نظام آموزش عالی مانع کاربردی شدن ادبیات فارسی است
تاریخ انتشار: ۲۲ آذر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۹۱۹۱۴۸
خبرگزاری مهر – گروه استانها: هفته پژوهش فرصتی است که اساتید دانشگاه درباره ابعاد این امر در فضای علمی کشور اظهار نظر کنند.
کاووس حسنلی، عضو هیأت علمی دانشگاه شیراز، از استادان شناختهشده ادبیات کشور است که فهرستی از تالیفات گوناگون و مقالات متعدد را در کارنامه خود دارند اما معمولاً منتقد سیاستهای وزارت علوم در مورد پژوهشهای ادبیات فارسی هستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
* اولین سوال در باره نظر شما نسبت به اهمیت هفته پژوهش است.
اگر هفته پژوهش، فرصتی برای بازخوانی شایسته فعالیتهای پژوهشی کشور باشد و دستاوردهای ارزشمند پژوهشی در کانون توجه قرار گیرد و از پژوهشگران راستین قدرشناسی و سپاسگزاری شود، میتواند ارزشمند باشد.
*به نظرتان برای رسیدن به یک وضعیت مطلوب زمینههای لازم چگونه باید فراهم شود؟
بنیادیترین اشکال در نظام آموزشی ما این است که در آن همیشه بر پیشیگرفتن از دیگران و جلو زدن از آنها تأکید میشود؛ بدون آنکه به اخلاق حرفهای و علمی توجه کافی بشود. اگر پذیرفته باشیم که صورتگرایی مقابل معنویتگرایی است، آموزشهای ما و آزمونها و ابزارهای سنجش ما در همه دورههای تحصیلی و آموزشی جز صورتسنجی و کمیتگرایی نیست. همین ابزارهای کمیتمحور هستند که مبنای سنجش فعالیتهای اعضای هیأت علمی هم قرار میگیرند و آنها را ارزیابی میکنند.
تمرکز آئیننامهها، شیوهنامهها و مقررات آموزش عالی همیشه بر همین کمیتسنجی است و نتیجهای که از مجموع این سیاستها به بار میآید، تشویق مخاطبان به صورتگرایی و بیتوجهی به اخلاق معنوی است. مسابقه ناخوشایند و دلآزاری که در مقالهسازی در محیطهای دانشگاهی دیده میشود، محصول همین کمیتمحوری است. پیش از این هم گفتهام که اندیشهمداری، اندیشهپروری و اندیشهسازی در مراکز آموزشی ما بکلی غایب است وگرنه ما با آموزههای ارزشمندی که در پیشینه فرهنگی خود داریم، نباید شاهد اینهمه بحران در اخلاق حرفهای، در اخلاق مهندسی، در اخلاق پزشکی و بقیه عرصهها باشیم. وقتی سرنوشت شغلی افراد را به همین کمیتها گره میزنیم، باید شاهد چنین وضعیتی هم باشیم. این آسیب و آفت در همه رشتهها وجود دارد، اما در رشتههای علوم انسانی بویژه ادبیات فارسی جدیتر و بحرانیتر است.
*چرا؟ مگر رشته ادبیات با رشتههای دیگر چه تفاوتی دارد؟
اول باید بپذیریم که ماهیت و کارکرد رشتهها با هم متفاوت است. ادبیات در معنی حقیقی خود تنها زمانی پدید میآید که خصلتی زیباییشناسانه داشته باشد. بنابراین هر متنی با هر موضوعی و با هر درجهای از تعالی و معنا هم که باشد تا وجه هنری نیابد و خصلت زیباییشناسانه نداشته باشد، ادبیات نخواهد بود. اما همین ادبیات باید کارکرد ویژه خود را در جامعه داشته باشد. امروزه کاربردی کردن ادبیات از ضرورتهای مسلم فرهنگی ماست اما در آئیننامهها و شیوهنامههای موجود دانشگاهی هیچ جایگاهی برای آن تصور نشده است.
