Web Analytics Made Easy - Statcounter

قهرمان‌پردازی در ادبیات کلاسیک و معاصر ایران جایگاه قابل‌توجهی دارد و درونمایه بسیاری از قصه‌های عامیانه ما از شکل و شمایل قهرمانانی سخن می‌گویند که برای هدفی می‌جنگند و نوع هدف‌شان گونه ادبی قصه را تعیین می‌کند. برای نمونه شاهنامه فردوسی مملو از قهرمانان و ضدقهرمانانی است که باوجود سبک اساطیرگونه و تخیلی که به خود می‌گیرند اما به قدری جذاب هستند و انسان مشتاقانه آنها را دنبال می‌کند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

بنابراین به نظر می‌رسد نفس وجود قهرمان در ادبیات و سینما و تنوع و تکثر سوژه‌های ملی و مذهبی در تاریخ معاصر ایران به وفور یافت می‌شود. از سوی دیگر، یکی از واجباتی که بارها به آن تاکیدشده فیلمسازی و سریال‌سازی برای قهرمانان کشور است که علاقه‌مندان به این گونه فیلمسازی هم بسیار هستند اما وجود مشکلاتی در این عرصه باعث عقب نشینی و انصراف فیلمسازان از حضور و تولید چنین پروژه‌هایی بوده است.  ازجمله این موانع، فاصله‌ای است که میان هنرمندان و متولیان امر به وجود آمده. بعضی از هنرمندان که به برخی شیوه ها انتقاد دارند نسبت به پرداختن به زندگی و خط مشی قهرمانان ملی-مذهبی تردید می ورزند! به این دلیل که نگران متهم شدن به اهداف منفعت‌طلبانه می شوند! حال آن که قهرمان در هر دوره و تاریخی قهرمان است. ضمن اینکه در به تصویر کشیدن حال وهوای قهرمانان خط قرمزها و چارچوب هایی وجود دارد که رعایت آنها، قهرمان را برای مردم غیرقابل باور می‌کند. حال آن که قهرمانان انسان‌هایی زمینی هستند که باوجود مشکلات و کمبودها مایوس نمی‌شوند و فقط همواره با امید و توکل به خدا تلاش می کنند. آنها معصوم و بری از هر اشتباه نیستند که به شکلی فراواقعی از آنها اسطوره‌سازی کنیم و اگر بخواهیم قهرمان‌پردازی در سینما بهبود پیدا کند، باید دست فیلمسازان و همچنین موسسات و نهادهایی را که در این زمینه مسوولیت دارند، باز بگذاریم که فیلم‌های امروزی و ملموس برای مردم بسازند. این گونه فیلم ها نیاز جامعه ماست و به مردم نشان می دهد چگونه در اوج گرفتاری ها، امیدواری منجر به پیروزی می‌شود و از نظر کارکردهای اجتماعی و فرهنگی نیز بسیار مثمر ثمر خواهد بود.

این ضرورت حضور قهرمان در سینمای ایران به قدری است که در حال حاضر، بسیاری از کسانی که به سینمای ایران نقد دارند، معتقد هستند که یکی از نقاط ضعف سینمای ایران در حال حاضر عدم وجود قهرمان در آثار سینمایی است. به تعبیری دیگر سینمای قهرمان محور امروز به فراموشی سپرده شده اما اینکه تعبیر ما از قهرمان چیست و قهرمان در سینما به چه معنا است خود موضوع مهمی برای بحث و گفت‌وگو است.  

