پیامدهای نابرابریهای اجتماعی
تاریخ انتشار: ۱۶ آذر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۸۶۵۵۵۴
مهدی قدیمی؛ نابرابری اجتماعی (فاصله طبقاتی) از مفاهیم پیچیدهای است که با ساختارهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، آموزشی، بهداشتی، درمانی و... موجود در یک جامعه، درهم تنیده شده و برای تحلیلگران اجتماعی و تحلیلگران سایر حوزهها به پدیدهای دشوار بدل شده است.
در تعریفی ساده میتوان گفت نابرابری به فقدان دسترسی افراد یک جامعه انسانی به موقعیتها و فرصتهای برابر اقتصادی، سیاسی و.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تفاوتهای اجتماعی از جمله تفاوت در سبک زندگی، میزان درآمد و حقوق، پاداش و امتیاز افراد درصورتیکه در جامعه نهادینه شود، سبب بروز نابرابری میشود.
نابرابری در زمینههای مختلف اقتصادی، سیاسی و... مانع دسترسی عادلانه و برابر افراد جامعه به منابع و فرصتهای موجود میشود. دسترسی نابرابر به امکانات ضروری، چون استخدام، امکانات آموزشی، بهداشتی، درمانی و... از جمله عوامل نامطلوب نابرابری است.
در شرایطی که رفاه اجتماعی و اقتصادی حق طبیعی و شهروندی افراد محسوب میشود؛ نابرابری سبب طردشدن افراد از اجتماع میشود. این طردشدگی از لحاظ روحی و روانی آسیبهای فراوانی بر اقشار درگیر وارد میکند و عوارض ناخوشایندی مانند خشم و نارضایتی و افسردگی را در پی دارد.
نابرابری جامعه را لایهلایه کرده و شکافهای عمیقی را بین این لایهها ایجاد میکند. نابرابری اجتماعی حتی منجر به این میشود که مردم احساس تهیدستی کرده و مانند فقرا رفتار کنند (در این ارتباط احساس فقیربودن عمیقتر از خود فقر است و اینان در تصمیمگیریهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی خود؛ انتخابهایی مانند فقرا دارند و این امر از جمله تأثیرات روانی نابرابری اجتماعی است).
اما اگر پرسیده شود علل ایجاد نابرابری چیست؟ برخی از محققان، تفاوتهای فردی را از جمله تواناییهای ذاتی و سختکوشی از دلایل اصلی نابرابری میدانند؛ اما برخی دیگر تفاوتهایی را که جامعه بین افراد قائل میشود، دلیل اصلی نابرابری معرفی میکنند.
به این ترتیب میتوان گفت که یکی از مفاهیم اساسی در علوم اجتماعی، مفهوم نابرابری اجتماعی یا فاصله طبقاتی است که یک مفهوم پیچیده در تحلیل پدیدههای اجتماعی است و گاهی از آن بهعنوان عامل اصلی بسیاری از آسیبهای اجتماعی نام برده میشود.
در واقع یک نظام اجتماعی برای اینکه از انسجام، همبستگی اجتماعی و تعادل برخوردار باشد، باید از حداقلی از برابری اجتماعی برخوردار باشد و بالعکس؛ یعنی وقتی نابرابری اجتماعی در یک نظام اجتماعی افزایش مییابد، از انسجام، همبستگی و تعادل اجتماعی کاسته میشود و آسیبهای اجتماعی بسیاری شکل میگیرد.
در این نوشتار سعی میشود به رابطه نابرابریهای اجتماعی با بعضی از مهمترین مفاهیم اجتماعی آسیبزا پرداخته شود تا این موضوع مورد توجه برنامهریزان اجتماعی، مدیران جامعه و مسئولان اجتماعی قرار گیرد و در اداره جامعه به کار گرفته شود.
هنگامی که از نابرابری اجتماعی صحبت میکنیم، منظورمان یک مفهوم کلی اجتماعی است که نابرابری اقتصادی مهمترین رکن این مفهوم است. به این ترتیب میتوان گفت نابرابری اجتماعی دارای ارکان مهمی مانند نابرابری اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، آموزشی، بهداشتی، قومی و... است.
