میرزا کوچکخان و نهضت بزرگ او
تاریخ انتشار: ۶ آذر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۷۸۲۹۹۲
۱۱ آذرماه هر سال، یادآور شهادت مردی است که برای آزادی و استقلال وطن و نجات آن زیر یوغ استعمار و اجانب، از جان گذشت و مظلومانه به دست ایادی استعمار، به شهادت رسید.
میرزاکوچکخان جنگلی، یکی از ستارههای درخشان تاریخ معاصر ماست؛ ستارهای که برای مردم ایران، الگویی برای وطندوستی و شهادت در راه میهن است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
گام اول برای آزادی
از جمله اسنادی که میتواند بر این ادعا صحه بگذارد و دیدگاههای میرزاکوچکخان را بهتر و روشنتر نشان دهد، نامههای او خطاب به مسئولان حکومت شوروی است. وی پس از آنکه با پیشنهاد شرمآور کمونیستها مبنی بر پذیرفتن مرام مارکسیستی و یکی شدن گیلان با شوروی و در واقع، تجزیه ایران روبهرو شد، خطاب به لنین، رهبر وقت شوروی نوشت: «ما معتقدیم قدم اول را برای آزادی ایران برداشتهایم، لیکن خطر از جانب دیگر بهما روی آورده است، یعنی اگر از مداخله خارجی در امور داخلی جلوگیری نشود، معنیش این است که هیچوقت به مقصودمان نخواهیم رسید؛ زیرا به جای مداخله یک دولتی خارجی که تاکنون وجود داشت، مداخله خارجی دولت دیگری شروع شده است. ما نمیتوانیم افتخارات انقلابی خود را که طی ۱۴ سال کوشش و فداکاری بدست آوردهایم، یکباره محو کنیم و به حقوق ملت ایران خیانت ورزیم».
نامههای شدیداللحن
میرزا در نامه شدیداللحنی به مدیوانی، نماینده شوروی در گیلان به رفتارهای تجاوزکارانه آنها اعتراض کرد و به صراحت نوشت: «اگر این اقدامات شما دوام پیدا کند، ناچاریم به هر وسیله باشد به تمام احرار و سوسیالیستهای دنیا حالی کنیم که وعدههای شما همهاش پوچ و عاری از صحت و صداقتاند. به نام سوسیالیسم اعمالی را مرتکب شدهاید که لایق قشون مستبد نیکلا و قشون سرمایهداری انگلیس است. با یک فرقه آزادیطلب و یک جمعیت انقلابی که مشقتهای متوالی چندین ساله دیده و هنوز هم محصور دشمنان است آیا این نوع معامله میکنند؟». میرزا ماهیت قیام جنگل را با انقلاب کمونیستی یکی نمیدانست؛ او معتقد بود که بر اساس مبانی دین شریف، باید با هر تسلط بیگانهای بر خاک مملکت اسلامی مقابله کرد. او در ادامه نامهاش به مدیوانی مینویسد: «در قانون اسلام مدون است که کفار وقتی به ممالک اسلامی مسلط شوند، مسلمین باید به مدافعه برخیزند» و سپس میافزاید: «ما قدمهای مقدس انقلابی را با راستی و درستی بدون هیچگونه آلایش برداشتهایم. انگلیسها و دولت نیکلائی به من حکومت، سلطنت، امتیازات و ریاست میدادند و من به اتکای توجه مردم و احساسات عمومی و مقبولیت عامه که همین چیزها آخرالامر فساد و دروغگوییهایتان را برملا خواهند ساخت، به آن پیشنهادها پشت پا زدم. رفقای شما غارتگری و آدمکشی را مسلک نام گذاشته، این کارها را به نام کمونیزم مرتکب میشوند و حالا میخواهند همان کارها را در ایران انجام دهند. ما به شرافت زیست کردهایم و با شرافت مراحل انقلابی را طی کردهایم و با شرافت خواهیم مرد».
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: میرزا کوچک خان کمونیست ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۷۸۲۹۹۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مشق عشق در روستایی دورافتاده
به گزارش خبرگزاری صداوسیما مرکز یزد ، دوربین چشم و چراغ این هفته روایت مشق عشق معلمی است که هر روز به عشق دانش آموزان از شهر به روستا میآید.
۶۰ کیلومتری از مرکز استان یزد دور میشویم، به روستای صادق آباد تفت میرویم تا روایتگر حضور معلمی باشیم که چند سالی است، مشق عشق میکند.
روستایی کوچک در دل کویر، اما با آب و هوایی کوهستانی که دبستانی کوچک دارد. دبستان شهید دستغیب با ۶ دانش آموز.
خانم رمضانی، اینجا ۳ پایه را تدریس میکند. پایه اول، سوم و پنجم ابتدایی. او سختی راه را به جان میخرد و نه تنها معلمی بلکه برای دانش آموزان مادری میکند.
نکته قابل توجه، روش تدریس این معلم توانمند است، او با آخرین شیوههای تدریس به دانشآموزان تعلیم میدهد و معتقد است در هر شغل و هر لباسی که خدمت میکنیم اگر متعهد باشیم و عاشقانه کار کنیم، موفق خواهیم شد.
بیش از سه دهه از خدمت خانم رمضانی در کسوت معلمی میگذرد، اما چند ساعتی که در کنار او بودیم، با ذوق و شوق به دانش آموزانش آموخت. با آنها صمیمی شد و همچون مادر دل به دلشان داد.