فرارو- دکستر تیف رابرتز؛ از اعضای ارشد ابتکار عمل امنیت آسیا در شورای آتلانتیک در مرکز استراتژی و امنیت اسکوکرافت. او پیش رئیس دفتر چین و سردبیر اخبار آسیا در شبکه خبری «بلومبرگ» بوده است. او بیش از دو دهه در پکن زندگی کرده است. این پژوهشگر و خبرنگار نوینسده کتاب «افسانه سرمایه داری چینی» (۲۰۲۰ میلادی) است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نسبت غیر متوازن جمعیت نوزادان در چین تغییر چندانی نکرده است: با تولد ۱۱۱ پسر به ازای هر ۱۰۰ دختر. پیش بینی میشود که افراد مسن چینی (افرادی با سن بیش از ۶۵ سال) از نرخ ۸.۹ درصد یک دهه قبل که به ۱۳.۵ درصد فعلی رشد کرده است تا سال ۲۰۵۰ میلادی به ۳۰ درصد افزایش یابند. در همین حال، جمعیت فعال چین از نظر کاری در فاصله سنی ۱۶ تا ۵۹ سال در چندین سال اخیر روند انقباضی را آغاز کرده و از سال ۲۰۱۰ میلادی چین کاهش ۴۰ میلیونی تعداد کارگران را تجربه و امروز میزان کارگران فعال به ۸۰۰ میلیون نفر رسیده است.
دولت چین پیش بینی کرده که طی پنج سال آینده ۳۵ میلیون کارگر دیگر را از دست خواهد داد. چین جمعیت بسیار نامتوازنی دارد. این کشور مردان زیاد و عمدتا مسنی دارد. «می فونگ» نوینسده کتاب «تک فرزندی: داستان تجربه رادیکال چین» در گفتگویی گفته بود: «نرخ باروری در چین به قدری کاهش یافته که رشد اقتصادی را به خطر میاندازد و میتواند بر ثبات اجتماعی آن کشور تاثیرگذار باشد».
واقعیت آن است که چین با یک بمب ساعتی جمعیتی مواجه است بمبی که بر قدرت خرید مردم آن کشور، میزان بهره روی و رشد آتی اقتصاد آن تاثیر میگذارد و شاید حتی توانایی آن کشور برای پیشی گرفتن از امریکا در تولید ناخالص داخلی را به خطر اندازد. براساس گزارشی که در سال ۲۰۱۹ میلادی منتشر شده بود این روند نگران کننده کاهش رشد جمعیت میتواندعدم توازن منطقهای و نابرابری اجتماعی را تشدید کرده و باعث افزایش رقابت مردان جوان برای یافتن همسران کمیاب شود.
فشار بازار برای ازدواج مردان جوان منجر به گرایش بیشتر برای ارتکاب جرایم مالی میشود. اداره آمار چین در ماه نوامبر گزارش داده بود که در سال ۲۰۲۰ میلادی تنها ۸.۱۴ میلیون ازدواج در آن کشور صورت گرفته که هفتمین سال کاهش تعداد پایینترین میزان ازدواج در هفده سال گذشته بوده است.
اندکی پس از انتشار نتایج سرشماری دفتر حزب کمونیست چین اعلام کرد که چین به سوی سیاست سه فرزندی حرکت میکند و به جریمههایی که پیشتر برای زوجهایی که بیش از دو فرزند داشتند پایان خواهد داد. رهبران دفتر سیاسی تاکید کردهاند که پاسخ فعالانه به پیری جمعیت مستقیما با «توسعه کشور» و «رفاه مردم» مرتبط است و برای «حفاظت از امنیت ملی» و «ثبات اجتماعی» امری ضروری است.
از آن زمان به این سو، زمزمههای افزایش سن بازنشستگی از سطح کنونی ۶۰ سال برای مردان و ۵۵ سال برای زنان چینی مطرح شده است. با هدف تشویق باروری از سوی دولت مرکزی چین تعدادی از شهرها از جمله شانگهای مرخصی زایمان زنان را تمدید کرده و حمایتهای بهتری را در برابر تبعیض شغلی که زنان باردار و مادران را هدف قرار میدهد اعمال میکند.