اولین نکته قابل توجه این است که بهطورکلی بین میزان نابرابری اجتماعی و میزان انسجام اجتماعی رابطه معکوس وجود دارد؛ یعنی به میزانی که نابرابری اجتماعی افزایش مییابد.
به همان میزان از انسجام و یکدستی جامعه کاسته میشود و به شکافهای اجتماعی افزوده میشود. دومین نکته قابل توجه این است که بین میزان نابرابری اجتماعی در یک جامعه و میزان همبستگی اجتماعی هم رابطه معکوس وجود دارد؛ یعنی در یک جامعه به مقداری که به نابرابری اجتماعی افزوده میشود به همان مقدار از همبستگی اجتماعی کاسته میشود.
منظور از همبستگی اجتماعی نیرویی است که افراد یک جامعه را به هم پیوند میدهد و نابرابری اجتماعی و تبعیض بین افراد یک نظام اجتماعی، سبب ایجاد نوعی گسست اجتماعی و کاهش پیوندهای اجتماعی افراد در یک جامعه میشود.
نکته سوم قابل توجه این است که بین میزان نابرابری اجتماعی و میزان آزادی هم رابطه معکوس وجود دارد؛ یعنی در نظامهای اجتماعی که نابرابری اجتماعی بهویژه در حیطه اقتصادی افزایش مییابد؛ احتمال شکلگیری آزادی در آن جامعه کاهش مییابد.
در واقع نظامهای اجتماعی برای شکلگیری آزادی به حداقلی از برابری اجتماعی، اقتصادی و سیاسی نیاز دارند و حتی برای شکلگیری دموکراسی نیز نظامهای اجتماعی نیازمند حداقلی از برابری اجتماعی و اقتصادی هستند، زیرا در نظامهایی که نابرابری اقتصادی بیش از حد معمول باشد، نه آزادی شکل میگیرد و نه دموکراسی در شکل مطلوب خود شکل خواهد گرفت.
تجربه کشورهای پیشرفته نیز مؤید همین نظریه است که در این کشورها زمانی دموکراسی شکل گرفت که به حداقلی از برابری اجتماعی و اقتصادی دست یافتند.
نکته چهارم قابل توجه این است که بین نابرابریهای اجتماعی و همبستگی قومی نیز رابطه معکوس وجود دارد؛ یعنی اینکه هرچقدر نابرابری اجتماعی و احساس تبعیض قومی در یک نظام اجتماعی افزایش یابد، به همان میزان به نارضایتی قومی و تنشهای اجتماعی و سیاسی افزوده میشود.
اقوام مختلف احساس میکنند در حق آنها تبعیض شده و وارد تنشهای قومی میشوند. به عبارت دیگر ریشه بسیاری از اختلافات و تنشهای قومی در احساس تبعیض و احساس نابرابری در میان اقوام مختلف است.
نکته پنجم قابل توجه این است که بین نابرابری اجتماعی و خشونت اجتماعی نیز رابطه مستقیم وجود دارد؛ یعنی هرچقدر نابرابری و احساس تبعیض در یک جامعه بیشتر باشد؛ به همان میزان رفتارهای خشونتآمیز نیز افزایش مییابد و افراد مختلف که احساس تبعیض میکنند بهطور ناخودآگاه از خود رفتارهای خشونتآمیز بروز میدهند.
اگر در یک جامعه نابرابری گسترش یابد، مذهب نیز نمیتواند نقش همبستگی خود را ایفا کند. در واقع در یک نظام اجتماعی نسبتا برابر، مذاهب میتوانند نقش کاتالیزور را بازی کرده و باعث افزایش همبستگی اجتماعی و انسجام شده و در جامعه از تنشها و خشونت جلوگیری کنند و نوعی آرامش و یکدستی در جامعه به وجود آورند؛ اما در جامعهای که نابرابری اجتماعی افزایش مییابد، مذاهب مختلف نیز به تنشهای اجتماعی دامن میزنند.
