Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایسنا»
2024-04-30@12:08:14 GMT

حمایت جناب عباس، عموی پیامبر از حضرت زهرا(س)

تاریخ انتشار: ۱۸ دی ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۰۷۷۷۲۸

حمایت جناب عباس، عموی پیامبر از حضرت زهرا(س)

ایسنا/قم هر چند جناب عباس عموی امیرالمومنین زنده نبود تا حکومت ظاهری ایشان را درک نماید و حضرت را یاری نماید ، اما فرزندانی که را با عشق امیرالمومنین تربیت نموده بود،‌ زنده بودند و در محضر امیرالمومنین بوده و در خدمت حضرت بودند و در حکومت ایشان ، آن بزرگوار را تا جایی  که می توانستند یاری نمودند و جان بر کف در خدمت ایشان بودند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

حجت الاسلام حسن طالبیان شریف در یادداشتی که در اختیار ایسنای قم قرارداد آورده است:

جناب عباس بن عبد المطلب ، عموی بزرگوار رسول خدا صلی الله علیه و آله بود و نقش مهمی در تاریخ اسلام داشت.ایشان در صدر اسلام  در نزد مسلمین  اعتبار و جایگاه خاصی داشت  .اسرار زیادی از تاریخ اسلام ، رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله  ، امیرالمومنین  علی علیه السلام  می دانست و  معجزات و کرامات زیادی از ایشان مشاهده کرده بود که بخشی از آنها را برای مسلمین بازگو نموده که منتشر شده است و از جمله آنها است:  معجزات تولد پیامبر و امیرالمومنین  علی علیه السلام که  به  ما رسیده و در کتب اسلامی نیز  ثبت و ضبط شده و مورد مراجعه محققین قرار دارد. مشهور این است که جناب عباس بن عبدالمطلب تقریبا هم سن و سال پیامبر اسلام بوده و در دوران کودکی و نوجوانی نیز مانوس و هم بازی ایشان بوده است ولی طبق تحقیقاتی که من داشتم شواهد و قرائن ، نشان می دهد که ایشان حداقل حدود ۲۰ الی  ۳۰ سال از نظر سنی ، از پیامبر اسلام بزرگتر بوده است.ایشان   آقا زاده جناب عبدالمطلب  و قبل از بعثت پیامبر اسلام ،  تربیت شده علمی و معنوی این بزرگوار  بود. جناب عبدالمطلب ، حجت خدا و از اوصیای حضرت ابراهیم علیه السلام و بر شریعت حضرت ابراهیم بود ؛  به سمت کعبه نماز می خواند ، حج می گذاشت و مردم را به سوی  خدا دعوت می کرد و از شرک و بت پرستی منع می نمود.جناب عبدالمطلب،  شریعت الهی را برای مردم بیان می کرد؛ به کتب آسمانی پیامبران ، اشراف داشت و آثار انبیا و اوصیا الهی به ایشان رسیده بود؛ ایشان فرزندان خود را بر مبنای شریعت حضرت ابراهیم ، تربیت می نمود و احکام فقهی شریعت را  از جمله احکام  و مناسک حج را برای فرزندانش  بیان می نمود  ، یکی از فرزندان ایشان ،  جناب عباس بن عبد المطلب بود.جناب عباس ، عاشق خدا و حج بیت الله الحرام بود.او  در ایام حج ، از حجاج بیت الله الحرام پذیرایی می کرد و منصب رفادت و عمارت مسجد الحرام را بر عهده داشت .چناب عباس  ، ساقی زمزم بود .و تشنگان از حجاج را سیراب می نمود و از آنها پذیرایی می نمود؛ چه در دوران جاهلیت و چه در دوران  اسلام . فرزندان او مانند  عبدالله بن عباس ، نیز  پس از در گذشت  او ،‌  در حکومت امیرالمومنین علی علیه السلام،" امیرالحاج " شدند و به حجاج بیت الله ، خدمات علمی ،معنوی ،رفاهی  ارایه می دادند .حضرت عبد المطلب ، در امر شریعت حضرت ابراهیم علیه السلام ،  پس از خود، حضرت ابوطالب علیه السلام را  وصی خویش قرار داده بود و آثار و کتب انبیا را به حضرت ابوطالب ،‌تحویل داد و ایشان نیز   پس از بعثت پیامبر ، این امانات و آثار انبیا را  ،  به پیامبر اسلام   تحویل دادند.حضرت ابوطالب ، پدر امیرالمومنین علی علیه السلام و عموی پیامبر اسلام بودند .پیامبر ،‌ در کودکی پدر و مادر خود را از دست دادند و یتیم شدند .