رابطه طالبان با اهالی موسیقی؛ از گرفتن و شلاق زدن و آزاردادن تا ساز را به گردن انداختن/ یک موزیسین هراتی: طالبان اعلام کرده که موسیقی حرام مطلق است
تاریخ انتشار: ۱۴ آذر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۸۴۸۴۳۷
به گزارش جماران؛ خبرآنلاین نوشت: قوالی یکی از گونههای موسیقی آسیای شرقی (هند و پاکستان) و افغانستان و مرتبط با عرفان و مذهب است و بنا به عقیده بزرگان این عرصه، نوعی عبادت به شمار میآید. در قوالی، شعر اهمیت بسیار دارد و شیوه اجرای آن، جمعی و گروهی و مدت زمان یک قطعهاش به طور معمول بین ۱۵ تا ۳۰ دقیقه است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بهانه تماس با جواد تابش، موزیسین و قوال اهل افغانستان که این روزها در ایران به سر میبرد همکاری تازهاش با موسسه آفرینشهای هنری آستان قدس رضوی است. در این همکاری تازه که با نظارت و تنظیم هوشنگ جاوید و حضور جواد تابش (قوال نواگر)، غلام سخی رسولی (دوتار افغانینواز)، نسیم خوشنواز (رباب)، کنعان دلآهنگ (طبلا) و... آماده شده، براساس گفته جاوید، برای نخستین بار در تاریخ موسیقی قوالی، «قوالی رضوی» ایجاد و به مرحله اجرا درآمده است.
جواد تابش، زاده هرات است و تا پیش از سقوط هرات به دست طالبان، در این شهر به سر میبُرد و اتفاقی را که پس از آن رخ داد، اینطور توصیف میکند: «ما مشهد را خانه دوممان میدانیم و پدربزرگهایمان از قدیم میگفتند هرات بوی امام رضا را میدهد و این شد که ما هم از هرات به مشهد آمدیم.»
آنچه در ادامه میخوانید حاصل گفتوگویی است با او که از ۱۵ سالگی با موسیقی استاد محمدحسین سرآهنگ آشنا شده و موسیقی او را دنبال کرده و بلاخره از سال ۲۰۰۴ نزد استاد الطافحسین سرآهنگ (پسر بزرگ استاد محمدحسین سرآهنگ) قوالی را بهعنوان بخشی از موسیقی کلاسیک ادامه داده است.
وقتی قوالی رضوی برای نخستینبار اجرا میشود
جواد تابش در پاسخ به این سوال که همکاری تازهاش با موسسه آفرینشهای هنری آستان قدس رضوی چگونه رخ داده است، به خبرآنلاین چنین میگوید: «خوشبختانه در این مدتِ دو، دو و نیمماه که به ایران آمدهام با هنرمندان و دوستان باسابقهای ارتباط برقرار کردهام و این دوستان گفتند که از طرف آستان قدس رضوی برنامهای هست و میخواهند از شما آهنگی داشته باشند و ضبط کنند. زمانی که اشعار را به ما دادند متوجه شدم که در وصف امام رضا(ع) است. ما اینها را آماده ساختیم، به استودیو رفتیم و با دوستانی چون استاد هوشنگ جاوید آشنا و بسیار خوشحال شدیم. این عزیزان و خصوصا استاد جاوید کار مرا که دیدند استقبال زیاد کردند و راهنماییهایی پیرامون آهنگهایی که اجرا میکردم ارائه دادند.»
