«بلوا»ی بهروز در نمایش خانگی
تاریخ انتشار: ۹ آذر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۸۰۷۱۳۸
وقتی کرونا همه معادلات را بر هم میزندپرونده سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر در فاصله چند روز با وقوع یک اتفاق مهم در سراسر دنیا بسته شد.
درست در روزهایی که گمانهزنیها درباره ترکیب چینش اکران نوروز در دست بررسی بود شیوع کرونا در سراسر دنیا و از جمله ایران همه معادلات را به هم ریخت و از آن زمان یعنی نزدیک به دو سال پیش بسیاری از فیلمهای جشنواره و غیرجشنواره در انتظار نوبت اکران ماندند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از مجموع فیلمهای حاضر در دو دوره اخیر فجر، صرف نظر از آثاری که هنوز اکران نشدهاند سه فیلم اما سرنوشت متفاوتتری داشتند؛ «روز بلوا»، «یدو» و «تک تیرانداز» که هر سه به ترتیب در جشنوارههای سی و هشتم و سی و نهم به نمایش درآمدند. «تک تیرانداز» و «یدو» نخستین نمایش خود را نوروز امسال و از تلویزیون کلید زدند و حالا «روز بلوا» پس از دو سال و در حالی که سینمای ایران در این مدت کجدار و مریز فیلمهایی را روانه پرده کرده اما عطای اکران را به لقایش بخشیده، در قالب یک سریال سهقسمتی از شبکه نمایش خانگی سر درآورده است.
گرچه به نظر نمیآید پاسخ به این پرسش چندان سخت باشد که علت این تصمیم چه بوده است؛ ناامیدی از یک اکران موفق و داشتن گیشهای نه چندان مطلوب برای فیلمی که تا همین جای کار هم دو سال تحت پیامدهای کرونا و تعطیلی گاه و بیگاه سینما از اکران جا مانده و یا تبدیل آن به یک نسخه سریالی در روزهایی که بازار شبکه نمایش خانگی و سریالهایش رونق خوبی دارد و امید به اینکه شاید در این میان فرصتی هم برای مینیسریال «روز بلوا» محقق شود.
اما بازگردیم به فیلم «روز بلوا»؛ بهروز شعیبی با فیلم «دهلیز» نسبت به دیگر آثارش بیشتر شناخته میشود، اثری که در کارنامه او جایگاه بهتری نسبت به دیگر ساختههایش دارد. روز بلوا آخرین فیلم او پس از تجربه «دارکوب» در سینمای اجتماعی و «سیانور» در یک فضای سیاسی است و میتوان آن را تلفیقی از همین دو ژانر و اثری در قالب یک درام اجتماعی ـ سیاسی قلمداد کرد.
شعیبی ایده اولیه این فیلم را از مشکلات اقتصادی که در چند سال اخیر در کشور به وجود آمده، گرفته است. گرچه او در ابتدا قصد نداشته یک روحانی را در کانون فیلمش قرار دهد اما بر این باور بوده که روحانیت قشر تأثیرگذار جامعه است و به همین دلیل در این فیلم درامی را بر همین اساس شکل داده است.
حاج آقا «عماد بدیعی» کیست؟
روز بلوا، داستان زندگی «عماد بدیعی» با بازی بابک حمیدیان روحانی جوان و استاد دانشگاهی است که با حضور در برنامههای تلویزیونی به چهرهای محبوب و شناخته شده در میان مردم تبدیل شده است. شعیبی در این فیلم روحانی را به مخاطب نشان میدهد که پاکدست و جسور بوده و در کارهای خیر هم دستی بر آتش دارد و در حالی که روز به روز بر میزان محبوبیت خود میافزاید اما در بیخبری وارد فعالیتهای مالی غیرقانونی خانواده همسرش نیز شده است.
تصویری که شعیبی در این فیلم از یک روحانی به نمایش گذاشته خلاف تصاویری است که مخاطب تاکنون از این قشر دیده است. عماد زندگی خانوادگی اعیانی دارد، با بزرگان وصلت کرده، سوار ماشین لوکس میشود و آخرین مدل روز گوشی موبایل را از همسرش هدیه میگیرد اما همچنان در تلاش است به کارهای خیر و خداپسندانهاش ادامه دهد. تا اینکه ناگهان او را درست در گردابی از تخلفات و فعالیتهای اقتصادی غیرقانونی میبینیم که سرنخش به پدر همسر بانفوذ و برادر زنش میرسد. عماد با اتهامهای جدی از سوی مراجع امنیتی مواجه میشود که او را در تنگنا و موقعیت پیچیدهای قرار میدهد، تا آنجا که در این مسیر به حقایقی درباره اعضای خانوادهاش دست پیدا میکند و متوجه میشود از اعتمادش سوءاستفاده شده است. او در میانه راه برای خلاصی از موقعیتی که در آن گیر افتاده دست به دامن هکر همهکارهای میشود که مشکلاتش را از میان بردارد.
عدالت، محور داستان
«عدالت» کلیدواژه داستان روز بلوا است. شعیبی معتقد است باید بلوای درونی در همه ما شکل بگیرد تا عدالت را به خودمان بازگردانیم. ممکن است کدهای مختلفی در فیلم وجود داشته باشد که مخاطب را یاد بسیاری از آدمهایی که میشناسیم بیندازد، اما در نهایت قرار است این فیلم درباره اخلاق باشد و هر فرد با عقاید خودش بر پایه اخلاق و انسانیت به دیگران کمک کند.
