Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ناطقان»
2024-05-02@07:15:48 GMT

روش باطل کردن سحر و جادو

تاریخ انتشار: ۱۲ دی ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۰۴۸۵۲۷

روش باطل کردن سحر و جادو

سحر، جادو، بسته شدن بخت، سیاهی و خرافات؛ این‌ها عباراتی است که در زندگی روزمره ما دهان به دهان می‌چرخد که برخی به آن اعتقاد دارند و برخی خیر. ناطقان: ممکن است برخی از ما به سحر و جادو اعتقاد داشته باشیم و برخی نه. اما آنچه مشخص است، این است که سحر و جادو این روزها در زندگی عده ای از مردم وارد شده و تاثیراتی را هم بر آن گذاشته است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

ظاهراً در قرآن نیز اشاره‌ای به آن شده است که باشگاه خبرنگاران جوان قصد دارد تا امروز پیرامون سحر در قرآن و راهکار‌هایی برای ابطال آن اطلاعاتی را در اختیار شما قرار دهد، پس با ما همراه باشید.

سحر در قرآنسحر در لغت به معنای انجام کاری باطل است که به شکل حق درآمده که به آن خدعه نیز گفته می‌شود.
همچنین به هر چیزی که سبب آن پنهان و دقیق و ظریف باشد، اطلاق می‌گردد. سحر در اصطلاح، مجموعه باورها، اعمال، فنون و روش‌هایی است که گمان می‌رود می‌توان با بکارگیری آن شرایط طبیعی و فراطبیعی را دگرگون نمود و بدین ترتیب به اهدافی دست یافت. در قرآن کریم ۶۶ آیه به سحر و ساحری اختصاص دارد. یکی از آیاتی که از سحر و جادو سخن گفته است، آیه ۱۰۲ سوره بقره است:
«وَ اتَّبَعُواْ مَا تَتْلُواْ الشَّیَاطِینُ عَلیَ‏ مُلْکِ سُلَیْمَنَ وَ مَا کَفَرَ سُلَیْمَنُ وَ لَاکِنَّ الشَّیَطِینَ کَفَرُواْ یُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَ مَا أُنزِلَ عَلیَ الْمَلَکَینْ‏ِ بِبَابِلَ هَرُوتَ وَ مَرُوتَ وَ مَا یُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتیَ‏ یَقُولَا إِنَّمَا نحَْنُ فِتْنَةٌ فَلَا تَکْفُرْ فَیَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا یُفَرِّقُونَ بِهِ بَینْ‏َ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ وَ مَا هُم بِضَارِّینَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَ یَتَعَلَّمُونَ مَا یَضُرُّهُمْ وَ لَا یَنفَعُهُمْ وَ لَقَدْ عَلِمُواْ لَمَنِ اشْترََئهُ مَا لَهُ فیِ الاَْخِرَةِ مِنْ خَلَاقٍ وَ لَبِئْسَ مَا شَرَوْاْ بِهِ أَنفُسَهُمْ لَوْ کَانُواْ یَعْلَمُون.»
و آنچه را که شیطان [صفت‏]ها در سلطنت سلیمان خوانده [و درس گرفته‏]بودند، پیروی کردند؛ و سلیمان کفر نورزید، لیکن آن شیطان [صفت‏]ها به کفر گراییدند که به مردم سحر می‏ آموختند؛ و [نیز از]آنچه بر آن دو فرشته، هاروت و ماروت، در بابِل فرو فرستاده شده بود [پیروی کردند]، با اینکه آن دو [فرشته‏]هیچ کس را تعلیم [سحر]نمی‏ کردند مگر آنکه [قبلًا به او]می‏ گفتند: «ما [وسیله‏]آزمایشی [برای شما]هستیم، پس زنهار کافر نشوی.» و [لی‏]آن‌ها از آن دو [فرشته‏]چیز‌هایی می‏ آموختند که به وسیله آن میان مرد و همسرش جدایی بیفکنند. هر چند بدون فرمان خدا نمی ‏توانستند به وسیله آن به احدی زیان برسانند؛ و [خلاصه‏]چیزی می‏ آموختند که برایشان زیان داشت، و سودی بدیشان نمی‏ رسانید؛ و قطعاً [یهودیان‏]دریافته بودند که هر کس خریدار این [متاع‏]باشد، در آخرت بهره‏‌ای ندارد. وه که چه بد بود آنچه به جان خریدند- اگر می‏ دانستند.