چند ماهه بودند که پدرشان ، در گذشت و ۶ ساله بودند که مادرشان آمنه بنت وهب در گذشت؛ در این مدت تا سن ۸ سالگی زیر نظر سرپرستی پدر بزرگ خود حضرت عبدالمطلب زندگی می کردند و ۸ ساله بودند که حضرت عبدالمطلب نیز درگذشت و به سفارش و وصیت حضرت عبدالمطلب ، در سن  ۸ سالگی حضرت ابوطالب علیه السلام سرپرستی ایشان را به عهده گرفت و در منزل خویش سکونت داد و مانند یکی از فرزندان خود به ایشان محبت و لطف می کرد تا در سن ۲۵ سالگی که ایشان را به همسری حضرت خدیجه در آورد و به منزل خودشان منتقل شدند. حضرت ابوطالب، تا پایان عمر خود ، از پشتیبانی و  حمایت معنوی رسول خدا، دست برنداشتند تا بالاخره در مکه و قبل از هجرت پیامبر ،در گذشتند و در قبرستان حجون به خاک سپرده شدند که در حال حاضر ،به نام قبرستان ابوطالب نیز معروف است. راجع به عظمت حضرت ابوطالب علیه السلام و نقش ایشان در حمایت از پیامبر اسلام ، به مقاله اینجانب مراجعه بفرمایید که تحت عنوان :"حضرت ابوطالب ،‌حجت خدا و وصی پیامبران الهی" در روزنامه جمهوری اسلامی ،منتشر شده است و در اینترنت نیز تحت همین عنوان ، قابل دسترسی و جستجو است. جناب عبدالله -پدر پیامبر اسلام- و  حضرت ابوطالب علیه السلام- پدر  امیرالمومنین علی علیه السلام-  برادرهای  جناب عباس بن عبد المطلب بودند. اما موقعیت اجتماعی حضرت عبدالمطلب  چگونه بود ؟ ایشان بزرگ قبیله  قریش و  رئیس  مکه  بود و از تجار بزرگ عرب بود که  به  تجارت می پرداخت  و در میان عرب ، مقام و منزلت و محبوبیت و موقعیت خاصی داشت.جناب عبدالمطلب ، همسران متعددی داشت و از آنها دارای فرزند متعدد  بود.از جمله ایشان ،   با دختری  مومنه ،  عفیفه و صالحه ازدواج کرد به نام "نتیله" که  حاصل این ازدواج ، فرزند پسری شد که حضرت عبدالمطلب  نام این نوزاد  را " عباس " گذاشت و کنیه اش را " ابو الفضل " ‌.عباس یعنی شیری که شیران دیگر از او هیبت می برند .عباس یعنی کسی که  شجاعت  و هیبت خاصی دارد .جناب عباس بن عبد المطلب،‌از بزرگان بنی هاشم و تجار عرب بود . جناب عباس ،  از نظر جسمانی : ‌ قدی رشید و بلند  ، بدنی تنومند و قوی و چهره ای  بسیار زیبا داشت.شجاع بود و با ابهت .و جهری الصوت  بود.یعنی جوهره صدایش،  قوی و رسا بود. جناب عباس بن عبد المطلب ، شخصی عاقل و با درایت و دوراندیش بود.او از پدرش جناب عبدالمطلب شنیده بود که حضرت محمد صلی الله علیه و اله ، پیامبر خدا است و هنگام تولد آن بزگوار،  از معجزات تولد ایشان توسط مادر ایشان مطلع شد که آنها را برای مردم با افتخار ،بیان می نمود.روز به روز ، محبت ،  معرفت و اخلاصش به رسول خدا بیشتر می شد و  معجزات زیادی از ایشان مشاهده می کرد و بر ایمان و یقین او اصافه می شد.جناب عباس بن عبد المطلب ،‌در جوانی  با دختری مومنه ، صالحه و عفیفه به نام "لبابه " که بعدها به نام "ام الفضل" معروف شد ،   ازدواج کرد که فرزندان متعددی برای جناب عباس آورد. اولین فرزندی که برای جناب عباس آورد،  نامش را "فضل " گذاشتند.شاید به بخاطر نام این فرزند بود که پدر و مادرش را  "ابوالفضل" و" ام الفضل" صدا می زدند. هنگامی که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله،  اظهار نبوت و رسالت فرمود، جناب عباس بن عبدالمطلب  و همسرش ام الفضل ، جزو اولبن کسانی بودند که  اسلام و ایمان خود را به پیامبر ،اظهار  نمودند و پیامبری ایشان را تایید و تصدیق نمودند.اولین زنی که اظهار اسلام کرد ام المومنین حضرت خدیجه سلام الله علیها بودند و به نقلی ،  دومین زنی که اظهار اسلام کرد ، جناب ام الفضل همسر جناب عباس بن عبدالمطلب  بود.