آیا خواب کودکان قابل تنظیم است؟ / برنامههایی برای بچههای بدخواب
تاریخ انتشار: ۱۴ آذر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۸۴۲۷۱۹
گروه خانواده: با اغلب مادرها که این روزها صحبت می کنیم، از آنها با گله و شکایت می شنویم که بچه ها به خوابشان اهمیت نمی دهند، چه بچه های مدرسه ای که این روزها در منازل بیشتر آنلاین آموزش می بینند و صبح ها با خواب آلودگی پای درس می نشینند و چه بچه های کوچکتر که به خوبی مادر و پدر را شب ها بازی می دهند و نیمه های شب به خواب می روند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بنابراین اینطور که پیداست خواب کودکان یک مسئله اساسی برای مادران است که باعث خواب آلودگی خود مادرها و بی حوصلگی شان در طول روز شده و آستانه حوصله و تحملشان را کم می کند. خیلی از بچه ها عادت کرده اند تا نیمه های شب پای تلویزیون بنشینند یا بازی کنند و از آن سمت هم تا ظهر به خواب بروند.
اگر شما هم از آن دسته مادرهایی هستید که فرزندشان دچار مشکل به خواب رفتن است و به دنبال راهکاری برای رفع آن هستید، این گزارش را دنبال کنید:
1-تنظیم خواب متناسب با سن و سال فرزند شما
مادران باید آگاه باشند که بچه ها در هر سنی نیاز به یک زمان مشخص و متفاوت خواب در طول روز و شب دارند و این خواب به طور کامل با سلامتی آنها در ارتباط است.
به طور مثال نوزادان می بایست شش ـ هفت مرتبه در طول روز بخوابند و مجموعا نزدیک به شانزده تا هجده ساعت در طول شبانه روز خواب داشته باشند. اما همین نوزاد وقتی یک ساله می شود چرخه خوابش در طول روز به یک تا دو مرتبه که آن هم دو ـ سه ساعت می شود، تقسیم شده و خواب شب نیز تا یازده ساعت مناسب است و به همین نسبت با افزایش هر سال سن میزان نیاز کودک به خواب روز کمتر می شود.
حال نکته این است که همه بچه ها چرخه خوابشان با هم یکی نیست و هر مادری می بایست وضعیت نیاز فرزند خود را بررسی کند و آن را مدنظر داشته باشد.
2-فرزندت را صبح زود بیدار کن
حال برای اینکه مادری بتواند مدیریت صحیحی بر خواب و بیداری فرزندی داشته باشد که بدخوابی می کند، نخستین نکته این است که صبح ها بچه را زود بیدار کند. ممکن است روزهای اول بچه اعتراض کرده، گریه کند یا بدخلقی داشته باشد اما بعد خوابش تنظیم شده و عادت می کند.
پس یکی از همین روزهایی که بچه تا نیمه های شب بیدار مانده و دیر خوابیده، روز زود بیدارش کنید و تحمل بداخلاقی اورا داشته تا به این شرایط عادت کند و شب ها نیز خوابش تنظیم شود.
3-در طول روز فعالیت جسمی مناسب داشته باشد
این را هم مادران باید در نظر داشته باشند که بچه ها نیاز به تخلیه انرژی خود را دارد، اگر در طول رز فعالیت جسمی مناسبی بریا فرزندت تدارک ببینی، حتما انرژی روانی او تخلیه شده و او نیاز به خواب پیدا می کند.
4-خواب ظهر را کم کن
بهتر است خواب ظهر کودکان را کم کنید تا شب به موقع به خواب بروند، به استثنای نوزادانی که هر زمان نیازبه خواب دارند، برای بقیه رنج های سنی می تواند این روش پیاده شود. حتی اگر بچه ظهر هم می خوابد بهتر است تا قبل از ساعت 3 عصر از خواب بیدار شود.
5-کارتون از ساعت 6 عصر ممنوع!
از ساعت 6 عصر بهتر است کارتون و مبایل و ایپد را ممنوع کنید. چرا که نور صفحه دیجیتالی روی هورمون خواب تأثیر منفی می گذارد.
6-مراسم خواب داشته باشید
مراسم خواب به این معنی است که هر زمان که بچه عقل رس تر شد، برای زمان خوابش برنامه داشته و خود او را در این کار مشارکت دهید. یعنی مثلا اول دوش بگیرد، بعد پیژانه بپوشد، بعد کتاب بخواند و ... مراسم خواب باید باعث آرامش بچه ها شود.
