ماجراهای آقای «هرتسفلد» باستانشناس در ایران
تاریخ انتشار: ۲۰ آذر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۸۹۸۰۱۴
همین دیروز|گروه تاریخ خبرگزاری فارس- امین رحیمی: هرتسفلد برای تدریس باستانشناسی و جغرافیای تاریخی به ایران دعوت شد و البته پیش از آن هم چندباری به ایران آمده بود و درباره تخت جمشید و پاسارگاد مطالعه کرده بود و عکسهایی برداشته بود و کتابهایی نوشته بود. استخدام متخصصان باستانشناسی خارجی در ایران در آن روزگار امری رایج بود چرا که دولت ایران تازهتازه قدر آثار باستانی را فهمیده بود و دنبال تربیت دانشجویانی بود که در این حوزه کار علمی و اصولی انجام بدهند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تا پیش از آن در دوره قاجار به میراث فرهنگی به چشم گنج نگاه میشد و قاجاریان بیشتر دنبال طلا و جواهر بودند و سفال و کتیبه و ظروف سنگی در چشمشان بیارزش بود. در چنین شرایطی آن بخش از آثار باستانی که در نقاط مختلف ایران توسط فرانسویها کشف میشد عملاً غارت میشد و طبق امتیاز انحصاری که گرفته بودند نیمی از یافتهها متعلق به فرانسویها بود و نیم دیگرش را هم میخریدند و میبردند؛ در محوطه باستانی شوش که همهاش را میبردند و برای این کار از مظفرالدین قاجار اجازه داشتند!
هرتسفلد که به ایران آمد تا چند سال اتفاقی نیفتاد اما از سال ۱۳۱۰ شمسی هیأت وزیران حفاریهای باستانشناسی در تخت جمشید را در محدودهای ۱۰ کیلومتری به هرتسفلد بهعنوان نماینده مؤسسه شرقشناسی دانشگاه شیکاگو آمریکا سپرد و کتاب تاریخ ورق خورد.
عکسی از عملیات کاوش و خاکبرداری در «تخت جمشید» به سرپرستی «هرتسفلد» آلمانی
عملیات در «تخت جمشید»
تخت جمشید در گذشته در میان مردم و در اسناد تاریخی «صد ستون» و «هزار ستون» و «چهل منار» هم نامیده میشد. با کاوش تیم باستانشناسی به سرپرستی هرتسفلد بخشهای بزرگی از تخت جمشید پایتخت پرآوازه هخامنشیان که امروزه یکی از مهمترین آثار ثبتشده ایران در میراث جهانی یونسکو است از زیر خاک سر برآورد. این تیم بخشی از ابنیه تخت جمشید و از همه مهمتر پلکان خاوری کاخ آپادانا و پلههای تالار شورا و اندرونی کاخ خشایارشا را خاکبرداری کردند و هزاران لوحه و کتیبه خشتی اکتشاف کردند به همراه مقدار زیادی اشیاء باستانی و الواح زرین و سیمین.
کاوش در «تخت جمشید» در اوایل قرن حاضر سر و صدای بسیاری در ایران و در محافل باستانشناسی جهان ایجاد کرد
این کشفیات باستانی همانموقع در ایران و البته در محافل باستانشناسی دنیا سر و صدا کرد و این هم گزارش روزنامه اطلاعات در سال ۱۳۱۱ شمسی با تیتر «عملیات در تخت جمشید»: «خوانندگان محترم اطلاع دارند که مؤسسه شرقی دارالعلم شیکاگو از دولت ایران تقاضا نموده بود که... در خرابههای تخت جمشید اقداماتی برای پاککردن آن نقطه و بیرونآوردن عمارات و تعمیرات لازمه بنماید... پروفسور هرتسفلد که از طرف مؤسسه مزبور مأموریت فوق را برعهده گرفته است با جدیت مشغول انجام کارهای خود میباشد و موافق راپورتی[گزارشی] که واصل گردیده از بدو شروع به کار تاکنون کارهای ذیل انجام پذیرفته است... تعمیر یک قسمت از اندرونی خشایارشا... عمارت مزبور تا ارتفاع دو متر مستور از خاک شده بود و اینک به کلی پاک و تمام عمارت از زیر خاک بیرون آمده است...»
