اتفاق عجیب: مادر و دختر در اردوی تیم ملی
تاریخ انتشار: ۱۷ آذر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۸۷۶۳۳۵
بیشتر از همه، همسرم حسین پاپی که به من انگیزه میدهد، مراقب تغذیه و تمرین من است، هر مسئله کوچکی پیش میآید، پیگیر است که فیزیوتراپی بروم و...
به گزارش "ورزش سه"، الهام فرهمند هم مادر است و هم فوتبالیست. اول فصل وقتی با باشگاه ذوبآهن قرارداد بست و دوباره فوتبال را شروع کرد، همه شوکه شدند. دخترش تازه به دنیا آمده بود و عجیب بود که چطور میخواهد در لیگ بازی کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بیشتر ورزشکاران زن بعد از ازدواج مجبور میشوند از ورزش حرفهای خداحافظی کنند چه برسد به اینکه بچهدار شوند. چه شد که شما فقط چندماه بعد از زایمان دوباره فوتبال را شروع کردید و حتی به حدی رسیدید که به اردوی تیم ملی هم دعوت شدید؟
من از همان اول که باردار شدم، قصدم این بود که به ورزش برگردم و بهخاطر همین تمریناتم را رها نکردم. اصلا به این فکر نمیکردم که بهخاطر بچهدار شدن مجبور شوم ورزش را کنار بگذارم. تا یکماه قبل از زایمان ورزش میکردم. باشگاه میرفتم و وزنه میزدم. در فکر خودم این بود که میتوانم فوتبال بازی کنم اما پزشکم اجازه نداد. احتمال میداد توپ به شکمم بخورد و بچه آسیب ببیند.
بعد از زایمان هم خیلی زود تمرینات را شروع کردید، سخت نبود؟
تقریبا 2ماه استراحت کردم و بعدش سر تمرین آمدم. در دوران بارداری 16کیلو وزن اضافه کرده بودم. اوایل راه رفتن هم برایم مشکل بود، خیلی سنگین شده بودم و این طبیعی بود اما کمکم وضعیت بهتر شد. تمرینات فوتبال و بدنسازی را با هم شروع کردم. روزهای اول فقط پاس و بغل پا میدادم و نمیتوانستم وارد کارهای گروهی شوم. الان دیگر وضعیت خوب است و اضافهوزن هم ندارم. با ذوبآهن در لیگ بازی کردم و الان هم به تیم ملی دعوت شدم.
برای بازیهای تیم باشگاهی شاید مشکل خاصی نداشته باشید. اما در اردوهای تیم ملی چطور مراقب دخترتان هستید؟
دخترم آرنیکا را با خودم به تهران و اردوی تیم ملی آوردهام. یکی از دوستانم در اردو است و در ساعتهایی که من تمرین دارم، از او نگهداری میکند.
موقع بازی یا تمرین ذهنتان درگیر بچه نیست؟
اوایل خیلی دغدغه فکری داشتیم و اذیت میشدم. شیرخشک قبول نمیکرد و مدام فکرم پیش او بود. موقع تمرین، خانوادهام دخترم را کنار زمین میآوردند تا اگر شیر خواست من بتوانم از زمین بیرون بیایم و کنارش باشم. الان 4ماه و نیمش است و شیر خشک هم میخورد. ولی به هر حال هر مادری در هر شرایطی نگرانی و استرس بچهاش را دارد.
اگر برای تیم ملی انتخاب شوید، چه کار میکنید؟ جام ملتهای آسیا در هند برگزار میشود. آرنیکا را هم با خودتان میبرید؟
هنوز معلوم نیست که انتخاب شوم یا نه. دخترم خیلی کوچک است و سخت است که شبها کنار من نباشد. مسابقات هم 20روز طول میکشد.
نگران نیستید بهخاطر این شرایط از تیم ملی خط بخورید؟
اگر انتخاب شوم و قرار باشد به مسابقات بروم، دوست دارم دخترم کنارم باشد. اما تصمیمگیرنده فدراسیون است و باید صحبت کنیم. هنوز چیزی مشخص نیست.
اگر همسر شما حسین پاپی بازیکن فوتبال نبود و حس شما را به فوتبال درک نمیکرد، شاید نمیتوانستید با بچه 4ماهه به اردوی تیم ملی برسید.
