جنگ ذهنی چیست؟
تاریخ انتشار: ۷ آذر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۷۹۴۹۶۹
جنگ ذهنی را می توانیم به نوعی همان نشخوار ذهنی معرفی نماییم. اما قبل از اینکه بخواهیم به این موضوع روانی بپردازیم، بهتر است که ابتدا با معنا و مفهوم نشخوار آشنا شویم.
نشخوار را عموما درباره ی عملکرد و سیستم بدنی حیواناتی مانند گاو ها بیان می کنند. این حیوانات برای اینکه بتوانند غذاهای روزانه و علوفه ای که میخورند را به خوبی هضم کنند، برای بار چندم، غذای قورت داده شده را از معده به داخل دهان می آورند و نشخوار می کنند و میجوند تا بتوانند راحت تر آن را هضم کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
س تا اینجا متوجه شدیم که نشخوار به معنای جویدن و یا پرداختن چندین باره به یک موضوع مانند غذا است. برای نشخوار ذهنی نیز می توانیم همین تعریف را بیان کنیم، پرداختن به موضوعاتی که پرونده ی آن ها بسته شده و یا کاری درباره ی آن ها نمی توان انجام داد را ، نشخوار ذهنی و یا جنگ ذهنی می نامند.
تفاوت جنگی ذهنی و یا همان نشخوار ذهنی با نشخوار عادی این است که در نشخوار غذا، غذا راحت تر هضم می شود اما در نشخوار ذهنی چنین اتفاقی نمی افتد و معمولا شرایط بد و بدتر می شود.
جنگ ذهنی که با عنوان نشخوار ذهنی نیز معرفی می شود، می تواند آنقدر ذهن فرد را به خود مشغول کند که توانایی حل مسائل را از فرد گرفته و او را آنقدر درگیر کند که دیگر نتواند با هیچ کسی، ارتباط برقرار کند. نشخوار و یا جنگ ذهنی می تواند حتی بعد از یک دیدار ساده ی دوستانه در یک محیط کاملا امن و راحت هم شروع شود و از دل چیزهای ریز و بی معنا، مشکلات بزرگ را بیرون بکشد.
جنگ ذهنی معمولا چگونه و در چه شرایط اتفاق می افتد ؟
ردیف اول افرادی که زمینه ی خوبی برای جنگ ذهنی دارند، افراد افسرده و درگیر انواع تروما هستند. این افراد به شدت درگیر افکار منفی و مشکل سازی هستند که ممکن است در اطراف خودشان وجود داشته باشند.
توانایی این دسته از افراد برای پرداختن به افکار منفی و شروع انواع جنگ های روانی، بسیار بالاست. آن ها حتی می توانند به راحتی خودشان، جسمشان و حال خوششان را در این نبرد درونی، ببازند و این دقیقا قسمت ناراحت کننده ی ماجراست.
بنابراین شرایط مختلفی وجود دارند که می توانند زمینه ساز یک جنگ ذهنی برای افراد شوند. در ادامه به برخی از مهم ترین این شرایط خواهیم پرداخت :
• مواردی مانند ضربات جسمی و روحی شدید ناشی از مرگ یکی از عزیزان، به هم خوردن یک رابطه ی عاطفی بسیار مهم، تجاوز به فرد در کودکی و یا نوجوانی و جوانی، حوادث طبیعی مثل سیل، جنگ، زلزله، تصادف و غیره، همگی می توانند بستری را فراهم کنند که فرد دائما با خودش نسبت به آن اتفاق دچار جنگ ذهنی شود.
• مورد بعدی، عوامل اجتماعی هستند که کنترل آن ها از عهده ی ما خارج است. عواملی مانند بیکاری، تورم، گرانی و ناامنی های مختلف اجتماعی، می توانند به راحتی ذهن فرد را آشفته کنند و حال او را بهم بزنند و باعث بروز جنگ ذهنی شود.
• اما به لحاظ روانی نیز فرد می تواند مشکلاتی داشته باشد که بتواند به راحتی او را به هم بزند. مثلا کمال گرایی بیش از اندازه، باعث می شود که شما دائما درباره ی خودتان، وضعیت تان و نتیجه ی کارهایتان در زندگی، نشخوار فکری داشته باشید.
