Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تابناک»
2024-05-01@06:17:13 GMT

نجات یک دختر از مرگ شیطانی

تاریخ انتشار: ۴ دی ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۹۸۷۳۴۱

رهایم کنید، چرا مرا به حال خود نمی گذارید؟ دیگر از این دنیای کثیف خسته شده ام، از این همه آدم های هوسرانی که با جملات شیرین و عاشقانه به دنبال هوسرانی های خودشان بودند با همه وجودم بیزارم و...

به گزارش خراسان، این ها بخشی از اظهارات دختر 20 ساله ای است که قبل از خودکشی توسط نیروهای امدادی و ماموران انتظامی از مرگ حتمی نجات یافت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

او که قصد داشت خود را از بالای پل عابر پیاده به کف خیابان پرت کند ،حالااشک ریزان مقابل مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری سناباد مشهد نشسته بود و داستان تلخ زندگی اش را این گونه بیان کرد: می خواهم از عمق وجودم فریاد بزنم آهای دختران جوان این عشق های خیابانی فرجامی جز سیاهی ندارد .

روی این هوس های زودگذرنام «عشق» نگذارید و از سرگذشت من عبرت بگیرید چرا که پدر و مادر من نیز با همین عشق های هوس آلود پیمان ازدواج بستند اما درحالی که مرا به دنیا آورده بودند باز هم برای آسایش و رفاه خودشان از یکدیگر جدا شدند و مرا در این دنیای کثیف تنهاگذاشتند.

هنوز به 3 سالگی نرسیده بودم که سوء ظن های یک عشق خیابانی دیگر در وجود پدرم ریشه دواند و این گونه مهر طلاق آن ها را از یکدیگر جدا کرد و من هم فرزند طلاق نام گرفتم اما هیچ چیزی از این کلمه وحشتناک نمی دانستم . پدرم به دنبال سرنوشت خودش رفت و مادرم با کارگری در خانه های مردم مرا زیر چتر «عشق مادری» خود گرفت اما درآمدش به اندازه ای بود که فقط شکم مرا سیر می کرد تا از گرسنگی جان ندهم .

وقتی به 3 سالگی رسیدم دیگر نمی توانست مرا با خودش به خانه های مردم ببرد تا مبادا به چیزی دست بزنم یا لیوانی را بشکنم. او بشقاب غذا و بطری آب را در کنارم می گذاشت و در اتاق را به رویم قفل می کرد تا هر وقت گرسنه شدم غذا بخورم . تلویزیون کوچک خانه تنها سرگرمی من بود تا روزی که راهی مدرسه شدم. آن جا بود که معنای طلاق را فهمیدم و حس تنفر وجودم را فراگرفت . وقتی همکلاسی هایم با شوق و لبخند از پدرشان سخن می گفتند که برای آن ها کیف و لباس یا مواد خوراکی خریده بود از همه چیز و همه کس بیزار می شدم .

دوست داشتم دنیا را تغییر بدهم و کلمه طلاق را زیر پاهایم خرد کنم . هرگز نمی توانستم این سرنوشت سیاه را بپذیرم که پدر و مادرم نقش اصلی آن را به عهده داشتند، با آن که مادرم به سختی برای رفاه و آسایش من تلاش می کرد اما همواره با خودم می اندیشیدم آن ها نباید به دنبال یک عشق هوس آلود با زندگی انسان دیگری بازی می کردند و...

خلاصه به سن نوجوانی که رسیدم شال و کلاه می کردم و در خیابان ها پرسه می زدم چراکه در جست و جوی مهر و محبتی گم شده بودم. با لبخند هر پسری به او دل می باختم تا شاید من هم طعم زندگی آرام و شیرین را بچشم . خوب می دانستم مادرم که خود قربانی یک عشق خیابانی بود از سرگردانی من در خیابان ها به شدت ناراحت می شود و کتکم می زند. اگرچه چندین بار همین اتفاق رخ داد ولی دیگر برایم مهم نبود .