دقیقا همینطور است. هر کس دیگری جای حسین بود نهتنها حمایت نمیکرد، مانع هم ایجاد میکرد. بیشتر از همه، اوست که به من انگیزه میدهد، مراقب تغذیه و تمرین من است، هر مسئله کوچکی پیش میآید، پیگیر است که فیزیوتراپی بروم و... اگر من اینجا در اردوی تیم ملی هستم، 50درصد بهخاطر حسین و حمایتهایش است.
در نگهداری دخترتان هم کمک میکند؟
پدرها عاشق دخترشان هستند، حسین هم مثل همه پدرها. هر وقت به کمک احتیاج داشته باشم، هست.
همتیمیهای فرهمند این هفته گل او را به سبک بهبهتو ستاره سابق برزیل جشن گرفتند
از اردوی تیم ملی و وضعیت خودتان راضی هستید؟ شرایط اردو درحد مسابقات آسیایی هست؟
شرایط بچهها خوب است و بدنهایشان آماده است و فقط باید در بازی به هماهنگی برسند که متأسفانه تا به امروز بازی تدارکاتی نداشتهایم. درباره شرایط خودم هم باید بگویم که هنوز جا دارد به بچهها برسم. 40روز فرصت هست، با مربی بدنساز تیم صحبت کردهام تمرینات اختصاصی به من بدهد تا زودتر به شرایط ایدهآل برسم.
رقیب زیاد است و کار راحتی ندارید.
همه بچهها خوب هستند. سطح تفاوت بازیکنان بهقدری کم است که کسی نمیتواند مطمئن باشد به تیم ملی دعوت میشود یا نه. شرایط من هم بهخاطر بچه، چندبرابر بقیه سختتر است. اگر انتخاب شدم که با تیم میروم اگر هم نشدم، اینجا میمانم و برای موفقیت تیم دعا میکنم. امیدوارم که تیم با هر بازیکنی به هند میرود، بهترین اتفاق برایش بیفتد.
چه اتفاقی از نظر شما بهترین است؟
به جامجهانی صعود کنیم.
اینکه آرزو است.
امکانش هست صعود کنیم. استرالیا میزبان جامجهانی است و آسیا یک سهمیه بیشتر دارد. کار سخت ما شکستدادن هند است.
بعضی از بازیکنان به تیم ملی دعوت شدهاند اما به اردو نمیآیند. در اردو چه خبر است که بعضیها حاضرند از پیراهن تیم ملی بگذرند؟
اردو شرایط بدی ندارد. به هر حال کمپ و اردو شرایط خاصی دارد. روزی 2 جلسه تمرین سخت و فشرده داریم. شاید بعضیها توان این را ندارند که این همه فشار را تحمل کنند. غیراز این، مسئله دیگری در اردو نیست.
منبع:همشهری
فوتبال بانوان الهام فرهمندمنبع: ورزش 3
کلیدواژه: فوتبال بانوان الهام فرهمند اردوی تیم ملی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.varzesh3.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ورزش 3» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۸۷۶۳۳۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مجازات دختری که باعث مرگ مادر معتادش شد
فروردین سال ۹۸ دختر جوانی به نام نرگس در تماس با مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ مدعی شد که پس از درگیری با مادرش، او به طور ناخواسته فوت کرده است.
پس از آن مأموران به محل حادثه که خانهای در جنوب تهران بود، رفتند و با جسد زن ۶۵ سالهای به نام مریم که آثار خونریزی روی سرش پیدا بود، مواجه شدند.
نرگس در توضیح ماجرا به مأموران گفت: مادرم به لحاظ روانی مشکلات زیادی داشت و مجبور بود هر روز تعداد زیادی قرص مصرف کند به همین خاطر تعادل روانی نداشت و مدام با هم دعوا میکردیم. چند ساعت قبل دوباره با هم بحثمان شد و کارمان به درگیری کشید و مادرم با سرعت به آشپزخانه رفت و چاقویی برداشت و به سمتم حمله کرد و من هم برای دفاع از خودم او را هل دادم که سرش به دیوار خورد و از حال رفت. بعد برای اینکه خودم را آرام کنم، قلیان درست کردم و به تراس رفتم تا بکشم، اما مادرم دوباره به تراس آمد و لگدی به قلیان زد و با چاقو چند ضربه سطحی به پا و شکمم زد.