او صحبتش را با توصیف عشق خود به امام رضا(ع) ادامه میدهد و میگوید: «من عاشق امام رضا(ع) هستم و به عشقِ جوادِ امام رضا نامم را جواد گذاشتهاند. من از بچگی معجزات بسیاری از حضرت دیدهام و به این بزرگوار ارادتمندم و هرگاه مشکلی برایم پیش بیاید جایی و مرجعی جز ایشان برای درددل ندارم. پس باز هم اینجا آمدم و باز هم نزد امام رضا(ع) درددل کردم و بعد از سه، چهار روز پیشنهاد شد که چنین برنامهای داشته باشیم. خوشبختانه آمدم و این برنامه را اجرا کردم و با کمک و همکاری و محبت و یاری دوستان و یاری امام رضا(ع) برنامه تقریبا خوبی هم شد و قابل ذکر است که در کارهای آینده نوآوریهای بیشتری خواهیم داشت.»
آشنایی با موسیقی کلاسیک از طریق پدرجواد تابش در پاسخ به این سوال که آشناییاش با موسیقی کلاسیک و قوالی به چه زمانی برمیگردد، چنین میگوید: «قوالی بخشی از موسیقی کلاسیک است و من از طفلی انجامش دادهام، از زمانی که اصلا آوازخوانی را شروع نکرده بودم. میتوانم بگویم از سن ۵ سال، ۶ سال ناخودآگاه به موسیقی کلاسیک علاقه بسیار داشتم و اصلا دست خودم نبود. خداوند جمیع اموات را بیامرزد، پدر ما را هم بیامرزد، او موسیقی کلاسیک زیاد میشنید و من هم به موسیقی کلاسیک و آهنگهای قوالی علاقهمند شدم و از ۱۵ سالگی با موسیقی استاد محمدحسین سرآهنگ آشنا شدم و موسیقیشان را دنبال کردم و بالاخره از سال ۲۰۰۴ نزد استاد الطافحسین سرآهنگ (پسر بزرگ استاد محمدحسین سرآهنگ) رفتم و قوالی را بهعنوان بخشی از موسیقی کلاسیک ادامه دادم.»»
او صحبتش را اینطور تکمیل میکند و میافزاید: «هم غزل و هم قوالی بخشهایی از موسیقی کلاسیکند و منشا قوالی آنطور که ما از بزرگانمان شنیدهایم از شهر باستانی غزنی بوده است و در جنگها و هنگام حضور در میدان بهجای رجزخوانی بیشتر قوالی میکردهاند و آهنگهای عرفانی و اشعار مذهبی و دینی را با هم و یکجا میخواندهاند تا این که حضرت امیرخسرو بلخی دهلوی، قوالی را به سیستم امروزه درآورد. این مختصر توضیحی بود که در مورد قوالی برای شما ارائه کردم.»
آنچه طالبان بر سر اهالی موسیقی میآوردجواد تابش در پاسخ به این سوال که بعد از آمدن طالبان به هرات چه اتفاقی افتاد، میگوید: «ما ساکن هرات باستان بودیم و با آمدن طالبان، اتفاقات ناگواری افتاد که من، نه میخواهم جلوی چشمم مجسمشان کنم و نه میخواهم به ذکرشان بپردازم. ما تقریبا، دو، دو و نیم ماه است که به مشهد آمدهایم و روحیهمان به تازگی کمی عوض شده است.»
او ادامه میدهد: «من دوره قبل، بیست و هفت، هشت سال پیش هم که طالبان آمدند در افغانستان بودم و هنگام قدرتگیری دوبارهشان، به همان ترس و هراس و بیمی که آن زمان داشتم دچار شدم. بیم از این که هنرمندان موسیقی را میگرفتند، شلاق میزدند و آلات موسیقی را میشکستند و بر گردنشان میانداختند، صورتشان را سیاه میکردند و چون یک جانی، قاتل یا دزد بسیار خطرناک در شهر چرخ میدادند. چون این خطر را از قبل احساس کرده بودم برای خودم، خانمم و دخترم ویزا گرفتم و دو روز قبل از این که هرات سقوط کند، خانم و دخترم را به مشهد فرستادم.»