کمیسیون ملی بهداشت برنامههایی ازمایشی را با هدف بهبود مراقبتهای بهداشتی سالمندان در پانزده استان از سی و یک استان چین اعلام کرده است. به طور چشمگیرتری در اواخر ژوئیه شوراها به طور ناگهانی ممنوعیت کس بو کار تدریس خصوصی که زمانی پررونق بود را اعلام کردند تا فشار مالی و اجتماعی بر خانوادهها کاهش یابد.
با این وجود، هیچ یک از این اقدامات به راحتی مشکل جمعیتی چین را حل نخواهند کرد. جمعیت آن کشور به سطحی از تحصیلات و درآمد رسیده که داشتن خانواده بزرگتر جذابیت خود را از دست داده است و میانگین تعداد اعضای خانوار از۳.۴ عضو در سال ۲۰۰۰ میلادی به تنها ۲.۶ نفر در سطح کنونی کاهش یافته است.
پیر شدن جمعیت باعث میشود تا دولتهای محلی چین که در حال حاضر با کمبود نقدینگی مواجه هستند، اما مسئول ارائه مزایای رفاه اجتماعی و مراقتبهای بهداشتی و پرداخت مستمری محسوب میشوند مجبور به صرف هزینه بیشتری شوند. کاهش تعداد افراد در سن شاغل بودن نیاز به حمایت از بستگان غیر شاغل را افزایش خواهد داد. هم چنین، نگهداری از فرزندان زیاد توسط زوجهای شاغل چینی امکانپذیر نیست.
آکادمی علوم اجتماعی چین پیش بینی میکند که صندوق بازنشستگی آن کشور برای افراد شهرنشین کمبود بودجه خواهد داشت و ممکن است موجودی آن تا سال ۲۰۳۵میلادی به اتمام برسد. هزینههای دولت چین برای مراقبتهای بهداشتی و مستمری بازنشستگان در حدود ۷ درصد از تولید ناخالص داخلی برای رفاه اجتماعی را شامل میشود و این میزان از میزان مشابه در بسیاری از کشور دیگر کمتر است. میانگین این نرخ در میان کشورهای عضو سازمان همکاری و توسعه اقتصادی حدود ۲۰ درصد، برای امریکا ۱۸.۶ درصد و حتی برای برزیل کشوری در حال توسعه ۱۷ درصد است.
هم چنین، در حال حاضر شکاف گستردهای در سیستم ارائه مستمری برای مستمری بگیران در چین وجود دارد و شهرنشینان حقوق بازنشستگیای به طور متوسط پنجاه برابر بیش از بازنشستگان روستا نشین دریافت میکنند.
در سالهای آینده، مناطقی در چین که از نظر اقتصادی جنب و جوش کمتری دارند بسیار بیش از مناطق ثروتمند تحت تاثیر تغییرات جمعیتی قرار خواهند گرفت. مناطق روستایی چین با توجه به مراقبتهای بهداشتی و حقوق بازنشستگی کمتر جایی است که ۶۰ درصد از سالمندان در آن زندگی میکنند.
پیری سریع جمعیت، اما در شمال شرق چین نیز در حال رخ دادن است جایی که اقتصاد بیمار آن منطقه باعث مهاجرت چندین سال اخیر جوانان شده است. برای مثال، سه استان لیائونینگ، جیلین و هیلونگ جیانگ شاهد کاهش جمعیت یازده میلیون نفری یا تقریبا ۱۰ درصدی در یک دهه گذشته بودهاند در حالی که میانگین سن در آن مناطق افزایش یافته است.
به گفته محققان دانشگاه ملی سنگاپور و دانشگاه چینی هنگ کنگ با رشد اقتصاد چین در دهههای اخیر کودکان خانوادههای پردرآمدتر سود بیشتری بردهاند در حالی که کودکانی که با پیشینه خانوادگی فقیر در فقر باقی مانده اند. آنان این پدیده را «تله فقر بین نسلی» نامیده اند. تحرک اجتماعی در چین ضعیف است و مانع از هزینه کردن چینیهای روستایی میشود.
