گزینه های روی میز «دیپلماسی اقتدار» / از «ماهواره بر سیمرغ» تا «شبیه سازی حمله به دیمونا»
تاریخ انتشار: ۱۱ دی ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۰۴۰۰۹۸
از آغاز به کار دولت سیزدهم، دیپلماسی اقتدار با بهره مندی از ظرفیت های گوناگون و متنوع کشورمان، به صورت جدی در دستور کار دولت قرار گرفته است.
سرویس سیاست مشرق - تجربه ثابت کرده است که در دنیایی که قانون جنگل بر آن حاکم است، باید با زبان اقتدار در عرصه بین المللی حضور یافت.
از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون- فارغ از اینکه کدام دولت روی کار بوده است- همواره «میدان» در خدمت «دیپلماسی» بوده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
برای نمونه در دولت قبل، سربازان حاج قاسم و دلاورمردان مدافع حرم، با شکستن کمر داعش و نواختن سیلی بر گوش آمریکا، تروئیکای اروپا و حکام مرتجع منطقه، دست تیم مذاکره کننده در مذاکرات هسته ای را پُر کرده و از قرارگرفتن ایران در موضع ضعف جلوگیری کردند. در هفته های اخیر نیز رزمایش پیامبر اعظم(ص) ۱۷ دقیقا در همین راستا انجام شد.
نظام سلطه همواره در پی آن است تا با برتری در عرصه های مختلف علمی و نظامی و صنعتی و با تقسیم بندی جهان به «کشورهای سلطه گر-کشورهای سلطه پذیر»، برای دیگر کشورها تعیین تکلیف کرده و رفتار «ارباب-رعیتی» با ملت ها و دولت های دیگر داشته باشد.
با توجه به این مسئله، از آغاز به کار دولت سیزدهم، دیپلماسی اقتدار با بهره مندی از ظرفیت های گوناگون و متنوع کشورمان، به صورت جدی در دستور کار دولت قرار گرفته است.
در همین راستا همزمان با مذاکرات وین، در روزهای گذشته ماهواره بر سیمرغ، ۳ محموله تحقیقاتی را به فضا پرتاب کرد. پس از پرتاب موفق ماهواره بر سیمرغ، «عیسی زارع پور» وزیر ارتباطات در صفحه اینستاگرام خود نوشت: دقیقا یک ماه قبل، اولین جلسه شورای عالی فضایی با حضور رییس محترم جمهور بعد از یازده سال برگزار شد. یکی از مصوبات جلسه، تثبیت فناوری تزریق ماهواره در لایه لئو تا پایان سال ۱۴۰۱ بود. مسیر سختی که امروز اولین مرحله آن با دستان پرتوان متخصصان صنعت فضایی کشور رقم خورد.
با اینکه فعالین و رسانه های اصلاح طلب مدعی بودند که در دولت سیزدهم و همزمان با مذاکرات، دیگر خبری از پرتاب موشک و ماهواره نخواهد بود، در روزهای گذشته رزمایش پیامبر اعظم(ص) ۱۷ و پرتاب ماهواره بر سیمرغ با موفقیت انجام شد. این رزمایش و پرتاب ماهواره، بازتاب بسیار گسترده ای در رسانه های جهان داشت.
متاسفانه در دولت قبل به مدت ۸ سال همه امور کشور به مذاکره و نشست و برخاست با مقامات غربی گره خورد و همین مسئله، علاوه بر شرطی سازی اقتصاد و کاهش ارزش پول ملی، موجب اخلال و کندشدن حرکت در حوزه های قدرت ساز و از جمله صنعت فضایی شد.
بر همین اساس با آغاز به کار دولت سیزدهم تاکید شد که معیشت مردم و اقتصاد کشور به مذاکرات هسته ای گره نخواهد خورد و در حوزه هایی از جمله صنعت فضایی نیز تغییرات قابل توجهی رخ داد.
مجموعه رفتار ایران در ماههای اخیر در حوزه میدان و دیپلماسی و از میز مذاکره تا پرتاب ماهواره، پالس اقتدار و قدرت به طرف خارجی ارسال کرد. بر همین اساس در روزهای اخیر مقامات صهیونیستی و آمریکایی بیش از پیش بر توانمندی ایران و ناتوانی خود اذعان کرده اند. برای نمونه، «دانیل فریدمن» وزیر پیشین دادگستری اسرائیل در روزهای گذشته گفت «حمله نظامی به ایران مثل کوبیدن سر به دیوار است». در روزهای گذشته ژنرال «کنت مککنزی» فرمانده نیروهای تروریستی سنتکام نیز در اظهارنظری گفت: «ایرانی ها در حمله به عین الاسد، هرجایی را خواستند زدند».
همچنین اخیرا «جک کین» ژنرال بازنشسته آمریکایی در مصاحبه با شبکه «فاکس نیوز» گفت: «دولت آمریکا نسبت به دولت ایران برای حصول توافق مشتاقتر است و این بخشی از مشکل است...ایرانیها قرار نیست نرمش چندانی داشته باشند...ایرانیها این را میخواهند که کل تحریمها لغو شوند و این چیزی است که از سوی آنها روی میز است.»
یکی از فعالین رسانه ای در روزهای گذشته در مطلبی نوشته بود: «معلوم است تمرین نابودی تاسیسات دیمونا با موشکهای نقطهزن، چه ولولهای در تلآویو برپا میکند. اهل دقت میفهمند موشکهای فوقمدرن که کابوسی برای هر دشمن است، در دوران تحریم مطلق ساخته شد وحاشیه امنیت آمریکا و اسرائیل را نابود کرد. این روند تولید و کاربست قدرت، شاخص «عقلانیت انقلابی» در بُردار پیشرفت تمدنی است و صهیونیستها، عزم و تدبیر درهم تنیده سرداران ایرانی را میشناسند».
اکنون گزینه های روی میز «دیپلماسی اقتدار»، دشمن را در موضع ضعف و انفعال قرار داده است. این جمهوری اسلامی ایران است که ابتکار عمل را در دست گرفته و دشمن را سردرگم کرده است، دشمن نه قادر است که صنعت هسته ای را متوقف کند و نه قادر به مقابله با صنعت فضایی ایران است. دیپلماسی منطقه ای نیز با شتاب در حال حرکت است و موشک های ایران نیز برای دفاع از مردم عزیز ایران، آماده است و به قول سرلشکر سلامی «فقط کافی است زاویه موشک ها را تغییر دهیم».
منبع: مشرق
کلیدواژه: بازار خودرو بورس قیمت تل آویو شورای عالی فضایی قاسم داعش تل آویو شبکه فاکس نیوز اروپا ماهواره بر سیمرغ دولت سیزدهم مذاکرات وین اسراییل آمریکا اسرائیل تأسیسات هسته ای دیمونا خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت ماهواره بر سیمرغ دیپلماسی اقتدار روزهای گذشته دولت سیزدهم صنعت فضایی کار دولت موشک ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۰۴۰۰۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تصمیم عربها درمورد تهران و تل آویو چیست؟
فارن افرز در مطلبی به قلم دالیا داسا کایه و سنم وکیل نوشت: زمانی که ایران در روز ۱۳ آوریل بیش از ۳۰۰ موشک و پهپاد روانه اسرائیل کرد، اردن به دفع این حمله کمک نمود. گزارشهای رسانهای اولیه نشان داد که چند دولت دیگر عربی نیز در دفاع از آسمان اسرائیل مشارکت داشته اند؛ اما این اقدامات بعدا تکذیب شد. با این وجود، شماری از رهبران اسرائیلی و برخی ناظران در واشنگتن این اقدامات را به عنوان نشانهای از یک تغییر جهت مهم تعبیر کردند.
به گزارش انتخاب، استدلال آنها این بود که در صورت تداوم تشدید تنش با ایران این دولتها طرف اسرائیل را میگرفتند. سپهبد هرزی هالوی، رئیس ستاد مشترک ارتش اسرائیل اعلام کرده که حمله ایران «فرصتهای جدیدی برای همکاریها در خاورمیانه ایجاد کرده است.» انستیتوی مطالعات امنیت ملی که اندیشکدهای اسرائیلی است هم اعلام کرده که «ائتلاف منطقهای و بین المللی که در دفع حملات ایران به اسرائیل مشارکت داشت پتانسیل ایجاد یک اتحاد منطقهای علیه ایران را نشان داد.»
پس از آنکه اسرائیل به شکلی محدود به حمله ایران پاسخ داد، دیوید ایگناتیوس، ستون نویس واشنگتن پست نوشت که اسرائیل «مانند رهبر یک ائتلاف منطقهای علیه ایران عمل کرد.» وی در ادامه اظهار داشت، اسرائیل با واکنشی محدود «ظاهرا در حال بررسی منافع متحدان خود در این ائتلاف یعنی عربستان، امارات و اردن بوده است که همگی کمکهای بی سر و صدایی در جریان حمله هفته گذشته کرده بودند.» به نظر این تحلیلگر مسائل منطقه، این اقدام نشان از یک "تغییر پارادایم برای اسرائیل" دارد که "شکل جدیدی" به خاورمیانه خواهد بخشید.
اما این ارزیابیها ناشی از ذوق زدگی بیش از حد به نظر میرسد و نمیتواند پیچیدگی چالشهای منطقه را به تصویر بکشد. مطمئنا با توجه به ماهیت بی سابقه تبادل آتش صورت گرفته بین ایران و اسرائیل در ماه آوریل، استراتژی آینده اسرائیل علیه ایران ممکن است ملاحظات منطقهای را بیش از پیش مد نظر قرار دهد. اما واقعیتهای منطقه که مانع از همکاریها بین اعراب و اسرائیل میشود تغییر چندانی نکرده است. حتی قبل از حمله ۷ اکتبر حماس و جنگ متعاقب آن در غزه، دولتهای عربی که توافقات ابراهیم را امضا کرده و به عادی سازی روابط با اسرائیل تن داده بودند، از حمایتهای نتانیاهو از توسعه شهرکهای اسرائیلی در کرانه باختری و بی تفاوتی وی در قبال تلاشهای وزرای دست راستی اش برای تضعیف وضعیت موجود در بیت المقدس ناامید شده بودند. مجموعه حملات شهرکت نشینان اسرائیل علیه فلسطینیان در شهرهای کرانه باختری در بهار ۲۰۲۳ این تنشهای منطقهای را بیش از پیش شعله ور ساخت. پس از آنکه ارتش اسرائیل در ماه اکتبر عملیات نظامی خود در غزه را آغاز کرد موجب به راه افتادن موجی از اعتراضات در خاورمیانه شد، رهبران عربی بیش از پیش علاقه خود به جانبداری علنی از اسرائیل را از دست دادند، زیرا مطلع بودند که این همکاری علیه میتواند به مشروعیت آنها در داخل لطمه بزند.
هیچ بخشی از پاسخ چند کشور عربی به این دور از منازعات بین ایران و اسرائیل نشان نمیدهد که این مواضع تغییر قابل توجهی را شاهد بوده است. آن گروه از دولتهایی که اسرائیل از آنها به عنوان "اتحاد سنی" یاد میکند، در واقع به دنبال برقراری توازن در روابطشان با ایران و اسرائیل، صیانت از اقتصاد و امنیت خود و بیش از همه جلوگیری از بروز یک جنگ منطقهای هستند. اولویت آنها احتمالا همچنان پایان دادن به جنگ ویرانبار غزه و نه تقابل با ایران خواهد بود. با این حال در حالی که تنشها بین ایران و اسرائیل رو به افزایش است، اشتیاق دولتهای عربی برای سرعت بخشیدن به یکپارچگی منطقهای با اسرائیل بیش از هر زمان دیگری بستگی به تمایل اسرائیل به پذیرش یک دولت فلسطینی دارد.
پیش از حمله ۱۳ آوریل اسرائیل، عربستان و امارات اطلاعاتی را در خصوص حملهای قریب الوقوع با ایالات متحده تبادل کردند. مرکز فرماندهی آمریکا سپس از این اطلاعات برای هماهنگی پاسخ خود با اسرائیل و سایر شرکایش استفاده کرد. اردن به هواپیماهای ایالات متحده و بریتانیا اجازه داد تا وارد حریم هوایی این کشور شده و پهپادها و موشکهای ایرانی را دفع نمایند. گزارشهای رسانهای اولیه به ویژه در ایالات متحده و اسرائیل تاکید داشتند که یک تلاش گسترده منطقهای موجب خنثی شدن حمله ایران گشته است.
اما خیلی زود روشن شد که نقش اعراب در دفع حمله ایران محدود بوده است. هم عربستان و هم امارات صراحتا هرگونه مشارکت نظامی مستقیم در دفاع از اسرائیل را رد کرده اند. مقامهای اردنی نیز اظهار داشته اند که این مشارکت برای حفاظت از منافعشان ضروری بوده است. ملک عبدالله دوم تاکید کرده که کشورش برای کمک به اسرائیل اقدام نکرده است.
تلاشهایی که دولتهای عربی برای مقابله با ایران انجام دادند، تقریبا مطمئنا ناشی از تمایل آنها برای حفظ روابطشان با ایالات متحده بوده نه نزدیکتر کردن خودشان به اسرائیل. از زمانی که اسرائیل حمله به غزه را آغاز کرده، رهبران عربی از اینکه جو بایدن توفیق چندانی در محدود کردن اقدامات اسرائیل نداشته غافلگیر شده اند. اما آنها همچنان به دنبال تعمیق همکاریهای خود با واشنگتن هستند. آنها منبع جایگزینی برای امنیتی که آمریکا برایشان فراهم میکند نمیبینند.
دولتهای عربی به ویژه دولتهای حاشیه خلیج فارس از تلاشهای اسرائیل برای تضعیف توانمندیهای نیروهای نیابتی ایران استقبال میکنند. اما آنها به احتمال زیاد مخالف هرگونه حمله مستقیم به ایران خواهند بود که میتواند منطقه را که هم اکنون نیز چشم انداز اقتصادی شکنندهای دارد بی ثبات نماید و یا منجر به حمله متقابل ایران در منطقه شود. هرچند منقعت دولتهای عربی در حفظ روابط دفاعی نزدیک با واشنگتن نهفته است، اما آنها نمیخواهند به بلوکی بپیوندند که به صراحت علیه ایران و حامیان جهانی اش نظیر روسیه کار میکند. آنها ترجیح میدهند موازنهای بین روابط مختلف منطقهای و جهانی خود برقرار نمایند، نه اینکه پلهای پشت سرشان را خراب کنند.
اما به رغم این محدودیت ها، دولتهای عربی میتوانند نقشی تعیین کننده در جلوگیری از افزایش بیشتر تنش بین ایران و اسرائیل ایفا کنند. تقویت خطوط ارتباطی بین دو کشور و برقراری تماسهایی برای مدیریت بحران حیاتیتر از گذشته است. کشورهای عربیای که با هر دو طرف رابطه دارند میتوانند از این روابط برای تشویق به خویشتن داری و کمک به ارسال پیامها بین طرفین استفاده کنند و برای جلوگیری از جنگ و یا کاهش آسیبها در صورت شروع منازعه تلاش نمایند. در بلندمدت برای برقراری ثبات در منطقه، کشورهای خاورمیانه باید چهارچوب خودشان را برای گفتگوهای منظمی که مسیر را برای مشارکت هم طرف ایرانی و هم طرف اسرائیلی باز میکند ایجاد نمایند. رویارویی اخیر ایران و اسرائیل که دو طرف را به آستانه یک جنگ کامل رساند، نشان دهنده میزان فوریت و ضرورت برقراری چنین دیالوگهایی بود.
اما جهان باید انتظارات خود برای برقراری روابط نزدیکتر بین اعراب و اسرائیل را واقع بینانهتر کند. همکاریهای فنیای که دولتهای عربی و اسرائیل اخیرا در حوزههایی نظیر انرژی و تغییرات اقلیمی داشته اند احتمالا ادامه خواهد داشت. اما نشستهای مهم منطقهای که علنا تعاملات سیاسی دولتهای عربی با اسرائیل را تبلیغ میکند، تاثیر چندانی نخواهد داشت مگر آنکه اسرائیل به جنگ در غزه خاتمه دهد. تا آن زمان تلاشهای دولتهای عربی برای حفظ روابط اقتصادی شان با اسرائیل نیز همچنان محدود باقی خواهد ماند. یک استراتژی کوتاه مدت واقع بینانهتر اولویت دهی به حمایت از تلاشها برای میانجیگری وجلوگیری از تنش بیشتر بین ایران و اسرائیل خواهد بود.