موسویان:دوران صبر استراتژیک به سررسیده است
تاریخ انتشار: ۴ دی ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۹۸۰۴۷۳
به گزارش خبرآنلاین، سید حسین موسویان استاد دانشگاه پرینستون آمریکا ویونس محمودیه فارغ التحصیل فوق لیسانس دانشگاه بارسلون اسپانیا در مجله آکادمی علوم روسیه در تحلیلی به وضعیت مذاکره احیای برجام پرداخته و نوشتند:
تصور عمومی براین بود که با روی کار آمدن بایدن، آمریکا سریع به برجام بازخواهد گشت و تحریم های ایران بسرعت محو خواهند شد و یک بن بست شکنی دیپلماتیک درروابط آمریکا و ایران بوجود خواهد آمد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بایدن درمبارزات انتخابات ریاست جمهور آمریکا خروج ترامپ از برجام را سرزنش و اعلام کرد که قصد بازگشت به برجام را دارد که درحقیقت میراث اوباما بود. اما اظهارات سران سیاست خارجی بایدن درجلسات استماع کنگره نشان داد که آنها سیاستی متفاوت با اوباما را درسردارند و میخواهند از تحریمهای ترامپی بعنوان ابزارفشار علیه ایران استفاده کنند به خیال اینکه به توافقاتی فراتر از برجام دست یابند. تاخیر ماههای اول دوران بایدن برای آغاز مذاکرات برجامی نیز ناشی از این توهم و اختلافات درونی تیم بایدن درمورد نحوه احیاء برجام بود که این تاخیر خسارات فراوانی را دربرداشت.
نه تنها من بلکه بسیاری از کارشناسان برجامی سیاست خارجی آمریکا مثل پل پیلار، علی واعظ، دریل کیمبل و تریتا پارسی دلائل و شواهد این سیاست توهم آمیز تیم بایدن درابتدای کاررا مستند کرده و به موقع هشدارهم دادند که مسیرزیاده خواهی تیم بایدن نتیجه معکوس خواهد داشت. تونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا درابتدای کارش چندین بار برقصد آمریکا بر توافقی "قوی تر و طولانی مدت تر" از برجام تاکید کرد. او بصراحت به کنگره آمریکا گفت که ما برای بازگشت برجام، "یک راه طولانی" درپیش داریم. وندی شرمن هم درجلسه کنگره گفت شرایط ژئو پولتیک منطقه با سال 2015 که برجام را توافق کردیم، کاملا فرق کرده است لذا مسیر پیش روی ما درمورد بازگشت به برجام هم باید تغییر کند.
اینها دلیلی آشکار بر اثبات تفاوت سیاست برجامی بایدن با اوباما بود. درحقیقت ترامپ هم خواستار توافقی قوی تر و بهتر با ایران بود با این تفاوت که ضد برجام بود. تیم بایدن میخواست از تحریمهای ترامپ بعنوان ایزار فشاری جهت دستیابی به توافقی جدید استفاده کند. دلیل اصلی موفقیت سیاست تعامل اوباما درحل بحران هسته ای ایران از طریق تعامل و دیپلماسی این بود که او توافق هسته ی را منوط به سایر موضوعات مثل حقوق بشر و تروریسم نکرد.
ایران درپاسخ به سیاست جدید بایدن، مواضع سختی گرفت. ایران دردوران روحانی اعلام کرد که مسئولیت شکست برجام با آمریکاست، توافقی مبتنی بربازگشت تدریجی را نخواهیم پذیرفت، آمریکا باید اول همه تحریمها را بردارد و ایران نیز بعد از راستی آزمایی صحت رفع تحریمها، به تعهداتش بازخواهد گشت.
هنگامیکه اسرائیل تهدید به حمله نظامی کرد، دولت روحانی غنی سازی سطح 5% را به 20% افزایش داد و اعلام کرد که افزایش غنی سازی تا سطح 60 % ادامه خواهد یافت ضمن اینکه سانتیریفیوژهای پیشرفته نسل ششم را وارد مدار غنی سازی خواهد کرد.
حرکت ایران بسمت غنی سازی 60%، پیامی به آمریکا و اسرائیل بود که درصورت ادامه روند فعلی زیاده خواهی، به غنی سازی 90% مبادرت خواهد کرد که ایران را درآستانه ساخت بمب اتم قرار میدهد. ایران این اقدامات عملی را بخرج داد تا نشان دهد که تسلیم یک مذاکرات فرسایشی و زیادخواهی آمریکا نخواهد شد مگر اینکه آمریکا بدون شرط و پیش شرط به اجرای کامل برجام برگردد.
