احتمال شکست مذاکرات هستهای ضعیف است / غرب به توافق با ایران نیاز دارد
تاریخ انتشار: ۵ دی ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۹۸۸۷۴۰
به گزارش خبرنگار بینالملل ایسکانیوز، مذاکرات هستهای بین ایران و 4+1 همچنان ادامه دارد و اخبار متفاوت و حتی ضد و نقیض از وین به جهان مخابره میشود. به نظر میرسد طرفین در حال زورآزمایی و تحمیل طرحها و انتظارات خود به طرف مقابل هستند. ایران از لغو تحریمها به عنوان پیش شرط احیای توافق صحبت میکند و طرفهای غربی –تحت فشار ایالات متحده- بازگشت به تعهدات برجامی را شرط لغو تحریمها عنوان میکنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
متن کامل این گفتگو بدین شرح است:
- پیشرفت مذاکرات وین را چطور ارزیابی میکنید و از نظر شما امکان دستیابی به توافق وجود دارد؟
روند مذاکرات با پیشنهاداتی که ایران در ابتدا ارائه کرد، توسط غربیها به چالش کشیده شد. قصد آنها این بود که ایران را زمین گیر کرده و وانمود کنند که امکان ادامه مذاکرات، به دلیل خواسته های غیر منطقی ایران، وجود ندارد. اما پس از اصرار ایران و بررسی مجدد طرح ایران، به منطقی بودن آن پی بردند و آن را مورد بحث قرار دادند. لذا همانطور که اعلام شده، میتوان پیشرفت مذاکرات را مثبت دانست. بنابر این طرفهای غربی با وجود اینکه به دنبال شانتاژ بودند، روند مذاکرات را مثبت، ارزیابی کردند.
اما به سه دلیل عمده میتوان گفت، که روند مذاکرات مثبت خواهد بود و امکان دستیابی به توافق وجود دارد. اول اینکه، به هر حال آمریکا به صورت قهری باید از غرب آسیا خارج بشود و نیروهای نظامی خود را از این منطقه بیرون ببرد. دلیل دوم این است که ایالات متحده قصد دارد بر مهار چین تمرکز کند، که با پراکندگی توانایی ها، امکان تمرکز و مهار چین و حتی روسیه برای ایالات متحده وجود ندارد. بنابراین لازم است، که توان آمریکا بر چین متمرکز شود. دلیل سوم که با موضوعات قبلی نیز ارتباط دارد، این است که خروج آمریکا از غرب آسیا و تمرکز بر مهار چین، مستلزم اقنای متحدین این کشور –یعنی کشورهای عربی حاشیه جنوبی خلیج فارس و رژیم صهیونیستی- در غرب آسیاست. این متحدین، بیش از پنج دهه به حمایت ایالات متحده تکیه کرده و امنیت شان را به حضور آن گره زده بودند. لذا لازمه خروج آمریکا از غرب آسیا، از نگاه متحدین این کشور، پایان یافتن منازعات منطقه است (که در این پرونده، افزون بر پرونده هسته ای ایران، جنگ عربستان علیه یمن، صلح اعراب و اسراییل و مسایل دیگر منطقه را می توان لحاظ کرد). پس میتوان نتیجه گرفت، به این سه دلیل عمده، ایالات متحده باید در مذاکرات وین از موضع طلبکار، کوتاه بیاید تا مسیر منطقی و درست را بتواند پیش بگیرد.
البته به نظر میرسد، رژیم صهیونیستی و لابیهای مرتبط با آن در تلاش هستند، تا دو راهی «توافق یا جنگ» را علیه ایران رقم بزنند، که در بحث پروپاگاندا تقریبا موفق شدهاند؛ در همین رابطه اگر به اخبار و تحلیلها توجه بکنید، تمامی اتاقهای فکر، رسانهها و نظریه پردازان بر این مسئله تمرکز کردهاند، که اگر مذاکرات به بن بست برسد، حتی اگر آمریکا به ایران حمله نکند، اسرائیل این کار را انجام خواهد داد! بر این پایه، ایران باید از سایه جنگ بترسد و به خواسته های بی پایان غربیها تن بدهد. اما این تهدیدها، تنها لاف در غریبی است، تا با فشار، جمهوری اسلامی ایران تسلیم آنها شود.