در کشور افغانستان؛ مذاهب و قومیتهای مختلف در یک موقعیت نابرابر خودشان عامل تنش و خشونت افسارگسیخته هستند.
نکته مهم دیگر رابطه بین نابرابری اجتماعی و اخلاق است که بین این دو متغیر نیز رابطه معکوس وجود دارد؛ یعنی به میزانی که در یک جامعه به نابرابریهای اجتماعی افزوده میشود، از میزان رفتارهای اخلاقی و اخلاقمحورانه کاسته میشود و افراد رفتارهای غیراخلاقی بیشتری از خود بروز میدهند.
در کشورهای اسکاندیناوی که مردم در یک موقعیت نسبتا برابر هستند؛ از خود رفتارهای اخلاقی بیشتری نشان میدهند. در واقع در این جوامع؛ میزان خشونت پایین است، پلیس، دادگستری و زندانها کار زیادی ندارند و به مقدار زیادی آرامش، شادابی و نشاط در جامعه وجود دارد.
همچنین باید افزود که بین میزان نابرابری اجتماعی و مشارکت اجتماعی نیز رابطه معکوس وجود دارد؛ یعنی هرقدر در یک نظام اجتماعی به نابرابری اجتماعی افزوده شود به همان میزان از مشارکت مردم در امور مختلف اقتصادی، سیاسی و اجتماعی کاسته میشود و در این ارتباط با افزایش نابرابری اجتماعی از مقبولیت و مشروعیت نظام سیاسی نیز کاسته خواهد شد.
از سوی دیگر، بین نابرابری اجتماعی-طبقاتی و ناهنجاریها و آسیبهای اجتماعی رابطه مستقیم وجود دارد؛ یعنی اینکه به میزانی که به نابرابریهای اجتماعی و طبقاتی افزوده میشود، به همان میزان به ناهنجاریهای اجتماعی مانند قتل، دزدی، اعتیاد، قاچاق مواد مخدر، روسپیگری، احتکار کالا، خودکشی، ارتشا، اختلاس و... افزوده میشود.
همچنین باید افزود که بین میزان نابرابری اجتماعی و مشارکت اجتماعی نیز رابطه معکوس وجود دارد. یعنی هرچقدر در یک نظام اجتماعی به نابرابری اجتماعی افزوده شود به همان میزان از مشارکت مردم در امور مختلف اقتصادی، سیاسی و اجتماعی کاسته میشود و در این ارتباط با افزایش نابرابری اجتماعی از مقبولیت و مشروعیت نظام سیاسی نیز کاسته میشود.
پرسش اصلی این است که علل ایجاد نابرابری چیست؟ همانطورکه گفته شد برخی از محققان، تفاوتهای فردی را از جمله تواناییهای ذاتی و انگیزشهای فردی را از جمله دلایل اصلی نابرابری میدانند.
اما برخی دیگر، تفاوتهایی را که جامعه بین افراد قائل میشود، دلیل اصلی نابرابری معرفی میکنند؛ برای مثال «منتسکیو»، حقوقدان و متفکر سیاسی فرانسوی، ریشههای نابرابری را در ذات جامعه انسانی جستوجو میکند و بر این باور است که تا حد امکان برای جلوگیری از گسترش ناهنجاریهای اجتماعی باید از میزان نابرابریهای اجتماعی کاسته شود.
«ولتر»، فیلسوف فرانسوی نیز با «منتسکیو» همعقیده است و چنین بیان میکند که طبیعت جامعه انسانی به گونهای است که باعث ایجاد نابرابری میشود و این حکومتها هستند که باید برای کاهش این نابرابریها تدابیری بیندیشند.
در این میان؛ دسته سومی نیز هستند که در این زمینه از دیدگاه متفاوتی برخوردار هستند. برخی از این اندیشمندان و جامعهشناسان نابرابری اجتماعی را یک پدیده طبیعی تلقی نکرده و عامل اصلی ایجاد نابرابری اجتماعی را دستکاری مناسبات اجتماعی توسط طبقه حاکم در جامعه میدانند که با هدف حفظ منافع صاحبان قدرت انجام میگیرد.
