Web Analytics Made Easy - Statcounter

اوایل پاییز ۱۳۹۶، «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور وقت امریکا که کمتر از یک سال از به قدرت رسیدنش می‌گذشت، در قالب یک بیانیه‌ پرسروصدا، با ادعای «تضمین ایمنی و امنیت مردم امریکا» در برابر «اقدامات خصومت‌آمیز رژیم ایران» و تضمین «عدم دسترسی ایران به سلاح هسته‌ای»، به‌طور رسمی راهبرد خود را در قبال جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

روزنامه ایران/ وی در این بیانیه اتهاماتی نظیر «دیکتاتوری»، «حمایت حکومتی از تروریسم» و «پرخاشگری‌های ادامه‌دار در غرب آسیا و سراسر جهان» را به ایران نسبت داد.

زمینه‌های شکل‌گیری سیاست فشار حداکثری

راهبرد اعلامی دونالد ترامپ بر پایه‌ چهار اصل استوار بود: همکاری با همپیمانان برای مقابله با سیاست‌های منطقه‌ای ایران، اعمال تحریم‌های بیشتر بر ایران با هدف انقطاع تأمین مالی تروریسم، رسیدگی به مسأله‌ اشاعه‌ موشک و تسلیحات در منطقه توسط ایران و مسدودسازی تمام مسیرهایی که ایران ممکن است از طریق آنها به سلاح هسته‌ای دست پیدا کند.

با اینکه ترامپ در این تاریخ از توافق هسته‌ای سال ۱۳۹۴ موسوم به «برنامه‌ جامع اقدام مشترک» (برجام) خارج نشد، اما پیش از این، بارها از «نقایص» توافق برجام و ضررهای آن برای امریکا سخن گفته بود و سرانجام در تاریخ 18 اردیبهشت ۱۳۹۷، دولت امریکا رسماً از برجام خارج شد.

خروج امریکا از برجام، زمینه را برای اعمال رسمی مجدد همه‌ تحریم‌هایی که قرار بود ذیل توافق برجام، متوقف شوند، فراهم کرد. ترامپ با اعلام اینکه «خروج امریکا از برجام نسبت به ماندن در این توافق، نتایج بهتری در پی خواهد داشت»، سیاست بسیار سختگیرانه و خصمانه‌ای علیه ایران در پیش گرفت که به «سیاست فشار حداکثری» شهرت یافت.

رساندن فروش نفت ایران به صفر، مهار نفوذ روزافزون جمهوری اسلامی ایران در منطقه، جلوگیری از تقویت توان نظامی-دفاعی ایران از جمله در حوزه‌ پیشرفت‌های موشکی و محدودسازی شدید دسترسی‌های ایران به منابع مالی، ازجمله مؤلفه‌های اصلی سیاست فشار حداکثری ترامپ علیه ایران بود. بجز تحقق نسبی مورد آخر، هیچ‌کدام از دیگر ادعاهای امریکا به واقعیت حتی نزدیک هم نشد.

به گزارش رسانه‌های غربی، صادرات نفت ایران که در ابتدای دوره‌ فشار حداکثری با کاهش روبه‌رو شده بود، به‌زودی احیا شد و در یک سال اخیر، میزان صادرات نفت ایران به بالاتر از یک میلیون بشکه نفت در روز رسیده است. در مسائل مربوط به نفوذ منطقه‌ای و گسترش توان دفاعی و موشکی، به اذعان «مؤسسه‌ بین‌المللی مطالعات راهبردی» (آی.آی.اس.اس)، جمهوری اسلامی در سال‌های پس از برجام پیشرفت‌های چشمگیری داشته است. به‌علاوه، طبق گزارش‌های منتشر شده از صندوق بین‌المللی پول، میزان دسترسی‌های ایران به دارایی‌های خارجی خود در دو سال اخیر بهتر از گذشته شده است.

ناتوانی سیاست فشار حداکثری در رسیدن به اهداف خود، در فضای کارشناسی-رسانه‌ای داخل امریکا نیز به‌شدت مشهود بود. به اذعان اکثریت قاطع محافل فکری، جمع‌های کارشناسی و تحلیلگران برجسته‌ امریکایی، سیاست فشار حداکثری اعمالی از سوی دولت امریکا در سال‌های ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۰ علیه جمهوری اسلامی ایران به اهداف مدنظر امریکا نرسید و با شکست روبه‌رو شد.