این آیه از سحر و جادوگری در میان مردم بابل سخن می‌گوید و شاید تنها آیه‌ای است که به تاثیر داشتن سحر اشاره می‌کند، آنجا که بیان می‌کند ساحران بین زن و شوهر جدایی می‌انداختند. به همین دلیل برخی علما سحر بیان شده در این آیه را سحر موثر خوانده اند. اما در آیاتی دیگر به بی اثر بودن سحر اشاره شده است، مثلا در آیه ۱۱۶ سوره اعراف که از سحر ساحران فرعون سخن گفته شده است، می‌فرماید:
«قَالَ أَلْقُواْ فَلَمَّا أَلْقَوْاْ سَحَرُواْ أَعْینُ‏َ النَّاسِ وَ اسْترَْهَبُوهُمْ وَ جَاءُو بِسِحْرٍ عَظِیمٍ».
در عبارت «سَحَرُواْ أَعْینُ‏َ النَّاسِ» در این آیه اشاره شده که این ساحران تنها چشمان مردم را سحر کردند. یعنی با تلقین‌هایی که ساحران کرده بودند و صحنه سازی هایشان، این چنین در چشم مردم مجسم می‌شد که چوب‌ها جان گرفته اند.
مفسران درباره سحر و حقیقت داشتن آن دیدگاه‌های مختلفی دارند.
برخی آن را واقعی می‌دانند، برخی معتقدند آیات قرآن درباره حقیقی بودن یا نبودن آن سکوت کرده است، برخی نیز سحر را دارای اثر نمی‌دانند. اکثر مفسران اهل سنت مانند فخر رازی سحر را واقعی می‌دانند. در میان شیعیان نیز برخی مفسران مانند علامه طباطبایی و آیت الله مکارم سحر را حقیقی دانسته اند. اما آیت الله مکارم تاکید می‌کند که این آیات مشخص نمی‌کند تاثیر سحر تنها روانی است یا تاثیر جسمانی هم دارد.
///
راه‌هایی برای نجات از سحر و جادو!به نظر شما چرا خدا از بین شرور که به صورت کلی بیان می‌کند، در سوره فلق فقط این سه تا شر را انتخاب کرده است؟
تاریکی، سحر و حسود؟
سوره فلق«قل اعوذ برب الفلق» بگو پناه می‌برم به پروردگار سپیده دم (اعوذ یعنی پناه بردن از شئی هراسناک به موجودی نیرومند برای دفع شر)
«من شر ما خلق» از شر آنچه که آفریده است
«و من شر غاسق اذا وقب» از شر تاریکی آنگاه که فراگیر شود.
این مطلب را از دست ندهید: پاسخ سوال‌های شرعی خود را درباره احکام شرعی سحر و جادو، اینجا بخوانید
«و من شر نفاثات فی العقد» و از شر زنان جادوگر که به هنگام افسون کردن مردمان در گره‌های جادو سخت می‌دمند.
«و من شر حاسد اذا حسد» و از شر هر حسود آنگاه که حسد می‌ورزد.
مگر خداوند شر آفریده است؟خداوند می‌فرماید: «من شر ما خلق» مگر خداوند شر آفریده است؟
خداوند در این سوره می‌فرماید: آنچه من آفریده ام که البته خلق آن‌ها و دارای وجود شدن آن‌ها خیر است، اما بعضی از اوقات این خیرات آفریده شده با اختیار خود شر ایجاد می‌کنند و خدا طبق سنت خود که بنا دارد به انسان‌ها اختیار بدهد تا خود انتخاب کنند جلوی شر آن‌ها را نمی‌گیرد، اما به ما راهکار ارائه می‌دهد که چگونه با این شرور می‌توانیم مقابله کنیم و این راهکار همان پناه بردن به خالق آنهاست که مسلما کسی که می‌تواند شر آن‌ها را از بین ببرد خالق آنهاست که به همه ابعاد وجودی شما و آن‌ها آگاه است.