«هرتسفلد» خدمات مهمی برای میراث فرهنگی ایران انجام داد اما اسنادی از سرقت اشیاء تاریخی توسط وی نیز مطرح شده است
قانون عتیقات!
هرتسفلد در ایران کار دیگری هم انجام داد و یکی از کسانی بود که بنا به خواست دولت ایران برای تدوین و تصویب قانون حفاظت از آثار باستانی معروف به «قانون عتیقات» تلاش کرد. دراینباره از وی نقل شده است که: «برای جلوگیری از بیحرمتی به ابنیه تاریخی؛ اولاً از طرف دولت احکام اکیده صادر و به تمام ایالات و ولایات قدغن شود که ابنیه ملی و تاریخی را خراب و ضایع ننمایند و آثار ملی را محترم شمارند. در ضمن به وسایل مختلفه دیگر مثلاً بهتوسط جراید مردم را به این مفاخر ملی متوجه ساخته و حفظ و احترام ابنیه و آثار را به عامه بفهمانند». این قانون در سال ۱۳۰۹ شمسی و نظامنامه آن ۲ سال بعد تصویب شد.
ماده دوم این قانون دولت را موظف میکرد فهرستی از آثار تاریخی که «فعلاً معلوم و مشخص است و حیثیت تاریخی یا علمی یا صنعتی خاصی دارد» تهیه کند و نخستین فهرست را هرتسفلد با ۸۰ اثر تهیه و تنظیم کرد.
یکی از سرستونهای «تخت جمشید» در موزه موسسه شرقشناسی دانشگاه شیکاگو!
برای دیدن «تخت جمشید»...
هرتسفلد تا سال ۱۳۱۳ شمسی در ایران بود تا اینکه رفت. دلیل رفتنش هم در تاریخ مشهور است که چون قصد خارجساختن تعدادی آثار باستانی از ایران را داشته است عذرش را خواستهاند یا به هر ترتیب دیگر اینجا جایش نبوده؛ «وی در روز ۶ مرداد ۱۳۱۲ قصد داشت با اتومبیل شخصی خود از مرز خسروی در غرب کشور خارج شود. مأموران گمرک تعداد ۲۷ قطعه آثار عتیقه را از جامهدان او کشف و توقیف کردند».
ماجرا از این قرار بود که در سال ۱۳۱۲ شمسی ایرانیها خبردار شدند که برخی احجار منقوش تخت جمشید در فرانسه و آمریکا به فروش رفتهاند و مقامات دولت ایران به هرتسفلد مشکوک شدند و داستان درست شد. همانموقع هم وزارت امور خارجه نامهای به سفارت تهران در واشنگتن فرستاد که: «اولاً تحقیقات کامل و دقیقی به عمل آید که حجاریهایی که در آمریکا دیده شده به چه وسیلهای به آنجا رفته است. ثانیاً معلوم بنمایید که آیا طبق قوانین و مقررات دولت آمریکا موزهها یا اشخاص مجاز هستند که آثار تاریخی یک مملکتی را که بر خلاف موازین قانونی آن مملکت و به طور سرقت خارج شده است خریداری بنمایند یا خیر».
بخشی از «تخت جمشید» در موزه متروپولیتن آمریکا!
این پیگیریها نتیجهای نداد و البته بعدها معلوم شد فقط هرتسفلد نبوده و کسانی که پس از او برای کاوش به ایران آمدند هم مشکوک بودهاند و خلاصه اینکه آن سالها آثار کشفشده در تخت جمشید و باقی نقاط به روشهای مختلفی از ایران خارج میشدند و موزههای آمریکا و اروپا همچنان تا ۲ دهه بعد از آثار باستانی ایران پر میشدند. عاقبت هم این شد که حالا درباره تخت جمشید مشهور است که برای دیدن همه آن باید کل دنیا را گشت!
