شب چلّه، شب قصه
تاریخ انتشار: ۳۰ آذر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۹۴۶۹۲۹
امشب برای همه ایرانیان یکی از خاطرهانگیزترین شبهای سال است، از کودکی برایمان از این شب خاطرات شیرینی باقی مانده؛ از قصههای پررمز و راز مادربزرگ و نشستن زیر کرسی تا کاسه بلور انار و فال حافظ. گرچه جای فامیل و اقوام را گوشیهای موبایل گرفته اما هنوز هم جشن گرفتن بلندترین شب سال برای ما زنده و پایدار است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اما قصهها همچون موسیقی متن این شب خاطرهانگیزند.
«شرمین نادری»، نویسنده و قصهگو برایمان از پیشینه قصه در ایران و تنوعش میگوید.
او علاقه بسیاری به قصههای مناطق مختلف ایران دارد و حتی اگر روایتی چندخطی پیدا کند آن را تبدیل به قصهای شنیدنی و جذاب میکند. این روزها او مجموعه «گرامافون» را در فیدیبو دارد که با صدای بهرام شاهمحمدلو یا همان آقای حکایتی هر هفته منتشر میشود. مشروح گفتوگوی ما با این هنرمند پیش روی شماست.
قصهها برویم کمی درباره پروژه «گرامافون» بگویید که چطور شکل گرفت؟
من سالها روی قصههای قدیمی و فولکلور کار کردم. این قصهها را از مناطق مختلف یافتم و با نقل جدیدی بازنویسی کردم و خواندم. تا اینکه با گروهی به نام «روستاتیش» آشنا شدم. این گروه صنایع دستی و محصولات قابل فروش روستاها را با کمترین سود میفروشند و سودش را در راه توسعه روستایی استفاده میکنند. در حین یکی از سفرها در روستایی واقع در خراسان شمالی، به بانویی برخوردم که عروسکهای آن منطقه را احیا کرده بود و مجموعهای از قصههای کرمانجی برای این عروسکها داشت. برای اینکه عروسکهای این خانم بیشتر شناخته شود و فروش برود، این قصهها را از کتابها و جستوجو در فضای مجازی پیدا کردم و دوباره روایتشان کردم. دوستانم در فیدیبو و آقای ضابطیان این قصهها را شنیدند و پیشنهاد دادند آن را به صورت مجموعه جمعآوری کرده و تعدادشان را بیشتر کنم و کسی هم که مردم علاقهمندند صدایش را بشنوند مانند آقای شاهمحمدلو، این قصهها را بخواند.
آیا این قصههای قدیمی بازنویسی شدهاند؟
بله. البته نمیتوان گفت همه آنها بازنویسی شده اما تعدادی از آنها در حد یک پاراگراف قصه بود که من آنها را ساختم. در واقع این طور نبود که اصل همه این قصهها وجود داشته باشد، به ویژه تعداد قصههای جنوبی بسیار کم بود و ما مجبور بودیم از روی باورهای عامیانه و چندخطی که اهالی برای ما تعریف میکردند یک قصه بسازیم. البته آقای شاهمحمدلو هم به شکل تئاتری قصه علاقهمند بود و تمایل داشت این قصهها با دیالوگ و موسیقی همراه باشد.
قصهها در طول زمان دچار تغییرات زیادی میشوند و برخی هم در تاریخ شفاهی از بین میروند، میتوان تخمین زد که چقدر قصه از گذشته باقی مانده است؟
بستگی به قصه و منطقه جغرافیاییاش دارد. قصههای آذری خیلی خوب نوشته شده یا مثلاً قصههای کرمانجی به دلیل اینکه هنوز توسط بخشیهای کرمانج خوانده میشوند باقی ماندهاند یا هنوز شعرِ قصههای دختر قوچانی وجود دارد و یا در نواحی زاگرس قصهها را خیلی خوب روایت میکنند، اما مناطقی در بلوچستان هست که خود بچههای بلوچ هم قصههای پدرانشان را نشنیدهاند. اما در مجموع حفظ قصهها به مردمان هر منطقه و صبر و حوصلهشان وابسته است و در مناطقی که هنوز مادربزرگها قصه میگویند این داستانها ماندنیترند.
قصههای قدیمی ایرانی بیشتر در چه حال و هوایی است؟
اغلب این قصهها اساطیری و داستانهای مرد جنگی است، اما قصه عاشقانه هم زیاد داریم. اغلب مردم قصههای عاشقانه را دوست دارند و با اینکه این قصهها غمانگیزند اما ماندگارترند.