خداوند اسباب فراوانی برای امان بخشیدن به انسان‌ها از شر آفریده‌ها تدارک دیده، به عنوان مثال، خانه‌ای که در آن زندگی می‌کنیم وسایلی که توسط آن خطرات را پیش بینی می‌کنیم. در زمان حاضر و هر چه پیش می‌رویم این وسایل را بیشتر پیش بینی می‌کنیم (ترمز‌ای بی اس، انرژی اتمی، دارو‌های رفع بیماری و...)
این مطلب را از دست ندهید: اعجاز دعای حرز امام جواد(ع) در باطل کردن سحر
گاهی وجود همین اسباب و وسائل، مانند حجابی بر یک واقعیت ما را از ناتوانی خود در محافظت از خویشتن غافل می‌سازد، که بشر در این شرایط به حدی می‌رسد که مانند فیلسوف آلمانی " نیچه " به طور رسمی اعلام می‌دارد: خدا مرده است.
این سوره به ما می‌فرماید که هر مقدار پیشرفت داشته باشیم، باز هم برای دفع کوچکترین این شرور به توسل به خدا نیازمندیم.
۳ شر از میان همه‌ی شر‌هابه نظر شما چرا خدا از بین شرور که به صورت کلی بیان می‌کند، فقط این سه تا شر را انتخاب می‌کند؟ تاریکی، سحر و حسود؟ مگه این‌ها چه خصوصیت مشترکی دارند؟
شاید پاسخ این باشد که هر سه این شرور از دید ما مخفی هستند و در حالت غفلت، به سراغ ما می‌آیند.
تو تاریکی که از خطر‌های احتمالی غافلیم، چه راهی برای حفظ خویش داریم؟ اگر حیوان درنده‌ای یا انسان شروری بخواهد به ما آسیبی برساند، بی آنکه ما از وجود آن آگاه باشیم.
بیشتر بدانید: نشانه های دشمنان حضرت مهدی (ع) را بشناسید +معرفی نشانه های ظهور
اگر ساحران با ورد و جادو و دمیدن در گره‌ها بخواهند، ما را دچار مشکل سازند بی آنکه ما از اصل سحر و راه ابطال آن خبری داشته باشیم؛ اگر برادر یا دوستانمان نسبت به ما حسادت بورزند و بخواهند ضرری به ما برسانند، بی آنکه از نیت سوء او آگاه باشیم؛ در برابر این شرور نهان چه کاری از دست ما بر می‌آید و چه راهی برای نجات خویشتن از شر آنان سراغ داریم؟
اینجا فرصت مناسبی است تا ناتوانی خویش را با همه وجود در یابیم و به دنبال پناهگاه حقیقی باشیم.
راهکار‌هایی برای ابطال سحر و طلسم۱ ـ. پناه بردن به خداوند (گفتن اعوذ بالله من الشیطان الرجیم) و زیاد خواندن سوره‌های فلق و ناس؛۲- خواندن آیه ۵۱ و ۵۲ سوره قلم (یعنی از: «و إن یکادالّذین ... تا آخر سوره») و هم چنین خواندن «آیة الکرسی».دانلود کنید: نرم افزار پرفضلیت آیت الکرسی
۳- حاج شیخ عباس قمی در کتاب مفاتیح الجنان از امیرالمونین علی علیه السلام نقل نموده است که جهت باطل کردن سحر این جملات را بنویسید و همراه خود داشته باشید:«بِسمِ الله وَ بِالله، بِسمِ الله وَ ما شاءَالله، بِسم الله لاحَولَ ولاقُوّه الا بالله، قالَ موسی ما جِئتُم بِه السِّحرُ اِنَّ اللهَ سَیُبطِلُهُ اِنَّ اللهَ لا یُصلِحُ عَملَ المُفسِدینَ، فَوَقَعَ الحَقُّ و بَطَلَ ما کانُوا یَعمَلونَ فَغُلِبوا هُنالِکَ وَانقَلَبُوا صاغِرینَ»
۴- همچنین از حضرت روایت شده است:
جهت محفوظ ماندن از سحر و جادو، شب‌ها پس از نماز و روز‌ها پیش از نماز هفت مرتبه بخوانید:«بِسمِ الله وَ بِالله سَنشُدُّ عَضُدَکَ بِأخیک وَ نَجعَلَ لَکُما سُلطاناً فَلا یَصِلونَ إلَیکُما بِآیاتِنا أنتُما وَ مَن اتَّبَعَکُما الغالِبون».