اندیشکده‌ «شورای آتلانتیک»، یکی از فعال‌ترین اندیشکده‌های واشنگتن در حوزه‌ سیاست خارجی، در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۹ در یادداشتی با عنوان «پنج دلیل برای اینکه چرا سیاست فشار حداکثری علیه ایران معکوس عمل کرد» به قلم «باربارا اسلیوین»، شکست سیاست فشار حداکثری را اثبات کرده و این‌گونه جمع‌بندی می‌کند که «بازندگان این راهبرد (سیاست فشار حداکثری) حاکمیت قانون و در نهایت، رهبری جهانی امریکا» هستند.

«رابرت مالی» نماینده‌ ویژه وزارت خارجه‌ امریکا در امور ایران، در مصاحبه با تلویزیون «ام.اس.ان.بی.سی» گفت: «پویش فشار حداکثری که توسط رئیس‌جمهور سابق امریکا دونالد ترامپ علیه ایران اعمال شد، به‌طرز فاجعه‌باری شکست خورد و به منافع امریکا آسیب زد.»

نیویورک‌تایمز در یادداشتی به قلم مجموعه‌ای از نویسندگان تحریریه‌ خود نوشت: «واقعیت تلخ این است که تحریم‌های ذیل سیاست فشار حداکثری ناپایدار هستند. این تحریم‌ها نتوانسته‌اند رفتار ایران را به سمت بهتر شدن تغییر دهند. بلکه دقیقاً برعکس این رخ داده است.»

گروه بین‌المللی بحران نیز در یادداشتی با عنوان «شکست سیاست فشار حداکثری علیه ایران»، شکست این سیاست را اثبات می‌کند. این یادداشت افزایش درصد غنی‌سازی اورانیوم، افزایش حجم ذخایر اورانیوم غنی‌شده در ایران، افزایش ظرفیت غنی‌سازی اورانیوم در ایران و کاهش دسترسی‌ها و نظارت‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بر برنامه‌ هسته‌ای ایران را به‌عنوان تعدادی از مصادیق سیاست فشار حداکثری در حوزه‌ هسته‌ای معرفی می‌کند.

لزوم نقد کردن امتیازات پیروزی ایران در کارزار فشار حداکثری

روی دیگر سکه‌ شکست امریکا در سیاست فشار حداکثری، پیروزی ایران در تقابل با این سیاست است. مقاومت جمهوری اسلامی در برابر این حجم از فشارهای اقتصادی و امنیتی و ناکام‌سازی امریکا در رسیدن به خواسته‌های خود در دوره‌ ترامپ، باعث تغییر جایگاه ایران در مناسبات بین‌المللی و تغییر زمان نسبت به دوره‌ پیش از این سیاست شد.موضوعی که باعث شده ایران دست بالا در مذاکرات را داشته باشد.

منبع: ایران آنلاین

کلیدواژه: سیاست فشار حداکثری جمهوری اسلامی علیه ایران بین المللی هسته ای

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۹۹۸۸۰۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چرا ایران بزرگ و قدرتمند نمی‌خواهد وارد جنگ با اسرائیل شود؟

فرارو- غسان شربل، مدیر مسئول روزنامه الشرق الاوسط

به گزارش فرارو به نقل از الشرق االاوسط، خطرناک‌ترین نکته در مورد شعله‌هایی که امروز خاورمیانه را فرا گرفته، آن است که بازیگران قدرتمند توانایی راه اندازی و به راه انداختن یک جنگ را دارند، اما توانایی پایان دادن به آن با یک ضربه ناک اوت یا یک توافق قابل دوام را ندارند. گستردگی بحران نشان می‌دهد که آرامبخش‌ها بی فایده هستند. آن‌ها پیش‌تر آزمایش شده اند و صرفا جنگ‌های شدیدتری را به همراه داشته اند.

راه حل‌های واقعی مستلزم تصمیمات دردناک و غیرمحبوب هستند که به نظر می‌رسد طرفین قادر به اتخاذ آن نیستند. بنابراین، به نظر می‌رسد که منطقه در یک تله خطرناک و درگیری آشکار صرفنظر از شدت آن گرفتار شده است. مردم خاورمیانه شاهد وقوع تحولات دردناک هستند. ایالات متحده نیازی به نشان دادن قدرت خود ندارد. در میانه فروپاشی در خاورمیانه نقش روسیه محدود به نظر می‌رسد و چین بسیار دور است. هیچ کس برای جایگاه آمریکا در صندلی راننده رقابت نمی‌کند. آمریکا نیروی بزرگی است که نباید با آن دشمنی کرد. این یک منبع نگرانی به درجات مختلف برای متحدان و دشمنان آن کشور است.