با این بیان مساله و تشریح اهمیت و ضرورت وجود قهرمان در سینمای ایران، حضور قهرمان در سینمای روز ایران امری حیاتی و ضروری است و بررسی چالش‌های ساخت فیلم‌های قهرمان محور نیز از اهمیت زیادی برخوردار است. اداره کل پژوهش‌های ایرنا به بهانه نمایش فیلم منصور و جایگاه، نقش و ضرورتی که سینمای قهرمان‌محور در فرهنگ‌سازی در جامعه و رونق اقتصادی سینماها دارد، میزگرد را با موضوع آسیب‌شناسی سینمای قهرمان محور تشکیل داده است. در این میزگرد که با حضور مهدی سجاده‌چی فیلمنامه نویس و مدرس سینما و همچنین محمودگبرلو کارشناس و منتقد سینما برگزار شد، ضمن تبیین مبانی نظری و معرفی الگوهای سینمای قهرمان محور، مسیر این مدل سینمایی پرمخاطب در ایران بررسی، چالش‌ها و عوامل موثرش واکاوی و راهکارهایی برای حل آن ارائه شده است.

بخش نخست این میزگرد که به تبیین مبانی نظری و عوامل موثر سینمای قهرمان محور در ایران پرداخته شده، در ادامه آمده است:

مهدی ‌سجاده‌چی: فیلمنامه‌نویس، مدرس‌سینما و نویسنده آثاری همچون سوفی و دیوانه، روز سوم و قاعده بازی 

محمودگبرلو: کارشناس، منتقدسینما و مجری برنامه تلویزیونی هفت و نشست‌های خبری جشنواره فیلم فجر

قهرمان کلاسیک یا از درون تغییر می‌کند یا باعث یک تحول بیرونی می‌شود

سجاده‌چی: هرگونه رفتارهای قهرمانانه و قهرمان‌بازی‌های کاراکترهای اصلی یک فیلم سینمایی که حس خوشایند و امیدبخشی به مخاطب می‌دهد لزوماً جزو سینمای قهرمان‌محور با تعاریف و مبانی نظری سینما به شمار نمی‌آید

 ایرنا: در ابتدا در ارتباط با تعریف و تبیین سینمای قهرمان‌محور، الگوهای متداول و جایگاه آن در سینمای ایران و جهان توضیح بفرمایید به عبارت ساده‌تر، وقتی از سینمای قهرمان‌محور سخن می‌گوییم منظور ما چه مدل، گونه و یا سبکِ سینمایی است؟

سجاده‌چی: در وهله نخست باید مشخص کنیم، هرگونه رفتارهای قهرمانانه و قهرمان‌بازی‌های کاراکترهای اصلی یک فیلم سینمایی که حس خوشایند و امیدبخشی به مخاطب می‌دهد لزوماً جزو سینمای قهرمان‌محور با تعاریف و مبانی نظری سینما به شمار نمی‌آید؛ به طور کلی قهرمان در سینما تعریف مشخصی دارد که در دو بخش قابل بررسی است: نخست این‌که قهرمان داستان می‌بایست بار دراماتیک و قصه فیلم را بر دوش بگیرد و مطالبات شخصیت اصلی را مطرح کند، بخش دوم و مهمتر در بازشناسی و تبیین قهرمان در سینمای کلاسیک به مفهوم تغییر و تحول در شخصیت قهرمان مربوط می‌شود؛ قهرمان کلاسیک یا از درون تغییر می‌کند یا باعث یک تحول بیرونی می‌شود. در ارتباط با تغییر درونی قهرمان، می‌توان آن را با احوالات عرفا و سیر آفاقی و انفسی آن‌ها مقایسه کرد چرا که قهرمان در این الگو از نظر درونی و انفسی تغییر می‌یابد و از نقطه مشخص ‌A به مسیر تحول‌یافته B  ارتقا می‌یابد. در الگو دوم قهرمان با تغییراتی که در دیدگاه، ایدئولوژی و رویکرد جامعه بیرونی انجام می‌دهد به رفتار قهرمانانه و کاراکتر قهرمان‌ساز تبدیل می‌شود؛ نمونه شاخص این الگو شخصیت‌های ویلیام والاس در فیلم شجاع‌دل(ساخته مل‌گیبسون ۱۹۹۵)، زاپاتا در فیلم زنده باد زاپاتا(ساخته الیاکازان ۱۹۵۲) و همچنین تنگسیر و قیصر در  نمونه‌های ایرانی  به شمار می‌آیند.  نوع سوم این الگوی طبقه بندی شده برای قهرمان در سینما به قهرمانی مربوط می‌شود که هم از نظر درونی یا انفسی و هم از نظر بیرونی یا آفاقی دچار تغییر و تحول می‌شود  به عبارتی واضح‌تر در طول روایت داستانی و در مواجهه با اتفاقات و موانع طراحی شده کاراکتر اصلی داستان علاوه بر تغییر درونی باعث تحول در اجتماع بیرونی نیز می‌شود.