در عوض اقتصاددانان میگیوند روستائیان چینی درگیر «پسانداز احتیاطی» هستند و درآمد ناچیزشان را برای آماده شدن به منظور صرف هزینههای درمانی، تحصیلی و بازنشستگی پسانداز میکنند. این موضوع دولت چین را از دستیابی به هدفاش برای افزایش مصرف خانوار و کاهش وابستگی اقتصادش به بدهی و سرمایهگذاری دورتر میکند.
سناریوی خوش بینانهتر این است که چین میتواند از نیروی کار تحصیلکردهتر برای نشاط اقتصادی نوین خود بهره برداری کند و با از دست دادن مزیت جمعیتی خود از مزیت «استعداد»های تازه بهره برداری کند. «لورن جانستون» جمعیتشناس در لندن استدلال میکند که کارگران با تحصیلات بهتر و مولدتر نیروی کار رو به کاهش چین از نظر جمعیتی را جبران میکنند.
در واقع، نرخ کلی جمعیت با تحصیلات دانشگاهی از ۸.۹ درصد به ۱۵.۵ درصد در دهه گذشته در چین افزایش یافته است. هم چنین، از دید او انتظار میرود یک «اقتصاد نقره ای» که در آن سالمندان بیشتری برای مراقتبهای بهداشتی، سرگرمی و سفر هزینه کنند در چین ظهور کند. این امر باعث جبران کاهش مصرف در چین بر اثر کاهش رشد جمعیت خواهد شد.
با این وجود، پژوهشی صورت گرفته توسط «اسکات روزل» اقتصاددان دانشگاه استنفورد نشان میدهد که شکاف عمیق بین نسبت تحصیلات جوانان روستایی و جوانان شهری به سرعت در حال کاهش نیست. در حالی که امروز بیش از ۹۰ درصد از نوجوانان شهرنشین چینی تحصیلات دبیرستانی دارند تنها حدود یک چهارم از همتایان روستایی آنان تحصیلات در مقطع دبیرستان را به اتمام میرسانند. دلیل این موضوع نیز به دلیل قانونی است که اکثر کودکان مهاجر را از تحصیل در مدارس بسیار بهتر در شهرهایی که والدینشان آنجا کار میکنند منع نموده است.
با توجه به این که دو سوم از همه کودکان از مناطق روستایی میآیند و تنها یک چهارم آنها در شهرهای مرفهتر رشد میکنند ظهور استعدادهای بیشتر دور از انتظار به نظر میرسد. هم چنین، هیچ تضمینی وجود ندارد که جمعیت سالخورده چین باعث رونق و ایجاد موج تازهای از مصرف شود و حتی ممکن است اثر معکوس داشته باشد چرا که سالمندان بیشتر نیاز به هزینه برای تحت مراقبت قرار گرفتن دارند.
در نهایت، سیاسی شدن سریع اقتصاد تحت رهبری «شی» در سرکوب کارآفرینان موفق شدت عمل به خرج داده و مبالغ بسیاری را از بودجه دولتی برای ایجاد فناوری بومی و متکیتر شدن بیشتر به خود صرف کرده که خود باعث کاهش تولید ناخالص داخلی در چین خواهد شد و بودجه لازم برای آورده ساختن نیازهای سالمندان و رفاه اجتماعی را کاهش خواهد داد. ماه گذشته، صندوق بین المللی پول هشدار داد که اقتصاد چین نامتوازن و حرکت آن در حال کند شدن است.
خطر این وضعیت جمعیتی نامطلوب برای چین آن است که نتواند با کشورهای با دستمزد پایین رقابت کند و اقتصاد آن کشور به اندازه کافی نوآور نیست که زنجیره فناوری را به سمت وضعیت کشورهای توسعه یافته ارتقا دهد. در این وضعیت چین ممکن است به دام «تله درآمد متوسط» افتد که پیشتر آفریقای جنوبی وبرزیل آن را تجربه کردند بدان معنا که کشورهای زیادی فرایند صنعتیسازی را آغاز میکنند و برای مدت کوتاهی از آستانه تبدیل شدن به یک کشور پردرآمد عبور میکند، اما تعداد بسیار کمی از آن کشورها از دام درآمد متوسط عبور میکنند.