محمد بن مسلم از امام صادق علیه السلام نقل کرده:
جهت بطلان سحر، این دعا را بنویسید و همراه خود نگه دارید:«قالَ موسی ما جِئتُم بِهِ السِّحر إنَّ الله سَیُبطِلُه إنّ الله لا یُصلِحُ عَملَ المُفسِدین و یَحِقّ الله الحَقّ بِکلِماتِه و لَو کَرِهَ المُجرِمون اَأنتم أشَدُّ خَلقاً أمِ السماءَ بنا‌ها رَفعَ سَمکَها فَسوّاها» تا آخر آیات سوره نازعات. در ادامه: «فَوَقَعَ الحَقُّ و بَطَلَ ما کانُوا یَعمَلونَ فَغُلِبوا هُنالِکَ وَانقَلَبُوا صاغِرینَ و أُلقی السَّحرةُ ساجدین، قالوا آمَنّا بِربِّ العالَمین رَبِّ موسی وَ هارون»
۵- خواندن این آیه نیز جهت خنثی کردن اثر سحر وارد شده است:«إنَّ ربّکم اللهُ الَذی خَلقَ السَموات وَ الأرض فی سِتةِ أیّام ثُمَّ استوی عَلی العَرش یُغشِی اللیل النَهار یَطْلبه حثیثاً و الشَّمْس وَ القَمر و النُجوم مُسخّرات بِأمره ألاَ لَه الخَلق و الأمر تَبارکَ اللهُ رَبّ العالَمین». «ادْعُوا رَبَّکُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْیَةً إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ وَ لا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِها وَ ادْعُوهُ خَوْفاً وَ طَمَعاً إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِیبٌ مِنَ الْمُحْسِنِین». ‏
۶- در صحیفه الرضا از امام رضا علیه السلام نقل شده است:به جهت دفع ضرر سحر و بطلان آن دستت را مقابل صورت قرار بده و بخوان:
«بِسمِ الله الْعَظیم رَبّ الْعرشِ الْعظیم إلاّ ذَهبت و انْقرضت».
۷- علامه کفعمی دعایی به عنوان حدیث قدسی نقل کرده است که خداوند به حضرت محمد صلی الله علیه و آله فرمود:کسی که دوست دارد از سحر در امان باشد، بگوید:
ببینید: عجیب‌ترین و مرموزترین جزایر جهان
«اللَّهُمَّ رَبَّ مُوسَی وَ خَاصَّهُ بِکَلَامِهِ وَ هَازِمَ مَنْ کَادَهُ بِسِحْرِهِ بِعَصَاهُ وَ مُعِیدَهَا بَعْدَ الْعَوْدِ ثُعْبَاناً وَ مُلَقِّفَهَا إِفْکَ أَهْلِ الْإِفْکِ وَ مُفْسِدَ عَمَلِ السَّاحِرِینَ وَ مُبْطِلَ کَیْدِ أَهْلِ الْفَسَادِ مَنْ کَادَنِی بِسِحْرٍ أَوْ بِضُرٍّ عَامِداً أَوْ غَیْرَ عَامِدٍ أَعْلَمُهُ أَوْ لَا أَعْلَمُهُ وَ أَخَافُهُ أَوْ لَا أَخَافُهُ فَاقْطَعْ مِنْ أَسْبَابِ السَّمَاوَاتِ عَمَلَهُ حَتَّی تُرْجِعَهُ عَنِّی غَیْرَ نَافِذٍ وَ لَا ضَارٍّ لِی وَ لَا شَامِتٍ بِی إِنِّی أَدْرَأُ بِعَظَمَتِکَ فِی نُحُورِ الْأَعْدَاءِ فَکُنْ لِی مِنْهُمْ مُدَافِعاً أَحْسَنَ مُدَافَعَةٍ وَ أَتَمَّهَا یَا کَرِیم‏».
۸- صدقه دادنان شاء الله با تداوم صدقه، تغییر محل زندگی، و تکرار سوره «یس» مشکلات و نفوس بد از اطراف شما دور خواهد شد؛ و در هر صورت به خداوند و حاکمیت اراده الهی همچنان معتقد باشید چه بسا همین فراز و نشیب‌ها دامی از سوی شیطان باشد که ایمان شما را متزلزل کند؛ لذا با پایداری و استقامت ایمان خود را حفظ کنید تا در نتیجه آن شیطان ناامید شود و در‌های رحمت الهی به سوی شما باز گردد. برچسب ها: سحر ، جادو ، باطل ، ناطقان ، خرافات

