ماجرای نامه داوران لیگ برتری به رئیس جمهور چه بود؟
تاریخ انتشار: ۶ آذر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۷۸۱۶۴۸
به گزارش جام جم آنلاین به نقل از فارس ،انتشار نامه ای از سوی داوران شاغل در لیگ برتر خطاب به رئیس جمهور، وزیر ورزش و جوانان و رئیس کمیته ملی المپیک مبنی بر تسهیل کردن ورود تجهیزات VAR به کشور ابعاد جالبی به خود گرفته است. به نظر برخی از کارشناسان داوری این نامه نمی تواند از جانب داوران باشد و معتقد هستند که اگر این نامه رسمی و درست بود امضای داوران باید در آن باشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فارس روز گذشته با خداداد افشاریان تماس گرفت تا در این باره نظرش را بپرسد اما او اعلام کرد باید این موضوع را بررسی کند و سپس در موردش حرف بزند.
در همین رابطه علی خسروی اعلام کرد این نامه نمی تواند از جانب داوران باشد امروز از ابعاد تازه این ماجرا پرده برداشت.
* داوران بین اللملی برای حضور در مسابقات جهانی باید آموزش ببینند
خسروی ابتدا اظهار داشت: قبل از هر چیز بگویم که همه کشورها تجهیزات کمک داور ویدئویی را ندارند اما داوران بین المللی برای اینکه بتوانند در مسابقات آسیایی و جهانی قضاوت داشته باشد باید دوره کلاس های سیستم VAR را بگذرانند. با توجه به اینکه تجهیزات آن در ایران نیست این دوره کلاسها در ایران برگزار نمی شود و اگر هم بخواهند به خارج از کشور بروند هزینه زیادی دارد. این را از این جهات ابتدای حرفهایم زدم که بگویم این موضوع مربوط به داوران الیت ما می شود و داوران ملی در این زمینه مشکلی ندارند.
* در هر نامه ای باید اسامی امضا کننده مشخص باشد
داور اسبق کشورمان تصریح کرد: اگر من روز گذشته گفتم داوری یعنی شجاعت به این خاطر نبود که بگویم داوران ما شجاع نیستند بلکه منظورم این بود اگر نامه ای رسمی است باید امضا کنندگان آن مشخص باشند. این نامه ای که در رسانه ها منتشر شده اولا که خیلی بلند بود و درثانی راهی که تصمیم گیران این موضوع انتخاب کردند اشتباه بود. آن داور بین اللملی که اقدام به تهیه این نامه کرده و سپس به سایر داوران زنگ زده تا متن نامه را در صفحات شخصی استوری کنند باید ابتدا با هماهنگی فدراسیون این نامه را در اختیار کمیته داوران می گذاشت و سپس فدراسیون این درخواست را به وزارت ورزش می داد. خود من قول می دادم اگر مسیر درستی انتخاب می شد با توجه به رفاقتی که سالهاست با حمید سجادی وزیر ورزش دارم خودم شخصا این نامه را به او می دادم.
* داوران در کارهای مدیریتی ورود نکنند
خسروی خاطر نشان کرد: توصیه من به همه داوران عزیز این است که در کارهای مدیریتی ورود نکنند. اگر من گفتم این نامه مثل شبنامه های داوری است برای این است که مدتی است علیه داوران عزیز شب نامه هایی منتشر می شود. من با مسئولان مربوطه در این زمینه صحبت کردم و آنها در جریان این نامه بودند اما به خود این عزیزان هم گفتم کاش برای رسیدن به خواسته خود راهی دیگر را انتخاب می کردید.
* مگر در شرایط تحریم می توانیم VAR وارد کنیم؟
این ناظر داوری در مسابقات لیگ تصریح کرد: موضوع مهم دیگری که باید به آن اشاره کنم این است که ورود تجهیزات کمک داور ویدئویی مشکلاتی در کشور ما دارد. فیفا اعلام کرده 15 کشور می توانند این تجهیزات را در اختیار فدراسیون های عضوش قرار دهند که متاسفانه همه این کشورها به ایران تجهیزات نمی دهند چون ما در تحریم هستیم. بر فرض هم که آقای رئیسی نامه داوران را ببیند و فردا به آقای مخبر معاون خود دستور بدهد که برای هر ورزشگاهی که باید مجهز به این سیستم شود 10 میلیارد تومان اختصاص داده شود آیا ما می توانیم این تجهیزات را وارد کنیم؟ مگر مشکل آقای عزیزی خادم برای VAR پول است؟ اکنون فدراسیون های والیبال، تکواندو، کشتی .. باید از ابزار الکترونیکی استفاده کنند اما با توجه بها ین شرایط از تولیدات داخلی استفاده می کنند و بعد از اینکه مدتها با این روش کار را جلو بردند به آنها برای ورود تجهیزات خارجی کمک شد.