بارها صدای ناله مادرم از انواع بیماری و دردهایی را که به سراغش آمده بود ، می شنیدم و به سختی کار او در خانه های مردم پی می بردم ولی هیچ گاه دلم به حالش نمی سوخت چون عقده ای شده بودم ، کمبود داشتم و پدر و مادرم را عامل همه بدبختی هایم می دانستم . روزها به همین ترتیب می گذشت تا این که دوسال قبل زمانی که در خیابان پرسه می زدم با پسر جوانی آشنا شدم که قول ازدواج به من داد. او با جملات عاشقانه اش مرا به زندگی امیدوار کرد ولی من طعمه هوسرانی های او بودم چراکه چندماه بعد خیلی راحت ترکم کرد .

دیگر شب و روزم را نمی فهمیدم ، سعی کردم یک بار دیگر عشق را تجربه کنم و او را به فراموشی بسپارم اما این عشق ها بارها و بارها تکرار شد و من بازیچه هوسرانی های دیگران شده بودم چرا که هرکدام از آن ها با این بهانه که تو با دیگری بوده ای ، مرا همانند یک دستمال کثیف دور می انداختند تا این که چند روز قبل به امید یافتن عشقی گم شده سوار خودرویی شدم اما راننده جوان آن مرا به مکان نامعلومی برد و یک روز تمام آزارم داد.

وقتی خودم را در گوشه خیابان یافتم همه وجودم پر از نفرت شد، آسمان دور سرم می چرخید و کاری از دستم ساخته نبود . این احساس تنهایی و بی کسی با قلبی مالامال از کینه و نفرت مرا به سمت پل هوایی کشاند و ...

بررسی های روان شناختی و قضایی درباره ماجرای این دختر جوان با صدور دستوری ویژه از سوی سرگرد بهرازفر (رئیس کلانتری سناباد مشهد) آغاز شد.

منبع: تابناک

کلیدواژه: ایام فاطمیه اومیکرون حسن ایرلو افزایش سن بازنشستگی نجات دختر مرگ شیطانی ایام فاطمیه اومیکرون حسن ایرلو افزایش سن بازنشستگی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۹۸۷۳۴۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

زن بمی بعد از ۴ روز گرفتاری بین دیوار، نجات یافت

ایسنا/کرمان رئیس سازمان آتش نشانی شهرستان بم گفت: زن بمی که چهار روز بین دو دیوار گرفتار شده بود، توسط آتش نشانانان نجات پیدا کرد.

محسن حدادیان در گفت و گو با ایسنا از نجات فرد گرفتار در بین دو دیوار خبر داد و اظهار کرد: پس از تماس با سامانه ۱۲۵، نیروها به محل اعزام شدند و فرد گرفتار که خانم بود و برای جمع‌آوری ضایعات وارد محل شده بود را نجات دادند.

وی افزود: آتش نشانان پس از شکافتن دیوار منزل همسایه توانستند فرد گرفتار را نجات بدهند.

حدادیان سن فرد گرفتار بین دیوار را بین ۳۰ تا ۴۰ سال اعلام کرد و گفت: وی پس از نجات، تحویل اورژانس داده شد.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • نجات يک رأس بره آهو در شهرستان خوسف
  • زن بمی بعداز چهار روز ازبین دو دیوار نجات یافت
  • نجات یک زن در بم بعد از ۴ روز گرفتاری بین دیوار
  • نجات زن بمی پس از چهار روز از بین دو دیوار
  • فیلم| اعزام بالگرد برای یافتن دختر گمشده در کلاله‌
  • فیلم/ اعزام بالگرد برای یافتن دختر گمشده در کلاله‌
  • فیلم| نجات خانم بمی بعد از ۴ روز از بین دو دیوار!
  • فیلم/ برخورد خشن پلیس با دانشجوی دختر
  • زنی در بم بعد از ۴ روز گرفتاری بین دیوار، نجات یافت
  • زن بمی بعد از ۴ روز گرفتاری بین دیوار، نجات یافت