تابش در توضیح این که چرا مشهد را برای مهاجرت انتخاب کرد هم میافزاید: «ما مشهد را خانه دوممان میدانیم و پدربزرگهایمان از قدیم میگفتند هرات بوی امام را میدهد و این شد که ما هم از هرات به مشهد آمدیم. ما در دهه شصت هم یک دوره مهاجرت را در مشهد گذراندیم و احساس میکنیم اینجا، خانه و جای خودمان است و احساس غربت و بیگانگی آنچنانی نداریم.»
تابش با بیان این که تقریبا یک ماه و ۱۰ روز بعد از آمدن طالبان به هرات، همانجا بوده و نمیدانسته چه کند، میافزاید: «گاهی ریش میگذاشتم و گاهی ریش و سبیل را میزدم و میگفتم تغییر چهره بدهم مبادا بشناسندم. یکی میگفت فرار کن و برو و دیگری میگفت بمان. من حالت بسیار بدی را گذراندم و نمیدانستم چه کنم چون مادرم، سه پسرم، دو عروسم و نوهام در هرات بودند و هنوز هم هستند و من هم میخواستم همانجا باشم و از آنها مراقبت کنم تا مبادا روزی طالبان به خاطر من، بلایی سر اینها بیاورند و میگفتم خودم باشم بهتر است.»
او صحبتش را اینطور خاتمه میدهد: «کمکم دیدم چندان به شخص هنرمند کاری ندارند اما اعلام کردهاند که موسیقی حرام مطلق است و وقتی رگ و پوست و خون ما آغشته با موسیقی است حالت افسردگی در ما پیدا شد و مجبور شدم افغانستان را ترک کنم و به ایران بیایم.»
تابش در جواب این که وضعیت مادر، پسرها و عروسها و نوهاش که در هراتند این روزها چگونه است هم میگوید: «شکر که مشکل خاصی از این بابت که اولاد من هستند وجود ندارد، مگر مشکلاتی عام. مشکلاتی چون عدم امنیت، بیکاری، نبود امکاناتی چون برق و مواد سوختی یا عرضهشان با قیمت بسیار در صورت موجود بودن و مشکلاتی از این دست اما تا به حال کسی به آنها به خاطر این که پدرشان هنرمند بوده، کاری نگرفته است.»
رابطه طالبان با اهالی موسیقی؛ از گرفتن و شلاقزدن و آزاردادن تا ساز را به گردن انداختن
غلامسخی رسولی، دوتارنواز هراتی که از جمله حاضران در گروه تولید این قوالی رضوی هم بوده است، پیش از این و به بهانه اجرا در چهاردهمین جشنواره موسیقی نواحی ایران به خبرآنلاین گفته بود طالبان در دوره حکومت قبلیشان (۲۰۰۱–۱۹۹۶) میخواستند سازش را بشکنند، به گردنش بیندازند و در بازار بچرخانندش و پای او را که مقاومت میکرده است، با آب جوش سوزاندهاند. از جواد تابش میپرسیم آیا او هم تجربه چنین برخوردهایی از سوی طالبان با خود را در ذهن دارد؟ و او میگوید: «هنگام حضور طالبان در افغانستان، در سمت هرات، جوانان، دوستان و هرکس که مرا میشناخت با عشق و تضرع میگفت آقای تابش، دیوانه شدهایم، روانی شدهایم، به موسیقی نیاز داریم و من میگفتم خدایا! اینها، این مردم نیازمندند، اینها ضربه روحی خوردهاند و دعوتشان را میپذیرفتم اما تمام آن مشکلات بعدی را جلوی چشم داشتم؛ این که ممکن است طالبان مرا بگیرند، شلاق بزنند، اذیت کنند، ساز را به گردنم آویزان کنند و.... اما میگفتم عیبی ندارد، من که جرم و جنایتی نکردهام، مردم مرا میشناسند و طالبان هرچه با من کنند و حتی اگر دور شهر بچرخانندم مردم میدانند که به خاطر موسیقی است. با وجود این، خوشبختانه گیر نیفتادم.»