ابورافع ،‌غلام  جناب عباس بن عبدالمطلب نقل می کند که جناب عباس بن عبدالمطلب و همسرش ام الفضل و من در همان اول اسلام ، مسلمان شده بودیم و به پیامبر اسلام ایمان آوردیم ولی جناب عباس بن عبدالمطلب ، اسلام و ایمان خود را در ابتدای اسلام ، علنی و آشکار نمی کرد زیرا از تجار بود و اموالش توسط کفار و مشرکین مکه در معرض خطر قرار می گرفت .البته این بخشی از حقیقت است  که ابورافع در این روایت بیان می کند.به نظر می رسد که جناب عباس  به دستور پیامبر اسلام ، ایمان خود را کتمان می نمود مانند حضرت ابوطالب علیه السلام تا بتواند بهتر از پیامبر اسلام در میان کفار و مشرکین مکه ، دفاع نماید .در حقیقت جناب عباس بن عبد المطلب ، مامور مخفی پیامبر در میان مردم کفار و مشرکین خصوص در شهر مکه بودند.و از پیامبر و مسلمین به طور مخفی و پنهان دفاع می کرد. .پیامبر اسلام از مکه به مدینه هجرت نمودند.جناب عباس ،‌اجازه خواست که به مدینه هجرت نماید، پیامبر اجازه ندادند و فرمودند در همان مکه بمان و اخبار کفار و مشرکین را به من برسان.در جنگ بدر ، کفار به زور و جبر ،  او را به جنگ بر علیه پیامبر آوردند .پیامبر ، به مسلمین فرمودند: اگر کسی عباس را در جنگ دید ،او را نکشد که او را به زور و جبر آوردند.جناب عباس ، به حسب ظاهر اسیر شد و به حسب ظاهر پیامبر ، مانند یک اسیر ، با او برخورد کردند و از او برای آزادی اش ، فدیه طلب نمودند و او فدیه خود را  پرداخت و آزاد شد .وی در مکه ماند و کما کان به دستورات پیامبر ، عمل می کرد.در جنگ حنین ، در محضر پیامبر بود و به صورت رسمی جزو لشکر ایشان بود و تا پای جان از ایشان دفاع کرد آنهم در موقعی که اکثر اصحاب پیامبر ، پیامبر را در میان دشمن ، رها کردند و فرار کردند .در این جنگ ،‌بارها جانش را در معرض خطر قرار داد تا جان پیامبر ،‌حفظ شود.او پیامبر را از خودش بیشتر دوست داشت و جان خودش را فدای پیامبر می کرد، فرزندان و ذریه پیامبر را  نیز بیشتر از فرزندان و ذریه خود دوست داشت و حاضر بود آنها را فدای فرزندان و ذریه پیامبر نماید.روزی پیامبر ، به جناب عباس ، فرمودند :  عموجان ،جبرییل برایم بیان کرد که  چه بلاها و مصیبتهایی از دست نسل و ذریه تو به فرزندان و ذریه من خواهد رسید؛(پیامبر به خلفای بنی عباس ،اشاره فرمودند که بعدها  از نسل و ذریه جناب عباس متولد خواهند شد   و ذریه پیامبر را زندانی ،شکنجه نموده و به شهادت می رسانند) جناب عباس ، بسیار محزون شد و عرض کرد که من چنین  نسل و ذریه ای نمی خواهم و حاضرم خود را مقطوع النسل کنم تا از آمدن آنها جلوگیری کنم.پیامبر ، به او چنین اجازه ای ندادند.پیامبر ، جناب عباس  عموی بزرگوار  خود را خیلی دوست داشتند و ایشان  را  احترام می کردند .می فرمودند: حرمت و احترام عمویم عباس را نگه دارید ایشان در حکم پدر من هستند و از بی احترامی به ایشان ناراحت می شدند.جناب عباس ، در سفر تجاری پیامبر به  شام ، در ۲۵ سالگی پیامبر ،  همراه  ایشان  بود و در این سفر ، در مکانی احساس کرد که ماری بزرگ به پیامبر نزدیک است و  برای جان پیامبر ،  احساس خطر کرد ، او جانش را بخطر انداخت و قصد داشت با مار بزرگ درگیر شود و جان پیامبر  را نجات  دهد ، این در حالی  بود که پیامبر در خواب بودند و استراحت می کردند؛ در این زمان ، پیامبر از خواب بیدار شدند و متوجه جریان شدند و از جناب عباس ،،تشکر نمودند و بعد فرمودند : نگران مباش کاری به من ندارد  و خطری از ناحیه او به من نمی رسد .او به حسب ظاهر مار است (ظاهرا فرشته یا از جن بوده است ) که محافظت از  من را بر عهده داشته است .