وی افزود: مثل این می ماند که ما در داخل کشورمان ماشین تولد می کنیم اما اکنون در شرایط تحریم که برخی قطعات را نداریم باید به فکر چاره باشیم.
* اساسنامه کمیته داوران در حال شکل گیری است
خسروی ادامه داد: من می دانم که کمیته داوران مدتهاست که تشکیل جلسه نداده است چون طبق اساسنامه کیته داوران می تواند شامل 5 عضو در کنار رئیس و نایب رئیس باشد و به زودی هم اعضای کمیته داوران مشخص می شوند. به همین دلیل توصیه می کنم داوران همه تمرکز خود را روی داوری هایشان بگذارند و در کارهای مدیریتی وارد نشوند. من هیچ وقت نمی خواهم مقابل داوران باشم و اتفاقا با وجود هجمه هایی که از شب گذشته به من وارد شده باید بگویم من هم می گویم باید VAR وارد کشور شود اما هر چیزی را باید از راهش رفت و من از خبرگزاری فارس تشکر می کنم که در این زمینه روشن گری کرده است. بهترین منطق این بود که داوران بین اللملی روز شنبه در فدراسیون تشکیل جلسه می دادند و این خواسته خود را صورتجلسه می کردند و سپس نامه از طریق فدراسیون در اختیار وزارت ورزش قرار می گرفت.
وی افزود: اگر همان چند داور بین اللملی کشورمان هم این نامه را امضا می کردند کافی بود. ما دنبال درست شدن مسیر داوری هستیم. من توصیه ای به داور بین المللی که با سایرین تماس گرفته تا این نامه را استوری کنند این است که برای رسیدن به خواسته ها سایر داوران و همکاران خود را تحت فشار نگذاریم. برخی از داوران به دلیل رودربایستی مجبور شده اند که این نامه را استوری کنند و به همین دلیل باز تاکید می کنم که این روش درست نبود.
منبع: جام جم آنلاین
کلیدواژه: فوتبال داور رئیس جمهور کمیته داوران استوری کنند داوران بین بین اللملی نامه ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۷۸۱۶۴۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بازجوییهایی که به مرگ رئیس دانشگاه تهران ختم شد
کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، یکی از دو کودتای ننگین تاریخ معاصر ایران زمین است که هر دو توسط خاندان پهلوی پدر و پسر صورت گرفت.
کودتایی که علاوه بر نیروهای سیاسی، برخی فرزانگان این کشور از جمله علی اکبر دهخدا را نیز به مسلخ برد و نشان داد شبه دمکراسی و شبه مدرنیته شاهنشاهی، با فرزانگانش چگونه سرناسازگاری را گذاشته است.
لغت نامه و امثال و حکم مهمترین پروژه دهخدابه گزارش خبرآنلاین؛ علی اکبر دهخدا معروف به دخو (نام مستعار او در نشریه؛ مخفف دهخدا) شاعر، طنزپرداز، روزنامه نگار، و مبارز سیاسی بود که فعالیت اش را از دوره قاجار آغاز و در دوره محمدعلی شاه مجله صوراسرافیل را منتشر کرد. صور اسرافیل به دلیل انتشار مقالات انتشار مقالاتی علیه استبداد شاه پس از ۱۳ ماه توقیف وسردبیر آن جهانگیرخان صوراسرافیل به دستور محمدعلی شاه اعدام شد.
پس از آن دهخدا به سوئیس رفت و سه شماره دیگر از صوراسرافیل را در آنجا منتشر کرد. با سقوط سلسله قاجار، و روی کارآمدن پهلوی، دهخدا به ایران بازگشت و تا سال ۱۳۱۱ چهار جلد از «امثال و حکم» را منتشر کرد. بازگشت دهخدا به ایران همزمان با آغاز مشروطیت بود. دهخدا از دست پروردگان شیخ هادی نجمآبادی محسوب میشود که در جنبش مشروطه نقشی مهم ایفا کرد. دهخدا در بیان خاطرات خود، «تربیت عقل» خویش را به شیخ هادی «طائب ثراة» نسبت داده است و او را همراه دو مربی دیگر خود، «وجودی استثنایی» خواندهاست.