برابری نسبی اجتماعی در جامعه، کلید ثبات و امنیت اجتماعی است. دسترسی برابر به موقعیتهای شغلی، درآمدی، رفاهی و تحصیلی سبب میشود افراد جامعه احساس رضایت کرده و در مقام مقایسه خود با دیگران احساس محرومیت نکنند.
در واقع نابرابری اجتماعی در دو بعد فردی و اجتماعی آثار سوئی از خود بر جای میگذارد. کاهش مشارکت اجتماعی، رواج خشونت، عدم احساس امنیت اجتماعی، ازبینرفتن همدلی و روابط اجتماعی مطلوب و... از جمله اثرات سوئی هستند که جوامع بشری مبتلا به نابرابری را تهدید میکنند و سبب نارضایتیها و اعتراضات عمومی میشوند.
افزایش نابرابری با افزایش مشکلات اجتماعی و سلامت اجتماعی ارتباط مستقیم دارد. گفته میشود نابرابری بر نحوه تفکر درباره عدالت اجتماعی و بر نحوه همبستگی و انسجام اجتماعی و حتی نوع بیماریهایی که ممکن است یک فرد در طول زندگی به آن مبتلا شود، تأثیر دارد.
به عبارت دیگر نابرابری میتواند حتی طول عمر افراد را نیز تحت تأثیر قرار دهد و در افزایش مرگومیر افراد نیز میتواند مؤثر واقع شود. در ایران فعلی نابرابری اقتصادی و اجتماعی و فاصله طبقاتی بسیار بیشتر از حد نرمال است و طبیعتا این امر آثار سوئی با خود به همراه دارد و باعث شکافهای عمیق اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، مذهبی، قومی، نسلی و... میشود.
در واقع در یک دهه گذشته و قبل از آن جامعه ایران با تحمل تورمهای شدید دورقمی و گاه نزدیک به ۳۰ تا ۴۰ درصدی دچار فقر شدید و بهویژه فاصله طبقاتی عمیق شده است که تحمل آن برای جامعه بسیار دردآور است؛ برای مثال درآمد و داراییهای دو دهک بالای جامعه حدود ۱۴ برابر دو دهک اول است.
قیمت مسکن در تهران، هر متر مربع، از دو تا سه میلیون تومان در جنوب شهر تا ۷۰ تا ۸۰ میلیون تومان در شمال شهر متفاوت است و میانگین قیمت هر مترمربع مسکن در تهران حدود ۳۱ میلیون تومان است که خرید آن با درآمد سه تا چهار میلیونی در ماه، بیشتر به یک رؤیا میماند تا واقعیت.
این مناسبات در کنار بیکاری، اعتیاد، درآمد ناکافی، فقر شدید و... باعث بروز ناهنجاریهای بسیاری در جامعه شده است. هرچند گفته میشود گسترش فقر در یک دهه گذشته مسئله اصلی ایران است، اما به نظر میرسد توزیع ناعادلانه درآمد و ثروت مسئله مهمتری است.
مسئولان و ادارهکنندگان باید راهی برای کاهش فاصله طبقاتی و حلکردن این مسئله پیدا کنند، چون جامعه تحمل چنین نابرابری عمیق و غیرعادلانهای را نخواهد داشت و تداوم آن در درازمدت با مشکلات عدیدهای همراه خواهد بود.
منبع: فرارو
کلیدواژه: فاصله طبقاتی قابل توجه این است که بین نابرابری های اجتماعی اجتماعی کاسته می شود یک نظام اجتماعی نابرابری اقتصادی برابری اجتماعی همبستگی اجتماعی ایجاد نابرابری اجتماعی افزایش اجتماعی افزوده افزایش می یابد اصلی نابرابری کاسته می شود افزوده می شود همان میزان بین نابرابری فاصله طبقاتی احساس تبعیض ناهنجاری ها نابرابری ها یک جامعه تنش ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۸۶۵۵۵۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
وابستگی اقتصادی اسارت میآورد
ایسنا/خراسان رضوی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی گفت: شعار سال ۱۴۰۳ «جهش تولید با مشارکت مردم» نامگذاری شده و این امر بیانگر این است که اقتصاد اساساً زمینهساز استقلال یک کشور است؛ زیرا وابستگی اقتصادی اسارت میآورد و این وابستگی انسانها را تحت تاثیر قرار میدهد و آنها را مزدور میکند.