امروز در تاریخ مناسبتهای دیگری هم هست
امروز ۲۰ آذر مصادف با ۱۱ دسامبر میلادی و ۶ جمادیالاول هجری قمری در تقویم تاریخ، مناسبتهای دیگری هم دارد.
ـ درگذشت «ابوسعید سجزی» منجم و ریاضیدان ایرانی در سال ۴۱۴ قمری
ـ درگذشت «ظهیرالدین بابرشاه» پادشاه نامدار سلسله گورکانیان هند در سال ۹۳۷ قمری
ـ زادروز «آلفرد موسه» ادیب و شاعر مشهور فرانسوی در سال ۱۸۱۰ میلادی
ـ زادروز «رابرت کخ» پزشک و دانشمند برجسته آلمانی در سال ۱۸۴۳ میلادی
ـ شهادت عالم بزرگوار آیتالله «سید عبدالحسین دستغیب» در سال ۱۳۶۰ شمسی
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: ایران تخت جمشید میراث فرهنگی آثار باستانی موزه باستان شناسی آثار باستانی باستان شناسی دولت ایران تخت جمشید
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۸۹۸۰۱۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کشف جدید باستانشناسان: نگو حجر، بگو شجر!
در سال ۱۸۳۶، کریستین یورگنسن تامسن، یک عتیقهشناس دانمارکی، اولین شخصی شد که نظم را به ماقبل تاریخ آورد و نشان داد که انسانهای اولیه اروپا سه مرحله از پیشرفت فناوری را پشت سر گذاشتند که در تولید ابزار منعکس شده است. گاهشماری اولیه، عصر حجر تا عصر برنز و عصر آهن، اکنون زیربنای باستانشناسی بیشتر دنیای قدیم است.
به گزارش خبرآنلاین، به گفته توماس تربرگر، باستان شناس و سرپرست تحقیقات در بخش میراث فرهنگی نیدرزاکسن در آلمان، تامسن به خوبی میتوانست عصر چوب را جایگزین عصر حجر کند.
او گفت: «میتوانیم فرض کنیم که ابزارهای چوبی درست مشابه ابزارهای سنگی، یعنی دو و نیم یا سه میلیون سال وجود داشتهاند. اما از آنجایی که چوب رو به زوال میرود و به ندرت باقی میماند، سوگیری حفظ نگاه ما به دوران باستان را مخدوش میکند. ابزارهای سنگی اولیه به طور سنتی دوره پارینه سنگی پایین را مشخص میکنند که از حدود ۲.۷ میلیون سال پیش تا ۲۰۰ هزار سال پیش ادامه داشت. از هزاران سایت باستان شناسی که میتوان به آن دوران نسبت داد، از کمتر از ۱۰ مورد چوب به دست آمده است.»
دکتر تربرگر سرپرست تیم تحقیقی بود که ماه گذشته در Proceedings of the National Academy of Sciences منتشر شد و اولین گزارش جامع در مورد اشیاء چوبی حفاری شده از سال ۱۹۹۴ تا ۲۰۰۸ در معدن زغال سنگ روباز در نزدیکی شونینگن در شمال آلمان بود. محموله غنی شامل دو دوجین نیزه کامل یا تکه تکه شده و چوب پرتاب دو نوک بود. قدمت این اشیاء به پایان یک دوره گرم بین یخبندان در ۳۰۰ هزار سال پیش میرسد، یعنی زمانی که نئاندرتالهای اولیه جایگزین هومو هایدلبرگنسیس، پیشینیان بلافصل خود در اروپا شدند. پرتابههای کشف شده در سایت شونینگن، معروف به Spear Horizon، قدیمیترین سلاحهای شکاری حفظ شده در نظر گرفته میشوند.
