ماجرای تسبیح و وصیت حاجقاسم چه بود؟
تاریخ انتشار: ۱۱ دی ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۰۴۲۱۷۸
به گزارش گروه فرهنگی ایسکانیوز، در آستانه دومین سالگرد شهادت سردار سپهبد «حاج قاسم سلیمانی» و «ابومهدی المهندس» و همراهان باوفایشان، «بتولسادات موسوی» دختر سید «عباس موسوی» دبیرکل سابق حزبالله لبنان در گفتگو با وبسایت خبری العهد به ویژگیهای برجسته شهید سلیمانی و ملاقاتهایی که با ایشان داشت پرداخت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دختر دبیرکل سابق حزبالله لبنان اظهار داشت: سردار قاسم سلیمانی مردی افسانهای و عاشق خانوادههای شهدا بود و به آنها رسیدگی میکرد. چند سال قبل شنیدم که مادر حاج قاسم فوت کردهاند و بسیار ناراحت شدم؛ چرا که با خودم گفتم حتماً قلب حاج قاسم اکنون بسیار غمگین و محزون است، اما هرگز احساس نمیکردم که ملاقاتی بین ما اتفاق بیفتد. مدتی بعد یکی از دوستانم نزد من آمد و از من خواست که در آن روز به چیزی فکر کنم و بدون اینکه توضیحی بدهد من را به دفتری برد و در آنجا گفت که "ما اکنون نزد حاج قاسم سلیمانی هستیم". آن لحظه احساس کردم که همه دنیا برای من است. ما در آن دفتر چای خوردیم و سپس بهسمت طبقه بالا رفتیم و حاج قاسم به استقبالمان آمد.
بتولسادات موسوی افزود: حاج قاسم شخصاً از ما پذیرایی کرد و من از همان لحظات اولِ ملاقات، ابهت و هیبت ایشان را بهشکل عجیبی احساس کردم اما بهزودی احساس آرامش به من دست داد و متوجه شدم در برابر پدری مهربان و دلسوز هستم و گویا مدتهاست که او را میشناسم. من فوت مادرشان را به ایشان تسلیت گفتم و سپس حاج قاسم شروع به سؤال پرسیدن کرد. ایشان از من پرسید که چند فرزند دارم، شغل همسرم چیست و چهکار میکنم و ساکن کجا هستم و وقتم را چگونه میگذرانم. سؤالات ایشان نشان داد که خانواده شهدا نزد حاج قاسم چه جایگاه بالایی دارند و ایشان به این خانوادهها تا چهاندازه توجه میکند.
در ادامه مصاحبه دختر سید عباس موسوی با وبسایت العهد آمده است: سپس من نیز شروع به سؤال پرسیدن از حاج قاسم کردم و ایشان از من پرسید که "آیا دخترم زینب را می شناسی؟"، انگار میخواست به من بگوید که "میخواهم او را بشناسی". حاج قاسم تسبیحی در دست داشت ناگهان آن را به من داد و گفت "این تسبیح برای من بسیار عزیز است، همیشه آن را گم میکنم سپس بهزودی پیدا میشود. این تسبیح را به تو میدهم بهشرطی که هر روز هزار بار با آن صلوات بفرستی."، سپس به من گفت "زمانی که شهید شدم باید این تسبیح با من دفن شود". از همان دیدار اول با حاج قاسم حسرت شهادت را در چهره ایشان احساس کردم و ایشان داستانهایی از امام زمان (عجّل اللّه تعالی فرجه) و اهلبیت (علیهم السلام) و علاقه ویژه خود به حضرت امام خامنهای برایم تعریف کرد.
وی ادامه داد: در این ملاقات کوتاه متوجه شدم که حاج قاسم فردی بسیار مهربان و دلسوز و متواضع و صمیمی است. ایشان هدایایی به ما داد که شامل لوحهایی بود که نام خداوند روی آنها حک شده بود. من از اینکه هیچ هدیهای با خودم برای ایشان نبرده بودم بسیار خجالت کشیدم؛ چرا که نمیدانستم قرار است به دیدن حاج قاسم برویم، اما یک تسبیح کوچک با خود بههمراه داشتم که قبلاً از مشهد خریده بودم و این تسبیح را به ایشان دادم و حاج قاسم بسیار خوشحال شد.