منبع: ناطقان

کلیدواژه: سحر جادو باطل ناطقان خرافات سحر و جادو

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت nateghan.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ناطقان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۰۴۸۵۲۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

امام صادق(ع) و عبور از دوگانه‌های باطل

یکی از ابعاد مهم در سیره امام صادق(ع)، نهضت علمی و فرهنگی گسترده‌ای بود که توسط ایشان جریان پیدا کرد. امام صادق(ع) نهضتی را که پدر بزرگوارش، امام محمد باقر(ع) آغاز کرده بود، به اوج رساند. عصر امام صادق(ع) یکی از پرتحول‌ترین دوره‌های تاریخ اسلام است. این دوران با تضارب افکار و اندیشه‌ها و پیدایش نحله‌های مختلف و انواع انحراف‌ها و بدعت‌ها و عقاید باطل در جامعه همراه بود. بسیاری از این جریان‌های فکری، دوگانه‌های باطلی بود که در برابر یکدیگر شکل گرفته بود و امام صادق(ع) با عبور از هر دو جریان، جریان سومی را به عنوان خط اصیل معارف اسلامی تبیین ‌کردند.

اکنون برخی از این دوگانه‌های انحرافی و نحوه عبور امام صادق(ع) از آن‌ها و تبیین جریان سوم و اصیل را بازگو می‌کنیم.

برخی از دوگانه‌های انحرافی در زمان امام صادق(ع)

جریان «اهل حدیث» یکی از جریان‌های فکری دوران حضرت بود که تمرکز خود را روی روایات قرار داده و تعقل را کنار گذاشته بود، در مقابل این جریان «اهل رأی» بودند که در عقل‌گرایی افراط داشتند و به متون وحیانی توجهی نداشتند.

جریانی دیگر به نام «جبریه» قائل به جبر بودند و اختیار انسان را با استناد به توحید عملی زیرسؤال می‌بردند و در مقابل این جریان، «مفوّضه» انسان را به‌صورت کامل مختار دانسته و عملاً سلطه و اراده الهی نسبت به افعال انسان را زیرسؤال می‌بردند. همچنین در رویکردهای تفسیری، جریانی بود که به‌صورت کلی امکان تفسیر قرآن را زیرسؤال برده و قرآن را قابل تفسیر نمی‌دانست و جریانی دیگر بدون هیچ چارچوب مشخصی، به تفسیر قرآن می‌پرداخت تا جایی که کار به تفسیر رأی کشیده می‌شد.

در مباحث خاص‌تر و جزئی‌تر کلامی، جریانی در بحث خداشناسی و صفات الهی، قائل به تعطیل بود و «معطله» نام داشت. در برابر آن، جریان «مشبهه» و یا «مجسمه» بود که خدا را به مخلوقاتش تشبیه می‏کرد و برخی از آن‌ها برای خدا جسم قائل بودند.