شب یلدا بهانهای است برای قصهگویی؛ این سالها چقدر این سنت برپاست؟
به نظرم هنوز در شهرهای کوچک و روستاها پررنگ است. این روزها وقتی دور همدیگر جمع میشویم سرها همه در گوشی موبایل است، اما نسل جدیدی که خودشان پدر و مادر شدند بیشتر به دنبال ریشه و اصل قصه شب یلدا و نوروز هستند و آن را در فضای مجازی جستوجو میکنند و بیشتر از پدر و مادران ما روی نگه داشتن سنتها تأکید دارند. خوشبختانه در حال حاضر این پاسداری از سنتهایی مانند شب یلدا متداولتر است، شاید نه به آن شکل سنتی سابق اما با انجام کارهایی مانند گرفتن فال حافظ، انار خوردن، دور هم نشستن و... هنوز آن را حفظ کردیم. ضمن اینکه ضرورتی ندارد همه پدر و مادرها قصهگو باشند، همین گوشی میتواند راهی باشد که بچهها چیزهای بیشتر و بهتری یاد بگیرند و این چرخه میتواند سبب حفظ شدن قصهها شود.
شما تعبیر جالبی دارید که «قصهها همان نخ ظریفی هستند که ما را به تجربه سالیان مردم روزگار دور متصل میکنند»، این اتصال چگونه اتفاق میافتد؟
گذشتگان ما اساطیر و قصهها را برای این آفریدند که تجربه خودشان را منتقل کنند. شاید در آن زمان نمیتوانستند خیلی مسائل را توضیح دهند و به همین خاطر قصهها به شکل رؤیایی و اساطیری آفریده شد. قطعاً ما اسبی مانند اسب کوراغلو که از دریا بیاید نداریم ولی آیا اسبی نداریم که از دریا گذشته باشد؟ به نظرم مهم تجربه زیستهای بوده که با این قصهها منتقل شده است. پدران ما راه بدست آوردن دلِ کوچکترها را با پروراندن آن قصه و روایت زیباتر زندگی فهمیده بودند و در حقیقت با وصف دنیایی خیالی، زندگی ملالآور را زیباتر میکردند؛ این همان نخ ظریف است. قرار نیست به گذشته برگردیم بلکه ما از آن جلوتریم و در کنار همه سختیها اتفاقات خوبش را به یاد میآوریم و به دیگران هم یاد میدهیم. این همان نخ ظریفی است که ما را به چیزی که درست بوده متصل نگه میدارد.
شما امسال به عنوان داور در جشنواره قصهگویی حضور دارید؛ نظرتان راجع به این جشنواره و تأثیر آن در تداوم سنت قصهگویی چیست؟
جشنواره با همین هدف ایجاد شده و میخواهد سنت قصهگویی و قصهسازی زنده بماند. به نظرم کسانی که قصه را دوست دارند و آن را حفظ میکنند در منتقل کردن تجربیاتشان به آیندگان موفقترند و این اتفاقی است که جشنواره قصهگویی هم دلش میخواهد همراستا با آن پیش برود. موضوع امسال درباره کرونا بود و قصههای خوبی به ویژه با زبان و گویش شهرهای مختلف به دست ما رسید و شرکتکنندگان از فرصت داشتن لهجه استفاده کرده و قصههایشان را بسیار خوب تعریف کردند.
به عنوان کسی که با دنیای قصهها مأنوس است، چه قصهای را پیشنهاد میدهید که مردم در شب یلدا بخوانند یا گوش دهند؟
ما قصههای زیادی در فضای مجازی داریم که میتوان به آنها گوش کرد. به نظرم اگر کسی تنها باشد میتواند از فیدیبو یا شبکههای اجتماعی قصه گوش بدهد، اما وقتی دور هم هستیم بهتر است از وجود یکدیگر استفاده کنیم. شب یلدا یعنی بلندترین و سیاهترین شب سال قرار است فقط به جادوی قصه و خنده ما از بین برود و آنچه مبارک است همین دور هم بودنهاست.
خودتان اگر بخواهید در شب یلدا قصه گوش بدهید انتخابتان چیست؟
من قصههای شادتر را انتخاب میکنم و ترجیح میدهم شب یلدا قصهای گوش کنم که انتهایش شیرین باشد و امیدوار شوم.
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: شب یلدا قصه گویی قصه ها قصه گویی شب یلدا دور هم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۹۴۶۹۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا روند کاهش وزن به نقطه «ثابت» میرسد؟
ایتنا - چه در حال وزن کم کردن به کمک داروهای جدید باشید، چه برای لاغری سراغ جراحی رفتهاید یا اینکه برای کاهش وزن، کالری مصرفی را کاهش و ورزش روزانه را افزایش داده باشید، حتما مقطعی را تجربه کردهاید که عدد روی ترازو هیچ تغییری نمیکند و پایین نمیآید و به مانع سخت «وزن ثابت» برخورد میکنید.
