ایده دولت سیزدهم برای اصلاح نظام یارانهای بنزین چیست؟
تاریخ انتشار: ۳۰ آذر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۹۵۲۰۸۱
به گزارش گروه اقتصادی ایسکانیوز، روز گذشته در فضای مجازی موضوعی مبنی بر افزایش قیمت بنزین در جزیره کیش و قشم و سپس تعمیم آن به کل کشور در سال آینده منتشر شد. به پیوست این خبر، نامهای از محسن رضایی معاون اقتصادی رئیس جمهور به وزیر نفت، وزیر اقتصاد و دبیر شورای عالی مناطق آزاد الصاق شده بود که در این نامه از طرح جدیدی برای «بازتوزیع یارانه بنزین از طریق ارائه سهمیه بنزین به هر فرد به جای هر خودرو» رونمایی شده بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
انتشار این خبر و تحلیلهایی مبنی بر افزایش قیمت بنزین در سال آینده منجر به نگرانی مردم کشور شد، مردمی که هنوز وقایع تلخ آبان سال 98 و بیتدبیری دولت وقت در بحرانسازی برای کشور را از یاد نبردهاند. از طرفی رسانههای معاند نیز با سوءاستفاده از نگرانیهای مردم، هر چند وقت یکبار به بهانههای مختلف با نشر اکاذیب به دنبال تشویش اذهان عمومی نسبت به موضوع بنزین هستند.
نمونه قبلی جوسازی رسانهای درباره بنزین مربوط به «حمله هکری به سامانه سوخت کشور» بود که رسانههای ضدانقلاب و برخی رسانههای همسوی داخلی به گونهای القا کردند که این رخداد برنامه از پیش تعیین شده دولت سیزدهم برای افزایش قیمت بنزین است. اما گذشت زمان نشان داد که نه تنها قیمت بنزین افزایش نیافت بلکه طبق محاسبات با اعطای سهمیه ویژه جبرانی، تمامی درآمدهای دولت به دلیل فروش بنزین به قیمت آزاد در روزهای اختلال به مردم بازگردانده شد.
ساعاتی پس از انتشار این نامه و تحلیلهای پیرامون آن، علی بهادریجرمی، سخنگوی دولت در واکنش به اخبار منتشر شده گفت: «خبرسازیها درباره گرانی بنزین صحت ندارد. آنچه که امروز در رسانهها منتشر شده سوءبرداشت از نامه معاون اقتصادی دولت است. قرار نیست بنزین گران شود و دولت تصمیمات یکشبه بگیرد».
با این مقدمه به سراغ ماجرای نامه محسن رضایی به وزیر نفت و وزیر اقتصاد میرویم تا بررسی کنیم دقیقا چه اتفاقی قرار است رخ بدهد.
*دو ایراد اساسی تداوم اقتصاد یارانهای در کشوربه طور کلی اقتصاد ایران یک اقتصاد یارانهای است، یعنی اعطای یارانه انرژی توسط دولت به تمامی بخشها در سالیان طولانی و به صورت مداوم وجود داشته است. این درحالی است که در تمامی دنیا سیاست اعطای یارانه به صورت نقطهای (نه عمومی) و در یک بازه زمانی کوتاهمدت (نه بلندمدت) اجرا میشود.
نخستین مشکل و چالش در یک اقتصاد یارانهای، توزیع ناعادلانه یارانههای پنهان در یک سازوکار حکمرانی معیوب است. به عنوان مثال درباره بنزین، افرادی که ثروتمند هستند و چندین خودروی شخصی دارند سهمیه بنزین بیشتر و در واقع یارانه پنهان بیشتری از دولت دریافت میکنند درحالیکه مردمی که خودرو ندارند این یارانه را دریافت نمیکنند. این ماجرا برای همه حاملهای انرژی گاز، برق و غیره نیز صدق میکند.
دومین ایراد بزرگ اقتصاد یارانهای این است که در این اقتصاد برخی از فرآیندهای مهم و حیاتی از صرفه افتاده و چرخه اقتصادی حذف میشوند.
جواد سلیمانپور، کارشناس ارشد انرژی در این باره توضیح میدهد: «وقتی نظام قیمتگذاری برق یارانهای است، حجم گردش مالی در صنعت برق به شدت کاهش مییابد. طبق آمارها در یک نظام غیریارانهای حجم گردش مالی یک نیروگاه سالانه 12 میلیارد دلار است اما در ایران این رقم تنها 0.5 میلیارد دلار است بنابراین وقتی حجم گردش مالی تحت تاثیر نظام یارانهای کاهش مییابد، دیگر اساسا امکان سرمایهگذاری برای احداث نیروگاههای جدید و بهرهوری نیروگاههای فعلی وجود ندارد».