در اواسط دهه ۱۹۹۰، کشف سه نیزه، به همراه ابزارهای سنگی و بقایایی از ۱۰ اسب وحشی، ایدههای رایج در مورد هوش، تعامل اجتماعی و مهارتهای ابزارسازی اجداد انسان را تغییر داد. در آن زمان، اجماع علمی بر این بود که انسانها لاشخورهای سادهای بودند که تا حدود ۴۰ هزار سال پیش بخور و نمیر زندگی میکردند.
دکتر تربرگر گفت: «معلوم شد که این انسانها ابزار و سلاحهایی برای شکار بزرگ ساخته بودند. آنها نه تنها برای شکار طعمه با یکدیگر ارتباط برقرار میکردند، بلکه به اندازه کافی رفتارهای آنها پیچیده بودهاست تا قصابی و بریان کردن را سازماندهی کنند.
مطالعه جدید که در سال ۲۰۲۱ آغاز شد، بیش از ۷۰۰ قطعه چوب را از Spear Horizon مورد بررسی قرار داد، که بسیاری از آنها در دو دهه گذشته در وانهای سرد آب مقطر ذخیره شده بودند تا جلوی پوسیدگی آنها گرفته شود و محققان بتوانند، رسوبات غرقابی را شبیه سازی کنند. این کار به کمک میکروسکوپ سه بعدی و اسکنرهای میکرو سی تی که نشانههای سایش یا بریدگی را برجسته میکردند، انجام گرفت و محققان توانستند ۱۸۷ قطعه چوب را شناسایی کنند که شواهدی از شکافتن، خراشیدن یا ساییدگی را نشان میداد.
دیرک لدر، باستان شناس در نیدرزاکسن و نویسنده اصلی مقاله، میگوید: «تاکنون تصور میشد که شکافتن چوب فقط توسط انسانهای امروزی انجام میشده است.
چوب صنوبر و کاج که به احتمال زیاد از درختانی که بر روی کوهی حداقل دو یا سه کیلومتر دورتر از محل کشف قطع شده بودند به دست آمدهاند.
علاوه بر سلاح، مجموعه شامل ۳۵ شی نوک تیز و گرد بود که به احتمال زیاد در فعالیتهای خانگی مانند سوراخ کردن و صاف کردن پوست استفاده میشد. آنمیکه میلکز، یک انسان شناس از دانشگاه ریدینگ که در این پروژه همکاری داشت، گفت: «همه آنها از صنوبر و کاج تشکیل شدهاند. چوبهایی که هم سخت و هم انعطافپذیر هستند.»
از آنجایی که درختان صنوبر و کاج در سایت در دسترس نبودهاند، تیم تحقیقات به این نتیجه رسیدند که درختان بر روی کوهی در دو یا سه کیلومتر و یا حتی دورتر قطع شدهاند. بررسی دقیق نیزهها نشان داد که انسانهای در عصر سنگ پروژههای نجاری خود را با دقت برنامهریزی میکردند و از یک نظم خاص پیروی میکردند؛ پوست را جدا کنید، شاخهها را بردارید، سر نیزه را تیز کنید، چوب را در آتش سخت کنید.
دکتر لدر گفت: «ابزارهای چوبی از پیچیدگی فناوری بالاتری نسبت به ابزارهای سنگی آن دوران برخوردار بودند.»
شاید شگفتانگیزترین کشف این باشد که برخی از نوک نیزهها پس از شکستن یا کند شدن مجدداً تیز شدهاند و برخی از سلاحهای شکسته و خرد شده، صیقل داده شده و تغییر کاربری دادهاند. تمام نیزهها به جز یکی از آنها، از تنه درختان صنوبر تراشیده شده و مانند نیزههای مدرن شکل داده شدهاند و مرکز ثقل آنها نیز در وسط ساقه قرار گرفته است.