علاوه براقدامات قاطع درپایان دوران روحانی، مصوبه مجلس درمحدودیت دسترسی آژانس به تاسیسات هسته ای و افزایش توان هسته ای ایران همراه با انتخابات ریاست جمهوری ایران و انتخاب رئیسی هم پیام بسیار جدی به آمریکا و غرب داد. حقیقت هم این بود که مردم ایران از سیاستهای آمریکا درنقض تعهدات برجامی و تخریب برجام، دلسرد شده بودند.
همزمان با این تحولات نیز رئیس جمهور آمریکا رابرت مالی را به عنوان مذاکره کننده هسته ای آمریکا انتخاب کرد. رابرت مالی تعلق کامل به سیاست اوباما داشت چون خودش نماینده کاخ سفید درمذاکرات بود. او نه تنها با سیاست ترامپ بشدت مخالف بود، بلکه سیاست های سران سیاست خارجی بایدن درمورد دستیابی به توافقی قوی تر یا برجام پلاس را یک اشتباه محاسبانی میدانست و معتقد بود که بازگشت به برجام باید بدون شرط و پیش شرط باشد. انتخاب بایدن درواقع نشان از اصلاح توهمات اولیه دولت بایدن برای احیاء برجام بود.
بااین وجود اظهارات متوهمانه و مشکوک رهبران سیاست خارجی بایدن درماههای اولیه و تاخیر جند ماهه درشروع مذاکرات، موجب بدبینی ایران شد وخسارت بار بود.
دولت روحانی به برجام متعهد و پایبند بود و درمقابل کارشکنی های ترامپ و نتانیاهو و بن سلمان عربستان برای نابودی برجام؛ "صبر استراتژیک" را پیشه کرد تا برجام بطور کامل نابود نشود. با وجود همه این مسائل، اکنون دولت اصولگرای رئیسی قصد احیاء برجام را دارد و قدرت داخلی لازم را هم دارد. منتهی آمریکا باید بداند که دوران "صبر استراتژیک وبازی با زمان برای امتیاز گیری فرابرجامی" به سررسیده است. اگر آمریکا بطور درست و کامل به برجام برگردد، ایران هم به تعهدات کامل برجامی باز خواهد گشت.
بازگشت صحیح آمریکا به برجام راه را برای تعاملات و گفتگوهای منطقه بین ایران و عربستان و سایر کشورهای حوزه خلیج فارس درقالب قطعنامه 598 شورای امنیت سازمان ملل باز خواهد کرد. ایران آماده است با همسایگان خود وارد مشارکت و همکاری منطقه ای براساس نرمهای بین المللی احترام به حاکمیت ملی، عدم مداخله، نفی بکارگیری زورو احترام به تمامیت ارضی است. درصورت تعهد آمریکا و قدرتهای جهانی به برجام، ابتکار دبیرکل سازمان ملل برای تشکیل مجمع گفتگوهای منطقه ای هشت کشور حوزه خلیج فارس در سطح وزرای خارجه برای تشکیل یک سیستم همکاری و امنیت جمعی درحوزه خلیج فارس، ضروری و موفق خواهد بود.
310 310
کد خبر 1586003منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: سید حسین موسویان ایران و آمریکا ایالات متحده آمریکا سیاست خارجی بایدن بازگشت به برجام تیم بایدن غنی سازی هسته ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۹۸۰۴۷۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ربیعی: تعطیلی شنبه توطئه نیست
دکتر علی ربیعی با بیان اینکه وقتی هر پدیدهای را محدود میکنیم و در جایی را میبندیم، چه هدفی داریم! وقتی با چشممان میبینیم اهدافمان محقق نمیشود، تداوم سیاستها چیست؟ گفت: هدف بستن فضای مجازی چیست؟ مگر سنجشها نشان نمیدهند که مردم تا چه میزان بالایی از فیلترشکن استفاده میکنند و نه از صداوسیمایی با این بودجه کلان! پس این محدودیتها و اختلالها چه خاصیتی دارند! همه تان هم که در شبکههای مجازی حضور دارید و تیک آبی و خاکستری هم میگیرید! این هم از آن تناقضها است!
به گزارش جماران، دکتر علی ربیعی، وزیر پیشین تعاون، کار و رفاه اجتماعی که در نشست «بررسی تاثیر سیاستهای اقتصادی و اجتماعی در رشد و توسعه اقتصادی در فضای فناوری اطلاعات» که از سوی گروه علمی تخصصی اقتصاد رسانه «انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات» برگزار شده بود، سخن میگفت، با بیان اینکه متاسفانه از روز اولی که اینترنت در کشور ما آمد، دائما به دنبال آسیب شناسی بودیم و بحثهای اندکی به مساله فرصتهای نهفته در آن پرداختند، گفت: این نگاه عمدتا ناشی از سطح فردی و بررسی تاثیر آن بر رفتارهای فردی بوده و از روز اول با نگاه آسیب شناسانه به سمت آن رفتیم و تنها حوزهای که برای ما اهمیت داشته، رفتارهای فردی بوده است. در واقع با مشاهده رفتارهایی که خلاف سنتها و ارزشهای مالوف ما بوده، نوعی احساس خطر ایجاد شده است.
