دانشجویی شکل میگیرد؟ این گونه اعتراضات منحصر به کشور آمریکا نمیشود و در کشورهای دیگر هم هست اکنون به اروپا هم رسیده است. چرا دانشجویان در یک مقطع زمانی به صورت جدی دست به اعتراضاتی می زنند که به طبع باعث به وجود آمدن مشکلاتی هم برای خودشان میشود؟
وی با بیان اینکه به دلیل که برخی نهادهای سیاسی مانند انتخابات، احزاب و حتی رسانهها، غیرکارکردی میشوند. زمانی که این نهاد ها از کارکردهای واقعی خودشان دور میشوند و به نوعی دچار بنبست و فساد سیاسی میشوند، جامعه از طریق دانشگاه ها واکنش نشان می دهد، افزود: در واقع دانشگاهی ها اولین گروهی هستند که خط شکنی میکنند زیرا چندان وابستگی و تعلق سیاسی مانند دیگران به ادامه وحفظ وضعیت موجود ندارند.
این فعال سیاسی افزود: دانشگاهی ها وارد میدان می شوند و دست به اعتراض می زنند . این اعتراضات از دو حالت فراتر نمی رود ، حالت اول اعتراضات خیلی عمیق و جدی است و پیگیری می شود و به نتیجه می رسد و از طریق اصلاحات تغییرات جدی در جامعه ایجاد می کند ، به عنوان مثال اعتراضات دانشجویان آمریکا به جنگ ویتنام که بسیار هم موثر واقع شد و آغازی بود برای پایان جنگ ویتنام.
عبدی ادامه داد: وجدان بیدار جامعه در دانشگاه است و هنگامی که نهاد های سیاسی قفل میکنند دانشگاهیان وارد میدان می شوند و این قفل را می شکنند و جامعه را وارد یک مسیر دیگر می کنند ، البته تمام این اتفاقات به شرطی رخ میدهد که برخی نهاد های دیگر کم و بیش استقلال خود را حفظ کرده باشند ، مثلا در ایالات متحده آمریکا سه نهاد وجود دارد که این سه نهاد به نسبت بقیه نهاد ها محبوب و استقلال خود را حفظ کرده اند .
وی در ادامه در خصوص نهاد های مستقل در آمریکا اینگونه اظهار نظر کرد: اولین نهاد دستگاه قضایی و دیوان عالی آمریکا است این دستگاه استقلال و اعتبار خود را نزد مردم دارد حتی در مواردی که شش نفر از آنان جمهوری خواه بودند باز هم علیه ترامپ رای صادر کردند . البته استقلال هیچگاه صفر و صدی نیست همیشه یک نوع انحرافاتی در این موارد مشاهده می شود اما بهرحال فهم عمومی و اعتماد مردم بسیار حائز اهمیت است .
این فعال سیاسی-اجتماعی افزود: دومین نهاد بانک مرکزی است . مسئله اعتبار بانک مرکزی در جهان مسئله بسیار مهمی محسوب می شود و بانک مرکزی باید معتبر باشد ، در ایالات متحده آمریکا بانک مرکزی اعتبار لازم را دارد . بانک مرکزی در آمریکا مانع سیاست های تورم زا ، مشکل آفرین و فساد آوری است که معمولا در سیستم های دولتی وجود دارد . سومین نهاد نیز ارتش است.
عبدی اذعان کرد: این سه نهاد محبوبیت، اعتبار و کارکرد خود را دارند . زمانی که این سه نهاد استقلال دارند، و در مقابل نهاد های سیاسی و بطور مشخص احزاب ( جمهوریخواه و دموکرات ) ، مجلس نمایندگان ، مجلس سنا، دولت و رسانه ها دچار فساد و انحراف شوند جامعه قفل می شود و وقتی که جامعه قفل شود وجدان بیدار جامعه از طریق اعتراضات دانشجویان خود را نشان میدهد و فضا را تغییر میدهد.