با اینکه مجروح شده بودم، اما وقتی دیدم از سرش خون میآید دستهایش را گرفتم تا آرام بگیرد، اما او عصبانیتر شد و گفت باید از خانه بروم. من هم با ناراحتی از خانه بیرون رفتم. میخواستم قرصهایش را بخرم، اما بعد از دو ساعت که برگشتم در را باز نکرد. نگران شدم و با آتشنشانی تماس گرفتم. وقتی در را باز کردند با جسد مادرم رو به رو شدیم. پس از آن جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد.در تحقیقات بعدی مشخص شد که مادر و دختر هر دو به مواد مخدر شیشه اعتیاد داشتهاند.
در این میان پزشکی قانونی در گزارشی اعلام کرد: «علت فوت ضربه مغزی و خونریزی بوده است.» با اعلام این گزارش، پدر و مادر مریم و پسرش (دایی متهم) علیه نرگس شکایتی را ثبت کردند و خواستار قصاص او شدند.
با تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۲ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه چه گذشت
در ابتدای جلسه، اولیای دم درخواست قصاص کردند. سپس متهم به جایگاه رفت و ضمن رد اتهام قتل عمد گفت: ۷ سال قبل پدرم، من و مادرم را تنها گذاشت و رفت و من و مادرم با هم زندگی میکردیم تا اینکه چندی قبل با پسر همسایهمان دوست شدم و او با فریب، من را مورد آزار و اذیت قرار داد که شکایت کردم و او را به تبعید و شلاق محکوم کردند.
یکی از روزهایی که با مادرم برای پیگیری پرونده رفته بودیم، مادرم زمین خورد و سرش با جدول کنار خیابان برخورد کرد و بعد از مدتی فراموشی گرفت و مشکل روانی پیدا کرد تا جایی که دست به خودکشی زد و یک بار هم نزدیک بود خانه را به آتش بکشد. او سر هر موضوعی با من درگیر میشد. آنقدر به من فشار روانی وارد شد که به خانه داییام در شهرستان رفتم. نمیخواستم به خانه برگردم، اما مادرم بارها با من تماس گرفت و التماسم کرد تا برگردم و من هم دلم سوخت و دوباره به خانه برگشتم، با این حال دوباره درگیریهای ما شروع شد.
من در این سالها خیلی سختی کشیدم، اما من قاتل مادرم نیستم.در پایان جلسه، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و با توجه به مدرکهای موجود در پرونده، متهم را به قصاص محکوم کردند. وقتی حکم در شعبه ۴۱ دیوان عالی کشور مهر تأیید خورد و قطعی شد، دختر جوان در یک قدمی چوبه دار قرار گرفت.
رضایت اولیای دم و محاکمه از جنبه عمومی جرم
در حالی که زمان زیادی تا اجرای حکم نمانده بود او توانست پیش از اجرای حکم رضایت اولیای دم مقتول را جلب کند.بدین ترتیب وی از جنبه عمومی جرم پای میز محاکمه رفت. در جلسه رسیدگی که در شعبه ۱۲ دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد، متهم به با تکرار اظهاراتش گفت: در مدت ۵ سالی که در زندان بودم یک شب آرام نخوابیدم و عذاب وجدان نابودم کرد. حالا از قضات درخواست میکنم در حد امکان در مجازاتم تخفیف قائل شوند تا بتوانم دوباره آزاد شوم.
در پایان جلسه، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و طبق ماده ۶۱۲ قانون مجازات اسلامی، وی را به ۱۰ سال حبس با احتساب روزهای بازداشتی محکوم کردند.
منبع: روزنامه ایران
tags # اخبار حوادث سایر اخبار (تصاویر) این گوسفند غولپیکر چینی از پورشه هم گرانتر است! قارچهای زامبیِ سریال آخرین بازمانده (The Last Of Us) واقعی هستند! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی میشوند آخرین حسی که افراد در حال مرگ از دست میدهند، چه حسی است؟