مقابله با دوگانه‌های انحرافی با تبیین جریان سوم

گفتیم اهل حدیث، کسانی بودند که عقل و علم را به‌طور مطلق انکار کرده و تنها بر ظواهر قرآن و حدیث تکیه می‌کردند. این جریان درواقع اهل «جمود بر نص» بود و هرگونه تعقل در متن را کنار می‌گذاشت. در مقابل این جریان، جریان اهل رأی بود که عقل‌گرایی افراطی را دنبال می‌کرد و در استنباط‌های فقهی نیز به جای تکیه بر متون دینی، اهل قیاس و استحسان بود. این جریان نیز در واقع اهل «اجتهاد در برابر نص» بود. امام صادق(ع) در برابر این دو جریان، جریان سومی را مطرح کرد که عبارت است از: «اجتهاد در نص». به این معنا که امام صادق(ع) نوعی جریان فقاهتی را تثبیت کرده و توسعه داد که در آن، تکیه بر منابع اصیل دینی و نصوص کتاب و سنت با رویکرد اجتهادی و به‌کارگیری تعقل در استفاده از نصوص دینی محوریت داشت. این جریان از یک طرف مرزبندی با جریان اهل حدیث داشت، چرا که تعقل را به کار می‌گرفت و از طرف دیگر مرزبندی با جریان اهل رأی داشت، از این نظر که مبنا را منابع شرعی قرار می‌داد. این جریان سوم، عبور از دوگانه باطل جمود بر نص و اجتهاد در برابر نص بود.

در بحث توحید و امکان شناخت صفات خداوند، گفتیم اهل تعطیل معتقد بودند عقل آدمی راهی به شناخت اوصاف الهی ندارد و عملاً مانع هرگونه قضاوت درباره صفات خدا می‌شدند. در مقابل نیز اهل تشبیه معتقد بودند میان اوصاف الهی و انسان به لحاظ معنایی تفاوتی نیست و اوصاف خالق را به اوصاف مخلوقات تشبیه می‌کردند. امام صادق(ع) منظر کلامی متفاوت و نگاه سومی را به عنوان «اثبات بلاتشبیه» مطرح کرد. به این بیان که عقل می‌تواند صفات خدا مانند وجود، علم، قدرت و حیات را اثبات کند؛ اما نمی‌تواند به کُنه صفات الهی راه پیدا کند. پس ما صفات جمال و جلال خداوند را اثبات می‌کنیم؛ بدون اینکه خدا را به مخلوقاتش تشبیه کنیم.

یکی دیگر از مباحث کلامی، بحث مهم و پیچیده جبر و اختیار است. عده‌ای قائل به جبر شدند و با اتکا به توحید عملی، هرگونه اختیار را برای انسان نادیده گرفتند. به این معنا که ما اگر موحد هستیم، باید همه افعال را فعل خدا بدانیم و افعال انسان نیز مخلوق خداست و انسان در آن نقشی ندارد. در این نگاه هرگونه اراده و اختیاری برای انسان نفی می‌شود. در مقابل آن، جریانی قائل به تفویض بودند. به این معنا که می‌گفتند انسان در افعال خود کاملاً مختار و آزاد است و خدا نیز سلطه‌ای بر افعال او ندارد. پس افعال انسان صرفاً با اراده و اختیار انسان انجام می‌شود.

امام جعفر صادق(ع) اینجا نیز در برابر هر دو جریان انحرافی، جریان سومی را با عنوان «امر بین الامرین» مطرح کرد. حدیث معروف «لاجبر و لاتفویض بل امرٌ بین الأمرین» اشاره به همین جریان سوم دارد. ما با وجدان خودمان درک می‌کنیم که قطعاً مجبور نیستیم و دارای اراده و اختیار هستیم. از طرفی قول به جبر، ظلم به خدای متعال است. اینکه ما انسان را مجبور بدانیم و در همین حال، او را مکلف بدانیم، معنا ندارد. تکلیف و عقوبت انسان به‌واسطه فعلی که اختیاری دخصوص آن نداشته، ظلم و قبیح است و چنین چیزی نسبت به خدای متعال، محال است.