*ممکن است با مثال منظورتان را روشنتر کنید؟
بله. منظورم این است که ادبیات دانشگاهی با ادبیات مردمی فاصله دارد. یعنی آنچه در ادبیات دانشگاهی در کانون توجه است، آن چیزی نیست که در آن برای مخاطبان عمومی هم تدبیری اندیشیده شود. ساختار برنامهریزی شده برای رشته زبان و ادبیات فارسی به گونهایست که موجب فاصلهگیری آن از عموم مردم شده است. یعنی ادبیاتی که در دانشگاهها آموخته میشود، آنگونه که باید، به کار مردم نمیآید. در حالی که این مردم نیاز دارند، از طریق کارشناسان واقعی، یعنی همین دانشآموختگان زبان و ادبیات فارسی، با روشهای مناسب و در سطح دریافت خودشان با ادبیات آشنا شوند؛ اما در سیاستهای آموزشی و پژوهشی وزارت علوم چنین توجهی هرگز دیده نمیشود.
مثلاً اگر کسی در رشته ادبیات فارسی، بر پایه اشعار مولوی یا سعدی و حافظ، روایتها و سناریوهایی را برای ساخت قطعات نمایشی مانند انیمیشن، فیلم کوتاه یا پادکست و مانند اینها بنویسد، هر کیفیتی هم که داشته باشد با هیچکدام از سیاستهای مقالهمحورِ وزارت علوم که در قالب آئیننامههای ارزیابی فعالیتها ابلاغ میشود، همسو نیست. در نتیجه اگر کسی هم در این موضوعاتِ ضروری استعدادی داشته باشد، این سیاستها هیچ کمکی به او نمیکنند و هیچ تشویقی برای او ندارند. در واقع دستاوردهای کاربردی ادبیات در سیاستهای ابلاغی وزارت علوم جایی ندارند و این سیاستهای مقالهمحور عملاً مانع فعالیتهای کاربردی ادبیات است.
*یعنی فقط اشکال در غیرکاربردی بودن ادبیات دانشگاهی است یا شما به سیاستهای ارزیابی فعالیتها هم انتقاد دارید؟
راستش را بخواهید آنجا مشکلات بیشتری وجود دارد. برای پاسخ به این پرسش شما، ناگزیرم به چند نمونه از کاستیها و اشکالات جدی آئیننامههای ارزیابی فعالیتهای اعضای هیأت علمی رشته زبان و ادبیات فارسی، در مقایسه با رشتههای دیگر اشاره کنم. در رشته زبان و ادبیات فارسی، بر پایه سنتهای موجود و ماهیت این رشته، تألیف کتاب مهمتر از تدوین مقاله بوده است. یعنی هنوز هم منابع و مراجع اصلی و حقیقی پژوهشها کتابهای صاحبنظران این رشته است. در حالی که در آئیننامههای موجود، وزن مقالات همیشه بیشتر از کتابها دیده شده و موجب تضییع حقوق مؤلفان کتابهای ارزشمند و مرجع شده است. مثالهای فراوان وجود دارد که از آنها میگذرم.
در همینجا باید به موضوع درجه انتشارات هم اشاره کنم. در علوم انسانی و از آن جمله در ادبیات فارسی مجموعهای از ناشران سرشناس موفق در کشور هستند که اهل قلم آنها را میشناسند و نیازی نیست من در اینجا از آنها نام ببرم. این ناشران نامدار که در انتخاب کتاب حساسیت علمی دارند و صاحب کارنامهای موفق هم هستند، ناشران دانشگاهی نیستند. از طرفی دیگر ناشران دانشگاهی (جز در مواردی نادر) هم در کیفیت تولید کتاب و هم در شیوه پخش، معمولاً ناشرانی کمتوان یا ناتوانند. اما در آئیننامههای موجود در دانشگاهها وزن ناشران دانشگاهی بسیار بیشتر از ناشران غیر دانشگاهی دیده شده است و این خود یکی دیگر از اشکالات موجود در آئیننامههای دانشگاههاست و نشان میدهد در این برنامهریزیها و سیاستگذاریها از صاحبنظرات ادبی که بر این امور واقفند، بهرهی لازم برده نمیشود.
