چیستی و چگونگی فرسودگی طبقه متوسط
تاریخ انتشار: ۱۳ آذر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۸۳۳۹۸۳
الهام فخاری؛ این روزها تنشهای اقتصادی بیش از همیشه بر چگونگی زندگی طبقههای متوسط و نابرخورداران اثرگذار بوده است. افزایش روزمره و بیمهار بهای کالا و خدمات، نداشتن خانه، ناپایداری کار و پیشه، بستهشدن برخی واحدهای تولیدی و بیکاری شرایط زندگی مردم را دشوارتر کرده است.
افزایش بهای کالا و خدمات و به سخن دیگر افزایش هزینه زندگی روزمره، با فرسودهشدن توان و کاهش پساندازها و کمکم بدهکارشدن فراگیر اجتماعی همراه است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
جامعهشناسان و اقتصادپژوهان بسیاری در این سالها خطر نابودشدن طبقه متوسط را هشدار دادهاند. طبقه متوسط بخش پایدارکننده، ارزشآفرین و آرامساز جامعه است. از برجستهترین آرمانهای انقلاب مردم که مایه پیوند گروههای مبارز گوناگون بود، رهایی مستضعفان از بهرهکشی (استضعاف) و پایاندادن به ویژهخواری و به سخن دیگر افزودهشدن طبقه متوسط برخوردار از زندگی بسامان بود.
اکنون پس از بیش از چهار دهه اگر به بهبود ایران و زنده نگهداشتن آرمانهای والای انقلاب باوری باشد، باید به ارزشیابی و واکاوی دقیق و بیرودربایستی از چیستی، چگونگی و چرایی فرسودگی طبقه متوسط، افزایش چشمگیر شهروندان زیر خط فقر و از سویی پدیدآیی نوبرخورداران ویژهسالار پرداخت. چنین نقدی نه از سر رقابتی سیاستزده بلکه میتواند به مثابه سیاستی خردمندانه بهکار آید.
فرسودگی طبقه متوسط گذشته از پیامدهای اقتصادی، کاری و مالی، فروچالههای فرهنگی-اجتماعی ژرف و جبرانناپذیری را هم در پی خواهد داشت. نابسندگی درآمد شهروندان پیش از همه بر چگونگی زیست و بازتولید نهاد خانواده اثر میگذارد که یکی از پیامدهای آن مسئله جمعیت است و راه چاره آن هم بخشنامههای دستوری و مرکز همسریابی نیست، چون سازوکارهای فرهنگی آشنایی و ازدواج ایرانی کارا و بسنده بوده و هست.
از سویی هنگامی که درآمد شما به زور به خوردوخوراک و سرپناه میرسد، آموزش و بهزیستی روانی و تجربه و سرمایههای فرهنگی-هنری از سیاهه زندگیتان خط میخورد و کنار گذاشته میشود. نه میتوانید کلاس هنر بروید، نه کتاب بخوانید و نه برای دیدن نمایش یا سینما هزینه کنید. جامعهای که طبقه متوسطش رو به نابودی است، تجربههای آموزشی، پژوهشی، آفرینشهای هنری و مجال بازاندیشی و کاستیجویی از خودش را هم از دست میدهد.
نقد خویشتن، فرد یا گروه، برنامهریزی و سرمایهگذاری اکنون برای آینده به حداقلی از آسودگی روانی و امنیت اقتصادی و اجتماعی نیاز دارد. نبود این امنیت روانی اقتصادی هستی شما را در تنشی همیشگی برای زندهماندن حداقلی نگه میدارد که نهتنها ناخرسندکننده و فرساینده است بلکه توان هوشی فرهنگی و اجتماعی جامعه را هم دچار کاهش تدریجی میکند.
فرسودگی و کاستهشدن از طبقه متوسط جامعه مسئلهای نیست که با یارانههای ۴۰هزارتومانی جبرانپذیر باشد. نابودی طبقه متوسط فرسودگی فرهنگی و کاهش تابآوریها را در پی دارد. فرسودهشدن طبقه متوسط تابآوری و توان مدیریتی کشور را که پشتوانهای برای روزهای دشوار است، هم دچار چالش میکند.
گذشته از بایستههایی که مدیریت کلان کشور نباید بیش از این نادیده بگیرد، بیگمان ما هم امروز نباید به جامعهشناسی یا اقتصادپژوهی یا روانشناسی توصیفی بسنده کنیم، یک بخش ارزنده کار دانشپژوهان و دستاندرکاران یافتن راهکارهایی برای دمیدن جان تازه و زنده نگهداشتن زیست فرهنگی طبقه متوسط حتی در شرایط چالشزده است، تجربههایی از ایستادگی فرهنگی-هنری که باید از جامعههای دیگری که دوران پرفشاری را از سر گذراندهاند آموخت. چهبسا این رسالت امروز کارشناسان و دانشپژوهان مستقل، اثرگذار و دلسوز ایران باشد.