همانطور که گفته شد، این جنگ روانی توسط رژیم صهیونیستی به راه افتاده تا افزون بر ایران، دولت بایدن را نیز مجبور به پذیرش خواسته های خود کند. اما تلاش آنها برای تحمیل خواستههایشان به بایدن و تیم او نیز بی نتیجه بوده است. به اعتقاد من، با وجود تلاش آنها برای قرار دادن جمهوری اسلامی ایران بر سر دو راهی «جنگ و صلح»، این ایالات متحده و شرکای غربی آن هستند که بر سر یک دو راهی قرار دارند، که عبارت است از: الف) «توافق منطقی و تداوم قرار داشتن ایران زیر چتر کنترلی آژانس و پادمان ها» و ب) «عدم توافق و در نتیجه خروج ایران از چتر کنترلی آژانس وسایر پادمان ها».
ایران از ابتدا اعلام کرده که در چارچوب پادمانها و مقررات آژانس فعالیت خواهد کرد. نتیجه تمام بازرسیها نیز موید پایبندی ایران به مقررات بوده است. بر پایه این منطق، غرب باید در همین چارچوب با جمهوری اسلامی ایران کار کند. اما راه دومی که جلوی آنها قرار دارد، ایران را از چتر کنترلی آژانس خارج میکند که خلاف خواست غربیهاست. هر چند که از لحاظ شرعی، نیز ایران اعلام کرده که به دنبال ساخت سلاح هستهای نیست، اما خروج ایران از چتر کنترلی آژانس، برای آنها بسیار نگران کننده خواهد بود.
به عبارت بهتر، ترس صهیونیست ها از گزینه «الف»، این است که اگر با ایران توافق بشود و تحریم ها برداشته شود، فنر توسعه و رشد ایران در خواهد رفت. بنابر این نمی خواهند ایرانی پیشرفته تر از این را شاهد باشند. در صورتیکه گزینه «ب»، عملیاتی شود، فنر هسته ای ایران رها خواهد شد! این موضوع نیز تحت هیچ شرایطی خواست آمریکا و اروپا نیست.
مسئلهای که بسیار اهمیت دارد و سبب شده تا سران رژیم صهیونیستی به دوره گردی روی بیاورند، این است که آنها جمهوری اسلامی را تهدید وجودی برای خود میدانند. بنابراین تلاش میکنند تا این تهدید وجودی را به آمریکا، اروپا و کشورهای عربی حاشیه جنوبی خلیج فارس نیز تعمیم دهند. این در حالی است که نه آمریکا، نه اروپا و نه حتی کشورهای همسایه ایران، هیچ کدام تهدید وجودی از سوی ایران احساس نمی کنند. بنابر این اگر کشورهای غربی حاضر در مذاکرات وین به اضافه آمریکا، خواهان پایان دادن به آنچه هستند، که خود ادعا می کنند، خواستارند، باید توافق با جمهوری اسلامی را به سرانجام برسانند، که من فکر می کنم، شرایط برای انجام این توافق، بسیار مناسب است.
- برخی کارشناسان معتقدند که احتمال لغو تمام تحریمها تقریبا صفر است و بر همین اساس خواسته ایران را غیرمنطقی میدانند. نظر شما در این خصوص چیست؟
بنده نیز اعتقاد دارم برداشتن همه تحریمهای گسترده و چند لایهای که از گذشته و خصوصا در دوره ترامپ علیه جمهوری اسلامی ایران وضع شد، کار زمان بر و مشکلی است. همچنین خواست غربیها و خصوصا لابیهای فشار صهیونیستها این است، که تحریمها برداشته نشود. اما کف خواستههای ایران این است، که تحریمهای برجامی باید برداشته شود؛ در غیر این صورت، توافق برجام و مذاکرات پیرامون آن بیمعنا خواهد بود. توافق برجام که انجام شد، جمهوری اسلامی ایران پیش از اینکه طرف غربی کمترین تعهد خود را به اجرا بگذارد، تمامی تعهدات خود را انجام داد. بنا بود پس از انجام توافق، تمامی تحریمها برداشته شود. اما با شیطنت از نوع دیپلماسی آمریکایی، که در آموزه های سیاسی آنها مرسوم است و ساده انگاری طرف ایرانی، نه تنها تحریم ها برداشته نشد، بلکه به شدت افزایش یافت.
اما دیگر زمان بندبازی طرف غربی پایان یافته و باید به موضع قبل از خروج از برجام بازگردد. لذا مذاکره کردن بر امری که یک طرف تعهداتش را انجام داده و طرف دیگر بدون عمل به وعهدههایش بخواهد بار جدیدی را تحمیل کند، کاملا بیمعنا خواهد بود. ایران نیز به هیچ وجه از خواستههای منطقی خود عقب نشینی نخواهد کرد. لذا لغو تحریمهای برجامی، که کف خواسته های ایران است، باید برداشته شود.