7-کوتاه نیایید
الان شاید برخی مادرها بگویند که همه این کارها را کرده اند اما نتیجه نگرفتند. مهم این است که در این مسیر کوتاه نیایید این راه را مدتی ادامه دهید. داد نزنید، سعی کنید آرام باشید. فرزندتان را درک کنید که دلش بخواهد بازی کند و نخوابد.این طبیعی است پس ارامش داشته باشید تا روشتان جواب بدهد.
نکته دیگر این است که به یاد داشته باشید وقتی بچه ها خیلی خسته هستند یا استرس شدید دارند خوابشان بهم می ریزد و سختتر به خواب می روند. خیلی بچه ها هیجانی می شوند یا می خواهند تمریناتی که در طلو روز داشتند را شب هم ادامه دهند مبادا یادشان رفته باشد پس آرام باشید و اجازه دهید آرام آرام روش شما اثر کند.
نکته بعدی این است که شما خودتان هم سعی کنید به موقع بخوابید. انتظار نداشته باشید وقتی خودتان شب ها تا نیمه های شب بیدار هستید، بچه ها به راحتی بخوابند. بهتر است این برنامه را برای همه اجرا کنید تا زمانی که خواب بچه ها تنظیم شود منتها خانه با سروصدای تلویزیون و صحبت کردن بلند و ... نمی تواند برای خواب بچه ها شب هنگام مناسب باشد.
برای بچه های بدخواب حتما نور اتاق خوابشان را در نظر بگیرید که اذیت کننده نباشد، سکوت اتاق خواب خیلی مهم است و همینطور چیدمان اتاق که باعث ناراحتی او نباشد و همه چیز برای استراحت مناسب و همینطور برخی بچه ها به خاطر لباس نامناسب اذیت می شوند بهتر است براساس دمای فصل و اتاق لباس را تن بچه کنید که راحت و آزاد باشد و باعث سرما یا گرمای او نشود..
اگر زمانی دیدید با همه انجام این کارها در طولانی مدت جواب نگرفتید بچه شما شب ها بی قرار است، سخت به خواب می رود، ترس دارد، شب ادراری یا برای تنها خوابیدن مشکل دارد، حتما به پزشک کودک و در صورت نیاز مشاور وروان شناس کودک مراجعه کنید چرا که شاید ریشه کم خوابی یا بدخوابی فرزند شما جای دیگری باشد.
گاه برخی مشکلات به اختلالات خواب و مسائلی از این دست باز می گردد که مادر و پدرها از آنها بی خبر هستند و روان شناس یا پزشک بتواند آن را تشخیص و در راستای رفع آن قدم بردارد.
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: خواب کودک فرزندپروری تربیت کودک رشد کودک داشته باشید نیمه های شب طول روز بچه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۸۴۲۷۱۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«کودک شو» : تلاش بودجهسوز برای استمرار یک تجربهی تمامشده
«کودک شو» همان بار اولی که بازغی از برنامه جدا شد، یک تجربهی به پایان رسیده بود، فقط معلوم نیست که اصرار مدیران شبکهی نسیم برای ادامه دادن بیهوده این مسیر برای چیست.
سرویس فرهنگ و هنر مشرق- در اوایل آذرماه سال گذشته، پژمان بازغی، بازیگر محجوب و کمحاشیهی کشورمان، اعلام کرد که بعد از تقریبا ۵ فصل تجربهی مجریگری در مسابقهی «کودک شو» از این برنامه کنار گذاشته شد. یک روز بعد از مصاحبهی بازغی، رضا نصیری کارگردان فصلهای قبلی این برنامه از کنارگذاشته شدن تیم قبلی ساخت «کودک شو» خبر داد.
حقیقت ماجرا این است که از قضاء آقایان بازغی و نصیری بسیار خوب موقعی از برنامه کنار رفتند و در واقع یک توفیق اجباری برای ایشان دست داد!
«کودک شو» بعد از سه فصل، یعنی همان زمانی که حمید گودرزی به عنوان مجری جایگزین پژمان بازغی شد، روند افول خود را شروع کرد و بازگشت دوباره بازغی هم نتوانست به لحاظ کیفی برنامه را بالا بکشد.