• اعتماد به نفس پایین نیز یکی دیگر از مواردی است که می تواند درباره ی هر مسئله ی کوچکی برای فرد، جنگ ذهنی راه بیندازد چرا که فرد به دلیل پایین بودن اعتماد به نفسش، قدرت حلاجی کردن مسائل و اعتماد به عملکرد خود را از دست می دهد.
• منتظر نتیجه ی کاری بودن نیز یکی دیگر از شرایط ایجاد جنگ ذهنی است. مثلا انتظار برای نتیجه ی یک آزمایش و یا انتظار برای پایان یک عمل جراحی و موارد شبیه این گزینه، می تواند تاثیر بسیار زیادی در بهم ریختگی ذهنی و جنگ ذهنی شما داشته باشد.
در نهایت اگر فرد نتواند نشخوار و یا جنگ ذهنی خود را کنترل کند و یا در آن پیروز شود، احتمال اینکه انواع بیماری های روانی مانند افسردگی شدید، اسکیزوفرنی، انواع وسواس شدید، ترس، فوبیا و اضطراب در فرد به شدت ظاهر شود وجود دارد. از این رو این موضوع نیز مانند تمامی مشکلات ذهنی و روانی، به درمان و کنترل نیاز دارد.
چگونه با جنگ ذهنی مقابله کنیم؟
مهم ترین کاری که شما در مقابل جنگ ذهنی که حاصل پرداختن بی نتیجه به یک سری افکار تکراری است باید انجام بدهید این است که بلد باشید تا فکر کردن را در هر لحظه ای که متوجه آن شدید، کنترل کنید و خاتمه ببخشید.
باید تا می توانید مانع از این شوید که یک فکر، در ذهن و جان شما جا خوش کند. از این رو باید مهارت های کنترل افکار را بلد باشید و یا با یک روانشناس و یا متخصص این کار مشورت نمایید.
قبل از هر چیزی یاد بگیرید که حواستان را با کتاب خواندن، فیلم دیدن، پیاده روی، گردش و هزار و یک کار دیگر پرت کنید.
سعی کنید تکلیف افکارتان را تا جایی که می شود معلوم کنید، یعنی یک بار بنشینید و به تمامی مسائلی که دائما در حال فکر کردن به آن ها هستید، بپردازید و ببینید اگر راه حل دارند، حل شان کنید و اگر ندارند، سعی کنید به زمان بسپارید.
سعی کنید اعتماد به نفستان را بالا ببرید. این کار باعث می شود که راحت تر بتوانید از میدان جنگ ذهنی خلاص شوید.
عوامل تحریک کننده ی ذهن تان را بشناسید و تا می توانید از موضوعاتی که ممکن است ذهن شما را به خود مشغول کند، دوری کنید.
در نهایت می توانید از یک روانشناس کمک بگیرید اما یادتان باشد که شما خودتان هم می توانید از پس این مشکل بر بیایید و تنها زمانی به روانشناس مراجعه کنید که علائم این مشکل، تمام زندگی شما را تحت شعاع قرار داده است.
منبع:
منبع: عصر ایران
کلیدواژه: نشخوار ذهنی جنگ ذهنی درباره ی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۷۹۴۹۶۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۷ چالش بزرگ که شما را سرسختتر از آدمهای معمولی میکند
هر آزمون دشوار سنگ محکی است که در نهایت شخصیت شما را شکل میدهد و تابآوری و مقاومتتان را تقویت میکند. چالشهای زندگی همان نقاطی هستند که سرسخت بودن ذهنی ما را شکل میدهند و اگر از این ۷ طوفان زندگی عبور کرده باشید پس قویتر از چیزی هستید که خودتان فکرش را میکنید.
به یاد داشته باشید که سرسختی ذهنی به معنای مصون ماندن در برابر سختیها نیست بلکه موضوع نحوه پاسخگویی شما به آنهاست. سرسختی ذهنی به معنای روبهرو شدن با ناملایمات، درس گرفتن از تجربیات و قویتر و مقاومتر شدن است.
۱. پذیرش عدم قطعیت
پیچ و خمهای زندگی میتواند حتی مستحکمترین کشتیها را از مسیر خود خارج کند. با این حال اگر شما با تسلط و ثابتقدم از این بلاتکلیفی عبور کرده باشید، در واقع به تابآوری خود عینیت بخشیدهاید.