مهدی‌سجاده‌چی معتقد است:
 شخصیت‌های ویلیام والاس در فیلم شجاع‌دل(ساخته مل‌گیبسون ۱۹۹۵) و  زاپاتا در فیلم زنده‌بادزاپاتا(ساخته الیاکازان ۱۹۵۲) 
دو نمونه برجسته قهرمان کلاسیک در سینمای جهان هستند.  

گبرلو: از نظر من، تعریف قهرمان بسته به مقاطع زمانی و تغییراتی که در شکل و هویت سینما به وجود آمده متغیر است و نمی‌توان آنرا با شاخص‌ها و الگوهای کلاسیک سینما و قواعد تعریف شده‌ و مرسوم، محدود و تبیین کرد.

برخی حاج کاظم آژانس شیشه‌ای و ستاری فیلم منصور را قهرمان می‌پندارند و گروه دیگری نه

گبرلو: از نظر من، تعریف قهرمان بسته به مقاطع زمانی و تغییراتی که در شکل و هویت سینما به وجود آمده متغیر است و نمی‌توان آنرا با شاخص‌ها و الگوهای کلاسیک سینما و قواعد تعریف شده‌ و مرسوم، محدود و تبیین کرد. تعریف قهرمان بر اساس نگرش تماشاگر تعیین و بنابر اقتضائات مختلف  سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی متغیر خواهد بود و نمی‌توان  المان‌های ثابتی برای آن در نظر گرفت.  بنابراین  ممکن است عده‌ای از تماشاگران شخصیت حاج کاظم در آژانس شیشه‌ای و منصور ستاری در فیلم منصور را قهرمان بپندارند و گروه دیگری آن را قهرمان درنظر نگیرند. سینما در جهان معاصر تغییرات زیادی کرده و تعریف قهرمان همچنان که گفته شد با اصول اولیه و الگوهای کلاسیک همخوانی ندارد. در فیلم منصور (در حال حاضر در اکران سینماها است) ممکن است یک تماشاگر سینما با شخصیت اصلی فیلم یعنی منصورستاری ارتباط برقرار کند و آن را الگوی خود قرار دهد و حس آرمان‌خواهی و امیدبخشی از این شخصیت بگیرد، بنابراین، برای این فرد منصور می‌تواند فیلمی قهرمان‌محور تلقی شود، در حالیکه شاید  قواعد کلاسیک و ساختارهای قهرمان‌محور این مدل سینمایی در فیلم منصور لحاظ نشده باشد. در کل باید پذیرفت که  سینما با تماشاگر  تعریف می‌شود و الگوهای سینمایی نیز  به شدت متغیر و در حال‌گذر هستند. در هرحال، یکی از پیشنهادات سازنده برای نجات و ارتقای سینمای ایران، احیای سینمای قهرمان‌محور با  شاخص‌های آرمان‌خواهی و امیدبخشی به جامعه است.