وی با تاکید بر اینکه اعتراضات ادامه پیدا میکند تا یک تغییر و تحول متناسبی در جامعه اتفاق بیفتد، بیان کرد: علت اصلی اعتراضات در آمریکا موضوع اسرائیل است ، به دلیل نفوذی که اسرائیل در دو قوه مجریه و مقننه و رسانه ها دارد ، آنها را به انحراف کشانده و منابع مالی ایالات متحده را به سمت خود جذب کرده است و سیاست ایالات متحده آمریکا را تابع خود کرده است ، و در نتیجه مردم به این شرایط معترض هستند ، مخصوصا نسل جوان که با کمک شبکه های اجتماعی به استقلال رسانه ای نیز رسیده اند در حال مقابله با این شرایط و اسرائیل هستند .
این فعال سیاسی اصلاح طلب عنوان کرد : این فرایند اعتراضات دانشجویی موقت است تا زمانی که به نتیجه برسد و کارکرد نهاد های سیاسی متناسب با خواست عمومی شود. این اعتراضات در همه جای دنیا با اهداف مشخص صورت می گیرد اعتراضات دانشجویی و دانشگاهی از این منطق تبعیت میکنند.
عبدی با تاکید بر طبیعی بودن روند بازداشت دانشجویان و اساتید، گفت : بازداشتها هم در ابتدا اتفاق می افتد و چیز عجیبی نیست. دانشجویان را دستگیر میکنند و به زندان انتقال میدهند و بعد هم آزاد میکنند و به دادگاه میفرستند. دادگاه های آمریکا نیز استقلال کافی دارند و دانشجویان می توانند در دادگاه از وکلا کمک بگیرند . زمانی که دانشجویان دست به اعتراض می زنند برای زندان ، دستگیری و دادگاه آمادگی و آگاهی دارند .
وی در ادامه با عادی جلوه دادن اتفاقات اخیر در آمریکا و اروپا، اذعان کرد: اگر دانشجویان مجوز گرفته باشند بعد اعتراض کرده باشند که اصلا مشکلی برای دانشجویان پیش نمی آید اما اگر مجوز نگرفته باشند اعتراض کرده باشند باز هم خیلی جدی نیست مگر اینکه تخلفی صورت گرفته باشد در این صورت پلیس ورود می کند. مسأله اصلی دادگاه است. و الا پلیس همه جا کمابیش درگیر میشود.
وی در پاسخ به سوال خبرنگار که گفت با توجه به اینکه از غرب و دانشگاههای آمریکا و اروپا تبلیغات مثبتی میشد ولی اکنون می بینیم استاندارد دوگانه در مورد دانشگاه های آنجا و ایران اعمال میشه، نظر شما چیست، گفت: هیچ استاندارد دوگانه ای وجود ندارد این محصول ذهن اصولگرایان است ، اگر در ایران نیز همین شرایط برقرار شود کسی نسبت به آن معترض نمی شود.
عبدی افزود: اول باید اجازه دهند که انسان ها به هر چیزی که میخواهند در چارچوب قانون اعتراض کنند و اگر هم بدون مجوز اعتراض کردند نهایتا پلیس دستگیرشان میکند و به دادگاه منتقل می کند اما به شرطی که دادگاه مستقل عمل کند.اگر دادگاه مستقل عمل کند اساسا هیچ استاندارد دوگانه ای وجود ندارد. استاندارد دوگانه متوجه کسانی استان که به این حد از تقابل در آنجا اعتراض میکنند ولی از اقدامات تندتر و عجیب در اینجا دفاع میکنند.
وی تاکید داشت : آنچه که در غرب به آن اعتراض می شود این نیست که چرا دانشجویان و استادان را دستگیر میکنید و به دادگاه می برید زیرا آنها آمادگی اینها را دارند چون فکر میکنند قانون حاکم است و نهایتا باید در مقابل قانون پاسخگو باشند اما در اینجا هیچ کدام از اینها اتفاق نمی افتد.