به بیان دیگر، «کودک شو» همان بار اولی که بازغی از برنامه جدا شد(آبان ۹۹) یک تجربهی به پایان رسیده بود که دیگر چیز دندانگیری برای عرضه نداشت. فقط معلوم نیست که اصرار مدیران شبکهی نسیم برای ادامه دادن به این تجربهی به ته دیگ خورده، آن هم با تغییر عوامل اصلی، برای چیست.
در حقیقت سوخت اصلی و تنها کارمایهی باقیمانده از فصل چهارم به بعد مسابقهی «کودک شو»، میل طبیعی و غریزی پدر و مادرها برای جلوی دوربین رفتن فرزندان دلبندشان و ثبت ان روی آنتن تلویزیون ملی است. از همین رو، کف استقبالی که به طور ثابت والدین، چه در شکل شرکتکننده و چه در شکل ببینده، حتی تا فصل n ام از چنین برنامهای خواهند داشت، نباید موجب اشتباه محاسبه شود که این برنامه چون حدی از «بیننده» دارد، باید به هر قیمت ادامه پیدا کند.
چنین مسابقههایی یک تیم قوی ایده پرداز، طراح و اجراکننده فنی نیاز دارد، چیزی که در «کودک شو» دیده نمی شود. ایدهها بسیار پیشپاافتاده و اجرای آنها آماتوری است. این که عوامل برنامه برای پر کردن خلاهای برنامه بیش از حد روی پرسیدن سوالات تکراری از آنان و ظرفیت شیرینزبانی کودکان جلوی دوربین حساب باز کردهاند، نشان از سادهانگاری و سهلپنداری بیش از حد ذهنیت دوستان درباره برنامهی «کودکانه» دارد. در شرایط کنونی، برنامه از هر نوع ارزش افزوده هنری و فنی خالی است و هیچ خلاقیتی در طراحی و اجرا ندارد.
برای مثال، جای یک شخصیت کودکانه، در قالب عروسک یا عروسک قدی یا همکار/دستیار مجری با ظاهر و ادبیات کودکان در برنامه خالی است، شخصیتی که معمولا به نماد چنین برنامههایی تبدیل می شود. چنین شخصیتی می تواند فاصله میان شرکتکنندگان کودک و مجری را پر کند و شور و شعف کودکانه برنامه را بالا ببرد. به ویژه چون ملیکا شریفی نیا تجربهای در اجرا ندارد و به طریق اولی، ابدا کار تخصصی اجرا برای کودکان را پیش از این تجربه نکرده، وجود یک شخصیت میانجی کاملا ضروری به نظر می رسید.
ملیکا شریفی نیا مسلط بر اجرا نیست به نحوی که همه دست اندازها و تپهچالههای اجرای خود را با قربانصدقه رفتن کودکان جبران می کند.
به عبارت دیگر، او در حال بازی کردن نقش «گرمی» و «صمیمیت» با مهمانان و کودکان است و متاسفانه این نقش بازی کردن زیادی به چشم می آید. مجری برنامه اصطلاحا "زیادی شلوغش می کند" و با انرژی بالای کاذب و ساختگی و بعضا داد و فریاد می خواهد چیزی را بر آن تسلط ندارد، در چشم مخاطب فرو کند.
البته این که مجری دارای یک صدای شفاف و رسا باشد، جزو اصول اولیهی فیزیولوژی یک مجری است و متاسفانه صدای خانم شریفینیا به واسطهی دورگه و خشدار بودن، ابدا مناسب اجرا نیست.
جدای از این، مجری جدای از این که باید بتواند ایدهها و گفتارهای از پیش تعیین و نوشتهشده را به درستی اجرا کند، به لحاظ شخصیتی باید واجد گونهای حاضرجوابی، بداههپردازی و شوخطبعی غریزی باشد.
در واقع، مجری باید برای اجرای برنامه با تم خاص(در اینجا کودکانه) یک شخصیتپردازی متناسب با آن انجام دهد، در حالی که خانم شریفینیا علیرغم سابقهی بازیگری، چنین طراحی برای حضور جلوی دوربین «کودک شو» ندارد. ظاهرا هم ایشان و هم عوامل برنامه زیادی کار اجرا مسابقهی کودکمحور را سهل و ساده فرض کردهاند.
