پشتِ پرده حذف نام نیکی کریمی از تیتراژ «آتابای» به عنوان نویسنده فیلمنامه
تاریخ انتشار: ۱۶ دی ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۰۵۸۹۳۷
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، نیکی کریمی، از روند طولانی نوشتن فیلمنامه «آتابای» و همکاریش در این زمینه با هادی حجازیفر گفت.
او درباره شکلگیری ایده فیلمنامه «آتابای» گفت: «مدتها بود به قصه «عشق و کاهگل» نوشته علیاشرف درویشیان، فکر میکردم و چیزی دائم در ناخودآگاهم در جریان بود؛ در این داستان، جوانی که در خانهای اعیانی کارگری میکند، دلبسته دختر بزرگ آن خانواده میشود و دختر هم همینطور.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این کارگردان درباره همکاریش با هادی حجازیفر برای نوشتن «آتابای» توضیح داد: «من با آقای حجازیفر در سریال «ممنوعه» و فیلم «آستیگمات» همکاری کرده بودم. زمانی که «ممنوعه» را بازی میکردیم، به او گفتم در حال کار کردن روی فیلمنامهای هستم، ایشان هم گفت «میخواهید باهم کار کنیم؟» اما با موضوع آنطور ارتباط برقرار نمیکرد و بارها میگفت از این متن چیزی درنمیآید؛ هم موقع نوشتن و قبل از فیلمبرداری و هم سر صحنه. کار را دوست داشت اما از آن مطمئن نبود، چون با این فضا آشنا نبود.»
کریمی درباره اینکه پس چرا نام هادی حجازیفر به تنهایی به عنوان فیلمنامهنویس در تیتراژ «آتابای» آمده است، گفت: «من همیشه به گروهم خیلی بها میدهم. حجازیفر بعد از تدوین فیلم و درست زمان جشنواره فیلم فجر که تیتراژ را مینوشتیم، این موضوع را مطرح کرد که کار اولش است و اگر ممکن است اسمش تنها در تیتراژ فیلم بیاید و من هم گفتم موردی نیست و پذیرفتم.»
او در توضیح روند نوشتن این فیلمنامه گفت: «در روند نگارش فیلمنامه، دیدگاههای ما فرق میکرد و اختلاف داشتیم. حجازیفر با این سینما بیگانه بود. فیلمها و کتابهای زیادی را با او به اشتراک گذاشتم تا وارد جهان من بشود. باهم سروکله زیاد میزدیم و روزهای زیادی هم اصلاً نتیجه نمیگرفتیم، چون اختلاف دیدگاه روایی و ذهنی داشتیم. من بسیار سعی میکردم که او را متوجه کنم که اعتماد کند به این نوع روایت و شخصیتپردازی. بههرحال من با بحث و گفتوگو درباره آنچه میخواستم، او را متوجه میکردم و کار پیش میرفت.»
متن کامل گفتوگو با نیکی کریمی را در «جایگاه ادبیات برای من والاتر از سینماست» بخوانید.۵۷۵۷
کد خبر 383893منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: نیکی کریمی هادی حجازی فر فیلم آتابای فیلمنامه حجازی فر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۰۵۸۹۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رسیدن به فلسفه زندگی از راه خودشناسی
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، درگیری بیش از اندازه همه انسانها به فضای مجازی و کمرنگ شدن ارتباطات میان فردی در جوامع مختلف از آن دست مسائلی است که در سالیان اخیر توجه بسیاری از تحلیلگران و جامعهشناسان را به خود جلب کرده است. از طرفی بسیاری از هنرمندان و نویسندگان نیز از این شرایط استفاده کرده و سوژه اصلی آثار هنری و ادبیشان را به مواجهه با این فضای جدید اختصاص دادهاند.
در سینما و ادبیات کشورمان نیز هستند هنرمندانی که به این مسئله توجه نشان دادند و آثاری را مرتبط با این فضا تولید کردهاند. یکی از جدیدترین آثار این ژانر در زمینه داستاننویسی کتاب «چشمها تنها برای دیدن نیستند» است، اثری در ژانر اجتماعی و مفهومی که ۱۰۶ صفحه دارد و انتشارات سیب کال در خوزستان آن را منتشر کرده است.