پس از اتمام این سفر تجاری ، پیامبر با ام المومنین حضرت خدیجه سلام الله علیها   ازدواج کردند.راجع به عظمت شخصیت خدیجه ، مقاله ای نوشتم تحت عنوان : ام المومنین خدیجه ، محبوبترین  همسر پیامبر " که در اینترنت قابل جستجو و دسترسی  است‌. جناب عباس ،خیلی از  ازدواج پیامبر با حضرت خدیجه ،  خوشحال شد  و به پیامبر ،؛در جریان این ازدواج  خدمت می کرد.حاصل این ازدواج فرزندانی شد که دو فرزند پسر به نامهای قاسم و طیب  و ۴ دختر به نامهای زینب ،ام کلثوم ، رقیه و فاطمه بود و  بهترین فرزند ایشان حضرت فاطمه بودند  که جناب عباس به همه فرزندان علاقه داشت بالاخص به حضرت فاطمه ، علاقه و ارادت خاصی داشت زیرا پیامبر نیز ایشان را خیلی دوست داشتند  و از ایشان تجلیل می کردند..پس از انکه رسول خدا صلی الله علیه و آله ، به شهادت رسیدند ؛  بنی هاشم و بالاخص جناب عباس بن عبدالمطلب خیلی ناراحت و محزون بودند و در خدمت امیرالمومنین علی علیه السلام مشغول عزاداری بودند و اشک می ریختند و گریه می کردند که داستان سقیفه پیش آمد  و ابوبکر  و عمر ، بر خلاف دستور پیامبر ، قصد غصب خلافت و حکومت امیرالمومنین نمودند و در سقیفه بنی ساعده ، شرکت نمودند که کار را تمام کنند ،  که خبرش به امیرالمومنین و بنی هاشم از جمله  جناب عباس رسید .جناب عباس که در غدیر خم ، به دستور پیامبر ،‌ با امیرالمومنین علی علیه السلام ، به عنوان جانشین پیامبر اسلام ، مانند عموم مسلمین ، بیعت کرده بود، از این نقض بیعت امیرالمومنین  ،  بسیار ناراحت شد. بنی هاشم و از جمله جناب عباس در بیعت امیرالمومنین علی علیه السلام بودند .جناب عباس به امیرالمومنین پیشنهاد کرد که از همینجا بیعت گرفتن برای خود را آغاز کنید  در امر حکومت و خلافت و جانشینی پیامبر و الا دیر می شود و ابوبکر و عمر موفق می شوند و غصب خلافت خواهند نمود و دیگر نمی شود کاری کرد و جز پشیمانی ،‌سودی  نخواهد داشت.این در حالی بود که پیامبر اسلام به امیرالمومنین علی علیه السلام وصیت فرموده بودند که پس از وفات من ،‌ من را غسل و حنوط کن و بر من نماز بخوان و من را دفن کن و تا اینکار را انجام ندادی از من جدا نشو لذا چون امیرالمومنین ،  دستور خاص برای اینکار داشتند و وظیفه شرعی ایشان بود ،‌نمی توانستند بدن شریف و مطهر رسول خدا را رها نمایند و در سقیفه شرکت نمایند لذا به جناب عباس فرمودند : من نمی توانم مراسم تجهیز بدن پیامبر را رها نمایم و طبق وظیفه شرعی ، مشغول تجهیز بدن شدند و جناب عباس نیز با امیرالمومنین مشارکت کرد و بدن مطهر رسول خدا را با کمک امیرالمومنین در قبر گذاشت و آنحضرت را به خاک سپردند اما بالاخره پیش بینی جناب عباس ، درست از کار در آمد و حق خلافت و حکومت امیرالمومنین علی علیه السلام توسط ابوبکر در سقیفه غصب شد.ابوبکر ، پس از رسیدن به قدرت و حکومت ، از مردم بیعت می گرفت  و با زور و تهدید  اینکار را انجام می داد..بنی هاشم و از جمله جناب عباس ، بر بیعت خویش در غدیر ، با امیرالمومنین علی علیه السلام باقی ماندند و با ابوبکر بیعت نکردند .غیر از بنی هاشم ، برخی از مهاجرین و انصار مانند سلمان ،ابوذر ، مقداد، عمار ،بریده ،حذیفه ،‌عبدالله بن مسعود  نیز مخالفت حکومت ابوبکر بودند و در خانه امیرالمومنین علی علیه السلام تردد می کردند و در فکر چاره ای بودند که چگونه حق خلافت و حکومت و قدرت را به امیرالمومنین علی علیه السلام برگردانند .