محمود گبرلو معتقد است:
تعریف و الگوی خاصی برای قهرمان در سینمای معاصر قابل تبیین نیست، برخی حاج کاظم آژانس شیشه‌ای و ستاری فیلم منصور را قهرمان می‌پندارند و گروه دیگری نه

نباید سینمای قهرمان‌محور در ایران را به یک طیف خاصی محدود کرد

سجاده‌چی: قهرمان تاثیر گذار و استعلابخش، قهرمان ماندگاری است که پس از تماشای فیلم  مخاطب را رها نمی‌کند و تاثیرگذاری آن از  لحظه اتمام فیلم شروع می‌شود. این نوع قهرمان، شخصیتی است که بدون شک خلق آن  با دشواری و مبارزات فراوانی به وجود می‌آید ولی می‌تواند در ذهن تماشاگر و  تاریخ ماندگار شود. در فیلم‌هایی نظیر منصور نیز  قهرمانی وجود دارد که مخاطب می تواند با آنها همذات پنداری و همراهی بکند یا نکند، روحیه ایثارگری و امید از آن دریافت نماید یا ننمایند  اما  نکته اصلی این است که نباید  سینمای قهرمان‌محور در ایران را به یک طیف نهاد و یا گروه خاصی محدود کرد بلکه باید قهرمان‌های واقعی جامعه از دل اجتماع  و با همه ضعف و قوت های شان ترسیم و به تصویر در آیند. در حال حاضر بین طبقات مختلف اجتماعی انسداد قابل توجهی به وجود آمده که اگرچه سینما می تواند در کاهش این فاصله موثر باشد اما خلق قهرمان‌های غیرواقعی، قابل‌پیش‌بینی و تکراری در نهایت فاصله مردم با سینما را بیشتر خواهد کرد و سینمای قهرمان‌محور به جای تاثیرگذاری و رونق سینماها کارکردی  خنثی و بی اثر خواهد داشت.

سجاده‌چی: در حال حاضر بین طبقات مختلف اجتماعی انسداد قابل توجهی به وجود آمده که اگرچه سینما می تواند در کاهش این فاصله موثر باشد اما خلق قهرمان‌های غیرواقعی، قابل‌پیش‌بینی و تکراری در نهایت فاصله مردم با سینما را بیشتر خواهد کرداشکال اساسی در سینمای ایران عدم انسجام نهادهای متولی است

ایرنا: نقش نهادهای متولی سینمایی از جمله فارابی، سازمان فرهنگی هنری اوج، وزارت ارشاد را در رونق و گسترش سینمای قهرمان‌محور چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا  فیلمسازان برجسته و جریان سازی چون اصغر فرهادی و عباس کیارستمی  که مقلدان زیادی در ایران دارند، نیز در شکل گیری یا بی رونقی سینمای قهرمان‌محور نقش داشتند، چراکه سینمای فرهادی و کیارستمی عمومافاقد قهرمان بوده است.

گبرلو: اشکال اساسی و زیربنایی در سینمای ایران عدم انسجام نهادها و افراد متولی ساخت فیلم در کشور است. آسیب شناسی این فرایند نشان می‌دهد که سه ضلعی سیاستگذار،  فیلمنامه‌نویس و فیلمساز در طراحی نگارش و ساخت یک  فیلم‌سینمایی موثر هستند. به بیان واضح‌تر وقتی سیاستگذار یا برنامه‌ریز طراحی و اولویت‌بندی یک اثر هنری را انجام ندهد، فیلمنامه‌نویس رها شده تنها با اتکا به تخیل و تفکر خود لزوماً تابع صنعت سینما نیست و  اثری را به نگارش در می‌آورد  که مشخص نیست آیا  موفق به جذب و تماشاگر می‌شود یا خیر؟ این برنامه‌ریز باید با توجه به فضای جامعه و اتفاقات مختلف طرحی را ارائه دهد که در درجه نخست سرگرم‌کننده و مخاطب‌پسند باشد و در وهله بعد دیدگاه‌ها و محتوای متناسب با شرایط روز جامعه و هنجارهای مردم را در آن تعبیه نماید. به طور مشخص و واضح منظور بنده تولید فیلم‌های سفارشی دولتی و حاکمیتی نیست  بلکه ایجاد یک مرکز طراحی اتاق فکر یا سیاست‌گذاری است که با بهره‌گیری از الگوهای سینمایی محتوا و مضمون‌های مورد نیاز جامعه را به فیلمنامه‌نویس و فیلمساز ارائه دهد اتفاقی که در کشورهای  صاحب سینما نیز رخ می‌دهد و مراکز طراحی و  سیاستگذار برای بیان ارزش‌ها و محتوای  مورد نظر خود، برگشت سرمایه و حیات صنعت سینما با سازندگان فیلم همراه و هماهنگ می‌شود. در کشور ما این مشکل همواره وجود داشته و عدم انسجام میان این سه اصل باعث افراط و تفریط و تولید فیلم‌های ضدارزشی یا شکست‌خورده در گیشه می‌شود و از سوی دیگر نمی‌تواند به جذب مخاطب جدید و کمک به رونق سینما کمکی نماید.