- فکر میکنید در صورت شکست مذاکرات، ایران آمادگی مواجهه با چالشهای موجود را دارد؟
تصور من این است که در این دور از مذاکرات، نباید شکست وجود داشته باشد و نخواهد داشت. اگرچه از آمریکای غیرقابل اعتماد، هیچ اقدام نابخردانه ای بعید نیست. روی کار آمدن دولت سیزدهم و تیمی که به وین اعزام شده، جمهوری اسلامی ایران نشان داد که با آمادگی کامل و پیشنهادات کاربردی، در مذاکرات حاضر شده است. بناب این شکست در مذاکرات، به مفهوم شکستن استخوان های پوسیده ایالات متحده و در نتیجه به زیر کشیده شدن قدرت آن توسط چین، پیش از زمان مورد انتظار خواهد بود.
ایالات متحده با وجود برقرار بوده مذاکرات وین، نمایندگانی را به امارات عربی، کره و ژاپن اعزام کرده تا این کشورها را که طرف های تجاری ایران هستند، متقاعد کند که از تجارت با ایران بپرهیزند. البته اعلام کرده اند، که مذاکره با کشورهای مذکور را برای احتمال شکست مذاکرات وین انجام می دهند. اما این، دیپلماسی آمریکایی است که برای فشار همه جانبه بر طرف مقابل انجام می دهند.
با وجود این بی اعتمادی ها و شاخ و شانه کشیدن های طرف آمریکایی، احتمال شکست در مذاکرات هسته ای، بسیار ضعیف است. لذا باید مسیری که شروع شده تا حصول نتیجه طی گردد؛ در غیر اینصورت، مشکلات افزون خواهد شد. آنچه که ما از آمریکا و رفتار غیرصادقانه آنها سراغ داریم، نبود تفاوت در سیاست های روسای جمهوری آمریکا است، دولت بایدن نه تنها تحریمهای برجامی را که در زمان انتخابات، وعده داده بود، به برجام باز خواهد گشت و تحریم های ناشی را آنرا لغو خواهد کرد، لغو نکرد، بلکه در صدد افزایش تحریمها و ادامه راه ترامپ است.
جمهوری اسلامی ایران تمامی تحرکات و فعالیت های مخرب آمریکا را به دقت رصد می کند، بنابراین در صورتیکه مذاکرات به شکست منجر شود -که احتمال آن ضعیف است- دیگر مانند گذشته، اقتصاد کشور، رشد و توسعه آن به مذاکرات پیوند نخواهد خورد. شکست مذاکرات، تبعاتی برای طرفین خواهد داشت، که در این زمان جمهوری اسلامی ایران تنها طرف آسیب پذیر نخواهد بود. افزون بر آن دولت سیزدهم با درس گرفتن از گذشته راه های عبور از تحریمها را پیگیری خواهد کرد. لذا پیشنهادم این است که برای مقابله با تحریم ها، اداره کشور را باید بر فرض وجود تحریم، تنظیم کرد تا اثر تحریم در زندگی مردم حس نشود.
انتهای پیام/
مجید فرخی کد خبر: 1123219 برچسبها مذاکرات هسته ایمنبع: ایسکانیوز
کلیدواژه: مذاکرات هسته ای جمهوری اسلامی ایران تحریم ها برداشته تحریم های برجامی مذاکرات هسته ای رژیم صهیونیستی ایالات متحده شکست مذاکرات لغو تحریم ها برداشته شود مذاکرات وین احتمال شکست تحریم ها غربی ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.iscanews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسکانیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۹۸۸۷۴۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نگاهی به توافق امنیتی جدید عربستان و آمریکا/ واشنگتن و ریاض در انتظار چراغ سبز اسرائیل
به گزارش خبرآنلاین ، جماران به نقل از سی ان ان نوشت:
یک معاهده دفاعی، ائتلاف امنیتی هفت دهه ای بین عربستان سعودی و ایالات متحده را مستحکم و آنها را هر چه بیشتر به یکدیگر نزدیک می کند، زیرا دشمنان ایالات متحده مانند ایران، روسیه و چین به دنبال گسترش نفوذ خود در خاورمیانه هستند. بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، مدتهاست که به دنبال روابط با عربستان سعودی است، زیرا این اقدام میتواند در سراسر جهان اسلام تاثیر خود را بگذارد.
متیو میلر، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا روز پنجشنبه گفت که ایالات متحده در حال مذاکره برای یک قرارداد بزرگ شامل سه جزء است.
مولفه اول شامل بسته ای از توافقات بین آمریکا و عربستان سعودی، مولفه دیگر عادی سازی روابط بین عربستان سعودی و اسرائیل و مولفه سوم تشکیل کشور فلسطین است.