فیلم دست روی موضوع حساسی گذاشته که مبتلابه آن در جامعه به وفور یافت میشود اما زبانش در روایتگری الکن و کمتأثیر است. کاراکترها گنگ و مبهماند و مخاطب شناخت درستی از آنها پیدا نمیکند. با وجود اینکه بابک حمیدیان به خوبی آنچه را که شعیبی از او خواسته به اجرا درآورده اما شخصیت محوری «عماد» به تیپهای کلیشهای رایج تنه میزند و حدسِ تصمیمات و عملکردش چندان سخت و دور از ذهن نیست. رفتارهایش دوگانه است و اگرچه در بسیاری مواقع نشان میدهد که خیرخواه و عدالتجوست اما گاهی سادگی و بیخبری از نزدیکانش و اعمالشان غیرواقعی به نظر میآید. از سویی دیگر پدرزنش را به درستی نمیشناسیم فقط میدانیم با بالادستیها مرتبط است و هر کاری از دستش برمیآید، از برادرزن عماد هم چیز بیشتری از همان یک سکانسی که در فیلم حضور دارد نمیبینیم با اینکه اسمش و کارهایی که کرده در طول فیلم سر زبانهاست.
چرا قلاب داستان به مخاطب گیر نمیکند؟
به نظر میآید حوادث مرتبط با فساد اقتصادی به خوبی در تار و پود داستان تنیده نشده و جای خود را پیدا نکرده و تنها لفاظی و دیالوگگوییهای ممتد است که میخواهد داستان را جلو ببرد، چنانچه از مأمور امنیتی فیلم گرفته تا هکر همهکاره و هالیوودی هم خوب از آب درنیامده و باورپذیر نیستند. با اینکه روز بلوا موضوعی جسورانه و ملتهب را نشانه گرفته اما همه چیز در این فیلم در سطح باقی مانده و قلابش هیچ کجای داستان مخاطب را گیر نمیاندازد.
اگرچه نسخه به نمایش درآمده در جشنواره هم برای اکران عمومی نیازمند اصلاحات تدوین و حذف پلانهای غیرضروری بود اما شاید استفاده از راشهای باقی مانده و پر و بال دادن به همان نسخه جشنواره و تبدیلش به یک مینیسریال سهقسمتی در زمان تقریبی ۱۵۰ دقیقه فرصتی را برای فیلمساز فراهم کند تا با طیب خاطر شخصیتها را برای مخاطب واکاوی کند. حالا باید دید این نسخه از روزبلوا چقدر در جذب مخاطب موفق خواهد بود.
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: روز بلوا بهروز شعیبی روز بلوا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۸۰۷۱۳۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
واکنش نشریۀ 29 ساله به حذف سریال «حشاشین» از شبکۀ نمایش خانگی/ علاقه ایرانیان به داستان حسن صباح تاریخی است؛ نسازی، میسازند(+ جلد)
عصر ایران- هفته نامۀ 29 سالۀ «امید جوان» با اختصاص روی جلد خود به تصویر ایفاگر نقش حسن صباح در سریال مصری «حشاشین» منع نمایش آن را به منظور مقابله با تحریف تاریخ بی فایده دانسته و نوشته وقتی خودمان به تاریخ خودمان نپردازیم و سریال نسازیم دیگران این کار را انجام می دهند.
امید جوان با انعکاس دیدگاه خبرگزاری رسمی دولت در دفاع از این ممانعت و بی اثر بودن سریال و نظر سید عبدالجواد موسوی - روزنامه نگار- در بی حاصل بودن این اقدامات به خوانندگان خود قول داده در یکی از شماره های آینده خسرو معتضد به تفصیل به این سریال خواهد پرداخت.
تاریخ پژوه مشهور که خود با ذبیح الله منصوری نویسنده «قلعه الموت» آشنا بوده پی گیر و علاقه مند سریال های تاریخی است.
امید جوان نوشته :علاقه ایرانیان به داستان حسن صباح و قلعه الموت موجب استقبال از سریال مصری «حشاشین» شده و چاره کار را در این دیدند که از سکوهای نمایش خانگی حذف کنند ولی مگر در این روزگار می شود مردم را از تماشای آنچه دوست دارند منع کرد؟ بله، تاریخ واقعی ما نیست ولی مگر دست کارگردانان ما برای ساخت سریال تاریخی باز است یا صدا وسیما اجازه می دهد که با نگاه غیر ایدیولوژیک به تاریخ نگریسته شود؟
درباره مرحوم منصوری هم یادآور شده:یکی از دلایل محبوبیت و شهرت ذبیح الله منصوری که افسانه و تاریخ را به هم می آمیخت همان رمان قلعه الموت بود و با این پیشینه استقبال و حداقل کنج کاوی درباره این که حشاشین چه تصویری از حسن صباح و باطنی ها ترسیم کرده شگفت آور نیست.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: چشم، دیگر سریال حشاشین نمی بینیم!/ «چه تکاپوی رقت انگیزی»