وی اظهار داشت: «در نتیجه اصلاح نظام قیمتگذاری یارانهای برق تنها راهکاری است که به بخش خصوصی این امکان را میدهد برای افزایش ظرفیت نیروگاهی اقدام کند، زیرا با اصلاح نظام یارانهای، گردش مالی این واحدها افزایش یافته و توانایی مالی برای افزایش ظرفیت و بهرهوری را پیدا میکنند».
سلیمانپور گفت: «این مشکل در صنعت پالایشگاهی ایران نیز وجود دارد. به دلیل قیمتهای یارانهای، گردش مالی پالایشگاه ایران سالانه 1.5 میلیارد دلار است، درحالی که طبق آمارهای جهانی باید این عدد 40 میلیارد دلار باشد. بنابراین وقتی گردش مالی در این صنعت کم است میبینید که امکان ارتقا و افزایش بهرهوری در پالایشگاهها نیز وجود نداشته و از سوددهی این واحدها در ایران کاسته میشود».
در نتیجه ضروری است که دولتها با هدف 1-عادلانه کردن بازتوزیع یارانه پنهان انرژی و 2-اصلاح قیمتها برای خروج از اقتصاد یارانهای، تدبیری بیاندیشند که البته این تدبیر با توجه به شکنندگی اجتماعی فعلی جامعه ایران باید در نهایت دقت و حساسیت اندیشیده شود.
*رمزگشایی از ایده دولت برای اصلاح نظام یارانهای بنزیندرباره تبعات منفی اقتصاد یارانهای در کشور و لزوم اصلاح این اقتصاد تقریبا هیچ اختلاف نظری بین کارشناسان وجود ندارد. در واقع آنچه بین کارشناسان محل اختلاف است و مردم را نسبت به انجام هر گونه حرکت اصلاحی نگران میکند مربوط به «شیوه اجرا» است. یعنی دولت سیزدهم در طی چه مسیری قصد دارد برای اصلاح قیمت حاملهای انرژی و در این نمونه اصلاح قیمت بنزین اقدام کند.
به طور کلی دو پارادایم برای اصلاح قیمت بنزین وجود دارد. در پارادایم اول که ذیل قانون هدفمندی یارانهها تعریف شده است، دولت گام به گام قیمت بنزین را به قیمت جهانی نزدیک میکند و درآمدهای حاصل از آن را به عنوان یارانه به تناسب در اختیار دهکهای مختلف درآمدی قرار میدهد.
در پارادایم دوم که با عنوان «بازار متشکل انرژی» شناخته میشود، دولت هیچ اقدامی برای افزایش قیمت حاملهای انرژی انجام نمیدهد بلکه شیوه تخصیص را تغییر میدهد. به طور مثال به جای تخصیص بنزین به هر خودرو، مجموع مصرف را به صورت سهمیه به هر فرد تحصیص میدهد.
در این پارادایم دولت بازاری را برای خرید و فروش سهمیه بنزین ایجاد میکند تا افرادی که به بنزین بیشتری نسبت به سهمیه خود نیاز دارند بنزین موردنیاز خود را از افرادی که خودرو ندارند خریداری کنند. طبیعی است که در این روش، دولت یارانهای را به مردم پرداخت نمیکند بلکه درآمد مردم از فروش سهمیه بنزین، خود در بازار متشکل انرژی ایجاد میشود.
همچنین شیوه قیمتگذاری نیز بدین صورت است بنزین سهمیهای با قیمت 1500 تومان به میزان مشخص به هر فرد داده میشود و افراد میتوانند با خرید و فروش این بنزین در بازار متشکل انرژی، قیمت هر لیتر بنزین را کشف و تعیین کنند. در واقع قیمت بر مبنای نظام عرضه و تقاضا در این بازار است.
البته باید توجه داشت که ایجاد بازار نیازمند یک طراحی دقیق و یک نهاد تنظیمگر است که متناسب با نیاز جامعه کار تنظیمگری را انجام دهد. همچنین در مدل بازار باید شما عوامل غیرقابل کنترل را پیشبینی کنید و برای حل آنها راهکار داشته باشید. طرحهایی همچون طرح وانِ انرژی یا طرح کمیسیون انرژی در لایحه بودجه 1400 مبنی بر تخصیص بنزین به هر فرد ذیل پارادایم دوم تعریف میشوند.