پس از پایان نخستین جنگ جهانی، دهخدا از فعالیتهای سیاسی کناره گرفت، و در دورهی پادشاهی رضاشاه به کارهای علمی، ادبی و فرهنگی پرداخت. در این دوره است که او به عنوان سیاستمداری میانه رو وارد میدان سیاست ایران میشود. او از جمله روشنفکران صاحب نامی است که با مشیای میانه، یک پا در قدرت و یک پا در میان مردم داشت و تلاش میکرد منافع ملی را همواره حفظ کند.
از این رو در سال ۱۳۰۶ مدرسهٔ سیاسی به مدرسهٔ عالی حقوق و علوم سیاسی تغییر نام یافت، مسئولیت ریاست آن را علیاکبر دهخدا به عهده گرفت. در سال ۱۳۱۴ به عضویت فرهنگستان ایران انتخاب شد. از زمان تأسیس دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳ ریاست دانشکده حقوق و علوم سیاسی را تا سال ۱۳۲۰ به عهده داشت. در این سال از خدمات دولتی بازنشسته شد و یکسره به کار لغتنامه پرداخت.
عیادت دهخدا از دکتر مصدقدر همین دوران بود که در جواب استفسار دوستان که چرا شعر و نثری به سبک آنچه در صور اسرافیل منتشر میکرد نمیسراید و نمینویسد، میگفت: «در این زمانه بسیارند کسانی که حاضرند وقت و نیروی خود را صرف شعر گفتن و مقاله نوشتن و طبع و نشر آنها در روزنامهها و مجلات کنند، ولی شاید کمتر کسی باشد که بخواهد و بتواند با تألیف آثاری مانند امثال و حکم و لغتنامه وظیفهای دشوار و خستهکننده و طاقتسوز، ولی واجب را تحمل کند.» در نخستین کنگره نویسندگان ایران در تیر ماه ۱۳۲۵ دهخدا در هیئت رئیسه شرکت داشت. در همان سال از جمله نویسندگان و اهل فرهنگی بود که بیانیه صلح استکهلم را امضاء کرد.
مهمترین پروژه دهخدا، کار بر روی «لغت نامه» است. پروژهای که عمر گرانقدرش را برای تدوین آن صرف کرد. بنا بر روایتهای تاریخی و به نقل از موسسه دهخدا، «دهخدا کار تالیف لغت نامه را به تنهایی و در خانه خود انجام میداد و نتیجه تحقیقات و پژوهش هایش را بر روی برگههایی یادداشت میکرد. پس از آن که بیش از دو میلیون برگه یادداشت جمع شدند، دهخدا به این فکر میافتد که این برگهها را در قالب کتاب چاپ کند. با این حال سرمایهای برای این کار نداشت.»
به نظر میرسد فرزانگی، و عدم وابستگی به رانت قدرت، گریبانش را میفشرد به نحوی که به دلیل فقدان سرمایه قادر به انتشار تنها یک جلد از لغتنامه شد. «دهخدا با رنج زیاد، اندک سرمایهای جمع و اولین جلد لغت نامه اش را در سال ۱۳۱۹ منتشر کرد. او در سال ۱۳۲۰ از مدرسه عالی حقوق و علوم سیاسی بازنشسته شد و همچنان در تلاش برای کسب سرمایه جهت چاپ جلدهای دیگر لغت نامه بود.» فقدان سرمایه لازم، باعث شد، و ثروت تمام زندگی اش را به مجلس شورای ملی وقت بسپارد: «او در سال ۱۳۲۴ میلیونها برگهای را که حاصل تحقیقاتش در گردآوری لغت نامه بود، به ملت ایران هدیه کرد و آن را به مجلس شورای ملی سپرد.»
پاداش روشنفکر ادیب و مسئول، زندان و قطع حقوقاو از جمله روشنفکران صاحب نامی است که با مشیای میانه، یک پا در قدرت و یک پا در میان مردم داشت و تلاش میکرد منافع ملی را همواره حفظ کند. فراستخواه در کتاب کنشگران مرزی، دهخدا را نیز در زمره کنشگران مرزی تحلیل میکند. موسسه لغت نامه از نظر فراستخواه و مسئولیتهایی که او در زندگی خود برعهده داشته، «عملکردی است در فضای واسط میان دستگاه حکمرانی، از یک سو و حیات مدنی و فکری و فرهنگی و اجتماعی جامعه از سوی دیگر. صص ۳۲ و ۲۲۰» یکی از مهمترین سرفصلهای زندگی دهخدا، همراهی او با دکتر محمد مصدق رهبر نهضت ملی شدن نفت ایران است.