سپس دختر دبیرکل سابق حزبالله گفت: هنگام خداحافظی حاج قاسم با تواضع فراوان ما را تا دم در بدرقه کرد و به من گفت "انشاءالله به دیدار شما میآیم". من تصور نمیکردم ایشان بهدلیل مشغله و مسئولیتهای فراوانی که دارد وقت دیدار با ما را داشته باشد. اما چند ماه بعد برادرم آقا یاسر تماس گرفت و از من خواست که نزد او بروم، از او پرسیدم "قضیه چیست؟"؛ اما توضیح بیشتری نداد. بله، آن روز حاج قاسم سلیمانی مهمان ما بود و هدایایی نیز همراه خود آورده بود و در دیدارهای بعدی نیز همین اتفاق افتاد، ما واقعاً شرمنده ایشان و سخاوتشان شدیم.
بتولسادات موسوی ابراز کرد: حاج قاسم با ما احوالپرسی کرد و با سایر اعضای خانواده نیز آشنا شد و احوال ما را یکی یکی پرسید. حاج قاسم نهتنها متواضع بلکه بسیار صمیمی بود و حضور او آرامش وصفناپذیری را برای ما به ارمغان میآورد. هر بار که اسم هریک از نوهها را میپرسید او را نوازش میکرد، مثلاً از دختر برادرم پرسید "نامت چیست؟"، او پاسخ داد «نور»، سپس حاج قاسم گفت: "تو چراغ خانه هستی" و خندید. در این ملاقات حاج قاسم از من درباره تسبیحی که به من داده بود سؤال کرد و من به ایشان گفتم چون نمیدانستم که به دیدار ما میآیند تسبیح را با خودم نیاوردم، سپس حاج قاسم گفت "انشاءالله دیدار بعدی در منزل بتول خانم باشد."
وی تأکید کرد: من خیلی خوشحال شدم و انتظار نداشتم که حاج قاسم با امور مهم و حساس نظامی و سیاسی و مسئولیتهای بزرگی که بهعهده دارد وقت پیدا کند که به منزل من سر بزند. ایشان قبل از اینکه برود بلند شد تا هدایایی را که با خود آورده بود به ما بدهد. حاجقاسم کاملاً خودجوش رفتار میکرد و همه در حضور ایشان آرامشی بینظیر داشتند و در پایان پیشنهاد داد که یک عکس جمعی بگیریم. بعد از مدتی حاج قاسم افتخار داده به منزل ما آمد و زمانی که با من صحبت میکرد به من میگفت: "عموجان، چطوری؟ چه خبر، عموجان؟"
دختر سید عباس موسوی اضافه کرد: حاج قاسم به جوانان علاقه زیادی داشت و به فرهنگ آنها و سؤالاتشان توجه میکرد، قلبی بسیار رئوف و مهربان داشت و هرگاه از فاجعه جنگ داعش در سوریه و مصیبتهایی که به سر مردم این کشور آمد صحبت میشد چهره ایشان تغییر میکرد و بسیار غمگین میشد. جنبه انسانی شخصیت حاج قاسم بسیار برجسته بود.
بتولسادات موسوی در ادامه به آخرین دیداری که با سردار شهید سلیمانی داشت پرداخته گفت: در آخرین دیدار فضا بسیار آرام بود و نوهها حضور نداشتند و تنها من و برادرانم و همسرانشان بودیم. در آن روز آرامش عجیبی در چهره حاج قاسم بود و بسیار لبخند میزد. من این بار نمیخواستم خیلی صحبت کنم و از گوش دادن به صحبتهای حاج قاسم و نگاه کردن به لبخندش لذت میبردم و احساسی به من میگفت که باید با او خداحافظی کنیم.
وی در پایان این مصاحبه گفت: حاج قاسم حتی از دور هم حال ما را درک میکرد، یک روز خیلی ناراحت بودم و غم سنگینی را روی سینهام احساس میکردم که تلفن زنگ خورد و صدای آرامی به من گفت "حالت خوبه، عموجان؟"، من در ابتدا این صدا را نشناختم و سپس به او گفتم "ببخشید، شما را نمیشناسم اما صدایتان بسیار آشناست"، سپس خندید و من متوجه شدم که حاج قاسم است، انگار که از حال من خبر داشت.