ابوبکر و عمر که پس از رسیدن به قدرت و حکومت،‌متوجه شدند هنوز بنی هاشم و تعدادی از اصحاب خاص پیامبر با آنها بیعت نکرده و بر علیه آنها حرف می زنند ؛ در زمانی که آنها  در خانه امیرالمومنین و حضرت زهرا ، شرکت کرده بودند ،‌ ابوبکر به عمر دستور داد با عده ای از افراد حکومتی به نزد آنها برو و آنها را برای بیعت با من بیاور و اگر تخلف کردند  و نیامدند ،  به زور متوسل شو و  آنها را بیاور ،‌عمر بن خطاب نیز اقدام عملی کرد ، هیزم برد نزد خانه حضرت زهرا و اهل خانه را تهدید کرد که یا بیرون بیایید و با ابوبکر بیعت کنید یا خانه را با اهلش آتش می زنم .برخی به عمر بن خطاب گفتند : در این خانه ، فاطمه است .عمر بن خطاب گفت : آتش می زنم و لو فاطمه باشد و چنین کرد و خانه را آتش زد ولی حضرت زهرا پشت در آمدند و اجازه ندادند آنها داخل شوند ولی عمر بن خطاب ، در چوبی  ورودی خانه ایشان را که نیمه سوخته شده بود را با لگد باز کرد در حالی که حضرت زهرا بین در و دیوار  بوده و سعی در جلوگیری از ورود او می نمودند .فشار بین در و دیوار و لگد عمر بن خطاب باعث سقط جنین حضرت زهرا کرد که نامش "محسن " بود و به شهادت رسید.عمر بن خطاب و پیروانش ،  بدون اجازه و وحشیانه  داخل خانه حضرت زهرا شدند  و اهل خانه از جمله امیرالمومنین و جناب عباس بن عبدالمطلب را با جبر و زور و تهدید و هتک حرمت  بیرون کشیدند و به سمت مسجد پیامبر بردند و تهدید کردند که باید بیعت کنید و....به نقلی در آنجا به زور و تهدید ،‌مخالفان ابوبکر   بیعت کردند .و به نقلی باز هم تخلف از بیعت نمودند.حضرت زهرا به بستر بیماری افتادند و طبیعی است که  زنان و مردان بنی هاشم  و اصحاب خاص امیرالمومنین  جویای احوال ایشان از امیرالمومنین بشوند  و  محزون و غمگین از این جسارت و هتک حرمت به ایشان .جناب عباس بن عبد المطلب   ، به عیادت حضرت زهرا می رفت و احوال ایشان را از امیرالمومنین جویا می شد تا زمانی که روزی برای عیادت حضرت زهرا رفت ولی متوجه شد ،‌حال بیماری ایشان بسیار وخیم شده  تا آنجا که حتی به جناب عباس،  عموی پیامبر نیز اجازه ملاقات ندادند.وقتی جناب عباس ، این حالت  وخیم بیماری حضرت زهرا را متوجه شد ،‌به امیرالمومنین پیام داد که متوجه شدم حال جسمانی ایشان بسیار وخیم است و به نظرمی رسد ایشان به زودی از این دنیا می روند ،‌اگر ایشان رحلت نمودند ، به من خبر بدهید تا اصحاب پیامبر را خبر دهم تا یک تشییع جنازه با شکوه برای دختر پیامبر بگیریم تا از ایشان تجلیل شود و مردم نیز به اجر برسند.امیرالمومنین  ،‌ضمن تشکر از ایشان فرمودند: حضرت زهرا وصیت فرمودند که من راضی نیستم ابوبکر و عمر و پیروانشان که به من ظلم کردند در مراسم نماز و دفن من حاضر شوند .جناب عباس ، تسلیم فرمایش امیرالمومنین شده و از ایشان تجلیل نموده و فرمودند: بعد از پیامبر ، کسی در کمالات مانند امیرالمومنین نیست و رای و تدبیر  ایشان درست است .طبق وصیت حضرت زهرا سلام الله علیها ،‌از ورود ابوبکر و عمر و  پیروان ظالم آنها در مراسم نماز و تدفین حضرت زهرا جلوگیری شد .و شبانه و مخفیانه حضرت زهرا ، توسط امیرالمومنین علی علیه السلام ، غسل داده شده،‌حنوط شده،کفن شده ،بر بدن ایشان ، نماز خوانده شده و به خاک سپرده شدند. در مراسم نماز و تدفین ایشان ، عده ای از زنان و مردان بنی هاشم از جمله جناب عباس بن عبدالمطلب  و  فرزندان ایشان مانند جناب فضل بن عباس و عبد الله بن عباس  ،‌عقیل ،زبیر، عبد الله بن جعفر و ....و عده ای از مهاجر و انصار مانند سلمان ،ابوذر ،مقداد،عمار ،حذیفه ،بریده ، عبدالله بن مسعود و...نیز شرکت داشتند.طبق روایتی ،حضرت زهرا سلام الله علیها نام برخی از زنان و مردان را ذکر کرده بودند که اینها در مراسم نماز و تدفین من باشند که از جمله آن مردان ، جناب عباس بن عبد المطلب  بود.امیرالمومنین علی علیه السلام ، پس از مراسم دفن حضرت زهرا ‌،حزن شدیدی به ایشان روی آورد.