کتابفروشی دیواری قـورخـانـه
تاریخ انتشار: ۱۶ آذر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۸۶۴۰۱۶
همشهری آنلاین _ ابوذر چهل امیرانی: هرچه هست، پسرش «امیر اباذری»، پس از فوت او، چراغ این کتابفروشی را روشن نگه داشته و با اینکه میگوید تعداد کتابخوانها کم شده و بعضی روزها حتی یک مشتری هم سراغش نمیآید، اما مدام از علاقهاش به این کار برایمان میگوید و حتی حاضر نیست پول خوبی بابت فروش اینجا بگیرد و سراغ کار دیگری برود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
درست جایی که همهروزه هزاران مسافر از قطارهای مترو ایستگاه میدان امام خمینی(ره) پیاده میشوند و خودشان را به بازارهای منطقه ۱۲ و مراکز دولتی خیابان خیام میرسانند، چند قفسه کتاب به سینه دیوار میخ شده است. با وجود این، فقط چند نفری مقابل «کتابفروشی قورخانه» میایستند، همانهایی که یا کتابخوان هستند یا شکل و شمایل این کتابفروشی بیویترین برایشان جالب است. کتابفروشی قورخانه، همانطور که روی تابلو آن نوشته شده، سال ۱۳۴۰ راهاندازی شده است. عمق این کتابفروشی بین ۳۰ تا ۴۰ سانتیمتر، درازایش ۴متر و ارتفاعش ۲متر و ۴۰ سانتیمتر است، یعنی یک کتابفروشی عمودی و خاص.
«امیر اباذری» که مالک فعلی این کتابفروشی است، میگوید: «۹اردیبهشت سال ۱۳۸۸ که پدرم فوت کرد، مصادف شد با دیپلم گرفتن من. سراغ دانشگاه و کار دیگری نرفتم و از همان زمان در این کتابفروشی مشغول کارم. البته قبل از آن هم به اینجا میآمدم و کمک دست پدرم بودم.»
متولد سال ۱۳۵۸ است و وقتی از او میپرسیم چرا پدرش ۶۰ سال پیش، آن هم زمانی که قیمت زمین در این محدوده کم بوده، مغازهای نخریده و این کتابفروشی کمعرض را راه انداخته است، میگوید: «پدرم زمانی که من به دنیا نیامده بودم، این کتابفروشی را راه انداخته بود. نمیدانم چطور این سبک کتابفروشی دیواری به ذهنش رسیده یا چه کسی به او این پیشنهاد را داده است. متأسفانه آن زمان هم که زنده بود، این سؤال را از او نپرسیدم، ولی فکر میکنم در دهه ۴۰ کتابفروشهای زیادی در خیابان خیام وجود داشتند که همگی، بهجز پدرم، تغییر شغل دادند.»
کتابفروشی دیواری اباذری جایی برای نشستن او ندارد. قبل از اینکه پیادهرو خیابان خیام بهسازی و نیکمتهایی در آن نصب شود، از صبح تا غروب در همین پیادهرو روی صندلی تاشو مینشست. در این سالها، گرما و سرمای هوا را تحمل کرده و میلیونها بار اطراف مغازهاش قدم زده تا وقت خود را پر کند. باران و برف که میآید، زیر سایهبان کتابفروشیاش، کنار کتابها میایستد و به رهگذران بدون چتر هم تعارف میکند تا زیر سایهبان بایستند و خیس نشوند. گرمای هوا هم سختیهای خودش را دارد و در این مغازه کولر یا پنکهای وجود ندارد که صاحبش را خنک کند. اباذری درباره ساعت کاریاش میگوید: «روزهایی که بازار خوب است، ساعت ۹ به مغازه میآیم و تا ساعت ۱۹ میمانم. روزهای دیگر هم با یک ساعت تأخیر مغازه را باز میکنم.»
بازار او اوایل ماه خوب میشود، همان زمانی که کارمندها حقوق گرفتهاند و میتوانند از او خرید کنند. اباذری ادامه میدهد: «اول صبح تعدادی از کتابهایی را که حراج کردهام، کنار قفسههای کتاب میچینم. بعد کتابها را موضوعبندی و در جای خودشان میگذارم. گاهی اوقات هم با مشتریها سرگرم صحبت میشوم و بیشتر اوقات کتابهای ادبیات، رمان و تاریخی میخوانم. البته بیشترین وقت من در طول روز به نشانی دادن تلف میشود، چون اینجا مسافرهای زیادی از ایستگاه مترو بیرون میآیند و دنبال مراکز دولتی خیابان خیام میگردند.»