او با ذکر خاطرهای میافزاید: «هرچند در آن زمان، در دو، سه مورد در جایی مشغول اجرای موسیقی بودیم و ناگهان طالبان آمدند و ما شروع به قوالیخوانی کردیم! و دیدیم که به ما کار نگرفتند، همانجا نشستند، قوالی را شنیدند و راهشان را گرفتند و رفتند. من این را به حساب خوششانسیام، نیتم یا برکت همان اشعار مذهبی میگذارم که طالبان به ما کار نگرفتند وگرنه من هفت سال در دوره حضور طالبان در افغانستان، در کشور خودم بودم و موسیقی هم اجرا میکردم اما خوشبختانه هیچوقت گیر نیفتادم.»
منبع: جماران
کلیدواژه: افغانستان سهام عدالت لیگ برتر لیگ قهرمانان مقدماتی جام جهانی واردات خودرو ویروس کرونا آستان قدس رضوی طالبان افغانستان سهام عدالت لیگ برتر لیگ قهرمانان مقدماتی جام جهانی واردات خودرو ویروس کرونا موسیقی کلاسیک امام رضا ع
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۸۴۸۴۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پیشگویی ترسناک نوستراداموس زنده جهان؛ منتظر تاریکی مطلق باشیـد!
مردی که به او لقب «نوستراداموس زنده» را دادهاند در آخرین پیشگویی خود مدعی شده جهان امسال شاهد قطع فناوری ناشی از استفاده از فناوری پالس الکترومغناطیسی (EMP) خواهد بود. اما تکنولوژی EMP چیست و چه اثراتی میتواند داشته باشد؟
به گزارش روزیاتو، اتوس سالومه ۳۶ ساله که یک فراروانبین آموزشدیده اهل برزیل است اغلب بهخاطر دقت پیشبینیهایش ازجمله پیشبینی همهگیری کووید-۱۹، خرید توییتر توسط ایلان ماسک و حتی مرگ ملکه الیزابت، به عنوان یک پیشگو شناخته میشود.
او اکنون هشدار داده است که پیشرفت در جنگافزارها، مانند فناوری پالس الکترومغناطیسی میتواند اثرات مخربی بر جهان داشته باشد.
او تصریح کرد که پیشبینیاش نه در مورد یک رویداد طبیعی، بلکه در مورد آزمایشهایی است که شامل فناوری پالس الکترومغناطیسی و تشدید تنشها میان ایران و اسرائیل میشود که بهطور بالقوه منجر به درگیری در مقیاسی بزرگتر خواهد شد و راه را برای رویدادی شبیه به جنگ جهانی سوم هموار خواهد کرد.
تکنولوژی فناوری پالس الکترومغناطیسی یا EMP چیست؟EMP ابزاری تخصصی برای غیرفعال کردن سیستمهای اطلاعاتی است که با ایجاد پالسهایی، تجهیزات و زیرساختهای الکترونیکی را بدون آسیب مستقیم به افراد یا ساختمانها مختل میکند.
فناوری پالس الکترومغناطیسی در ابتدا به عنوان یک ابزار استراتژیک در طول جنگ سرد از سوی ایالات متحده و شوروی استفاده شد، تکامل یافت و امروزه دستگاههای EMP محلیسازیشده غیرهستهای یک تهدید قابل توجه برای سناریوهای مدرن وابسته به تکنولوژی هستند.
زمینه تاریخی و تهدیدات کنونیسالومه اهمیت تاریخی فناوری EMP را مورد بحث قرار میدهد و به رویدادهایی مانند آزمایش موسوم به استارفیش پرایم (Starfish Prime) ایالات متحده در سال ۱۹۶۲ اشاره میکند که پتانسیل مخرب انفجارهای هستهای در ارتفاع بالا بر سیستمهای ارتباطی جهانی را نشان داد.