پذیرش تردیدها یا عدم قطعیتها یک شیرینکاری جسورانه نیست. بلکه تصدیق جزر و مدهای همواره در حال تغییر زندگی و یافتن آرامش در دل هرج و مرج است.
به آن لحظاتی فکر کنید که مسیر پیشرویتان پوشیده در غبار بود. آیا لنگیدید یا با شجاعت و اعتقاد پیش رفتید؟
به خاطر داشته باشید که تابآوری به معنای فرار از طوفان نیست. بلکه به معنی بالا بردن بادبانها و پیمایش مسیر است. با هر موجی که فتح میکنید قویتر ظاهر میشوید.
۲. پذیرش شکست
شکست، آن اهریمن مخوف، ما را به زمین میاندازد و تردیدها را در گوشمان زمزمه میکند. اما پیچیدگی داستان اینجاست: نحوه برخاستن دوباره شما چیزی است که پولادین بودن ذهن و درون شما را آشکار میکند.
شکست نه یک بنبست، بلکه سکوی پرتابی برای رشد است. بنابراین، اگر به جای غرق شدن در ناامیدی، غبار را کنار زدید، درس گرفتید و به جلو رفتید، آفرین بر شما!
۳. تنها قدم زدن
تنها قدم زدن به این معنی است که باید به نیروی درونی، خرد و انعطافپذیری خود تکیه کنید. این به این معنی است که مجبور شدهاید با زمختی زندگی روبهرو شوید بدون اینکه کسی از شدت ضربات کم کند یا بار آن را با کسی تقسیم کنید.
این موضوع ربطی به انزوا یا تنهایی ندارد. بلکه قضیه پذیرش و درک این موضوع است که ماجراجویی ما در این جهان عمیقاً شخصی است.
۴. زیستن در حال
در طوفان برنامهها و جاهطلبیهای ما، به راحتی میتوان زیبایی عمیق لحظه حال را نادیده گرفت. اما کسانی که یاد گرفتهاند اینجا و اکنون را گرامی بدارند، استقامت ذهنی منحصر به فردی از خود نشان میدهند.
ذهنآگاهی ما را دعوت میکند تا به طور کامل در هر لحظه زندگی کنیم و از چنگال پشیمانیهای گذشته و عدم قطعیتهای آینده رها شویم. اگر این تمرین را بپذیرید، بهویژه در طول آزمونهای زندگی قدرت درونی قابل توجه خود را نشان میدهید.
۵. رها کردن نفسانیت و منیت
همه ما نفْس داریم؛ بخشی از ما که به دنبال شناختهشدن، اعتبار و برتری است. این بخشی از طبیعت انسان است. و توانایی رها کردن منیت، سطحی از قدرت ذهنی را نشان میدهد که حقیقتاً قابل ستایش است.
اگر توانستهاید نفس خود را کنار بگذارید، انتقاد را بپذیرید و از آن درس بگیرید، اشتباه خود را بپذیرید و موفقیتهای دیگران را به اندازه موفقیت خود تحسین کنید، درنتیجه نوعی از سرسختی ذهنی خود را نشان میدهید که نادر است.
۶. یافتن آرامش در تنهایی
برای بسیاری از افراد فکر تنهایی ترسی را برمیانگیزد که مترادف تنهایی است. با این حال اگر آرامش خود را در تنهایی کشف کردهاید درواقع عمق تابآوری ذهنتان را آشکار میکنید.
اگر تنهایی را نه بهعنوان خلأ انزوا، بلکه بهعنوان پناهگاهی برای تکامل شخصی پذیرفتهاید، پس شما نمونه فردی هستید که استقامت ذهنیاش ستودنی است. زیرا در سکون، ما اغلب عمیقترین حقایق خود را کشف میکنیم.
۷. رها کردن کنترل
رها کردن به معنای تسلیم شدن نیست. بلکه به اعتماد به جریان طبیعی زندگی و گشودن آغوش خود به روی فرصتهای جدید اشاره دارد.
برخلاف تصور رایج، قدرت مترادف با حفظ کنترل سفت و سخت جنبههای مختلف زندگی نیست. اگر هنر تسلیم شدن در برابر جریان زندگی را بپذیرید، سطح قابلتوجهی از تابآوری ذهنی خود را به نمایش میگذارید.
منبع: روزیاتو
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی