Web Analytics Made Easy - Statcounter

نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، تاکید کرد: اگر می خواهیم کشور پیشرفت کند باید در تمام حوزه ها مدیرانی با روحیه و منش حاج قاسم داشته باشیم.

محمد اسماعیل کوثری در گفت و گو با ایسنا، ضمن گرامیداشت فرا رسیدن سالگرد شهادت سردار سلیمانی، بیان کرد: حاج قاسم کاری کرد که ابعاد مختلفی داشت. حاج قاسم تفکر فداکاری که برخاسته از عاشورا بود و انگیزه الهی، ایثارگری، شجاعت، مردم داری و ولایت مداری را در کنار هم گذاشت تا هر روز بشتر با نفس خود مبارزه کند، به همین دلیل توانست تمام فشارها را تحمل کند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

وی در ادامه اظهار کرد: از سال ۵۹ که سردار سلیمانی وارد جنگ شد، مسیر مبارزه را ادامه داد و پس از آن مبارزه با اشرار را در نیروی قدس در افغانستان تا رسیدن به مبارزه با داعش دنبال کرد تا به مقام شهادت رسید. ما هیچ موقع خستگی در سردار سلیمانی نمی دیدیم و هر روز نسبت به روز قبل با انگیزه تر، محکم تر و مصمم تر بود.

نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، تصریح کرد: انسانی که این چنین فداکاری می کند، مردم نیز اینگونه او را در دل خود دوست داشته و ایشان را بدرقه می کنند. حاج قاسم تمام هستی خود را در طبق اخلاص گذاشت. لذا اگر می خواهیم کشور پیشرفت کند باید در همه حوزه ها چنین مدیرانی داشته باشیم.

وی در ادامه تاکید کرد: مدیران نباید به دنبال دوختن پیراهن برای خود باشند بلکه باید پیراهن برای مردم بدوزند. با چنین تفکری در هر میدانی که وارد شویم، موفق خواهیم شد. حاج قاسم در همه میدان ها با این روحیه و تفکر عمل کرد.

کوثری با بیان اینکه در جنگ و عملیات های جنگی که شرایط سختی بود، با شهید سلیمانی آشنا شدم، به ذکر خاطره ای پرداخت و گفت: بنده چند ماه قبل از شهادت ایشان سفری به استان کرمان داشتم تا در یکی از یادواره های شهدا شرکت کنم، در هواپیما ما باهم بودیم و وقتی از هواپیما پیاده شدیم ایشان منتظر ماند تا برای بنده ماشین برسد. در این فاصله در بیرون سالن فرودگاه ما باهم قدم می زدیم که ایشان وارد جمعی از رانندگان تاکسی که حدود ۲۰ نفر بودند، شد و با هر کدام از آنان تک به تک سلام و احوال پرسی کرد تا اینکه ماشین رسید و من از ایشان جدا شدم.

انتهای پیام

منبع: ایسنا

کلیدواژه: مجلس یازدهم شهید سلیمانی دومین سالگرد شهادت سردار سلیمانی حاج قاسم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۰۴۱۰۴۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

روز خلیج فارس با شهنواز

خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: حبیب احمدزاده نویسنده و پژوهشگر به تازگی یادداشتی را به بهانه روز خلیج فارس و یک عکس یادگاری، با عنوان «روز خلیج فارس با شهنواز» نوشته است.

مشروح متن این یادداشت در ادامه می آید:

این عکس را اواخر دهه هفتاد، امیرواحدی رفیقم از ما رفقای جنگش و استاد همایون شهنواز کارگردان دلیران تنگستان گرفت دم دهانه ورودی خلیج فارس به اروند رود روبروی شهر فاو عراق در سفری که نتیجه اش شد عاشق شدن استاد شهنواز به دریاقلی سورانی و نجات ابادان با دوچرخه.

از راست اسدالله، قبصه چی که جز لج و لجبازی با ما دیدبانها بلد نبود، وقتی بالای دیدگاه بودیم و ازش درخواست شلیک روی دشمن میکردیم، میگفت: باز این فرعون ها صبحونه شون را تو بهترین هتل دنیا خوردند رفتن بالا فکر میکنن ما قبضه چی ها نوکر و بردشون هستیم و تو این گرما دست به سینه دستوراتشون، وقتی هم اولین شلیک کردی بعد فرمایشاتشون تازه شروع میشه حالا شلیک بعدی پنجاه تا بالا بیست به راست دومی از راست پرویزه که بخاطر کفتراش تو جنگ مونده و هشت سال ماند و ماند و هشت بار مجروح شد یکبار شش گلوله تیربار، یک بارش سی و شش تا ترکش، یک بار دیگه چشم راستش و یک بار هم که روی تخت بیمارستان جنگی با ان خونریزی شدید و قطع نشدنی رگ بین دو پا میگفت:

دیگه به من نگید پرویز بگید پروین

و جراحش غش کرده بود از خنده

و بعد اون سمت چپی استاد شهنواز، اقا قاسم مسئول و پدر ما کوچولو بسیجی های مقر اسکله هشت که از همان روزهای اول جنگی با رفیقش حسین لدن (مادر همون بچه ها) وقتی فهمیدن بعثی ها، تو جاده خروجی شهر ابادان مینی بوس و اتوبوس و سواری مردم بیگناه را میگیرند و هرکس ریش داره را پیاده و به اسارت برده و یا اعدام صحرایی میکنند قسم خوردند تا ابادان از محاصره در نیاد ریششون رو نزنند و ریششان بلند شد و بلند شد و و بلند شد تا انکه شانسشون زد و محاصره شهر یک سال نشده شکسته شد وگرنه حالا حالاها هرسال رکورد جدیدتر ریششون تو کتاب رکوردهای گینس جابجا و قیافه هردویشون هم طوری ثبت میشد که تا حالااینقدر گمنام نمونند.

ولی یک سال کمتری بعد، قاسم با برادر کوچکترش رضا که همسن من بود تو مرحله سوم عملیات خرمشهر با هم مجروح شدند وقاسم داغان و مجروح روز ازادی خرمشهر و وسط غریو شادی مردم تو خیابونا بود که ننه قاسم نتوست تحمل کنه و زد زیر گریه و خبر شهادت رضا را وسط شادی اون همه مردم به قاسمش داد.

این عکس را امیر گرفت، که با هم مهمات های خمپاره اسدالله را میدزدیم و بعد به خودش میدادیم که برامون شلیک کنه برای همایون شهنواز اشنایی با این بچه ها اون روز تو دهنه خلیج فارس طوری بود که انگار همرزم های رییسعلی دلواری رو پیدا کرده به هر حال برای من روز خلیج فارس با تمام جغرافیای داخل و بیرون این عکس همگی از این جور آدم ها هستند و بس!

کد خبر 6095029 فاطمه میرزا جعفری

دیگر خبرها

  • مذاکرات مهدی کروبی با شورای نگهبان به روایت آیت الله هاشمی /سردار سلیمانی و ناطق نوری مهمانم بودند /آقای حجازی از بهزاد نبوی دلخور بود
  • جوابیه روابط عمومی نیروگاه رامین اهواز در خصوص آتش سوزی ترانس برق
  • قوه قضاییه در مبارزه با فساد هیچ تبعیضی قائل نمی شود
  • (ویدئو) توصیه تاریخی پادشاه عربستان به صدام حسین درباره جنگ با ایرانی‌ها
  • باید با روحیه جهادی، پیوسته دغدغه رفع مشکلات مردم را داشته باشیم
  • مردم پول ندارند سمند ۲۰ سال پیش را عوض کنند؛ می‌خواهند خودروی برقی وارد کنند؟
  • توصیه تاریخی پادشاه عربستان به صدام حسین درباره ایرانی‌ها
  • روز خلیج فارس با شهنواز
  • کلنگ‌زنی ۶۰واحد مسکن مددجویی در چهارمحال و بختیاری توسط سپاه
  • اهدای پیراهن قهرمانی تیم ملی فوتسال ایران به موزه دفاع مقدس استان کرمان