سمینارها و همایشهای علمی هم همینطورند. اگر کسی مقالهای را برای همایشی بفرستد و پذیرفته شود، برای او امتیازی در نظر گرفته میشود؛ اما اگر استادی صاحبنظر در جایگاه سخنران کلیدی به همان همایش دعوت شود و برای همان مخاطبان سخنرانی ارزشمند و کارگشا داشته باشد، از دید این آئیننامهها امتیازی نخواهد داشت.
برخی از استادان صاحبنظر از سوی انجمنها، مؤسسات و نهادهای فرهنگی در شهرها و کشورهای مختلف دعوت میشوند تا برای بسیاری از مخاطبان علاقهمند در بارهی موضوعات گوناگون، از جمله در بارهی فردوسی، خیام، مولوی، سعدی، حافظ و دیگران سخنرانی کنند. این سخنرانیها برای آشنایی مردم با میراثهای گرانمایه ادبی و فرهنگی و نیز برای معرفی سرمایههای ارزشمند ملی به جهانیان، بسیار ارزشمند است؛ اما از نگاه آئیننامههای وزارت علوم اینگونه فعالیتهای بایسته و شایسته هیچ ارزشی ندارند و هیچ توجهی به آنها نشده است. یعنی مرجعیت علمی جای خودش را به آئیننامههای اجرایی داده که معلوم نیست از سوی چه کسی یا کسانی تدوین شده است.
یا مثلاً مقالاتی ارزشمند و مرجع در برخی دانشنامهها، دایرهالمعارفها، ارجنامهها و مانند اینها منتشر میشود که نمایههای مجلههای رسمی را ندارند و گاهی بسیار ارزشمندتر و کاربردیتر از آنها هستند، اما بر پایهی آئیننامهها به جای آنکه ارزیابی اینگونه نوشتهها به صاحبنظران متخصص سپرده شود، در جدولهایی ناقص محدود شده است. زیرا از نظر طراحانِ سیاستهای پژوهشی وزارت علوم، نمایههایی مانند آی اس آی و اسکوپوس چنان قدسیتی دارند که هرچه زیر چتر آنها نباشد، به چشمشان نمیآید!
به همین فهرست شما میتوانید تصحیح نسخههای خطی یا ترجمه متون ادبی را بیفزایید که در آئیننامههای دانشگاهی (در مقایسه با مقالات رشتههای دیگر)، توجهای درخور و شایسته به آنها نمیشود؛ زیرا لباسی که در قالب این آئیننامهها دوخته میشود برای رشتههای دیگر است و بر قامت فعالانِ ادبیات تنگ است.
برخی از اعضای هیأت علمی، معلمانی بسیار کارآمد و تاثیرگذارند و ممکن است انگیزه یا استعداد لازم برای فعالیتهای پژوهشی و تولید مقاله نداشته باشند، اما برای ادامه حیات در مجموعه اعضای هیأت علمی ناگزیر به انتشار مقاله هستند. سیاستهای مقالهمحور وزارت علوم آنها را مجبور میکند تا برای گرفتن پایههای سالانه و ارتقای خود با هر ترفندی که شده مقالهسازی کنند. همین اجبار ناخوشایند در بسیاری اوقات، به اخلاق علمی و حرفهای آسیب میرساند و به تخلفات گوناگون دامن میزند.
به همین دلایل و دلایل دیگر است که من آشکارا میگویم سیاستهای پژوهشی وزارت علوم، عملاً مشوق صورتگرایی، ظاهرنمایی و اخلاقگریزی است و آییننامههایی که برای تشویق اعضای هیأت علمی تصویب و ابلاغ میشود، تناسبی با برنامههای رشتهی زبان و ادبیات فارسی ندارند.