به گفته سخنگوی وزارت خارجه آمریکا این سه با هم مرتبط هستند و هیچ کدام بدون دیگران جلو نمی روند. آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا، در یک میزگرد در کنفرانس اقتصادی این هفته در ریاض گفت: برای اینکه عادی سازی بین عربستان سعودی و اسرائیل محقق شود، باید مسیری برای تشکیل کشور فلسطین و «آرامش در غزه» وجود داشته باشد. به نظر من کاری که عربستان سعودی و ایالات متحده با هم در زمینه توافقات خود انجام داده اند، به طور بالقوه به اتمام نزدیک است، اما برای پیشبرد عادی سازی دو چیز لازم است: آرامش در غزه و مسیری معتبر به سوی یک کشور فلسطینی.
وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد، در حاشیه این مجمع، بلینکن با محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی (MBS) دیدار کرد تا در مورد این توافق گفتگو کند. کارشناسان، پیمان عربستان و آمریکا را «مجموعه ای جامع از تفاهمات» توصیف می کنند که شامل تضمین های امنیتی، اقتصادی و فناوری برای سعودی و همچنین حمایت از برنامه هسته ای غیرنظامی این کشور می شود.
انتظار میرود این توافق عادیسازی از توافقنامه ابراهیم، مجموعهای از معاهدههایی که چهار کشور عربی اسرائیل را در سال ۲۰۲۰ به رسمیت شناختند و تقاضای دیرینه اعراب برای تشکیل یک کشور مستقل فلسطینی به عنوان پیششرط به رسمیت شناختن اسرائیل را نادیده گرفتند الگوبرداری شود.
محمد بن سلمان پیشتر گفته بود که توافق با اسرائیل «بزرگترین توافق تاریخی از زمان جنگ سرد» خواهد بود. در سال ۲۰۲۱، نتانیاهو این توافق را اینگونه توصیف کرد که اسرائیل را قادر میسازد «دکترین قدیمی و خطرناک سرزمین در ازای صلح را جایگزین کند و صلح را در ازای صلح به ارمغان آورد، بدون اینکه اسرائیل حتی یک سانتیمتر از دست بدهد».
از آن زمان، دولت بایدن عادی سازی اسرائیل و عربستان را در مرکز سیاست خاورمیانه ای خود قرار داده است. ایالات متحده و عربستان سعودی در سال ۲۰۲۳ به گفتگوها درباره این پیمان ادامه دادند و انتظار میرفت که بلینکن در ۱۰ اکتبر سال گذشته به ریاض برود تا درباره جزئیات آن صحبت کند، این تاریخ درست سه روز قبل از حمله حماس به اسرائیل بود که عملا این توافق را به تاخیر انداخت.
تحلیلگران می گویند که حمله بعدی اسرائیل به غزه که این منطقه را ویران کرده و بیش از ۳۴۰۰۰ فلسطینی را کشته، ممکن است پارامترهای توافق را برای عربستان سعودی تغییر داده باشد. اکنون پذیرش بخشی که خواستار مسیری «غیرقابل بازگشت» به سوی تشکیل یک کشور فلسطینی است، کلید اصلی بخش عادی سازی توافق گسترده تر خواهد بود.
نتانیاهو بارها چشم انداز تشکیل کشور مستقل فلسطینی را رد کرده و استدلال می کند که این امر به امنیت اسرائیل آسیب می زند و بر ادامه جنگ غزه تا زمانی که حماس از بین برود، مصمم است.
تحلیلگران می گویند که این موانع ممکن است منجر به تلاش عربستان برای بستن توافق دوجانبه بدون جزء عادی سازی توافق شود. اما چنین رویکردی با موانع بزرگی روبرو خواهد شد. سناتور جمهوری خواه لیندسی گراهام در این باره می گوید: توافقی که تعهد نظامی قاطعانه ایالات متحده به امنیت عربستان سعودی را بدون مولفه عادی سازی ایجاد می کند، بعید است از کنگره آمریکا عبور کند.
اگر توافقنامه دفاعی متقابل در قالب یک معاهده مورد مذاکره قرار گیرد، برای الزام آور شدن نیاز به ۶۷ رأی در سنا دارد. گراهام در پاسخ به گزارشهایی مبنی بر تصمیم عربستان سعودی گفت: بدون عادیسازی روابط اسرائیل و عربستان و اطمینان از تامین نیازهای امنیتی اسرائیل در مورد پرونده فلسطین، رای بسیار کمی برای توافق دفاعی متقابل بین ایالات متحده و عربستان سعودی وجود خواهد داشت.