در پژوهشی جدید، کوین هال، محقق موسسه ملی بهداشت که در اندازهگیری سوختوساز و تغییر وزن تخصص دارد، به این موضوع پرداخت که روند کاهش وزن، با توجه به روشی که افراد انتخاب میکند، چه موقع متوقف میشود و وزن ثابت میماند.
او با استفاده از دادههای حاصل از کارآزماییهای بالینی باکیفیت درباره روشهای مختلف کاهش وزن، برای تجزیه و تحلیل رفتار وزنی افراد در طول کاهش وزن مدلهای ریاضی تهیه کرد تا متوجه شود که چرا روند کاهش وزن ثابت میماند و بدون تغییر میشود.
به گزارش سیانان این گزارش روز دوشنبه در مجله «چاقی» (Obesity) منتشر شد.
او به این نتیجه رسید یکی از دلایل تاثیر بیشتر جراحی معده و همچنین مصرف داروهایی مانند «اوزمپیک» و «ویگووی» بر کاهش وزن این است که در این روشها زمان فرارسیدن نقطه ثابت ماندن وزن دو برابر میشود و آنها در مقایسه با افرادی که کالری مصرفیشان را کاهش میدهند، مدت زمان طولانیتری وزن کم میکنند.
بدن با حفظ تعادل بین کالریهای دریافتی و کالری که میسوزانیم، وزن را تنظیم کند. هنگامی که کالری میسوزانید یا دریافت کالری را کاهش میدهید، بدن استفاده از ذخایر انرژی (کالری) را شروع میکند و اشتها فرمان میدهد که بیشترغذا بخوریم.
طبق تحقیق هال، هرچه فرد بیشتر وزن از دست بدهد، اشتها قویتر میشود، تا جایی که گاه این چنان زیاد میشود که ممکن است تمام تلاشهایی که برای کاهش وزن انجام دادهاند، ناکام بماند یا بهکل از بین برود.
این سازوکار پاسخ و واکنش (بازخورد) برای اجداد شکارچی ما ارزشمند بود اما برای انسان امروزی که بهراحتی به غذاهای فوقفراوریشده با کالری زیاد دسترسی دارد، چیز خوبی نیست.
هال با استفاده از محدودکردن کالری بهتنهایی، کاهش وزن مشاهدهشده در «مطالعه کالری» را مدلسازی کرد. برای این کار، ۲۳۸ بزرگسال به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند که یک گروه باید کالری مصرفیاش را به مدت دو سال ۲۵ درصد کم میکرد و یک گروه به غذا خوردن معمولش ادامه میداد. این مطالعه با حمایت سازمان ملی بهداشت و سلامت بریتانیا از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۰ انجام شد.
طبق این تحقیق، گروه بزرگسالانی که کالری مصرفی را کاهش داده بودند، حدود هفت کیلو وزن کم کردند و گروهی که به روال همیشگی غذا خوردند، حدود یک کیلو وزن اضافه کردند. با وجود آنکه افراد شرکتکننده تلاششان را دو سال ادامه دادند، کاهش وزن این افراد تقریبا پس از ۱۲ ماه ثابت شد، زیرا اشتهای آنان برای مقابله با آن افزایش یافت.
دکتر کریستوفر از مرکز تحقیقاتی استنفورد، در توجیه این سطح ثابت وزن میگوید، کاهش کالری دریافتی ابتدا به کاهش وزن کمک میکند، اما سازوکار پاسخ و واکنش (بازخورد) بدن در ادامه مانع کاهش وزن میشود، زیرا بدن به آن واکنش نشان میدهد و از نظر سوختوساز کارآمدتر میشود. بر همین اساس همان میزان کالری کاهشیافته هم دیگر به کم کردن وزن کمکی نمیکند و وزن همچنان در همان نقطه ثابت میماند.
هال میگوید این مطالعه نشان میدهد که داروهایی مانند اوزمپیک و ویگووی یا مداخلاتی مانند جراحی کاهش وزن زمان رسیدن به «وزن ثابت» را طولانیتر کنند، اما نمیتوانند به طور کامل مانع آن شوند و آنها نیز با از دست دادن وزن بیشتر، با افزایش اشتها مواجه خواهند شد.
هال توصیه میکند هر روشی را که انتخاب میکنید باید بدانید که پایدار ماندن بر آن برای حفظ روند کاهش وزن ضروری است. بنابراین از خود بپرسید آیا میتوانید آن را به مدت طولانی ادامه دهید یا خیر.
به گفته او، افرادی که در مسیر لاغرشدن به «وزن ثابت» میرسند، میتوانند با بیشتر کم کردن کالری مصرفی یا اضافه کردن ورزش از این مرحله بگذرند، اما باید بدانند که این روند تا آخر عمر باید ادامه داشته باشد و نوعی تغییر سبک زندگی به شمار میرود. در غیر این صورت، فایده چندانی نخواهد داشت.