این فعال سیاسی با بیان اینکه در غرب نیز یک سری مشکلات وجود دارد و دانشجو ها نیز اعتراض میکنند اما مشکل اینجاست در آنجا و در نهایت خودشان را با این مسائل و خواست عمومی تطبیق می دهند، متحول می شوند و بهبود پیدا میکنند، افزود: در غرب زمانی که دانشجو اعتراض میکند به او اتهام هایی مانند اینکه از ایران پول گرفته اید تا اعتراض کنید نمی زنند اما در ایران زمانی که دانشجو دست به اعتراض می زند هزار اتهام به او می زنند . در اعتراضات سال گذشته تعداد زیادی از دانشجویان مجروح شدند. پروندههای انضباطی دارند در سابقه آنان ثبت و ضبط میشود. ولی در آنجا کلینتون یکی از دانشجویان معترض جنگ ویتنام بود بعدا هم رییسجمهور شد.
عبدی در ادامه با بیان تندی جبهه اصولگرایان را محکوم به مقایسه نابجا درباره ایران و کشور های دیگر کرد:اصولگرایان نباید کار خودشان را با کشور دیگری مقایسه کنند. این موضوع ها هیچ ارتباطی بهم ندارد .چرا کارهای خوب آنها را نمی گویید اینکه آنها را دستگیر میکنند و فورا به دادگاه انتقال می دهند، چرا در کشور ما این کار انجام نمی دهند.
وی ادامه داد: بنابراین عده ای در ایران به دنبال توجیه کار های خودشان هستند و این بدتر از هر چیز دیگر است . در حال حاضر هم کسی در ایران جرئت ندارد نسبت به موضوعی اعتراض کند حتی اگر من نسبت به آن موضوع اعتراضی نداشته باشم اما به دیگران حق اعتراض میدهم .
این فعال سیاسی- اجتماعی در خصوص دلایل اعتراضات در امریکا گفت: اخیرا آمریکا به اسرائیل کمک مالی کرده است و بخشی از اعتراضات به همین موضوع برمیگردد. موضوع کمک مالی آمریکا به اسرائیل به صورت شفاف در مجلس آمریکا تصویب شد و آمریکایی هم اعتراض میکنند که ما خودمان فقیر هستیم چرا پول هایمان را به اسرائیل میدهید.
عبدی عنوان کرد: آیا در ایران کسی میتواند چنین اعتراضی کند ؟ قطعا نمیتواند. من نمی گویم کمک کنیم یا نکنیم بعضا با برخی های کمک های خارجی موافق هم هستم ولی بحث روی این موضوع است که قرار نیست همه عین من یا شما فکر کنند و چنین مقایسه ای از اساس باطل است و به نفع شما هم نیست.
وی در ادامه در پاسخ به سوال خبرنگار که اگر این اتفاقات در ایران اتفاق می افتاد شما چه تحلیلی داشتید، گفت: چنین اتفاقاتی هرگز در ایران رخ نمیدهد و قطعا سرکوب می شود.اگر مجموعهای از افراد بخواهند درباره یک موضوع اساسی بطور عملی اعتراض یا اظهار نظر کنند قطعا با عکسالعمل مواجه میشوند و هیچگاه مجاز به آن نخواهند بود و حتی درخواست آن هم موجب مشکل خواهد بود.
این فعال سیاسی اصلاح طلب در ادامه در خصوص شرایط مطلوب در ایران اینگونه اظهار نظر کرد: شرایط باید به گونه ای باشد که همه بتوانند حرف خودشان را بزنند و اگر اعتراضی دارند نیز بگویند و اگر خلاف قانون عمل کنند ما هم باید مانند آمریکا عمل کنیم دستگیر شوند از آنها عکس گرفته شود و به دادگاه فرستاده شوند .
عبدی در پایان با تاکید بر اینکه این نوع مقایسه ها هیچ کمکی به وضع موجود برای توجیه اقداماتشان نمیکند، افزود: نکته مهم اینجاست که در غرب اعتراضات به نتیجه می رسد یعنی افرادی پاسخگو هستند و تغییر و تحولات اتفاق می افتد چون بالاترین مقام هم از مردم رای میخواهد پس اگر ببیند مردم اعتراض دارند خودشان وضع را اصلاح می کنند اما در ایران اگر کسی بخواهد اصلاحات انجام دهد فورا رد صلاحیت می شود. از این تنور نانی برای اصول گرایان محترم پخته نمی شود و بهتر است فکر دیگری کنند.
۲۷۲۱۸
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1900935