محمود گبرلو بر این باور است که:
مثلث سیاستگذار، فیلمنامه‌نویس و فیلمساز سه عامل موثر و تعیین ‌کننده در ساخت و تولید یک فیلم‌سینمایی و موفقیت و شکست آن در گیشه و سینماها است.

سجاده‌چی: در وهله اول باید تاکید کرد که امثال اصغر فرهادی و عباس کیارستمی  نیز در ابتدا سینمای شخصی و تجربه‌گرای خود را داشتند و گذر زمان و کارهای مختلف باعث شهرت و  محبوبیت این افراد در سینمای ایران و جهان شد و از نظر من آنچنان امکانات و قدرت مالی و فرهنگی برای اولویت‌گذاری و طراحی سینماگران نداشته و ندارند. اما نکته حائز اهمیت در این  نقطه از بحث این است که  تعامل و تفاهم نهادها و متولیان فرهنگی ساخت فیلم، هنرمندان و سازندگان یک اثر هنری امری  قابل توجه و اساسی است  و عدم این تفاهم و تعامل  یا به سمت سفارشی‌شدن اثر و یا به سوی بی‌نتیجه و ریزش مخاطب فیلم می‌رود. فرآیند تولید فیلم و اثر هنری متشکل از تفاهم ۵۰ درصدی نهادهای  سیاستگذار و سازنده است؛   نهاد سازنده به خاطر سرمایه گذاری اقتصادی که انجام می‌دهد انتظار دارد که محتوای مورد نظر خود در فیلم تعبیه شود. اما نکته قابل تامل در اینجا این است که این نهادها می بایست به امضا و سلیقه فیلمساز و سازندگان هنری نیز اهمیت دهند چراکه در صورت عدم تزریق نظر و سلیقه هنرمند این گونه آثار هنری که با اعمال نظر کامل نهاد سیاست گذار تولید می‌شود به فیلمی سفارشی و بی‌حاصل تبدیل می‌شود. نگاه شخصی مولف اثر و سازنده امری حیاتی و غیرقابل انکار است که در صورت توجه و تعامل میان سیاستگذاران و هنرمندان باعث تولید یک فیلم ارزشمند خواهد شد.

در بخش دوم این میزگرد، سیرتحول سینمای قهرمان محور در ایران مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است.

برچسب‌ها اصغر فرهادی منصور سینمای ایران میزگرد ایرنا عباس کیارستمی

منبع: ایرنا

کلیدواژه: اصغر فرهادی منصور سینمای ایران اصغر فرهادی منصور سینمای ایران میزگرد ایرنا عباس کیارستمی قهرمان در سینمای فیلمنامه نویس قهرمان در سینما سینمای ایران فیلم سینمایی تعریف قهرمان وجود آمده حال حاضر مبانی نظری فیلم منصور سجاده چی یک فیلم فیلم ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۹۳۴۸۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

واکنش رئیس سازمان سینمایی به اظهارنظرها درباره بیکاری سینماگران و زیر سوال بردن فروش فیلم‌ها

رئیس سازمان سینمایی با تاکید بر افزایش تولید و حمایت از سینماگران، در دولت سیزدهم، بیکاری بخشی از خانواده سینما را معلول شرایطی دانست که باید آن را تحلیل منطقی کرد.