کار کردن در چنین شرایطی اصلاً قابل تحمل نیست و از عهده هر کسی برنمیآید. وقتی از اباذری میپرسیم چطور این وضعیت را تحمل میکند، میگوید: «عشق به کتاب و شغل پدریام، مرا پاگیر کرده است. اینجا بازارهای زیادی وجود دارد. میتوانم با موتورسیکلتم روزانه پول زیادی با حمل بار و مسافر در بیاورم، اما نمیتوانم از این کار دست بکشم. حتی اگر کسی پیدا شود و پول زیادی برای خرید اینجا بدهد، حاضر نیستم این کتابفروشی را رها کنم و دنبال کار دیگری بروم.»
این کتابفروشی به دیوار ایستگاه مترو امام خمینی(ره) چسبیده که روزگاری دیوار قورخانه (کارخانه اسلحهسازی) بوده است. حدود ۱۵۰۰ جلد کتاب با موضوعات ادبیات، تاریخ، فلسفه، رمان و مذهبی دارد که ۹۰درصد آنها دستدوم هستند. گرانترین کتاب ۱۰۰ هزار تومان قیمت دارد که درباره تاریخ ایران قبل از اسلام تا دوره معاصر است. کتابهای کمحجم هم که حراج خوردهاند، ۵ هزار تومان قیمت دارند. اباذری درباره نحوه تهیه کتابهای کتابفروشیاش میگوید: «بعضی از کتابها چاپ روز هستند که از انتشاراتیها و همکارانم در حوالی میدان انقلاب میخرم. کتابهای قدیمی را هم از کتابخانههای خانگی میخرم. مبادله کتاب هم انجام میدهم.» بهطور میانگین، روزانه ۱۰ تا ۱۵ مشتری دارد که برخی از آنها ثابت هستند و اگر کتابی سفارش بدهند، اباذری برایشان تهیه میکند.
بیشتر مشتریهایش را کارمندان تشکیل میدهند و بین آنها کاسبان بازار تهران هم دیده میشود. او با ابراز تأسف از فاصله گرفتن جوانها از کتاب میگوید: «وقتی این کار را شروع کردم، بیشتر مشتریهایم را جوانهای ۲۰ ساله و جوانتر تشکیل میداند، اما حالا بیشترشان میانسال به بالا هستند. بیشتر جوانها اوقات فراغت خودشان را در فضای مجازی پر میکنند و لابد احساس میکنند دیگر به خواندن کتاب نیاز ندارند. این در حالی است که در کشورهای پیشرفته، سرانه کتابخوانی بالاست و کتابها هم بیش از ۱۰۰ هزار تیراژ دارند. متأسفانه وضعیت انتشار کتاب در کشورمان خیلی بد شده و الان بیشتر کتابها در ۱۰۰ تا یکهزار نسخه منتشر میشوند. براساس آمار، ۲۵ هزار کتابفروش فعال در کشورمان وجود دارد. اگر قرار باشد به هریک از این کتابفروشیها فقط یک نسخه کتاب داده شود، باید هر کتاب ۲۵ هزار تیراژ داشته باشد. شیوع بیماری کرونا هم ضربه سنگینی به کار ما زد و مردم از کتاب فاصله بیشتری گرفتند.»
دور از دسترس سارقاناباذری در حوالی میدان امام حسین(ع) زندگی میکند و یک دختر ۷ ساله دارد. خوشبختانه همسرش با کار و درآمد کم او مشکلی ندارد و خوشحال است که شغل آبرومندی دارد. تاکنون کارمندان شهرداری یا مترو مانع فعالیت او نشدهاند و میدانند سند اینجا به نام پدر اوست. در این ۶۰ سال سارقی به این مغازه شبیخون نزده، ولی پیش آمده که برخی افراد کتابی را سهوی یا عمدی برده و پولش را نداده باشند. این کتابفروشی درهای متحرکی دارد که بهصورت ریلی حرکت میکند و قفل میشود. قسمت بالای قفسهها سفت و محکم شده تا باران و برف کتابها را خیس نکند و راهی هم برای ورود موشها ندارد که بتوانند کتابها را بجوند.
منصف است«علی رئیسی» جانباز دوران دفاعمقدس است و به کتابهای مذهبی علاقه زیادی دارد. او کتابهایش را از این کتابفروشی تهیه میکند و معتقد است که فروشنده منصفی دارد. رئیسی میگوید: «سالهاست که این کتابفروشی را میشناسم و اگر کسی قصد خرید کتاب داشته باشد، اینجا را معرفی میکنم.»