بیانصافی است که بگوییم «کودک شو»، در کلیت خود پروژهی شکستخورده و ناموفقی بود. بله در دو سه فصل ابتدایی، «کودک شو» به واسطهی ایدهی جدید خود(در مقیاس تلویزیون ایران، وگرنه انواع شوها و برنامههای موفق و پرطرفدار با حضور کودکان و نوجوانان در دنیا ساخته شده است)، جذابیت پژمان بازغی به عنوان یک ستاره سینمایی و داشتن کف استعداد لازم برای اجرا و البته عطش شدید جامعه به حضور نمایشی کودکان خود، آن هم در صفحهی سیمای ملی، توانست در جذب مخاطب موفق باشد. اما «کودک شو» هر پتانسیل و ظرفیت و طراوتی اگر داشت، در نهایت تا همان فصل سوم عرضه کرد و پس از آن، چیزی جز تکرار مکررات و صرف هزینه با هدف پرکردن آنتن نبود.
معضل اصلی «کودک شو» این است که نه در کلیت خود و نه دستکم در هر فصل خود، فاقد یک «ایده» کانونی است که هم جنبهی نوآوری داشته باشد و هم کلیت برنامه را منسجم و باکیفیت نگه دارد.
برای روشن شدن موضوع لازم است اشاره کنیم که تقریبا هر شو یا برنامه یا مسابقهی تلویزیونی مشهور با محوریت کودک و نوجوان در شبکههای بزرگ دنیا، دارای یک ایدهی مرکزی است. برای مثال رقابت «آشپزی» بین کودکان یا نوجوانان محمل ساخت شماری از معروفترین برنامهها چون «MasterChef Junior»، «Kids Baking Championship»، «Food Network Star Kids» و «Disney's Magic Bake-Off» و... بوده است.
یا آمادگی جسمانی و مانورپذیری کودکان و نوجوانان در شوی محبوب «American Ninja Warrior Junior» محور کار بود. مسابقهی «Genius Junior» صحنهای برای معرفی و جلوهگری کودکان بااستعداد و نابغه در زمینه ریاضیات، هجی و املای کلمات و اطلاعات عمومی است که در قالب یک مسابقهی بسیار جذاب و هیجانآور به تصویر کشیده می شود.
شوی «Shark Tank Young Entrepreneur Special» ایدههای ناب کارآفرینی از سوی کودکان خلاق و هوشمند را توسط تیمی از کارآفرینان مشهور و موفق قضاوت می کند. مسابقهی «Endurance» قدرت، تحمل، خلاقیت و کار تیمی کودکان را در شرایط سخت شبیهسازی شده در محیطهایی چون جنگل به سنجش می گذارد.
در « Mythbusters Jr» تیمی از کودکان با بهرهگیری از قدرت تحلیل و منطق خود و ابزارهای در اختیار علمی، افسانههای معروف محلی در نقاط مختلف آمریکا را مورد بررسی قرار می دهند تا نسبت آنها را با دروغ یا واقعیت تعیین کنند.
ملاحظه می شود که انواع ایدههای مرکزی جذاب و بعضا بسیار خاص در محور طراحی مسابقات کودکان و نوجوانان قرار می گیرد. اما «کودک شو»، علیرغم این که به فصل ششم رسیده، فاقد چنین ایدهی منسجمکننده و خلاقیتسازی است، از همین رو، فصل ششم آن کاملا به لحاظ ایده و اجرا، ولنگار و باری به هر جهت است. نه بازیهای طراحیشده بدیع و سرگرمکننده هستند، نه نکات آموزشی خاصی در کلیت برنامه دیده می شود و تجربهی خاصی از این حضور در آنتن سیمای ملی برای «والدین» شرکتکننده رقم زده می شود.
ظاهرا تلاشی بیوقفه در جریان است که به هر قیمتی بودجههای عمومی که در اختیار سازمان است، از طریق تیمهای برنامهسازی(دقیقتر: برنامه پر کُن)، با بسیطترین ایدهها، تکراریترین شیوهها و البته کشدارترین زمانها تلف شود. این سطح از کیفیتستیزی برنامهسازان از یک سو، و نظارتگریزی از سوی مدیران میانی چه در مرحله تصویب طرح و چه در حین ساخت و پخش از سوی دیگر، واقعا نوبر است و نشان از بحران در ساختار تولید و برنامهسازی در شبکههای سیما دارد.