دوران دو رئیس قبلی قوه قضائیه، یکی از دورانهای بسیار تلخ فضای مجازی بودوی با بیان اینکه در سطح بعد باید آیین نامهها و سیاست گذاریها را بررسی کرد، توضیح داد: برای نمونه، قانون مجلس و آیین نامههایی که قوه قضائیه مطرح میکند به این مسائل میپردازند و دوره دو رئیس قبلی قوه قضائیه، یکی از دورانهای بسیار تلخ فضای مجازی بود و بیشترین فشارها بر گسترش فضای مجازی در این دورانها سامان گرفته بود.
ربیعی با تاکید بر ضرورت توجه به فلسفه حکمرانی فضای مجازی و حوزه تکنولوژیهای اطلاعاتی و ارتباطی، گفت: فهم این سطح به ما کمک میکند که دریابیم چه اتفاقی در حوزه سیاست گذاریها و همچنین رابطه مردم با فضای مجازی و تکنولوژی اطلاعاتی میافتد. درک این سطح به ما برای فهم علل اتفاقات کمک میکند. به تعبیری باید بررسی کرد عوامل و عناصر اصلی فلسفه حکمرانی دیجیتال و تکنولوژیهای ارتباطی، چه عواملی هستند.
وزیر پیشین تعاون، کار و رفاه اجتماعی اضافه کرد: میان رویکردها و استراتژیهای فلسفه ساز حکمرانی کشور، میان استراتژی بقا و توسعه گرفتار شده ایم. این وضعیت کنشها و سیاستهای ما را تحلیل میکند. از دهه ۷۰ این بحث بود که آیا میخواهیم خودمان را کماکان بسط دهیم به سطح جهان را قدرت خود را حفظ کنیم، آن زمان جمعبندی شد که ما هم توسعه و هم بقا میخواهیم. اما متاسفانه در روندی که طی شد، فلسفه بقا بر فلسفه توسعه کشور چربیده است.
از ساحت تکنولوژیهای ارتباطی امنیت زدایی کنیموی توضیح داد: وقتی فلسفه حکمرانی ما بقا است، تمام تکنولوژیها بر اساس آن سنجیده میشود. استارتاپها را این گونه ارزیابی میکنند. نسبت مردم با فضای مجازی، در همین ارتباط سنجیده میشود. ما باید این نکته را درک کنیم؛ میتوانستیم درباره تکنولوژیهای اطلاعاتی و فضای مجازی بحث اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و امنیتی کنیم، اما استراتژی بقا ما را به سمتی برده است که سیاستهای امنیتی بر سایر سیاستها در امر فضای مجازی چربیده و این گرفتاری اصلی ما است.
باید از ساحت تکنولوژیهای ارتباطی امنیت زدایی کنیم. وقتی نگاه و فلسفه این گونه جلو میرود، به رغم هر اسمی که بر توسعه میگذاریم، تحمل الزامات و نتایجش را نداریم و بنابراین عملا به جایی نمیرسیم؛ چرا که فلسفه بقا حاکم است.
ربیعی با بیان اینکه بنیانهای نظری و فلسفه وجودی حکمرانی ما گسترش پهنای باند اینترنت را بر نمیتابد، خاطرنشان کرد: حکمرانی ما میگوید پهنای باند را میخواهم، اما نه میتواند الزامات آن را رعایت کند و نه از نتایجش خوشش میآید؛ بنابراین پهنای باند ما عملا دچار مشکل میشود. آثار توسعه در فضای مجازی متاثر از این دیدگاه است و با جزمیتی که وجود دارد، شرکتهای استارتاپی ما تهدید محسوب میشوند.
در حالی که اگر همه جهان بگویند هوش مصنوعی، آینده اقتصاد جهان و ثروت جهان تعداد مشاغل ما در خدمات شبکههای اجتماعی و فضای مجازی است، چون آن نگاه میترسد، استارتاپ به جای اینکه سکو و جهش توسعه و اقتصاد کشور باشد، جهش وابستگی کشور و جهش دیدگاههایی که ارزشهای نامالوف را دنبال میکنند تلقی میشود.
جریان پرقدرتی سالهاست که مقابل حاکمیت تفکر توسعه و پیشرفت ایستادهوی با بیان اینکه جریان پرقدرتی سالهاست که مقابل حاکمیت تفکر توسعه و پیشرفت ایستاده و در عمل صرفا استراتژی «بقا» را دنبال میکند، تاکید کرد: عنصر اصلی تاثیرگذار بر سیاستگذاری این نکته است که ما دائما و ناچارا به فراز و نشیب و کشاکش و آیین نامههای مختلف میرسیم که متاثر از این عامل در حکمرانی است.