* نامه اخیر محسن رضایی به وزرای نفت و اقتصاد چه بودطرحی که در نامه محسن رضایی معاون اقتصادی رئیس جمهور نیز آورده شده است ذیل پارادایم دوم یعنی بازار متشکل انرژی تعریف میشود. به نظر میرسد تجربه ناموفق هدفمندی یارانهها در اصلاح قیمت بنزین و از طرفی اشتباه فاحش دولت دوازدهم در آبانماه 98، دولت سیزدهم را به این جمعبندی رسانده است که اصلاح اقتصاد یارانهای را از پارادایم بازار متشکل انرژی پیگیری کند.
علی بهادری جهرمی سخنگوی دولت در این باره میگوید: «در این طرح مقررشده بهصورت آزمایشی در دو جزیره قشم و کیش، سهمیه بنزین بهجای خودروها به افراد اختصاص پیدا کند و قیمت عرضه هیچ تفاوتی با نرخ فعلی نخواهد داشت. الان اگر کسی خودرو نداشته باشد نمیتواند از سهمیه بنزین استفاده کند درحالیکه سوخت سرمایه ملی و متعلق به همه مردم است اما کسی که مثلا ۴ خودرو داشته باشد، ۴ برابر از بنزین سهمیهای استفاده میکند. طبیعتا این روش ناعادلانه است».
اجرای آزمایشی این طرح در دو جزیره کیش و قشم نشان میدهد که دولت سیزدهم رویکرد محتاطانهای در قبال اصلاح اقتصاد یارانهای کشور دارد و به دنبال اقدامات آزمون و خطایی و آسیب به معیشت مردم نیست.
در واقع در طرح فعلی، دولت سیزدهم قصد دارد که سهمیه بنزین 1500 تومانی را به هر فرد به جای هر خودرو در جزیره کیش و قشم تخصیص دهد و با تشکیل بازار متشکل انرژی در این دو جزیره به صورت آزمایشی، ایرادات و چالشهای این پارادایم را موردبررسی قرار دهد.
به طور کلی عادلانه کردن بازتوزیع یارانه پنهان بنزین امر پسندیدهای است و اینکه سهمیه بنزین به هر فرد داده شود باعث میشود که افراد کمدرآمد نیز با فروش این سهمیه در بازار انرژی درآمد کسب کنند. اما نباید فراموش کرد که ملاحظات و جزئیات بازار متشکل انرژی پیچیدگیهای بیشتری نسبت به پارادایم اول در هدفمندی یارانهها دارد و دولت سیزدهم باید با دقت و حساسیت ویژهای در این مسیر قدم بگذارد.
انتهای پیام/
منبع: فارس
ملیحه آدینه کد خبر: 1122797 برچسبها دولت سیزدهممنبع: ایسکانیوز
کلیدواژه: دولت سیزدهم اقتصاد یارانه ای میلیارد دلار برای افزایش دولت سیزدهم افزایش قیمت سهمیه بنزین محسن رضایی قیمت بنزین گردش مالی رسانه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.iscanews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسکانیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۹۵۲۰۸۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کنایه عباس عبدی به سکوت اصولگرایان درباره مواضع تند مهدی نصیری / براندازی قابل جمع با اصلاحطلبی نیست
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، ادعاهای اخیر مهدی نصیری در گفتوگو با بیبیسی که خواستار آن شده بود اپوزیسیون شکاف بین مصطفی تاجزاده و رضا پهلوی را با یک اتحاد پر کنند، با واکنش هایی همراه شده است. او مدعی است که پادشاهی مشروطه و جمهوریخواهی میتوانند متحد شوند.
عباس عبدی، تحلیلگر و فعال سیاسی اصلاح طلب، در گفتگویی با خبرگزاری خبرآنلاین، ضمن آنکه تاکید دارد «براندازی قابل جمع با اصلاحطلبی نیست»، می گوید؛«مشکل آقای نصیری این است که به دلائل پیشگفته و سوابق موجود، احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزارههای اعلام شده ایشان همدلی کند، لذا همه در پی یافتن طرح و برنامهای پیچیده در پشت ماجرا هستند. با این حال باید منتظر بود تا حقیقت روشن شود.»
عبدی به سکوت اصولگرایان نیز کنایه می زند و می گوید؛ «واقعیت این است که در این مورد خاص اصولگرایان عزیز هستند که باید موضعگیری صریحی میکردند اما...»
مشروح گفتگوی خبرگزاری خبرآنلاین با عباس عبدی را بخوانید؛
*****
*آقای عبدی! پس از گفتگوی آقای نصیری با بیبیسی انتقادهای زیادی بویژه از سوی اصلاحطلبان داخلی مطرح شد، تحلیل شما چیست؟
واقعیت این است که در این مورد خاص اصولگرایان عزیز هستند که باید موضعگیری صریحی میکردند، آنان که درباره همه چیز برای اعلام موضع پا به رکاب هستند در این مورد سکوت کردهاند. ولی چون نمیخواهند به انتساب گذشته ایشان اشاره شود یا به این علت که به درستی گمان میکنند موضعگیری آنان فاقد نفوذ است زحمت این کار را بر دوش اصلاحطلبان انداختهاند.