سید صولت مرتضوی امروز، ۱۰ اردیبهشتماه در جشنواره امتنان که در سالن تلاش مجموعه فرهنگی ورزشی کارگران شهید برونسی مشهد برگزار شد، اظهار کرد: خداوند را شاکرم که به بهانه جشنواره امتنان در جوار امام رضا(ع) گردهم جمع شدهایم و در هفته کارگر با کارگران، کارفرمایان و بازنشستگان در میان شما عزیزان هستم. هفته کارگر فرصت مغتنمی است تا مدیران دستگاه اجرایی و دولتمردان به بررسی ابعاد پیدا و پنهان خدمات کارگران بیاندیشند و رسیدگی کنند.
وی بیان کرد: موضوع کار و کارگر دو مقولهای هستند که اساسا عنصر تعالی، پیشرفت و آبادانی هر جامعهای را رقم میزنند. در دیداری که در روزهای گذشته مقام معظم رهبری با کارگران داشتند، آیتالله خامنهای به تفصیل در خصوص مقام کار و کارگر سخن گفتند و دو مقوله کارگر از منظر اسلام و کارگر از دیدگاه سایر مکاتب را تفکیک کردند؛ که از منظر احکام و آموزههای دینی جایگاه کارگر جایگاهی بسیار رفیع است و از آیات و احکام قرآن چنین برداشت میشود که جوهره پیشرفت و تعالی کار و تلاش است.
کارگر ستون فقرات تولید است
وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی گفت: کارگر در منظر پویای اسلام، ابزاری برای تولید نیست بلکه کارگر خالق است و این خالق میتواند تولید را برای صنعت به ارمغان بیاورد. از منظر مقام معظم رهبری تولید ستون فقرات اقتصاد است و کارگر ستون فقرات تولید است و نفس کار و تلاش در مکتب اسلام صاحب ارزش است. وابستگی اقتصادی عوامل مختلفی از قبیل عدم ایمان به خداوند و شهوت قدرت را دارا است و اگر امروزه مشاهده میکنیم که نظام جمهوری اسلامی ایران قطببندی حاکم و رایج بر جهان را فرو ریخته است به دلیل زحمتهای کارگران جمهوری اسلامی ایران است که باعث پدید آمدن استقلال مالی در سطح کشور شدهاند.
مرتضوی ادامه داد: ایرانی که در سالهای گذشته برای خرید وانتتویوتا، سیمخاردار و امکانات اولیه دفاعی محتاج بیگانگان بود، امروزه به دست و توان کارگران ایرانی کروز پرتاب میکند و موشکهای نقطهزن خاص را پدید میآورد؛ که این امور از تلاش و زحمتهای کارگران جمهوری اسلامی ایران حاصل شده است. کارگران ایرانی در زمینههای مختلفی موفق شدهاند و برای ایران موفقیت کسب کردهاند و این امر به این دلیل است که کار را جهاد میدانند و نگاهی خالص به کار دارند که میتواند استقلال اقتصادی را که بسترساز اقتصاد سیاسی است، فراهم کند. از سوی دیگر کارفرمایان هم در این امر دخیل بوده و متاسفانه برخی از آنها در جامعه کارگری و کارفرمایی به دنبال دوقطبیسازی هستند؛ اما باید توجه کنند که کارگر و کارفرما یکی هستند و رابطه کارگری و کارفرمایی رابطه محب و محبوبی است و طرفین باید همدیگر را دوست داشته باشند.