در پی عملیات طوفان الاقصی آمریکا ناوگان خود را به منطقه اعزام کرد تا از سرایت جنگ و تبعات آن جلوگیری کند. امریکا در این زمینه موفق بود، اما نتوانست جلوی منازعات پس از آن در دریای سرخ و جنوب لبنان را بگیرد. هم چنین، امریکا نتوانست پهپاد‌های پرتاب شده توسط یگان‌های حشد الشعبی در عراق یا پیام‌های ارسال شده در سراسر جولان را متوقف کند.

همانند سایر نقاط جهان در خاورمیانه نیز نمی‌توان ماشین نظامی آمریکا را نادیده گرفت و آن ماشین توانایی فوق العاده‌ای در پیشگیری و بازدارندگی دارد. شاید آمریکا نتوانست تهران را از اقدام تلافی جویانه در پاسخ به حمله اسرائیل به کنسولگری آن کشور در دمشق بازدارد، اما موفق شد از وارد آمدن ضربه‌ای شدید بر اسرائیل توسط موشک‌ها و پهپاد‌های ایرانی جلوگیری کند.

ایران زمان حمله خود را اعلام کرد و موافقت کرد که حمله سبک باشد. ایالات متحده مانع از وارد شدن ضربات بزرگ به دو طرف شد، اما موفق نشد از تبادل پیام‌های داغ توسط دو طرف علیه یکدیگر جلوگیری کند.

روسیه درگیر جنگ خود در اوکراین است. چین محاسبات پیچیده و بلند مدتی دارد. این کشور یک چشم اش به اقتصاد و چشم دیگرش به تایوان است و برای دوئل با امریکا عجله‌ای ندارد.

بنابراین، ساکنان خاورمیانه خود را با یک سایه بزرگ مواجه می‌بینند: امریکا. با این وجود، ایالات متحده نیز در مورد ماهیت درگیری در خاورمیانه ضعیف است. با توجه به اینکه لابی اسرائیل عمیقا در نهاد‌های امریکا نفوذ کرده هر زمان که موضوع به تاسیس کشور فلسطین نزیک می‌شود نزاع در کنگره بالا می‌گیرد.

بنیامین نتانیاهو هرگز در سرپیچی از روسای جمهور قبلی آمریکا تردیدی به خود راه نداده است. او در سرپیچی از خواست بایدن رئیس جمهور فعلی امریکا نیز همان خط مشی پیشین را در پیش گرفته است. او می‌بالد که اسرائیل توسط کاخ سفید اداره نشود و ارتش اسرائیل که همیشه به زرادخانه مملو از تسلیحات آمریکایی خود متکی است، یک گروه شبه نظامی وابسته به امریکا نباشد که قوانین تعامل و خطوط قرمز آن توسط واشنگتن تحمیل شود.

ایران کشوری بزرگ و قدرتمند در منطقه است و تجربه نظامی بالایی دارد. ایران در بسیاری از کشور‌های منطقه دارای نفوذ است و ویژگی‌های برخی از مناطق خاورمیانه را تغییر داده است. ایران می‌تواند در چهار کشور عربی که سال‌ها در حال اداره و تصمیم گیری در مورد انتخاب‌های آن‌ها بوده است به بسیج نیرو بپردازد. ایران می‌تواند از چند جبهه به اسرائیل نزدیک شود. نیرو‌های نیابتی ایران می‌توانند در جنگ‌های طولانی و کم شدت شرکت کنند. اما این ایران قدرتمند نمی‌خواهد وارد یک جنگ مستقیم تمام عیار با اسرائیل شود چرا که می‌داند در صورت وقوع چنین درگیری‌ای ایالات متحده در حاشیه باقی نخواهد ماند. آزار و اذیت امریکا رویه چندین دهه‌ای اتخاذ شده از سوی ایران بوده، اما ایران می‌داند که نباید وارد جنگ مستقیم با امریکا شود و این موضوع اصولا قابل بحث نیست.

اسرائیل دارای زرادخانه نظامی است. ارتش آن کشور مرتکب قتل عام شده است قتل عامی که در جهان از جنگ جهانی دوم به این سو بی سابقه بوده است. جنگنده‌های اسرائیلی در سراسر آسمان خاورمیانه بیداد می‌کنند. ایران با شلیک موشک به تاسیسات هسته‌ای اسرائیل نزدیک شد و اسرائیل در پاسخ اقدامی انجام داد. غرب از جنایات اسرائیل انتقاد می‌کند، اما نمی‌تواند آن رژیم را رها کند.