منبع: فرارو
کلیدواژه: طبقه متوسط اقتصاد ایران طبقه متوسط
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۸۳۳۹۸۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جامعهشناختی تفکرات اجتماعی
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا،در میدان مطالعات جامعهشناسی کشور ما با مسأله و چالشی به نام مفاهیم و نظریههایی که برساختۀ پژوهشگران و جامعهشناسان بومی نیست مواجه هستیم.
سیدحسین نبوی (استادیار جامعهشناسی دانشگاه خوارزمی) در مقالهای به عنوان «بومی نبودن نظریههای غربی و مدرننبودن تفکرات اجتماعی ایرانی و اسلامی» به این موضوع میپردازد که پژوهشگران مفاهیم و نظریهها را فقط برای هدفی کارفرماپسند یا داورپسند، به کار میگیرند، و به ژرفاندیشی و بازاندیشی در مفاهیم و نظریههای رایج نمیپردازند. تعداد بیشتری از پژوهشگران نیز به علت آشنایی ضعیف با نظریهها، اساساً در موقعیتی نیستند که بتوانند به نقد و بازاندیشی در نظریهها بپردازند.
* تاثیر شناخت جامعه برارائه پژوهشهای تجربی کاربردی
این استاد جامعهشناسی در این مقاله مینویسد: اگر بتوانیم پژوهشگران را متقاعد سازیم که همانند یک انسانشناس (نه بهعنوان یک انسانشناس) به شناخت دقیق جامعۀ خود اقدام کنند و مطابق با اصول صحیح نظریهسازی، به برساخت نظریه -در سطح خُرد یا متوسط، یا کلان بپردازند کمکی ارزشمند به پژوهشهای تجربی کاربردی و کارآمد کردهایم.
نبوی ادامه میدهد که بهرسمیت شناختهشدن نظریه و بهکارگرفتن آن، خود به فرایند جداگانهای در اجتماع علمی نیاز دارد که به تغییر باورها و هنجارها در این گروه اجتماعی مربوط میشود.
* آموزش تفکرات اجتماعی ایرانی و اسلامی
باید آموزش نظریهها، نقد و تلفیق نظریهها و بهویژه برساخت نظریه نه از شیوه میانبُر، بلکه از راه مطالعۀ عمیق مفاهیم و استدلالهای منطقی نظریههای اصلی در جریان اصلی در اولویت قرار گیردنبوی در این مقاله به این مهم اشاره میکند که آموزش کاملا مؤثر و کارآمدِ نظریهها و تفکرات اجتماعی به دانشجویان، بهویژه به دانشجویان مقاطع تکمیلی بسیار راهگشا و کارآمد در ارائه هرچه بهتر نظریات کاربردی است.
این پژوهش توضیح میدهد که برای این هدف چند کار باید صورت گیرد: تحقیق و تدریس نهتنها نظریهها، بلکه تفکر اجتماعی ایرانی-اسلامی، منظور از تفکر اجتماعی ایرانی و اسلامی شامل اندیشههای معاصر روشنفکران ایرانی و عرب و مسلمانان جنوب شرق آسیا و دیگر صاحبنظران اسلامی (برعهده متخصصین نظریهها و نظریهشناسان و نظریهدانان گذاشته شود.
به زعم این پژوهشگر به نظر میرسد کسانی که بهطور تخصصی بر روی نظریهها متمرکز هستند و پژوهشهایی را متمرکز بر نظریه یا نظریهها به انجام رساندهاند، آثار کیفی متمایزی را در این حوزه منتشر ساختهاند.
* جامعهشناختی ساختن تفکرات اجتماعی
مقاطع تکمیلی، علاوه بر آموزش نظریهها، آموزش نقد نظریهها، تلفیق نظریهها، و بهویژه برساخت نظریه نه از شیوه میانبُر و کمزحمت، بلکه از راه مطالعۀ عمیق مفاهیم و استدلالهای منطقی نظریههای اصلی و مطرح در جریان اصلی در اولویت قرار گیرد و بهطور جدیتر، -جدیتراز قبل- و معطوف به بومیسازی نظریههای جامعهشناختی غربی و جامعهشناختی ساختن تفکرات اجتماعی متفکران ایرانی و مسلمان آموزش داده شود.
این پژوهشگر در نهایت اینگونه جمعبندی میکند که با توسعۀ رشتههای خاص در دوره دکتری بهتر بتوان به این هدف دست یافت. از سوی دیگر با به اصطلاح گفتمانسازی، فضای فرهنگی و فکری خاصی برای صاحبنظران حوزه جامعهشناسی شکل بگیرد؛ طوریکه انگیزه جدی برای برساخت نظریهها برای آنها به وجود آید.
نبوی در پایان به این نکته اشاره میکند که در شکلدادن به این فضای فرهنگی و گفتمانی، نهادهای مهم علمی مانند انجمن جامعهشناسی و گروههای آموزشی و پژوهشی جامعهشناختی و علوم اجتماعی در سراسر کشورو روشنفکران خارج از نهادهای علمی نقش مؤثری خواهند داشت.
انتهای پیام/