در سال ۱۹۶۲، ایالات متحده یک کلاهک هستهای ۱.۴ مگاتنی را در این آزمایش در ارتفاع ۴۰۰ کیلومتری بالای اقیانوس آرام منفجر کرد.
این انفجار که قویترین آزمایش هستهای جهان در ارتفاع بالا بوده است، یک پالس الکترومغناطیسی قوی ایجاد کرد که توانست ارتباطات رادیویی جهانی را مختل کند، منجر به از کار افتادن اولین ماهواره بریتانیا، Ariel-۱، شود و حتی به منفجر شدن چراغهای خیابانها در هاوایی بیانجامد.
او بر علاقه کنونی جهان به فناوری EMP تاکید میکند که کشورهای پیشرفتهای مانند ایالات متحده آمریکا، روسیه و چین در توسعه آن برای اهداف استراتژیک خود سرمایهگذاری میکنند و حتی کره شمالی به دنبال آن است.
نقش هوش مصنوعی و سناریوهای آیندهسالومه پیشبینی میکند که در سال ۲۰۲۴، کشورهایی مانند اسرائیل و ایران ممکن است فناوریهای هوش مصنوعی را در استراتژیهای دفاعی و تهاجمی خود بگنجانند که بهطور بالقوه تنشها را تشدید خواهد کرد. او ماهیت دوگانه هوش مصنوعی را به عنوان ابزار حفظ صلح و محرک احتمالی درگیری برجسته کرده است.
اثرات آنی و بلندمدت حمله EMPاثرات فوری آن شامل ویران کردن زیرساختهای الکتریکی، از بین بردن فوری منابع آب و انرژی و سیستم گرمایشی خواهد بود.
ماشینها، کامپیوترها، تلفنها، حملونقل، بانکداری… هر چیزی که از اجزای الکتریکی استفاده میکند یا برای کار به سیستمهای الکترونیکی متکی است، از کار خواهد افتاد.
این تکنولوژی دسترسی شما به آب، گرما و غذا – سه عنصر پایه هرم مازلو – را از بین میبرد و اساساً در نتیجه باعث فروپاشی اجتماعی میشود؛ بنابراین اثرات بلندمدت حمله EMP شامل کاهش چشمگیر جمعیت خواهد بود.
طی هفتهها و ماهها، اکثر مردمی که در شهرها زندگی میکنند از تشنگی یا گرسنگی میمیرند و یا در وحشت و خشونت کشته میشوند. هرکسی که به درمان منظم پزشکی نیاز داشته باشد نیز هیچ شانسی برای زنده ماندن نخواهد داشت.
دسترسی به اندک ذخایر غذا و آب مسلماً توسط دولت و ارتشها یا بانفوذترین و خشنترین باندهای مسلح کنترل میشود.
در ایالات متحده، مطالعات وزارت انرژی تخمین میزند که تا ۵ سال طول میکشد تا تنها ۲۰ درصد از شبکه دوباره آنلاین شود، در این مرحله جامعه مدرن تقریباً فرو میپاشد.
آیا راهی برای دفاع در برابر حمله EMP وجود دارد؟دفاع در برابر حمله EMP به دلیل ماهیت خط دید و استقرار آن در صدها کیلومتر بالاتر از سطح زمین، چالشهای مهمی را به همراه دارد.
برخلاف سامانههای دفاع موشکی هستهای، که موشکها را قبل از ورود مجدد رهگیری میکنند، رهگیری موشکهای EMP در بازه زمانی کوتاه ۱۵ تا ۲۰ دقیقه تقریباً غیرممکن است.
حفاظت سطح زمین در برابر EMP نیازمند ارتقاء گسترده اجزای شبکه برق قدیمی مانند ترانسفورماتورها و پستهای برق است.
با این حال با وجود این تلاشها، اثربخشی چنین اقداماتی در مواجهه با یک حمله گسترده EMP محدود خواهد بود.