این کتاب را مصطفی عظیمیفر به رشته تحریر درآورده است و داستان کلی آن در رابطه با یک نویسنده است که تصمیم میگیرد یک روز کامل از زندگی را بصورت تحلیلی و نگاه عمیق به محیط پیرامون و جامعه سپری کند. او از ابتدای صبح تا اواخر شب به این سبک از زندگی ادامه میدهد. عظیمی فر در این کتاب توانسته از دل کارهای روزمره زندگی مفهومات و پیامهای مفیدی را بیرون بکشد. به بهانه انتشار این کتاب گفتوگویی با نویسنده آن ترتیب دادهایم.
عظیمیفر در رابطه با ایده اصلی که باعث نگارش کتاب «چشمها تنها برای دیدن نیستند» شد، گفت: با توجه به فراگیر شدن دنیای مجازی و پیشرفت تکنولوژی احساس کردم آدمها کمتر از گذشته ( قبل از همهگیر شدن فضای مجازی) رای به با خود بودن و دوستی عمیق با خود میدهند. از این رو تصمیم گرفتم کتابی بنویسم که بتواند مخاطب را دعوت به با خود بودن و وقت گذاشتن بیشتر برای خود درونی دعوت کند.
وی در مورد چالشهای مربوط به نوشتن کتابی با این ایده خاص هم عنوان کرد: در طول یک سالی که برای نوشتن این کتاب وقت گذاشتم با توجه به سبک کتاب مجبور بودم ارتباط عمیقتری با خود برقرار کنم. از این رو مجبور بودم بیشتر در محیط پیرامون شنونده باشم. فرقی هم نمیکرد این شنیدن شامل شنیدن صحبتهای آدمها باشد یا حتی گوش دادن به صدای یک رودخانه، به هر حال برای بهتر شدن کار باید هر چه بیشتر شنونده باشم. این سبک زندگی در طول یک سال برای من سختیهای زیادی داشت اما خب نتیجه کار باعث شده تا خستگی از تن من تا حدودی خارج شود.
نویسنده این کتاب با اشاره به جزئیات این اثر درخصوص سختترین بخش نوشتن کتابش هم اظهار کرد: با توجه به اینکه کتاب در قالب یک داستان بلند یک پارچه طراحی شده، فکر میکنم مرتبط ساختن مفاهیم و موضوعات مختلف در قالب یک خط داستانی مستقیم سختترین کار هنگام نوشتن کتاب بوده است.
عظیمیفر در پایان سخنانش در خصوص حسی که کتاب «چشمها تنها برای دیدن نیستند» در مخاطب ایجاد میکند نیز گفت: فکر میکنم مخاطب پس از مطالعه کتاب به این موضوع فکر کند که چقدر در انجام کارهای معمول روزمره فلسفه و مفهوم نهفته است و شاید خود نیز تا حدودی به این سبک از زندگی روی بیاورد و برای او جذاب باشد.
در بخشهایی از این کتاب آمده است:
آنقدر غرق فکر کردن هستم که متوجه نمیشوم چه زمانی کنار اجاق گاز رسیدهام. آرام آن را خاموش میکنم و دوباره راهی نانوایی میشوم. در کودکی مسیر خانه تا نانوایی بسیار دور بود. اما در جوانی و میانسالی نزدیک است. ولی در دوران پیری دوباره دور خواهد شد.
این یعنی قبل از پیر شدن باید مسیرهای طولانیتری را طی کنم تا به مقصدهای تازهتر و زیباتری برسم. زیرا اگر چنین نکنم و به مسیرهای نزدیک اکتفا کنم، روزی همین مسیرها بر من چیره خواهند شد و طی کردنشان آرزویی غیر ممکن میشود.
بعد از چند دقیقه پیادهروی به نانوایی که مشتری همیشگی آن هستم میرسم. ولی در کمال تعجب با کرکرهای تا انتها پایین آمده مواجه میشوم! یعنی چه اتفاقی میتواند افتاده باشد؟ نکند امروز روز تعطیل نانوا است و من بیخبر هستم؟ صبر کنید صبر کنید یک پیرمرد در حال آمدن است...
کتاب «چشمها تنها برای دیدن نیستند» در قطع رقعی و با کاغذ بالک (نخودی رنگ) از طرف انتشارات سیب کال منتشر شده است. بهای کتاب نیز 250 هزار تومان است.
انتهای پیام/