به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی، صبح امروز سه‌شنبه ۱۸ اردیبهشت ماه، یکصد و هشتمین جلسه شورای معاونان و مدیران سازمان سینمایی با حضور محمد خزاعی به میزبانی مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی برگزار شد.

محمد خزاعی رئیس سازمان سینمایی در آغاز این جلسه گفت: به نظر می رسد مدتی است بخشی از جریان رسانه ای در صدد نادیده گرفتن دستاوردهای سازمان سینمایی هستند و به طور مشخص این نکته را بیان می‌کنند که شما از کدام رونق در سینما صحبت می‌کنید، در حالی که بسیاری از سینماگران بی کارند. این آدرس غلط دادن است،

ما در این باره کمتر صحبت کردیم و درباره‌اش تحلیل نشده است که بیکاری سینماگران ربطی به رونق اقتصاد و فروش فیلم‌ها ندارد و مولفه های دیگری در این مسئله دخیل است که به واکاوی و دقت نظر نیاز دارد.

رئیس سازمان سینمایی افزود: رونق اقتصادی شاخص‌هایی دارد: تولید، اشتغال، مخاطب سینما، توسعه زیرساخت و مسائلی از این دست. بیکاری سینماگران به این دوره محدود نیست، افرادی هستند که یک دهه یا دو دهه بیکار بوده‌اند. دلیل این بیکاری، رونق تولید فیلم نیست، مسئله این است که بخش خصوصی رغبتی برای همکاری با این افراد ندارد. بخش خصوصی دلایل و مختصات خودش را دارد، در عین حال، در همین شرایط هم، در بخش خصوصی، کارگردان یا تهیه‌کننده‌ای سالی پنج پروژه دارد.

محمد خزاعی گفت: ما نمی‌توانیم بخش خصوصی را مجبور کنیم با فلان کارگردان، تهیه‌کننده و بازیگر کار کند اگر توجیه اقتصادی و منطقی برایش ندارد. این زیر سوال بردن فروش فیلم‌ها و استقبال از اکران سینماها بدون در نظر گرفتن دلایل و مسائلی که در تولید موثر است، ذهن ها را گمراه می‌کند. آیا بیکاری شما دوستان به یکی دو سال اخیر مربوط است؟! خوشبختانه پلتفرم‌ها بازار خوبی دارند و تولید در آنها پررونق است، تعدادی از کارگردان‌ها، تهیه‌کننده‌ها و بازیگران هر سال در پلتفرم‌ها مشغول کارند، پس کار و پروژه وجود دارد.

او با اشاره به حضور بیش از ۷۰ فیلم سینمایی در جشنواره فجر ۴۲،  تولید بیش از ۲۵۰۰ فیلم کوتاه که حدود ۵۰ درصد آن‌ها با حمایت، مشارکت و همراهی انجمن سینمای جوانان ایران تولید شده اند و تهیه و تولید بیش از ۹۰ مستند و ۴۰ انیمیشن در مرکز گسترش در سال گذشته در کنار گردش چرخ صنعت سینما در بخش‌های اکران، توزیع، پخش و تبلیغات سینمایی خاطرنشان کرد: به طور میانگین در هر فیلم سینمایی تا سقف ۱۰۰ نفر و در فیلم های مستند و کوتاه حدود ۱۰ نفر در هر اثر مشغول به کار بوده اند. یعنی به طور تقریبی، سال گذشته، بالغ بر ۳۰ هزار نفر در تولید آثار سینمای ایران نقش و همکاری داشته اند؛  و این ظرفیت، در کنار امکان اشتغال خوبی که در بستر پلتفرم ها فراهم شده قابل ملاحظه است.