در نهایت، کاهش رشد جمعیت در چین به هدف حزب کمونیست چین برای ایجاد یک کشور ثروتمند و قدرتمند تا سال ۲۰۴۹ میلادی به مناسبت یکصدمین سالگرد تاسیس جمهوری خلق چین آسیب وارد خواهد ساخت. «کای فانگ» اقتصاددان برجسته در سخنرانی اخیر خود هشدار داد: «چین با چالش پیری جمعیت پیش از ثروتمند شدن مواجه است و بدترین حالت ممکن آن است این احتمال وجود دارد که هرگز به هدف توسعه صدساله خود دست پیدا نکند». این موضوع چالشی جدی برای رهبران چین و مردم آن کشور خواهد بود.
منبع: فرارو
کلیدواژه: چین جمعیت اقتصاد جهانی کشور ها هم چنین آن کشور بیش تر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۹۶۶۱۳۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیا چین میتواند؟
فرارو- یک کارشناس روابط بین المل می گوید: «از زاویه بین المللی، چین بهترین گزینه برای ورود به مذاکرات آتش بس محسوب میشود. شاید تا به امروز، این قطر و عمان بودند که به عنوان یکی از گزینههای بسیار مفید در مذاکرات میانجی گری، شناخته میشدند، اما حالا چین گزینه برتر است.»
چین و آمریکا تمایلی به ادامه درگیریهای خاورمیانه ندارندجلال ساداتیان به فرارو گفت: «با توجه به تجربهای که در مسئله عربستان از چین دیدیم و چین به لحاظ مراوداتی که با کشورهای منطقه پیدا کرده، در تلاش است که به سمت تنش زدایی، حرکت کند. این تنش زدایی، کاملا در راستای اهداف منطقهای چین است. چین در تلاش است که از آسیب رسیدن به به سرمایه گذاریها در جهت اجرای پروژههای خود پیشگیری کند. مناسبات ایالات متحده با چین در شرق آسیا و مسائل دو کشور درباره تایوان، هنگ گنگ، تبت و ... نیز مورد توجه سران چین است. چین مدت هاست تلاش میکند همه بازارهای منطقهای را از چنگ آمریکا خارج کند. طی ۲ تا ۳ دهه گذشته، چینیها موفق شده اند تکنولوژیهای لازم را از آمریکا ربوده و در این حوزه تبدیل به یک قدرت شوند. با توجه به این که هزینه تولید محصولات چینی نسبت به ایالات متحده ارزانتر تمام میشود، میبینیم که با استقبال گستردهای نیز مواجه میشود. درواقع رقابت چین و ایالات متحده کاملا به قوت خود باقیست، فراموش نکنیم که حدود ۲ سال پیش نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان ایالات متحده چگونه به تایوان رفت، آن هم در شرایطی که چینیها گفته بودند در صورت ورود آمریکاییها به تایوان واکنش نشان خواهند داد.»
وی افزود: «این پیشینه نشان میدهد چین هم اکنون علاقهای به برخورد با ایالات متحده را ندارد. برخوردی که ممکن است یک روز اتفاق بیفتد. اما زمان آن نامشخص است. در نتیجه ایالات متحده نیز از تنش استقبال نمیکند چرا که ترجیح میدهد در چند جبهه درگیری نداشته باشد. ایالات متحده در حال حاضر به اندازه کافی در اوکراین درگیر است و خاورمیانه برای آمریکا دردسر بزرگی است. به خاطر همه این دلایل است که ایالات متحده مایل است در سال انتخابات، بحرانها را مدیریت کند. افزون بر این ها، حزب دموکرات و دولت بایدن با یک بحران جدی رو به رو است و در نتیجه، از هر نوع مداخله چین که به کاهش تنش منتهی شود استقبال میکنند. ایالات متحده به نفوذ و خط مشی چین در منطقه آگاه است و کاملا تمایل دارد که از لابی چین در حل مناقشات به نفع خود بهره برداری کند.»