در این نشست که در دفتر روزنامه شرق برگزار شد، وزیر پیشین تعاون، کار و رفاه اجتماعی در ارزیابی از فضای مناسب کار برای کارآفرینی در کشور، اظهارداشت: درباره اینکه چرا شکست خوردیم و کجاها موفق بودند، بحثهای زیادی میشود. در حالی که این مساله بسیار ساده است. از دوره ۷۶ تا ۸۴ را میتوانیم بررسی کنیم، دوره ۹۲ تا ۹۷ هم بررسی کنیم.
نیازی به تحلیل و واکاویهای عمیق نداریم. این دو دوره که در آن سیاستها جامع نگر هستند و روابط بین الملل درست است و جامعه مدنی نفس میکشد، درخشانترین دوران اقتصادی همان دوران است. از ۹۴ تا روی کار آمدن ترامپ، شکوفاترین دوران استارتاپی در ایران را داشتیم، شرکتهای دانش بنیان هم دوران خوبی داشتند.
اما اکنون با بازی با کلمات، بحث دانشگاههای «حکمت بنیان» را مطرح میکنند و روشن نیست که این شاخص چگونه میخواهد سنجیده شود.
با تعابیری مانند دانشگاه «حکمت بنیان»، دل خوش میکنندربیعی گفت: با این کلمات که فریبایی دارد، دل خوش میکنند و تحت پوشش آنها آسوده میخوابند و تصور میکنند این کلمات برای ما خوشبختی و سعادت میآورند!
وزیر پیشین تعاون، کار و رفاه اجتماعی اضافه کرد: یک تفکر ما را نیازمند توسعه و پذیرفتن نتایج و الزامات آن میداند و معتقد است باید برای مدیریت نتایج آن برنامه ریزی درست کرد، اما ما، چون در این حوزه وارد نمیشویم، با بخشهای سنتی وارد چالش نمیشویم و چالش ما با بخشهایی است که مرتبط با فضای ارتباطی مبتنی بر شبکههای اطلاعاتی است.
تعطیلی شنبه توطئه نیستربیعی با بیان این اعتقاد که بسیار تاکید کرده ایم که تغییر سبک زندگی که در خیابان میبینید، توطئه نیست، بلکه تغییر ارزشها است، تصریح کرد: اینگلهارت هم مطالعه کرده و میگوید کل جوامع این تغییرات را دارند. در هر جامعهای به شکلی است. تعطیلی جمعه و شنبه توطئه نیست بعد هم فضای مجازی را محل این توطئه تصور میکنند.
آنچه امروز میبینیم، نتیجه سیاستهایی است که خود ما اعمال کرده ایمبه گفته وی؛ تغییر ارزشی را میبینند، اما، چون علت یابی نمیتوانند بکنند، آن را توطئه میدانند. در حالی که بخشی از تغییرات ارزشی، جهانی و طبیعی است. بخشی از آن هم حاکی از سیاستهای خود ما است. آنچه که امروز میبینیم، نتیجه سیاستهایی است که خود ما اعمال کرده ایم.
ربیعی با بیان اینکه شرکتهای استارتاپی زمینه ساز ایجاد نوعی پیوندهای جهانی هستند که ما نه به الزامات آن تن میدهیم و نه نتایجش را میپذیریم، اظهارداشت: فضای شرکتهای استارتاپی در میان ۸۰ میلیون نفر جمعیت تنگ است و فضای جهانی را میخواهد.
این استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه اقتصاد آینده، بدون اقتصاد دیجیتال، ناقص است، توضیح داد: بیشترین میزان اشتغال را ما در آینده در بخش خدمات مبتنی بر تکنولوژی اطلاعاتی داریم. هم ثروت ایجاد میکند و هم موتور حرکت سایر بخشها میتوانند رشد و توسعه یابند و هم میزان اشتغال را رشد میدهد و هر گونه کوتاهی در این زمینه رفتاری غیرامنیتی است که در واقع امنیت کشور و اشتغال و ثروت اندوزی کشور را به خطر میاندازد.
سخنگوی دولت پیشین ادامه داد: وقتی هر پدیدهای را محدود میکنیم و در جایی را میبندیم، چه هدفی داریم! وقتی با چشممان میبینیم اهدافمان محقق نمیشود، تداوم سیاستها چیست؟ هدف بستن فضای مجازی چیست؟ مگر سنجشها نشان نمیدهند که مردم تا چه میزان بالایی از فیلترشکن استفاده میکنند و نه از صداوسیمایی با این بودجه کلان! پس این محدودیتها و اختلالها چه خاصیتی دارند! همه تان هم که در شبکههای مجازی حضور دارید و تیک آبی و خاکستری هم میگیرید! این هم از آن تناقضها است!