از سوی دیگر اگر اختیاری داریم، خدا این اختیار را به ما داده و ما به اذن او است که می‌توانیم افعال خودمان را انجام دهیم، نه اینکه خدا دیگر بر ما سلطه‌ای نداشته باشد. پس نه جبر درست است و نه تفویض و این همان امرٌ بین الأمرین است. همچنان که بزرگان دین فرموده‌اند انسان در هر رکعت نمازش با جمله «بِحَولِ الله وَ قُوَّتِهِ اَقُومُ وَ اَقْعُد» نفی جبر و تفویض می‌کند. در واقع با عبارت «اقوم و اقعد» نفی جبر می‌کنیم و با عبارت «بحول الله و قوته» نفی تفویض.‌

در بحث تفسیر قرآن نیز اشاره شد عده‌ای هرگونه تفسیر قرآن را منع کرده و بر این باور بودند امکان فهم قرآن برای انسان وجود ندارد. به اعتقاد آنان قرآن یک متن معماگونه‌ای است که فقط باید تلاوت شود. در برابر آن‌ها، جریان دیگری نیز آنچنان در تفسیر آیات افراط می‌کردند که عملاً هیچ چارچوبی برای تفسیرشان وجود نداشت و هر چه به ذهنشان می‌رسید در مورد آیات قرآن گفته و رسماً تفسیر به رأی می‌کردند. امام صادق(ع) در برابر هر دو جریان، جریان سومی را به نام «تفسیر اجتهادی» که تفسیر بر مبنای حجت بود، بیان کرد. اکنون نیز مفسران شیعی از همین مبنا برای تفسیر آیات الهی پیروی می‌کنند. به این معنا که قرآن قابل فهم است و امکان تفسیر قرآن نیز وجود دارد؛ اما در چارچوب علم یا دلیل علمی. به بیان دیگر، ما باید برای هر برداشت تفسیری، حجت و دلیل معتبر داشته باشیم. این همان روش تفسیر اجتهادی است.

امام صادق(ع)، پایه‌گذار کلام، فقه و تفسیر شیعه

دوگانه‌های باطل جمود بر نص و اجتهاد در برابر نص، تعطیل و تشبیه، جبر و تفویض، منع از تفسیر و جواز تفسیر به رأی، همگی نمونه‌هایی از جریان‌های انحرافی و باطلی بود که در دوران امامت امام صادق(ع) رواج داشت و امام با نهضت علمی و فرهنگی همه‌جانبه‌ای که به راه انداخت و معارف فراوانی که عرضه کرد و شاگردان فراوانی که پرورش داد، خط اصیل معارف اسلامی را تبیین و تثبیت کرد.

ما امروز میراثدار همان خط اصیلی هستیم که امام صادق(ع) در برابر این جریان‌های انحرافی ترسیم کرد. کلام شیعه و فقه شیعه و تفسیر شیعه، محصول تبیین همه‌جانبه امام صادق(ع) و مرزبندی با جریان‌های فکری انحرافی و دوگانه‌های باطل است.

منبع: روزنامه قدس

دیگر خبرها

  • آثار شهید مطهری عقل را تسلیم و دل را راضی می‌کند
  • طریقه خواندن نماز شب و فضیلت آن
  • امام صادق(ع) و عبور از دوگانه‌های باطل
  • صحرایی: غول کنکور در دولت سیزدهم جادو شد
  • غول کنکور در دولت سیزدهم جادو شد/ معلم ستون فقرات نظام آموزشی است
  • برگزاری دوره تربیت معلم تدبر سوره‌ای قرآن در مشهد
  • با حل مشکلات مردم اعتماد عمومی را افزایش دهید
  • دستگاه قضا با حل مشکلات مردم اعتماد عمومی را افزایش دهد
  • تلاوت آیات سوره بقره از سوی گروه تواشیح بین المللی تسنیم
  • عرضه ۳ اثر از سوره مهر یزد در نمایشگاه کتاب