جناب عباس عموی بزرگوارشان به ایشان تسلیت گفت و ایشان را از سر قبر حضرت زهرا بلند نموده و تا  منزلشان همراهی نمود.صبح شد ،‌ابوبکر و عمر و پیروانشان آمدند که به عنوان حاکم و خلیفه المسلمین و جانشین پیامبر ،‌بر حضرت زهرا نماز بخوانند و سو استفاده سیاسی نمایند  ولی متوجه شدند که دیشب حضرت زهرا ، را به خاک سپردند .بسیار ناراحت و عصبانی شدند و به  امیرالمومنین علی علیه السلام جسارت کردند که دست از دشمنی و مخالفت  با ما بر نمی داری و...اینجا جناب عباس عموی امیرالمومنین ،  عمربن خطاب را مخاطب قرار داد و پاسخ کوبنده  داد و او را محکوم کرد و سرزنش نمود که شما به حضرت زهرا جسارت کردید و ایشان را مجروح کردید که به بستر بیماری افتاد و به شهادت رسید ، حالا چنین می گویی ؟عمربن خطاب قصد نبش قبر حضرت زهرا نمود که امیرالمومنین ، آماده رزم و جنگ با آنها شده و   شمشیر به دست ،  او را تهدید به کشتن نمودند و لذا ترسید و کنار کشید.جناب عباس ، عموی پیامبر ، در کنار امیرالمومنین تا پایان عمر  ،‌باقی ماند و مخالف ابوبکر و عمر بود و در رسوا نمودن حکومت غاصبانه آنها، با امیرالمومنین ،‌همکاری می نمود   که باعث ناراحتی ابوبکر و عمر می شد.امیرالمومنین علی علیه السلام نیز پشت و پشتیبان عموی بزرگوارشان بوده و در برابر تهدیدهای ابوبکر و عمر از او  حمایت می نمودند.وقتی امیرالمومنین علی علیه السلام ، با حضرت ام البنین  ‌سلام الله علیها ازدواج کردند ،اولین فرزند پسری که برایشان متولد شد بخاطر علاقه به عموی بزرگوارشان ،‌نامش را "عباس " و کنیه اش را "ابوالفضل " گذاشتند  که  این بزرگوار کسی نیست جز حضرت قمر منیر بنی هاشم حضرت اباالفضل علیه السلام. جناب عباس بن عبدالمطلب  ،فرزندانش را عاشق و ارادتمند و معتقد به امامت  ‌امیرالمومنین تربیت نمود و مطیع ایشان . جناب عباس بن عبد المطلب  در حدود سال ۳۲ هق وفات نمود.جمعیت زیادی برای مراسم تشییع ایشان جمع شده بود که از کثرت جمعیت ، بنی هاشم برای اجرای مراسم نماز و تدفین ایشان به زحمت افتادند.امیرالمومنین،‌امام حسن و امام حسین علیهم السلام در این مراسم شرکت داشتند و امیرالمومنین ،‌با کمک فرزندان جناب عموی بزرگوارشان عباس،‌ایشان را در قبر گذاشته و به خاک سپردند.محل قبر ایشان در قبرستان بقیع است .بعدها امام مجتبی علیه السلام ،‌ امام سجاد علیه السلام ، امام باقرعلیه السلام و امام  صادق علیه السلام نیز در کنار عموی بزرگوارشان به خاک سپرده شدند .قبر جناب عباس عموی پیامبر و اهلبیت ، مورد زیارت مسلمین و بالاخص شیعیان قرار دارد .در قدیم ، قبه و بارگاهی  نیز بر قبر جناب عباس و اهلبیت بوده که در حدود ۱۰۰ سال پیش توسط وهابیت و حکومت آل سعود ، این قبه  و بارگاه متاسفانه تخریب شد و  به محضر ایشان ، جسارت و هتک حرمت شد.طبق برخی نقلها ، قبر حضرت زهرا سلام الله علیها نیز در بقیع و نزدیک  قبور ائمه بقیع است و جناب عباس  است.علمای سنی ، معتقد هستند که جناب عباس عموی پیامبر ، نه تنها ‌در مراسم نماز و تدفین حضرت زهرا حضور داشته بلکه نماز بر پیکر ایشان را هم جناب عباس خوانده است.جناب عباس در حدود سال ۳۲ هق ، وفات نمود و دوران حکومت امیرالمومنین را درک ننمود.امیرالمومنین علی علیه السلام در سال ۳۵ هق ، رسما به حکومت رسیدند و مسلمین با ایشان بیعت کردند.مدت حکومت ایشان ، ۵ سال طول کشید و جنگ جمل ،صفین و نهروان بر ایشان تحمیل شد.هر چند جناب عباس عموی امیرالمومنین زنده نبود تا حکومت ظاهری ایشان را درک نماید و حضرت را یاری نماید ، اما فرزندانی که را با عشق امیرالمومنین تربیت نموده بود،‌ زنده بودند و در محضر امیرالمومنین بوده و در خدمت حضرت بودند و در حکومت ایشان ، آن بزرگوار را تا جایی  که می توانستند یاری نمودند و جان بر کف در خدمت ایشان بودند.