*یعنی شما موافق نوشتن مقاله علمی، بویژه مقالات بینالمللی از طرف استادان ادبیات نیستید؟
مگر ممکن است با چنین کار ارزشمندی موافق نباشم؟! نه تنها موافقم که آن را بسیار هم ضروری میدانم. ما امروز باید با روشهای گوناگون بویژه با ابزارهای نو، ارزشهای ادبی و فرهنگی خودمان را به جهانیان معرفی کنیم. نوشتن مقالههایی با موضوع ادبیات فارسی و انتشار گسترده آن در سطح بینالمللی از شایستهترین اقدامات است و صاحبان چنین نوشتههایی شایسته سپاس و قدردانیاند. به همین دلیل است که ما خودمان در دانشگاه شیراز برای نخستین بار مجلهای رسمی به زبان انگلیسی با موضوع ادبیات فارسی راهاندازی کردیم که همین الان هم به سردبیری سرکار خانم دکتر پورگیو فعال است. چیزی که من گفتم و کاملاً به آن باور دارم این است که معیارهای ارزیابی فعالیت در رشتههای مختلف، متفاوت است و آئیننامههای موجود برای سنجش فعالیتهای افراد، بویژه در رشته زبان و ادبیات فارسی ابزاری ناکارآمد است. در مورد مقالههای بینالمللی هم معتقدم اینگونه فعالیتها را باید تشویق کرد نه اینکه افراد را به آن مجبور کرد. زیرا به همان اندازه که تشویق این افراد شایسته است اجبار افرادی که چنین توانایی ندارند، مشکلآفرین میشود.
این اشکالات را شما به مسؤولان تصمیمگیرنده گفتهاید؟
گفتهایم و بارها تکرار کردهایم؛ اما نرود میخ آهنین در سنگ.
کد خبر 5374151منبع: مهر
کلیدواژه: کاووس حسن لی دانشگاه شیراز هفته پژوهش ادبیات فارسی ویروس کرونا مطالبات مردم لرستان از دولت بوشهر روز پرستار خطبه های نماز جمعه آمار کرونا کرمانشاه عکس استانها گرگان واکسن کرونا سانحه تصادف خرم آباد سیدابراهیم رئیسی رشته زبان و ادبیات فارسی ارزیابی فعالیت آئین نامه اعضای هیأت علمی آئین نامه ها نامه های موجود رشته های دیگر وزارت علوم هفته پژوهش فعالیت ها سیاست ها صاحب نظر رشته ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۹۱۹۱۴۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آییننامه طبیعتگردی منتشر شد
آییننامه طبیعتگردی که توسط هیات وزیران مصوب شده بود ابلاغ شد و در این آیین نامه نسبت به تشکیل کارگروه ملی و تدوین دستورالعمل ساماندهی و نظارت بر آفرودسواری در عرصه طبیعی تاکید شده است.
به گزارش مهر، «آیین نامه طبیعت گردی» طی نامه شماره ۱۵۴۸۷ توسط هیأت وزیران مصوب و با دستور معاون اول رئیس جمهور ابلاغ شد. پیش از این نیز عزت الله ضرغامی در جمع خبرنگاران از تصویب آئین نامه طبیعت گردی نیز خبر داده بود.