معرفی کنید«حسین مقتدر» تاکنون کتابی از این کتابفروشی نخریده، اما بارها اینجا را به آشنایان خود معرفی کرده است. میگوید: «غیر از عمودی و خاص بودن این کتابفروشی، اینجا قدمت زیادی دارد. خودم از ۸ سالگی با این کتابفروشی آشنا شدهام و الان ۵۶ سالهام. این مراکز فرهنگی نیاز به معرفی دارند.»
کد خبر 640414منبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: خیابان خیام پیاده رو کتاب ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۸۶۴۰۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اسیر در دیوار زرد: اینجا دارم هدر میروم!
به گزارش "ورزش سه"، چارچوب دفاعی بروسیا دورتموند به دنیای فوتبال نشان داد که پست شماره 9 آن چیزی نیست که کیلیان امباپه را خوشحال میکند.
دیوار زردی که او در 90 دقیقه بازی رفت نیمهنهایی لیگ قهرمانان اروپا در آن گرفتار شده بود، مثالی عالی برای رئال مادریدی بود که شروع به آماده شدن برای ورود این بازیکن فرانسوی میشود و در رئال مدتی است که میدانند امباپه هرگز یک شماره 9 ایدهآل نیست.
دیشب فقط ویتینیا و مارکینیوش در پی اس جی درخشیدند و نگذاشتند پاریس با شکستی سنگینتر برگردد. اگر آن تکل دقیق دقیقه پایانی مدافع برزیلی نبود، پی اس جی با بیشتر از یک گل سیگنال ایدونا پارک را ترک میکرد. ویتینیا مثل هر دو بازی رفت و برگشت برابر بارسا جواهر خط میانی تیمش بود و مهاجمان قدر پاسهای او را ندانستند. با این نتیجه، تیم آلمانی دلایلی خوب برای رویای یک فینال دیگر بعد از 2013 دارد اما گام به گام. آنها ابتدا باید از پارک دو پرنس دیدن کنند.
یافتن راه حل قبل از ورود امباپه
در تابستان گذشته، وینیسیوس مجبور شد بخشی از آموختههای خود را تغییر دهد، درسی که او را به یکی از بهترینها در فاز تهاجمی تبدیل کرده است. در واقع او خود را در خدمت ماموریت جدید آنچلوتی قرار داد. این ستاره برزیلی از زمانی که فوتبالش را شروع کرد، بهعنوان وینگر چپ بیشترین لذت را از بازی برده اما این تا رسیدن جود بلینگام به رئال بود.
آنجا شماره هفت رئال متوجه شد که بازی در نقشی غیر از وینگر، به او اجازه میدهد تا به دروازه نزدیکتر شود و او حالا کاملاً با نقش جدید خود سازگار شده، نقشی که میتواند مقدمه ورود کیلیان امباپه به رئال باشد.
شماره هفتی فرانسوی بهعنوان پست 9 مناسب نیست و قبلاً چندینبار به وضوح نشان داده است که در آن موقعیت احساس راحتی نمیکند. بازی لیگ قهرمانان برابر بروسیا نمونه کامل آن بود. کیلیان در نیمه اول محو بود و در نیمه دوم کمی بهتر اما نتوانست ناجی تیمش از جهنم دورتموند شود. رئال مادرید این مشکل را به موقع دید و حس کرد. رئال درست قبل از ورود بازیکن PSG به دنبال راه حلی برای آن بود.
کیلیان اسیر در دیوار زرد
ادین ترزیچ یک دیوار زرد رنگ برای کیلیان امباپه طراحی کرد. چارچوب دفاعی او کافی بود تا ستاره فرانسوی را عصبانی کند. عصبانی از اینکه آنطور که میخواست در جریان بازی قرار نگرفت. با هوملس که بهترین نسخه خود را بازیافته، امباپه دشواریهای زیادی در زمین داشت. او با تکلهای زیبای خود بارها امباپه را ناکام گذاشت و چندینبار ضد حمله فرانسویها را قطع کرد.
دیشب امباپه در حمله احساس تنهایی میکرد. بهترین عملکرد او درست زمانی بود که او به سمت چپ رفت. کیلیان یک توپ به تیر زد و پرتحرکتر نشان داد. در مجموع او ناامید و ناتوان از یافتن خط ارتباطی با ویتینیا، شماره هفت، سایه فوتبالیستی بود که ما به آن عادت کردهایم.
چهره گرفته و عصبی امباپه در پایان بازی حس واقعی او در پایان مسابقهای را نشان میداد که شاید مقدمه پایان رویای فینال لیگ قهرمانان برای او باشد و این بدترین وداع ممکن او با پاریس خواهد بود. 90 دقیقه دیگر در پارک دو پرنس و با امباپه در پست محبوبش، همه چیز ممکن خواهد بود.