امیرالمومنین علی علیه السلام ، در حکومت خویش ،‌آنها را در پستهای مهم حکومتی منصوب فرمودند؛ عبدالله بن عباس ، حاکم بصره ،‌عبید الله بن عباس حاکم یمن ، قثم بن عباس ، حاکم مکه و....قرار دادند.جناب عبد الله بن عباس ، که از شاگردان برجسته علمی و معنوی  امیرالمومنین علی  السلام بود ، از طرف آن بزرگوار امیرالحاج حکومت ایشان بود .در جنگهای  جمل ،صفین  و نهروان ، جناب عبدالله بن عباس را به عنوان یکی از  فرماندهان مهم لشکر نظامی خود منصوب نموده بودند.در جنگ صفین ، در جریان حکمیت ،‌ که به حضرت امیرالمومنین ، تحمیل شد ، حضرت ، جناب عبدالله بن عباس را از طرف خود معرفی نمودند ولی لشکر حضرت ،‌قبول ننمودند ،‌حضرت ،مالک اشتر را معرفی کردند باز هم قبول نکردند و فقط ابوموسی اشعری را قبول کردند که او نیز  به حضرت ، خیانت کرد و جریان خوارج پدید آمد که جنگ نهروان و خوارج پبش آمد که بالاخره ابن ملجم مرادی که از  همین خوارج بود ،حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام را به شهادت رساند. امیرالمومنین ،  وصی و امام معصوم ،خلیفه و حاکم مسلمین بعد از خود را امام حسن مجتبی علیه السلام تعیین نمودند و رحلت نمودند پس از شهادت امیرالمومنین ، جناب عبدالله بن عباس معروف به "ابن عباس "  مسلمین را به بیعت با امام حسن مجتبی علیه السلام دعوت و تشویق می نمود و اینکار را واجب اعلام کرد .آری ایشان ، اولین کسی بود که مردم را به امامت ، خلافت ،حکومت امام حسن دعوت می کرد و اطاعت و تبعیت از ایشان را واجب اعلام می کرد و خودش در خدمت حضرت و مطیع ایشان بود.حضرت قمر منیر بنی هاشم حضرت ابالفضل العباس علیه السلام آقا زاده امیرالمومنین علی علیه السلام داماد جناب ابن عباس بودند و با دختر وی "لبابه "ازدواج کردند که صاحب فرزند شدند.جناب عبدالله بن عباس ، عاشق امیرالمومنین علی علیه السلام بود .احادیث بسیاری در فضایل و مناقب اهلبیت بالاخص امیرالومنین علی علیه السلام ، حضرت زهرا سلام الله علیها ، امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام شنیده بود که این احادیث را برای مسلمین نقل می کرد و در جهان اسلام منتشر می کرد که  اکنون در کتب اسلامی شیعه و سنی در کتب حدیث ،تفسیر ،تاریخ و.‌...ثبت و ضبط است و سخنرانان و وعاظ و خطبای اسلامی در منبرها و سخنرانیهای خود از آن استفاده می نمایند .از جمله در کتاب امالی شیخ صدوق ،احادیث بسیاری در فضایل و مناقب اهلبیت از جمله در فضایل امیرالمومنین علی علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها و مصایب ایشان از جناب عبد الله بن عباس نقل شده است که توصیه می کنم خوانندگان محترم ، حتما مراجعه نموده و با این احادیث ، آشنا و مانوس شوند که باعث افزایش محبت ، اخلاص و معرفتشان به اهلبیت از جمله امیرالمومنین علی علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها خواهد شد .از جمله احادیثی که در مجالس ۲۴ امالی شیخ صدوق نقل شده است.خلاصه کلام ،‌جناب عباس بن عبدالمطلب نقش زیادی در تشیع داشته و خدمات خالصانه زیادی به پیامبر اسلام و امیرالمومنین علی علیه السلام نمود و فرزندانی عاشق امیرالمومنین،  و مطیع  ایشان تربیت نمود و بالاخره درگذشت.امید است در فرصتی مناسب ، به طور مبسوط و مفصل ، در کتابی ، به شخصیت با عظمت جناب عباس بن عبدالمطلب پرداخته و خدمات خالصانه ایشان را به اسلام و تشیع بیان نموده تا قدری از زحمات ایشان به اسلام و تشیع ، تقدیر و تشکر نمایم . 