عبور نصیری از منتهی الیه حکومت به منتهی الیه اپوزیسیون به سرعت رخ نداده است*فکر میکنید که چرا آقای نصیری فرایند عبور از منتهیالیه حکومت را تا منتهیالیه اپوزیسیون طی کرده است؟ و چرا با ایشان برخورد نشد و به راحتی اجازه خروج هم داشتند.
واقعیت این است که گرچه عبور این فاصله از سوی آقای نصیری موجب تعجب است ولی خیلی هم فوری رخ نداده است و چند سال طول کشیده است. این پدیده در میان جناح اصولگرایان حاکم مسبوق به سابقه است و تا کنون افراد زیادی این مسیر را رفتهاند.
علت هم این است که آنان از نزدیک شاهد موارد بیصداقتی یا توطئهچینی و دودوزهبازی و در نهایت عمق اندک افکار در آن سو هستند. ابتدا خود را توجیه میکنند و میگویند انشاالله گربه است ولی وقتی زیاد شد از درون خالی میشوند و کافی است یک تجربه منفی شخصی هم پیدا شود و به یکباره از آنها عبور نمایند.
درباره عدم برخورد و آزادی خروج هم بیش از آن که نکتهای متوجه آقای نصیری باشد مربوط به تبعیضها و بیعدالتیهای رفتاری جاری است که موجب میشود کسانی را برای زدن کوچکترین حرفی احضار کنند و برای انتقاد از حجاب اجباری چنین تحت فشار قرار گیرند، دیگران با بیان تندترین مواضع آزاد باشند. در واقع باید با همه همینگونه با سعه صدر مواجه شوند. امیدواریم که چنین شود. مبنای رفتار نباید سیاسی باشد باید قضایی محض باشد.
*فارغ از اینها به نظر شما ایشان چرا رفت؟
ما وظیفه داریم همان را که گفته باور کنیم مگر این که شواهد دیگری در نقض آن بیان شود. ولی مشکل آقای نصیری این است که به دلائل پیشگفته و سوابق موجود، احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزارههای اعلام شده ایشان همدلی کند، لذا همه در پی یافتن طرح و برنامهای پیچیده در پشت ماجرا هستند. با این حال باید منتظر بود تا حقیقت روشن شود.
*به نظرتان آن طرف از او استقبال خواهند کرد؟
پاسخ به این پرسش سخت است. آن طرف نیروهای پراکنده و با وابستگیها و کارفرمایان سیاسی و فکری و حتی مادی گوناگونی هستند. بعلاوه در سطح اظهار نظر که افراد حرفهای خودشان را میزنند ولی در سطح همکاری بعید میدانم که با وجود چنین وضعی اعتماد کسی برای اقدام عملی جلب شود.
براندازی قابل جمع با اصلاحطلبی نیست*به عنوان آخرین سوال فکر میکنید ایده او برای کسانی جذاب است؟
دنیای سیاست بیش از این که دنیای ایدهها باشد دنیای قدرت است. میان قدرت و ایده باید رابطه نزدیکی باشد. این حرفها را دیگرانی هم در خارج زدهاند ولی بسرعت به حاشیه رفتهاند. در شرایط کنونی همان کسانی که علیه آنان حرف میزد، قدری از این فضا بهرهمند میشوند.
به نظرم یک دو راهی قرار خواهد داشت که هر دو سویش زیان است. ولی ایده او بیشتر ناشی از این است که سیاست به امری شخصی تقلیل یافته و گویی ارادههای افراد به تنهایی منشأ اثرات تعیین کننده است. بعلاوه براندازی قابل جمع با اصلاحطلبی نیست.
فارغ از این که با کدامیک موافق باشیم یا خوب بدانیم راه میانبری هم وجود ندارد. برخی خواستهاند تحت عنوان تحولخواهی راه میانه نشان دهند در حالی که تحولخواهی بر مضمون و محتوا تاکید دارد که هم میتواند شامل اصلاحطلب شود و هم برانداز. در حالی که این دو شیوه فعالیت سیاسی هستند. مثل زمان انقلاب که همه برانداز شدند با محتواهای کاملا متفاوت و حتی متضاد از یکدیگر. شیوه و راهبرد سیاسی قابل میانبر زدن نیست.
۲۷۲۱۸
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901376