منبع: تسنیم
انتهای پیام/
کد خبر: 1124029 برچسبها شهید قاسم سلیمانیمنبع: ایسکانیوز
کلیدواژه: شهید قاسم سلیمانی قاسم سلیمانی حاج قاسم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.iscanews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسکانیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۰۴۲۱۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
قاسمپور: مدیران آگاه و سالم باشند کار فوتبال خوب پیش میرود
پیشکسوت فوتبال خوزستان بر این اعتقاد است که اگر مدیران فوتبال کشور آگاه و سالم باشند، کار در این عرصه به خوبی دنبال میشود. - اخبار ورزشی -
ابراهیم قاسمپور در گفتوگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری تسنیم، در مورد اوضاع بد نمایندگان خوزستان در فصل بیستوچهارم لیگ برتر و به ویژه فولاد خوزستان گفت: استقلال خوزستان و صنعت نفت آبادان از نظر زیرساختها مشکل دارند، اما فولاد خوزستان از جهت مالی یا زیرساختی مشکلی ندارد؛ با این وجود وضعیت این باشگاه هم مانند بقیه است. این نشان میدهد هر سه باشگاه مشکل مدیریتی دارند و با سوءمدیریت روبهرو هستند. اگر مدیران بادانش، آگاه و سالم باشند، کار فوتبال خوب پیش میرود. وقتی در رأس فوتبال ما مدیریت مشکل دارد، این موضوع به زیرمجموعه و باشگاهها هم گسترش پیدا میکند.
جدول لیگ برتر| استقلال به صدر رسید؛ فولاد در نقطه ذوب!وی افزود: باشگاه فولاد زیرساختهای خوبی دارد و از نظر مالی هم برای جذب بازیکن مضیقهای نداشته و ندارد، ولی شاهد این هستیم که تیم نتیجه نگرفت و چند مرتبه مربیان این تیم تغییر کردند یا مربیانی انتخاب شدند که از نظر تاکتیکی نتوانستند کمکی به فولاد کنند. به طور کلی در فوتبال ما برخی از مدیران یا ساده هستند و کلاه بر سرشان میگذارند و یا اینکه ریگی به کفششان است. چرا برخی بازیکنان فولاد هفت یا هشت سال است با این تیم همکاری دارند یا بازیکنان جدیدی که جذب شدند، آیا کیفیت لازم را دارند؟ بعضی بازیکنان این فصل فولاد کیفیت لازم را نداشتند. همین موضوعات باعث تأثیر منفی در روند نتیجهگیری تیم شد.
پیشکسوت فوتبال خوزستان تصریح کرد: در جامعه فوتبال ایران اعتقاد بر این است که فولاد خوزستان و سپاهان آکادمیهای بسیار خوبی دارند، اما بررسی کنید چقدر از پتانسیل بازیکنان آکادمی در دو تیم استفاده میشود یا چند بازیکن به لیگ برتر تزریق شده است. بارسلونا و دیگر تیمهای بزرگ دنیای فوتبال را ببینید، سیستم آنقدر درست طراحی شده است که بازیکن 16 ساله به ترکیب 11 نفره تیم اصلی میرسد.
قاسمپور در پاسخ به اینکه کدام تیمها، شانس اصلی سقوط به لیگ دسته اول هستند، گفت: فوتبال قابل پیشبینی نیست. چه کسی فکر میکرد برزیل در کشور خودش از آلمان هفت گل دریافت کند؟! اما با نگاه به جدول و ارقام، روی کاغذ صنعت نفت و نساجی احتمال سقوطشان بیشتر است. استقلال خوزستان و فولاد هم در ردههای بعدی خطر سقوط را احساس میکنند. وقتی مدیران به صورت سفارشی انتخاب میشوند، تعجبی ندارد که وضع باشگاهها اینطوری رقم بخورد.
وی در مورد مشکل حقوقی که میان مهدی رحمتی و فولاد خوزستان پیش آمده و کشیده شدن کار به کمیته وضعیت، تصریح کرد: در این فوتبال آقای تاج حرف اول و آخر را میزند. وقتی او بهعنوان رئیس فدراسیون فوتبال با ویلموتس مشکل قراردادی پیدا میکند و این میزان هزینه روی دست فوتبال کشور میگذارد، مشکلات بقیه باشگاهها پیشکش! تازه آقایان رأس فدراسیون ادعا دارند که مسائل فوتبال را به خوبی میدانند و در کنار خودشان وکیل و مشاور حقوقی دارند. به آقای تاج بگویید ابتدا مشکل قرارداد آقای ویلموتس را که خودتان با نحوه مدیریتان ایجاد کردید، حل کنید، بعد از آن حواستان به انتصاب و انتخاب مدیران باشگاهها باشد! وقتی فدراسیون که در راس است آنطور عقد قرارداد میکند، چطور از باشگاهها انتظار دارید که در فوتبال بی در و پیکر ایران، عقدقراردادهایشان دچار مشکل نشود؟
پیشکسوت فوتبال ایران در پایان گفت: این فوتبال بیصاحب است و ما هم دلمان پُر. تا وقتی که گوش شنوایی نیست و کسی اهمیت نمیدهد، راهکار گرفتن از امثال من فایدهای ندارد.
انتهای پیام/