 *********منابع مقاله :
*کتاب بحارالانوار تالیف علامه مجلسی ، جلد ۴۳ (جلد اختصاصی حضرت زهرا سلام الله علیها)
*کامل بهایی تالیف عماد الدین طبری ،‌بخش وفات پیامبر و پس از آن ،‌داستان سقیفه ، شهادت حضرت زهرا و مراسم نماز و دفن ایشان
*ریاحین الشریعه تالیف علامه شیخ ذبیح الله محلاتی ،‌(بخش شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها و مراسم نماز و دفن ایشان)
*منتهی الامال تالیف علامه حاج شیخ عباس قمی ،( بخش زندگی نامه رسول خدا ،‌وفات ایشان و مراسم تدفین ایشان، بخش زندگانی حضرت زهرا سلام الله علیها ، مراسم نماز و  تدفین ایشان و...)
* بیت الاحزان  تالیف علامه حاج شیخ عباس قمی
* اثبات الوصیه تالیف مسعودی
*الامامه و السیاسه تالیف ابن قتیبه
*حق الیقین تالیف علامه مجلسی (بحث امامت ، داستان سقیفه )تاریخ طبری *تاریخ یعقوبی *سقیفه تالیف جوهری*حیوه القلوب تالیف علامه مجلسی ، جلد دوم ،زندگانی پیامبر اسلام

انتهای پیام

منبع: ایسنا

کلیدواژه: استانی فرهنگی و هنری امیرالمومنین علی علیه السلام حضرت زهرا سلام الله علیها حضرت ابوطالب علیه السلام مراسم نماز و تدفین حکومت امیرالمومنین صلی الله علیه و آله حضرت عبدالمطلب کفار و مشرکین حضرت ابراهیم پیامبر اسلام بر حضرت زهرا ابوبکر و عمر جناب عباس الله بن عباس عموی پیامبر تالیف علامه حکومت ایشان عمر بن خطاب عبد الله بن حضرت خدیجه تربیت نمود بنی هاشم امام حسن رسول خدا ام الفضل متوجه شد حضرت عبد

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۰۷۷۷۲۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نماهنگ| «تو را است معجزه درکف... عصا بیفکن!»

در آستانه عملیات تنبیهی «وعده صادق» علیه رژیم صهیونیستی، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در یکی از جلسات مرتبط، یک بیت شعر از غزلی که چندسال پیش با تلمیح از آیات قرآن مجید درباره رویارویی حضرت موسی علیه‌السلام با فرعون و ساحرانِ فرعونی سروده بودند، برای این عملیات خواندند:

تو را است معجزه در کف زِ ساحران مهراس
عصا بیفکن و از بیم اژدها مگریز

دیگر خبرها

  • حرکت دسته عزاداری در روز شهادت امام جعفر صادق (ع) در تهران برگزار می شود
  • نماهنگ|«تو را است معجزه درکف... عصا بیفکن!»
  • نماهنگ| «تو را است معجزه درکف... عصا بیفکن!»
  • تقویم نجومی امروز سه‌شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ / تقویم همسران امروز سه‌شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
  • آیت‌الله رمضانی: دشمنان می‌خواهند شریعت اسلام را تعطیل کنند
  • اجرای ۳۵۰ برنامه توسط آستان قدس رضوی در ایام دهه کرامت
  • پاسداران خود را در راه امنیت مردم فدا می‌کنند
  • تاریخ شهادت امام جعفر صادق(ع) ۱۴۰۳ + زندگینامه و احادیث
  • برپایی بیش از ۸ هزار محفل شیرخوارگان حسینی در ایران و کشور‌های جهان
  • جشن بزرگ «خدا قوت کارگر» در ورزشگاه امام رضا علیه السلام برگزار می‌شود