به گفته وی، این وضعیت گوشه‌ای از تلاش های سازمان سینمایی در کنار سایر مجموعه های هم افزا برای رونق مضاعف و رشد و گسترش ظرفیت های تولید و اشتغال در سینماست؛ عدم اشتغال، شاخص های متفاوتی دارد که بعضی از آنها را خود دوستان و عزیزان منتقد بهتر می‌دانند. بنابر این، لازم است تلاش کنیم تا با ارائه قصه های بدیع، نو و دغدغه‌مند بتوانیم سینمای کشور را همراهی کنیم.

رئیس سازمان سینمایی در ادامه سخنانش گفت: دلایل بیکاری نسل‌های مختلف بازیگری و کارگردانی مسئله امروز سینما نیست، همواره وجود داشته است. برخی از این عزیزان که امروز منتقد شرایط هستند خودشان سابقه مدیریتی دارند؛ مگر در آن دوره ها، این چالش ها وجود نداشته است؟ می‌توان بررسی تطبیقی از عملکرد ادوار داشت با مختصات و الزامات اجتماعی و جامعه شناختی امروز. بعضی سینماگران مسائلی دارند که به کم‌کاری منجر می‌شود، گروهی موردپسند فضای جدید و آثار تازه نیستند و این را هم بدانیم که سینما، دائم تغییر می‌کند و هیچ نسل و گروهی همیشه پرکار و فعال نبوده و همواره با «چرخش نسلی» روبروئیم.

محمد خزاعی گفت: آمار صدور پروانه ساخت ما مشخص است، در تولید عقب نیفتاده‌ایم، میزان سرمایه‌گذاری دولتی در تولید آثار شفاف و عیان است. به عنوان مثال تولید در بنیاد سینمایی فارابی، نسبت به گذشته چهار برابر شده و در مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی و انجمن سینمای جوان، آمارها موجود است که حمایت از این نوع آثار چند برابر شده است.

او با بیان اینکه ورود انبوه و بی‌رویه فارغ التحصیلان جدید دانشگاه‌ها، آموزشگاه‌ها و موسسات تجربی و کمرنگ شدن اشتیاق بخش‌خصوصی برای سرمایه‌گذاری را در وضعیت موجود نباید نادیده بگیریم ادامه داد: وظایف دولت، افزایش تولید و رونق در این زمینه است که به اشتغال‌زایی منجر می‌شود. چگونه است که تولید آثار در همه بخش‌های سینمای ایران افزایش داشته، اما بیکاری بیشتر شده است؟ دولت سیزدهم، برای رونق عرصه فرهنگ و هنر، برنامه داشته و دارد و تلاش می‌کند این برنامه‌ها را عملی کند. همه اهتمام ما در بخش فرهنگ، همین است.

محمد خزاعی در بخش دیگری از سخنانش یادآور شد: بیکاری هنرمندان در همه جای جهان، دلایل مشابهی دارد. گاهی می‌شود به این موضوع تمرکز کرد که صنوف به وظایف خودشان عمل نکرده‌اند. اگر آیین نامه امنیت شغلی هنرمندان، یک دهه پیش تهیه و تصویب می شد این روزها شاهد بیکاری گسترده نبودیم. سندیکاهای دیگر در حوزه‌های دیگر، از حقوق اعضای خود دفاع کرده و درباره آنها پاسخگویی و نسبت به دولت، مطالبه دارند اما در سینما، این رخ نداده است.