وی تصریح کرد: اگر توان علمی و اجرایی کارگران ایران اسلامی وجود نداشت، امروزه نمیتوانستیم در معادلات جهانی اثرگذار واقع شویم. زیرا هیچ معادلهای در جغرافیای سیاسی جهان وجود ندارد که بدون در نظر گرفتن سهم جمهوری اسلامی ایران قابل حل باشد. جهش تولید امری است که کارگران و کارفرمایان میتوانند آن را در جامعه به وجود آورند. زیرا امروزه در زمینه تولید به رشد رسیدهایم و انشاالله با همکاری مردم جهش را به ارمغان میآوریم.
وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی تصریح کرد: دولت مشتاق است که آحاد مختلف جامعه صاحب سرمایه شوند و در این راستا نیز تلاشهای بسیاری کرده است. درست است که تورم، حقوق، نیازهای کارگران و ... مسائل بسیار مهمی هستند اما این امر در زمان خود بررسی میشود و این فرمایشات به حق است اما باید دلیل این امور هم برای مردم بیان شود. دلیل این مشکلات و معضلات اقتصادی این است که متاسفانه به دلیل پارهای از ملاحظات و نگاه کردن به واکنش بیگانگان؛ کشور ایران یک دهه در رکود بوده است و این امر در جداول رشد به صراحت نمایان شده و رشد حدود نیم درصد بیان شده است؛ زیرا در آن دهه نقدینگی به شدت زیادی افزایش داشته است و تورم با رشد غیرمنطقی افزایش یافته است، لذا این امور باعث رکود جامعه اقتصادی ایران در یک دهه شده است.
افزایش ۱۱۷ درصدی درآمدها در سه سال اخیر
مرتضوی افزود: تمام تلاش دولت ایران این است که به فضل الهی تورم را مهار کند، تولید را افزایش دهد و رشد اقتصادی مطلوبی را کسب نماید. زیرا تورم نقطه به نقطه در اسفند سال ۱۴۰۲ به ۳۵ درصد رسیده است و بر اساس گزارشات مرکز آمار ایران تورم نقطه به نقطه فروردین ۱۴۰۳ به کانال ۲۹ رسیده است و تورم کل فروردین به ۳۸.۸ درصد رسیده است، بنابراین با هدفگذاری که دولت انجام داده است، امیدواریم بتوانیم تا پایان سال نرخ رشد تورم را مدیریت کنیم و به کانال ۲۹ درصد دست یابیم.
وی ادامه داد: البته لازم به ذکر است که از نظر ریالی در سه سال اخیر بالغ بر ۱۷۵ درصد حقوقها افزایش داشته است و از منظر درصدی هم ۱۱۷ درصد افزایش درامد را دارا هستیم که این امر در میانگین سالانه رقم ۴۰ درصد را به خود اختصاص داده است. اما با توجه به این آمار باز هم این افزایش کافی نیست و در تلاش هستیم که با وحدت این امر را افزایش دهیم. باید فردی و گروهی تلاش کنیم و در راستای حق قدم برداریم تا در جامعه تاثیرگذار باشیم.
وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در خصوص مسکن کارگران عنوان کرد: از مسئولین استانداری، شهرداری و کارفرمایان درخواست میکنم که به حوزه مسکن کارگری توجه ویژه کنند و کارفرمایان محترم در مکانهای مناسب و در جوار کارگاهها این امر را برای کارگران فراهم آورند. زیرا اگر عشق باشد، بهرهوری افزایش پیدا میکند؛ اگر بهرهوری افزایش یابد، تولید ناخالص افزایش پیدا میکند و اگر این امر افزایش یابد سرانه درآمد افزایش پیدا میکند. لذا باید در این راستا قدم برداریم و دولت هم مصمم در این امر قدم بر میدارد تا گره از مشکلات کارگران باز کند. بنده از جانب خود شهادت شرعی میدهم که رییس جمهور در این امر هوشیار است و به تمامی مسئولین دولت در خصوص معیشت مردم در تمامی جلسات هشدار میدهد. بنابراین برای این امور تعابیر مختلفی اندیشدیده شده است که یکی از این تعابیر طرح کالابرگ است که برای عموم مردم جامعه ارائه شده است.
انتهای پیام