او که خود به زبان و ادب پارسی علاقه و اهتمام داشت، مسئولیت روشنفکری و نقد قدرت و ظرفیت سازی و اصلاح آن به همراه اصلاح جامعه، باعث میشد تا از اوضاع و احوال روزگار خود غافل نشده و به حوزه سیاست وارد شد. یکی از فرازهای روشن زندگی دهخدا حمایت از محمد مصدق در دوران نخست وزیری اش است. این دوستی برای او هزینه سنگینی نیز به همراه داشت. شفیعی کدکنی در دهمین مراسم بزرگداشت علی اکبر دهخدا گفت: «در حق دهخدا کوتاهی کردهایم، دهخدا چوبِ همکاری و دوستی و عشقش به دکتر محمّد مصدّق را میخورَد و هنوز هم میخورَد.»
در وقایع کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ علیه دکتر مصدق، علی اکبر دهخدا دستگیر و مورد بازجوییهای فراوان قرار گرفت و دچار لطمات فراوان شد. حقوق بازنشستگی دهخدا قطع و از سخنرانی و فعالیت در مجامع عمومی منع شد و هرچند وقت یک بار جهت پاسخ دادن به برخی سوالات به شهربانی احضار میشد.
محمد دبیرسیاقی پژوهشگر موسسه دهخدا مینویسد: «آخرین بار در ۲۵ مهر ۱۳۳۲، او را به دادستانی دعوت کردند، و پس از ساعتها معطلی و پاسخ به سوالات تکراری، رنجور و خسته او را به منزل بازگرداندند و در هشتی منزل رها کردند. پیر فرسوده از حال برفته بی آگاهی اهل خانه، ساعتها نقش بر زمین بماند تا خادمی که برای ادای فریضه صبح برخاسته بود، کالبد فسرده اش را به درون حمل کرده و اهل خانه را آگاه ساخته تا تیمارداری وی کنند.» دهخدا بعد از این واقعه با ابتلا به سینهپهلوی شدید، سرانجام در هفتم اسفندماه سال ۱۳۳۴ زندگی را بدرود گفت.
محمدرضا شفیعی کدکنی و علی اکبر دهخدا
پهلوی دوم به دلیل همراهی دهخدا با مرحوم مصدق، او را آنگونه نقره داغ کرد که سرمشقی برای دیگر متفکران این مرزو بوم باشد. اندیشمندی که سالها عمر خود را صرف عظمت ایران و ایرانیان کرده بود. به همین دلیل است که کدکنی در پیامی به دهمین مراسم بزرگداشت علی اکبر دهخدا در باره اش میگوید: «بنده بارها و بارها هم اندیشیدهام و هم گفتهام و شاید هم نوشته باشم که در قرن بیستم کسانی که مفهوم ایران را به لحاظِ فرهنگی حفظ کردهاند و گسترش دادهاند و مایهٔ بقاء و استمرار و جاودانگی آن شدهاند، افرادی هستند که ما در کنار بزرگانِ قدیممان امثال فردوسی و نظامی و سعدی و حافظ باید برایشان احترام قائل بشویم و به تناسبِ خدماتی که به فرهنگِ ملّیِ ما کردند، سپاسگزارِ آنها باشیم تا جامعه بداند که ملّتِ ایران قدرشناس پاسداران فرهنگِ ملّیِ او هستند. فکر میکنم اگر معدل همه کوششهایی که در این قرن در جهت پاسداری از فرهنگ ملّی ما انجام شده است گرفته بشود، علیاکبر دهخدا بالاترین جایگاه را در این برآورد حتماً دارد.»
این گفته کدکنی، برای دانشجویان و استادان رشته ادبیات فارسی، علاوه بر امثال حکم، و لغت نامه، یادآور برخی دیگر از ۲۰ اثر مهم دهخدا از جمله تصحیح دیوان منوچهری، تصحیح دیوان حافظ، تصحیح دیوان سید حسن غزنوی، تصحیح دیوان مسعود سعد، تصحیح دیوان سوزنی سمرقندی، تصحیح دیوان فرخی سیستانی، تصحیح دیوان ابن یمین، تصحیح لغت فرس اسدی، تصحیح صحاح الفرس، تصحیح یوسف و زلیخا و ... است. از این رو است که میگوید: «دهخدا اگر به فرهنگِ دیگری تعلّق داشت، مردم آن فرهنگ، هرقدر هم عقبافتاده بودند، بیشتر از این که ما نسبت به او احترام قائلیم، احترام قائل میشدند. ما در حق دهخدا کوتاهی کردهایم و نسلهای اکنون و آینده باید جبران این کوتاهی ما را بکنند. دهخدا چوبِ همکاری و دوستی و عشقش به دکتر محمّد مصدّق را میخورَد و هنوز هم میخورَد.»