کارشناسان می گویند که شاید بایدن بتواند با الگوبرداری از توافقنامه امنیتی دیگری که سال گذشته با بحرین امضا کرد، کنگره را برای رسیدن به توافق دور بزند. به گفته فراس مکساد، کارشناس ارشد و مدیر توسعه استراتژیک در موسسه خاورمیانه در واشنگتن دی سی، مسیر دیگری وجود دارد که حول توافقنامه یکپارچگی و رفاه امنیت جامع که دولت بایدن در سپتامبر ۲۰۲۳ با بحرین امضاء کرد، الگوبرداری شده است. متن این پیمان صراحتاً بیان میکند که ممکن است از طرف های دیگر برای پیوستن دعوت شود.
با این حال، هیچ نشانه ای مبنی بر اینکه دولت بایدن برای تصویب توافق دوجانبه با عربستان سعودی، کنگره را دور بزند، وجود ندارد. برای عربستان سعودی، توافق دوجانبه با ایالات متحده یک پیروزی بزرگ خواهد بود، که نشان دهنده پایان دورانی است که بایدن به دنبال تضعیف محمد بن سلمان به اتهام دست داشتن در قتل جمال خاشقجی، ستون نویس واشنگتن پست در کنسولگری سعودی در استانبول بود.
برخی کارشناسان معتقدند که این توافق همچنین «سلطه آمریکا را در خاورمیانه برای نسلها تثبیت میکند و چالش رو به رشد چین و روسیه را کمرنگ میکند.» محمد بن سلمان مشتاق تقویت سیستم دفاعی عربستان و تنوع بخشیدن به اقتصاد عربستان به دور از هیدروکربن است، زیرا او یک سیاست اقتصادی بلندپروازانه به نام چشم انداز ۲۰۳۰ را دنبال می کند. پادشاهی سعودی دارای یک برنامه هسته ای غیرنظامی نوپا است که ولیعهد مایل به توسعه آن با حمایت ایالات متحده است.
به گفته کارن یانگ، محقق ارشد پژوهشی در مرکز دانشگاه کلمبیا، عربستان سعودی مایل است با ایالات متحده معامله کند و این احتمالاً بهترین زمان در دوران دولت بایدن برای کمک به برخی از مسائل مهم در کنگره نظیر سیاست جهانی انرژی است.
یکی دیگر از نقاط سخت در حمایت ایالات متحده از چنین برنامه ای، مخالفت آمریکا با غنی سازی محلی اورانیوم در داخل خاک کشورها است، غنی سازی یک جزء کلیدی برای تولید انرژی هسته ای است که می تواند برای تولید سلاح های هسته ای نیز استفاده شود. عربستان سعودی از نظر ذخایر اورانیوم غنی است و اصرار دارد که بتواند آن را در داخل غنی سازی کند . در صورت تحقق چنین مسئله ای این برای یک کشور عربی برای اولین بار خواهد بود. برای مثال، امارات متحده عربی همسایه، اورانیوم غنی شده را برای نیروگاه های هسته ای خود وارد می کند.
روز چهارشنبه، سناتور دموکرات، اد مارکی، رئیس مشترک گروه کاری تسلیحات هستهای و کنترل تسلیحات، از دولت بایدن خواست اطمینان حاصل کند که ریاض از غنیسازی و بازفرآوری مواد هستهای خودداری میکند . او در بخش هایی از سخنان خود به اظهارات قبلی محمد بن سلمان استناد کرد که گفته بود عربستان سعودی در صورت حرکت تهران به سمت سلاح هسته ای در این مسیر گام خواهد گذاشت. وی گفت: مسیر صلح خاورمیانه نباید شامل چشم انداز عربستان سعودی مجهز به سلاح هسته ای باشد که منافع آمریکا، متحدان و شرکای خود را در سراسر منطقه تضعیف کند.
پیمان عربستان سعودی و آمریکا دو کشور را موظف می کند که برای بازدارندگی و مقابله با هرگونه تجاوز خارجی با یکدیگر همکاری کنند، اما به این تعهد جنبه معاهده رسمی نمی دهد.
زمانی که شرایط سیاسی اجازه دهد، هنوز جایی برای یک توافق امنیتی چندجانبه که در نهایت شامل اسرائیل، بحرین، ایالات متحده و دیگران باشد، وجود خواهد داشت. انتخاب با اسرائیل خواهد بود که چه زمانی آماده پاس دادن توپ به سمت تشکیل کشور مستقل فلسطین باشد.
۳۱۱۳۱۱
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902948