در این آئین نامه آمده:
هیأت وزیران در جلسه روز ۱۵ فروردین ماه ۱۴۰۳ به پیشنهاد مشترک وزارت میراث فرهنگی، جهاد کشاورزی و سازمان حفاظت محیط زیست و به استناد اصل یکصد و سی و هشتم قانون اساسی آئین طبیعت گردی را به شرح زیر تصویب کرد:
در ماده یک این آئین نامه پس از تعریف هر کدام از اصطلاحات، دامنه شمول این آئین نامه را مناطق و محدودههای طبیعی خاص اعلام کرده است و نوشته که به منظور مدیریت کلان، برنامه ریزی و هماهنگی در زمینه توسعه طبیعت گردی در مناطق خاص، تشویق و ترویج طبیعت گردی و تسهیل و هدایت فعالیتها و امور مندرج در این آئین نامه کارگروه ملی طبیعت گردی مرکب از نمایندگان هر یک از دستگاهها به اضافه یک متخصص طبیعت گردی، دستیار وزیر میراث فرهنگی در امر مردمی سازی و نماینده دستگاهها و معاونتهای تخصصی مرتبط حسب موضوع مورد بررسی در کارگروه است.
همچنین دستگاههای عضو کارگروه ملی مکلف هستند نسبت به پیش بینی پستهای سازمانی در ساختار اداری خود که مرتبط با طبیعت گردی در سطوح ستادی و استانی است با استفاده از ظرفیتهای موجود و بدون توسعه تشکیلات یا ساختار جدید و با همکاری سازمان اداری و استخدامی کشور در چهارچوب قوانین و مقررات مربوط اقدام کنند.
وظایف این کارگروه ملی در زمینه فعالیتها و طرحهای مرتبط با مناطق و محدودههای طبیعی خاص در چهارچوب قوانین و مقررات به شرح زیر است:
تدوین سیاستهای اجرایی، دستورالعملهای اجرایی و تخصصی و ساز و کارهای نظارتی با مشارکت دستگاههای ذی ربط، تصویب و نظارت بر اجرای طرحهای طبیعت گردی با رعایت ضوابط و عرصه و حریم میراث طبیعی و تاریخی و فرهنگی ثبت شده
حمایت و پشتیبانی از طرحهای توانمندسازی جوامع محلی در راستای توسعه طبیعت گردی
حمایت از طراحی و معرفی محصولات، مناطق و مسیرهای جدید و مستعد طبیعت گردی در کشور و معرفی آنها در سطح ملی و بین المللی
معرفی و برندسازی تولیدات و محصولات محلی در سطح اثرگذاری طرحهای طبیعت گردی
تهیه پیوستهای فرهنگی موردنیاز طرح طبیعت گردی و تدوین دستورالعملهای لازم برای ساماندهی و نظارت بر گشتهای طبیعت گردی،
بسترسازی و تسهیل شرایط حضور خانوادهها در طبیعت و ترویج سفرهای خانواده محور، برنامه ریزی برای ایجاد بسترهای لازم برای هوشمندسازی فرایندها و استفاده از ابزار رقومی در توسعه طبیعت گردی
برنامه ریزی در زمینه ساز و کارهای حفاظتی نظارتی و اجرایی ظرفیت برد گردشگری در مقصدها و مناطق مستعد طبیعت گردی
تدوین دستورالعمل ساماندهی و نظارت بر بیراهه نوردی (آفرودسواری) در عرصه طبیعی کشور
همچنین در این آئین نامه آمده:
دستگاههای عضو کارگروه میبایست ضوابط مرتبط با طرحهای طبیعت گردی در مناطق تحت مدیریت خود را در کارگروه اعلام کنند. در بخش دیگری از این آئین نامه اعلام شده که اجرای طرحهای طبیعت گردی در اراضی ملی واقع در مناطق چهارگانه و تالابهای تحت مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست توسط اشخاص حقیقی یا حقوقی با اولویت جوامع محلی و رعایت قوانین و مقرات طبق طرحی که به تصویب نهایی کارگروه ملی میرسد، انجام میشود.
این آئین نامه در ۱۲ ماده تصویب شده است و وزارت میراث فرهنگی مکلف شده که در مدت سه ماه از تاریخ ابلاغ، با همکاری دستگاههای عضو کارگروه ملی، شرح خدمات طح های طبیعت گردی را تهیه و ابلاغ کند.