اسرائیل همزمان ضعیف است. انبوهی از اجساد در غزه اعتقاد جهانیان را در مورد نیاز به ایجاد یک کشور مستقل فلسطینی عمیق‌تر کرده است. آمریکا تسلیحات، مهمات و میلیارد‌ها دلار را به رگ‌های اسرائیل پمپاژ کرده، اما نمی‌تواند در مورد مناقشه فلسطین و اسرائیل به نفع خود تصمیم بگیرد. فلسطینیان کشته می‌شوند و اسرائیل در حال فرار از لحظه حقیقت است، اما نمی‌تواند برای همیشه فرار کند.

حماس قوی است. آن گروه در جریان وقایع ۷ اکتبر به اسرائیل ضربه بی سابقه‌ای وارد ساخت و مسئله فلسطین را دوباره در دستورکار جهان قرار داد. حماس قوی است، اما هزینه اقدامات آن گروه بالا بوده و چشم انداز پیش روی آن نیز شفاف به نظر نمی‌رسد. کارت بازی گروگان‌ها در دست حماس کافی نیست و نجات رفح نیز دور به نظر می‌رسد. علاوه بر این، ایجاد یک کشور فلسطینی در گرو برسمیت شناختن یک کشور اسرائیلی و ارائه تضمین‌های بین المللی بیشتر به آن رژیم است.

حزب الله قوی است. آن گروه پس از طوفان الاقصی حماس کارزاری را برای آزار و اذیت اسرائیل راه اندازی کرد، اما از شرکت در یک درگیری تمام عیار با اسرائیل نیز خودداری ورزیده است. حزب الله دارای زرادخانه پیشرفته‌ای است که می‌تواند به ارتش، موسسات و اقتصاد اسرائیل آسیب برساند. با این وجود، حزب الله نیز ضعف‌هایی دارد.  اکثریت لبنانی‌ها خواهان جنگ تمام عیار با اسرائیل نیستند. لبنان محاصره شده نمی‌تواند در برابر ویرانی‌های گسترده در بیروت مشابه ویرانی‌هایی که در غزه دیده می‌شود مقاومت کند.

انتظار "آنتونیو گوترش" دبیر کل سازمان ملل بی فایده است. کلید‌ها در دستان آمریکای قوی و همزمان ضعیف نهفته است که در ماه‌های پیش رو انتخاباتی را برگزار خواهد کرد. آیا آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه امریکا می‌تواند فرمولی برای خاموش کردن شعله‌ها و هموار کردن راه برای راه حل ارائه دهد؟ آیا او می‌تواند تار و پودی ببافد که در آن سود، ضرر و ضمانت تقسیم شده و حد و مرز نقش‌ها و زرادخانه‌ها در منطقه ترسیم شود؟

دیگر خبرها

  • تولید زیر بار فشار دستورالعمل ها
  • دستاورد گواهی ۳۰ درصدی چه بود؟/ تولید زیر بار فشار دستورالعمل ها
  • اعلام تحریم‌های جدید آمریکا و انگلیس علیه ایران/ افتتاح سرکنسولگری ارمنستان در تبریز/ افشای جزئیات تماس اخیر ترامپ و بن سلمان/ تکذیب ازسرگیری مذاکرات با عربستان از سوی انصارالله
  • اعلام تحریم‌های جدید آمریکا و انگلیس علیه ایران/ افتتاح سرکنسولگری ارمنستان در تبریز/ افشای جزئیات تماس اخیر ترامپ و بن سلمان/ تکذیب از سرگیری مذاکرات با عربستان از سوی انصارالله
  • جزئیات تماس اخیر ترامپ و بن سلمان افشا شد
  • افشای جزئیات تماس اخیر ترامپ و بن سلمان
  • امریکا : به اسرائیل کمک می‌کنیم تا با حملات ایران مقابله کند
  • سیاست خارجی ترامپ در صورت پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا
  • آمریکا : مذاکره مستقیم برجامی با ایران نداریم؛ نه در نیویورک و نه در هیچ کجای دیگر / درباره روش‌های ارتباطمان با ایران نظری نمی‌دهیم
  • چرا ایران بزرگ و قدرتمند نمی‌خواهد وارد جنگ با اسرائیل شود؟