او ضمن تشکر از همه آنانی که در عرصه سینما و در شکل‌گیری و راهبری صنوف زحمات فراوانی متحمل شده اند و امروزه سینمای ایران مدیون تدابیر و زحمات آنهاست، ادامه داد: انسجام صنوف سینمایی امری ضروری است و انتظار می‌رود بزرگان و دست اندرکاران بانفوذ این عرصه ، فضا را به گونه ای کنترل کنند که کار صنفی به صورت جامع و درست انجام پذیرد تا پروژه ها موظف باشند از اعضای صنوف استفاده کنند تا بدین طریق بخش قابل توجهی از مشکلات بیکاری بعضی سینماگران مرتفع شود.

خزاعی با گلایه از برخی بی انصافی‌ها گفت بعضی دوستان، برای نقد کردن شرایط سینما، دست پیش می‌گیرند تا به پرسش‌هایی که خود سینماگران دارند، پاسخ ندهند، خزاعی یکی از کارکردهای صنوف را رسیدگی مستمر و منظم به وضعیت معیشتی اعضای خود دانست.

او گفت: نکته مهم دیگری که در سینمای ایران رخ داده معلول شرایط اقتصادی است، واقعیت این است که فیلمسازی گران شده، دیگر نمی‌شود با ۵۰۰ میلیون تومان فیلم ساخت. تولیدهای ارزان قیمت، در گذشته بیشتر بود، با وجود این گرانی، نمودار آماری صدور پروانه ساخت و نمایشی که ما صادر کردیم، نشان می‌دهد ما شرایط را برای فیلمسازی مهیا کرده‌ایم تا آنانی که فرصت دارند، این فضا را از دست ندهند. حمایتی که از تولید صورت گرفته نه تنها کمتر از ادوار گذشته نبوده، بلکه شاهد رشد چند برابری نیز هستیم . همچنین در توسعه زیرساخت، سینماسازی و تجهیز سالن و موارد دیگر با جهش معنادار و قابل توجهی روبرو هستیم.

وی ادامه داد: با توجه به گزاره‌ها و راهبردهای طراحی شده در سال جدید، به طور قطع، روند رشد و جهش فعلی با مشارکت گسترده‌تر بدنه صنوف وخانواده سینما ادامه خواهد داشت که همین موضوع نشان می‌دهد چشم‌انداز پیش رو روشن است.

اصغر فارسی، حبیب ایل بیگی، قادر آشنا، علیرضا اسماعیلی، یزدان عشیری، محمدرضا سوقندی، مجید زین‌العابدین، محمد حمیدی‌مقدم، هاشم میرزاخانی، مهدی آذرپندار، مجید اسماعیلی، لادن طاهری، سیدصادق موسوی، غلامرضا نجاتی و رمضانعلی حیدری‌خلیلی در این جلسه حضور داشتند.

کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: احتمال حذف پروانه ساخت برای فیلمسازان مشهور «مست عشق» ، زمانی برای مستی سالن های سینما / روایت مولانا و شمس ، پدیده ای فراتر از اکران صدور پروانه ساخت فیلم برای بهروز افخمی و کارگردان‌های «هناس» و «بی‌صدا حلزون»

دیگر خبرها

  • واکنش رئیس سازمان سینمایی به اظهارنظرها درباره بیکاری سینماگران و زیر سوال بردن فروش فیلم‌ها
  • بیکاری سینماگران ربطی به رونق اقتصاد و فروش فیلم‌ها ندارد
  • «فیلمسازی واقعیت مجازی تعاملی» بررسی می‌شود
  • ضرورت احیای هنر نمدمالی در بام ایران برای تبدیل آن به کالای صادرات محور
  • حضور مخرب هوش مصنوعی در سینما/ به جوانان اعتماد کنیم
  • موزه سینما بزرگداشت کیانوش عیاری را برگزار می‌کند
  • بررسی «مست عشق» حسن فتحی در رادیو
  • بزرگداشت کیانوش عیاری در موزه سینما
  • افتتاح گنجینه کیانوش عیاری در موزه سینما/ ۴ فیلم مرمت‌شده از کارگردان روز باشکوه روی پرده می‌رود
  • مست عشق، ماجرای یک تابوشکنی در سینما