چین بهترین گزینه برای میانجیگری استدیپلمات پیشین ایران در انگلستان گفت: «چین با کشورهای عرب منطقه از عربستان تا اردن روابط بسیار دوستانهای دارد و داد و ستد تجاری انجام میدهد. میدانیم که عربستان در حوزه تکنولوژیهای زیرساختی خود با چینیها در حال همکاری است و مسیر یک کمربند یک جاده چین نیز کاملا کشورهای عرب را تحت تاثیر خود قرار میدهد. همانطور که اشاره کردم، چین، پیشتر نیز در تنش زدایی بین ایران و عربستان سربلند شد و عربستان حتی از یمن نیز تا حدودی عقب نشینی کرد. اگرچه روابط ایران و عربستان به شکل دفاکتو شکل گرفت، اما در همین حد نیز بسیار قابل توجه بود. میتوان اینگونه استنباط کرد که رایزنیهای چینیها با کشورهای عرب منطقه موثر واقع شود و مذاکرات آتش بس نیز به مرحلهای برسد که در ۷ ماه گذشته نرسیده است.»
وی افزود: «از زاویه بین المللی، چین بهترین گزینه برای ورود به مذاکرات آتش بس محسوب میشود. شاید تا به امروز، این قطر و عمان بودند که به عنوان یکی از گزینههای بسیار مفید در مذاکرات میانجی گری، شناخته میشدند، اما حالا چین گزینه برتر است. از طرف دیگر مصر نیز به علت مسئله رفح و احتمال کوچانده شدن فلسطینیان به صحرای سینا، اساسا به عنوان یکی از طرفین متضرر درگیری شناخته میشود، حتی اردن نیز که در خنثی سازی پهپادهای ایرانی همکاری کرد، اکنون در مذاکرات آتش بس چندان جایگاهی ندارد. از زاویه دید طرفین درگیر در جنگ غزه نیز میتوان گفت که حماس به علت ضربات انسانی و مادی که متحمل شده و کشتار بی رحمانه اسرائیل و نسل کشی اهالی غزه، چارهای ندارد به جز این که واقع بینانهتر به شرایط نگاه کند و گزینه میانجیگری چین، یک گزینه ایده آل برای تحقق آتش بس خواهد بود. متاسفانه در حوزه طرف مقابل یعنی اسرائیل، شرایط کمی پیچیدهتر است، نتانیاهو در ۷ ماه اخیر ثابت کرد افزون بر تندروی و بی رحمی، غیرقابل پیش بینی است. شاید روی کاغذ اکنون زمان مناسبی باشد که طرفین درگیری به یک آرامش برسند، اما این موضوعی نیست که نتانیاهو به راحتی بپذیرد.»
مدیر کل پیشین شرق آسیای وزارت خارجه گفت: «نتانیاهو شرایط عادی ندارد، از یک سو بی توجهی اسرائیل به رای دادگاه لاهه و نقض آشکار حقوق بشر از سوی وی حتی باعث شده متحدان غربی نتانیاهو از وی شکایت داشته باشند، از سوی دیگر، اعتراضات دانشجویان در ایالات متحده و دیگر نقاط جهان نسبت به اقدامات وحشیانه اسرائیل نیز جهت افکار عمومی را تا حد زیادی، علیه وی چرخانده است. حتی مقامهای آمریکایی نیز به خاطر همراهی با اسرائیل تحت فشار قرار دارند. تا پیش از حمله ایران به اسرائیل، آمریکاییها مدام میگفتند که ما پشت اسرائیل ایستاده ایم، اما بعد از آن که اسرائیل تصمیم به تلافی گرفت، اعلام کردند ما پشت حمله اسرائیل نخواهیم بود. علت نیز مشخص است و اگر ایالات متحده از یک حد مشخص بیشتر درگیر مناقشات منطقهای و به ویژه مناقشات ایران و اسرائیل شود، به شدت آسیب خواهد دید.»